۹/۱۹/۱۳۸۸

نشريه نيچر موارد جديدی از تقلب علمی‌ در سطح مقامات ايران را افشا کرد

نشريه نيچر موارد جديدی از تقلب علمی‌ در سطح مقامات ايران را افشا کرد

. ادامه راه سبز«ارس»: در خبر روز چهارشنبه ۹ دسامبر، نيچر پس از ارائه‌ی خلاصه‌ای از يافته‌های قبلی‌ (يک مقاله‌ی تقلبی از حميد بهبهانی‌ و ۴ مقاله‌ی تقلبی از کامران دانشجو که قبلا کشف شده بودند)، به افشای موارد جديدی از تقلب علمی‌ پرداخته‌است. در فهرست داده شده در آخر صفحه لينک، مقالات شماره ۴، ۶، ۷، ۱۳ و ۱۵ که به تازه‌گی يافته شده‌اند تقلبی هستند.

نويسندگان شناخته شده و متقلب عبارت‌اند از حميد بهبهانی‌ وزير راه، حسن زياری رئيس دانشگاه پيام نور، محمدعلی‌ کی‌‌نژاد عضو شورای عالی‌ انقلاب فرهنگی‌، علی‌رضا علی‌‌احمدی وزير آموزش و پرورش (در کابينه‌ی نهم) و حسن ظهور دبير فرهنگستان علوم. در ضمن، اديتوريال (سخن سردبير) نشريه‌ی نيچر هم به همين موضوع اختصاص داده شده‌است که لينک آن در زير می‌‌آيد:



بار دیگر چند مقام ارشد در دولت ایران به انتشار تحقیقات دیگران به نام خود متهم شده اند

نشریه علمی نیچر (Nature) در گزارشی نوشته است که بررسی ها حاکی از موارد بیشتری از کپی برداری شماری از وزیران و مقامات ارشد دولت ایران از تحقیقات علمی دیگران و انتشار این مطالب به نام خود در مجله های علمی است.

این نشریه با یادآوری موارد قبلی سرقت علمی توسط مقامات ارشد دولتی ایران، از جمله مقالاتی که با مشارکت حمید بهبهانی، وزیر راه، و کامران دانشجو، وزیر علوم در کابینه محمود احمدی نژاد، می نویسد که آن موارد به طورگسترده در رسانه ها و وبلاگ های ایرانی انعکاس یافت و پژوهشگران در داخل و خارج این کشور خواستار رسیدگی به این موضوع و همچنین نظارت اخلاقی بیشتر بر نحوه انجام تحقیقات علمی شدند.

نیچر می نویسد که در مورد تخلف علمی آقای دانشجو، که در مقام معاون وزارت کشور نقشی اساسی را در پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات مناقشه برانگیز اخیر داشته، مجلس ایران تحقیقاتی را درباره چهار مقاله نوشته وی و همکارانش انجام داد اما عملا او را از اتهام سرقت علمی تبرئه کرد.

در عین حال، اتهام سرقت علمی توسط حمید بهبهانی، که استاد ناظر محمود احمدی نژاد در تهیه تز دکترای او در دانشگاه علم و صنعت هم بوده، مورد بررسی قرار نگرفته است و آقای بهبهانی این اتهام را به “حملات رسانه ای” نسبت داده و آن را محکوم کرده است.

از جمله موارد جدید سرقت علمی که نیچر به آنها پرداخته، مقاله ای با موضوع مقاومت اسفالت به قلم حمید بهبهانی و حسن زیاری، معاون وزیر راه و ترابری است که اخیرا به دستور کامران دانشجو به سمت رئیس دانشگاه پیام نور در تهران منصوب شده است.

به نوشته نیچر، همکار دیگر آقای بهبهانی در تهیه این مقاله، که بخش های عمده ای از آن از مقاله چاپ سال ۲۰۰۵ گروهی از پژوهشگران پاکستانی برداشته شده، محمد خبیری نام دارد که دانشجوی مقطع دکترا در دانشگاه علم و صنعت بوده است.

نیچر می نویسد همچنین، دو مقاله دیگر چاپ ۲۰۰۸ مربوط به تقویت اسفالت جاده ای به قلم حمید بهبههانی، زیاری و یک دانشجوی دیگر دوره دکترا به نام شمس نوبخت، حاوی بخش هایی از مقالات سایر پژوهشگران بوده که پیشتر چاپ شده است.

علاوه بر آقایان بهبهانی، دانشجو و حسن زیاری، گزارش نشریه نیچر محمد علی کی نژاد، یکی از اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی و استاد دانشگاه صنعتی سهند تبریز را نیز متهم می کند که در مقاله ای که با همکاری فرد دیگری نوشته به طور کامل مطالبی را نسخه برداری کرده که در مقاله ای حاوی الگوی آلودگی محیط زیست درمجارستان آمده که در سال ۲۰۰۱ به یک نشست علمی ارائه شد.

نیچر می نویسد اگرچه آقای کی نژاد و همکارش در مقاله خود الگوی ارائه شده در مقاله مربوط به مجارستان را به عنوان ماخذ ذکر می کنند، اما مدعی می شوند که این الگو را با آمار گردآوری شده در مورد آلودگی مجتمع پتروشیمی شهر تبریز در سال ۲۰۰۷ سنجیده اند در حالیکه به گفته الیسون تاملین، یکی از کارشناسان الگوسازی محیط زیست در دانشگاه لیدز بریتانیا و از تهیه کنندگان مقاله مربوط به مجارستان، مقاله این دو نویسنده ایرانی حاوی نتیجه جدیدی نیست و “قطعا نسخه برداری” از مقاله اصلی است.

یک سرقت علمی دیگر

در عین حال، اسماعیل فاتحی فر، استاد محیط زیست در دانشگاه سهند، مسئولیت این سرقت علمی را متوجه یکی دیگر از اعضای گروه تحقیق کرده و گفته است که سایر نویسندگان مقاله بر این باور بودند که آمار ارائه شده توسط این فرد اصیل بوده است و افزوده که در نظر است از ادامه تحصیل این شخص در مقطع دکترا جلوگیری شود.

به نوشته نیچر، در مورد مقاله ای که علی رضا علی احمدی، وزیر سابق آموزش و پرورش در کابینه محمود احمدی نژاد، با همکاری فرد دیگری در سال ۲۰۰۶ منتشر کرده نیز تردیدهایی وجود دارد و به نظر می رسد که بخش هایی از این مقاله از سه مقاله علمی دیگر برداشت شده و به گفته میکا اویالا، از دانشگاه تامپره در فنلاند و مولف یکی از این مقالات، این موضوع نمی توانسته اتفاقی باشد.

همزمان، آکادمی ملی علوم آمریکا هم اعلام کرده است یک فصل کامل از یکی از مجموعه مقالات چاپ این مرکز را که حسن ظهور، دبیرآکادمی علوم جمهوری اسلامی تحت “عنوان تاثیر اخلاقی پیشبرد علوم” را نوشته بوده، حذف کرده است.

دلیل این اقدام کپی برداری آقای ظهور از یکی از مقالات دوگلاس الچین، استاد دانشگاه مینیاپولیس، بوده هر چند آقای ظهور گفته است که تنها مسئول تهیه پیش نویس مقاله خود بوده و بقیه آن را اعضای دفترش تکمیل کرده اند و در نظر دارد رسما از آقای الچین عذرخواهی کند.

نشریه نیچر، علاوه بر انتشار گزارش موارد جدید سرقت علمی، در سرمقاله ای جداگانه به بررسی عوامل محتمل در شیوع این پدیده در میان مقامات دولت ایران پرداخته است.

در این سرمقاله آمده است که اگرچه عوامل شیوع چنین عادتی را نمی توان به طور قطعی مشخص کرد، اما می توان احتمالاتی را در نظر گرفت از جمله اینکه ممکن است از مقامات دولتی انتظار رود دارای مدارج علمی ممتاز باشند و در نتیجه، افراد که از این لحاظ ضعیف تر هستند به سرقت علمی و حتی، مانند یکی از وزیران سابق کابینه، جعل مدارک علمی روی می آورند.

عامل دیگر، به نوشته نیچر، ممکن است ملاحظات سیاسی به جای شایسته سالاری در انتصابات و ترفیعات در مراکز دانشگاهی و پژوهشی باشد به خصوص اینکه پس از پاکسازی دانشگاه ها در پی انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ در ایران، بسیاری از پژوهشگران و استادان برجسته به دلیل نگرانی از گرایش های غربی آنان، پاکسازی شدند و به خارج رفتند.

این نشریه می نویسد که اگرچه در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی، اقداماتی برای بازسازی علمی موسسات آموزش عالی در ایران به جریان افتاد، اما از زمان آغاز زمامداری محمود احمدی نژاد در سال ۲۰۰۵، شرایط به وخامت بیشتری گراییده و به خصوص در پی اعتراضات پس از انتخابات اخیر و فعالیت سیاسی در دانشگاه ها، مراکز علمی هدف دولت قرار گرفته اند.

از جمله تحولات اخیر در ایران اعلام تصمیم دولت به اسلامی کردن مواد درسی و استادان دانشگاه است که بسیاری از ناظران آن را حرف رمز تلاشی گسترده تر برای سرکوب بیشتر مراکز علمی دانسته اند.

در پایان این سرمقاله آمده است که کجروی معدودی از افراد در ایران نباید حیثیت و اعتبار اکثر محققان ایرانی در داخل و خارج از آن کشور را خدشه دار کند بلکه لازم است محققان ایرانی از حمایت همکاران خود در سراسر جهان بیش از پیش برخوردار شوند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر