۴/۱۰/۱۳۸۹

نامه سرگشاده زهرا باکری خواهر شهیدان باکری به رئیس سازمان صدا و سیما

نامه خواهر شهیدان باکری به ضرغامی:
باکری ها در آرزوی برابری و برادری بودند نه دشمنی و دروغگویی
. ادامه راه سبز(ارس): در پی شنیدن خبر ساخت سریالی در مورد زندگی مهدی باکری بدون اطلاع خانواده و بدون اینکه حتی فیلمنامه را برای تایید به خانواده بدهند ، خواهر شهیدان علی ، مهدی ، حمید باکری در نامه ای اعتراض خود را به آقای ضرغامی اعلام کرد … اما پس از گذشت سه هفته آقای ضرغامی عکس العملی نشان نداده و جواب نامه را نداده اند … خانواده باکری تصمیم گرفتند که این نامه را در اختیار ملت شریف ایران قرار دهند تا مردم بدانند که خانواده با ساخت سریالی جهت دار در مورد زندگی این شهید مخالف است و این سریال در صورت پخش مورد تایید خانواده نیست و اگر این سریال مخالف واقعیت زندگی مهدی باکری باشد خانواده از سازمان صدا و سیما شکایت خواهد کرد .

متن این نامه به شرح زیر میباشد:

بنام خدای مهر و عدالت
نامه سر گشاده به آقای مهندس ضرغامی مدیر عامل محترم صدا و سیما

این جانب زهرا باکری خواهر شهیدان علی و مهدی و حمید باکری از طریق رسانه های مجازی مطلع شدم فیلمی در مورد زندگی شهید مهدی باکری در ارومیه در حال تهیه می باشد . ظاهرا مجری این طرح سازمان صدا و سیما جمهوری اسلامی می باشد .

با توجه به گفتگوی تلفنی که بنده با شما در رابطه با نقطه نظر و دید گاه های زندگی مادی ایشان داشتم انتظار می رفت در نوشتن فیلم نامه با خانواده تماس حاصل شود .

همه می دانیم شخصیت انسانها، اول در محیط خانواده شکل می گیرد و با توجه به اینکه آنها به گمنام زیستن و عملکرد خالصانه بدون وسوسه های دنیوی معتقد بودند . سیاق خانواده ما همواره بر این استوار بوده ،که عقاید همدیگر را محترم بداریم. بعد از تمام شدن زندگی فیزیکی آنها به عقایدشان احترام گذاشته و مطلبی در رابطه با خانواده باز گو نکردیم . اما از زندگی سالهای حضور در جنگ ما اطلاعی نداشتیم و این بخش از زندگی آنها از زبان هم سنگرهای راستین شان روایت شده که خانواده ممنون آنهاست .

متاسفانه بخشی از مطالبی که تا کنون راجع به زندگی خانوا دگی مهدی گفته یا مکتوب شده دور از واقعیت بوده و موجب تالم و اندوه روحی ما گردیده . من باز هم می گویم برادران من مردمی بودند و مردمی زندگی کردند و علاقه ای به شهرت ومقام نداشتند . دلیلم عملکرد آنها بود که در جنگ در گوشه و کنار نبودند تا بعداز جنگ در تقسیم غنائم دنبال پست و مقام و فراموش کردن زندگی آخرت باشند . چون هر سه آنها درآرزوی برقراری حکومت عدل علی و پیاده شدن فرامین خدا که برادری وبرابری بودند ، نه دشمنی و دروغگویی و تفرقه …………

چون این فیلم شامل زمان کودکی و جوانی ایشان نیز می شود بر خود واجب دانستم بخاطر ارائه واقعیت به مردم و احترام به شعور آنها در این زمینه اقدام نمایم و مجددا درد دلم را با شما در میان بگذارم .

در عجبم چه اصراری است اگر بخواهیم فردی را بخوبی و بزرگی یاد کنیم لازمه اش بودن فقر در زندگی اوست . لوکیشن این فیلم خانه سازمانی است که ما تا سال ۵۸ در آن ساکن بودیم و آن خانه شامل حیاطی سرسبز و بزرگ و ساختمانی شامل سه خواب و یک سالن و محیط کارخانه قند ارومیه محیطی سرسبز با ساکنانی دارای فرهنگ بالا و محیطی گرم و صمیمی بدون وجود فاصله طبقاتی بود . ولی متاسفانه آن فضا در طول سی سال اخیر به مخروبه ای تبدیل گردیده . که البته از فیلم نامه هم خبر نداریم .

آقای ضرغامی : در عجبم راجع به خانواده ما فیلم تهیه می شود که ما از آ ن بی خبریم!، آیا قانونا نمی بایست موضوع به اطلاع افراد این خانواده می رسید و نظر خواهی می شد. اگر چنانچه در این فیلم غیر واقعیات زندگی و شخصیت مهدی به تصویر کشیده شود اقدامات لازم از طریق مراجع قانونی مبذول خواهد گردید.

والسلام .
با تشکر زهرا باکری

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر