سخناني نظير سخناني که آقاي ذوالنوری مطرح کردند براي ما تازگي ندارد و سخناني است که ما در اين سي سال بسيار شنيده ايم که ولي فقيه فراتر از قانون است و هيچکس حق نظارت بر رهبري را ندارد و ولي فقيه بر جان و مال و ناموس مردم ولايت دارد و از اين قبيل سخنان. در اين جا لازم ميدانم که سخنان از علي (ع)را بيان کنم که اين موضوع تبيين شود که سخناني که امروز به نام اسلام مطرح مي شود هيچ تشابهي با اسلام واقعي ندارد.
مجتبي ذوالنور جانشين نماينده ولي فقيه در سپاه پاسداران ادعا کرد که"در نظام اسلامي، ولايت ومشروعيت ولي فقيه ازسوي خداوند ، پيامبر و معصومين است و اينگونه نيست كه مردم به ولي فقيه مشروعيت بدهند تا هر زمان كه بخواهند او را عزل كنند." در هيچ جاي نهج البلاغه نمي يابيد جمله اي را که حضرت علي بفرمايند که امامت اين امت(منظور از امامت رهبري سياسي است)از طرف خداوند به من واگذار شده است. در نهج البلاغه از حضرت نقل شده است که پيامبر به ايشان فرمود:"اي پسر ابيطالب،ولايت اين امت شايسته توست ولي اگر مردم به تو ولايت دهند در سلامتي و در رضايت،و اگر با رضايت بر روي تو اجماع کردند،رهبريشان را بپذيرولي اگر بر روي تو اختلاف داشتند رها کن". در جاي ديگري از نهج البلاغه آمده است که:"شورايي که رهبري توسط آن تععين مي شود با مهاجرين و انصار است،و اگر اين دو گروه بر روي يک نفر اجماع داشتند و او را امام (رهبر). ناميدند،رضايت خدا هم در اين کار است".
درجاي ديگري آمده است که وقتي مردم براي بيعت با ايشان آمده بودند فرمودند:"اي انبوه انسانها،امر حکومت و رهبري حق هيچ کسي نيست مگر شما او را انتخاب کنيد،" در جاي ديگر و بعد از اين که حضرت رهبري جامعه را پذيرفتند از ايشان نقل شده است که خطاب به مردم مي فرمايند که :"اگر حضور و خواست شما نبود و حجت بر من تمام نمي شد ،ريسمان شتر خلافت رابه پشتش رها مي کردم."
جانشين نماينده آيت الله خامنه اي در سپاه پاسدارن عزل ولي فقيه از جانب مردم يا مجلس خبرگان رهبري را غير ممکن دانست و گفت"مردم زمينه اجرايي شدن ولايت فقيه را فراهم ميكنند و آنها با انتخاب فقهاي مجلس خبرگان رهبري، اين اقدام را انجام ميدهند واعضاي مجلس خبرگان نيز ولي فقيه را نصب نميكنند بلكه ايشان را كشف ميكنند و اينگونه نيست كه آنها هر زمان كه بخواهند ميتوانند ولي فقيه را عزل نمايند."?وي افزود"احكام اوليه ثابت است ولي باب احكام ثانويه در دست ولي فقيه است و حتي ولي فقيه نيز ميتواند در احكام اوليه نيز تصرف كند و ولايت فقيه درچارچوب قانون اساسي نيز نميگنجد."
ذوالنور گفت" ولي فقيه بايد مبسوط اليد باشد تا نيازهاي جامعه را برطرف كند، اين حرف اشتباهي است كه ميگويند ولي فقيه بايد در چارچوب قانون مقيد عمل كند." وقتي عمار ياسر براي حضرت بيعت مي گرفت اين سخنان را بيان مي کرد:"ما مطابق اطاعت از خدا و سنت رسول با شما پيمان مي بنديم،و اگر به اين دو عمل نکرديم حق اطاعتي بر شما نداريم."
درمصر وقتي شخصي براي حضرت بيعت مي گرفت اين خطبه را مي خواند:"بر خيزيد و بر کتاب خدا و سنت پيامبرش بيعت کنيد،پس اگر ما در ميان شما بر خلاف کتاب خدا و سنت رسولش عمل کرديم بيعتي بر گردن شما نداريم". قرآن و سنت رسول در آن زمان به عنوان قانون ان جامعه محسوب مي شد. در جاي ديگر از حضرت نقل شده که به اين مضمون مي فرمودند:نکند دست از انتقاد به من برداريد،من بالاتر از اين نيستم که اشتباه نکنم مگر خدايم من را از اشتباه محفوظ دارد.
و بسياري موارد ديگر که از علي(ع)نقل شده است.حال بايد ديد که آقاياني امثال آقاي ذوالنوري اين موارد را فراموش کرده اند يا خود را به فراموشي مي زنند.
===========
پیوندهای مربوط به این مطلب:
» مجتبي ذوالنور: نه مردم مي توانند ولي فقيه را عزل کنند،نه مجلس خبرگان!
مجتبي ذوالنور جانشين نماينده ولي فقيه در سپاه پاسداران ادعا کرد که"در نظام اسلامي، ولايت ومشروعيت ولي فقيه ازسوي خداوند ، پيامبر و معصومين است و اينگونه نيست كه مردم به ولي فقيه مشروعيت بدهند تا هر زمان كه بخواهند او را عزل كنند." در هيچ جاي نهج البلاغه نمي يابيد جمله اي را که حضرت علي بفرمايند که امامت اين امت(منظور از امامت رهبري سياسي است)از طرف خداوند به من واگذار شده است. در نهج البلاغه از حضرت نقل شده است که پيامبر به ايشان فرمود:"اي پسر ابيطالب،ولايت اين امت شايسته توست ولي اگر مردم به تو ولايت دهند در سلامتي و در رضايت،و اگر با رضايت بر روي تو اجماع کردند،رهبريشان را بپذيرولي اگر بر روي تو اختلاف داشتند رها کن". در جاي ديگري از نهج البلاغه آمده است که:"شورايي که رهبري توسط آن تععين مي شود با مهاجرين و انصار است،و اگر اين دو گروه بر روي يک نفر اجماع داشتند و او را امام (رهبر). ناميدند،رضايت خدا هم در اين کار است".
درجاي ديگري آمده است که وقتي مردم براي بيعت با ايشان آمده بودند فرمودند:"اي انبوه انسانها،امر حکومت و رهبري حق هيچ کسي نيست مگر شما او را انتخاب کنيد،" در جاي ديگر و بعد از اين که حضرت رهبري جامعه را پذيرفتند از ايشان نقل شده است که خطاب به مردم مي فرمايند که :"اگر حضور و خواست شما نبود و حجت بر من تمام نمي شد ،ريسمان شتر خلافت رابه پشتش رها مي کردم."
جانشين نماينده آيت الله خامنه اي در سپاه پاسدارن عزل ولي فقيه از جانب مردم يا مجلس خبرگان رهبري را غير ممکن دانست و گفت"مردم زمينه اجرايي شدن ولايت فقيه را فراهم ميكنند و آنها با انتخاب فقهاي مجلس خبرگان رهبري، اين اقدام را انجام ميدهند واعضاي مجلس خبرگان نيز ولي فقيه را نصب نميكنند بلكه ايشان را كشف ميكنند و اينگونه نيست كه آنها هر زمان كه بخواهند ميتوانند ولي فقيه را عزل نمايند."?وي افزود"احكام اوليه ثابت است ولي باب احكام ثانويه در دست ولي فقيه است و حتي ولي فقيه نيز ميتواند در احكام اوليه نيز تصرف كند و ولايت فقيه درچارچوب قانون اساسي نيز نميگنجد."
ذوالنور گفت" ولي فقيه بايد مبسوط اليد باشد تا نيازهاي جامعه را برطرف كند، اين حرف اشتباهي است كه ميگويند ولي فقيه بايد در چارچوب قانون مقيد عمل كند." وقتي عمار ياسر براي حضرت بيعت مي گرفت اين سخنان را بيان مي کرد:"ما مطابق اطاعت از خدا و سنت رسول با شما پيمان مي بنديم،و اگر به اين دو عمل نکرديم حق اطاعتي بر شما نداريم."
درمصر وقتي شخصي براي حضرت بيعت مي گرفت اين خطبه را مي خواند:"بر خيزيد و بر کتاب خدا و سنت پيامبرش بيعت کنيد،پس اگر ما در ميان شما بر خلاف کتاب خدا و سنت رسولش عمل کرديم بيعتي بر گردن شما نداريم". قرآن و سنت رسول در آن زمان به عنوان قانون ان جامعه محسوب مي شد. در جاي ديگر از حضرت نقل شده که به اين مضمون مي فرمودند:نکند دست از انتقاد به من برداريد،من بالاتر از اين نيستم که اشتباه نکنم مگر خدايم من را از اشتباه محفوظ دارد.
و بسياري موارد ديگر که از علي(ع)نقل شده است.حال بايد ديد که آقاياني امثال آقاي ذوالنوري اين موارد را فراموش کرده اند يا خود را به فراموشي مي زنند.
===========
پیوندهای مربوط به این مطلب:
» مجتبي ذوالنور: نه مردم مي توانند ولي فقيه را عزل کنند،نه مجلس خبرگان!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر