۷/۱۴/۱۳۸۸

مدیر موسسه نشر و آثار امام خمینی: در این کشور کودتای اخلاقی رخ داده نه کودتای رنگی !

در پاسخ مدیر موسسه نشر و آثار امام خمینی به محمدجواد لاریجانی:
در این کشور کودتای اخلاقی رخ داده نه کودتای رنگی!

ادامه راه سبز «ارس»: در پی اظهارات اخیر محمد جواد لاریجانی در خصوص بیت حضرت امام و سید حسن خمینی، مدیر موسسه نشر و آثار امام خمینی(ره) در نامه‌ای به وی، اکیدا توصیه کرد که تامل بیشتری بر اهداف حرمت‌شکنان دودمان حضرت امام خمینی (س) بنماید و نسبت به شکل گیری کودتای اخلاقی و هتاکی و شایعه پراکنی و فرهنگی هشدار داد. متن نامه محمد علی انصاری بدین شرح است :


جناب آقای دکتر محمد جواد لاریجانی
با سلام

لطفا تامل بیشتری بر اهداف حرمت شکنان دودمان حضرت امام خمینی (س) بنمایید.

چند گاهی است ملت ایران موجی از تخریب و شایعه و بعضا اهانت را علیه بیت شریف امام و خصوصا حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید حسن خمینی مشاهده می‌کند اینجانب به تاسی به بیت مکرم امام بنا نداشتم به دروغ پردازی‌ها و دشنام‌ها و تخریب‌ها پاسخ گویم اما سابقه آشنایی مرا برآن داشت که چند کلامی هر چند کوتاه در این باره بنگارم باشد که اگر لازم بود در آینده شرح و بسط بیشتر در این حوزه بدهم.

قطعا برای مردم و بسیاری از صاحب‌نظران این سوال مطرح است که فلسفه این کار چیست و با بیان آن چه هدفی را دنبال می‌کنند بی‌گمان توفیق کامل در پاسخ به این سوال مستلزم بازخوانی و واکاوی امواج گسترده شایعات و تخریب‌ها علیه شخص امام و یادگاران گرانقدر ایشان قبل و بعد از انقلاب است شاید برای نسل دوم و سوم و حتی نسل اول انقلاب دشوار باشد باور این واقعیت که امام با آن همه ابعاد بیکران معنویت، عرفان، فقاهت، سیاست و ایثار در راه نجات مردم، آماج تهمت و هتک و برچسب‌های گوناگون وابستگی از قبیل وابسته به اجانب، غیر ایرانی، کمونیست و. . . قرار گرفته باشد و یا فرزندان پاک و نجیب و فاصل و با ایمان ایشان مرحوم آیت‌الله شهید حاج آقا مصطفی و خصوصا مرحوم حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سید احمد خمینی با شدت بیشتری هدف این تهاجمات باشند. تا آنجا که امام را علی‌رغم دعوت به سکوت و صبر و خویشتن داری فرزندانشان مجبور به دفاع از آنان بنمایند و تصریح کنند که احمد بعد از من از تو انتقام می‌گیرند آری، این واقعیت است که اتفاق افتاده است اما نکته مهمی که کار بررسی و نتیجه‌گیری را از هدف طراحان دشوار می‌کند این است که نمی‌توان همه امواج تخریب و توطئه و شایعات را در یک طیف یا یک گروه و تفکر جستجو کرد. هر چند که نتیجه و محصول هم یکی باشد. ولی باید تصدیق کنیم که تمامی بسترها و پیشینه‌ها همچنان فعالند و چه بسا فعال‌تر نیز شده‌اند زیرا اگر امام از یک دودمان اصیل و پاک و فرزندان شایسته برخوردار نبود بعد از امام سیل حملات و انتقادات شیب ملایم تریب پیدا می‌کرد اما وجود یک کانون گرم و معنوی و همراه و همدل با آرمانهای امام و انقلاب در بیت امام همانند جناب آقای حاج سید حسن خمینی که از محبوبیت و مقبولیت خاصی برخوردار است باعث آشفتگی و عصبانیت بیشتر آنان شده است و علی‌رغم ارتقائ جایگاه علمی و سیاسی واجتماعی و مردمی و اخلاقی روز افزون ایشان به شدت القاء می‌کنند که آقای حاج سید حسن آقا شان و جایگاه جز انتساب به امام ندارد.

از جنابعالی که منتسب به بیت شریف مرجعیت هستید و از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون در مناصب و عرصه‌های گوناگون از خوان نعمت جمهوری اسلامی ایران و امام بهره وافر نصیبتان شده است و به لطف و مدد الهی این بابت همچنان به روی شما و سایر عزیزان بیت شما باز و روز افزون است تعجب است که چرا بر خلاف نظر غالب دوستان اعم از جناح چپ و راست که شرایط کنونی کشور را بسیار حساس و گذر منطقی و عقلانی از آن را ضرورت حفظ و تداوم نظام وا نقاب و منافع ملی می‌دانند شمشیر از رو بسته‌اید و اقدامات خیر خواهانه و دولسوزانه شخصیت‌های برجسته و خدمتگذاران صدیق انقلاب را به رودرویی با نظام و اقدام علیه امنیت ملی کشور تفسیر نموده‌اید آیا احتمال نمی‌دهید که اعتراض مردم و نخبگان و جناح‌های سیاسی کشور درباره انتخابات برای کشف حقیقت و رفع ابهام از ذهن‌ها باشد. دوستانی که تحقیق درباره بسیاری از مسایل تاریخی و از جمله تحقیق درباره جعلی بودن هولوکاست را که از سوی رییس جمهور محترم طرح و در دنیا جنجال وسیعی براه اندخت حق مسلم آزاداندیشان و تاریخ دانان ومخالفت با آن را خلاف دموکراسی و آزادی بیان و اندیشه دانسته و گلایه دارند که چرا در طرح تحقیق از یک موضوع تاریخی اینقدر عصبانیت و آشفتگی وجود دارد چرا اجازه تحقیق درباره مساله ساده انتخابات را نمی‌دهند و یا در مورد یادگار امام جناب آقای حاج سید حسن آقا خمینی، آیا هیچ دلیل موجهی از حجت شرعی یا مشکل شخص و امثال آن پیدا نمی‌شود که به ناچار به دروغ پردازی‌های هدفمند دهها بولتن و جعلیات بعضی از چهره‌های پشت صحنه تخریب روی می‌آورند ودر این روزها مکرر ملاقات ایشان را بامراجع یا سفر به فرانسه و یا شرکت در جلسات سران اصلاحات وکاندیداتوری ریاست جمهوری القاء می‌کنند و دانسته یا ندانسته براساس آنها نظریه‌پردازی و قضاوت نمود و جالب اینجاست که تمام خبرهایی همانند این، دروغ و بی‌اساس بوده و بعید است گویندگان از دروغ بودن بی‌اطلاع باشند اکنون بهتر که در این مجال یک تقسیم‌بندی اولیه وکلی ارایه دهم و قضاوت را در مورد افراد و گروهها به خود مردم واگذارم.

طییف اول، ‌آنانکه با هدف خیرخواهی و مصلحت اندیشی نصحیت و نقد و تذکر دارند ولی از دو نکته غافلند اول اینکه خیرخواهی و نقد هیچ گاه با ادبیات بد اخلاقی و هتک و اهانت قابل جمع نیست و دوم اینکه نصحیت و نقدو اعتراض چرا قبل از اینکه در فضای رو در رو و صمیمانه انجام شود در فضای غوغاسالاری و رسانه‌ها طرح و پیگیری می‌شود مردم به خوبی بین ادبیات دوستی و خیرخواهی یا ادبیات تحکم و انتقام و تخریب و طلبکاری فرق قائلند قطعا از نگاه آنان یک مقاله یا سخنی که در آن پیش داوری‌ها و قضاوتهای نابجا وجود دارد را نمی‌توان با یک جمله به ظاهر قصد خیرخواهی تطهیر نمود چه کسی امروز می‌تواند ادعا کند که در زمان امام و پس از آن باب نقد و اعتراض و نصیحت صحیح بر روی مردم و نخبگان بسته بوده است که آنان مجبور به شیوه‌های ناصواب باشند.

گروه دوم، آنانکه تیرگی و سیاهی و ارزش ستیزی بر باطن آنان سایته انداخته است و نمی‌توانند در برابر پاکان وخوبان و آزاد صفتان صف آرایی نکنند در حقیقت جنس و فکر و عمل آنان شیطانی است و در همه ادوار تاریخ بشریت بوده‌اند و هیچکدام از پاکان و صالحان و پیامبران و امامان و دودمان آنان بی نصیب از حملات و هتاکی آنان نبوده‌اند و قهرا امام و پیروان راستین امام ودودمان آنان نیز بی‌نصیب نخواهند ماند.

گروه دیگر افراد، خانواده‌ها، حکومت‌ها، احزاب و انجمن‌هایی که در حوادث قبل و بعد از پیروزی، ‌خواسته یا ناخواسته در برابر امام و انقلاب صف آرایی کرده‌اند و متحمل خسارت‌های جانی و مالی و اجتمای شده‌اند طبیعی است که نگاه آنان به امام یاران و دودمان امام دوستانه نیست البته در میان این گروه هم بسیار بوده‌اند کسانی که با عقل و انصاف بر کینه و حب و بغض شیطانی و شخصی خود غلبه کرده‌اند و همگام و همراه مردم شده‌اند و تا مرز شهادت هم پیش رفته‌اند.

گروه دیگر منتقدین و متعرضینی که بد اخلاقی و بی‌پروایی بر اندیشه سیاسی و حتی مکتبی آنان سایه انداخته است و ادبیات آنان هتک حرمت و پرخاشگری و سیتزه جویی و دشمن تراشی و فرافکنی ومهم تر از همه خود برتر بینی در همه حوزه‌هاست و متاسفانه بعضی از اصحاب رسانه‌ها و مطبوعات از این طایفه‌اند کان هیچ فردی از گزند آنان مصونیت ندارد و اینجانب با قاطعیت می‌گویم که بسیاری از تنش‌ها و اختلافات و کینه‌ها از کانون بغض این رسانه‌ها شکل گرفته و متاسفانه رو به توسعه است و اگر رویه آنان را در راستای دوستی و خدمت به نظام وامام وولایت و مردم تفسیر کنیم قطعا برای ایجاد شکاف و نهایت آسیب‌پذیری نظام نیازی به دشمن خارجی و داخلی نیست و باید همه ما به خدا پناه ببریم از اینکه این افراد بخواهند در دفاع از اسلام و امام و نظام به حربه سب و لعن و تكفیر رو بیاورند در این کشور انشاء‌الله هیچگاه کودتای نظامی ومخملی و نارنجی و امثال آن شکل نخواهد گرفت و این هم یک اهانت بزرگ تاریخی به نظام و امام ورهبری و مردم است که درباره آنان چنین قضاوتی باشد ولی اگر قرار باشد کودتای مخملی و نرم اتفاق بیافتد اول کودتای اخلاقی و هتاکی و شایعه پراکنی و فرهنگی شکل می‌گیرد و خواص و نخبگان و پیشگامان نهضت و آزاد اندیشه و دلسوزان واقعی ملت و اسلام و حتی دودمان امام از گزند حرافان و مدعیان در امان نمی‌مانند و در حیرت از وظیفه صبر و سکوت یا فریادو اعتراض و دفاع از خود که سخت‌ترین آزمایش است متاصل و ناتوان می‌شوند. آری اگر این راه و رسم ادامه یابد و حرمت و اخلاق انسانها فدای برداشت ها متحجرانه و یک سویه بعضی از قلم بدستان گردد همه چیز در راه هست راستی این داستان تمامیت خواهی کی به پایان می‌رسد و راستی هر که با ما نیست دشمن است از کدام فرهنگ از کدام رفتار امام و گفتار امام و ولایت شکل گرفته است که یک روزنامه‌چی یا نویسنده چنین تصور کند که در این کشور باید همه افراد حتی در جایگاه مرجعیت، استاد حوزه و دانشگاه، ‌مبارزان سیاسی و انقلابی و دودمان امام از معبر تفکرات سیاسی آنان مشروعیت پیدا کنند و خارج از دایره آنان به نفاق، توطئه براندازی نظام وابستگی به اجانب، لیبرال و سکولار و دهها برچسب دیگر متهم کردند.

چرا افرادی تصور می‌کنند که فقط آنان عصاره اسلام ناب و ولایت و یا معجون کامل ارزش‌های انسان و سرآمد معرفت و اخلاق و دین‌شناسی و به تعبیر بهتر میزان الاعمال یک ملت بزرگ و انقلابی هستند كه به هركس كه باب میلشان بود نمره قبولی والا مردود و یا هم كلاس نفوذی‌ها و بیگانه‌پرستان و منافقین شده و نهایت كارنامه مهدورالدم بودن آنها امضا شود و جالب است كه بعضی از آنان كه سواد متعارف و معمولی هم ندارند بر كرسی قضاوت تعیین حد علمی و فقاهت و شان رجال سیاسی و نخبگان كشور نشسته‌اند و اخیرا پای بعضی از علیا مخدرات نیز به این معركه باز شده است و علی‌رغم داشتن نظرات افراطی بر ناصواب بودن حضور زنان در عرصه‌های مدیریت كشور تعیین شان و منزلت آسمانی و زمینی حسینی و یزیدی، اعتبار و عدم اعتبار افراد و جریانات با سابقه انقلاب را برعهده گرفته‌اند. آیا ما انتظار داریم جامعه در ورای یك چنین بی‌انصافی‌هایی به ساحل وحدت و آرامش برسد و ریشه افراطی‌گری و تعصب و تحجر خشكانیده شوند و در لایه‌‌های زیرین آن داستان غم‌انگیز بازداشتگاه كهریزك رقم نخورد. كج‌اندیشان باید بدانند كه سرانجام مقاله‌های امثال رشیدی مطلق درباره امام در سال 56 و بعضی از سردبیران مجهول‌الهویه خبرگزاری‌ها در زمان حاضر به یك چیز ختم می‌شود و مجددا تاكید می‌كنم سخنان و تحلیل‌های بی‌پایه و قضاوت‌های غیرمنصفانه افراد و جناح‌ها را درباره بزرگان یا دودمان امام نمی‌توان با لعاب كم‌رنگ خیرخواهی و دوستی با امام تقویت نمود.

گروه پنجم آنان كه منصب و قدرت بر ایشان یك موهبت و ذخیره و سرمایه است و عملا مایل نیستند كه در رقابت جدی گوی قدرت را از دست بدهند. طبیعی است آنان با هر كس كه در مظان كسب قدرت باشد با احتیاط و بدبینی و حتی دشمنی و تخریب برخورد می‌كنند چه آن فرد تمایل به قدرت داشته باشد یا نداشته باشد داستان مجعول كاندیداتوری آقای حاج حسن آقا خمینی برای دوره یازدهم ریاست جمهوری و داستان اهانت سایت پارتیزان درسال 1386 به ایشان و نقل قول‌های محفلی ورسانه‌ای سال 1387 درانتخابات دهم از این قماش است. از هم اكنون با ارائه كدهای جعلی و تحلیل‌های خودساخته اصل حضور ایشان در رقابت انتخابات 4 سال دیگر را مسلم گرفته و توپ چیها شروع به شلیك كرده‌اند و عذرشان المامور معذور است و سایت‌های نصیحت -تهدید- اهانت به كار افتادند. افرادی می‌گویند كه شان دودمان امام نیست كه در سیاست دخالت كند و این را مستند به اظهارنظر امام می‌كنند در حالی كه چنین امری بالكل بی‌پایه و اساس است. بعضی‌ها می‌گویند شان دودمان امام نیست كه جناحی باشند. البته این نكته مهمی است و تاكنون نیز چنین بوده است، لیكن از نگاه آنان فراجناحی دودمان امام یعنی قطع همه نوع علقه اخلاقی و سیاسی و عاطفی با جناح مخالف آنان به این معنی كه اگر جناب آقای حاج سید حسن آقا خمینی حتی از باب اظهار همدردی به عیادت یا بازدید آنان برود، فریاد وا اسلاما و اماما بلند می‌شود كه ایشان به دیدار خانواده زندانیان و یا آقای بهشتی و امثالهم رفته است و تیترهای كذایی بعضی از خبرگزاری‌ها و سایت‌ها كه متاسفانه بعضی از آنان دولتی و یا درسایه حمایت دولت‌اند و اینجانب با توجه به این كه سی سال است فعالیت و سیاست خبرگزاری‌های رسمی را از نزدیك مشاهده می‌كنم همانند امروز سراغ ندارم یك خبرگزاری رسمی مطلبی را همانند سفر یادگار امام به فرانسه جعل كند و پس از تكذیب موسسه نیز اصرار بر صحت جعل خود داشته باشد.

تمامی اینها ناشی از توهم رقابت است كه به تعبیر قرآن كریم (یحسبون كل صیحه علیم ) گمان می‌كنند كه فریادی علیه آنان است و چه بسا كابوس شخصیت دودمان امام خواب را از آنان گرفته باشد كه با سراسیمگی خبر جعل كرده و موكد براه می‌اندازند كه حاج حسن آقا خمینی در جلسه سران اصلاحات رسما نامزدی خود را اعلام كرده است، حضرات آقایان هاشمی و موسوی خوئینی‌ها و خاتمی چنین و چنان گفتند یا دختران بزرگوار امام دوباره حضور یا عدم حضور یادگار امام در فلان جلسه ابزار رضایت یا نارضایتی كردند و تعجب این كه بسیاری از این تحلیل‌ها و برداشت‌ها در بعضی از بولتن‌های نهادها و ارگان‌ها نیز با آب و تاب منعكس می‌گردد، اگر نگوییم كه اصل اخبار نیز ساخته و پرداخته آنان است.

جناب آقای لاریجانی هر كس در این وانفسای معرفت و صداقت به گونه‌ای دین خویش را به امام ادا كرده است. حوادث این روزها یادآور گذشته دور تاریخ ما است، ولی بگذارید از این تلخی‌ها بگذرم. در این مجال تا اندازه‌ای خیال دوستانتان را آسوده كنم و با شناختی كه از بیت شریف امام دارم عرض كنم كه زحمت تحلیل و تهدید به خود راه ندهید و مطمئن باشید كه رقابت شكل نمی‌گیرد و جمع‌بندی من راجع به بیت شریف امام این است:

1-آنان هرگز مرعوب نمی‌شوند.
2-مفتون اسم و نام و رسم نیستند.
3-آزادانه و شجاعانه از حق وانصاف و عدالت و اسلام ناب دفاع می‌كنند.
4-همواره در خط اصیل امام و حفظ نظام بوده و خواهند بود.
5-انشاءالله سرنوشت و جایگاه آنان با دست لطف الهی رقم خواهد خورد كما این كه در مورد امام و یاران راستین او چنین بوده است.

والسلام علیكم و رحمه الله
محمدعلی انصاری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر