ادامه راه سبز «ارس»: در این چند ساله اخیر راهپیمایی های رسمی و حتی غیر رسمی برگزار شده در سطح ملی و یا در شهرهای بزرگ همواره یک شعار مشترک داشتند: «انرژی هسته ای حق مسلم ماست» یا شعارهایی با این مضمون، اگرچه شاید همه مردم در این مورد نظر یکسانی نداشتند ولی بهرحال بخش قابل توجهی از جامعه از این خواست حمایت میکرد. امسال نیز دولت کودتا با توجه به مذاکراتی که در پیش داشت خیلی روی حضور مردم در روز قدس و حمایت از انرژی هسته ای حساب کرده بود که با خلق حماسه سبزها بخصوص در شهرهای بزرگ و تغییر سمت و سوی شعارها به ضدیت با کودتا و حوادث بعد از آن، عملاً پشتوانه مردمی حمایت از انرژی هسته ای در مقابل خواست اصلی مردم یعنی حمایت از جنبش سبز به حاشیه رفت و حتی سیمای ضد ملی هم نتوانست همچون سالهای گذشته پلاکاردها و شعارهای حمایت مردم از حق هسته ای را برجسته سازد. امسال حتی شعارهای حامیان دولت نیز در حمایت از انرژی هسته ای بسیار کمرنگ شده بود.
با این شرایط بود که دولت غیر قانونی آماده ورود به مذاکرات ژنو شد اما برای اینکه به نوعی بحران مشروعیت را جبران کند رو به موشکهای زبان بسته آورد تا با دست خالی به اروپا نرود؛ اما فریاد مرگ بر دیکتاتور مردم از موشکهای شهاب برد بیشتری داشت و تمام دنیا را در تیررس خود قرار داد. بعد از حضور سبز و چشمگیر مردم در روز قدس و نیز آبروریزی رئیس دولت کودتا در نیویورک که با ترک جلسه سخنرانی اش از سوی بسیاری از مقامات کشورها و نیز اعتراضات گسترده نسبت به حضورش در آمریکا همراه بود پایه های سست و لرزان قدرت پوشالینش فرو ریخت و موشکهای شهاب سه و سجیل نیز در مقابل صدای الله اکبر مردم تسلیم شدند؛ به این شکل بود که مقامات ایرانی پس از رجزخوانی فراوان که به نظر میرسد بیشتر برای قدرت نمایی به معترضان بی شمار داخلی بوده به اروپا رفتند.
اما درخواستهای مکرر رئیس دولت خودساخته برای مذاکره مستقیم با آمریکایی ها و نیز سفر وزیر خارجه اش به واشنگتن (در پوشش دیدار با دفتر حفاظت منافع ایران در سفارت پاکستان) و نیز دیدارهای جلیلی با آمریکایی ها (که از سوی رسانه ضد ملی تقریباً بازتابی نداشت) از یک سو و پذیرش ورود یک طرف ثالث به چرخه غنی سازی ایران برای اولین بار و نیز اجازه ورود بازرسان برای بازبینی تاسیسات قم در چند هفته آتی از سوی دیگر همگی حکایت از باج دهی بی سر و صدای دولتی دارد که نه به پشتوانه ایمان و اراده مردمش بلکه به پشتوانه چند تکه آهن وارد مذاکرات جهانی میشود.
راست میگفت رمضانزاده عزیز پیش از دستگیری اش که میخواهند در سکوت مملکت را به خارجی ها بفروشند. این تازه اول ماجراست و این دولت بی پشتوانه برای سفت کردن جای پای خود قطعاً امتیازات دیگری نیز به دشمنان قسم خورده ملت خواهد داد. فراموش نکنیم امروز آنهایی تسخیرکنندگان لانه جاسوسی را دربند کرده اند که سی سال پیش با این کار دانشجویان پیرو خط امام به شدت مخالف بودند، گویی همان ها که ما را مزدور خارجی میخوانند خودشان سر و سری با اجنبی ها دارند که این چنین آشفته در تکاپوی برقراری رابطه با آمریکا هستند و حتی برای موجه نشان دادن این اشتیاقشان نظر سنجی نیز انجام میدهند.
در این شرایط است که جنبش سبز ما وظیفه ای خطیر را در راستای دیده بانی جامعه و حفظ منافع ملی بر عهد دارد زیرا همانطور که مهندس موسوی گفته امروز حساسیت مردم نسبت به منافع کشورشان بیش از مسئولین است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر