آیتالله سید علی دستغیب دوشنبه شب، با جمعی از دانشجویان دانشگاههای کشور در مسجد قبای شیراز دیدار کرد. گزیدهای از سخنان ایشان در این دیدار به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
شما دانشجویان نور چشمان ما هستید؛ همه شما جوانانی هستید که سعی می کنید راه خدا را انتخاب کنید و چه بسا در بین شما قلب های بسیار خوب و مهربانی باشد که مظهر رحیمیّت پروردگاراست و کسی از خصوصیات شما باخبر نباشد؛ خدا رحمت کند بزرگان را بالاخره باطن بوسیله اعمال انسان ظاهر میگردد همانطوریکه قرآن می فرماید: «و لتعرفن فی لحن القول» وقتی که شخص حرف میزند و رفت و آمد می کند، تا مقداری افراد را با هوش باطنش می شناسند.
اما شما دانشجویان عزیزباید چکار کنید و هدفتان چه باید باشد؟ دو هدف را دنبال می کنید:
1- هدف شما از درس خواندن این است که فردا محتاج مردم نباشید خوب این خیلی خوب است
2- این است که فردا بتوانید این جامعه را بسوی یک جامعه مستقل بکشانید یعنی آن جامعه ای که آن را مدینه فاضله می گویند؛ جامعه ای که وابسته به دولتهای خارج یعنی آمریکا، اروپا، روسیه، چین و ... نباشد. البته هدفتان باید این باشد که خودتان و جامعه بوسیله نعمت هایی که خدای تعالی قرار داده زمینه رشد خدا شناسی در آنها ایجاد گردد؛ در عین حالیکه آن مردم در فقر نباشند چون همینکه فقر آمد معلوم نیست دینی بماند.
اما یک چیز مانده است شماها ممکن است درآینده استاد، رئیس اداره، وزیر یا حتی رئیس جمهور شوید؛ امّا حرف این است که جنابعالی که فردا در این مملکت مسئولیتی پیدا می کنید اگر مهذب نشده باشید یعنی پا روی نفستان نگذاشته باشید, پا روی مادیات نگذاشته باشید فردا اگر مطلب حقّی پیش آید و باید گفته شود یکدفعه شخص می گوید چطور بگویم بنده که الان وضعم خیلی خوب است اگر این را بگویم شاید خانه ام را بگیرند، حقوقم را قطع کنند؛ پس آنچه مانع شما شد از گفتن حق فقط مادیات بود چون بندگی خدا در شما نبود.
بنده بارها این مطلب راعرض کرده ام نسبت به آقایانی که با ایشان برخورد داشته ام مثلا نسبت به مهندس میرحسین موسوی و آقای خاتمی و دیگران که آدمهای خوبی بوده اند به این دو بزرگوار عرض کردم: خصیصه ای که شماها دارید این است که که کینه ای از افراد ندارید؛ و با خوبی با افراد برخورد می کنید؛ اخلاق خوب نسبت به اشخاص دارید؛ نشانه بنده مخلص خدا این است که چون خود را بنده خدا می داند حاضر نیست مردم زیر دست و پا له شوند؛ همه کارش نصیحت کردن است. این خیلی خوب است؛ به جناب مهندس موسوی در زمان نخست وزیریشان عرض کردم که: آقای موسوی! شما نخست وزیر هستید و هر کس که به شما بدی می کند جنابعای در مقابلش خوبی می کنید و عرض کردم در مواقعی بعضی افراد به شما فحاشی کردند ولی شما حاجت ایشان را برآورده کردید.
لذا بنده وقتی درخبرگان داشتم از این دو بزرگوار دفاع می کردم فقط می گفتم اینها افراد صادقی هستند و هیچ وقت نگفته ام که آقای خاتمی معصوم هستند ولی چیزی که هست سعی دارند که خلافی از ایشان سر نزند و اگر خلافی سر زد استغفار نمایند.
شما دانشجویان عزیز باید سعی کنید که ایمان و تقوایتان را از دست ندهید؛ اگر من طلبه تقصیر کار هستم شما این را به حساب دین نگذارید؛ شما جوان هستید عالم و فاضل و آینده با فضیلتی دارید؛ امید است که آدمهایی را دستگیری کنید و خودتان را کوچک مشمارید. انشاء الله این صحبتهایی که شد نافع باشد و از اینکه آقایان تشریف آوردند تشکر می کنیم و امیدواریم که این رابطه بین حوزه و دانشگاه همیشه باشد و برای شما آرزوی موفقیت دارم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر