۸/۰۱/۱۳۸۹

كليپ جديد با آهنگ زيباي «نداي سهراب» (زمستون داره ميره)

كليپ جديد با آهنگ زيباي «نداي سهراب» (زمستون داره ميره)



. ادامه راه سبز(ارس):
[متن ترانه]

خبر اومد زمستون داره می‌‌ره ،
سکوت از شهر تیره پر می‌‌گیره ،
نگاه کن پای آزادی این خاک ،
داره قشنگ‌ترین گلها می‌‌میره ،
داره قشنگ‌ترین گلها می‌‌میره ،

خبر اومد که مردم تو خیابون ،
تموم عاشقان جمعند تو میدون ،

خبر اومد ندا غلتیده در خون ،
نذاره جون بده آزادی آسون ،
نذاره جون بده آزادی آسون ،‌
خبر اومد که سینش سرخه خرداد ،
تمومه شهر پر از آتیش و فریاد ،
خبر اومد که خون شد قلب سهراب ،
ترانه را سوزونده دست بیداد
ببار ‌ای آسمون بر این شب تار
که عاشقان را می‌‌بندند به رگبار
جواب حق ما سرب و گلوله است

در اين‌ جنگل نمی‌‌میره تبردار

خبر اومد زمستون داره می‌‌ره
سکوت از شهر تیره پر می‌‌گیره
نگاه کن پای آزادی این خاک
داره قشنگ‌ترین گلها می‌‌میره
داره قشنگ‌ترین گلها می‌‌میره

خبر اومد که مردم تو خیابون

تموم عاشقان جمعند تو میدون

خبر اومد ندا غلتیده در خون
نذاره جون بده آزادی آسون
نذاره جون بده آزادی آسون

ببار ‌ای آسمون بر این شب تار
که عاشقان را می‌‌بندند به رگبار
جواب حق ما سرب و گلوله است

در اين‌ جنگل نمی‌‌میره تبردار

سیاستگذاری های اقتصادی دولت؛ آمیزه ای از فریب کاری و پنهان کاری

سیاستگذاری های اقتصادی دولت؛ آمیزه ای از فریب کاری و پنهان کاری

. ادامه راه سبز(ارس): سیاست‌گذاری در مورد یارانه‌ها طی ۲-۳ ساله اخیر همواره با آمیزه‌ای از دروغ، علم گریزی و مردم فریبی همراه بوده و هرگز کوچک‌ترین نشانه‌ای از اهتمام به حل و فصل گرفتاری‌های مردم و تدارک وضعیتی که از دل آن روزنه‌ای برای بهبود وضعیت مردم یا اصلاح امور آینده کشور استنباط شود از خود بروز نداده است. در حالی که از اولین روزهای آغاز طرح این مسئله این سؤال مطرح بود که اگر قرار است برنامه‌های توصیه شده از سوی صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی اجرا شود پس آن همه شعارهای گوش‌خراش و ادعاهای گزاف در مبارزه با سرمایه‌داری جهانی و آمریکای جهان‌خوار و دشمنی کینه‌توزانه با دولت‌های قبلی چه بود و اگر قرار است که بی‌سابقه‌ترین فشارها و فقرآفرین سیاست‌ها به مورد اجرا گذاشته شود پس آن همه ژست‌ها در مخالفت با کنترل قیمت‌ها و جلوگیری از افزایش تدریجی و آرام قیمت‌ها چه بود.

هنگامی که امر سیاست‌گذاری در این زمینه جلوتر رفت به تدریج و به صورت فزاینده پای پنهانکاری نیز به میان آمد. ابتدا ادعا می‌شد که سال‌ها است در این زمینه کار شده و اعداد و ارقام نجومی درباره ساعت‌های کار کارشناسی انجام شده ارائه می‌شد اما هنگامی که کمیسیون تحول اقتصادی مجلس ابتدایی‌ترین اطلاعات و تحلیل‌ها و مبانی و منطق برای ادعاهای مطرح شده را طلب می‌کرد هیچ‌کدام از دولتی‌ها حرفی برای گفتن نداشتند. ادعا می‌شد که برای پیگیری این مسئله فقط و فقط دغدغه عدالت، نیروی محرکه دولتیان است این در حالی بود که بزرگ و کوچک، کارشناس و غیرکارشناس و موافق و مخالف این سیاست همگی روی یک امر توافق داشته و آن هم تورم‌آفرینی این سیاست بود.

از مدعیان سؤال می‌شود که این چه برداشتی از عدالت است که قرار است از طریق پیشبرد سیاست‌های تورم‌آفرین تحقق یابد در حالی که همگان می‌دانند و اذعان کرده‌اند که تورم دشمن بزرگ عدالت است و در حالی که سخت‌ترین و طاقت‌فرساترین فشارهای معیشتی را به فقیرترین و محروم‌ترین مردم تحمیل می‌کند منشأ ثروت‌های بادآورده و جدید برای ثروتمندان می‌شود. بارها و بارها گفته شد که اگر کسی به واقع به فکر فقر است باید کاری کند که سیستم‌های حمل و نقل عمومی تقویت و تجهیز شود و مدعیان تحت این عنوان که فقط به شرطی به مترو کمک می‌کنیم که مدیریت آن در اختیار خودمان با شد از مسئولیت و الزامات قانونی خود فرار کردند و هر بار در سیر این فرار توجیهی بدیع آفریدند.

گزارشات رسمی چه از ناحیه مجلس و چه از سوی شهرداری نشان می‌دهد که مدعیان عدالت حتی ده درصد از مسئولیت‌های قانونی خود را نیز در این زمینه انجام ندادند ولی باز همچنان ادعای عدالت می‌کنند و بر این ادعا پا می فشارند. انبوه جوسازی‌ها علیه مجلس نشان می‌داد که دولت هیچ محدودیتی برای خود و برای مبارزه با هر چه که بوی قانون و منطق بدهد به رسمیت نمی‌شناسند. کسانی را به پادگان‌ها می‌فرستند تا از فتنه سرخ سخن به میان آورد پس از مدتی از قول یک مقام انتظامی به صراحت گفته می‌شود که اگر کارد به استخوان مردم محروم و فقیر رسید و کوچک‌ترین ناله و اعتراضی از خود نشان دادند با حداقل خشونت به آنها پاسخ داده خواهد شد. این منطق هیچ نسبتی با شرافت‌های انسانی و اخلاقی ندارد. در کجای دنیا مجموعه‌ای سیاست‌هایی را به اجرا می‌گذارند که خود بر فشارهای طاقت‌فرسای آن بر توده‌های مردم آگاهی دارند اما درست شبیه سبک استدلال عمر و عاص در مورد ماجرای شهادت عمار یاسر که علی ابن ابیطالب را متهم می‌کرد اینها هم به جای اینکه از انجام کار منکر و ظالمانه خود از مردم عذرخواهی کنند مردم محروم و فقیر و به تنگ آمده را متهم به فتنه‌گری می‌کنند؟

باید پرسید آیا فهم اینکه مجرم و متهم اصلی و فتنه‌گر واقعی کسانی هستند که می‌خواهند آشکارا این بلا را سر مردم بیاورند این قدر دشوار شده ؟ آیا مردم بی‌پناه و محروم ما آنقدر تنها مانده‌اند که اینگونه آ‌شکار با مردم قساوت‌آمیز صحبت می‌ شود و هیچ مرجعی حاضر به دادخواهی و فریادرسی از آنها نیست.

كلمه - امضاء محفوظ

حميدرضا جلايي پور: تبادل آگاهی در شبکه‌های اجتماعی، به استیلای اقتدارگرایان پایان می‌دهد

متن سانسور نشده‌ی مصاحبه روزنامه شرق با حمیدرضا جلایی‌پور:
تبادل آگاهی در شبکه‌های اجتماعی، به استیلای اقتدارگرایان پایان می‌دهد

. ادامه راه سبز(ارس): دکتر حمیدرضا جلایی‌پور، استاد دانشگاه، جامعه‌شناس و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، در مصاحبه با روزنامه شرق امروز (اول آبان ماه) آخرین تحلیل‌هایش را درباره وضعیت جاری کشور در زمینه های سیاسی و اجتماعی و افق های در پیش روی جنبش سبز بیان داشته است.

این مصاحبه با توجه به فضای بسته سیاسی و محدودیت‌های حاکم بر مطبوعات ایران (یا همان چیزی که آقای احمدی نژاد آن را آزادی تمام عیار و بیشتر از همه‌جای دنیا می‌نامد) با حذف بخشهایی از آن در روزنامه شرق منتشر شد.

آنچه در ادامه می‌خوانید، متن کامل و بی‌سانسور این مصاحبه است که به نقل از سایت نوروز در ادامه می‌آید:

س: این روزها شما و دیگر اصلاح‌طلبان چه می‌کنید؟

ج: هر کدامشان به نوعی مشغول کار و فعالیت‌اند و امیدوار.

س: شما چه کار می‌کنید؟

ج: به غیر از امور روزمره به دو کار مشغول هستم. یکی اینکه درگیر کار فرزندم محمدرضا هستم. شما می‌دانید این دانشجویِ دکتری آکسفورد را مدت هفده ماه است که بعد از پنج ماه زندان انفرادی و روشن شدن برائتش از اتهامات وارده همچنان در بلاتکلیفی نگاه داشته‌اند و به هر دری می‌زنیم کسی را نیافته‌ایم که ذره‌ای وجدان، انصاف، خداترسی، عدالت‌ورزی و قانون‌گرایی باعث شود پاسخ ما را بدهد و این ظلم آشکار را پایان دهد. خانه ما را هم گرو گرفته‌اند. جز فرزندم شخصا حداقل سی دانشجوی نخبۀ این کشور را می‌شناسم که برایشان پرونده درست کرده‌و در بلاتکلیفی نگاه داشته‌اند و متوجه نیستند هیچ خیری در چنین برخوردهایی نیست و بی‌خود و بی‌جهت با چنین برخوردهایی نارضایتی‌ها را بیشتر می‌کنند. به جرأت می‌توانم بگویم به غیر از کشور برمه که از آن هیچ خبری ندارم مابقی کشورها در شرایط فعلی چنین رفتاری را با دانشجویان و نخبگانشان انجام نمی‌دهند.

کار دوم من مطالعه، تدریس و تألیف کتاب در چند حوزة جامعه‌شناختی است. مرحوم استاد روزبه (مدیر دبیرستانم) به ما توصیه می‌کرد در هنگام هجوم مشکلات و شرایط نامناسب اجتماعی و سیاسی دو کار را بیشتر بکنید: «توکل به خدا» و «مطالعه». در حال حاضر یکی از موضوعاتی که وقت بیشتری از من می‌گیرد ضوابط انتخاب نظریه و روش در دورۀ انفجار نظریه‌ها و روش‌شناسی‌ها در علوم اجتماعی است. در علوم اجتماعی کنونی دغدغۀ «معیار» داشتن اهمیت زیادی دارد. ما ایرانیان به لحاظ فکری از شلختگی رنج می‌بریم و اگر این انفجار نظری و روشی باعث شود دانشجویان شیفته ادبیات پست مدرن شوند، آن شلختگی فکری تئوریزه و عمیق‌تر می‌شود. ما در تحقیقات خود به مباحث و مطالعات روشن و مستند نیاز داریم. کار دیگر من مرور علل بی‌ثباتی سیاسی است. یکی از پرسش‌هایی که ذهنم را مشغول کرده‌است هم است که چگونه لات‌مذهبی‌ها که تاکنون در حاشیه سیاست ایران بوده‌اند، به متن آمده‌اند. زمینه‌های اجتماعی رشد موعودگرایی‌که در جریان اصلی سنت‌های شیعه نبوده است هم توجه من را جلب کرده‌است. نسبت ملی‌گرایی و قوم‌گرایی هم همیشه در صدر موضوعات پژوهشی‌ام بوده است. در کشور ما دوباره پدیدۀ «پان» در آذربایجان، کردستان، خوزستان و بلوچستان مطرح شده است و با آن می‌خواهند به یک ملی‌گرایی عظمت‌طلب پاسخ دهند. این‌ها مشغله‌های نظری این روزهای من است. راجع به بقیۀ اصلاح‌طلبان هم که خودتان خبر دارید. در فضای مهرورزی بعضی از اصلاح‌طلبان در زندانند، بعضی در آستانه زندان رفتن‌اند، بعضی هم زیر مانیتورهای امنیتی هستند و پرونده‌هایشان در حال تکمیل است و برخوردکنندگان هم ظاهرا هنوز متوجه نشده‌اند بازداشت و برخوردهای اینچنینی تنها برای خودشان هزینه دارد و نفوذ و محبوبیت اصلاح‌طلبان را افزایش می‌دهد. با این همه اکثر اصلاح‌طلبان به آینده امیدوارند.

س: اصلاح‌طلبان امیدوار به چه چیزی هستند؟

ج: اولاً اصلاح‌طلبان امیدوار به لطف خدا هستند. ثانیاً معتقدند اصلاح مردم‌سالارانه یکصد سال پشتوانه دارد و جامعة ایران چنان قوی شده و تحولات بازگشت‌ناپذیری را پشت سر گذاشته‌است که با اقتدارگرایی نمی‌توان در میان‌مدت و بلندمدت برابر روند مردم‌سالارتر شدن آن ایستاد، حتی اگر در کوتاه‌مدت اقتدارگرایان بتوانند توسعه و پیشرفت کشور را به تاخیر بیندازند. اقتدارگرایی فقط وقت و زمان توسعه را از جامعه می‌گیرد و دیر یا زود متوقف خواهد شد.

س: شما همیشه بیشتر از این‌که به فعالیت‌های حزبی و صرف سیاسی مشغول باشید بیشتر در حوزه مطبوعات و نوشتن و دانشگاه فعال بودید، اما اکنون به نظر می‌رسد که کم کار شده‌اید. دلیل آن چیست؟

ج: در دانشگاه کم‌کار نشده‌ام اما قبول دارم در مطبوعات و عرصة عمومی حضور کم‌رنگ‌تری داشته‌‌ام. نوشتن در رسانه‌ها امنیت و روزنامه مستقل می‌خواهد. شما ببینید با آدم چه کار می‌کنند. جمعی از عزیزترین دوستانم را به بند کشیده‌اند. فرزندم را هفده ماه است که اسیر و از همسرش جدا کرده‌اند. مگر او چه کار کرده بود. او فقط با التزام به قانون و اخلاق مردم را برای شرکت در انتخابات تشویق و تنور انتخابات را داغ کرده بود و مقاله نوشته بود. با این حال الان هم مطلب می‌نویسم ولی چون همه اجزایش را سانسور می‌کنند، اصلاً اصل حرف نفله می‌شود. حرف‌هایی که سانسور نمی‌شود هم دیگران مکررا گفته‌اند و ناگفته قابل چاپ زیادی نمانده.

س: با توجه به علاقه شما به رشته جامعه‌شناسی، گمان نمی‌برید که اصلاح‌طلبان در رابطه با ساخت بسترهای مناسب اجتماعی چندان فعال نبودند و اکنون با توجه به محدودیت‌های سیاسی که برایشان بوجود آمده زمان مناسبی برای فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی نیست؟

ج: من در پاسخ به سؤال شما به دو نکته اشاره می‌کنم. اولاً من ارزیابی شما را نسبت به دوره اصلاحات قبول ندارم. چون در دوران اصلاحات به نسبت دوره‌های قبل و بعد و حتی کشورهای قابل مقایسه تقویت زمینه‌های مناسب اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و بین‌المللی پیشرفت بسیار خوبی داشت. من از دوره اصلاحات ارزیابی منفی ندارم و در مجموع آن را در تاریخ معاصر ایران یک دورة طلایی می‌دانم که دستاوردهای چشمگیری با کمترین هزینه داشت، گرچه بدون تردید بیش از این هم می‌شد دستاورد داشته باشد.

نکته دوم این‌که شما توجه داشته باشید ما در شرایط امنیتی بی‌سابفه‌ای به سر می‌بریم و به جامعه و نخبگان مجال نفس کشیدن هم نمی‌دهند. وقتی یک نشریه،‌حزب، تجمع، تشکل، گردهمایی، سخنرانی، کتاب و اقدام مدنی هم تحمل نمی‌شود چگونه می‌توان بیش از این فعالیت کرد؟

س: با این اوصاف در حال حاضر ترجیح می‌دهید در حوزه جامعه‌شناسی فعالیت‌کنید یا فعالیت‌های سیاسی و حزبی‌تان را دنبال کنید.

ج: همیشه هر دو را با جدیت دنبال کرده‌ام. کار حرفه‌ای من جامعه‌شناسی است و الان هم انجام می‌دهم. کار مدنی هم فعالیت مطبوعاتی و حزبی بوده است. البته الان هفده ماه است که در حزب مشارکت را بسته‌اند و البته ما هم در حد توان و به رغم محدودیت‌ها حزب را زنده‌نگاه داشته‌ایم. به اعتقاد من حل مشکل سیاسی در ایران حل بحران‌های اقتصادی و فرهنگی را ممکن می‌کند. مشکل اصلی کنونی جامعه ما این است که نمی‌توانیم معضلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه را به شیوۀ مردم‌سالارانه و وفاقی حل کنیم.

س: در اظهاراتتان گفتید که یکی از مباحثی که این روزها دنبال می‌کنید بررسی ثبات سیاسی است، با توجه به پژوهش‌هایی که انجام داده‌اید، چرا ما در کشور با عدم ثبات سیاسی مواجیهم.

ج: تعدادی از اندیشمندان ایرانی پاسخ‌هایی به این پرسش داده‌اند که شاید مشهورترینش نظریة استبداد ایرانی، جامعه‌کوتاه مدت و تضاد دولت و ملت دکتر همایون کاتوزیان است. از آن‌جا که در یک مصاحبه مطبوعاتی و سیاسی مجال ورود به ادبیات تخصصی نظریه‌هایی که در پاسخ به این پرسش شکل گرفته است وجود ندارد در اینجا فقط به دو پاسخ ساده و کوتاه کفایت می‌کنم. یک پاسخ، پاسخ تاریخی است. من از لحاظ تاریخی خوشبین هستم. حرکت مردم‌سالاری و زیرساخت‌های اجتماعی، فکری و فرهنگی آن از لحاظ تاریخی روبه جلو بوده است و دیگر نمی‌توان یک نظم سیاسی غیرمردسالار را بر جامعه تحمیل کرد و تا زمان استقرار دموکراسی بی‌ثباتی سیاسی ناگزیر است. شما ببینید بعد از انقلاب مشروطه صد سال پیش، رضا شاه توانست اقتدارگرایی را در جامعه ایران تثبیت کند. ولی الآن جامعه آن‌قدر پیشرفت کرده و قوی شده است که دیگر نمی‌توان اقتدارگرایی را در آن تثبیت کرد.

در پاسخ دوم به شرایط کنونی توجه می‌کنم و این‌که چرا همچنان عرصة سیاسی با بی‌ثباتی روبرو است و سازوکارهای مردم‌سالاری در جامعه به درستی کار نمی‌کند؟ به نظر من یکی از علل متعدد و گوناگون این بی‌ثباتی این است که مخالفان مردم‌سالاری امکانات و قدرتِ عمومی را بدون لحاظ قانون و اخلاق علیه موافقان مردم‌سالاری در جامعه به‌کار می‌برند. عده‌ای تندرو با پشتیبانی قدرتِ سیاسی فکر می‌کنند جامعه کارخانه ریخته‌گری است. و آن‌ها می‌توانند راه حل‌های خود را برای حل مشکلات اجتماعی همچون مواد مذاب در کورۀ جامعه بریزند و از آن طرف قالب مورد نظر خود را تحویل بگیرند. مشکل بی‌ثباتی جامعه سیاسی به رفتار ریخته‌گران و اقتدارگرایان سیاسی برمی‌گردد، چراکه به نظر می‌رسد در شرایط کنونی جامعة‌ما از دولتش توسعه‌یافته‌تر است و دولت از جامعه عقب است و متناسب با آن دموکراتیک نیست؛ ولی این‌که ریشه‌های این رفتار حکمرانان و قدرت‌گرفتن آنان چیست خود بحث دامنه‌داری است که ورود به آن از حوصله این مصاحبه خارج است. نظریه‌هایی چون استبداد نفتی در پاسخ به این پرسش ارائه شده‌اند.

س: در مقابل این موانع آیا اصلاح‌طلبان هیچ برنامه و استراتژی ای ندارند که بتوانند چالش‌های سیاسی را حل و ثبات سیاسی را در کشور ایجاد کنند؟

ج: اصلاح‌طلبان هم هدف و هم استراتژی روشنی دارند. هدف همه نیروهای اصلاح‌طلب تقویت مردم‌سالاریِ پایدار در چهار سطح است: سطح خانواده، سطح محیط کار، سطح جامعه مدنی و سطح دولت. آن‌ها برای رسیدن به این هدف بسیار با تدبیر، سنجیده، صبورانه و مرحله‌ای عمل می‌کنند و حرف‌های پرطمطراق غیراجرایی نمی‌زنند و از تحمیل شدن هزینه‌های سنگین بر مردم بیم دارند. اصلاح‌طلبان واقع‌بین هستند و به هر روشی برای رسیدن به هدف متوسل نمی‌شوند. استراتژی آن‌ها نیز ایستادگی مدنی در برابر مخالفانِ مردم‌سالاریِ پایدار در سطوح چهارگانه است.

س: یکی از مؤلفه‌های پایداری مردم‌سالاری وجود احزاب است. با توجه به اینکه در کشور ما احزاب هیچ‌گاه نتوانسته‌اند کارآیی لازم را داشته باشند، گمان نمی‌برید برای تحقق چنین امری باید در کشوری مانند کشور ما شبکه‌های اجتماعی را گسترش داد؟

ج: من ارزیابی شما را به این نحو قبول ندارم. بله در ایران عمر و سابقه و تجربه و موفقیت احزاب مانند سایر نهادهای مدرن مثل دانشگاه، مدرسه، و کارخانه‌ نیست ولی بالاخره در جامعه ایران نیز سابقه تحزب داریم و تحزب هم لازمۀ مردم‌سالاری است و جایگزین‌ناپذیر است. اما شبکه‌های اجتماعی نیز در جای خود و حتی در صورت داشتن احزاب قوی و پذیرفته‌شده کارکردهای مثبت مهمی دارند و گسترششان به سود دموکراسی است، گرچه گسترش و شکل‌گیری شبکه‌های اجتماعی بسیار خودجوش‌تر، طبیعی‌تر، غیردستوری‌تر و غیربرنامه‌ریزی‌شده‌تر از احزاب اتفاق می‌افتد و کمتر برنامه‌پذیر است.

س: شما به اهمیت شبکه‌های اجتماعی اشاره کردید، اما نگفتید چگونه این شبکه‌های هدفمند می‌شوند؟

ج: مهمترین عاملی که به شبکه‌های اجتماعی روح می‌دهد «تبادل آگاهی» است و این به دو شکل صورت می‌گیرد. یکی از راه رسانه‌ها و دیگری از راه روابط چهره به چهره. تا وقتی که جامعه ایران معضل استیلای اقتدارگرایان را درمان نکرده‌است این تبادل آگاهی باید ادامه داشته باشد و ارزیابی من این است که با وجود همه محدودیت‌ها و برخوردها، رشد آگاهی‌های عمومی و تقویت شبکه‌های اجتماعی در ایران در مجموع چشمگیر و رضایت‌بخش بوده است.

س: گمان نمی‌برید تا زمانیکه این چالش‌ها وجود دارد شکاف‌های اجتماعی بیشتر خواهد شد و این به ضرر جامعه است؟

ج: حتماً این طور است. ولی راه دیگری نداریم. شکاف‌های اجتماعی با خالی‌بندی و تبلیغات پر نمی‌شود و بهترین راه مهار آن چاره‌اندیشی یک دولت کارآمد، مردم‌سالار و مشروع و قوی برای آن است که از ظرفیت‌های یک جامعة قوی هم استفاده کند. تندروهای مخالف مردم‌سالاری مانع جدی رشد و توسعۀ مردم‌سالارانۀ کشور هستند و فرصت توسعه را از کشور گرفته‌اند. ترکیه، مالزی، سنگاپور و اندونزی چند دهه پیش از ما عقب‌تر بودند و امروز جلوترند.

س: دقیقاً این چالش‌ها و مشکلات چیست که می‌تواند جامعه‌شناسان و فعالان سیاسی را نگران کند؟

ج: مدتی است که جامعه در معرض امواج تخریبی سهمگینی است که تندروها به راه انداخته‌اند. موج حذف احزاب و محدود کردن نهادهای مدنی و مطبوعات از این جمله‌اند. موج دیگر، رعب و وحشت در محیط‌های دانشگاهی است. در موج تخریبی دیگری به ذخیرۀ مدیریت سی سالۀ کشور چوب حراج زده‌اند و به شدت کارآیی نظام اداری را پایین آورده‌اند. میزان آسیب‌های اجتماعی (مثل بیکاری مزمن، اعتیاد، حاشیه‌نشینی و …) افزایش چشمگیری یافته‌است ولی برنامه‌های جدی برای کاهش آن در دستور نیست ولی به جایش تا دلتان بخواهد تبلیغات بی ربط و پر سروصدا وجود دارد. موج تخریبی دیگر شعارگرایی در محیط بین‌المللی است که ایران را به وضعیت «صلح مسلح» برده است. این وضعیت به شدت به زیان توسعه و تبادلات اقتصادی کشور است.

س: با وجود همه این‌ها اصلاح‌طلبان برای حل این معضلات چه می‌توانند انجام دهند و جنبش دموکراسی خواهی چگونه می‌تواند این شکاف‌ها را حل کند.

ج: مهمترین کار ممکن اصلاح‌طلبان در شرایط کنونی همین ایستادگی مدنی برای تقویت مردم‌سالاری پایدار در چهار سطح است. شما می‌دانید چنین کاری در شرایط امنیتی فعلی کار دشواری است ولی گریزی از آن نیست.

س: آیا گمان نمی‌برید احزاب اصلاح‌طلب و اصول‌گرا با ایجاد فضای گفت و گو می‌توانند کمی این مشکلات را حل کنند؟

ج: اصلاح‌طلبان که بیش از این مجال تحرک ندارند. اصول‌گرایان عاقل هم دچار یک مشکل اساسی هستند: آن‌ها از «تندروها» حساب می‌برند. وگرنه ته دلشان می‌دانند دارد چه بلایی سر کشور می‌آید و با این حال جرئت اقدام سازنده و مدنی را ندارند.

س: شما یکی از کارهای پژوهشی‌تان را در رابطه با ملی‌گرایی و قومیت‌ها مطرح کردید. جدیداً بحث مکتب ایرانی نیز مطرح شده است، نظرتان در این باره چیست؟

ج: مسألة واقعاً بغرنج ملی‌گرایی و قوم‌گرایی در ایران بحثی ریشه‌ای و پیچیده است. به باور من تا وقتی ملی‌گرایی مدنی (یا ایران برای همه ایرانیان) در دستور کار قرار نگیرد جامعه ایران از مشکل قوم‌گرایی و پدیدۀ «پان» رنج خواهد برد. بحث «مکتب ایرانی» هم به هیچ وجه یک بحث جدی نیست. این بحث از جنس همان بحث‌های شعاریِ تندروها در این پنج سال است. مبلغان مکتب ایرانی بسیار سطحی حرف می‌زنند و حتی به خود زحمت نداده‌اند لااقل کتاب‌های از جنس خدمات متقابل ایران و اسلام مرحوم شهید مطهری را بخوانند تا اینقدر سخیف شعار ندهند.

به دليل حكم سياسي 5 سال زندان، محسن صفایی فراهانی از كنفدارسیون فوتبال آسیا استعفا داد

استعفای محسن صفایی فراهانی از كنفدارسیون فوتبال آسیا
. ادامه راه سبز(ارس): محسن صفایی فراهانی از ادامه عضویت در كنفدارسیون فوتبال آسیا استعفاء داد. او در متن استعفای خود آورده‌است كه به دلیل حكم 5 سال زندان و همچنین بازگشت مجدد به زندان اوین قادر به ادامه حضور در كنفدارسیون فوتبال آسیا نیست.

او در استعفاء نامه خود ضمن تقدیر از مسولان كنفدارسیون فوتبال آسیا به آنان یادآوری كرده كه مسائل سیاسی سبب شده تا او به جایی ادامه حضور در محافل تخصصی و كارشناسی همچون این نهاد بین‌المللی روانه زندان شود. طی هفته‌های گذشته اخباری متناقض در مورد استعفای او از كنفدارسیون فوبتال آسیا منتشر شده‌بود در پی اعلام اخباری از مراجع تاییدنشده مبنی بر استعفای محسن صفایی فراهانی از عضویت هیئت رییسه کنفدراسیون فوتبال آسیا، خانواده ایشان طی تماسی متن استعفانامه مربوطه را به منظور اطلاع افکارعمومی در اختیار گذاشتند.

متن این استعفاء به نقل از "پارلمان نيوز" به شرح زیر است:
جناب آقای محمد بن همام
ریاست محترم کنفدراسیون فوتبال آسیا(AFC)

آقای رییس
امیدوارم که سلامت و سعادتمند باشید.

من از شنیدن اخبار پیشرفتهای فوتبال آسیا که هراز چندی از آنها با خبر میشوم بسیار خوشحال و مسرورشده و مطمئنم که این موفقیتها در سایه رهبری جنابعالی و نتیجه تلاش مستمر همکاران عزیزمان در کمیته اجرایی AFC میباشد. لذا این فرصت را مغتنم شمرده و این موفقیتها را به شما و تمامی اعضای محترم کمیته اجرایی (EXCO) تبریک میگویم.

همچنین بدینوسیله و یکبار دیگر، مایلم که مراتب سپاسگزاری خود را تقدیم نمایم به تمامی روسای فدراسیونهای ملی عضو AFC، که با رای خود برای عضویت در کمیته اجرایی AFC در سه نوبت در سالهای 1998، 2002 و 2007 اطمینان و پشتیبانی خود را به من مبذول نمودند و این حسن اطمینان، قطعاً افتخار بزرگی برای من بوده است.

علی ایحال با درنظرگرفتن آنکه از خرداد 1388(ژوئن 2009) به دلایل سیاسی به 5 سال زندان محکوم گشته ام و لذا فرصت و امکان برای حضور در جلسات کمیته اجرایی و کمیته مسابقات را از دست داده ام، لذا بدینوسیله استعفای خود از این عضویت را تقدیم نموده و یکباردیگر نیز از جنابعالی، اعضای کمیته اجرایی و کلیه کارکنان AFC به دلیل حسن اعتمادتان تشکر میکنم. همچنین موجب مزید امتنان است که این استعفا را پذیرفته و آنرا در اولین جلسه آتی EXCO مطرح فرمایید.

در خاتمه آرزومندم که موفقیتهای بیشتر فوتبال آسیا در صحنه های جهانی را در نتیجه تلاش روزافزون تمامی اعضا محترم کمیته اجرایی AFC شاهد باشیم.

ارادتمند
محسن صفایی فراهانی
اول مهر 1389 - 23 سپتامبر 2009

سيزدهمين شماره روزنامه کلـــمــــه» اعتراض به محروميت از تحصيل تنها گناه فرزند من

روزنامه کلـــمــــه پيش شماره سيزدهم؛
آيا تاريخ مصرف آزادگان و جانبازان تمام شده است؟

. ادامه راه سبز(ارس): سيزدهمين شماره روزنامه كلمه مورخه شنبه يكم آبان ماه 89 جهت چاپ و تكثير بر روي پيشخوان سايت كلمه قرار گرفت و اكنون همت تك تك ما را براي رساندن حتي يك نسخه از آن به دست مشتاقان طلب ميكند. دانستن حق مردم است:

عكس ارسالي كاربران: كلمه بر روي پيشخوان بانك

براي دریافت فايل pdf روي تصوير زير كليك كنيد
پی دی اف (226 کیلو بایت)

لينك كمكي دانلود مستقيم pdf: "اينجا"
لينك دانلود مستقيم فايل تصويري jpg: "اينجا" حجم 714 كيلوبايت

جهت دسترسي آسان به شماره هاي گذشته، به آرشيو "كتب و نشريات سبز" مراجعه نماييد

خبرنامه شنبه 1 آبانماه 89» محدودیتهای انتقال پول به ایران از سوی اتحادیه اروپا

خبرنامه الكترونيكي شنبه 89.08.01:
«وزیر علوم: فرار مغزها نداریم!» ، «احتمال كسر بودجه چهار هزار میلیاردی»
. ادامه راه سبز(ارس): خبرنامه شنبه، يكم آبانماه 1389، وقايع 24 ساعت گذشته را به صورت یک فایل پی دی اف (pdf) در اختیار مخاطبان قرار می دهد. عناوین خبر ها به همراه خلاصه متن آنها در زير آورده شده است و برای مشاهده و چاپ و تكثير متن کامل اخبار، عکس ها، بیانیه ها و تحلیلها، فایل پی دی اف (pdf) انتهاي همين پست را دانلود و مطالعه نماييد. شايان ذكر است تعدادي از خبرهاي درج شده در اين خبرنامه پيش از اين در پستهاي قبلي سايت ارس به اطلاع مخاطبان رسيده است و لذا در ادامه از درج خلاصه آن گونه اخبار خودداري شده است:

وزیر علوم: فرار مغزها نداریم!!!

در حالی که روز گذشته یک عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس اعلام کرد که ایران دارای بالاترین آمار فرار مغزها است، امروز وزیر علوم، تحقیقات و فناوری بار دیگر مدعی شد: ما فرار مغزها نداریم، هم اکنون بیش از 80 هزار دانشجوی ایرانی در خارج از کشور تحصیل می کنند.

وی با بیان اینکه 20 درصد بقیه نیز در مقاطع مختلف از جمله کارشناسی ارشد و دکترا تحصیل می کنند، ادعا کرد: ما به هیچ عنوان در کشور فرار مغز نداریم و تکرار این جمله از سوی برخی از افراد، توهین به جامعه دانشگاهی است.


یورش نیروهای امنیتی به منزل عروس اسانلو
به گزارش هرانا، نیروهای امنیتی به همراه یک موتور سیکلت و یک دستگاه خودرو پژو به منزل زویا صمدی مراجعه کردند که به دلیل عدم حضور وی موفق به دیدار و یا بازداشت وی نشدند. نیروهای امنیتی که به اذعان خودشان برای ارایه احضاریه به دادگاه به منزل زویا صمدی مراجعه کرده بودند به گونه ای رفتار کرده اند که باعث ترس همسایگان شدند.

عروس اسانلو که پیش از این توسط ماموران امنیتی از ایستگاه مترو طرشت توسط نیروهای امنیتی ربوده شده بود و در اثر ضرب و شتم ها وارده بر وی بچه اش سقط شد که شدت جراحت به طوری بود که پس از مراجعه به پزشک معالج، ایشان را توصیه به استراحت مطلق و پرهیز از انجام هرگونه کاری کردند.


محدودیتهای انتقال پول به ایران از سوی اتحادیه اروپا
در راستای تشدید تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی، وزرای امور خارجه کشورهای عضو این اتحادیه در نظر دارند، دستورالعملی را تصویب کنند که به موجب آن هر گونه انتقال پول به ایران از سوی دستگاه‌های ذیربط کنترل شده و بانک‌ها موظف می‌شوند، انتقال بیش از ۱۰ هزار یورو به ایران را گزارش کنند.

به گزارش خبرگزاری آلمان، وزرای امور خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا در نشست روز دوشنبه خود در بروکسل، دستورالعمل تازه‌ای را در راستای تشدید تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران تصویب خواهند کرد.



دانشجویان حامی دولت، مانع سخنرانی اسفندیار رحیم مشایی شدند
با مخالفت دانشجویان حامی دولت، سخنرانی اسفندیار رحیم مشایی (رئیس دفتر محمود احمدی نژاد) به جای رئیس دولت، در همایش جشنواره ملی قرآن منتفی شد.

به گزارش فارس، بعد از آنکه اعلام شد مشایی به جای احمدی نژاد در مراسم اختتامیه بیست‌وپنجمین همایش جشنواره ملی قرآن سخنرانی خواهد کرد، دانشجویان تهدید کردند که به هنگام سخنرانی رئیس دفتر احمدی نژاد، محل سالن را ترک خواهند کرد.


فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر: تبعیض گسترده قومی و دینی در ایران وجود دارد
در این گزارش که با عنوان "رویه پنهان ایران" در اکتبر ۲۰۱۰ (مهر ۱۳۸۹) منتشر شده، آمده است که ایران با اعمال این تبعیض ها "به صراحت" تمامی عهدنامه های بین المللی حقوق بشر را که در آنها عضویت دارد، نقض می کند.

در بخش نتیجه گیری این گزارش آمده است: "رژیم ایران خواست مسالمت آمیز احترام به حقوق اقلیت ھا و رفع تبعیض را با سرکوب و ایجاد وحشت بیشتر، خشونت، دستگیری ھای خودسرانه، شکنجه، محاکمه ھای فوری و اعدام پاسخ می دھد."


مرکز پژوهش‌های مجلس: پرداخت یک میلیون تومان به هر نوزاد، خلاف قانون اساسی است
مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی با ارزیابی "طرح تأمین آتیه مهر"، این طرح که با مصوبه دولت اجرایی شده را مغایر قانون دانست.
دفتر مطالعات برنامه و بودجه این مرکز با بیان این مطلب که "طرح تأمین آتیه مهر امام رضا" با تصویب آیین‌نامه‌‌ای توسط دولت ایجاد شده است، افزود: طبق این طرح قرار است برای نوزادان متولد سال ۱۳۸۹ به بعد 10 میلیون ریال موجودی اولیه در سال اول و مبلغ یک میلیون ریال در سال‌های بعد به مدت 20 سال به حساب‌های غیرقابل برداشتی (تا۱۸ سال) واریز شود.


توقیف گذرنامه و ممنوع الخروجی جمعی از علمای اهل سنت
بعد از اعلام ممنوع الخروجی امام جمعه اهل سنت زاهدان، روز پنجشنبه ٢٩ مهرماه نیز ماموران امنیتی حمهوری اسلامی، گذرنامه های تعدادی از علمای برجسته اهل سنت ایران را در فرودگاه بین المللی تهران توقیف کرده و مانع از سفر آنها به خارج از کشور شدند.


انتشار بررسی نتایج طرح یارانه‌ها: احتمال كسر بودجه چهار هزار میلیاردی
یک روز مانده به آغاز اجرای طرح هدفمندی یارانه ها و در حالی كه تنها چهار روز از واریز قسط اول علی الحساب یارانه نقدی گذشته و زمان تغییر قیمتها نیز اعلام نشده، پژوهشكده مطالعات اقتصادی و صنعتی شریف، بررسی گسترده ای پیرامون این طرح و جزئیات وعواقب آن انتشار داده است، که حاوی نكات مهم و تكان دهنده ای در باره طرح مذكور است.

نكته مهم در این گزارش كه در تبلیغات رسمی نادیده گرفته می‌شود، سهم اصلی مصرف كننده یارانه انرژی در كشور است كه مصرف عمومی مردم كمترین درصد را دارد و بخش صنعت و دولت بیشترین میزان یارانه را مصرف می كنند.

در این گزارش تصریح شده است بخش صنعت با مصرف ٢٧ درصد گاز طبیعی، ٣٣ درصد برق و ٣٨ درصد نفت كوره بیشترین سهم مصرف انرژی را دارد.


آزادی دو نفر از بازداشت شدگان در جریان حمله به خانه‌های مادران عزادار
مریم نجفی و الناز زینالی دو تن از افرادی که همراه مادرانشان در یورش ماموران امنیتی به منازل شان بازداشت شده بودند شب گذشته پس از 12 روز، به قید کفالت آزاد شدند؛ ماموران در حالی این دو نفر را آزاد کردند که ژیلا مهدویان و اکرم نقابی مادران‌ این دو نفر هنوز در بازداشت به سر می برند.

به گزارش وبسایت مادران عزادار، ماموران امنیتی 17 مهرماه با یورش به منازل ژیلا مهدویان و اکرم نقابی از اعضای مادران پارک لاله (مادران عزادار) ضمن تفتیش منازل و دستگیری این دو نفر، دختران‌شان مریم نجفی و الناز زینالی را نیز بازداشت کردند. خبرگزاری‌های رسمی، علت این دستگیری‌ها را ارتباط با سازمان‌های سیاسی از جمله "سازمان مجاهدین خلق "عنوان کردند.


نامه سرگشاده جمعی از دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا به اوباما
جمعی از دانشجویان ایرانی مقیم ایالات متحده، طی نامه ای خطاب به رئیس جمهور آن کشور، ضمن قدردانی از اقدام اخیر دولت آن کشور در قرار دادن نام هشت تن از مقامات امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی - که متهم به نقض حقوق انسانی و مشارکت در سرکوب معترضان بعد از انتخابات سال گذشته بودند- از وی خواستار تمرکز و تداوم بیشتر در زمینه موضوع "حقوق بشر" و "نه پرونده هسته ای و تهدید به جنگ و تحریم علیه مردم ایران" شدند.

به گزارش منابع خبری جرس، دانشجویان و تشکل های ارسال کنندۀ نامه به رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، شامل دانشجویان طرفدار حقوق شهروندی در ایران، دانشگاه کالیفرنیا- سن دیگو، انجمن دانشجویان ایرانی دموکرات در دانشگاه جورج واشنگتن،همبستگی دانشجویان ایرانی در آمریکا، دانشگاه برکلی کالیفرنیا خواستار آن شده اند تا وی از قدرت آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل بهره جسته و از دبیرکل ملل متحد (بان کیمون) و کمیسر عالی حقوق بشر خواسته شود تا برای فرستادن نمایندگان ویژه به ایران جهت یک ماموریت حقیقت یاب در مورد نقض حقوق بشر توسط رژیم اقدام نمایند.


زلزله های مکرر غرب گیلان، ادارات منطقه را به حالت آماده باش درآورد
زلزله ای با قدرت چهار و نه دهم به مقیاس ریشتر، ظهر روز جمعه حوالی هشتپر در استان گیلان را لرزاند و در پی زمین پس لرزه های آن که تا بعد از ظهر ادامه داشت، تمامی ادارات دولتی این بخش از استان گیلان به حالت آماده باش درآمدند.

بنابر گزارش موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، زمین لرزه ای به بزرگی چهار و نه دهم در مقیاس ریشتر، حوالی ظهر امروز (جمعه ۳۰ مهر - ۲۲ اکتبر) شهر هشتپر تالش را لرزانده و تاکنون سه پس لرزه نسبتا قوی به دنبال داشته است که آخرین آنها ساعت ۳ بعد از ظهر به وقت محلی در شهر اسالم و به بزرگی سه و یک دهم در مقیاس ریشتر روی داده است.


معصومه ابتکار: آلاینده‌های سرطان‌زا در تهران، ۲۶ برابر استانداردهای جهانی است
رئیس کمیته محیط زیست شورای اسلامی شهرتهران گفت: به لحاظ عدم رعایت استاندارد در پمپ بنزین‌ها، آلاینده های سرطان زا در شهرتهران ۲۶ برابراستانداردهای جهانی است.

به گزارش ایلنا، معصومه ابتکار درنشستی با مدیران و دبیران شورایاری محلات منطقه۵ که در راستای بررسی شاخصه های زیست محیطی این منطقه برگزار شد، گفت: با توجه به شرایط جمعیتی ، اقتصادی، آلودگی های صوتی و هوا و خطرات زیست محیطی که شهر را تهدید می‌کند، دستیابی به محیط زیست مطلوب و بهبود کیفیت زندگی یکی از اهداف نهایی و رویکردهای شورای شهر و شهرداری تهران است که درهمین راستا کمیته محیط زیست شورای شهر با تشکیل کار گروههای متعدد در۱۸ شاخص این مبحث را به طور جدی پیگیری می‌کند.

جهت دانلود و مشاهده خبرنامه با متن كامل اخبار، روي تصوير زير كليك نماييد

حجم فايل 279 كيلوبايت

آمار بيكاري 30% جاي نگراني ندارد!!!

رئیس مركز آمار ایران:
آمار بيكاري 30% جاي نگراني ندارد!!!

. ادامه راه سبز(ارس): به گزارش واحد مركزی خبر، عادل آذر رئیس مركز آمار ایران به عنوان سخنران پیش از خطبه های نماز جمعه ديروز تهران گفت: گاهی نرخ بیكاری را درایران 40 درصد اعلام می كنند، مانند این كه درجه تب انسانی را بالای60 درصد بدانیم اما همانطوركه افراد آگاه از اطلاعات عمومی پزشكی این موضوع را نمی پذیرند ، ممكن نیست نرخ بیكاری كه تب كشور است بالای 30 درصد باشد.

وی همچنین بر ارتقای دانش آماری مردم تاكید و اضافه كرد: از آموزش و پرورش و آموزش عالی تقاضا داریم دانش آماری را در سطوح پایه ، ابتدایی و راهنمایی و نیز در دانشگاه ها تدریس كنند تا بیگانگان با ارقام نادرست نتوانند مردم را ناامید و دلسرد كنند.

و بيچاره ملتي كه مسئولين آن، آمار 30 درصدي بيكاري را نگران كننده نميدانند!!!

کروبی خطاب به نمایندگان مجلس: شما ننگ تصویب این طرح را برای خود نخرید

نامه مهدی کروبی به نمایندگان مجلس، درباره طرح نظارت بر نمایندگان مجلس:
از تاریخ درس بگیرید و ننگ تصویب این طرح را برای خود نخرید
. ادامه راه سبز(ارس): مهدی کروبی، دبیرکل حزب اعتماد ملی و رئیس مجالس سوم و ششم، در نامه‌ای به نمایندگان مجلس، نسبت به احتمال تصویب طرح موسوم به “نظارت بر نمایندگان مجلس” هشدار داد و تصویب این طرح را معادل ذبح مجلس و نابودی همیشگی این نهاد در نظام جمهوری اسلامی دانست.

کروبی در این نامه با اشاره به تصویب موضوع بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات خبرگان رهبری توسط شورای نگهبان در اولین سال پس از درگذشت امام خمینی (ره) که به کم اثر شدن این مجلس و رد صلاحیت بسیاری از روحانیون در انتخابات خبرگان منجر شد، طرح فعلی را نیز به آن طرح تشبیه کرد و نوشت: محتوای طرح حاضر نشان می دهد که نویسندگان آن نه به دنبال نظارت بر نمایندگان که در حقیقت به دنبال تحدید نمایندگان بوده اند و طبع آقایان با نظارت استصوابی و سلیقه ای شورای نگهبان سیر نشده که اکنون در اندیشه طرحی دیگر افتاده اند تا اگر یک نماینده در گذر از هفت خوان رستم و راه یافتن به مجلس، همچنان سخنی ناپسند اصحاب قدرت گفت بتوان به طرفه العینی و به گوشه قلمی او را توبیخ، تحدید و یا از مجلس اخراج کرد

وی همچنین به مخالفت صریح آیت‌الله صافی گلپایگانی با این طرح اشاره کرد و انتقاد این مرجع تقلید را بازگو کرد که گفته بود: “اینگونه طرح‌ها، موجب نظارت اکثریت بر اقلیت می‌شود که این امر نیز با فلسفه اسقلال نمایندگان مجلس کاملاً در تضاد است.”

دبیرکل حزب اعتماد ملی در پایان نامه خود، با بیان اینکه “قدرت ها گذراست و حکومت ها از پی هم می آیند و می روند” از نمایندگان مجلس هشتم خواست که از تاریخ درس بگیرند و نگذارند ذبح مجلس، در دوره ای صورت بگیرد که آنها عنوان نماینده ملت را بر خود دارند. وی همچنین نوشت: “من در مقام یک برادر دینی، همکار قدیمی و پاسدار مشروطیت از شما می خواهم که اگر عده ای کمر به نابودی مجلس بسته اند شما ننگ تصویب این طرح که تیر خلاص بر نهاد قانونگذاری است را برای خود نخرید و بگذارید آنها خودشان در نهادی خارج از مجلس چنین برنامه ای را عملیاتی کنند.”

بسمه تعالی

نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی

با سلام

ضمن عرض خسته نباشید امید دارم که در این روزهای حساس و خطیر در پیگیری امور نمایندگی خود پیروز و موفق باشید. در روزهای گذشته متن طرحی به دست من رسید که نظارت مجلس بر مجلس عنوان آن بود اما به واقع پایه های جمهوریت نظام و مشروطیت حکومت را نشانه گرفته بود؛ و از اینرو وظیفه خود دیدم به عنوان یک پاسدار مشروطیت و در مقام فردی که چهار دوره در کسوت نمایندگی و همچنین سه دوره در هیت رئیسه خدمتگزار کوچک ملت بوده ام، شما را از عواقب و نتایج تصویب احتمالی چنین طرحی آگاه کنم؛ مقدمتا چند نکته را به عنوان ضرورت با شما در میان می گذارم و پس از آن اشاره خواهم کرد که چرا بیم آن دارم که با تصویب چنین طرحی، مجلس به عنوان یادگار عصر مشروطه و انقلاب اسلامی به نهادی فرمایشی و بی اثر تبدیل شود.

اول. به واقع بزرگترین نقطه قوت هر نظام مردمسالار در وجود و استقلال نهاد قانون‌گذاری است و اینچنین بود که پدران مشروطه خواه ما در مشروطه کردن حکومت استبدادی پیش از هرچیز بر تاسیس نهاد پارلمان همت گماردند و مشروطیت در ایران با تاسیس خانه ملت کلید خورد. هفت دهه پس از انقلاب مشروطه نیز قانون اساسی ما آنقدر به جایگاه مجلس اهمیت و اعتبار می‌بخشید که بر طبق اصولی از آن «مجلس وظیفه تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد» (اصل۷۶) و مطابق نظر قانونگذار اساساً تشکیل دولت بدون حضور مجلس امکان پذیر نیست (اصل۸۸) و مجلس حق سوال و استیضاح از دولت را دارد. نسل ما هنوز فراموش نکرده است توجهی را که امام از ابتدای مبارزه خود علیه استبداد پهلوی بر نهاد مجلس و پارلمان داشت آنچنانکه وقتی در آن دوره نهاد پارلمان در اثر ردصلاحیت ها و تقلب های گسترده به نهادی تحت امر حاکمان مبدل شد امام راحل مرگ جمهوریت و مشروطیت را هشدار داد و به هنگام تصویب لایحه کاپیتولاسیون با یک قیام و قعود نمایندگانی که به واقع نماینده ملت نبودند، فریاد برآورد که حق بود اگر «بیرق سیاه بالاى بازارها و خانه‏ها بزنند و چادر سیاه بالا ببرند». امام راحل آنقدر بر جایگاه و موقعیت مجلس توجه داشتند که پس از انقلاب نیز تصمیم گیری در خصوص ماجراهای مهم و تاثیرگذار را به مجلس واگذار کردند و حتی در بازنگری قانون اساسی علاوه بر اینجانب و رئیس وقت مجلس، انتخاب ۵ نفر از اعضا شورای بازنگری را به مجلس واگذارنمودند البته جمله مشهور و همیشگی امام هیچگاه از یاد ملت ایران نمی‌رود که فرمودند «مجلس در راس همه امور است»؛ و این سخن نه یک تعارف سیاسی که برآمده از یک اعتقاد قلبی بود.

دوم. اگر نبود سابقه چهار دوره خدمتگزاری ام در مجلس و احساس دینی که به این رکن رکین در نظام جمهوری اسلامی می کنم، شاید این نوشته را خطاب به شما قلمی نمی کردم. به واسطه چهار دوره خدمتگزاری مردم در نهاد مجلس همواره خود را پشتیبان نهاد مجلس دانسته ام و در هیچ موقعیتی نیز به حکم مصلحت چشم بر تضعیف جایگاه این نهاد نبسته ام و اکنون نیز اگر با شما سخن می گویم صرفا به واسطه خطری است که در کمین می بینم و نگرانی ای که از تضعیف این نهاد دارم.

سوم. نظارت بر مجلس در یک نظام دموکراتیک و اسلامی نه تنها امری پسندیده که امری لازم و از اوجب واجبات است. این نظارت اما نباید به ابزاری در دست مخالفان دموکراسی و اراده مردم و اصحاب قدرت تبدیل شود که در این صورت از معنا تهی و به ضد خود تبدیل خواهد شد. تحدید و تضعیف جایگاه مجلس به نام نظارت و حفاظت از مصلحت عمومی البته امری بی سابقه در این مملکت نیست. مخالفان اراده ملت در هر برهه و زمانه ای سعی در تحدید و تضعیف جایگاه مجلس و نمایندگان ملت داشته اند و آنچنانکه در تاریخ معاصرمان نیز دیده ایم گاه به کمک توپ و سرباز روسی و گاه به مدد ردصلاحیت های گسترده و تقلب در انتخابات تلاش شده اند تا نهاد پارلمان را به نهادی حکومت ساخته و فرمایشی تبدیل کنند. بر اساس همین تجربه بود که با پیروزی انقلاب اسلامی و در هنگام تدوین و تصحیح قانون اساسی بسیار تامل شد تا راهی برای جلوگیری از تبدیل مجلس به نهادی فرمایشی و حکومت ساخته تعبیه شود و نهاد شورای نگهبان به عنوان نهادی ناظر درنظر گرفته شد تا همچون گذشته که نفوذ دربار و حکومت سدی در برابر انتخابات سالم به حساب می آمد این بار در نظام جمهوری اسلامی، نهاد مجلس از دست اندازی حاکمان در امان بماند. با این حال شورای نگهبان خصوصا پس از رحلت امام آنچنان بر دایره نظارتی خود بر انتخابات مجلس افزود که عملا به نهادی مخل مشروطیت و سدی در برابر اراده مردم تبدیل شد. آنچنانکه امروز عملا یک نماینده مردم پیش از انتخاب توسط جمهور مردم باید توسط اعضای شورای نگهبان منتخب اعلام شود و ابتدا از صافی سلایق اعضای شورای نگهبان بگذرد تا در مرحله بعد در معرض انتخاب رای مردم قرار بگیرد. بدین ترتیب آنچه باید با هدف نظارت بر مجلس در جهت تحقق حقوق ملت و جلوگیری از دست اندازی ارباب قدرت انجام می شد عملا و در گذر زمان به ضد خود تبدیل شد.

نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی

این توضیحات و مقدمات را با شما در میان گذاشتم تا تاکیدی کرده باشم بر جایگاه و ضرورتی که نهاد مجلس و پارلمان در ایران دارد و اکنون بر اساس این جایگاه و پیشینه قصد دارم تا سه عیب اساسی را که در طرح نظارت مجلس بر مجلس نهفته است با شما در میان بگذارم؛ طرحی که البته فوریت آن در مجلس یک بار با عدم همراهی نمایندگان رای نیاورد و از دستور خارج شد اما سپس در اقدامی کم سابقه با امضای ۵۱ نماینده همراه شد تا امکان طرح دوباره در صحن مجلس را بیابد؛ و البته این خود نشان دهنده آن است که چگونه برخی افراد و نهادها در پوشش این طرح، سودای تضعیف و فرمایشی کردن این نهاد یکصدساله را در سر دارند. اکنون اما سه ایراد کلی وارد بر این طرح را با شما در میان می گذارم:

اول: تحقیر نماینده. اینکه کار نماینده را به آنجا بکشیم که برای او پرونده سازی انجام شود و نهایتا این پرونده سازی به «تذکر بدون درج در پرونده، اخد تعهد کتبی مبنی بر عدم تکرار ، تذکر کتبی با درج در پرونده، کسر یک تا سه ماه حقوق و مزایا» (ماده ۱۶) منجر شود چگونه می تواند با حفظ شان و جایگاه مجلس تناسب داشته باشد؟ جالب آنکه در ادامه چنین مواد توهین آمیز و تحقیر کننده ای، نویسندگان طرح پیشنهاد کرده اند «در صورتی که اقدامات نماینده جرم تلقی شود موضوع برای رسیدگی و صدور حکم به قوه قضائیه منجر خواهد شد»(همان ماده) و به قوه قضائیه نیز تکلیف کرده اند که «شعبه خاصی را برای رسیدگی به موضوعات ارجاعی تشکیل» دهد. در نظر بگیرید مجلسی را که علیه نماینده خود پرونده سازی کند و پرونده او را برای تفهیم اتهام روانه نهادهای قضایی سازد. چنین اقدامی نه تنها در تاریخ مجالس ایران که در تاریخ پارلمان جهان نیز بی سابقه است و البته شرم آور. آنچنانکه در این طرح آمده است می توان برای تنبیه یک نماینده نطق او را به تعویق انداخت و عضویت او در مجامع و حتی هیات رئیسه مجلس و کمیسیونها را لغو کرد. به راستی چگونه می توان با اجرای چنین طرحی از عزت و استقلال یک نماینده نیز سخن گفت؟ تصویب قانونی در مجلس که مطابق آن یک نماینده موظف شود برنامه سفر خود را از پیش اعلام کند و بدون مجوز و اجازه حتی حق یک سفر نیز نداشته باشد و مصونیت نمایندگی او در معرض تهدید از سوی یک کمیته مشخص قرار گیرد، به معنای تبدیل خدمتگزاران ملت به نوکران قدرت خواهد بود.

دوم: تهدید نماینده در لوای نظارت. نظارت بر نمایندگان ضروری است و به واقع آیین نامه داخلی مجلس، هیئت رئیسه و کمیسیون اصل نود هر یک به نوعی این نیاز نظارتی را تامین می کنند؛ و البته می توان با اضافه کردن موادی به آیین نامه داخلی مجلس، تحقق این نظارت را مطابق نیاز و فهم زمان اجرایی تر نیز ساخت. اما محتوای طرح حاضر نشان می دهد که نویسندگان آن نه به دنبال نظارت بر نمایندگان که در حقیقت به دنبال تحدید نمایندگان بوده اند و طبع آقایان با نظارت استصوابی و سلیقه ای شورای نگهبان سیر نشده که اکنون در اندیشه طرحی دیگر افتاده اند تا اگر یک نماینده در گذر از هفت خوان رستم و راه یافتن به مجلس، همچنان سخنی ناپسند اصحاب قدرت گفت بتوان به طرفه العینی و به گوشه قلمی او را توبیخ، تحدید و یا از مجلس اخراج کرد؛ که البته در صورت تصویب چنین طرحی دیگر فاتحه مجلس هم در نظام جمهوری اسلامی خوانده خواهد شد. جالب آن است که در بندی از این طرح آمده است «رسیدگی قضایی و صدور رای برائت نماینده مانع از اجرای تصمیمات متخذه توسط مجلس یا کمیسیون در خصوص تخلفات ارتکابی نخواهد بود».(ماده ۲۰) بدین ترتیب نیک مشخص است که هدف نویسندگان طرح از نظارت بر نماینده، نه جلوگیری از تخلفات احتمالی، که گشودن راهی برای تهدید و توبیخ و اخراج نماینده بوده است، آن هم بر اساس سلایق خاص و تصمیم های گرفته شده در محافلی مشخص.

سوم: وظیفه نمایندگی. با مکانیسم های تنبیهی و محدود کننده ای که در این طرح نهفته است یک نماینده در پیگیری و دفاع از حقوق ملت همیشه در فشار خواهد بود و کمیته ای در مجلس شمشیر خود را بر سر او نگاه خواهد داشت. در صورت تصویب این طرح بیم آن دارم نمایندگانی همچون مرحوم مدرس که در رژیم پهلوی در مجلس تحمل می شدند با توبیخ ، احضار و اخراج دیگر تحمل نشوند و راه بر آخرین امکان حضور نمایندگان ملت در مجلس بسته شود. سلب مصونیت و آزادی از یک نماینده، یعنی نابودی مجلس و همان گونه که حضرت آیت‌الله‌العظمی صافی‌گلپایگانی فرمودند «اینگونه طرح‌ها، موجب نظارت اکثریت بر اقلیت می‌شود که این امر نیز با فلسفه اسقلال نمایندگان مجلس کاملاً در تضاد است». سخن گفتن از ابطال اعتبارنامه نماینده (ماده ۲۱) و ملزم کردن دستگاه های اجرایی به در اختیار گذاردن مدارک درخواستی علیه یک نماینده (ماده ۳۱) و بسیاری مواد دیگر این قانون در مواجهه کامل با آزادی عمل یک نماینده قرار دارد و حکایت از آن می کند که اراده ای خاص به دنبال فتح مجلس به عنوان آخرین خاکریز در نظام جمهوری اسلامی ایران است.

نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی

پس از رحلت امام، جریانی خاص با پروژه ای مشابه با آنچه امروز برای تضعیف جایگاه مجلس درنظر گرفته است، نهاد مجلس خبرگان را نیز به نهادی کم اثر و غیر مستقل تبدیل کردند. آنچنانکه یک سال از مرگ امام، خبرگان رهبری در جلسه ای که البته در شرایطی خاص برگزار شد، وظیفه تایید صلاحیت خود را از خود سلب کردند و به شورای نگهبان واگذار کردند. در آن جلسه خبرگان، برخی تحفظ به خرج دادند و سکوت کردند و برخی نیز غایب شدند و تنها یک نفر، مرحوم آیت الله عبایی خراسانی، زبان به اعتراض گشود. اما به هر حال در آن جلسه وظیفه تایید صلاحیت نمایندگان خبرگان به شورای نگهبان واگذار شد و نتیجه آن واگذاری نیز این شد که امروز مجلس خبرگان رهبری به نهادی کم اثر تبدیل و انتخابات آن هر دوره با ردصلاحیت بسیاری روحانیون انقلابی و مبارز همراه شده است.

قدرت ها گذراست و حکومت ها از پی هم می آیند و می روند. این درسی است که تاریخ به ما آموخته است. شما اما نگذارید که در این میان ذبح مجلس، در دوره ای صورت بگیرد که شما عنوان نماینده ملت را بر خود داشته اید. من در مقام یک برادر دینی، همکار قدیمی و پاسدار مشروطیت از شما می خواهم که اگر عده ای کمر به نابودی مجلس بسته اند شما ننگ تصویب این طرح که تیر خلاص بر نهاد قانونگذاری است را برای خود نخرید و بگذارید آنها خودشان در نهادی خارج از مجلس چنین برنامه ای را عملیاتی کنند.

والسلام
مهدی کروبی
۱/ ۰۸/ ۱۳۸۹

۷/۳۰/۱۳۸۹

مصاحبه رسا با خانم محتشمي پور در رابطه با افزايش فشار بر خانواده هاي زندانيان سياسي

مصاحبه رسا با خانم محتشمي پور در رابطه با افزايش فشار بر خانواده هاي زندانيان سياسي

. ادامه راه سبز(ارس): روند افزایش فشار بر خانواده زندانیان سیاسی همچنان ادامه دارد و در تازه‌ترین نمونه ها، زهرا مجردی، همسر محسن میردامادی دبیرکل زندانی جبهه مشارکت ایران اسلامی، در روزهای گذشته برای سومین بار احضار شده و برای چندین ساعت مورد بازجویی قرار گرفته است. در همين رابطه شبكه رسا گفتگوي تلفني با خانم محتشمي پور انجام داده است كه در زير ميشنويد:

۷/۲۹/۱۳۸۹

دانشگاه تهران یکسره سبز شد

با اقدام ابتکاری و هماهنگ دانشجویان در چندین دانشکده:
دانشگاه تهران یکسره سبز شد
. ادامه راه سبز(ارس): با همت انجمن‌های اسلامی دانشجویان در نزدیک به ۲۰ دانشکده، دانشگاه تهران سراسر سبز شد و بسته‌های فرهنگی آگاهی‌بخش به طور گسترده در اختیار دانشجویان جدیدالورود قرار گرفت.

به گزارش خبرنگار کلمه، روز سه شنبه ۲۷ مهرماه، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علم پزشکی تهران در اقدامی ابتکاری، به صورت هماهنگ و غیرمتمرکز، اقدام به برگزاری برنامه‌ای با عنوان «گپ و گفت دانشجویی» کرد.

[عکس مقابل آرشيوي بوده و مربوط به مراسم روز سبز درختکاری در اسفندماه سال گذشته در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است.]

در این برنامه که به طور همزمان در نزدیک به ۲۰ دانشکده دانشگاه تهران برگزار شد، بسته‌هایی شامل نمادهای سبز، کتاب «نامه‌ای به فردا»ی سیدمحمد خاتمی، کتابهای دکتر علی شریعتی، وصیتنامه امام خمینی (ره) و عکسهایی از خاتمی، میرحسین موسوی، مهندس بازرگان، دکتر شریعتی، شهید همت، شهید باکری و … در اختیار دانشجویان ورودی جدید قرار گرفت.

گزارش خبرنگار کلمه همچنین حاکی است در این برنامه، اعضای انجمن اسلامی و دیگر دانشجویان با دانشجویان ورودی سال تحصیلی ۱۳۸۹ درباره وضعیت دانشگاه، شرایط سیاسی کشور و چشم‌انداز جنبش سبز، ماجرای حمله به کوی دانشگاه تهران و امکان‌های جدید برای فعالیت مدنی و حق‌طلبانه در دانشگاه، به بحث و گفت‌وگو پرداختند.

دانشجویان حاضر در این گردهمایی غیررسمی اما پرشور، فضای بحث و گفت‌وگوی دانشجویان را بسیار شبیه دوره قبل از انتخابات دهم ریاست‌جمهوری و شور و نشاط دانشگاه در آن روزها توصیف کرده‌اند.

دانشجویان همچنین می‌گویند مخالفان برگزاری این برنامه نیز به دلیل شکل ابتکاری و خلاقانه این حرکت دانشجویی که به صورت ناگهانی و همزمان در چندین دانشکده انجام شد، فرصتی برای مخالفت یا جلوگیری از آن نیافتند.

مصطفی تاجزاده: اسلام نام مستعار براي توجیه سركوب، بی کفایتی و فساد مقامات حکومتی شده

مصطفی تاجزاده در ملاقات کابینی مطرح کرد:
اگر روحانیت پرچم دار مبارزه با دروغ و ریا شود، می تواند چون گذشته مورد اطمینان مردم باشد

. ادامه راه سبز(ارس): سید مصطفی تاجزاد در ملاقات کابینی صبح امروز با همسر خود مطالبی را اعلام نمود.

تاجزاده در این دیدار با اعلام اینکه روحانیت باید جایگاه سابق خود را در میان مردم بدست آورد گفت: “اگر روحانیت پرچم دار مبارزه با دروغ و ریا و سالوس شود، می تواند چون گذشته مورد وثوق و اطمینان مردم باشد و در نقش پشتیبان و تکیه گاه آنان بماند.

وي همچنين يادآور شده است: «اکثریت روحانیون مخالف وضعیت موجود هستند و آنان نیز هم چون ما و همه دلسوزان خیرخواه از این همه هدر دادن فرصت های تاریخی و امکانات ملی نگرانند ولی باید توجه داشت که به دلیل سوء استفاده عده ای معدود که اقدامات خود را به نام اسلام و تشیع و ولایت و روحانیت انجام می دهند، جامعه ما از همسایگان عقب مانده است و به همین دلیل اعتراض ها باید بیش از گذشته و جدی تر و صریح تر و بدون هیچ گونه ملاحظه ای باشد.»

به گزارش تحول سبز متن کامل سخنان سید مصطفی تاجزاده به شرح زیر است:

تا آن جا که من مطلعم در تمام کشورهای جهان از آسیا و آفریقا تا آمریکا و اروپا تعداد مسلمانان و نیز هنجارهای اسلامی روز به روز در حال گسترش است. تنها در ایران است که ما شاهد افول این هنجارها در قشرهایی از مردم هستیم. این در حالی است که در هیچ کشوری به اندازه ایران تبلیغات وسیع دولتی دیده نمی شود. وجود ماهواره و اینترنت و غیره نیز تنها بهانه ای برای توجیه روند معکوس اسلام گرایی در ایران اسلامی به نسبت دیگر کشورهای جهان است. چراکه امروزه در کشورهای صاحب جدیدترین فناوری اطلاعات، ارزش ها و هنجارهای دینی و معنوی به طور عام و ارزش ها و شعائر اسلامی به طور خاص رو به افزایش است. در پاسخ به چرایی این روند معکوس باید از دو عامل که نقش تعیین کننده دارند، نام برد که در کشورهای دیگر یا وجود ندارد و یا این که در حد ایران نیست.

۱- سوء استفاده گسترده مقامات حکومتی از دین یا استفاده ابزاری از اسلام به گونه ای که اسلام نام مستعار و توجیه گر بی کفایتی، فساد، قوم و خویش بازی مقامات و سرکوب حکومتی شده است و این روند نامیمون باعث شده تا همان اتفاقی که در دوران حاکمیت کلیسا و روحانیت مسیحی در اروپا رخ داد با تغییراتی متناسب با زمان و مکان در میهن اسلامی ما مشاهده شود.

۲- در ایران به نام اسلام سبک خاصی از زندگی بر مردم تحمیل شده است. به گونه ای که اسلام رهایی بخش پیش از انقلاب جای خود را به اسلام تحمیلی- تکفیری داده است. به هر حال پیوند این دو عامل به ویژه توجیه دروغ، دورویی، ریا، سوء استفاده از امکانات بیت المال، ندانم کاری و بی لیاقتی به نام اسلام و تشیع و ولایت و روحانیت موجب فاصله گیری ها و رشد فزاینده هنجارهای غیراسلامی و بعضا ضد دینی و سست شدن پایه های ایمانی و اخلاقی جامعه شده است. فراموش نکنیم کلیسا در اروپا به دلیل ایجاد استبداد و تنگ نظری و فساد و تفتیش عقاید شکست خورد نه به دلیل تبلیغات یا فعالیت های تأثیرگذار ملحدان و مرتدها. به هر حال اگر قصد اصلاح و ارتقای جایگاه اسلام، تشیع، روحانیت مد نظر است، هیچ راهی جز روش سلف صالح یعنی دفاع قاطع روحانیت از حقوق فردی و جمعی مردم نیست. روحانیت با محکوم کردن روش های غیراخلاقی و غیرانسانی و غیراسلامی و اعتراض به بی کفایتی و ندانم کاری و فساد و با خروش علیه فقر و بیکاری و تورم و عقب ماندگی ملی است که می تواند جایگاه سابق خود را به دست آورد. ضمن این که باید توجه داشت که دیگر عصر تحمیل یک سبک و سلیقه خاص بر زندگی و رفتار مردم گذشته است. اگر روحانیت پرچم دار مبارزه با دروغ و ریا و سالوس شود، می تواند چون گذشته مورد وثوق و اطمینان مردم باشد و در نقش پشتیبان و تکیه گاه آنان بماند. البته می دانیم که اکثریت روحانیون مخالف وضعیت موجود هستند و آنان نیز هم چون ما و همه دلسوزان خیرخواه از این همه هدر دادن فرصت های تاریخی و امکانات ملی نگرانند ولی باید توجه داشت که به دلیل سوء استفاده عده ای معدود که اقدامات خود را به نام اسلام و تشیع و ولایت و روحانیت انجام می دهند، جامعه ما از همسایگان عقب مانده است و به همین دلیل اعتراض ها باید بیش از گذشته و جدی تر و صریح تر و بدون هیچ گونه ملاحظه ای باشد.

۷/۲۸/۱۳۸۹

واكسني كه تاريخ مصرف آن گذشته باشد!

واكسني كه از تاريخ مصرفش گذشته باشد!

. ادامه راه سبز(ارس): سيد علي خامنه اي رهبر(مع) انقلاب، طي سخنراني خود در سفر به شهر قم گفت: «فتنه‌ى سال 88 كشور را واكسينه كرد؛ مردم را بر ضد ميكروبهاى سياسى و اجتماعى‌اى كه ميتواند اثر بگذارد، مجهز كرد»


از سري كاريكاتورهاي "خانواده درگير"
مانا نيستاني

ايران در آزادي مطبوعات، رده 175 انتهايي را از بين 178 كشور به خود اختصاص داد!

ايران در آزادي مطبوعات، رده 175 انتهايي را از بين 178 كشور به خود اختصاص داد!

. ادامه راه سبز(ارس): بر اساس گزارش سال ۲۰۱۰ سازمان گزارشگران بدون مرز ايران از لحاظ میزان آزادی مطبوعات درميان كشورهاي جهان با سه پله سقوط نسبت به سال ۲۰۰۹، مقام ۱۷۵ این جدول را به خود اختصاص داده است.

در این رده‌بندی، ایران در میان ۱۷۸ کشور، در مقام ۱۷۵ و پیش از ترکمنستان، کره شمالی و اریتره قرار دارد.این در حالی است که در رده‌بندی سال ۲۰۰۹ ، ایران در میان ۱۷۵ کشور، در مقام ۱۷۲ قرار داشت. ایران در سال ۲۰۰۴ در میان ۱۶۷ کشور مقام ۱۵۸ را دارا بود و این در حالی است که جایگاه ایران در این جدول در سال ۲۰۰۵، به مقام ۱۶۴ در میان ۱۶۷ کشور تنزل پیدا کرد.

در این جدول که کشور فنلاند صدرنشین آن است، چهار کشور نهایی این فهرست، همانند سال گذشته به ترتیب ایران، کره شمالی، ترکمنستان و اریتره هستند که با توجه به مقیاس‌های اندازه‌گیری این سازمان تمامی آنها نسبت به سال گذشته وضعیت‌شان رو به وخامت گذاشته است.

بر اساس گزارش‌های سالانه این سازمان، وضعیت آزادی مطبوعات در ایران از سال ۲۰۰۲ تاکنون همواره تنزل پیدا کرده است. این تنزل در سال ۲۰۰۵، به طرز قابل توجهی مشهود است. در رده‌بندی‌های سالانه این سازمان، ایران تنها یک بار در سال ۲۰۰۲ در میان کشورهایی قرار داشت که دارای مشکلات قابل توجهی در زمینه آزادی مطبوعات بودند. از آن پس تاکنون ایران همواره در رده انتهایی این جدول قرار دارد و جزء کشورهایی است که در زمینه آزادی مطبوعات دارای «وضعیت بسیار حاد» هستند.

در پرونده حمله به کوی دانشگاه، باز هم جای شاکی و متهم عوض شد!

بيانيه شورای تهران دفتر تحکیم وحدت در رابطه با انحراف در پرونده كوي دانشگاه:
در پرونده حمله به کوی دانشگاه، باز هم جای شاکی و متهم عوض شد

. ادامه راه سبز(ارس): شورای تهران دفتر تحکیم وحدت با انتشار بیانیه‌ای نسبت به “تغییر جای شاکی و متهم و سناریوسازی علیه فعالین دانشجویی” هشدار داد.

این رکن زیرمجموعه بزرگترین تشکل دانشجویی کشور در بیانیه خود ضمن محکوم کردن بازداشت های اخیر دانشجویان دانشگاه تهران، نسبت به وضعیت سلامت اين دانشجویان و همچنین روند رسیدگی به پرونده حمله به کوی دانشگاه ابراز نگرانی کرده است.

اين تشكل در بيانيه خود آورده است: «بار دیگر عاملین این فاجعه در صدد برآمدند تا با هدف پاک کردن صورت مسئله و تبرئه خود از این جنایت هولناک، به وارونه نمودن واقعیات و تغییر جای شاکی و متهم دست زنند. برگزاری دادگاه های غیر علنی و پرابهام در پشت درهای بسته و احضار و بازداشت دانشجویان بی گناهی که اتهامشان دفاع از حریم دانشگاه و آزادی است، آن هم از طریق سازمان قضایی نیروهای مسلح حاصل افتتاحیه ی جدید پرونده ی کوی دانشگاه تهران است.»

به گزارش دانشجونیوز، متن این بیانیه به شرح زیر است:


با گذشت بیش از یک سال از فاجعه حمله به کوی دانشگاه تهران، این روزها شاهد بازگشایی پرونده متهمان این حادثه در قالب برگزاری دادگاه و احضار و بازداشت تنی چند از دانشجویان بوده ایم. همان طور که انتظار می رفت بار دیگر عاملین این فاجعه در صدد برآمدند تا با هدف پاک کردن صورت مسئله و تبرئه خود از این جنایت هولناک، به وارونه نمودن واقعیات و تغییر جای شاکی و متهم دست زنند. برگزاری دادگاه های غیر علنی و پرابهام در پشت درهای بسته و احضار و بازداشت دانشجویان بی گناهی که اتهامشان دفاع از حریم دانشگاه و آزادی است، آن هم از طریق سازمان قضایی نیروهای مسلح حاصل افتتاحیه ی جدید پرونده ی کوی دانشگاه تهران است.

در این راستا برخی دانشجویان از جمله نعیم آقایی، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه تهران، ایوب نعمتی، دبیر سابق شورای صنفی دانشگاه تهران، حبیب فرحزادی، سجاد شریفی و کاوه اکبری و برخی دیگر در این مدت بازداشت شدند و همچنان از وضعیت آنان خبری در دست نیست. همچنین جمع کثیر دیگری از دانشجویان نیز پیش از این در جریان همین پرونده بازداشت شدند و با قرارهای وثیقه سنگین از زندان آزاد شدند. اخباری که این روزها جسته و گریخته از وضعیت چند دانشجوی زندانی به گوش می رسد، بر دامنه نگرانی ها از سرنوشت این پرونده به شدت دامن زده است. متاسفانه روند رسیدگی به این پرونده می رود تا بار دیگر خاطره تلخ دادگاه رسیدگی به حمله به کوی در سال ١٣٧۸ زنده کند. در حالی که فرماندهان و آمران و عاملین این فاجعه در دادگاه تبرئه می شوند، جمع زیادی از دانشجویان بیگناه به جرم ناکرده سال ها در زندان شرایط سخت را سپری کنند.

در سکوت خبری، مجریان حمله ی هولناک به کوی دانشگاه و همدستان آنان به طراحی صحنه ی رفع و رجوع آن حادثه در قالب فشار و بازداشت و سناریو سازی علیه دانشجویان نشسته اند تا در پس ایجاد فضای ترس ناشی از برگزاری دادگاه های نظامی برای دانشجویان و سپردن آنان به دست ماموران امنیتی، از این پرونده و پاسخگویی در مقابل اعمالشان خلاصی یابند. در کنار تمام سناریوسازی هایی که این روزها در حال انجام است، فیلمی که چندی پیش از حمله به کوی دانشگاه تهران منتشر شد، خود به روشنی گویای بسیاری از مسایل بود و مجرمان و قانون شکنان این فاجعه و اعمال و رفتارشان را با دانشجویان به خوبی نشان می داد. اما متاسفانه این سرنخ های واضح و آشکار رها شده و رسیدگی به پرونده به بازداشت و استنطاق از فعالین دانشجویی محدود شده است.

هنوز داغ فاجعه ی دردناک حمله به کوی دانشگاه تهران در ١۸ تیر ١٣٧۸ پاک نشده و آن پرونده به سرانجامی عادلانه نرسیده، اقتدارگرایان به دنبال از سر باز کردن جنایت بعدی پس از انتخابات ٢٢ خرداد هستند. بازداشت دانشجویان بی پناه کوی دانشگاه تهران در روزهای اخیر به بازداشت خانواده ی یکی از قربانیان حادثه تلخ ده سال گذشته گره خورده و این نشان از عمق حساسیت مسئله کوی دانشگاه و نشانگر حساسیت پیچیده این مجتمع و حملات چندین باره به آن طی سالیان گذشته دارد. چه آن که دانشگاه تهران و کوی دانشگاه از دیرباز به عنوان یکی از مراکز اصلی فعالیت های آزادی خواهانه دانشجویان و جنبش دانشجویی بوه است.

بر همین اساس شاهد هستیم که در کنار رسیدگی معوج و مبهم به پرونده حمله به کوی دانشگاه تهران و متهم کردن دانشجویان در این زمینه، پس از حمله به کوی و بازداشت ها و جنایت های روزهای اولیه، دیری نپایید که مسئولان دست به ایجاد تغییر و تحولات گسترده در سطح کوی دانشگاه تهران زدند و با کاستن از تعداد دانشجویان حاضر در کوی و پخش کردن ساکنین در خوابگاه های بی کیفیت و دور از هم در سطح شهر به طراحی نظمی جدید در کوی دانشگاه پرداختند. در همین اثنا اخراج دانشجویان فعال و تاثیرگذار از محوطه ی کوی و بازداشت فعالین دانشجویی ساکن در کوی نیز در دستور کار قرار گرفته است.

شورای تهران دفتر تحکیم وحدت ضمن محکومیت بازداشت دانشجویان، نسبت به وضعیت و سلامت دانشجویان در بند و همچنین روند رسیدگی به پرونده حمله به کوی دانشگاه هشدار می دهد. چرا که اخبار رسیده در روزهای گذشته حکایت از آغاز انحراف در رسیدگی به این پرونده دارد. در چنین شرایطی لازم است که منادیان راه آزادی، رهبران جنبش اعتراضی، فعالین سیاسی و مدافعین حقوق بشری، اعتراض خود را در این زمینه اعلام و صدای حق طلبی و مظلومیت دانشجویان را به گوش دیگران برسانند.

شورای تهران دفتر تحکیم وحدت
٢۸ مهرماه ١٣۸٩

خانواده‌های زندانیان سیاسی خطاب به مراجع قم: از رهبری استفسار کنید راز غربت اسلام و مسلمانی را

نامه سرگشاده خانواده‌های زندانیان سیاسی به مراجع تقلید:
از رهبری استفسار کنید راز غربت اسلام و مسلمانی را

. ادامه راه سبز(ارس): جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی نامه ای سرگشاده خطاب به علما و مراجع به مناسبت سفر سيد علي خامنه اي به قم منتشر کردند و در آن از مراجع قم خواستند تا از رهبری بپرسند: چرا باید در دستگاه قضای یک نظام اسلامی، دروغ بزرگی به اسم "فتنه" را برگردن رقیبان خویش بیاویزند تا چهره فتنه گران واقعی آشکار نشود.

در بخشی از این نامه که نسخه ای از ان در اختیار جرس قرار گرفته ،آمده است: به یاد داشته باشید که ما با همین نامه، در خانه های شمایان را کوفتیم و با شرم و عزت نفس مسلمانی خویش، گوشه ای از رنج و تعب شب و روزمان را با شما در میان گذاردیم. شما از جانب ما از رهبر کشور اسلامیمان بپرسید آیا هیچ حکمروا و فرمانروایی به این سهولت سرمایه اجتماعی خود را و بخش عمده ای از ملت و مردم خویش را از دست می دهد و به راحتی آنان را در سپاه دشمن تصور می کند؟

متن کامل این نامه به شرح زیر است:
به نام خدای مظلوم خدای عدالت

سلام ای بزرگانی که سال های سال سر به اقیانوس دین خدا فروبرده اید تا مگر به ذات زیبای آن دست یابید. شنیده ایم که شما قرار است این روزها، میزبان رهبر جمهوری اسلامی ایران باشید پس چه نیک است اگر در کنار هر سخنی که با ایشان به میان می آورید، به سوز دل ما نیز اشاره فرمایید. اگر فلسفه از آن جا، برمی کشد که «شک» پای پیش می نهد، چرا با شما این نگوییم که «رشد» نیز به شوکت «شرم» مبتنی است که تا مردمی با طعم «شرم» نیامیزند و با آن خو نکنند و از آن جا به حریم «حیا» پا نگذارند، به حقیقت حق و به شأن بلند «توبه» دست نخواهند یازید. ای بزرگان دینی، ما را که دست نامهربان دستگاه قضا، از همسران و فرزندانمان و پدران و مادرانمان جدا ساخته، چاره ای جز پناه بردن به همان وادی شرم و حیا نیست تا مگر بدین طریق شمایان را واسطه حقی کنیم که به جفا از ما دریغ شده است.

ای مراجع عالیقدر، اینک ما زنان مسلمان ستم دیده و بی پناه این سرزمینیم. همسران و مادران و خواهران و فرزندان مردان و زنانی که بی گناه به بند گران اسیرند. چگونه است که صدای تظلم خواهی ما شنیده نمی شود تا پرسشمان کنند شما را چه می شود که این سان آرام و قرار از کف داده و از این سو به آن سو و از این خانه به آن خانه در جستجوی گوشی شنوا می روید؟ امروز برای ما که درب خانه های زیادی را برای گشودن سفره دل و شِکوه از جور جباران زده ایم، تجسم آوارگی زهرای عزیز آن جا که برای اثبات حقانیت شویش به در خانه مهاجر و انصار می رفت و از آنان طلب همراهی می کرد، کاملا ملموس و قابل درک است.

و اینک بار دیگر شما پرچمداران تشیع علوی را مخاطب قرار می دهیم با امید تخلقتان به خوی و خصلت مولایمان علی (ع) که ما را به قدر همان زن یهودیِ مرزنشین حوزه حکومت علی (ع) به حساب آورید که جماعتی خدانشناس به جای خلخال، عزیزانشان، نورچشمان و چراغ خانه هاشان را به تاراج ستم برده اند. و ای کاش کسی پیدا می شد تا از اندوه شنیدن این خبر جانکاه بلکه از تماشای این ظلم آشکار، جان می باخت تا سایه سنگین ملامت امیرمؤمنان شامل حال او نشود.

ای مراجع عظام

ما امروز از هر کجای این نظام اسلامی، به شما پناه آورده ایم و قطعا فردای قیامت، با هر حقی که از ما ضایع شده با شما به احتجاج خواهیم پرداخت. این روزها که رهبر کشور اسلامیمان میهمان شماست از او بپرسید اگر علی (ع) که امروز کودتاگران به نام او بر سر قدرتند، با ما بود، با نویسنده یک نامه، با سخنران یک مجلس، با امضاکننده یک بیانیه، با یک وبلاگ نویس و دارنده یک سایت اینترنتی، با یک معترض با یک دختر یا پسر شرکت کننده در تظاهراتی آرام و با یک خیرخواه منتقد، آیا این می کرد که شما کردید؟ از ایشان بپرسید چرا باید در دستگاه قضای یک نظام اسلامی، دروغ بزرگی به اسم «فتنه» را برگردن رقیبان خویش بیاویزند تا چهره فتنه گران واقعی آشکار نشود. از رهبری بپرسید شما که به کرات از حضور چهل میلیونی مردم درانتخابات سال گذشته با افتخار یاد کرده اید چگونه همه صاحبان رأی های سبز و نقش ستادهای رقیب و تلاشگران خدوم فعال در آن ها را که همسران و فرزندان ما باشند، ندیده می گیرید؟

بپرسید که مگر می شود جمع کثیری از هنرمندان و اندیشمندان و متفکران و سیاست مداران و استادان و دانشجویان و مردم کوچه و بازار سراسر کشور همگی فتنه گر و عامل دشمن و سرسپرده اجنبی باشند؟ بپرسید که چرا باید اعتراض بدیهی و مدنی یک شهروند به حساب دشمنی او گذارده شود؟ این روزها مگر مردم فرانسه سراسر کشور خود را به اعتصابی باشکوه فرانخوانده اند و مگر همه دستگاه های اقتصادی و تولیدی و خدماتی فرانسه را برای دست یابی به حقوق شهروندی خود فلج نکرده اند؟ آیا دولت و مجلس و قوه قضائیه فرانسه این مردم معترض را فتنه گر و عامل اجنبی دانسته و سران آنان را به تنگنای تهمت و افترا درانداخته است و هم زمان بصیرت خود را به رخ جهانیان می کشند؟ آخر چرا باید به جای مداخله گران و کودتاگران حادثه های سال گذشته، همسران و فرزندان ما زندانی باشند؟

رهبران دینی ما

به یاد داشته باشید که ما با همین نامه، درب خانه های شمایان را کوفتیم و با شرم و عزت نفس مسلمانی خویش، گوشه ای از رنج و تعب شب و روزمان را با شما در میان گذاردیم. شما از جانب ما از رهبر کشور اسلامیمان بپرسید آیا هیچ حکمروا و فرمانروایی به این سهولت سرمایه اجتماعی خود را و بخش عمده ای از ملت و مردم خویش را از دست می دهد و به راحتی آنان را در سپاه دشمن تصور می کند؟

عزیزان بزرگوار

همه ما و شما در محضر خدای متعالیم. زمان با شتاب سپری می گردد و محکمه عدل الهی برای واشکافی چند و چون رفتار ما و شما به پا می شود. عزیزان دربندِ ما دیر یا زود دوران محکومیتشان را سپری کرده به زندگی عادی بازخواهندگشت اما به واقع در محکمه الهی پاسخ این سؤال که چرا ظلم را به چشم دیدید و سکوت کردید را چگونه خواهید داد و خاموشی امروز را که علامت رضا تعبیر می کنند، چگونه توجیه می کنید؟ وقایع این روزها در تاریخ ثبت و ضبط خواهد شد و آیندگان درباره ما و شما داوری خواهند کرد. امروز نیز نسل جوان تردید کرده در اصول و تعالیم اسلامی براثر رفتار ظالمانه قدرتمندان خشونت طلب پویشگرانه و گاه ناباورانه به شما و واکنش هایتان به همه مظالمی که بر مردم بی پناه ایران و خانواده های مظلوم زندانیان سیاسی و آسیب دیدگان پس از انتخابات رفته است، چشم دوخته اند. امروز روز امتحان است نه فقط برای ما بلکه برای همه عناصر تأثیرگذار، گروه های مرجع و برای شما بزرگواران خادم دین و پاسداران فقه جعفری و تعالیم نبوی و سیره علوی. ما از این فرصت برای رساندن پیاممان و انتقال مصائب و آلاممان به شما بهره می بریم و انتظارمان سکوت و بی تفاوتی و عدم اعتنا نیست.

نیک می دانید در مقایسه با مسئولینی که بر کوهی از رانت خواری و فتنه های رفتاری خانه ساخته اند، همسران و فرزندان و پدران و مادران ما مجاهدان پاک نهادِ راه خدایند. جرم آنان جز هیچ، هیچ نیست.

جرم عزیزان ما نقد مشفقانه است و اقدام به اصلاح اندیشه ها و رفتارهای انحرافی و تاوان این همه دلسوزی و خیرخواهی، بند و حبس و داغ و درفش بوده است. روندی که گویی تمامی ندارد و هر روز در ازای آزادی یک تن، چند تن به اسارت در می آیند و مکافات باور سبز و اندیشه روشنشان را می پردازند.

باری بزرگان دینی ما از رهبر کشور اسلامیمان استفسار کنید که آیا راز غربت اسلام و مسلمانی ما در این ملک سلمانی و دلیل عدم گرایش مردمان به اسلامی که ما ساخته و پرداخته ایم، جز فاصله آن با اسلام ناب محمدی(ص) و سیره علوی است؟ کاش آنان که مسئولیت هایی برای راهبری این ملت حق جوی به طریق سلم و سلامت و حق و حقیقت دارند، هرچه زودتر به خود آیند و جبران مافات کنند که همه ما آرزومند فردایی نیکوتر و خدایی تر برای جامعه خویشیم و صبح را نزدیک می دانیم.

جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی
سه شنبه بیست و هفتم مهرماه ۱۳۸۹
هم زمان با میلاد فرخنده ثامن الائمه علی بن موسی الرضا

توقف سوخت رسانی به هواپیماهای ایرانی در اروپا و پيامدهاي احتمالي آن

توقف سوخت رسانی به هواپیماهای ایرانی در اروپا و پيامدهاي آن
. ادامه راه سبز(ارس): گزارش های رسیده حکایت از آن دارد که فرودگاه های بیشتری در اروپا از سوخت رسانی به هواپیماهای ایران خودداری می کنند.

به گزارش آفتاب، هم اکنون فرودگاه های هامبورگ و فرانکفورت آلمان، استکلهم سوئد، آمستردام هلند و لندن از سوخت رسانی به هواپیماهای ایران خودداری می کنند و این هواپیماها برای تأمین بنزین خود مجبور هستند به دیگر فرودگاه های اروپایی پرواز کنند؛ این فرودگاه ها در اتریش (وین) و آلمان (کلن) قرار دارند.
همچنین تا یکی دو ماه آینده قراردادهای ۶۶ ساله سوخت رسانی شرکت های هواپیمایی ایران با فرودگاه های آلمان و اتریش نیز به پایان می رسد. پیش بینی می شود این قراردادها تمدید نشوند که در این صورت معلوم نیست هواپیماهای ایرانی برای سوخت رسانی به کدام فرودگاه ها باید بروند.

البته فرودگاه استانبول یکی از گزینه های جایگزین احتمالی است که فشارهای آمریکا -همانطور که صادرات بنزین آنکارا به ایران را متوقف کرد- می تواند سوخت رسانی به هواپیماهای ایرانی را نیز منع کند.

دلیل این موضوع نیز تحریم های یکجانبه آمریکا درباره منع فروش بنزین به ایران است. اخیرا نیز آمریکا از چهارشرکت بزرگ نفتی غرب یعنی توتال فرانسه، انی ایتالیا، شل (انگلیسی هلندی) و استات اویل نروژ نیز تعهد گرفت که به فروش فراورده های نفتی خود به ایران پایان دهند.

پیامدهای استمرار این وضعیت در صنعت هوایی ایران

اقدام هواپیماهای ایران در پرواز به فرودگاه سوم برای سوخت گیری باعث شده که این پروازها برای شرکت های هواپیمایی ایران پرهزینه شوند و ادامه چنین رویه ای قطعا بر بهای بلیط و افزایش استهلاک هواپیما و قطعات آن تاثیر منفی خواهد داشت.

از سوی دیگر هم اکنون دو شرکت ایرانی ایران ایر (دولتی) و ماهان (خصوصی) به اروپای غربی پرواز دارند. هر دو شرکت برای در اختیار گرفتن امتیاز برقراری پرواز به فرودگاه های مهم اروپای غربی قطعا تلاش های بسیاری را انجام داده اند. برقراری پرواز به یک فرودگاه تنها به پرواز و فرود یک هواپیما میان دو فرودگاه منتهی نمی شود بلکه در عقبه خود نیازمند هماهنگی ها، اخذ مجوزها و اقدامات لجستیکی بسیاری است.

همچنین پس از برقراری یک خط پروازی زمان زیادی لازم است تا ضمن جذب مسافر این خط، فعال، سوده و قابلیت ادامه حیات داشته باشد به ویژه در اروپای غربی که رقابت های زیادی برای پرواز به سمت خاورمیانه و ایران وجود دارد .

حال به دلیل توقف سوخت رسانی پیش بینی می شود این خطوط پروازی با کاهش مسافر یا لغو کامل روبه رو شوند که در این صورت راه اندازی دوباره این خط های پروازی مستلزم از سرگیری تمامی اقدامات پیش نیاز راه اندازی خط هوایی و سودده کردن آن از نقطه صفر است.

در میان همسایگان ایران، سه شرکت مهم هوایی، در زمینه ارائه خدمات حمل و نقل مسافر نقشی فراملی دارند و برای جابه جایی مردم دیگر کشورها نیز برنامه ریزی و فعالیت می کنند. این سه، شرکت های هواپیمایی قطر، امارات و ترکیه هستند.
این شرکت ها هم اکنون نیز از ایران به مقاصد اروپایی مسافران را منتقل می کنند که در صورت ادامه وضع موجود، شرایط رقابت شرکت های ایرانی با همتایان خارجی خود سخت تر خواهد شد .
می توان پیش بینی کرد که این سه شرکت بزرگ هواپیمایی که در زمینه ارائه خدمات در دنیا صاحب رتبه هستند از هم اکنون برای مسافران اروپایی دو شرکت هواپیمایی ایرانی برنامه ریزی می کنند تا سهم آنان را از آن خود کنند.

در همین زمینه باید گفت دو عامل مهم به شرکت های داخلی اجازه رقابت با شرکت های خارجی برای پروازهای مقصد اروپا را می دهد. اول بهای بلیط است. معمولا در بسیاری از مسیرها، بهای بلیط شرکت های ایرانی برای مقاصد اروپایی در مقایسه با شرکت هایی خارجی حدود یکصد هزار تومان کمتر است.

همین عامل باعث تشویق مسافران به استفاده از شرکت های ایرانی است.

عامل دوم زمان است. یعنی با استفاده از شرکت های ایرانی، زمان پرواز به مقاصد اروپایی کمتر از استفاده از شرکت های خارجی است زیرا سه شرکت خارجی فعال در این زمینه یعنی هواپیمایی های امارات ، قطر و ترکیه مجبورند برای ترانزیت در فرودگاه های دبی ، دوحه و استانبول توقف کنند.

عملا با توقف سوخت رسانی به هواپیماهای ایرانی و اجبار سفر به فرودگاه دیگر برای سوخت رسانی، هزینه های بیشتری به شرکت های ایرانی تحمیل می شود که آنها نیز چاره ای جز افزایش بها نخواهند داشت که در نتیجه فاصله قیمت بلیط شرکت های ایرانی و خارجی کمتر می شود و مزیت نخست از بین می رود .

همچنین به دلیل لزوم توقف در فرودگاه سوم برای سوخت رسانی، زمان مسافرت های هوایی میان تهران و مقاصد اروپایی افزایش می یابد مثلا پرواز تهران – لندن با توقف در وین از شش ساعت به ۹ ساعت افزایش می یابد با این وضعیت مزیت دوم هم کمرنگ می شود.

این عوامل به مرور زمان، ضمن کاهش مسافران این خط های پروازی می تواند سوددهی آنها را زیرسوال ببرد و پس از مدتی احتمال تعطیلی این خط های پروازی نیز وارد است.

همچنین فرودگاه ها برای پذیرش پرواز شرکت های مختلف دارای ظرفیت معینی هستند و در این میان، فرودگاه های شهرهای مهم مانند هیثرو لندن، فرانکفورت، برلین ، استکلهم ، توکیو و پاریس این موضوع بیشتر قابل لمس است و داشتن خط پروازی به هر کدام از این فرودگاه ها یک امتیاز مهم تلقی می شود که اگر از دست برود ، کسب مجددش بسیار دشوار است.

اینکه ایران در فرودگاه مهمی مانند هیثرو لندن پرواز دارد نشانه اهمیت یک کشور و خط هوایی آن است.

حال در صورتی که شرکت های ایرانی به دلیل مشکلات پیش آمده اقدام به لغو پروازهای خود کنند و امتیاز خود را در فرودگاه های مهم اروپایی از دست دهند، قطعا در آینده نخواهند توانست این امتیازها را دوباره به دست بیاورند و به سمت برقراری خط پروازی در فرودگاه های دست چندم اروپایی (از لحاظ تردد )خواهند رفت.

در حال حاضر در ایران ، شرکت های هوایی ، به دلیل سودده نبودن برخی پروازهای داخلی ، ازسودهی پروازهای خارجی برای جبران ضرر پروازهای داخلی و برقراری توازن مالی در این زمینه استفاده می کنند.

در صورت کاهش یا توقف پروازهای شرکت های ایرانی به اروپا، قطعا روند فعالیت های این شرکت ها در داخل ایران نیز با مشکل مواجه خواهد شد و این توازن به هم خواهد خورد لذا می توان پیش بینی کرد شرکت های هواپیمایی داخلی برای جبران ضررهای ناشی از حذف پروازهای خارجی، درخواست افزایش بهای بلیط داخلی را ارائه کنند.

همچنین بخش مهمی از پروازهای خارجی شرکت های ایرانی جزئی از خط های پروازی بزرگتری میان مسیرهای شرق و غرب عالم هستند و فرودگاه تهران نقش فرودگاه ترانزیتی را ایفا می کند.
به عنوان مثال پرواز تهران – بیرمنگام (انگلیس) خود جزئی از خط بزرگتر دهلی نو – تهران - بیرمنگام است که در صورت ایجاد مشکل در خط تهران – بیرمنگام، خط دهلی – تهران نیز با مشکل کمبود مسافر مواجه خواهد شد.
به عبارت دیگر ، حذف پروازها به اروپا یا کمرنگ شدن این پروازها ، تنها مسیر ایران – غرب را تحت الشعاع قرار نمی دهد بلکه بر پروازهای شرق نیز تأثیر می گذارد و حتی می تواند به بهای حذف برخی خطوط پروازی در مسیر ایران – شرق نیز شود.

بنابراین به طور خلاصه می توان گفت که استمرار و گسترش معضل سوخت گیری هواپیماهای ایرانی ، تنها به مساله بنزین محدود نمی شود و می تواند “از دست دادن امتیاز پرواز به فرودگاه های مهم اروپایی” ، “واگذاری بازار به رقبای آسیایی” ، “تضعیف خطوط پرواز تزانزیتی آسیا-اروپا” و “افزایش قیمت بلیط پروازهای داخلی” منجر شود.

از این رو ، بکارگیری تدابیری برای جلوگیری از این وضعیت که صنعت هوایی ایران را با “زنجیره ای از مشکلات” مواجه می سازد ، بایستی جزو اولویت های اصلی مسوولان مربوطه باشد.

دوازدهمين شماره روزنامه کلـــمــــه» جمعيت بيكاران كشور به 5 ميليون نفر ميرسد

روزنامه کلـــمــــه پيش شماره دوازدهم؛
سايت سيد محمد خاتمي هم فيلتر شد

. ادامه راه سبز(ارس): دوازدهمين شماره روزنامه كلمه در تاريخ چهارشنبه 28 مهرماه 89 جهت چاپ و تكثير بر روي پيشخوان سايت كلمه قرار گرفت و اكنون همت من و شما براي رساندن حتي يك نسخه از آن به دست مشتاقان را طلب ميكند. دانستن حق مردم است:

براي دریافت فايل pdf روي تصوير زير كليك كنيد
پی دی اف (180 کیلو بایت)

لينك كمكي دانلود مستقيم pdf: "اينجا"
لينك دانلود مستقيم فايل تصويري jpg: "اينجا" حجم 740 كيلوبايت

۷/۲۷/۱۳۸۹

شبكه تلويزيوني رسا» برنامه‌هاي سه شنبه 27 مهرماه 1389

شبكه تلويزيوني سبز رسا:
برنامه‌هاي سه شنبه 27 مهرماه 1389

. ادامه راه سبز(ارس): برنامه هاي شامل بخش هاي؛ اخبار، تفسیر روز رسا: آمار بيكاري افزايش يافته، گزارش ویژه رسا: فرافكني دولت در رابطه با اجراي طرح تحول اقتصادي، و مصاحبه اختصاصي رسا با همسر دکتر علی شکوری راد:

«اخبار رسا؛ بخش اول - قسمت 1: ۲۷ مهر ۱۳۸۹»


«اخبار رسا؛ بخش اول - قسمت 2: ۲۷ مهر ۱۳۸۹»


«گزارش ویژه رسا: ۲۷ مهر ۱۳۸۹»
فرافکنی دولتمردان در مورد واکنش های احتمالی مردم در اجرای قانون هدفمند کردن به عنوان فتنه اقتصادی و اینکه افراد یا ستادی برای انجام این فتنه در حال اقدام هستند و دولت با آنها برخورد خواهد کرد


«تفسیر روز رسا: ۲۷ مهر ۱۳۸۹»
بر پایه گزارش مرکز آمار ایران و بر خلاف گفته های مسئولان دولتی در سال 88 بر تعداد بیکاران و نرخ بیکاری افزوده شده است.


«اخبار رسا؛ بخش دوم: ۲۷ مهر ۱۳۸۹»


«مصاحبه رسا با همسر دکتر علی شکوری راد: ۲۷ مهر ۱۳۸۹»

متن سخنرانی سيد محمد خاتمي ارسال شده به اجلاس بین فرهنگی سارایوو

متن سخنرانی سيد محمد خاتمي ارسال شده به اجلاس بین فرهنگی سارایوو
H.E. President Mohammad Khatami's Address to Sarajevo Inter Cultural Conference
. ادامه راه سبز(ارس): به گزارش سايت رسمي اطلاع رساني سيد محمد خاتمي، رييس جمهور سابق كشورمان طي پيامي متن سخنراني خود را براي اجلاس بین‌فرهنگی سارایوو، بوسنی و هرزگوین که از ۲۷ تا ۳۰ مهرماه ۱۳۸۹ (۱۹ تا ۲۲ اکتبر ۲۰۱۰) برگزار می‌شود را براي برگزاركنندگان اين اجلاس ارسال نموند.

ايشان با بیان اینکه "توسل غرور‌آمیز به زور برای حل مسائل بین‌المللی که با دامن زدن به سوء‌تفاهم‌های تاریخی میان تمدن‌ها، ملت‌ها و دین‌ها همراه است، نتیجه‌ای جز گسترش افراط‌گرایی و افزایش ناامنی نداشته است"، گفت: «اگر خیرخواهان صلاح‌اندیش و صلح‌جو تلاش و همت خود را بر نهادینه کردن گفت‌و گو و جایگزینی خصومت و ستیزه‌جویی با تفاهم استوار سازند دست‌آورد ارزشمندی برای نسل آتی به ارمغان آورده‌اند.»

در بخشي ديگري از اين پيام آمده است: «با نَفَس حیات بخش آزادی است که امکان انتخاب ایمان و معنویت فراهم می شود و چنانکه در قرآن کریم می خوانیم، پیامبر آمده است تا زنجیرهای اسارت و قید و بندهای زمین گیرکننده از از دوش جان آدمی بر گیرد و آنان را به وادی ایمان و آزادی و عدالت فراخواند.با چنین فهم و تفسیری از آزادی است که می توان از کرامت و فضیلت انسان هم در برابر استیلای سیاسی دولتها و هم در برابر هجوم بادهای مسموم نومیدی و سرگشتگی دفاع کرد و سیر تاریخ را به سوی آزادی دانست. باری تاریخ انسان تاریخ آزادی است و چون چنین است انسان آزاد از قیدهای تحمیلی استعمار و استعباد اجتماعی و نیز آزاد از زنجیره غرائز تلطیف نشده حیوانی (چون خشونت و درنده خویی) طبق سرشت انسانی خود جانب عدالت را خواهد گرفت و تاریخ انسان، تاریخ شکوهمندی حق و فضیلت یافتن عدالت خواهد بود »

بنا به اين گزارش، متن كامل سخنان رياست موسسه بين المللي گفتگوي فرهنگها و تمدنها به شرح زير ميباشد:
سارایوو، بوسنی و هرزگوین
27 تا 30 مهرماه 1389
19 تا 22 اکتبر 2010
بنیاد فرهنگی عبدالعزیز بابطین کویت و دانشگاه ملی سارایوو
Sarajevo, Bosnia & Herzegovina
19 - 22 Oct 2010
Foundation of Abdulaziz Saud Al-Babtin (Kuwait) & Sarajevo University

بسم الله الرحمن الرحیم

فرهنگ های متعدد و متنوع که ناشی از هویت و آگاهی و خودآگاهی جمعی اقوام است با تمدن های متفاوت مناسبت دارد. هویت وقتی از نظر شیوه زندگی اجتماعی و تنظیم مناسبت های اقتصادی و سیاسی و ساختار معماری و هنر و صنعت و علم مورد ملاحظه قرار گیرد، تمدن نامیده می شود و هنگامی که آگاهی و خودآگاهی های جمعی و باورها و سنت های زندگی در نظر گرفته شود فرهنگ نام دارد.

و پرسش این است که نسبت میان فرهنگ های متعدد (بخصوص در جهان به هم پیوسته امروز) چیست؟

تعارض و تضاد و جنگ یا تلایم و همزیستی و گفت و گو؟

آنچه در واقعیت تاریخ می بینیم بیشتر جنگ و ستیز است، اعم از جنگهایی که به نام دین و آیین رخ داده و جنگهایی که جنبه سیاسی داشته است. گرچه اگر به دقت بنگریم ریشه جنگ را باید در انحصارطلبی، قدرت جویی و افزون خواهی انسان بدانیم به عبارت دیگر جنگها عمدتا سیاسی است و بر سر قدرت و اقتصادی و بر سر منافع و حتی حین جنگ ها، شاهد تبادل و بده بستان های بسیار سودمند میان تمدن ها و فرهنگ ها بوده ایم.

در چند قرن گذشته پیشرفت های شگفت انگیزی در همه عرصه های علمی، فنی، اجتماعی و اقتصادی بخصوص در بعضی از کشورها نصیب انسانها شده است، اما مصیبت های انسان نیز به اندازه پیشرفت های او بزرگ و البته دهشت انگیز بوده است.

انسان در این مدت بیش از همیشه طعم تلخ نابرابری را چشیده است. هنوز آثار وحشتناک دو جنگ ویرانگر جهانی از میان نرفته است و جنگهای منطقه ای زیانی کمتر از جنگهای جهانی به بار نیاورده است و کام شرق و غرب عالم از جنگ سرد در چند دهه هنوز تلخ است.

اگر غرب را در نظر بگیریم علاوه بر زیانهای ناشی از غلبه وضعیت ستیز، دچار گرفتاریهای بزرگی است، نظیر غیبت معنویت از عرصه ذهن و زندگی و جایگزین شدن آن با سود و منفعت مادی (Utility) و فرو کاسته شدن وجود انسان - که می بایست جانشین خدا در زمین باشد و مسجود فرشتگان - به موجودی که بیشتر اسیر سوائق نفسانی و هوی و هوس های مادی است. همچنین نمی توان پدیده ویرانگر سستی بنیادهای خانواده و تخریب محیط زیست را از نظر دور داشت.

وضعیت در جهانی که قربانی توسعه طلبی و استعمار قدرتهای بزرگ شده است اسف بارتر است. بسیاری از مردم این بخش از جهان دچار فقر فزاینده، بی سوادی، بیماری و بدتر از همه تحقیرشدگی هستند و بخش مهمی از آنها گرفتار حکومت هایی هستند که حتی زحمت تظاهر به مردمی بودن و پیروی از موازین مردم سالاری را به خود نمی دهند و چون از پشتیبانی ملتهای خود محروم اند برای بقاء به قدرتهای موجود خارجی وابسته می شوند و مشکل را مضاعف می کنند.

بروز جلوه های وحشتناک «تروریسم» در روزگار ما نیز فاجعه ای سهمگین است. تروریسم پدیده ای است زشت که از سویی امنیت را در شرق و غرب عالم به خطر می اندازد و از سوی دیگر عدم توجه به عدالت و آزادی و حاکمیت سامان (سیستم) های بین المللی که بیشتر بر مدار منافع قدرتهای بزرگ می چرخد و توسل غرور آمیز به زور برای حل مسائل بین المللی که با دامن زدن به سوء تفاهم های تاریخی میان تمدن ها، ملت ها و دین ها همراه است، نتیجه ای جز گسترش افراط گرایی و افزایش ناامنی نداشته است.

این تصویر دهشت زا از وضعیت گذشته و حال بشر، اما به هیچ وجه نمی تواند و نباید خیرخواهان را نسبت به آینده بهتر نومید کند. جا دارد که در آغاز هزاره سوم میلادی با تأمل در گذشته بشر و نگاه به آینده او زمان حال را به فرصتی تبدیل کنیم که با بهره گیری از آن بتوان شالوده زندگی مطمئن را بنا نهاد و به گونه ای از زندگی رسید که در آن انسان - همه انسانها- در همه جا برخوردار از حرمت و امنیت و آزادی باشد و نا امنی موجود در شرق و غرب عالم به سوی امنیت و اطمینان خاطر بیشتر میل کند. امری که نظریه و پیشنهاد «گفت و گوی تمدن ها و فرهنگ ها» در صدد آن بوده است. به ویژه در این جهت، پیروان ادیان بزرگی که پیام آور محبت و عدالت و عرفان و اخلاق برای بشریت بوده اند رسالتی سنگین تر دارند.

به رغم وضعیت ناگواری که در طول تاریخ بر بشر حاکم بوده است با تأمل می توان دریافت که سیر تاریخ به سوی آزادی و رهایی انسان و عدالت برای او در حرکت بوده است و همین امر،‌ پشتوانه محکم برای گفت و گو است.

داوری درباره تاریخ در گرو داوری ما درباره وجود آدمی است که مدار و محور تاریخ است. در روایتی از پیامبر عظیم الشأن اسلام آمده است که بنی آدم اعضای یک پیکرند و سعدی شاعر بلندپایه ایرانی این معنا را به زیبایی هر چه تمام تر بیان کرده است که

بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی

این انسان در دسترس زیست شناس و روان شناس نیست. برای شناخت این انسان باید نگاهی متفکرانه، فیلسوفانه و عارفانه داشت.

آدمی از آنجا که به دست خداوند و صورت او آفریده شده است و پروردگار از روح خویش در او دمیده است، یک حقیقت بیش نیست و تاریخ او بیش از یک تاریخ نمی تواند باشد. دست خداوند به او تاریخ و اختیار و قدرت انتخاب بخشیده است و صورت خداوند به او فرهنگ معنویت و روح پروردگار به او زندگی و جنبش. وحدت بشر و یگانگی تاریخ انسانی علاوه بر مبداء می تواند وحدت غایت و نهایت نیز داشته باشد و غایت تاریخ چیزی جز فرهنگ معنوی و شرط لازم آن یعنی آزادی واقعی بشر نیست.

انسان چه در چنبر ادوار همیشه تکرار شونده هستی گرفتار باشد و چه در آنات و ایام زمان تاریخی، تاریخ را چه تاریخ پیش ببرد چه سوائق نفسانی و چه شیوه تولید و چه ابر مرد قهرمان، یک نکته مسلم است که فقط با اکسیر ایمان می توان از سلطه ضرورت تاریخی به فراخنای آزادی و رهایی فراز آمد. همچنانکه با نَفَس حیات بخش آزادی است که امکان انتخاب ایمان و معنویت فراهم می شود و چنانکه در قرآن کریم می خوانیم، پیامبر آمده است تا زنجیرهای اسارت و قید و بندهای زمین گیرکننده از از دوش جان آدمی بر گیرد و آنان را به وادی ایمان و آزادی و عدالت فراخواند.

با چنین فهم و تفسیری از آزادی است که می توان از کرامت و فضیلت انسان هم در برابر استیلای سیاسی دولتها و هم در برابر هجوم بادهای مسموم نومیدی و سرگشتگی دفاع کرد و سیر تاریخ را به سوی آزادی دانست. باری تاریخ انسان تاریخ آزادی است و چون چنین است انسان آزاد از قیدهای تحمیلی استعمار و استعباد اجتماعی و نیز آزاد از زنجیره غرائز تلطیف نشده حیوانی (چون خشونت و درنده خویی) طبق سرشت انسانی خود جانب عدالت را خواهد گرفت و تاریخ انسان، تاریخ شکوهمندی حق و فضیلت یافتن عدالت خواهد بود.

این سخن را می توان بیان دیگری از نظریه مسیانیسم (Messianism) در مسیحیت و مهدویت در اسلام دانست و همین نکته مهم، پیوند استوار و وحدت مضمون دو دین بزرگ الهی را نشان می دهد.

با چنین دید و تصویری از جهان و انسان است که می توان به اهمیت و جایگاه ممتاز گفت و گو در روزگار ما پی برد؛ امری که می تواند ظرفیتی جدید برای زندگی امن و مطمئن انسان در جهان دلهره آفرین کنونی به وجود آورد و علی رغم اختلاف های فراوان فرهنگ ها و تمدن ها، اشتراک ها را در تاریخ و فلسفه بیابد و افقهای معنایی مشترک خلق کند. یعنی در عین تفاوت ها، با هم بودن، با هم ماندن و با هم شدن معنایی عملی پیدا کند و نظریه گفت و گوی تمدن ها و فرهنگ ها نیز روشن کننده چنین افقی به روی انسان تشنه رهایی و آزادی و همزیستی است.

اگر خیرخواهان صلاح اندیش و صلح جو تلاش و همت خود را بر نهادینه کردن گفت و گو و جایگزینی خصومت و ستیزه جویی با تفاهم استوار سازند دست آورد ارزشمندی برای نسل آتی به ارمغان آورده اند.

در موقعیت کنونی جهان،‌ سیاستهای یک جانبه گرا و اعمال معیارهای دوگانه و غیرعادلانه در برخورد با مسائل جهانی و اعمال زور در حل آنها حاصلی جز سوء تفاهم و خشونت و ناامنی نخواهد داشت و باید در برابر آن که منجر به افراط گرایی و خشونت شده و می شود ایستاد.

همه دینهای بزرگ بخصوص اسلام و مسیحیت و رهبران روشن بین آنها می توانند با تفکیک وجه تاریخی ادیان خود از محتوای آنها و تکیه بر حقایق مشترک، پیشتاز حرکت به سوی تفاهم و چاره اندیشی برای حل مشکلات مشترک بشری باشند و برای رسیدن به هدفهای والای مشترکی که حقیقت یگانه دینهای الهی داشته اند، حرکت به سوی جهانی را آغاز کنند که در عین تنوع و احترام به تفاوت در فرهنگ ها و آداب و مناسک، برخوردار از روح معنویت عرفان، آزادی و پیشرفت و عدالت باشد و گام آغازین و بسیار مهم در این راه عبارت است از گفت و گوی به دور از تعصب و پیش داوری بر سر حقایقی که در پی آزادی و رستگاری بشر اند.

سید محمد خاتمی
مهرماه 1389