بعداز ۵۶ سال، هر روزمان ۱۶ آذرها شده! مقاله سوم
سه قطره خون برای "نفی استبداد"
ادامه راه سبز«ارس»: ١۶ آذر، روز شهيدان دانشجو فرصت مناسبی است برای آنکه همراه با بزرگداشت شهيدان دانشجو- که به برکت رژيم ترور و اختناق تعدادشان از آن سه تنی که در روز تاريخی ١۶ آذر ١۳۳۲ جان خود را در نخستين جنبش اعتراضی بر ضد رژيم کودتا از دست دادند، اينک به دهها تن میرسد- تجارب مبارزات دانشجويی جمعبندی شود و اين جمعبندی فرا راه مبارزات آينده قرار گيرد. در واقع اين بهترين تجليلی است که میتوان از دانشجويان شهيد کرد. زيرا شهيدان دانشجو جان خود را، گرانبهاترين سرمايه زندگی خود را، قهرمانانه و بیدريغ برای آن ايثار کردند که جنبش را به پيش برانند. ۱۶ آذر هر ساله یاد آور مبارزات خستگی ناپذیر جوانان پرشور و آرمان خواهی است که درطول نیم قرن گذشتهء تاریخ معاصر ایران، نقش قاطع و موثری درتحولات برعهده داشته اند. و اکنون جوانان ما با پشتوانه ملتی سبز به استقبال برگزاری ۱۶ آذری خواهد رفت که جنبش دانشجویی میهن ما سالهای دشواری را در شرایط فشارهای سرکوب گرانه رژیم ارتجاع پشت سر گذاشته و دراین مصاف نابرابر تجربیات خود را غنی تر ساخته است.
سه قطره خون برای "نفی استبداد"
تاریخ معاصر ایران و حیات سیاسی آن حاوی فرازهایی جاودانه وماندگار است که گاه برخی از آنان به سمبلی جریان ساز در روند حرکت جنبش های اجتماعی جامعه ایران بدل شده اند.
بی تردید یکی از حوادث تلخ اما ماندگار و اثرگذار، حادثه ی ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ است که باید ریشه ی آن را در جریان و موج ایجاد شده قبل ازآن جست. با روی کارآمدن دولت ملی دکترمصدق ودر پی همکاری و همگامی همه نیروهای مبارز وخیرخواه از ملی گرا و مذهبی گرفته تا غیره ، راه برای احیای قانون اساسی مشروطه که حاصل مجاهدت های اسلاف مشروطه خواه در راه استقرارآزادی و حاکمیت ملت و تحقق حق طبیعی حاکمیت آنان بر سرنوشت خویش بود، باز و هموار شد.
بی شک آنچه اسلاف مشروطه خواه را به حرکت ، تکاپو و مبارزه واداشت، محدود کردن اعمال قدرت بی حد و حصر نظام سلطنت خودکامه بود. از این رو پیکان مبارزه به سمت آزادی خواهی جهت گیری شد و با تدوین قانون اساسی مشروطه گامی اساسی در جهت تحقق حاکمیت ملت و تامین آزادی های اساسی و محدود کردن نظام سلطانی برداشته گردید، این که آیا مبارزات مشروطه خواهان فرجامی نیک داشت یا خیر ، نیاز به تحلیلی جداگانه دارد که در این مجال نمی گنجد.
باری، مصدق پس از به قدرت رسیدن، تلاش و نیروی خود را معطوف به احیای ظرفیت های قانون اساسی مشروطه نمود تا طی فرآیندی دموکراتیک اصول مصرح اما نادیده گرفته شده قانون اساسی مشروطه محقق گردیده، راه گشای مردم سالاری و تحقق آزادی باشد.
اما کودتای ننگین ۲۸ مرداد که حاصل همگامی استعمارخارجی و استبدادی داخلی بود دوباره بهار نوپای آزادی را به خزان انسداد و استبداد بدل نمود. اصولاً کودتای ۲۸ مرداد پاگشای ابرقدرتی نو رسیده و استعماری تازه قد علم کرده به جامعه ی ایران بود. گفتنی است، سکوت ملت و عدم حمایت از دولت برخاسته از اراده مردم، خود قرینه ای قوی در جهت اثبات رفتار ملت در ترجیح امنیت استبداد بنیاد ونیز بیماری مهلک استبداد زدگی و ترس از نبود امنیت که همیشه به عنوان عاملی مخرب در جهت تحقق آمال آزادی خواهان و مبارزان راه آزادی عمل کرده است،می باشد.
پس از این کودتا سلطان جوان پا به فرار گذاشته، بر اریکه قدرت تکیه نمود تا راهی و معبری باشد جهت تامین منافع استعمار، استعماری که ملی کردن صنعت نفت ایران به عنوان حرکتی برخاسته از آرا و اراده ملی به مثابه رستاخیزی عظیم بود که موج ملی کردن منابع را در کشورهای جهان و به خصوص کشورهای خاورمیانه که قلب تپنده ی انرژی و مواد اولیه ی صنایع غول نوپای استعماری بودند ایجاد کرد، ضربه ای مهلک بر آن وارد نمود باری پس ازاین واقعه ی تلخ معاون وقت رییس جمهوری آمریکا جهت اثبات حمایت بی دریغ از حکومت پهلوی ودست مریزاد گفتن به ایادی خود فروخته خود که یگانه حربه تامین کننده منافع آن کشور بودند به ایران سفر کرد .
لذا دانشجویان دانشگاه تهران سه روز قبل از این سفر به نشانه اعتراض به آن که اثبات همراهی استبداد و استعمار در جهت مسدود کردن آزادی های اساسی ملت و نابود کردن جریان آزادی خواهی در ایران بود در دانشگاه تهران دست به اعتراض و تحصن زدند تا بدین طریق فریاد اعتراض سرداده ،چهره پلید استبداد و استعمار را در نابودی حقوق یک ملت به تصویر کشند. اما استبداد متکی به استعمار،این حرکت اعتراضی را بر نتافت و طی حرکتی مغول وار حریم مقدس دانشگاه را شکست و جلادانی که طوق سرسپردگی استبداد، گردن آویزشان بود با ورود به دانشگاه و تخریب آن و ضرب و جرح دانشجویان و گشودن آتش به روی آنان و پرپرکردن سه تن از آن دانش جویان چهره كريه و ضد انسانی استبداد را به نمایش گذاردند و این گونه شاهنشاه ایران در پا قدم ورود معاون رییس جمهوری آمریکا آزادی خواهی ایران را قربانی نمود و آذر آزادی خواهی در آتش عصیان سرکش استبدادی سوخت.
بی تردید اصالت ۱۶ آذر تداوم جریان آزادی خواهی در جامعه ی ایران است و جنبش دانشجویان ایران که با این سه قطره خون، حیاتی جاودانه در جهت تحقیق این خواست تاریخی یافت ثابت کرد که محوریت آن با آزادی خواهی است اگر چه با توجه به شرایط بین المللی و نوع نیازهای اجتماعی داخلی آن گاه گفتمان دیگری نیز در دستور کار قرار گرفته است. جنبش دانشجویی ایران با محوریت آزادی خواهی استقرار حاکمیت ملت بر سرنوشت خویش و نیز استبداد ستیزی راه خود را در جهت رسیدن به این آرمان تاریخی ادامه خواهد داد.
به حق " تحقق آزادی " و " نفی استبداد " راه تعالی، رشد، ترقی و توسعه را هموار خواهد کرد.
امين حبيبی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر