۲/۱۸/۱۳۸۹

نامه هنگامه شهیدی به سعید شریعتی : کجای کار ایراد داشت

نامه هنگامه شهیدی به سعید شریعتی:
کجای کار ایراد داشت!

. ادامه راه سبز«ارس»: هنگامه شهیدی ، روزنامه نگاری که در حوادث پس از انتخابات بازداشت وبه 6 سال حبس تعزیری محکوم شد ، اکنون در بند زنان زندان اوین زندانی است. او در نامه ای خطاب به سعید شریعتی، عضو مستعفی جبهه مشارکت نوشته است: تذبذب سیاسی داشتن در این آشفته بازار هنر نیست، هنر این است که نگذاریم کسانی که آرزوی شکاف در اردوگاه اصلاح طلبان را داشتند برایمان کف بزنند.

نامه هنگامه شهیدی، که مشاور مهدی کروبی و عضو حزب اعتماد ملی است، از سوی خانواده این روزنامه نگار برای انتشار در اختیار سایت «تا آزادی روزنامه نگاران زندانی» قرار گرفته است.سایت «تا آزادی روزنامه نگاران زندانی» از آنجا که تریبونی برای روزنامه نگاران در بند محسوب می شود نمی تواند از انتشار نامه روزنامه نگاری که در بند است خودداری کند .ما بدون هیچ قضاوتی در باره مفاد این نامه و به این دلیل که می خواهیم تریبون همکاران دربندمان باشیم ،همکاران عزیزی که ماههاست در زندان اند ،این نامه رامنتشر می کنیم.

متن نامه هنگامه شهیدی که در اختیار «تا آزادی روزنامه نگاران زندانی» قرار گرفته، به شرح ذیل است:

گلایه ای از برادر سعید

امروز مطابق معمول روزهای دیگر در بند عمومی اندرزگاه 4 مشغول خواندن روزنامه هایی بودم که به اتاق 5 زنان زندانی سیاسی اختصاص داشت. در میان همه مطالب مهم اعم از اظهارات فاطمه رجبی در این خصوص که سخنرانی آقای احمدی نژاد در نیویورک را شخص دیگری نگارش کرده ، تا حساس بودن انتخابات و رقابت میان محافظه کاران به رهبریت دیوید کامرون و حزب کارگر به رهبری گوردن براون در انگلستان ، مطلبی جلب توجه کرد که مرا برآن داشت تا سطوری را به رشته تحریر در آورم.

روزنامه ای در صفحه 6 در مطلبی تحت عنوان "سعید شریعتی روزگار تازه سیاستمدار جوان" نوشته بود که در میان متهمان حوادث پس از انتخابات ، کم نبودند چهره هایی که چه در دادگاه و چه پس ازآن رویه ای متفاوت به همه سالهای دوران سیاست ورزی خویش اتخاذ کردند و با اعلام اینکه اشتباه کرده اند در مسیر جبران مافات کوشیدند.این روزنامه نوشته بود سعید شریعتی فعالتر از همه نشان می دهد و با حضور در محافل دانشگاهی در مقام آسیب شناسی دوران اصلاحات به منتقدی برجسته تبدیل شده است.

در وهله نخست در مقام یک همکار و در وهله بعد در مقام یک زن اصلاح طلب برآن شدم تا چند نکته را با برادر سعید در میان بگذارم شاید مانع از این شود که ایشان برای فرصت طلبان در جناح دیگرفرصت آفرینی کند.

برادر سعید در مقام خواهر و همکار سابق با شما سخن می گویم و امیدوارم آستانه تحملی بالا داشته باشید و با بردباری نوشتار مرا بخوانید.اینکه برخی افراد در برخی مقاطع تاریخ دچار چرخش و تحول در رفتارهای سیاسی خود می شوند موضوع تازه ای نیست اما من از شما متعجبم و همانگونه که در دادگاه با شنیدن سخنان شما زبان در دهان می گزیدم ،اکنون نیز با خواندن این مطالب با خود می اندیشم چگونه شد که در کارخانه آدم سازی که شما و ما با هم از آن خارج شدیم ما اینگونه به تحول نرسیدیم؟ کجای کار ایراد داشت؟ اگر بنا برنحوه برخورد باشد که مانند شما با ما هم بسیار محترمانه برخورد شد ! واز این باب شکایتی نیست . پس چگونه است برادر سعیدی که قبل از انتخابات و درست سال گذشته در همین روزها در فیس بوک به عدم تخریب چهره دیگر کاندیدا ها ما را نصیحت میکرد ، پس از یک سال به یک منتقد در جناحی تبدیل شده است که از همان جناح رشد سیاسی خود را آغاز کرده است.

برادر سعید در همان دوران اصلاحات، هم من و هم شما گزینه های دیگری برای آغاز فعالیت سیاسی داشتیم .می توانستیم مانند حزب موتلفه بیندیشیم یا مانند مسعود ده نمکی از شلمچه به اخراجی ها برسیم یا شاید هم در انتخابات دوره دوم شوراها که هر دوی ما کاندیدا بودیم می توانستیم اندیشه ای مانند آباد گران داشته باشیم واکنون بر مسند شوراهای تهران می نشستیم به جای اینکه روزگارمان را پس از انتخابات دهم در شبه جزیره اوین بگذرانیم.

برادر سعید ایدئولوژی اصلاح طلبان و اصلاح طلبی اگرچه نیازمند نقد دلسوزانه است اما این نقد باید از سوی کسانی صورت پذیرد که خود استراتژیستهای این تفکر بودند.سعید حجاریان ،مرتضی حاجی ، علی ربیعی ، هادی خانیکی و خود سید محمد خاتمی و آقای کروبی در راس آن که باور دارم اینان خود بهتر از هر کس دیگری منتقدان دلسوز دوران اصلاحات هستند. اما به راستی برادر سعید چه شد که امروز خود را مقابل دوران اصلاحات می بینی و بی رحمانه بر آن می تازی بی آنکه ذره ای به همفکران سابقت بی اندیشی که این تاخت و تاز تو چه غبارهایی را به چشم آنها فرو میکند؟ روزی که در دادگاه دستهایت را بالا بردی و پای جایگاه رفتی و صحبت کردی ، در سلول 14بازداشتگاه 209 اوین بودم و قلم و کاغذ نداشتم . همان زمان به هم سلولی ام گفتم که از اینجا که خارج شدم نامه ای را خطاب به دوبرادر سعید (حجاریان وشریعتی)خواهم نوشت اما فضای پس از آزادی من و شما فضایی نبود که به گلایه آلوده شود.

اگر می خواهید جبران مافات کنید و در این مسیر می کوشید سعی نکنید که دیگران را هم به این باتلاق بکشانید و آنها را همراه خود پایین بکشید.اگر نقدی به عملکرد خودتان به عنوان بکی از اعضای جبهه مشارکت دارید بحثی جداگانه است که نقد از خود، اوج کمال است . اما اگر بنا دارید که با تخریب دوران اصلاحات و اصلاح طلبی رهبران این دوران را زیر سوال ببرید و همسو با اهداف جبهه منتقدان رفتار کنید ، خواهرانه به شما توصیه ای دارم که به روزنامه کیهان مراجعه کنید و مانند پیام فضلی نژاد به آقای حسین شریعتمداری در تهیه بولتن های ویژه و برنامه راز آرماگدون1و2و3 و پرونده سازی برای فرزندان این مرزو بوم کمک کنید که گویا در این جبهه نیاز بیشتری به انتقادات و کمکهای شماست و شاید جایگاه نداشته خود را در جبهه اصلاحات بتوانید در این جناح جستجو کنید.

دلم از این می سوزد که پس از آزادیتان از زندان، پشت سر رئیس جمهور اصلاحات قنوت بستید و پس از آن در دانشگاهها، دوران او را تخریب و حرمت شکنی کردید . این نقدها را می توان در فضای دوستانه خودی ها مطرح کرد و بهانه به دست فرصت طلبان نداد و فرصت آفرینی نکرد.شما تیشه ای به دست گرفته اید و بر نهال اصلاحات ضربه می زنید.این ضربه تنها بر بدنه اصلاح طلبان و دوران اصلاحات نیست.ضربه به کسانیست که به دنبال تحقق آرمانهای امام راحل بوده و هستند و دلسوزانه بر انحراف از خط امام از سوی برخی افراد اصرار می ورزند و خواستار بازگشت آنها به این مسیر و در ادامه راه در مسیر آرمانهای امام راحل هستند.برادر سعید تذبذب سیاسی داشتن در این آشفته بازار هنر نیست،هنر این است که نگذاریم کسانی که آرزوی شکاف در اردوگاه اصلاح طلبان را داشتند برایمان کف بزنند.


هنگامه شهیدی،
زندان اوین 89/2/16

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر