ضرر 52 میلیاردی تلویزیون به دليل نداشتن جرات و عدم مردمي بودن:
پاسخ به یك سوال مردم: چرا قهوه تلخ در سیما توقیف شد؟ . ادامه راه سبز(ارس): با وجود گذشت حدود یك سال از توقیف سریال "قهوه تلخ" در سیما و گذشت یك ماه از فروش نسخه آن در كشور، به غیر از برخی شایعات نه چندان واقعی مبنی بر اختلاف بر سر درصد تهیه كننده با صداوسیما هنوز به این سوال مردم كه چرا قهوه تلخ در سیما توقیف شد؟ پاسخ داده نشده و مهران مدیری نیز به دلیلی كاملا واضح كه همان درگیر نشدن با مسوولان است، ترجیح داده در این مورد سكوت پیشه كند و برای فروش سریال پرزحمت خود دردسر درست نكند.
به گزارش آینده، سال گذشته حمید داوودآبادی در خصوص شكل گیری طنز "دارا و ندار" به نقل از دوستش "مسعود ده نمكی" نوشته بود: رجبی معمار خواست كه بروم پهلویش. وقتی رفتم گفت: تلویزیون نمی خواهد دیگر به "مهران مدیری" سریال طنز بدهد، برای همین تو كه كارگردانی ات خوب است، بیا و برای ما سریال بساز.
اما اگر بحث ها و شایعه های گوناگون در مورد عدم پخش سریال قهوه تلخ را كنار بگذاریم، آن گاه می توان در فضایی تخصصی و آشنا با شرایط تولید مجموعه های سنگین تلویزیونی به دلایل انتشار خانگی آن دست یافت.
بنا بر این گزارش وقتی لوكیشن ضبط سریال قهوه تلخ در سررسید بخشی از پلان ها كه سرانجام قسمت چهلم بود تعطیل شد، فضا نشان می داد اختلاف نظر عمیقی بین گروه فیلم و سریال شبكه سه سیما و تهیه كنندگان آن به وجود آمده است.
در همان ایام بود كه بحث ها در مورد كنار كشیدن شبكه سه از تهیه این سریال منتشر شد، اما این نكته مورد توجه قرار نگرفت كه تهیه كنندگان این سریال پس از ارایه داستان به گروه فیلم و سریال شبكه سه و دریافت تاییدیه های لازم و دریافت مجوز تولید این محصول، به جذب اسپانسرهای گوناگون و پرداخت هزینه های جاری تولید آن اقدام كرده اند.
سریال های اسپانسری تلویزیون براساس قواعدی از پیش تعیین شده براساس دریافت سهم این سازمان و سهم تهیه كنندگان به صورت مشاركتی در تبلیغات مستقیم و غیرمستقیم بنا شده است.
براین اساس، پس از تایید فیلمنامه و جریان داستان مجوز ساخت به تهیه كنندگان داده می شود و قراردادهای تجاری میان اسپانسرها و بازرگانی صداوسیما منعقد می شود.
تمامی جریان شكل گیری صدور مجوز سریال برشمرده، درست براساس قواعد صداوسیما بود، اما رویه و روحیه شكل گرفته در معاونت سیما موجب تحلیل شدید "جرات" برای پخش این سریال جسورانه با جمله ها و دیالوگ های دو پهلوی آن شد.
شبكه سه برای نجات این پروژه، آخرین پیشنهاد را برای پخش سریال در نوروز داد، ولی با نپذیرفتن آن از سوی كارگردان و تهیه كنندگان بزرگترین مناقشه تلویزیونی بر سر ساخت یك مجموعه پرخرج كلید خورد تا بزرگترین مجموعه تلویزیونی در ایران برای نخستین بار به روی لوح فشرده و پیشخوان فروشگاه های مختلف برسد.
متولیان شبكه سه به لحاظ باز كردن رفاقت های عجیب و غریب و میدان دادن به برخی چهره های تندرو و یك جانبه نگر، توانایی پخش این سریال طنز را از دست داده بودند و معاونت سیما كه بر فراز ساختمان 13 طبقه تولید سیما چیزی را واضح نمی دید، خوشحال از اینكه به زعم خودشان انحراف معیار را رعایت كرده اند، بر این عدم توافق خندیدند.
البته این روحیه در موقعیتی بالاتر در معاونت سیمای رسانه دولتی كشورمان هم وجود نداشت كه با اتكای به وظیفه رسانه ای خود و داشتن جسارت و جرات لازم دستور به پخش این سریال دهد، به دلیل همین ضعف شدید كه به خاطر رویكردهای دوستانه و تعارف های جدی میان متولیان تلویزیونی و برخی مقامات سیاسی به وجود آمده بود، جرات لازم رسانه برای پخش سریالی طنز از كارگردانی شناخته شده گرفته شد تا بزرگترین ضرر تاریخی در حوزه مخاطب و درآمدزایی به صداوسیما وارد شود.
گرچه رئیس صداوسیما در اظهاراتی برگرفته از تفكر معاون سیمایی كه بركنارش كرده، این سریال را مورد تایید صداوسیما نمی داند و صداوسیما را از داشتن هرگونه ارتباط با آن مجموعه، تطهیر می كند.
اما نكته مهم این است، روزی كه به برادران گلیان و مهران مدیران مجوز ساخت مجموعه قهوه تلخ را براساس مطالعه فیلمنامه و تجربه های خوش مادی و معنوی قبلی در گروه فیلم و سریال شبكه سه دادند، چرا رئیس این سازمان جلوی این اقدام را نگرفت؟
كاهش جرات صداوسیما در طول حضور معاون قبلی سیما آن چنان شد كه به دلیل رودربایستی های متضاد با روحیه رسانه و زدودن روحیه انتقاد مشفقانه و نقد صریح و آشكار هیچ كس تحمل رویه های عادی فعالیت رسانه را نداشت و كار به جایی رسید كه در این اواخر مجری دست پرورده روحیه محافظه كاری و یك جانبه نگری هم بر كالبد این مدیران تاخته و آنها را سطحی نگر دانست.
همین روحیه در زمستان 88 به جایی رسید كه تفكر حاكم بر معاونت سیمای وقت كلاكت بزرگترین ضرر اقتصادی و هنری را برای صداوسیما كلید زد تا قهوه تلخ به خاطر یك اشتباه در اندازه گیری توان موجود رسانه زمین گیر شود.
این روزها و به روایت های گوناگون قهوه تلخ بالاترین میزان برای هر فصل فروش را داشته، اما با در نظر گرفتن رقم ثابت 1.5 میلیون كه با در نظر داشتن قیمت 2500 تومان برای هر فصل، رقمی نزدیك به 3.750.00.000 تومان را شامل می شود كه با در نظر گرفتن 30 فصل این سریال رقم حیرت آور و هولناكی نزدیك به 112.5 میلیارد تومان را خلق می كند.
از قیمت 2500 تومان روی جلد این محصول نیمی از آن به فروشندگان و نیم دیگر میان تولید كننده و تهیه كننده تقسیم می شود.
با این حساب 56.250.000.000 تومان میان فروشندگان تقسیم می شود و نیم دیگر به تولید كننده و تهیه كننده می رسد. در این میان با حذف هزینه های رایت، چاپ، بسته بندی و توزیع رقمی نزدیك به 22.5 میلیارد را نصیب تهیه كنندگان خواهد كرد.
با كنار گذاشتن هزینه 6 آپارتمان وعده داده شده و سه خودرو به علاوه تبلیغات گسترده كه نزدیك به 2.5 میلیارد را شامل می شود، تهیه كنندگان در پایان 90 قسمت نزدیك به 20 میلیارد سود خالص به دست می آورند.
البته در این گزارش با هدف خسیس پروری و حسادت حساب و كتاب نشده، بلكه نخست به لحاظ تعریف ریسك پذیری تهیه كنندگان و ایجاد چرخه اقتصادی ارزشمند فرهنگی در جامعه و دیگری میزان ضرر مادی صداوسیما این كار صورت گرفته است.
اما در این سو اگر این سریال در صداسیما تولید و در نهایت با هزینه ای نزدیك به 4 میلیارد تومان ساخته می شد، چه درآمدهای تبلیغاتی را می توانست برای رسانه دولتی كشورمان جذب كند و مهمتر از آن چه میزان مخاطب را به جای شبكه های ماهواره ای پای این رسانه می نشاند؟
براساس یك الگوی قراردادی اگر برای پخش 90 قسمت این سریال یك باكس تبلیغاتی 12 دقیقه ای قبل از آن، 5 دقیقه وسط و 8 دقیقه در پایان در نظر گرفته شود، 25 دقیقه تبلیغات میانگین هر ثانیه 500 هزار تومان بدون احتساب اسپانسرهای تولید سریال، رقمی نزدیك 750 میلیون تومان را برای هر قسمت آن و با در نظر گرفتن 90 قسمت رقمی نزدیك به 67.5 میلیارد تومان نصیب صداوسیما می كرد.
اگر 13.5 درصد رقم بالا یعنی 9.1 میلیارد را به عنوان حق العمل شركت های تبلیغاتی جذب آگهی و 4 میلیارد را به عنوان هزینه تولید سریال در نظر بگیریم، آن گاه شاید بتوان تصور كرد كه سازمان صداوسیما به خاطر روند جرات پرانی و روحیه غیر رسانه ای در كنار گذاشتن این سریال، رقمی بیش از 54 میلیارد تومان ضرر كرده است.
این رویه محافظه كاری در صداوسیما كه به بزرگ شدن مدعی های 57 ندیده یا مدعی های جنگ و جبهه ندیده ختم شده، حالا مقدمه بزرگترین ضرر مالی را به بدنه رسانه دولتی وارد كرده كه از بودجه بیت المال و مالیات های مردمی تغذیه می شود، اما متاسفانه به دلیل از دست دادن جرات رسانه ای خود متحمل این ضرر مادی و از دست دادن میلیون ها مخاطب تلویزیونی شد.
تبعات این قربانی شدن "جرات" باعث وارد شدن هزینه های سنگین به بدنه جامعه و به قول متخصصان اقتصادی سبد خرید خانواده های ایرانی شده است.
تصور اینكه از میان 17.5 میلیون خانوار ایرانی تنها 1.5 میلیون خانواده 45 میلیون نسخه از این سریال را با هزینه 112.5 میلیارد تومان خریداری می كنند، آشكار می كند كه چه بار وحشتناك مالی با این اشتباه صداوسیما به بدنه اجتماعی خانوارهای ایرانی وارد شده است.
در حالی كه صداوسیما این امكان را داشت با حفظ جسارت و جرات رسانه ای در كنار جذب مدیران متخصص رسانه ای به جای مدیران غیرمتخصص محافظه كار نه تنها منفعت به حق رایگان و جذاب به خانواده و جامعه برساند، بلكه از سرمایه خود ساخته اش در حوزه طنز و فیلم و سریال بهترین بهره ممكن را ببرد.
هرچند با ابتكار وزارت ارشاد و به مدد توان و نفوذ تیم مدیری، اكنون بازاری قابل كنترل برای نظام ایجاد شده كه می تواند خلا میان صداوسیما و شبكه های ماهواره ای مبتذل را برای مخاطب ایرانی پر كند و این البته اتفاق مباركی است، هرچند در درازمدت برای رسانه ملی كه به هیچ روی حاضر به تحمل شبكه رسمی دیگر را نداشت، سنگین است.
حالا در وانفسای كم آوردن در برابر شبكه های ریز و درشت ماهواره ای و كمبود منابع مالی جدید برای توسعه شبكه های تخصصی و پوشش فراگیر داخلی، مسئولان این رسانه باید نشسته و رجزخوانی تلخ این قهوه را از فراز همان ساختمان 13 طبقه ای كه روزی به قهوه تلخ خندیدند، تماشا كنند.
به گزارش آینده، سال گذشته حمید داوودآبادی در خصوص شكل گیری طنز "دارا و ندار" به نقل از دوستش "مسعود ده نمكی" نوشته بود: رجبی معمار خواست كه بروم پهلویش. وقتی رفتم گفت: تلویزیون نمی خواهد دیگر به "مهران مدیری" سریال طنز بدهد، برای همین تو كه كارگردانی ات خوب است، بیا و برای ما سریال بساز.
اما اگر بحث ها و شایعه های گوناگون در مورد عدم پخش سریال قهوه تلخ را كنار بگذاریم، آن گاه می توان در فضایی تخصصی و آشنا با شرایط تولید مجموعه های سنگین تلویزیونی به دلایل انتشار خانگی آن دست یافت.
بنا بر این گزارش وقتی لوكیشن ضبط سریال قهوه تلخ در سررسید بخشی از پلان ها كه سرانجام قسمت چهلم بود تعطیل شد، فضا نشان می داد اختلاف نظر عمیقی بین گروه فیلم و سریال شبكه سه سیما و تهیه كنندگان آن به وجود آمده است.
در همان ایام بود كه بحث ها در مورد كنار كشیدن شبكه سه از تهیه این سریال منتشر شد، اما این نكته مورد توجه قرار نگرفت كه تهیه كنندگان این سریال پس از ارایه داستان به گروه فیلم و سریال شبكه سه و دریافت تاییدیه های لازم و دریافت مجوز تولید این محصول، به جذب اسپانسرهای گوناگون و پرداخت هزینه های جاری تولید آن اقدام كرده اند.
سریال های اسپانسری تلویزیون براساس قواعدی از پیش تعیین شده براساس دریافت سهم این سازمان و سهم تهیه كنندگان به صورت مشاركتی در تبلیغات مستقیم و غیرمستقیم بنا شده است.
براین اساس، پس از تایید فیلمنامه و جریان داستان مجوز ساخت به تهیه كنندگان داده می شود و قراردادهای تجاری میان اسپانسرها و بازرگانی صداوسیما منعقد می شود.
تمامی جریان شكل گیری صدور مجوز سریال برشمرده، درست براساس قواعد صداوسیما بود، اما رویه و روحیه شكل گرفته در معاونت سیما موجب تحلیل شدید "جرات" برای پخش این سریال جسورانه با جمله ها و دیالوگ های دو پهلوی آن شد.
شبكه سه برای نجات این پروژه، آخرین پیشنهاد را برای پخش سریال در نوروز داد، ولی با نپذیرفتن آن از سوی كارگردان و تهیه كنندگان بزرگترین مناقشه تلویزیونی بر سر ساخت یك مجموعه پرخرج كلید خورد تا بزرگترین مجموعه تلویزیونی در ایران برای نخستین بار به روی لوح فشرده و پیشخوان فروشگاه های مختلف برسد.
متولیان شبكه سه به لحاظ باز كردن رفاقت های عجیب و غریب و میدان دادن به برخی چهره های تندرو و یك جانبه نگر، توانایی پخش این سریال طنز را از دست داده بودند و معاونت سیما كه بر فراز ساختمان 13 طبقه تولید سیما چیزی را واضح نمی دید، خوشحال از اینكه به زعم خودشان انحراف معیار را رعایت كرده اند، بر این عدم توافق خندیدند.
البته این روحیه در موقعیتی بالاتر در معاونت سیمای رسانه دولتی كشورمان هم وجود نداشت كه با اتكای به وظیفه رسانه ای خود و داشتن جسارت و جرات لازم دستور به پخش این سریال دهد، به دلیل همین ضعف شدید كه به خاطر رویكردهای دوستانه و تعارف های جدی میان متولیان تلویزیونی و برخی مقامات سیاسی به وجود آمده بود، جرات لازم رسانه برای پخش سریالی طنز از كارگردانی شناخته شده گرفته شد تا بزرگترین ضرر تاریخی در حوزه مخاطب و درآمدزایی به صداوسیما وارد شود.
گرچه رئیس صداوسیما در اظهاراتی برگرفته از تفكر معاون سیمایی كه بركنارش كرده، این سریال را مورد تایید صداوسیما نمی داند و صداوسیما را از داشتن هرگونه ارتباط با آن مجموعه، تطهیر می كند.
اما نكته مهم این است، روزی كه به برادران گلیان و مهران مدیران مجوز ساخت مجموعه قهوه تلخ را براساس مطالعه فیلمنامه و تجربه های خوش مادی و معنوی قبلی در گروه فیلم و سریال شبكه سه دادند، چرا رئیس این سازمان جلوی این اقدام را نگرفت؟
كاهش جرات صداوسیما در طول حضور معاون قبلی سیما آن چنان شد كه به دلیل رودربایستی های متضاد با روحیه رسانه و زدودن روحیه انتقاد مشفقانه و نقد صریح و آشكار هیچ كس تحمل رویه های عادی فعالیت رسانه را نداشت و كار به جایی رسید كه در این اواخر مجری دست پرورده روحیه محافظه كاری و یك جانبه نگری هم بر كالبد این مدیران تاخته و آنها را سطحی نگر دانست.
همین روحیه در زمستان 88 به جایی رسید كه تفكر حاكم بر معاونت سیمای وقت كلاكت بزرگترین ضرر اقتصادی و هنری را برای صداوسیما كلید زد تا قهوه تلخ به خاطر یك اشتباه در اندازه گیری توان موجود رسانه زمین گیر شود.
این روزها و به روایت های گوناگون قهوه تلخ بالاترین میزان برای هر فصل فروش را داشته، اما با در نظر گرفتن رقم ثابت 1.5 میلیون كه با در نظر داشتن قیمت 2500 تومان برای هر فصل، رقمی نزدیك به 3.750.00.000 تومان را شامل می شود كه با در نظر گرفتن 30 فصل این سریال رقم حیرت آور و هولناكی نزدیك به 112.5 میلیارد تومان را خلق می كند.
از قیمت 2500 تومان روی جلد این محصول نیمی از آن به فروشندگان و نیم دیگر میان تولید كننده و تهیه كننده تقسیم می شود.
با این حساب 56.250.000.000 تومان میان فروشندگان تقسیم می شود و نیم دیگر به تولید كننده و تهیه كننده می رسد. در این میان با حذف هزینه های رایت، چاپ، بسته بندی و توزیع رقمی نزدیك به 22.5 میلیارد را نصیب تهیه كنندگان خواهد كرد.
با كنار گذاشتن هزینه 6 آپارتمان وعده داده شده و سه خودرو به علاوه تبلیغات گسترده كه نزدیك به 2.5 میلیارد را شامل می شود، تهیه كنندگان در پایان 90 قسمت نزدیك به 20 میلیارد سود خالص به دست می آورند.
البته در این گزارش با هدف خسیس پروری و حسادت حساب و كتاب نشده، بلكه نخست به لحاظ تعریف ریسك پذیری تهیه كنندگان و ایجاد چرخه اقتصادی ارزشمند فرهنگی در جامعه و دیگری میزان ضرر مادی صداوسیما این كار صورت گرفته است.
اما در این سو اگر این سریال در صداسیما تولید و در نهایت با هزینه ای نزدیك به 4 میلیارد تومان ساخته می شد، چه درآمدهای تبلیغاتی را می توانست برای رسانه دولتی كشورمان جذب كند و مهمتر از آن چه میزان مخاطب را به جای شبكه های ماهواره ای پای این رسانه می نشاند؟
براساس یك الگوی قراردادی اگر برای پخش 90 قسمت این سریال یك باكس تبلیغاتی 12 دقیقه ای قبل از آن، 5 دقیقه وسط و 8 دقیقه در پایان در نظر گرفته شود، 25 دقیقه تبلیغات میانگین هر ثانیه 500 هزار تومان بدون احتساب اسپانسرهای تولید سریال، رقمی نزدیك 750 میلیون تومان را برای هر قسمت آن و با در نظر گرفتن 90 قسمت رقمی نزدیك به 67.5 میلیارد تومان نصیب صداوسیما می كرد.
اگر 13.5 درصد رقم بالا یعنی 9.1 میلیارد را به عنوان حق العمل شركت های تبلیغاتی جذب آگهی و 4 میلیارد را به عنوان هزینه تولید سریال در نظر بگیریم، آن گاه شاید بتوان تصور كرد كه سازمان صداوسیما به خاطر روند جرات پرانی و روحیه غیر رسانه ای در كنار گذاشتن این سریال، رقمی بیش از 54 میلیارد تومان ضرر كرده است.
این رویه محافظه كاری در صداوسیما كه به بزرگ شدن مدعی های 57 ندیده یا مدعی های جنگ و جبهه ندیده ختم شده، حالا مقدمه بزرگترین ضرر مالی را به بدنه رسانه دولتی وارد كرده كه از بودجه بیت المال و مالیات های مردمی تغذیه می شود، اما متاسفانه به دلیل از دست دادن جرات رسانه ای خود متحمل این ضرر مادی و از دست دادن میلیون ها مخاطب تلویزیونی شد.
تبعات این قربانی شدن "جرات" باعث وارد شدن هزینه های سنگین به بدنه جامعه و به قول متخصصان اقتصادی سبد خرید خانواده های ایرانی شده است.
تصور اینكه از میان 17.5 میلیون خانوار ایرانی تنها 1.5 میلیون خانواده 45 میلیون نسخه از این سریال را با هزینه 112.5 میلیارد تومان خریداری می كنند، آشكار می كند كه چه بار وحشتناك مالی با این اشتباه صداوسیما به بدنه اجتماعی خانوارهای ایرانی وارد شده است.
در حالی كه صداوسیما این امكان را داشت با حفظ جسارت و جرات رسانه ای در كنار جذب مدیران متخصص رسانه ای به جای مدیران غیرمتخصص محافظه كار نه تنها منفعت به حق رایگان و جذاب به خانواده و جامعه برساند، بلكه از سرمایه خود ساخته اش در حوزه طنز و فیلم و سریال بهترین بهره ممكن را ببرد.
هرچند با ابتكار وزارت ارشاد و به مدد توان و نفوذ تیم مدیری، اكنون بازاری قابل كنترل برای نظام ایجاد شده كه می تواند خلا میان صداوسیما و شبكه های ماهواره ای مبتذل را برای مخاطب ایرانی پر كند و این البته اتفاق مباركی است، هرچند در درازمدت برای رسانه ملی كه به هیچ روی حاضر به تحمل شبكه رسمی دیگر را نداشت، سنگین است.
حالا در وانفسای كم آوردن در برابر شبكه های ریز و درشت ماهواره ای و كمبود منابع مالی جدید برای توسعه شبكه های تخصصی و پوشش فراگیر داخلی، مسئولان این رسانه باید نشسته و رجزخوانی تلخ این قهوه را از فراز همان ساختمان 13 طبقه ای كه روزی به قهوه تلخ خندیدند، تماشا كنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر