۱۲/۱۷/۱۳۸۸

تاجزاده مدیر نمونه نسل انقلاب

دلنوشته ای برای همسر تاجزاده:
با قلم سبز افشاگر خود چه خوب روایت می کنی


. ادامه راه سبز «ارس»: در خبرهاي روز گذشته آمده بود، تداركات سفر نوروزی قاضی صلواتی، رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، احتمال استفاده سایر فعالان سیاسی از مرخصی زندان برای ایام عید را بسیار کمرنگ کرده است. به گزارش نوروز، با احتساب امروز، ۲۶۷ روز از بازداشت سیدمصطفی تاجزاده، ۲۶۱ روز از ربایش محسن میردامادی و ۲۴۰ روز از اسارت فیض الله عرب سرخی می گذرد و آنان درحالی که همچنان بر مواضع خود استوار هستند، امکان استفاده از آزادی موقت (مرخصی) که در ازای تودیع وثیقه های سنگین اعطا می شود را نیافته اند. سیدمصطفی تاجزاده به دلیل اینکه ملک شخصی ندارد، محسن میردامادی به دلیل اینکه قاضی پرونده – صلواتی – ارزش سند ملک شخصی اش را کمتر از میزان لازم می شمارد، و فیض الله عرب سرخی به دلیل اینکه زیر بار پذیرش وثیقه سنگین تعینن شده نرفته است، همچنان در بند 2 الف سپاه گرفتار هستند. گفتنی است، براساس توافق قبلی، وثیقه ای ۴۵۰ میلیون تومانی برای آزادی دکتر میردامادی به دادگاه تودیع شده، اما قاضی صلواتی، خواستار تودیع یک سند دیگر نیز شده است.

در همين رابطه زهرا مجردی، همسر دبیرکل دربند جبهه مشارکت ایران اسلامی دلنوشته ای خطاب به فخرالسادات محتشمی پور، همسر سید مصطفی تاجزاده، عضو ارشد این تشکل اصلاح طلب نوشته است.

به گزارش نوروز، متن کامل این دلنوشته به شرح زیر است:


خواهرم فخری عزیز، با درود و سلام بی پایان

دیشب خبرها را مرور می کردم؛ به دنبال اسامی آزادشدگان و آخرین وضعیت آنان…

از تو نقل شده بود: «تاجزاده گفته چون مسکن شخصی ندارم وثیقه تعیین شده برای آزادی خود را نمی پذیرم».

بغض گلوگیرم شد و به یاد ماههای گذشته افتادم، و برایم تلخ و شیرین بود؛ تلخ از اینکه مدیر ارشدی که حتی قبل از انقلاب از رفاه نسبی برخوردار بوده است بعد از سالها خدمت و در آستانه بازنشستگی هنوز باید همچنان رنج اجاره نشینی را تحمل کند؛ و شیرین از این رو که در این دوران وانفسا، تاجزاده الگویی می شود در چشم نسل جستجوگر و نقاد امروز؛ نسلی که بهت زده ناظر دنیاطلبانی است که مرزهای دین و اخلاق را با بدعتهای فرصت طلبانه در نوردیده اند تا توجیه گر رفتارهای زشت و غیرشرعی خود باشند.

خواهر عزیزم! تاجزاده عزیز ما خوب فهمید که تمامی این دنیا استیجاری است. او سخن پیامبر رحمت را به گوش جان گرفت که «دنیا چونان درختی است که انسان باید لختی در سایه آن بیاساید». تاجزاده افتخار مدیران اصلاح طلب نسل انقلاب است. پرونده مادی و معنوی او چنان پاک و اخلاقش چنان خوش است که حتی مخالفانش هم به آن اعتراف دارند. جرم امروز او این است که قبل از آنکه به خود و خانواده بیاندیشد به سرنوشت مردم و آرمان والایش دل بسته بوده و تو همراه فداکارش که چون او بر سر پیمان ازلی مانده ای، با قلم سبز افشاگر خود چه خوب او را آنچنان که شایسته است روایت می کنی، تا در تاریخ این مرز و بوم ثبت شود و آیندگان، فرزندان مخلص و از خود گذشته این ملت را به خاطر بسپارند و به یاد آورند. همچنانکه با قلم حقیقت گویت – که نمی هراسد – در این ماههای پرحادثه زلال و روان راوی لحظه لحظه رنج و تلاش و مظلومیت خانواده‌های زندانیان در بند، مشکلات، بیم ها و امیدهای آنان بوده ای.

بسیاری از دوستان هر شب خسته از تلاشهای بی فرجام روزانه برای احقاق حقوق از دست رفته، دقایقی به دلنوشته های تو پناه می برند که دیگر نامی صمیمی در واگویه های زخمهای قدیمی و جدید این قوم دردآشنا شده ای؛ و از عشق و محبت، ظلم و نفرت و عاقبت ظالمان حدیث می کنی. تو خوب دریافتی که نسل جوانی که شیفته کلام عمیق قرآن و نهج البلاغه شد و اسوه های فداکار و عدالت طلب آنرا الگوی خود انتخاب کرد و انقلاب اسلامی را آفرید، نمی تواند نظاره گر بدعت‌های عجیب و غریب و تفسیرهای خشونت بار از دین رحمانی اسلام باشد و همین است که امروز نه تنها نسل انقلاب بلکه فرزندانی که در دامان این نسل پرورش یافته اند و جذب حقایق و شعارها و میراث واقعی انقلاب گشته اند، تا هر جا که لازم باشد هزینه پایداری در راه دفاع از دین اخلاق مدار رحمانی را خواهند پرداخت.

خواهر عزیزم! اکنون به عنوان عضوی کوچک که هم نسل تو و هم سرنوشت تو است گواهی می دهم در کنار تاجزاده عزیز حق پیام رسانی را ادا کردی و قصة آنان را که از حق آزادی خود گذشتند تا آزادی جامعه را پاس بدارند، زیبا سرودی.

باشد که در آینده ای نه چندان دور همه با هم قصه رشد و تعالی انسان را بسرائیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر