ادامه راه سبز«ارس»: جناب آقای مصباح یزدی که در سالهای سیاه پیش از انقلاب از عرصه سیاست منزوی و در خلوت بحثهای انتزاعی فلسفی گوشه نشین بوده اند بیست سالی است که پس از در گذشت امام خمینی(ره) و به قدرت رسیدن آیت الله خامنه ای به یک چهره جنجال برانگیز سیاسی تبدیل شده و بیش از هر کار دیگر به سخنرانیهای سیاسی در اطراف و اکناف کشور می پردازد و یکی از شاه بیت های این خطبه های سیاسی نیز" نفی مردمسالاری و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش" است.
در فلسفه سیاسی آقای مصباح از آنجا که "مردم قدرت تشخیص مصالح و مفاسد مادی و معنوی خود را به طور کامل ندارند" باید اداره امور آنان به سرپرست تعیین شده از سوی خدا واگذار شود. در واقع به نظر آقای مصباح " مردم به بهانه های مختلف فریب می خورند و این مربوط به ناآگاهی آنان می باشد". برای آقای مصباح یزدی اساسا پذیرفتنی نیست که کسی جز یک فقیه در راس حکومت قرار بگیرد تا به اراده امور مردم اهتمام کند. با آنکه بنا به یک روایت نقل شده از معصومین، مردم اختیار جان و مال خود را دارند (الناس مسلطون علی اموالهم و انفسهم ) . اما آقای مصباح معتقدند که مردم حق ندارند حاکمان و زمامداران خود را انتخاب کنند چرا که ممکن است به ولایت و حکومت غیر فقیه منجر شود که به نظر آقای مصباح فاقد مشروعیت از نظر خدا و رسول اوست. بنابر این می توان گفت که در فلسفه سیاسی آقای مصباح تنها حکومت مشروع از نظر خدا و پیامبر حکومت یک فقیه است که او هم نباید از طرف مردم و با رای و نظر مردم انتخاب شود چراکه مردم قدرت تشخیص مصالح و مفاسد مادی و معنوی خود را ندارند و به بهانه های مختلف نیز فریب می خورند.
البته آقای مصباح مثل هر شهروند حق دارند هر عقیده ای داشته باشند و این عقیده را حتی اگر خلاف قانون و عرف و شرع تام باشد بیان و تبلیغ نمایند. اما بهرحال عقیده ایشان نیز مثل عقاید دیگر انسانها احتمالا خالی از خطا و نقص نیست و به خلاف بیانات معصومین قابل نقد و نقص است.
اینکه انسانها در طول تاریخ نشان داده اند که قدرت تشخیص مصالح و مفاسد مادی و معنوی خود را به طور کامل ندارند، بر فرض صحت نمی تواند مبنای مشروعیت حکومت فردی قرار گیرد چرا که شخص فقیه یا آقای مصباح که واضع این تئوری هستند نیز اگر انسانند مثل دیگران قدرت تشخیص ندارند و بر دیگران ارجح نیستند مگر اینکه قائل به عصمت و مصونیت آنان از خطا باشیم که محتاج دلیل اضافی است. به علاوه قدرت تشخیص مصالح و مفاسد مادی و معنوی امری نسبی است و چه بسا شخصی قدرت تشخیص در امری داشته باشد و در امر دیگر نه. از همین روست که مشورت و مراجعه به صاحبنظران در امور مختلف مفید و بلکه لازم است.ا گر یک پزشک یا یک مهندس برای فهم یک نکته فلسفه کلاسیک اسلامی باید به آقای مصباح رجوع کند قطعا آقای مصباح نیز برای معالجه خود یا تعمیر ساختمان خود باید به پزشک و مهندس رجوع کنند.
امر حکومت نیز اولا امر
مژگان مدرس علوم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر