۱۲/۱۰/۱۳۸۹

میرحسین و کروبی همراه با همسرانشان بازداشت و به زندان حشمتیه منتقل شده اند

یاد باد آن روزگاران:
نماهنگ برخیــــــــز! ای ز شــــــور شجـــاعانه لبریـــــــز…

ادامه راه سبز(ارس): مرد دوران سختی به پاخیز! ایران در انتظار همت توست.... ياحسين ، ميرحسين - يامهدي ، شيخ‌مهدي. شما در تاریخ ایران به نيكي جاودانه شده ايد … ما همه هنوز چشم به راه همت شماييم دليران روزهای سختی و مقاومت و ایثار … برای سلامتی و آزادیان دعا میکنيم و یقیین داريم که خدای ما از سید علی بسیار بسیار بزرگتر است … روز زوال کفر نزدیک است. درود بر شما و تمامی یاران سبز جنبش سبز ایران آزاد.



جهت دانلود بر روي تصوير كليك كنيد

میرحسین و کروبی بازداشت و به زندان حشمتیه منتقل شده اند

میرحسین موسوی و مهدی کروبی، به همراه همسران خود زهرا رهنورد و فاطمه کروبی، دستگیر شده و به زندان حشمتیه تهران منتقل شده‌اند.

طبق آخرین اطلاعات رسیده از منابع موثق به کلمه، بازداشت و انتقال آنها به زندان قطعی است اما زمان دقیق انتقال آنها همچنان مبهم است.

پیش از این و در دو هفته گذشته، مقامات کشور در مورد محدودیتها و نحوه‌ی حصر همراهان جنبش سبز سکوت اختیار کرده بودند. این مساله به مبهم شدن فضا و گمانه‌زنی‌ها دامن زده بود. دختران میرحسین نیز بارها با مراجعه به کوچه اختر، با پاسخ‌های مبهم و متناقض روبه‌رو شده بودند، و امکان هیچ‌گونه تماسی نیز برای ارتباط با پدر و مادرشان فراهم نشده بود. همچنین چراغ‌های خانه نیز در این چند روز خاموش بوده است. به نظر می رسد عدم اجازه تماس با خانواده‌ی موسوی و کروبی برای مطلع نشدن آنها از مکان موسوی و کروبی بوده است. این بی‌خبری و نیز مسئولیت‌ناپذیری مقامات در پاسخگویی، به برخی اخبار در روزهای گذشته دامن زده بود.

از سوی دیگر، سحام نیوز سایت نزدیک به مهدی کروبی نیز اظهارات یکی از همسایگان مهدی کروبی را نقل کرده بود که می‌گفت: نیمه شب پنج شنبه شاهد حضور هشت ماشین ون نیروهای امنیتی در مقابل ساختمان و ورودی پارکینگ منزل آقای کروبی بوده و پس از دقایقی همگی به همراه یک ماشین که از داخل پارکینگ درآمده محل را ترک کرده‌اند.

در این حال امروز و پس از اظهارات متناقض و مبهم دادستان کل کشور در مورد حصر و اعمال محدودیت بر آقایان موسوی و کروبی و همسرانشان، آنچه مشخص شده، این است است که: نخست‌وزیر هشت سال دفاع مقدس و رییس دو دوره مجلس شورای اسلامی به همراه همسرانشان و به دستور مقامات عالی کشور بازداشت و به زندان حشمتیه تهران منتقل شده اند.

خانواده کروبی: رفتار حکومت با موسوی و کروبی، گروگانگیری و آدم‌ربایی حکومتی است

سحام نیوز در گزارشی، به تکذیب خبر بازداشت موسوی و کروبی از سوی رسانه‌های وابسته به دولت واکنش نشان داد و نوشت:

در پی انتشار خبری به نقل از یک مقام قضایی با عنوان “خبر بازداشت موسوی و کروبی صحت ندارد” توسط خبرگزاری فارس؛ سایت سحام نیوز در مصاحبه با خانواده مهدی کروبی موضوع را پیگیری نمود.

خانواده مهدی کروبی ضمن کذب محض خواندن این خبر به سحام گفتند: ما در ابتدا تمایل به باز کردن تمامی ابعاد یورش ماموران نبوده اما از آنجا که عقلانیت در سخنان دادستان و دیگر مقامات دیده نمی شود بخشی از اعمال غیر قانونی که ساواکی ها هرگز به آن مبادرت نمی کرد را بازگو کرده و شرح کامل ماوقع و برخورد شجاعانه و مثال زدنی خانم کروبی را بزودی منتشر خواهیم کرد.

متاسفانه انتشار این خبرهای کذب با هدف توجیه رفتار غیر قانونی و اسلامی و اخلاقی با مهدی کروبی و میرحسین موسوی و همسرانشان صورت می گیرد. تمامی شواهد حاضر دال بر عدم حضور مهدی کروبی و فاطمه کروبی در منزل است. صبح امروز یکی از عروسان آقای کروبی به منزل مراجعه که متاسفانه حتی کسی برای پاسخگویی جلوی درب منزل نیز حاضر نگردید.

یکی از فرزندان آقای کروبی همچنین با تشریح روز حادثه، ابعاد وسیعتری را بازگو کردند. ایشان افزودند: در روز آغاز حصر، ماموران اطلاعات طی تماسی تلفنی با علی کروبی از وی می خواهند به منزل پدر مراجعه نماید. در همین راستا علی سریعا به منزل پدر و بی اطلاع از حیله و نیرنگ ماموران اطلاعاتی مراجعه و دستگیر می گردد. یکی از عروس های اقای کروبی شاهد جمع آوری کورکورانه و فله ای کلیه وسایل از جمله کتب (تنها حدود ۷۰۰ کتاب فقهی) و حتی داروها از منزل بوده است. به طوری که ایشان ذکر می کردند که “احساس کردم تنها مبل و یخچال منزل را نبردند!”

خانواده مهدی کروبی این رفتار حکومت را یک گروگانگیری و آدم ربایی حکومتی می دانند و مهدی کروبی و میرحسین موسوی به همراه فاطمه کروبی و زهرا رهنورد را زندانی سیاسی دربند حکومت خواندند.

دستور حصر نخست وزیر امام (ره) از بیت رهبری صادر شده است

تند رو‌ترین لایهٔ اقتدارگرایان، تجمع ۲۵ بهمن را بهانه کرد تا خطِ قرمز برخورد با سران سبز را بشکند و آن‌ها را حصر کند. این الگوی حصر و شیوهٔ برخورد با رهبران سبز در نوع خود در تاریخ کشور بی‌سابقه است.

حصرِ میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو تن از سابقون انقلاب و مدیران طراز اول کشور که در سخت‌ترین شرایط در نجات ایران و نظام سهم عمده‌ای داشته‌اند به اندازه کافی غیر قابل قبول، غیر قانونی و غیر شرعی است که مسوولان حاکمیت در هیچ رده ای تا امروز جرات موضع گیری را در مقابل موضوع حصر نداشتند و مسئول‌ترین مقامات در این خصوص سکوت کردند. بعید است هیچ مرجع قانونی بتواند حصر آنان را آن هم به همراه همسرانشان! مقبول بداند و یا هیچ مرجعِ دینی، مبانی شرعی و اخلاقی این برخورد را بیان کند و به عواقب دنیوی و اُخروی آن نیاندیشد.

هیچ مقامی تا امروز و پس از این همه مدت حاضر نشد مسئولیت حصر را بپذیرد و یا آن را انکار کند. ضرغامی، حسینیان، محسنی اژه‌ای و شریعتمداری کمتر از آن‌اند که بتوانند به موضوع حصر مشروعیت ببخشند؛ اگرچه کاملاً از جزئیات آن باخبر باشند و سعی کنند با استفاده از واژهٔ «ضد انقلاب» عمل انجام شده را توجیه کنند. فتوای جنتی هم برای اقتدارگریان تنها کارکرد درونی دارد و کاملا مشخص است که به او گفته اند تا از تریبون نماز جمعه چه بگوید و به نوعی حجت شرعی برای خود آن هاست، نوعی حجت شرعی از جنس فتواهای صادره برای قتل‌های زنجیره‌ای و یا فتواهایی که در روزهای اخیر مفتی های لیبی به نفع قذافی صادر کردند.

واکنش فراگیر و سراسیمهٔ مجلسیان و موضع گیری بعضی از چهره‌های خاص، نشان می‌دهد که آمر اصلی حصر «دستگاه حاکمه» است. دستگاهی که علیرغم عدم رسمیت، نفوذ کافی در بیوت و مراجع تصمیم گیری دارد. نفوذی که می‌تواند هاشمی، ناطق نوری، قالیباف و بسیاری از چهره‌های دیگر را هم به اطاعت امر وادارد. عوامل اصلی حصر اگر رسماً از رهبری دستور نگرفته باشند، قطعاً ریشه‌ای در بیت رهبری دارند. تنها جایی که می‌تواند فرمان آتش را به این همه افراد صادر کند، بیت رهبری است. آمران وعوامل اصلی حصر جنتی را گفته‌اند تا در نماز جمعه فتوای برخورد با سران سبز را صادر کند، دادستان کل را گفته‌اند تا آن‌ها را ضد انقلاب بنامد، احمدی‌نژاد را گفته‌اند که خاموش بنشیند، صدا و سیما را گفته‌اند که شعار مرگ و اعدام سر دهد و وزیر اطلاعات را به مصاحبه واداشته‌اند؛ مصاحبه‌ای که مصلحی از عهدهٔ آن برنیامد و کار را از قبل خراب‌تر کرد. آملی لاریجانی پیش از این گفته بود که در برخورد با رهبران معترض فقط از رهبری سفارش می گیرد. اما جدای از اینکه بنابر اخبار رسیده دستور حصر از رهبری و یا بیت رسیده است پاسخ این پرسش همچنان مبهم است که آیا جزئیات حصر از قبیل قطع هر گونه تماس تلفنی با خانوده ها و فرزندان و بی خبری مطلق و نیز اقدام برای زندان خانگی بدون هیچ گونه محاکمه و دادگاه نیز با نظر رهبری صورت گرفته است یا نه؟

شواهد حاکی است که آن‌ها دستشان خالی است، نه تنها نکته ضعفی از فرزندان انقلاب ندارند، بلکه دستاویزی هم برای برخورد آنان نتوانسته‌اند بسازند. ۲۰ ماه است که تمام اصحاب و اعوان خود را فراخوانده‌اند اما نتوانسته‌اند که در پاکی رهبران سبز خدشه‌ای وارد کنند. برگهٔ فتنه تاریخ مصرفش را از دست داده است، همین که هربار به تمام شدن فتنه استناد می‌کنند و به رسیدن زمان محاکمه و یا از ضد انقلاب می‌گویند، یعنی به بی‌خاصیت شدن آن پی برده‌اند. خشونت و بخصوص برخورد مسلحانه، از اسبابِ ترس به اسبابِ دردسر تبدیل شده است. بی‌دلیل نیست که شهیدان را یا می‌دزدند، یا انکار می‌کنند و یا زنده می‌سازند. طبق اخبار واصله بدنهٔ اصیل و معتقد نظامی کشورمان در این باره حساس شده است. زندان‌ها پر‌تر شده‌اند و دیگر کسی را ندارند که با دستگیری او رعبی ایجاد کنند و نصرتی بیابند، بازگشت سرافرازانهٔ رمضان‌زاده و نوری زاد و مقاومت جانانه اسرای سبز بر شکست استراتژی زندان گواهی می‌دهد. با حصر رهبران سبز هم، معلوم نیست دیگر چه کسی می‌تواند فریب خورده باشد، چه کسی را باید قدرت پرست نامید و چه کسی می‌تواند به زعم حاکمیت به جای دیکتاتورهای عربی بنشیند.

دست‌های خالی، خیلی زود رو می‌شوند. بدنه ی آگاه جنبش به صرافت پی برده است که دستور حصر از کجا آمده است. جنبش سبز به جای آنکه به بـُـرد بیاندیشد بر ادامهٔ همین راه با صبر و استقامت تمرکز می‌کند. ادامهٔ بازی در یک روند طبیعی می‌تواند به باخت سرکوبگران تبدیل شود زیرا ترس از شکست در آنان موج می زند اما در جنبش چنین ترسی دیگر وجود ندارد. مگر بر سبز اندیشان چه فشار و محدودیت و تهمتی باقی مانده است که وارد نکرده باشند. صبر بر ادامه و تداوم همین بازی برای جنبش کم هزینه است اما برای مستبدان بسیار پر هزینه است. هر روز که می‌گذرد گزینه‌های پیش رو برای جنبش بیشتر می‌شوند و اطلاعات حاکمیت از حقیقت جنبش و واکنش آن ناقص‌تر می‌شود. فرار نهادهای مسئول از خبر رسانی در خصوص حصر، دستان خالی مصلحی و تسلط ۲۰ درصدی وزارت اطلاعات بر حقیقت و حقانیت جنبش سبز بهترین شاهدند. جنبش سبز و همراهان آن صدها بار خواست بی کم و کاست قانون اساسی را فریاد زدند اما فتنه گر و ضد انقلاب خوانده شدند و تصویری دروغ و تحریف شده از ‍انان در رسانه های رسمی رواج داده شد. کسی که باد بکارد طوفان درو می کند. مسوول پیامدهای رادیکال شدن افکار عمومی دقیقا همین شیوه عمل آقایان است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر