بر مجروحان حوادث پس از انتخابات چه می گذرد: «زندگی، زخم ، عفونت و امیدواری»؛ با دیدن زندگی هر مجروح هزار بار در دل می گویم کشته شده ها خیال شان راحت شده؛ اما کسی که جانش گلوله خورده ، نخاعش قطع شده، زخم بستر گرفته و قدرت راه رفتن و حتی حرف زدن از او گرفته شده چگونه می خواهد زندگی کند؟ در این یک ساله بر کسانی که در جریان حوداث پس از انتخابات مجروح شده اند؛ تیر خورده اند، چه دردی را متحمل شده اند و بر خانواده هایشان چه گذشته است؟ ادامه مطلب...
انتشار متن کامل ویرايش دوم منشور جنبش سبز: «نسخه اولیه این منشور در بیانیه ۱۸ میرحسین موسوی آمده بود. آنزمان موسوی صاحبنظران را به نقد و بررسی این منشور و کمک به تقویت و تنقیح آن دعوت نمود. پس از آن بیش از یکصد نفر از کارشناسان و صاحبنظران حوزه‌ های مختلف پیرامون منشور نقدها و بررسی های خود را ارایه کردند. نسخه ویراسته شده به امضای امضای موسوی و کروبی رسیده شده بود و به امانت نزد شورای هماهنگی راه سبز امید قرار گرفته بود تا در موقع مقتضی منتشر شود.» ادامه مطلب...
روزی که پا در عرصه مبارزه با سیاه پرستان گذاشتم، به خوبی از سرنوشت احتمالی خود آگاه بودم. از سیاه پرستان، انتظاری جز قتل و اعدام و مرگ نداشته و ندارم. از سیاهی متنفر بودم. آنقدر متنفر بودم که برای دیدن لبخندهای سبز بر لبان هموطنم، از جان خود نیز گذشته بودم. من از مرگ نمی ترسم. از اعدام نمی ترسم. مرگ من آغاز رویش جوانه های سیاه ستیز و پراکنش قاصدکهای صلح سبز خواهد بود. ای هموطن! اگر روزی سیاه پرستان جان من را نیز ستاندند، بر من سیاه نپوش و اشک نریز، حقم را پس بگیر، همين.
درصورت فيل.تر شدن از اين آدرس استفاده كنيد: http://0mid.arasnava.tk يا http://myyahoo.arasdotcom.tk

كليپ " بوي صداقت" يادآور روزهاي سبز

1 نظرات
كليپ " بوي صداقت" به یاد روزهای خوب

. ادامه راه سبز«ارس»: روزهای خوب را از یاد نبریم.
"ما اگر با مردم صادق هستیم، این صدق ما به تمام ملت گسترش پیدا می کنه. اگر به مردم دروغ می گیم. اگر ریا می ورزیم. اگر واقعیتها رو پنهان می کنیم. این هم در سطح ملی گسترش پیدا می کنه" (ميرحسين موسوي)



جهت دانلود، روي تصوير بالا كليك كنيد mp4
ادامه مطلب ...

خبرنامه هفتگي "آيينه" تبلور شهروند سبز - 21 فروردين

0 نظرات
خبرنامه هفتگي "آيينه" انعكاس واقعيتهاي ايران منتشر شد
شنبه 21 فروردین



شامل:

- به بهانه 20 فروردین روز ملی فناوری هسته ای:
مقاله ای تحت عنوان «ایران اتمی، جهان اتمی» که تلاش دارد ثابت کند مسئله اتمی ایران جنبه سیاسی دارد و در نهایت از جهانیان «جهان بدون اتم» را درخواست می کند.

- قسمت دوم گزارش دنباله دار «هزاردستان قدرت، پشت صحنه سیاست ایران»

- آخرین موضع گیری های موسوی و کروبی

- گزارشی از حمله به تجمع کنندگان دریاچه ارومیه تحت عنوان «تجمع برای نجات دریاچه هم ممنوع!»



ادامه مطلب ...

سید محمد خاتمی: اگر چاره‌ای اندیشیده نشود، سال 89، سال بحران‌های اجتماعی خواهد بود

0 نظرات
سید محمد خاتمی در جمع دانشجویان دانشگاه تهران:
باید اندیشه را نقد کرد نه اینکه به راحتی هر تهمتی را به هر فردی زد


. ادامه راه سبز«ارس»: رئیس‌دولت اصلاحات با انتقاد از در پیش گرفتن استراتژی دروغ توسط تریبون‌های رسمی، نتیجه طرح انواع تهمت‌ها و اتهامات علیه دلسوزان نظام و یاران امام را دلزده شده شدن نسل جوان و مردم از نظام جمهوری اسلامی دانست.

به گزارش «پارلمان‌نیوز»، حجت الاسلام و المسملین سیدمحمد خاتمی در دیدار با گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران بر تلاش برای خروج از فضای بسته و امنیتی حاکم تاکید کرد.

وی گفت:« مدت‌هاست که شاهد دستگیری‌‌ها و ایجاد فضای ناامنی برای اساتید و دانشجویان و بخش‌های مختلف جامعه هستیم و همچنین تفکر غلطی به دنبال قطب بندی جامعه است، تفکری که یک طرف را یکسره خوب و طرف دیگر را برانداز جلوه می‌دهد.»

رئیس‌جمهور سابق کشورمان ادامه داد:« متاسفیم که شاهد غلبه این ادبیات و زدن انواع تهمت‌ها در فضای تبلیغاتی رسمی جامعه هستیم.»

رئیس بنیاد باران تصریح کرد:«وقتی فضا بسته شد و دلسوزان یا نمی‌توانند صحبت کنند و یا صدایشان به جایی نمی‌رسد، جامعه به سمت رسانه‌ شایعه و رسانه‌های بیگانه گرایش پیدا می‌کنند و در نتیجه شاهد نوعی آشفتگی و هرج و مرج خواهیم بود.»

وی ادامه داد:«یکی از دغدغه‌های من این بوده و هست که اصلاحاتی که بیان شد چارچوب‌های فکری و عملیاتی آن چیست؟چه استراتژی و راهبردی برای امور دارد و چگونه به مسائل نگاه می‌کند.»

رئیس دولت اصلاحات یادآور شد:« چون در اصلاحات پراکندگی وجود داشت و به قول معروف هر کسی از ظن خود شد یار من، تلاش بنده نظم و ترتیب دادن و تعیین چارچوب مشخصی برای اصلاحات بود.»

رئیس بنیاد باران اظهار داشت:« با همین هدف جلسات مشخصی با دوستان صاحب‌نظر داشتم و جمع‌بندی کار به عنوان اصول موضوعه اصلاحات با نام "دیروز، امروزو فردای ایران در آینه اصلاحات "چاپ شد.به علاوه مطالبی که در چهار جلسه بیان کردیم به نظر من مطالعه آن جزوه و آن مطالب به خصوص برای جوانان مفید است.»

خاتمی سپس به بیان دیدگاه‌های خود درباره وضعیت فعلی کشور پرداخت.

رئیس جمهور سابق کشورمان گفت:« ما در ایران زندگی می‌کنیم، ایران را دوست داریم وایران برایمان ارزشمند است.در ایران حادثه‌ای به نام انقلاب رخ داده که به نظرم از حوادث و وقایع مهم تاریخ بشری است.»

رئیس بنیاد باران تصریح کرد:« متاسفانه رفتارها، روش‌ها و کارهای اشتباهی که به نام نظام صورت می‌گیرد ممکن است این ذهنیت را برای دوستان جوان ما ایجاد کند که اصل انقلاب برای چه بود؟»

وی ادامه داد:« بر اثر این اشتباهات و رفتارها، برخی که سوءنیت هم ندارند، دین‌دارهم هستند، می‌گویند دین نمی‌تواند و نباید در عرصه حیات اجتماعی بیاید و رفتارهای اجتماعی را تعیین کند.»

خاتمی با بیان اینکه «باید اندیشه را نقد کرد نه اینکه به راحتی هر تهمتی را به هر فردی زد»، اظهار داشت:«برداشت ما این است که دین در عرصه حیات اجتماعی هم نظر دارد و هم دخالت.»

رئیس موسسه بین‌المللی گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدنها دموکراسی و آزادی را از دستاوردهای بسیار بزرگ بشر خواند و گفت:« اینکه بگوییم غربی‌ها توطئه کرده‌اند دموکراسی را در مقابل دین آوردند و الان هم هر کس صحبت از دموکراسی می کند غرب‌زده است و حرف سازمان‌های جاسوسی را می‌زند ساده اندیشانه و مغرضانه‌ترین حرفی است که می‌توان در دنیا زد!»

رئیس بنیاد باران یادآور شد:« بشر پس از پرداخت هزینه های گزاف و جنگ ها و ویران ها و دربه‌دری‌ها، به این جمع‌بندی رسیده است که انسانها صاحب حق هستند و باید آزاد باشند و حکومت‌ها هم باید از متن جامعه برخیزند.»

رئیس دولت اصلاحات تاکید کرد:« حکومت‌ها موجودات فراقانونی و دارای اختیارات تام نیستند، بلکه تابع مردم هستند، توسط مردم روی کار می‌آیند و مردم کنارشان می‌گذارند.»

خاتمی افزود:«در انقلاب اسلامی آنچه بسیار مهم بود این بود که دین و مردم‌سالاری نه تنها می توانند سازگار با هم باشند بلکه دین می‌تواند پشتوانه استوار مردم سالاری باشد.»

وی با بیان اینکه «آزادی و دین وقتی در مقابل هم قرار بگیرند هر دو زیان می‌بینند»، اظهار داشت:« این دو اگر با هم باشند، هم آزادی تلطیف می‌شود و هم دین از تصلب نجات پیدا می‌کند.»

خاتمی ادامه داد:«آزادی از دین سئوال می‌کند و دین باید جوابگو باشد و در نتیجه تفکر دینی؛ مثل هر تفکر دیگری که در فضای آزاد باشد خود را لحظه به لحظه تقویت و اصلاح می کند.»

رئیس بنیاد باران افزود:« اما دین چیست؟دین حقیقتی دارد که قدسی و مطلق است، ولی تصوری که ما انسانها از دین داریم متعلق به ما است ، باید دین را بفهمیم؛اگر این فهم مقدس شد مشکل پیش می آید چرا که یک امر بستری نسبی را مطلق و مقدس کرده‌اید، تلاش فکری و نظری شیعه دین دار باید نزدیکی لحظه به لحظه به آن حقیقت قدسی باشد. »

وی تاکید کرد:« وقتی می‌گوییم آزادی اندیشه، یعنی برداشتی که شما از دین دارید قابل بحث است و در نتیجه در اثر بحث های منطقی دائما فکر دینی، پویایی خودش را پیدا می‌کند.»

رئیس‌جمهور سابق کشورمان مسئله مهم دیگر را این دانست که اگر واقعا معتقد به حضور دین در عرصه زندگی هستیم، این دین می‌بایست جوابگوی نیازهای انسان باشد و در طول زمان نیازها و سئوال‌های انسان متفاوت می‌شود.»

خاتمی ادامه داد:«دین نباید فقط بتواند به سئوال‌ها و نیازهای انسان‌ها در قرون گذشته جواب بگوید، انسان امروز با انسان دیروز فرق می‌کند و چه بسا پاسخ ها با نیازها و پرسش های امروز تناسب نداشته باشد.»

وی یادآور شد:«این مساله‌ای که امام فرمودند زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهاد هستند بسیار بنیادی و مهم است که مثل بسیاری از اندیشه‌های امام بعد از ایشان مورد غفلت قرار گرفت و در این زمینه‌ها بحث نشد و بیشتر به همان ظواهر و تعصباتی که وجود داشت و مرزبندی‌های عوامانه‌ای که در جامعه وجود دارد پرداخته شد.»

رئیس بنیاد باران تاکید کرد:«معتقدم امروز در شرق و غرب عالم انسان به بلوغی رسیده است که دیگر امکان ندارد حکومت‌های استبدادی را که فقط از بالا دیکته کنند و از پایین اطاعت بشود بپذیرد.»

به گفته خاتمی این دستاورد بسیار بزرگی است که انسان فهمیده است حق دارد و به همین دلیل است که می گوئیم اصل طلایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل 56 است.
وی در توضیح جمهوری اسلامی گفت:« این نوع نظام یعنی حق با مردم است، مردم حکومت را سر کار می‌آورند، مردم باید آزادی داشته باشند و حکومت کنند، ارکان حکومت باید مستقیم و غیر مستقیم متکی به اراده مردم باشد و مردم حق بازخواست دارند.»

رئیس‌جمهور سابق کشورمان ادامه داد:« امام علی(ع) می‌فرماید، وظیفه شماست که انتقاد کنید، این خیلی مساله مهمی است، می‌فرماید حق والی بر مردم این است که مردم در پنهان چنین او را نصیحت کنند.اگر جهان امروز به این اصل مهم رسیده است که آزادی اندیشه و انتقاد حق شهروندان است امام علی آن را حق والی می‌داند و وظیفه مردم. یعنی مردم نه تنها می‌توانند امور را نقد کنند بلکه موظف به نقد آن هستند و این نقد هم نباید هیچگونه هزینه‌ای برای مردم داشته باشد.»

رئیس جمهور سابق کشورمان خطاب به جوانان گفت:« نسل امروز بداند می‌شود دین‌دار بود وحکومت سازگار با دین داشت در عین حال ، انسان حرمت و آزادی و پیشرفت و علم داشته باشد و اتفاقا این حکومت می‌تواند بسیاری از نقص‌های دنیای امروز را نداشته باشد.»

رئیس بنیاد باران با بیان اینکه«رعایت معیار اسلامی در حکومت، اخلاقی بودن و عدالت آن است»، اظهار داشت:«اگر فضا بازتر باشد راجع به همه مسائل می‌توان مطالب تازه‌تری را مطرح کرد.»

خاتمی در بخش دیگری از سخنانش، به انتقاد شدید از رواج دروغ و تهمت در کشور پرداخت.

وی تاکید کرد:« شاهد هستیم که رسما عده‌ای که تریبون‌های رسمی هم در دست آنهاست استراتژی دروغ را در پیش گرفته‌اند و هر نسبتی را به یاران امام و دلسوزان این نظام و انقلاب می‌دهند، آیا این‌ها معیارهای اسلامی است؟»

رئیس‌جمهور سابق کشورمان با بیان اینکه همه ما از اسلام و نظام دفاع می‌کنیم، افزود:« اگر گفته شود نظام همین روش های نادرست است و جز این نیست و هر کس فکر روشن دارد با انواع اتهامات کنار زده شود، نتیجه‌اش این می‌شود که نسل جوان و دیگران می‌گویند اگر نظام این است ما نمی‌خواهیم!»

رئیس بنیاد باران تصریح کرد:«اصلاح‌طلبان نظام و انقلاب و راه امام و قانون اساسی را قبول دارند، قانون اساسی مبنای عمل آنهاست و معتقدند همه اصول آن باید و به درسی اجرا شود.»

به گفته وی، اصلاحات به دنبال تحقق آن اهداف اصل انقلاب که درخواست های تاریخی ملت متبلور بود می باشد و معتقد است اگر اشکالاتی هم در این مسیر وجود دارد در درون همین نظام اصلاح شود.

رئیس‌ دولت اصلاحات تصریح کرد:«الان هم معتقدم برای گذر از این دوران هیچ راهی جز اصلاحات با آن قرائتی که بیان شده است وجود ندارد.»

وی افزود:«موقعیت کشور بعد از انتخابات بد است و ملت هزینه بسیار بالایی در این ایام پرداخته است، عواقب مدیریت موجود در جامعه مطلوب نیست واگر چاره‌ای اندیشیده نشود ،سال 89 ،سال بحران‌های اجتماعی خواهد بود.»

رئیس بنیاد باران تاکید کرد:«اگر همه دست به دست هم دهیم، دولت به قانون تن دهد و مجلس قوی عمل کند، شاید جلوی ابعاد وسیع بحران را بتوان گرفت.»

سیدمحمد خاتمی با بیان اینکه «ما خواهان براندازی نظام نیستیم و خواست ما حفظ نظام است»، خاطر نشان کرد:« باید کشور از فضای امینتی خارج شود، باید به سمت آرامش رفت به خواست‌ها و مطالبات مردم پشت نشود و همچنین آزادی زندانیان و آزادی فضا و انتخابات تامین گردد، در صورت تحقق این موارد کشور از این فضا خارج خواهد شد.»
ادامه مطلب ...

میرحسین موسوی: ایستادگی می کنیم تا جریان حاکم به قانون اساسی بازگردد

0 نظرات
میرحسین موسوی در ديدار نمایندگان فراکسیون سازمان مجاهدین انقلاب مجلس ششم:
نظام دچار مشکلاتی شده که فقط در تظاهرات خیابانی محدود نمی‌شود

. ادامه راه سبز«ارس»: به گزارش ندای سبز آزادی، نمایندگان اصلاح طلب فراکسیون سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در مجلس ششم به دیدار مهندس میرحسین موسوی رفتند.

در این دیدار ابتدا چند تن از اعضای فراکسیون سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی سخنانی را بیان کردند و سپس مهندس میرحسین موسوی با مهم خواندن سخنان اعضای سازمان گفت: نظام ما دچار مشکلاتی شده است که بازتاب آن فقط در تظاهرات خیابانی محدود نمی شود، مسائل و مشکلات خیلی عمیق تر از اینهاست. یکی از اینها همین است که حاکمیت فکر کند با جمع کردن تظاهرات خیابانی مسئله معترضان حل شده است.

مهندس موسوی ادامه داد: تمام مسائل و مقوله هایی که پایه های اعتبار و مشروعیت یک نظام را تشکیل می دهد در حال از بین رفتن است. نظام ها معمولا نیروهای سخت افزاری ( نیروی های انتظامی و نظامی و امنیتی ) را در نهایت برای حفظ خود به هر قیمت بکار خود می گیرند اما این در کشور ما اتفاق افتاد و این جای تامل و توجه بسیار دارد. مسئله دروغ مسئله اصلی ما شده و مردم نسبت بدان اعتراض دارند که متاسفانه در همه سطوح حاکمیت و تبلیغات جریان دارد و مردم را نسبت به اصل و اساس این نظام مسئله دار و در باورهاشان تردید ایجاد کرده است. اصلی ترین عامل که باعث تثبیت و حفظ نظام بوده و آن اعتماد مردم به حاکمیت بوده است از بین رفته است. مسائل اخلاقی ، عدم کارآمدی، سیاست خارجی، فساد فراگیر، ... همه اینها یک نوع بی اعتمادی نسبت به حاکمیت و نظام ایجاد کرده است. آیا این مسائل با سرکوب و بکارگیری قوه قهریه حل می شود ؟

نخست وزیر دوران دفاع مقدس در ادامه گفت: این وضعیت جریان سرمایه گذاری در کشور را کاملا مختل کرده است چرا که آینده غیرقابل پیش بینی شده است برخلاف جامعه ای مثل ژاپن که جریان سرمایه گذاری در آن توسط برخی خانواده ها قدمتی بیش از دو قرن دارد. در جامعه ما زود سود بردن هدف شده چون امید به آینده نیست و بدلیل شرایط کسی بدنبال سرمایه گذاری تولیدی و دراز مدت و اشتغال پایدار نیست و آیا نتیجه تداوم این وضعیت بیکاری و فقر بیشتر نیست؟ متوسط نرخ رشد سرمایه گذاری در پنج سال اخیر به حدود 7 درصد کاهش یافته در حالیکه بر طبق قانون برنامه چهارم توسعه این رقم باید 2/12 درصد در سال رشد می داشت و البته این نرخ رشد باید با هزینه 82 میلیارد دلار در قوانین بودجه سنواتی توسط دولت حاصل می شد که با هزینه بیش از 220 میلیارد دلار(7/2 برابر) نه تنها این اتفاق نیافتاده بلکه نسبت به گذشته نیز پشترفت داشته است ! و آیا این رخداد یک فاجعه نیست؟

نامزد معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ادامه سخنان خود با اشاره به طرح هدفمند شدن یارانه که توسط رئیس دولت مطرح شده گفت: دراجرای این طرح هدفمندی یارانه ها و دعواهای جاری هم مسئله اصلی دولت اجازه گرفتن هزینه میلیارد تومان برای جلب و خرید رای است و لاغیر ! واقعیت موجود و تبلیغات رسمی بگونه ای شده است که همه نسبت به آمارهای رسمی اعلامی و اینکه نرخ تورم به 8/10 درصد در سال گذشته کاهش یافته است دچار تردید جدی شده‎اند و همه اینها نشانه هایی است از اینکه موریانه های بی اعتمادی دارد پایه های نظام را می خورد و از درون تهی می کند .

مهندس موسوی استفاده نامناسب و ابزاری از ارزشها را نشانه دیگری از عدم اعتماد جامعه به حاکمیت دانست و افزود: نشانه های دیگری که می شود بدان اشاره کرد یکی استفاده ابزاری و بد از ارزشها ( اسلام ، انقلاب و امام ) باعث اغتشاش و آشفتگی فکری و روحی در جامعه شده است . نوع معرفی امام خمینی از صدا و سیمای غیرملی و رسانه های خارجی چهره مغشوشی از امام به نسل جوان ارائه می دهد و دراین آشفته بازار افراد چه برداشتی می توانند از امام داشته باشند؟

میرحسین موسوی با اشاره به برخورد با حامیان محیط زیست در کنار دریاچه ارومه گفت: برخورد عجیب اخیر با مردمی است که برای حفظ محیط زیست دریاچه ارومیه رفته بودند نیز نشانه دیگری است از همین روند.

وی ادامه داد: یا پادگانی کردن بهشت زهرا در روز 12 فروردین یا ... و آیا همه مسائل را با امنیتی و پادگانی کردن می توان حل کرد؟ نظام را می خواهند با حاکمیت یک فرقه اداره کنند که نمی شود.

این نامزد معترض به نتایج انتخابات در ادامه از حاضر بودنش برای تمکین به نتیجه انتخابات سخن گفت و افزود: حقیقت این است که اگر حاکمیت می توانست یک کارآمدی نسبی در اداره امور داشته باشد با هر تخلف انتخاباتی تمکین می کردم و مسائل و مشکلات کشور به سمت حل شدن می رفت اما ما اینراهم نداریم و بطور اشاره دولت در انجام یک پروژه عسلویه درمانده است یا در سیاست خارجی هر روز مشکل پیش می آید و وضع بحرانی تر می شود . روند طی شد پیرامون پرونده هسته ای در یکسال گذشته بهترین شاهد مثال در این باره است .

نخست وزیر دوران جنگ با اشاره به نحوه حل مشکلات در نظام های سیاسی با محوریت دموکراسی گفت: در نظام های سیاسی مردمسالار و معقول تلاش می شود که برای حل مسائل مهم و کلیدی کشور به ویژه در عرصه سیاست خارجی حتی از طریق مشورت با منتقدین و مخالفین نوعی اجماع نسبی حاصل شود در حالیکه مشاهده می کنیم در اینجا در باره این موضوع حتی بین حاکمیت موجود اجماعی وجود ندارد و این نشانه چه می تواند باشد؟

میرحسین موسوی با توجه به گزینه های اشاره شده فوق نتیجه گیری می کند: با توجه با این وضعیت و مسائل اجرای بدون تنازل قانون اساسی را به عنوان خواسته و محور اصلی جنبش سبز می دانم و باید در این باره کالبد شکافی بیشتری در ادبیات جنبش انجام گیرد . اصول متعددی از این قانون که متضمن حقوق ملت است به فراموشی سپرده شده است ( بطور خاص فصل حقوق ملت یا اصل 168 در مورد رسیدگی به جرائم سیاسی و مطبوعاتی در دادگاههای علنی با حضور هیات منصفه ) و اگر اینها خوب مطرح شود اجماعی کلی را در جنبش بوجود می آورد .

وی ادامه می دهد: پایه هر تغییری در جامعه تولد یک ایده است و این ایده در جامعه ما متولد شده و میل به تغییر و باز بینی همه گیر شده است . باید به مردم هشدار داد که منافع عده ای در برخی نهاد ها نمی گذارد که اینها به آسانی تسلیم خواسته های جنبش و ملت شوند و باید صبر به معنای ایستادن ، تامل و پایداری در اینراه را معنا کرد و اینکه حفظ همین منافع است که جلوی برخورد با مفاسد و دانه درشتها را گرفته است .

میرحسین موسوی چشم انداز ادامه فعالیت جنبش سبز را اینگونه تبیین می کند: ما باید ایده های روشنی را مطرح و باز تعریف کنیم و برای گسترش دادن آنها مقاومت و استواری داشته باشیم و راههایی را پیدا کنیم که بتوانیم سازمانیافته تر از گذشته کارها را به پیش ببریم. به نظام و حاکمیت باید گفت کم هزینه ترین راه در اداره کشور آزادی فعالیت تشکل ها ، رسانه ها ، نهادهای صنفی و مدنی و...است و نه تقابل و مقابله با آنها .

و می گوید: جنبش سبز باید با همه قشرهای اجتماعی پیوند خورد و مسائل آنها را مطرح کند. کارگران و معلمان و ... هدف جنبش سبز ایجاد زندگی بهتر برای همه و به ویژه اقشار فرودست و آسیب پذیر اجتماعی است. ما باید در جامعه از کارگران و کارآفرینان بطور توامان دفاع کنیم و اینکه منافع ایندو قشر بهم گره خورده و در تعامل مثبت با یگدیگر قرار دارد و اینکه تعامل سازنده این دو باعث پیشترفت و توسعه جامعه می شود . جامعه معلمان ما که قشر وسیعی را در برمی گیرد و نقشی مهم و سرنوشت ساز در حیات اجتماعی ما دارند مسائلشان باید مطرح و پیگیری شود ، و همینطور دیگر اقشار و گروهها .

این نامزد انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ابراز امیدواری کرد: برداشت و امید من این است که جریان حاکم به اجرای قانون اساسی و همه اصول آن برگردند و فضای امنیتی و نظامی را کنار گذارند و فضا را باز کنند ولی اگر اینراه رفته نشود مجبوریم بایستیم چون ما نظام و کشور و انقلاب را دوست داریم.

وی ادامه داد: من می پرسم اگر اول انقلاب به نیروهای مذهبی گفته می شد که حاضرید حاکم شوید و آدم بکشید ، هیچکس اینرا قبول نمی کرد بنابراین ما نمی توانیم نسبت به این وضعیت بی تفاوت باشیم . جنبش سبز مطالبه زیادی ندارد اما ظاهرا اجرای همین خواسته برای آنها بسیار سخت است و از اینرو افسانه سازی در مقابله با این جنبش می کنند و خود در دام این افسانه سازی و دروغ هایی که می بافند ، می افتند. با این حال دعا می کنم که جریان حاکم از این دائره تنگی که برای خود ساخته اند خارج شوند و اداره کشور به مسیر و روال مطلوب باز گردد .

وی به حاکمیت توصیه کرد: اگر اینها فکر می کنند که با ادامه این نگاه و بینش مسائل و مشکلات کشور حل می شود اشتباه بزرگی است و ما باید بایستیم تا مسائل و مشکلات حل شود . مردم در این مدت هزینه سنگینی پرداختند و چون آرمان بلند و درستی دارند به این هزینه دادن عادت کردند و الان شما می بینید زندانی ها قهرمان مردم شده اند و چه استقبالی از آنها می شود و این نشانه بی اثری اینگونه کارها در مقابله با جنبش و خواست مردم است و راه حل درست بازگشت به قانون اساسی و اجرای تام و تمام آن است.

وی در در انتها گفت: تشکل های سیاسی که در کشور فعال هستند ظرفیت هاشان بیشتر از این است و باید بیشتر فعال شوند و تحلیل و بیانیه و ... بدهند و با مردم ارتباط دائمی داشته باشند تا با تلاش همگی بتوان جریان رشد و پیشترفت جامعه مان را دامن زد و فردایی بهتر ساخت .
ادامه مطلب ...

نامه مریم باقی به پدرش عمادالدین باقی در صدمین روز بازداشت

0 نظرات
نامه مریم باقی به پدرش عمادالدین باقی در صدمین روز بازداشت

. ادامه راه سبز«ارس»: دختر عمادالدين باقي در يكصدمين روز از اسارت پدر دلنوشته اي را منتشر كرد كه در زير ميخوانيم:

لاعماد من لا عماد له


بابای خوبم، سلام. به روح بلندت سلام،به وجود پر صلابت و عاشقت سلام، به روحیه قوی ات سلام ، به تن بیمارت سلام. قلبم برای سلامتی تو عجیب می تپد. سلامتی که در یک سلول سخت و نامناسب در دوره قبلی زندان عارض تو شد. سال ۸۸ به پایان رسید در حالی که تو نبودی و امروز هفدهم اولین ماه بهار، ۱۰۰ روز از بازداشت تو می گذرد. چقدر تا لحظه تحویل سال نو امیدوار بودیم که زنگ در به صدا در آید و تو بیایی اما بعدا شنیدیم که آن شب را میهمان بیمارستان شده بودی… وثیقه گرفته و گفته بودند می آیی. شب چهارشنبه آخر سال را تا نیمه شب به درب زندان چشم دوخته بودیم و امیدوار بودیم که لحظه تحویل سال دیگری را کنار هم دعا کنیم که مقدرات ما و میهن مان احسن الحال باشد اما نگذاشتند. برای محمد هم چنین شده بود و تو با ما تا نیمه های شب جلوی در اوین ایستاده بودی اما او آن شب آزاد نشد. اما ما همچنان دل به پرودگار آگاه ازاسرار غیب بسته ایم. اولین شب عید که پس از سه هفته موفق به شنیدن صدایت از پشت گوشی تلفن شدیم هرچند کوتاه ، این بیت حافظ را زمزمه کردی که: هان مشو نومید چون واقف نه ای از سر غیب / باشد اندر پرده ، بازی های پنهان غم مخور.

این پنجمین بهاریست که برای ما حال و هوای زندان دارد و تو در زندانی. بابای عزیزم متاسفم که در خود سانسوری ناخواسته ناچارم برخی سر گذشت روزهای بدون تو را بگذارم تا زمانی دیگر و شاید بماند تا هنگامی که تو آمدی تنها در گوش تو واگویه کنم که بر ما چه گذشت وبا ما چه کردند. این سومین بار است که باز هم زندان، این روش که در کشورهای توسعه نیافته و جهان سومی برای محدود کردن اندیشمندان و مجازات سخن به کار می رود، نصیبت شده است . هنوز یک سال از آزادی تو نگذشته بود که انتخابات ۲۲ خرداد رخ داد و خانه ما از وجود محمد خالی شد. مدتی از آزادی او نگذشته بود که رحلت فقیه بزرگوار عرق سردی بر پیشانی مان نشاند و فردای هفتمٍ آن عزیز رفته و عاشورای حسینی، تو را با رخت سیاه عزا بر تن، از خانه بردند.

سال های پبش که در زندان بودی بارها شکوه هایم از روزگار و دلتنگی هایم را برایت نوشتم . آن روزها تعب و درد ما کمتر درک می شد و مانند این روزها که زندان فراگیر تر شده است نبود. ما یاد گرفته بودیم که درد را برای دل خود بگذاریم ، نه برای یکدیگر و من تلاش می کردم که مادر و خواهر و دیگران نفهمند که در کنج دلم غم بزرگی لانه کرده و رنج مرا می فرساید و محمد نباید آزرده شود تا قلمش آزاد باشد و آن ها هم همینطور بودند – حتی مینا که کوچکتر از همه و کودکی دبستانی بود- پرده پوشی را خوب یاد گرفته بود. کاغذ و قلم انیس و مونسم شده بود. روزهایی که محمد نبود اما من پیمان پرده پوشی را بیش از همه پیش تو نقض کردم و تو مثل همیشه چه مهربانانه مرا به امید و آرامش فرا می خواندی و این روزها که تو نبودی باز هم بیش از همه با کاغذ و قلمم درددل کردم، در چهلمین روز، شصتمین روز، هفتادمین روز، هشتادمین روز…و همه را پیش خود نگاه داشتم…گرچه خسته ام از نوشتن. خسته ام از قلمی کردن نامه هایی که همه می توانند بخوانند الا مخاطبش و یا دست نوشته هایی که به هزار دلیل مصلحت اندیشانه اطرافیانم در بایگانی خاطراتم ضبط می شود و از نوشتن نامه های بی پاسخ به قاضی و قاضی القضات و قصیده هایی که از هجران در دلم می سرایم، اما خون در رگ هایم با ایمان به اندیشه خیر خواهانه تو مقاومت را فریاد می کند. من به خدا هم نامه نوشته ام و می دانم او تنها کسی است که فریادرس ماست و تنها وقتی به یاد آیات او می افتم آرام می گیرم. ” انی اعلم و مالا تعلمون- من چیزی می دانم که شما نمی دانید” (بقره-۳۰)، “و عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم .و الله یعلم و انتم لا تعلمون – در آن چه که بد می پندارید ممکن است خیری باشد برای شما”(بقره-۲۱۶) و باز به سفارش تو که آیه صبر می خواندی “واستعینوا بالصبر و الصلوه”(بقره-۴۵) صبر می کنیم و خستگی مانع ایستادگی نمی شود که تو هماره برای من و ما اسطوره ایستادگی بوده ای.

جمعه ها چه روزهای غریبی شده اند. انتظار را به انتظار پیوند می زنند. “لحظه های هبوط”، روز دلشوره های دم غروب…. پایان دو ماه بازداشت، روزی که دیگر انتظار داشتیم پایان این مرحله از زندان به جرم بیان عقیده باشد، شب جمعه بود. چهلمین روزی که میله های زندان محصورت کرده بودند هم جمعه بود، اربعین شهید آزادی در کربلای مقاومت و ایستادگی و اربعین دوری از تو، پدر. چه تقارنی دارند این روزها . آن هنگام که محمد را نیمه شب از جلوی چشمانم به زندان بردند پایان روز ۳۰ خرداد، جمعه بود و زمانی که خدا او را باز شبانه آزاد کرد بامداد جمعه بود و روز هشت هشت هشتاد و هشت، میلاد امام هشتم . آخرین روز سال ۸۸ باز هم جمعه بود و ما این بار با امیدی که برای آمدن تو داده بودند غرق در انتظار بودیم و نمی دانم آخرین جمعه انتظار در انتظار برایمان کدام است.

این تقدیر سال های سال ماست تشویش و تفتیش و دادگاه و بازجویی و زندان. پیش تر هزار و پانصد روز زندان را تجربه کرده ای یعنی کودکی مینا، نوجوانی منیره و جوانی من و حتی هنگامه ازدواجم . ده سال پیش محمد که بعد از تو روانه زندان شد چندی نگذشت که آزاد شد. ما هنوز به عقد یکدیگر در نیامده بودیم و تو محکوم به چند سال زندان بودی . با قول اینکه تو از زندان می آیی به عقد نشستیم . مراسم آغاز شده بود در حالی که چشم انتظار تو بودیم. گفته بودند باید با لباس زندان و دستبند ، تحت الحفظ بیایی و تو توسط یکی از هم بندیانت این پیغام تلخ را تلفنی برایمان فرستادی: “به همسرم فاطمه بگویید من عروسی دخترم مریم را اینجا جشن می گیرم . می دانم این گونه راضی نیستید در این شادی حاظر شوم.” تمام آن مجلس را در دل گریستیم و هنگامی که آخرین لحظات با تلاش های رئیس مجلس وقت و برخی دیگر، تو را آوردند آن گریه های در دل به هق هق های بلند تبدیل شد….

در دوره دولت نهم هم یک بار دیگر طعم زندان را چشیدی که دشوارتر از پیش بود و امسال این سال نفرین شده ، ابتدا محمد بود که روانه زندان شد و سپس دوباره تو. دیوارهای بلند سلول های باریک بند ۲۴۰ میزبانت شده اند و روزهاست که آن دیوارها تنها تصویر جلوی دیده گان تو اند. کاش میهمان سلول کوچکت می شدم و شانه های ستبرت را غرق بوسه می کردم و می گفتم عیدت مبارک بابا، مثل همیشه به تو می بالم. می دانم روح بزرگ تو در آن سلول کوچک محصور نیست، روح سرشار از اخلاص و صداقت و صمیمیت. گرچه قرآن را هم نزدیک به ۵۰ روز از تو دریغ کرده بودند اما می دانم زمزمه می کردی و می کنی آیه های وحی را و به تو می تابد پرتو نور پروردگار که آنجا به او نزدیکتری. هیچ چیز در آن سلول نیست جز معنویت . گناه تواین است که تحمل و مدارا، صلح و دوستی ، احترام به کرامت انسانی، حق حیات و به بند نکشیدن حتی مخالف را مطالبه می کنی. برای تو این و آن معیار راستی و درستی نیستند و میزان و معیار سنجش تو برای نیکی و بدی کردار است همان چیزی که خداوند معیار می داند و انسان را به کردار می آزماید و برتری می دهد “…و عملوا الصالحات فلهم اجر غیر ممنون”(تین-۶/انشقاق-۲۵)

در این روزها شاید به دور از چشمان ما که می پاییدند تو را ، آسوده تر برای آن استادت در فراغش به سوگ نشستی . در این روزها نبودی تا شاهد باشی چیزهایی که همیشه رنجت می داد. می توانم حدس بزنم اگر بودی برای هر حکم اعدام چه بی قرار می شدی.همیشه هرگاه کسی طناب دار در تقدیرش بود حتی اگر گناهکار هم بود تمام تلاشت را می کردی تا مجازاتی جایگزین برای او تعیین شود. اگر قصاص بود گاه تا پای دار برای رضایت خانواده مقتول می کوشیدی و اگر اعدام در انتظار مجرمی بود از نامه نگاری به مقامات تا نوشتن مقالات را وا نمی گذاشتی. کتاب “حق حیات” تو در دو جلد تدوین شد اما مانند چند کتاب دیگراز کتاب هایت که در ایران هرگز اجازه نشر نگرفت یا به محاق توقیف رفت به مخاطبان نرسید، گرچه در مصر و لبنان به طبع رسید اما چقدر دوست داشتی که آن ها در ایران خوانده شود. چقدر امید داشتی به تدریج فرهنگ صلح و مدارا نهادینه شود اما چه شد! چرا راه رسیدن به آزادی و آرامش و صلح ، چنین پر سنگلاخ و تاریک و باریک است؟ غم مخور بابا ، این نیز بگذرد…اکنون در آن سلول شاید کمتر شاهد غم دیگرانی . می دانم غم دیگران رنجیده ترت می کرد. در این روزها نبودی تا بار دیگر برای توقیف نشریه مان دلداری مان بدهی . دیگر تعداد توقیف نشریاتمان آن قدر بالا رفته از یادمان رفته است و این بیکاری گاه به گاه گویی قرار است این بار طولانی تر از همیشه باشد.

پدرم، اگر روزی صدای آزادی خواهی و حق طلبی معدودی به گوش می رسید اینک صداها تکثیر شده اند. با حبس هر صدا صدها و هزارها ندای آزادی از هرجا می خیزد. یکی از هم بندی هایت که چندی است آزاد شده ، دو سه سلولی با سلول تو فاصله داشت. گفت گاه صدای تو را می شنید. ماموری گفته بود، صدایت بلند نشود و تو می گویی ” ما خود حبسیم ، صدایمان که حبس نیست.” آری عزیز دلم صدای تو حبس نیست. صدای تو از هزار توی آن دیوارهای بلند و بتونی زندان اوین همه کوچه های شهر را در می نوردد و هم صدا بسیار داری. صدای تو ندای آزادی و عدالت است پس چرا تو را دشمن می پندارند؟! اینک شمار کسانی که دشمن پنداشته می شوند هر روز بیشتر و بیشتر می شوند. بسیاری از خانواده شهیدان، کسانی که هنوز غم به دل دارند برای حفظ و پایداری آرمان های انقلاب چه ناباورانه به ضدیت با آن متهم می شوند. خانواده های شهید بهشتی، شهید رجایی و حتی شهید مطهری ، شهید قدوسی ، شهید باکری ،شهید همت، خانواده امام (ره) و بسیاری از انقلابیون چنین داوری می شوند . نمی دانم در چه خیالند که گاه شما و آن ها را به دست داشتن در دست بیگانه برای ضربه زدن به انقلابی که خود ساخته اید متهم می کنند و یا منافق می نامند. منظورشان چیست؟ من نفاقی میان قلب و قلم، درون و برون و میان افکار با بیان و کلام و کردارتان ندیده ام . نمی دانم چرا واژه ها بی مهابا تهمت تیز و تهی و بی مسمایی می شوند برای تهدید و تحدید منتقدان. آیا جز این است که اصلاح طلبان تنها اصلاح می خواهند و وفاداری به همه آرمان های انقلابی که نتیجه صد سال مبارزه برای از میان برداشتن سلطنت و دیکتاتوری بود؟ آیا آزادی در کنار جمهوریت و اسلامیت از شعارهای اصلی انقلاب ایران نبود؟ مگر در خیابان های استبداد زده آن روزها شعار استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی را سر نمی دادید؟

وقتی بسیاری از دوستانت در زندان بودند و محمد هم آنجا بود تاب نداشتی گویی اگر چاره ای نمی توانستی بیابی باید خود هم در بند باشی. گرچه در فواصلی که آزاد بودی هم گویی در حبس بودی . نه امکان کار فراهم بود که بیش از بیست بار کار تو را تعطیل و مانع از نشر کتاب، نشر روزنامه تا تدریس و تحقیق شده اند و نه امکان فعالیتی باقی گذاشتند که در سال گذشته حتی انجمن دفاع از حقوق زندانیان که از ریاست آن کناره گرفته بودی تا مبادا حضور فعال تو موجب تعطیلی آن شود ، هم پلمپ شد. تو مانده بودی و کنج کوچک اتاق با رایانه ای کهنه و قلمی که از آن خون دل می چکید. این را هم تحمل نداشتند. تو نقاد بوده ای نه معاند و آنان تو را به دشمنی هر از گاه می آزارند. اما باز تو به ما که در این حرمان ، حیران مانده ایم و مبهوت و استفهام سراسر وجودمان را فرا گرفته است، زنده باد مخالف من می گویی و نوید صلح و آرامش می دهی. جز این است که خداوند به میوه زیتون ، نماد صلح و دوستی ، سوگند می خورد و به بلد امین،آن شهر امان یافته مکه قسم یاد می کند. اما پدرم، مدینه فاضله ات ، آرمان شهری که تو می خواهی در این دیار رویا شده است. آن رفیق تو قیصر نیست تا این زمانه تلخ را با بلند ترین اشعار بسراید، نیک گفته است که”..شاعران آرمان شهر را آفریدند، که در خواب هم، خواب آن را ندیدند.” آن آرمان شهر را تاکنون در شعرها و قصه ها خوانده ام اما این دلیل نمی شود که بخواهم زبانت در نیام باشد که ما آفریده شدیم برای جستجوی حقیقت ، بیان واقعیت و تلاش برای رفع ظلم و شقاوت و نیل جامعه به سعادت. اگرچنین نباشد پس چه فرق با چارپایان.

در این ۱۰۰ روز دو بار دیدمت، کوتاه . دقایق برایم مهم شده بود و کاش می شد آن ۲۰ دقیقه را به آزادیت پیوند زد. پدر، به شنیدن صدای با صلابت تو از پشت خط تلفن، به ملاقات در آن سالن هایی که سال های قبل هم در آن قدم زده بودم و هر دفعه دعا می کردم که آخرین بار باشد ، به آغوشت که در فرصتی کوتاه باید میان من و خواهران و مادرم تقسیم می شد، به دست های حلقه شده مینا به دور گردنت که هنگام خداحافظی به سختی باز می شد، به چشمان منیره که از دیدن تو سیراب نشده باید به روی لحظه های بدون تو باز می شد و تا آخرین لحظه ای که می شد تو را دید و درب پشت ما بسته نشده بود تو را تعقیب می کرد،…به هیچکدام عادت نکرده ام. همه می گویند تجربه ما در سابقه زندان بودن شما اوضاع را برایمان عادی کرده است اما هرگز عادی نشده ، تنها جراحت های قلبمان عمیمق تر و زخم هایمان کهنه تر شده اند و اینک رنجورتر از همیشه ایم. چگونه عادت کنم به چهره مادرم که با وجودی انباشته از تحمل و صبر، لبخند تصنعی تحویلمان می دهد .به اضطراب ها و دلتنگی ها و همه دشواری هایی که خواهران کوچکترم پشت سر می گذارند و سعی می کنند پشت نقاب بی خیالی چهره شان مخفی کنند. نه، من عادت نکرده ام بابا. حتی به دیدن مردمی که هر روز در کوی و خیابان مانند ماشین های کوکی می دوند در پی لقمه نانی برای شکم های خالی فرزندانی که با شعار عدالت و رفع فقر و تبعیض بزرگ می شوند و دم بر نمی آرند چون از عواقب خود و فردای همان فرزندانشان می هراسندو………عادت نمی کنم.

شاید این میراث توست که در من جاودانه مانده است. چون گناه تو این است که به دیدن غم های دیگران و رفتارهای ناهنجار خو نمی کنی و هر اعتراض و انتقاد کوچکی از تو کافی است برای پاتکی بزرگ علیه تو، مانند زندانی کردن و من به زندان بودن تو و امثال تو عادت نمی کنم و هر لحظه فراموش نمی کنم پشت دیوارهای بلند زندانی در منتهی الیه شمال غربی این شهر و زندان هایی در این حوالی ، هستند کسانی که گناه شان تنها انتقاد برای اصلاح است. همان شیوه ای که پیامبران و امامان به ما آموختند. به تو که با بال هایی بسته اما دلی آکنده از ایمان و اندیشه ای استوار در قفس آنانکه انتقاد را بر نمی تابند، نشسته ای می گویم بابای عزیزم، آزاد و رسته حقیقی از بند تویی.

گرچه آرزوی آزادی تو و همه هم بندیانت را دارم اما می دانم که هر کجا باشی خداوند عماد با توست .وقتی آن فقیه بزرگوار که برای گفتگو با او، اکنون زندان قسمت توست، می دید تو را ، این جمله از دعای جوشن کبیر را می خواند که” لاعماد من لا عماد له” . آری تنها اوست تکیه گاه کسی که برای او تکیه گاه و پناهی نیست و من تو را که نامت ترکیب اسماء الهی است به عماد هستی می سپارم. به آن عماد باقی.

هنوز هر زنگی که به صدا در می آید دلمان می ریزد که نکند تو باشی .کاش نحسی در سالی که گذشت بماند و این بهار ، بهار آزادی تو از زندان باشد . منتظرت هستیم.

سال های گذشته که در زندان بودی یکی از دوستانی که شعری را نوشته و تقدیم تو کرده بود ، روانشاد مجتبی کاشانی بود و من آن را این روزها با خود زمزمه می کنم.

هرکه را مسیح در نفس است
جای او در میانه قفس است

هرکجا مرغک خوش الحانی ست
مبتلا و اسیر و زندانی ست

ماهی از رقص دلفریب خودش
می کند تنگ را نصیب خودش

هرکه حسنی به طالعش دارد
روزگارش چنین بیازارد

سیه آواز و چهره ای چو کلاغ
به رهایی پرد میانه باغ

هر قناری چو قار قار کند
خویش را از قفس کنار کند

چون بپوشد به تن لباس سیاه
می دهندش میان باغ پناه

یا کلاغ و رهایی و یله گی
یا قناری و این قفس زدگی

باز در تنگ در قفس بودن
بهتر از زشت و بد نفس بودن

با فروغ فرشته زندانی
بهتر از زاغکی به مهمانی


مریم باقی
۱۷ فروردین ۱۳۸۹
ادامه مطلب ...

افشاي جزئياتي ديگر از «كاخ فاطمي» و رحيمي معاون اول احمدي نژاد

0 نظرات
افشاي جزئياتي ديگر از «كاخ فاطمي» و رحيمي معاون اول احمدي نژاد

. ادامه راه سبز «ارس»: سرانجام نادران به سيم آخر زد و با آوردن نام محمد رضا رحيمي به عنوان سر دسته باند مافسد اقتصادي ، به ياري قوه ي قضائيه آمد تا لاريجاني راحت تر بتواند با اين دانه درشت فاسد برخورد كند . اگر چه نادران در مصاحبه ي خود با مهر ، گفته است كه به غير از رحيمي همه اعضاي باند شبكه ي فاطمي دستگير شده اند ، اما حقيقت غير از اين است و يا اطلاعات جناب نادران در اين خصوص كامل نيست . محض اطلاع هم اكنون آقايان ( الف) ، ( ف ) و (ب) از ديگر اعضاي حلقه ي فاطمي آزادانه در حال پول شويي ، اين پول هاي كثيف اند . يك «ايست كوچك ! » در خصوص درشت ترين وام هاي بانكي سال 88 در غرب كشور و گذري به آخرين كارخانه ها و هتل هاي در دست تاسيس در همان منطقه مي تواند ، سر نخ تازه اي براي رسيدن به اين افراد باشد و گوشه ا ي ديگري از فساد محمد رضا رحيمي را آشكار كند ..

واکنش‌ها به اتهام فساد علیه معاون اول احمدی نژاد

رحیمی امروز چهارشنبه ۱۸ فروردین (۷ آوریل) گفت که در دوران ریاستش بر دیوان محاسبات مجلس دو موضوع “تخلفات در بیمه” و “معوقات بانکی” را پیگیری می کرده و حالا “همان کسانی که صاحب پول های معوقه هستند و در بیمه سوءاستفاده کرده اند، در جامعه القای شبهه می کنند”.


به نظر می رسد که اشاره آقای رحیمی به سخنان الیاس نادران، نماینده اصولگرای منتقد دولت در مجلس شورای اسلامی باشد که دیروز گفته بود: “رحیمی رئیس حلقه خیابان فاطمی است که در مورد منابع فاسد و توزیع آنها تصمیم گیری می کرد و تقریبا تمام اعضای این حلقه به جز وی دستگیر شده اند و این که کسی را به دلیل مسئولیت اجرایی مستثنی کنند، نه عادلانه است و نه اقدام درستی است”.

گروهی از نمایندگان طرفدار دولت در مجلس شورای اسلامی به این سخنان آقای نادران اعتراض کرده اند و فاطمه بداغی، معاون حقوقی رئیس جمهوری ایران هم گفته است از کسانی که علیه آقای رحیمی “شبهه افکنی” کرده اند، به دستگاه قضائی شکایت خواهد کرد.

آقای نادران گفته بود: “شبکه فساد اقتصادی خیابان فاطمی متشکل از افرادی به اسامی جابر ابدالی، الیاس محمودی، مسعودی و برخی افراد دیگر بوده است که همه این افراد دستگیر شده اند”.

اما معاون حقوقی رئیس جمهوری می گوید: “بررسی های صورت گرفته از قوه قضائیه نشان می دهد که اطلاعات ارائه شده و برخی اسامی که از آنان به عنوان مجرم یاد شده نیز صحت ندارد، زیرا برخی از این افرادی که از آنان نام برده شده، حتی بازداشت هم نشده اند.”

بررسی های صورت گرفته از قوه قضائیه نشان می دهد که اطلاعات ارائه شده و برخی اسامی که از آنان به عنوان مجرم یاد شده نیز صحت ندارد، زیرا برخی از این افرادی که از آنان نام برده شده، حتی بازداشت هم نشده اند.
معاون حقوقی رئیس جمهوری در مورد سخنان الیاس نادران

الیاس محمودی، یکی از افرادی که آقای نادران از او به عنوان عضو “شبکه فساد اقتصادی خیابان فاطمی” نام برده بود هم در گفت و گو با خبرگزاری فارس گفته های آقای نادران را تکذیب کرد.

او گفت: “دستگیری بنده یا تحت تعقیب قرار گرفتنم به دلیل ارتباط با خانه ای در فاطمی بیان شده صحت ندارد و بنده مسعودی و ابدالی را نمی شناسم و با آن که دوره ای با آقای رحیمی در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی همکاری داشتم، سه سال است توفیق زیارت این برادر عزیز را نداشته ام”.

آقای محمودی در شرایطی به عضویت در شبکه فساد اقتصادی متهم شده که در گذشته ریاست حفاظت اطلاعات قوه قضائیه و ریاست مجتمع قضائی ویژه مبارزه با مفاسد اقتصادی را به عهده داشته است.

هنگامی که او رئیس حفاظت اطلاعات قوه قضائیه بود، گزارش هایی در مورد دستگیری اعضای یک هیأت تحقیق و تفحص از قوه قضائیه توسط او منتشر شد.

ریاست آقای محمودی بر مجتمع قضائی ویژه مبارزه با مفاسد اقتصادی هم در اسفندماه سال ۱۳۸۵ هنگامی پایان یافت که در پی فرار شهرام جزایری از زندان، رئیس وقت قوه قضائیه ایران دستور برکناری رئیس این مجتمع را صادر کرد.

قوه قضائیه کوتاهی می کند

از سوی دیگر و همزمان با انتشار گسترده اظهارنظرهای مخالف با سخنان آقای نادران در رسانه های نزدیک به دولت، علی مطهری، یکی دیگر از نمایندگان اصولگرای منتقد دولت در مجلس شورای اسلامی از محمود احمدی نژاد خواسته است زمینه برخورد با معاون اول خود را فراهم کند.

آقای مطهری به خبرگزاری مهر گفت: “قرائن نشان می دهد که اتهام رحیمی جدی است و آقای احمدی نژاد که منادی شعار عدالتخواهی است باید در برخورد با اتهامات او پیشقدم شود”.

او قوه قضائیه را به کوتاهی در برخورد با اتهامات مسئولان بلندپایه، از جمله آقای رحیمی متهم کرد.

آقای رحیمی در شرایطی به اداره یک شبکه فساد اقتصادی متهم شده است که خود ریاست ستاد مبارزه با فساد اقتصادی را به عهده دارد و امروز هم بخشنامه ای تازه در این مورد ابلاغ کرده است.

برخی اقدامات او در دوره هفتم مجلس و هنگامی که ریاست دیوان محاسبات را به عهده داشت نیز مورد انتقاد برخی نمایندگان مجلس، از جمله آقای نادران بود.

آقای نادران عقیده داشت که برخورد تند آقای احمدی نژاد با اعضای هیأت مدیره شرکت بیمه ایران در اردیبهشت سال ۱۳۸۶ ناشی از گزارش های نادرست دیوان محاسبات به او بوده است.

اصولگرایان منتقد دولت در مجلس همچنین فهرست ۱۱۹ شخصیت حقیقی و حقوقی را که آقای رحیمی در فروردین ماه همان سال در اختیار رئیس کل وقت بانک مرکزی قرار داده بود تا آنها را از دریافت تسهیلات بانکی محروم کند، ناقص و پراشتباه توصیف کردند.

در سال های اخیر همچنین ابهام در اصالت مدرک تحصیلی آقای رحیمی که در مواردی خود را “دکتر” معرفی کرده است توسط این گروه از نمایندگان پیگیری شده است.

بزودي: مطلب بعدي را با عنوان « كاخ فاطمي » بخوانيد تا در اين خصوص بيشتر بدانيد .

=============
پيوندهاي مرتبط با اين مطلب:

»
همه چيز درباره محمدرضا رحيمي معاون اول احمدي نژاد
»
معاون اول احمدی نژاد از متهمان اصلی پرونده اختلاس است
ادامه مطلب ...

دو خبر جالب! از يك سايت وابسته به احمدي نژاد

3 نظرات
دو خبر جالب! از يك سايت وابسته به احمدي نژاد

. ادامه راه سبز«ارس»: سايت پرچم وابسته به یکي از نزدیکترین افراد به احمدی نژاد و از حاميان دوآتشه دولت طي دو خبر جداگانه ، ناگفته هاي جالبي را منتشر كرده است كه براي مزاح و عوض شدن حال و هواي دوستان در آغار سال نو و آوردن لبخند بر لبانتان، در ادامه به نقل آنها ميپردازم:

خبر اول: محمود احمدی‌نژاد زیر خط فقر زندگی می‌کند!
او برای گذران زندگی وام می‏گیرد!

سايت پرچم در خبر اول خود به منبع درآمدی ناگفته و مخفی برای رئیس جمهور دسترسی پیدا کرده که تاکنون خبری از آن منتشر نشده است!

بگزارش اين سايت متعلق به يكي از نزديكان رييس دولت، دکتر احمدی نژاد که پس از ریاست جمهوری به دلیل کم شدن حضورش در دانشگاه با کاهش دریافتی خود مواجه شده است و از طرفی با توجه به بالا رفتن مهمان ها و دیدار کنندگان با وی، رئیس قوه مجریه از مدت‌ها پیش اقدام به دریافت وام‌های با اقساط پایین نموده و گذران زندگی خود را که با مشکل مواجه شده از طریق وام‌های قرض الحسنه به انجام می‌رساند!

این گزارش حاکی از آن است که تغییر مکان زندگی رئیس جمهور نیز که در خانه‌های سازمانی دولتی سکنی گزیده بود از دیگر نشانه‌های ساده زیستی رئیس جمهور در وضعیتی پایین‌تر از خط فقر است.

چرا که خانه وی از داشتن معمولی ترین امکانات مانند مبل و دیگر وسایل محروم بوده و چینش موکت‌ها و وسایل زوار در رفته به حدی چشم را آزار می‌دهد که در سفری که سید حسن نصرالله به ایران داشته و به عنوان مهمان وارد خانه دکتراحمدی نژاد شده بود، دبیر کل حزب‌الله لبنان از چنین زندگی ساده و بی‌آلایشی به شدت اظهار تعجب و شگفتی کرده بود.


خبر دوم: موسوی عیدی های میلیونی داده است!

اين سايت وابسته و حامی دولت در خبري ديگر اينگونه نوشت: موسوی در دیدارهای عید عیدی های چندین میلیون تومانی هدیه داده است.

سایت پرچم که طبق رویه مالوف سایت های دولتی، خبر خود را به شنیده های موثق مستند کرده است، نوشت: شنیده های موثق حاکی است که میرحسین موسوی در ایام نوروز به دید و بازدیدهای خاصی پرداخت.

این سایت نوشت: به گفته برخی خانواده هایی که مورد عنایت نوروزی جناب میرحسین قرار گرفته اند وی در این دیدارها عیدی های چندین میلیون تومانی هدیه داده است!

اين گونه خبر سازی های جالب! در حالی صورت می گیرد که خانواده آقای موسوی تنها از محل حقوق ماهانه و نیز به ندرت از فروش آثار هنری خودشان ارتزاق می کنند و اساسا هیچ گونه فعالیت اقتصادی ندارند که بتوانند عیدی های میلیونی بدهند.

مساله ی سلامت اقتصادی موسوی موضوع شفافی است که در مناظره های انتخاباتی برای احمدی نژاد درد سر ساز شده بود به نحوی که وی حتی دستاویزی واهی برای اتهام زدن به موسوی پیدا نکرد و ناچار افراد بی ربط به مساله را متهم نمود.

ما كه دلمان به حال رييس دولت فعلي سوخت و اميدواريم يك آدم خيري پيدا شود و ايشان را به كميته امداد امام معرفي كند و خانواده اي را از نگراني برهاند!
ادامه مطلب ...

ذوالنور: خیلی خوشحال می شویم فرزندان هاشمی محاکمه شوند

0 نظرات
ذوالنور جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران:
خیلی خوشحال می شویم فرزندان هاشمی محاکمه شوند

. ادامه راه سبز «ارس»: جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران، ضمن استقبال از محاکمۀ فرزندان هاشمی رفسنجانی، خاطرنشان کرد "ما خوشحال نیستیم فرزندانِ ‌هاشمی محكوم شوند، ولی خوشحال می‌شویم كه محاكمه شوند و هاشمی باید دفاع خود را از فرزندانش بردارد." این مقام عالی رتبه سپاه همچنین مدعی شد "امروز موسوی، کروبی و سران فتنه، به مرده‌های سیاسی تبدیل شده‌اند و در زندان هستند، ولی این زندان به وسعت همه ایران است و زندانبانان آنها مردم هستند، اگر با برخی‌ از اینها برخورد شود، به قهرمانان ملی تبدیل خواهند شد."

به گزارش ایلنا، حجت الاسلام مجتبی ذالنور، شامگاه دوشنبه در مراسمی که تحت عنوان «نشست بصیرت» در مسجد اهل بیت قم برگزار شد، ضمن اهانت و حملات مستقیم به جنبش سبز مردم ایران و رهبران آن، اصولگرایان مخالف دولت، منتقدین رهبری، خانواده هاشمی رفسنجانی و حتی بیت رهبر فقید انقلاب را نیز مورد انتقاد و حمله قرار داد.

دفاع از رهبری؛ ولایت که وکالت نیست

جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه، در ابتدای سخنان خود ضمن حمایت از رهبر جمهوری اسلامی و حمله به منتقدین وی، متذکر شد " اگر امروز چهار نفر آمدند و به رهبر ایراد گرفتند که باید کنار برود، مگر ولایت برای خودشان است که کنار بکشند؟ مگر دلبخواه است که ایشان کنار بکشند؟ ولایت که وکالت نیست که کنار بروند...در بسیاری از موارد خواص و دانشمندان به علت نداشتن بصیرت لازم دچار لغزش می‌شوند اما یک روستایی که حتی نمی‌داند اینترنت چیست، بصیرت دارد... ما در زمینه بصیرت در جامعه خوب عمل نکرده‌ایم؛ چرا که توانستیم که یک فوتبالیست را به مردم خود بشناسانیم، اما نتوانسته‌ایم رهبری را آن طور که باید معرفی کنیم؛ هنوز هم بعد از ۲۰ سال بعضی سؤال می‌کنند که چگونه شد که رهبر انقلاب که حجت‌الاسلام بود، یک شبه آیت‌الله العظمی شد؟ ما می‌گوییم که آیا تأیید ۸۰ مجتهد خبرگان برای تأیید اجتهاد یک شخص کافی نیست؟

سبزها برای خود شهید درست کردند

ذوالنور در ادامه سخنان خود، حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری را نیز مورد اشاره قرار داده و ضمن حمله به معترضین به نتایج انتخابات و تغییر جایگاه شاکی و متهم، خاطرنشان ساخت "در جریان پس از انتخابات، اینها آمدند و اعتماد مردم که سرمایه اصلی کشور بود را هدف قرار دادند که متعاقب آن امنیت کشور را به چالش بکشند؛ این ها دقیقا اصل نظام را هدف گرفته اند، چرا که اعتماد را از جامعه گرفته‌اند...جریان مخالف گاهی آنچنان تشکیلاتی عمل می‌کند که باید به آن ها نمره بیست داد، چرا که از کمترین امکانات، بیشترین استفاده‌ها را کرده‌اند؛ همیشه پشت هم بوده‌اند و برای خود شهید درست کردند."


وی همچنین خطاب به حاضرین گفت: " اگر بصیرت شما نبود، دیگران در دوران اصلاحات همه چیز را برده بودند."
فرزندان هاشمی؛ گاهی آقایان زیر بار زور می‌روند

وی، در بخش پرسش و پاسخِ این مراسم، با اشاره به بحث محاکمۀ فرزندان هاشمی رفسنجانی تصریح کرد: "اگر زور، پدرِ زور باشد، گاهی آقایان زیر بار آن می‌روند و در هر صورت ما امیدواریم که قوه قضاییه به وظیفه خود عمل کند... ما خوشحال نیستیم فرزندان ‌هاشمی محكوم شوند، ولی خوشحال می‌شویم كه محاكمه شوند تا وضعیتشان روشن شود... اگر پاك بودن فرزندان ‌هاشمی در دادگاه ثابت شود ما هم دفاع خواهیم كرد، ولی اگر آنها مشكل دارند، چرا باید در فضایی قرار بگیرند كه مردم روحانیت را زیر سئوال ببرند، ما می‌‌گوییم ‌هاشمی دفاع خود را از فرزندانش بردارد تا بگوییم كه گناه فرزندان ربطی به پدر ندارد. " ذالنور افزود: "هاشمی باید دست از حمایت از فرزندان خود بکشد و نباید با طناب پوسیده آنها به چاه برود. "

از مواضع آقای لاریجانی گله داریم و ناراحت هستیم

جانشین نماینده ولی فقیه درسپاه، در پاسخ به پرسشی پیرامون مواضع رئیس مجلس خاطرنشان كرد: "ما از مواضع علی لاریجانی گله داریم و ناراحت هستیم، جایی كه رهبری در وسط میدان درگیری آمده، معنی ندارد كه لاریجانی هم این طرف و هم آن طرف را داشته باشد....وقتی رهبری می‌‌گوید كه خواص مواضع خود را شفاف بگویند، یعنی اینكه لاریجانی طوری صحبت كند كه كسانی كه علیه نظام شعار می‌‌دهند، علیه ایشان نیز پر رنگ شعار دهند. "

اگر با برخی‌ها برخورد شود به قهرمانان ملی تبدیل خواهند شد

ذوالنور در پاسخ به سئوال دیگری مبنی بر اینكه "چرا با سران فتنه برخورد نمی‌شود"، ادعا کرد "برخورد با سران فتنه فقط پای قوه قضائیه نیست بلكه شورای امنیت ملی هم می‌‌تواند نقش داشته باشد، این توپ باید از زمین قوه قضائیه خارج شود. فكر نكنید كه اگر برخورد نمی شود، اسناد و مدارك كافی وجود ندارد، و یا نظام نمی‌تواند این افراد را ساكت كند، چرا که نظام بزرگ‌تر از این افراد را سر جای خود نشانده است. "


جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه، با تغییر جایگاه متهم و شاکی خاطرنشان کرد: "اگر ما در آن زمان با این افراد برخورد می‌‌كردیم آتش فتنه حقیقت را می‌‌سوزاند. باید بپذیریم که ۱۳ میلیون به رئیس جمهور رأی ندادند و وقتی افكار عمومی با این آقا همراه بود، اگر با وی برخورد می‌شد، این امر آتش فتنه را عمیق‌تر می‌‌كرد؛ برخورد باید متناسب با سوژه باشد، اگر با برخی‌ها برخورد شود به قهرمانان ملی تبدیل خواهند شد. "

موسوی و کروبی الان در زندان هستند

ذوالنور با فرافکنی و پوشاندن پوستین وارونه به وقایع ده ماه اخیر، مدعی شد: "اگر الآن هم این‌ها را زندانی کنیم، بعد از یک هفته حس ترحم در جامعه شروع می شود؛ و در ضمن مگر نمی‌دانید که موسوی و کروبی اکنون در زندان هستند؟ امروز سران فتنه به مرده‌های سیاسی تبدیل شده‌اند و امروز آنها در زندان هستند، ولی این زندان به وسعت همه ایران است و زندانبانان آنها مردم هستند، امروز آنها هر كجا كه می‌‌روند از مردم كتك می‌‌خورند، همه دیدند كه در روز راه پیمایی ۲۲ بهمن آقای موسوی هنوز رئیس جمهور نشده میراث بنی‌صدر را به ارث برد و با پوشش از بین مردم فرار كرد!"


جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه، همچنین خاطرنشان کرد: "موسوی و کروبی اگر در زندان باشند، تا آش و سوپشان سرد باشد، فریاد می‌کنند که حقوق بشر از بین رفت، ولی الآن به هر کجا می روند کتک می خورند و این هم هیچ هزینه‌ای برای نظام ندارد."


وی ادعا کرد "ما نه تنها از سقوط هاشمی، بلکه از سقوط موسوی و کروبی هم نگرانیم و معتقدیم که سقوط‌شان به نفع نظام نیست،چرا که یک نفر از انقلاب جدا و به اردوگاه دشمن ملحق می شود و ما دعا می کنیم که این ها روشن شوند."

جبهه مشارکت فرزند نامشروع کارگزاران بود

ذوالنور مواضع هاشمی رفسنجانی را مجددا مورد حمله قرار داده و گفت: "‌هاشمی را نباید با موسوی و كروبی مقایسه كنیم، همه می‌‌دانند كه «اصلاحات» مرهون دولت ‌هاشمی است و «مشاركت» فرزند نامشروع كارگزارانی بود كه در دامن دولت‌ هاشمی شكل گرفت، نگرانی ما زمانی است كه ‌هاشمی به ستون خیمه ضد انقلاب‌ تبدیل شود...هاشمی گفته است اگر مردم رهبری را نخواهند باید كنار برود، من از ‌هاشمی می پرسم که مگر مردم در انتخابات بین شما و آقای احمدی‌نژاد، او را انتخاب نكردند، پس چرا شما كنار نرفتید ؟ "

به سخن پیامبر استناد کردند، اما ایشان رهبری است

ذوالنور با اعتراف به اینکه هاشمی توصیۀ پیامبراسلام به امام علی را مورد استناد قرار داده بود که "اگر مردم تورا نخواستند خود را به مردم تحمیل نکن"، خاطرنشان کرد "اما این سخن برای قبل از قبول ولایت است و زمانی که ولایت را کسی قبول کرد که نباید کنار برود. "


وی با انتقاد از نامۀ قبل از انتخاباتِ هاشمی به رهبری پیرامون اهانت های احمدی نژاد در مناظره‌های انتخاباتی، خاطرنشان کرد "آقای هاشمی، اگر هم احمدی‌نژاد اشتباه کرده چرا از او شکایت نمی کنید؟ شما که نفوذتان در قوه قضاییه کم نیست. "


ذالنور ادامه داد: هاشمی در موقع رأی دادن از اطرافیان می‌پرسد کُد موسوی چند است؟ آن وقت می‌گوید من در انتخابات دخالت نکردم؛ یا همسر ایشان به همه می‌گوید من به موسوی رأی دادم و اگر هرکس غیر از موسوی انتخاب شود، تقلب شده است؛ و وقتی خبرنگاری از ایشان می پرسد اگر این گونه شود مردم باید چه کنند؟ ایشان از همان جا فرمان آشوب و حضور مردم در کف خیابان‌ها را می‌دهند. "

فرزند واقعی امام کسی است که...

حجت الاسلام ذوالنور در انتقاد از مواضع سید حسن خمینی نیز، ابتدا خاطرنشان کرد: "البته آنگونه كه آقایان می‌‌خواستند نشد، چرا که می‌‌خواستند از سید حسن آقا استفاده ابزاری کنند، ولی آنگونه كه توقع داشتند نشد ...بهتر این بود که زمانی که بعضی شعار های ساختار شکنانه می‌دادند، ایشان به عنوان یادگار امام موضع‌گیری می‌کرد؛ اما باید توجه داشت که فرزندان واقعی امام کسانی اند که آرمان های امام را حفظ کنند. "

این مقام روحانی عالی رتبه در سپاه، مجددا برای مرتبه چندم طی ماههای اخیرخاطرنشان کرد "ما در زمینه موشک های بالستیک به توانمندی های بالایی دست یافته ایم... دشمن اگر بخت خود را امتحان كند، گرد و خاك موشك‌های ما از قلب تل‌آویو بلند می‌شود."
ادامه مطلب ...

مجید انصاری: منافقین شهید بهشتی و آقای هاشمی را بیش از همه تخریب می‌کردند

0 نظرات
مصاحبه مجيد انصاري با روزنامه بهار:
منافقین شهید بهشتی و آقای هاشمی را بیش از همه تخریب می‌کردند

. ادامه راه سبز«ارس»: حجت الاسلام مجید انصاری از جمله رسانه ای ترین چهره های مجمع تشخیص مصلحت نظام است. او اگرچه پیش از انتخابات با رسانه های طیف های مختلف سیاسی گفت و گو می کرد اما حوادث بعد از انتخابات دلیلی شد تا مسوول دفترش به درخواست خبرنگاران برای مصاحبه جواب منفی دهد. انصاری اما این روزها بار دیگر به چهره رسانه پرکاری مبدل شده که از بیان نظرات و انتقادهای بعضاً تند هراسی ندارد.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به چرایی تخریب گسترده آیت الله هاشمی رفسنجانی اشاره ای کرد و ضمن انتقاد از برخی تندروی های اصلاح طلبان، آسیب شناسی انتخابات و دولت را بهترین راه برون رفت از فضای حاکم کشور می داند. انصاری از سال 80 تاکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.

(آخرین سوال این طور گفت و گو ها را اول می پرسم.) توصیه شما در حال حاضر چیست؟

بروز معضلات و ناهنجاری های اجتماعی و سیاسی شبیه یک بیماری است و بدون دلیل اتفاق رخ نمی دهد. همچنین درمان و برطرف کردن بیماری نیز بدون شناسایی منشاء پیدایش بیماری و متوقف کردن آن امکان پذیر نیست. درباره ناهنجاری های سیاسی و اجتماعی نیز این چنین است. اگر یک علت یابی درست از بحران ها و تلخکامی هایی که بعد از انتخابات تا امروز به وجود آمده است، نداشته باشیم، مثل تجویز دارو برای بیمار قبل از شناسایی بیماری و منشاء آن است.

متاسفانه مشکلات و درد های اجتماعی گاهی با نسخه های مسکن و مخدر مقطعی درمان نمی شود و این خطرناک است. بررسی و تحلیل اعتراض ها در کشورهای مختلف و در تاریخ ایران نشان می دهد که در گام اول اگر با تدبیر و عقل برخورد می شد، چه بسا با پیامد های زیانبار بعدی گرفتار نمی شدند.

یعنی به نظر شما باید اول موضوعات اخیر را ریشه یابی و تحلیل کرد؟

با این مقدمه قصد دارم عرض کنم آنچه در کشور اتفاق افتاد یک پدیده شومی بود و ریشه هایی داشت که قدرت طلبی،خود حق پنداری یک گروه خاص، عدول از معیارهای قانونی و ارزشی در برخی دستگاه ها، نادیده گرفتن وصیتنامه حضرت امام و... از این جمله اند.

این عوامل اخلاقی و اجتماعی و سیاسی اگر کاملاً رصد شود و برای برطرف شدن آن برخورد مناسب صورت بگیرد می توان امیدوار بود که فضای عقلانی حاکم شود و سال 89 می تواند به سال برادری و اخوت مبدل شود.

در چنین فضای سالمی می توان به عوامل دیگر موضوع پرداخت و آنها را حل کرد. به طور مثال یکی از عوامل پیدایش ناهنجاری ها نظام ناقص انتخاباتی کشور است. اما اصلاح این نظام انتخاباتی نیازمند یک تفاهم ملی و درک متقابل از مشکلات است.

دلیل اصلی بروز جریان های اخیر را در چه موضوعی می بینید؟

به نظر من در بروز آنچه بعد از انتخابات اتفاق افتاد، مجموع عوامل دست به دست هم دادند و به صورت مجموعه ای از انتقاد های انباشته خودش را نشان داد. در طول چهار سال دولت نهم بی تدبیری های بسیاری صورت گرفته بود. حذف گسترده نخبگان، نگاه بدبینانه به جامعه دانشگاهی و کینه ورزی هایی که صورت گرفت از این دست بود. حدود پنج سال از انتخابات دوره قبل ریاست جمهوری گذشته است اما به وظیفه قانونی که شرکت در مجلس تشخیص مصلحت نظام است، عمل نمی شود.

احترام به حکم رهبری و تامین حقوق مردم ایجاب می کند که ایشان در جلسات مجمع حضور داشته باشند، چون مصوبات مجمع تاثیر مستقیم در سرنوشت مردم دارد و تنها جریان کارشناسی که می تواند کمک کند به مصوبات بهتر، حضور وزرا و رئیس جمهوری است. رفع این مشکل و علاج آن آسیب شناسی عالمانه، کارشناسانه و فارغ از هرگونه تعصب برای درمان این موضوعات است.

در این بین نقش آقای هاشمی چگونه است؟

به نظر من با آقای هاشمی از سه ناحیه خصومت ورزی می شود؛ یکی جریان ضدانقلاب است که از همان اول چنین رفتاری داشتند مثل جریان فرقان که نام آقای هاشمی در لیست آنها بود و تا ترور ایشان هم پیش رفت. علت هم این است که آقای هاشمی به عنوان استوانه توانا در کنار انقلاب و نظام بوده است. تاریخ انقلاب روزی بدون آقای هاشمی نیست.

چرا این روزها تاکید بر وضع مالی آقای هاشمی بیش از گذشته صورت می گیرد؟

وضع زندگی آقای هاشمی از اول و پیش از انقلاب خوب بود. اما ایشان پشت پا زد به زندگی خوبی که داشت، مبارزه کرد و به زندان رفت تا اعدام هم پیش رفت. به عنوان فرد مطلع عرض می کنم آقای هاشمی بسیاری از ثروتی که پیش از انقلاب داشت در راه انقلاب خرج کرد. همه مردم قم می دانند که زمین های سالاریه که منطقه خوبی در قم است متعلق به آقای هاشمی بود و فعالیت های اقتصادی داشتند که متکی به خودشان باشند در جریان انقلاب. اما تا آنجایی که من می دانم همه آن زمین ها را بدون دریافت یک ریال قطعه بندی کردند و به طلبه ها واگذار کردند.

شما اگر نشریه های منافقین را که قبل از فرار از ایران داشتند ببینید، دو نفر بیش از بقیه تخریب می شدند؛ شهید بهشتی بود و آقای هاشمی. این جریان امروز هم احساس می کند که آقای هاشمی و همچنین مقام معظم رهبری از معدود حلقه یاران امام هستند که زنده مانده اند. گروه دومی که با آقای هاشمی دشمنی می کنند، جریانی است که از سر تنگ نظری و خودخواهی این کار را انجام می دهند. این آقایان با تخریب آقای هاشمی نردبان رای برای خود ساختند و هاشمی در آن ماجرا مظلوم واقع شد.

با وجود اینکه آقای هاشمی در این انتخابات نبود، همان جریان در این انتخابات نیز با سوءاستفاده از فضای روانشناسی تبلیغاتی توپ تبلیغات را در زمین آقای هاشمی انداختند. شما باید سایت ها و روزنامه های حامی این جریان را ببینید که پا را از گلیم اخلاق و قانون فراتر نهاده اند و از مصونیت های آهنینی هم برخوردار هستند.

یکی هم با کمال تاسف جریان ساده باور سطحی و افراطی. افرادی که از طریق بولتن سازی ها، دروغ پردازی هایی می کنند. آنها منافع شخصی هم ندارند. از این زاویه آقای هاشمی مثل شهیدبهشتی مظلوم است. اگر صفحاتی از روزنامه های گروه های ضدانقلاب گذشته را در کنار برخی از صفحه های رسانه های این جریان قرار بدهیم، کاملاً مثل هم هستند. زمانی مظلومیت شهیدبهشتی معلوم شد که توسط همان جریان افراطی شهید شد.

جریان آقای هاشمی هم این روزها چنین است که برخی قربه الی الله به آقای هاشمی فحش می دهند.

بحث شخص آقای هاشمی نیست. این تبلیغات منفی علیه بیت امام (ره) هم در حال انجام است و علیه دیگر یاران امام (ره) هم انجام می شود. هر کس به امام (ره) و انقلاب نزدیک تر بوده، بیشتر مورد اتهام است. تنها یک نفر استثنا دارد که مقام معظم رهبری است که آن را هم دروغ می گویند. وگرنه کسانی که به دستورات قرآن و امام (ره) پایبند نیستند، چگونه می توان پذیرفت که مقام معظم رهبری را قبول داشته باشند.
آیا فکر نمی کنید روند تخریب آقای هاشمی از اصلاحات آغاز شد؟ به عنوان مثال کتاب هایی که درباره آقای هاشمی نوشته شد.

در دوران اصلاحات هم عده ای بودند که مثل الان که به عنوان هواداری از جنبشی خاص یا هوادار اصولگرایی تیشه به ریشه می زنند این کار را کردند و ضربه های سنگینی هم به اصلاحات زدند. آنها هیچ نسبتی هم با اصلاحات ندارند. کسی مثل گنجی در دوره اصلاحات آیا مسوولیتی داشت. گنجی کجای اصلاحات بوده؟

تخریب ها مخصوصاً در ابتدای دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی علیه آقای هاشمی وجود داشت و برخی روزنامه های اصلاح طلب آن زمان انتقاد های تندی از ایشان می کردند.
برخی جریان های تندرو و افراطی در زمان اصلاحات تندروی هایی درباره آقای هاشمی انجام دادند که ما در همان زمان برخورد کردیم. این موضوع را نباید به پای جریان اصلاحات گذاشت. اینکه گفته می شود تخریب هاشمی از دوره اصلاحات شروع شد به لحاظ تاریخی درست نیست.

آیا آقای هاشمی مشکلی با اصلاح طلبان یا جریان چپ نداشت؟

آقای هاشمی در دولت اول البته اشتباهاتی داشت. به دلیل برخی کج خلقی های افراد جریان چپ آن زمان، آقای هاشمی به کل جریان بی مهری کرد. به نظرم آقای هاشمی آن زمان افراط کردند و موجب شدند مجلس چهارم شکل گیرد که به حذف کامل جریان چپ آن روز انجامید. اما مجلس چهارم از اواسط کار انتقاد های تندی را نسبت به آقای هاشمی آغاز کردند. اینها جریانی بودند که در نماز جمعه انتقاد از آقای هاشمی را تیر زدن به خیمه امام حسین (ع) می دانستند. همین ها در اواسط حرکت قطار سازندگی آقای هاشمی ترمزدستی این قطار را به نام عدالت و مبارزه با تجمل گرایی کشیدند.

در اصلاحات هم متاسفانه جریان هایی مخصوصاً در انتخابات مجلس ششم انتقاد های تندی را انجام دادند که مورد تایید ما نبود. اما موضوع ثروت و قدرت و بچه های آقای هاشمی را جریان راست به وجود آورد.
ادامه مطلب ...

از کجا شروع کردیم و به کجا رسیدیم

0 نظرات
از کجا شروع کردیم و به کجا رسیدیم


. با انقلاب 57 شروع شد، تا حکومتی دینی، با نام انسان دوستی و حفظ حقوق بشر و به حکم آزادی و آزاد اندیشی در بین مردمی که همیشه زیر بار ظلم و ستم و حکومت های استبدادی بودند نوید زندگی دوباره بدهد؛ شروع شد انقلابی که با نام جمهوری _ استقلال _ آزادی رای آورده بود و به ثبت جهانیان رسیده بود.

اینها بود چکیده ای از آرمان هایی که امام خمینی در حکومت اسلامی نویدش را میداد: " در اسلام آزادی مطلق است". "در اسلام دموکراسی مندرج است و مردم آزادند در اسلام،هم در بيان عقايد و هم در اعمال". "در يک رژيم اسلامی، آزاديها صريح و کامل خواهد بود". "در جمهوری اسلامی،هر فردی از حق آزادی عقيده و بيان برخوردار خواهد بود".

این انقلاب در آستانه ده سالگیش بود که واقعه خونین و بی بازگشت و فراموش نشدنی" تابستان 67" اتفاق افتاد و جوانان بیشماری به حکم غیر دینی بودن، عضو گروه و حزب بودن و دیگر انگ های غیر اسلامی فارغ از چشم پدر و مادر در گودالهای خاوران زنده به گور شدند و مادرانشان هنوز که هنوز هست هر سال به یادشان و به شوق آمدنشان روزها را میشمارند.

این نتیجه اولیه ده سال انقلاب و نتیجه براندازی حکومت استبدادی بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ در ده ساله دوم انقلاب هم، پایان این دهه را به حکم این گفته های امام :{ "در جمهوری اسلامی، زمامداران... دقيقاً بايد به آراء عمومی در همه جا احترام بگذارند... مطبوعات در نشر همه ی حقايق و واقعيات آزادند. هر گونه اجتماعات و احزاب از طرف مردم در صورتی که مصالح مردم را به خطر نيندازد،آزادند".}{ "ما می خواهيم مطابق اعلاميه ی حقوق بشر عمل کنيم،ما می خواهيم آزاد باشيم، ما در مملکتمان استقلال می خواهيم، آزادی می خواهيم". "اسلام... می تواند تضمين همه ی انحاء دموکراسی را بکند"}و... با حادثه های کوی دانشگاه، قتلهای زنجیره ای روشنفکران و نویسندگان، توقیف روزنامه ها و مطبوعات به جرم جامعه مدنی و از دموکراسی سخن گفتن ودر کل اندیشه اصلاحات در سر پروراندن جشن گرفتیم و حاجی فیروز برایمان ترور حجاریان ، فراری دادن روشنفکرانمان ، خالی کردن دانشگاه از تفکر و اندیشه را هدیه آورد.

در پایان دهه سوم انقلاب نیز با برگزاری انتخابات آزاد(22 خرداد 88) و رعایت اصول کاملا دموکراسی منشانه تمام سخنان امام خمینی به واقعیت پیوست و ما نمودش را در جزء جزء احکام مدنی جاری کشور می بینیم. همانطوری که گفته بود :"در حقوق بشر، اين است که هر ملتی بايد خودش سرنوشت خودش را تعيين کند، يعنی الان خودمان بايد سرنوشت خودمان را تعيين کنيم. ما حق نداريم سرنوشت اعقابمان را تعيين کنيم، اعقاب ما بعداً می آيند؛ خودشان سرنوشتی دارند، به دست خودشان بايد باشد،نه به دست من و شما" و همچنین این گفته تاریخی که "هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقيماً در برابر سايرين،زمامدار مسلمين را استيضاح کند و او بايد جواب قانع کننده دهد در غير اين صورت اگر برخلاف وظايف اسلامی خود عمل کرده باشد،خود به خود از مقام زمامداری معزول است" .با انتخابات دوم خرداد ثابت شد که واقعا تعیین حق سرنوشت با خود مردم است ولاغیر!!!!

......

و حالا زمان برداشت رسیده و بزرگان و علمای کشورداری و میدان داران علم سیاست به بخش نتیجه گیری این پایان نامه رسیده اند، رهبر انقلاب بیان داشته اند که: "علوم انسانی کفر است و از پایه غلط و جوانان این مرزو بوم را بی دین میکند"؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

وزیر علوم دولت مردمی و محبوب فرموده اند :"اساتیدی که التزامی به قانون اساسی_مورد نظر ما_ ندارند از دانشگاه اخراج میشوند " !!!!!!!!!!!

وزیر ارشاد سابق با صراحت حکم می کند که "هر کس با رهبری مخالفت کند از اول رگه هایی از نفاق را داشته " و علاقه به رهبری می شود ملاک ایمان و جای تقوا را میگیرد .

در پایان به نتیجه می رسند که هاشمی و کروبی و موسوی هم درونشون همین نفاق و کینه بوده اما رو نکرده بودند و کم مانده بگویند خمینی هم بله؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ البته از این قوم بعید نیست که در پایان همین را بگویند ....(که برسر این نکته نیز سخن هاست)

البته میلیونها تومان که هرساله بودجه دانشگاه امام صادق می شود و حوزه علمیه قم و جامعه المصطفی و... می شود باید نتیجه آن بشود حذف فلسفه و جامعه شناسی و ... جایگزین آن بشود فقه اسلامی، فلسفه دینی و ....

مگر ما خودمان فیلسوف برجسته ای چون مهدوی کنی و مصباح یزدی نداریم که کانت و دکارت را بخوانیم و نتیجه آن بشود دانشجویانی، که بفهمند در نیا چه خبر است ؟و ملحد شوند؟؟؟؟؟

و صد البته که اگر علوم انسانی حذف شود فواید بسیار خواهد داشت مهمترینش این است که دیگر کسی نمی پرسد رای من کجاست ؟؟ چون همه میدانند کجا رفته، دوم آنکه دیگر دانشجویی غیر دینی و غرب زده نداریم که بخواهند در اندرزگاهایشان برایشان کلاسهای ارشادی بگذارند و آنها را به راه درست اسلامی هدایت کنند.

وفواید بسیار که با اندک تامل به ان خواهید رسید.

البته در دولت مردمی و بسیار محبوب ثابت شد و یقین ایجاد شد که علم هم جایگاهی ندارد و با عشق به بزرگان هم میشود حتی معاون اول شد وبا جعل سند و کپی مقالات پژوهشی چینی میتوان وزیر کشور و حتی وزیر بهداشت هم شد. پس بعضی علوم را حذف کردن ودر جای بهتری از آنها استفاده کردن میتواند به اقتصاد جامعه کمک شایانی کند . بطور مثال میتوان از هزینه دانشگاهها کم کرد و به قوی تر کردن نیروی نظامی پرداخت و لباس شخصی ها را سر و سامان داد تا در مواقع ضروری که لازم هست و عده ای اغتشاشگر و بی دین و دستمایه بیگانگان که نمیدانند و میخواهند در مسایل مملکت داری که هیچ به انها مربوط نیست دخالت کنند استفاده بهینه کرد...

و حالا در آستانه عید 89 و در سی و یکسالگی انقلاب ماحصل این جنبش مردمی و این نظام جمهوری خواه و آزادی طلب را بیشتر از پیش می بینیم و سر بر آستان آرمانهای انقلاب فرود می آوریم.

در آستانه عید میبینیم که جامعه ای که به مخالف استبداد و ظلم بودنش افتخار می کند مردمش به خاطر فقط یک سوال که" رای من کجا رفته"، باید هزارها زندانی سیاسی بدهند، بیش از 4000هزارآواره و پناهنده سیاسی داشته باشند، دو اعدام قطعی و یک اعدام به جرم سنگ پرتاب کردن بدهند و...

در حکومت مبتنی بر دموکراسی، مجلس شورای اسلامی که نماینده مستقل مردم هست، از رای اعتماد به وزیران دولت گرفته تا تصویب لایحه های ارائه شده به مجلس به جای در نظر گرفتن منافع مردم - که تنها قدرتشان در تصمیم گیریهای دولت مجلس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی نمود پیدا می کند- فقط با دریافت نامه ای از رهبر به تمام وزیران رای اعتماد میدهد، قانون حمایت از خانواده را تایید می کند،از استیضاح وزیر ارشاد خود داری می کند و لایحه ای که متضمن تورم 50 درصدی هست را با آغوش باز می پذیرد و این هست حکومت آزاد جمهوری اسلامی!!!!!!!!!!!!.

حکومتی که رهبرش میدان داری میکند و علمدار مخالفت با مردم هست و از در قدرت با مردمی که امام خمینی انها را ولی نعمت خود نامید سخن می گوید و در یک سخنرانی 2 ساعته نزديك به 100 بار از واژه "من" و "دشمن" استفاده می کند (كه در سالهاي قبل با واژه نجيبانه تري چون "خودي" و "غير خودي" بيان ميشد)، این است حکومت جمهوری اسلامي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

و براستی در نظامی که رییس جمهورش ازوزیران گرفته تا روسای دانشگاهها، سران نظامی و حتی کارخانجات ، همه را از حوزه علمیه ، سران سپاه و یا بر اساس پیوند های سببی و نسبی انتخاب می کند و به آنها تقدس و پیوند الهی می دهد ، و مخالفانش را خس و خاشاک خطاب می کند، میتوان بر سر اصول دموکراسی و برپایی یک نظام دموکراتیک به بحث نشست ؟ و هنوز هم میتوان آن را بعنوان یک حکومت مردمی و آزادی خواه قبول داشت ؟

و این است نتیجه انقلابی که میخواستند به "نام دین" آزاد اندیشی و آزادی را برای مردمی که از استبداد به تنگ آمده بودند به ارمغان بیاورند؟؟؟؟؟؟؟؟؟.

ز. كمالي
ادامه مطلب ...

گزارش تصويري از ديدار سيد محمد خاتمي با فیض‌الله عرب سرخي

0 نظرات
ديدار سيد محمد خاتمي با فیض‌الله عرب سرخي

. ادامه راه سبز«ارس»: رئیس دولت اصلاحات شب گذشته به دیدار فیض‌الله عرب سرخی رفت.

به گزارش پارلمان نيوز، سیدمحمد خاتمی در این دیدار به تمجید از استقامت و صبوری این عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و همچنین خانواده او در طی مدت طولانی حبس وی پرداخت.

وی با ابراز تاسف از برخوردهای فراقانونی صورت گرفته با فعالان سیاسی اصلاح‌طلب، ابراز امیدواری کرد که سایر زندانیان سیاسی دربند نیز سریعتر به آغوش خانواده‌های خود باز گردند.





ادامه مطلب ...

مهندس موسوی در دیدار با عرب‌سرخی: جنبش سبز، پیشرفتی آرام اما موثر داشته است

0 نظرات
مهندس موسوی در دیدار با عرب‌سرخی:
جنبش سبز، پیشرفتی آرام اما موثر داشته است

. ادامه راه سبز«ارس»: میرحسین موسوی به همراه دکتر رهنورد با حضور در منزل فیض الله عرب سرخی،با عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که به تازگی از زندان آزاد شد،دیدار و گفتگو کردند.


به گزارش کلمه، مهندس موسوی در این دیدار ضمن قدردانی از استقامت و پایداری عرب سرخی در طول ۹ ماه بازداشت، آزادی او را تبریک گفت.

مهندس موسوی همچنین تاکید کرد: «به یاری خدای بزرگ، هوشیاری و هوشمندی نیروهای جنبش سبز در تمامی سطوح سبب پیشرفت آرام اما موثر این موج از ابتدا تا امروز بوده است».


میر حسین موسوی ادامه داد: «جریان صلح طلبانه‌ای که از درون مردم جوشید، جز با آرامش راه حق را نمی پیمود». وی خاطر نشان کرد: «پیروزی امروز ما مدیون همین آرامش و هوشیاری‌ها است».

دکتر زهرا رهنورد نیز در این دیدار با اشاره به شرایط نامناسب زندانیان سیاسی زن نسبت به اخبارمطرح درباره وضعیت بدرالسادات مفیدی،دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران ابراز نگرانی کرد.

ادامه مطلب ...

لالایی برای قرقیزستان

0 نظرات
لالایی برای قرقیزستان

. واقعا که اگر لالایی بلد بودند، مردم تا حالا خوابشان برده بود و ده ماه شب و روز علیه حکومت اعتراض نمی کردند. از دیروز قرقیزستان به هم ریخته و ملت جوراب و لباس زیر نخست وزیر و رئیس جمهور را بادبان کرده اند. دولت ایران هم که می بیند در خانه همسایه عروسی است دارد زیرابروی خودش را برمی دارد تا برود بیشکک قر بدهد. در همین راستا چند سووال برای چند جواب به کلیه دوستان و دشمنان و غیره تقدیم می شود.

سوال اول: در رابطه با اینکه قرقیزستان فعلا به هم ریخته است " دولت ایران خواهان برقراری ثبات در قرقیزستان شد." کدام ضرب المثل برای خواسته دولت ایران مناسب است.

گزینه اول: تو اگر بلدی پشت خونه خودتو بیل بزن، قرقیزستان رو ولش.
گزینه دوم: چراغی که به خانه رواست لزومی ندارد در قرقیزستان استفاده شود.
گزینه سوم: اول برادری خودتو ثابت کن، بعد به فکر قرقیزستان باش.
گزینه چهارم: تو اگر لالایی بلد بودی، ملت خواب شون می برد.

سوال دوم: با توجه به اینکه قوه قضائیه رحیمی معاون اول این قوه را به عنوان مهم ترین متهم فساد اقتصادی اعلام کرده و الیاس نادران گفته است " معاون اول رئیس جمهور را دستگیر کنید." و همین رحیمی بخشنامه ای برای مبارزه با فساد اقتصادی صادر کرد، بهترین گزینه کدام است؟

گزینه اول: معاون اول وقتی می گندد نمکش می زنند، نه اینکه بخشنامه صادر کند.
گزینه دوم: بخشنامه تو اول خودت بخون بعد بفرست برای دیگران.
گزینه سوم: برای اینکه به خودش سوزن نزنه، به دیگران جوالدوز می زنه.
گزینه چهارم: یک معاونش میلیاردر بود، یکی اش دزده، خودش هم زیر خط فقر، پیدا کنید صندوق انتخاباتی را.

سوال سوم: معنی جمله احمدی نژاد که گفته است: " عزت امروز ایران مدیون ایثارگران است." چیست؟

گزینه اول: عزت مان را مدیون ایثارگران هستیم، اما خانواده شان را زندانی می کنیم.
گزینه دوم: عزت مان را مدیون ایثارگران هستیم، نه خانواده شان که ربطی به آنها ندارند.
گزینه سوم: اصولا مدیون بودن عزت ربطی به دستگیری همسر و فرزند ایثارگران ندارد.
گزینه چهارم: هر سه جواب تا مدتی بعد صحیح است.

سوال چهارم: با توجه به اینکه شمقدری گفته است که " چهارصد میلیارد ریال برای بازسازی سینماهای کشور هزینه شد." بقیه هزینه سینمای کشور صرف چه چیزی شده است؟

گزینه اول: دستگیری سینماگران و زندانی کردن آنها.
گزینه دوم: جلوگیری از ساخت فیلم های سینماگران.
گزینه سوم: اصلا به شما چه ربطی دارد که ما سالن شیک داشته باشیم ولی فیلم نداشته باشیم.
گزینه چهارم: اصولا اینجوری است، جلوی ساخت فیلم را می گیرد، ولی سینما می سازد.

سوال پنجم: با توجه به اینکه دیروز متکی گفت " آمریکا به خلع سلاح هسته ای در جهان تمکین کند." حدس می زنید جواب اوباما به او چه باشد؟

گزینه اول: چشم، نازبشی، چرا زودتر نگفتی؟
گزینه دوم: وای، اصلا حواسم نبود، بچه ها متوقفش کنید.
گزینه سوم: هیلاری! ببین منوچهر چی می گه، من می رم تا چین و می آم.
گزینه چهارم: باشه، حالا که دستور می فرمائید چشم، جمعش می کنیم، فقط پنج دقیقه فرصت بدین.

سوال ششم: در راستای اینکه احمدی نژاد به اوباما گفت: " گردن کلفت تر از تو هم نتوانستند هیچ غلطی کنند." این جمله از نظر ادبی چگونه بیان می شود؟

گزینه اول: ادب مرد به ز دولت اوست.
گزینه دوم: دولت مدتهاست علیه ادبیات کودتا کرده است.
گزینه سوم: ادب مرد و دولت او مثل رهبرش هستند.
گزینه چهارم: ادب مرد عین دولت اوست.

سوال هفتم: با توجه به اینکه وزیر ارشاد گفته است " مطبوعات باید بتوانند امید، نشاط و شادابی را در جامعه ایجاد کنند." شرایط ایجاد امید و نشاط و شادابی توسط مطبوعات در جامعه چیست؟

گزینه اول: اول باید از زندان آزاد شوند و بعد امید ایجاد کنند.
گزینه دوم: فعلا که نشریه " امید" و " نشاط" توقیف اند، نشریه شادابی هم نداریم.
گزینه سوم: به آنها مرخصی داده شود تا امید و نشاط تولید کنند و دوباره به زندان برگردند.
گزینه چهارم: داداش! طرف رو انداختی زندان، می خوای برات لزگی برقصه؟

ابراهيم نبوي

ادامه مطلب ...

سیدمحمد خاتمی: پشت پرده برنامه‌ریزی‌هایی که مبنای برخوردها قرار گرفته را بازگو می‌کنم

0 نظرات
در دیدار با اعضای فراکسیون خط امام مجلس:
مجلس بر برگزاری انتخابات آزاد، آزادی زندانیان و بازشدن فضا تمرکز کند

. ادامه راه سبز«ارس»: رئیس‌جمهور سابق کشورمان با تاکید بر اینکه غفلت نکردن از مطالبات و حقوق مردم و جلوگیری از تنش‌ها، مبنای کار نمایندگان مردم باشد، تصویب قانون هدفمندسازی یارانه‌ها را به نفع دولت خواند و و از مجلس خواست که بر برگزاری انتخابات آزاد، آزادی زندانیان و بازشدن فضا تمرکز کند.


به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، نمایندگان عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس در ادامه دیدارهای بهارانه خود به دیدار سید محمد خاتمی رفتند.


در این دیدار حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی با تبریک سال نو ابراز امیدواری کرد که سال جاری سال پربرکتی برای جمهوری اسلامی، مردم و نمایندگان ملت باشد.

وی افزود:«ان شاءالله شاهد سالی باشیم که در آن برکت، عزت و آرامش امنیت و رفاه باشد و همه لذت ببریم از اینکه در جمهوری اسلامی و ایران هستیم.»


رئیس بنیاد باران سپس به بحث هدفمندشدن یارانه‌ها اشاره کرد و گفت:« اگر دولت بخواهد روی روال و قانون، یارانه‌ها را هدفمند کند باید گفت که مجلس به نفع دولت کار کرده است و این تصمیم می تواند جلو بسیاری از مشكلات را بگیرد.»

خاتمی با تاکید بر اینکه نگرانی اصلاح‌طلبان در شرایط کنونی ، اصل نظام و انقلاب اسلامی و ایران است اظهار داشت:« روند حاکم بر کشور مطلوب و البته قابل دوام نیست.»

وی با اشاره به دستگیری‌های وسیع، گسترده صورت گرفته در ماه‌های اخیر و افزودن بر دستگیری‌های قبلی، تصریح کرد:«این دستگیری‌ها از نظر ما با معیارهای قانونی و شرعی سازگار نیست و ادعاهای عجیب و تهمت‌های ناروا به بخش عظیمی از جامعه یک ظلم به مردم است.»

رئیس‌جمهور سابق کشورمان سپس با انتقاد از طرح ادعاهای مکرر براندازی و اهانت و نسبت های ناروا به شخصیت‌های اصلاح‌طلب به بیان نمونه‌هایی از این دروغ‌ها پرداخت.


وی ادامه داد:«گفته می‌شود خاتمی در کتاب "از شهر دنیا تا دنیای شهر" از اندیشه لاک تمجید کرده است؛اگرمقدمه کتاب من را می‌خواندند و در آن تامل می‌كردند اعتراف می‌كردند كه این مقاله تا چه حد در دفاع از تفكر اصیل و غیر تقلیدی و بیانگر شخصیتی است كه باید در این برهه حساس از زمان داشته باشیم. و بخش آخر کتاب من نقد لیبرال دموکراسی است؛ کسی می‌تواند فلسفه سیاسی بنویسد؛ اما اسم جان لاک را نبرد؟»

به گفته خاتمی یکی از این دروغ‌ها تحریف تاریخ و سوءاستفاده از تشابه اسمی یکی از شخصیتهای انقلابی و اصلاح‌طلب که او را تحصیل کرده یکی از سرویس‌های جاسوسی خوانده‌اند است در حالیكه فردی با چنین نامی حدود پنجاه سال پیش وجود داشته است اما نکته جالب آنکه این شخصیت اصلاح‌طلب که با آن فرد تشابه اسمی دارد در آن زمان حدودا ده ساله بوده است.


وی یادآور شد:«به سادگی فلان شخصیت ممتاز و مومن را رسما بعنوان فراماسون معرفی می‌كنند، این شیوه‌ها انسان را به یاد هیاهوها و تبلیغات مسموم بعضی چپ نماهای منحرف و وابسته دهه‌ها پیش می‌اندازد.»

رئیس بنیاد باران تاکید کرد:« خصوصیات جریان اصلاح‌طلب، پیروی از خط امام راحل، دلبستگی به انقلاب و جمهوری اسلامی، پایبندی به قانون اساسی است و اعتراض عمده‌ای که وجود داشته این بوده که چرا قانون اساسی درست اجراء نمی‌شود؟یا اصلا اجرا نمی‌شود یا با روش‌های غلط اجرا می‌شود.»


رئیس دولت اصلاحات یادآور شد:« اصلاحات چیزی جز این نیست که اصل نظام و چارچوب را قبول داریم و معتقدیم اگر مسائلی و انحراف هائی هم وجود دارد با همین معیارهای موجود اصلاح شود.»

وی همچنین به برخی موهوماتی که بعضی در برخورد با مسائل دارند اشاره کرد و گفت:«امیدوارم بتوانم در مجالی در مورد اینکه چه کسانی با چه رفتارها و روش‌های غلطی برنامه‌هایی را بر اساس توهمات و ادعاهای واهی طراحی و اجرا کردند ومی كنند و برخوردهایی كه بر اساس آن صورت گرفته و می‌گیرد تشریح كنم ؛گرچه معتقدم كه دل‌های پاك و ذهن های روشن متوجه قضایا هستند.»

خاتمی تاکید کرد:«آن چه در درجه اول بر اثر تصورات و موهومات غلط و سیاست های غلط آسیب می‌بیند اصل نظام، انقلاب اسلامی ایران و رهبری و در درجه بعد انبوه نیروهای سالم جامعه است که دچار محرومیت و گرفتاری می‌شوند.»

رئیس موسسه بین‌المللی گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها در ادامه به انتقاد از فضای رسانه‌ای حاکم بر کشور پرداخت و گفت:« متاسفانه بسیاری از رسانه‌ها، چه غیر رسمی که باید مبلغ اخلاق؛ تقوا و راستی و درستی باشند چه رسانه‌های رسمی ما که عنوان ملی و یا هر چیز دیگر دارند و ابتکار عمل در دستشان هست، هر نسبتی بخواهند به شخصیت های کشور می‌دهند و از این سو هم واقعا نمی‌توان حرف زد.»

خاتمی تاکید کرد:« گله می‌کنند که بیانیه فلان کاندیدا تند بود، یا فلان جمله تند را داشت ولی آن طرف را نمی‌بینند که هیچ نسبت ناروا و اهانتی نیست كه به شخصیت های خوش سابقه و مومن و مورد علاقه بخش عظیمی از مردم ندهند و نكرده باشند؛این طرف را نمی‌بینند و از فلان بیانیه برآشفته می‌شوند.»

رئیس‌جمهور سابق کشورمان یادآور شد:«راه حل برای حل این مسائل وجود داشت و دارد، بسیاری از بزرگان هم تلاش کردند و هنوز هم مایوس نیستیم.»

وی چهار خواسته مشخص اصلاح‌طلبان در شرایط کنونی را آزادی زندانیان، باز شدن فضای جامعه و غیر امنیتی شدن آن، جلوگیری از تندروی‌ها و دروغ پردازی و همچنین تلاش برای برگزاری انتخابات آزاد و سالم در آینده عنوان کرد.


خاتمی بررسی سیاست‌های کلی انتخابات در مجمع تشخیص مصلحت نظام را گامی دانست كه اگر ان شاء الله با تدبیر پیگیری شود می توان به آینده انتخابات امیدوار بود.

رئیس دولت اصلاحات در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت:«اگر گروهی سوء استفاده کند و روش‌های نادرست خود را به نام نظام و رهبری القاء کند بیش از همه به رهبری نظام جفا كرده است. اعتراض ما به روش‌های بعضی از نهادها و سازمان ها و سیاست هاست نه مقابله با نظام، بلكه اصلاح اشتباهات و تقویت نظام و دفاع از حق و حرمت مردم است كه در نظام ما اصل و محورند.»

وی ادامه داد:«انتظار داشتیم در آستانه عید نوروز،گام مشخص‌تری برای آزادی زندانیان برداشته شود و از تندروی‌ها جلوگیری شود و در حال حاضر هم یکی از اموری که مجلس باید بر آن تمرکز کند تلاش برای تضمین برگزاری انتخابات آزاد، آزادی زندانیان و بازشدن فضا است.»

رئیس بنیاد باران نتیجه فعالیت اقلیت مجلس را رسیدن به راهکاری برای خروج جامعه از تنش و خطراتی دانست که آن را تهدید می‌کند.

وی تصریح کرد:« نمی‌دانم امسال و یا سال آینده چه کسی جوابگوی مسائل اقتصادی و بین المللی خواهد بود که لابلای مسائل سیاسی کشور گم شده است و مطمئنا جامعه و به خصوص طبقات متوسط به پایین با مشكلات مواجه خواهند بود و همه باید بكوشیم تا مشكلات را به نفع مردم حل كنیم.»


خاتمی در بخش دیگری از سخنانش بر این نکته تاکید کرد که بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی است و گفت:« دفاع از حیثیت جمهوری اسلامی بزرگ‌ترین دفاع از امام، انقلاب و نیز خواست و مطالبات تاریخی ملت ایران است.»

وی افزود:« جمهوری یعنی حاکمیت با مردم است، همه تشکیلات نهادها و ارگان‌ها برآمده از ارهده و حاصل انتخاب آزاد مردم است و نیز همه دستگاهها تحت نظارت مردم و پاسخگو به آنان هستند؛این جمهوری اسلامی است.»

رئیس‌جمهور سابق کشورمان یادآور شد:« این جمله امام که "مجلس در راس امور است" بدین معناست که اراده جمعی مردم در یک جمعیتی که کمتر اشتباه می‌کند و ناظر بر اعمال دولت در سطوح مختلف از رئیس دولت یا وزرا گرفته هستند و با استفاده از ابزارهای خود یعنی سئوال، استیضاح و تحقیق و تفحص متبلور شده است.»


وی تصریح کرد:« مجلس نباید تابع جریانی بیرون از خودش باشد، اتفاقا وقتی می‌گوییم انتخابات آزاد یعنی مجلسی بیاید که واقعا نماینده افکار عمومی و اراده ملت باشد و با قدرت آن را در جامعه اعمال بکند.»

رئیس دولت اصلاحات ادامه داد:« اسلامی بودن نظام هم یعنی در تصمیم‌گیری‌ها، قانون‌گذاری‌ها و در اجرای آن اسلام معیار است و در عرصه اجتماعی ؛مهمترین معیاری که ما از اسلام بدست میاوریم دو چیز است یکی عدالت و دیگری اخلاق.»

وی تاکید کرد:« اگر مسائل جاری و شیوه حكومت بر طبق عدالت و اخلاق بود این می‌شود جمهوری اسلامی و نباید از یاد برد که بداخلاقی از هرکسی بد است و از حکومت و اینکه بصورت یک رسم در بیاید بدتر است.»

رئیس بنیاد یاران از نمایندگان مجلس و بخصوص نمایندگان عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس تشکر کرد و گفت:« اقلیت مجلس با دلسوزی برای امام، انقلاب و رهبری ، مردم و مطالبات آنها حضور و نقش موثری داشته است.»


سیدمحمدخاتمی خاطر نشان کرد:«اقلیت باید دو معیار داشته باشد، یکی واقعا غفلت نکردن از مطالبات واقعی و حقوق مردم که گاهی ضایع می‌شود، دوم اینکه چه کار کنیم جلوی تنش‌ها و درگیری‌ها گرفته شود در عین حالیکه نه نظام لطمه ببیند نه مردم مورد اجحاف قرار بگیرند.این می‌تواند مبنای کار و تعیین استراتژی نمایندگان مردم باشد.»

همچنین حاضران در جلسه نماز ظهر و عصر خود را به امامت سید محمد خاتمی اقامه کردند.



ادامه مطلب ...

گزارش تصويري از اولین شب آزادی عرب سرخی در حلقه یاران

0 نظرات
اولین شب آزادی عرب سرخی در حلقه یاران

. ادامه راه سبز«ارس»: در اولین شب آزادی مجاهد سر افراز، فیض الله عرب سرخی جمعی از بزرگان اصلاحات و همسنگران او به دیدراش شتافتند.

به گزارش تحول سبز، امروز پس از آزادی فیض الله عرب سرخی عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بسیاری از فعالین سیاسی و بزرگان اصلاحات در منزل وی حضور یافتند و با این آزاده سر افراز دیدار تازه نمودند.

بنا به این گزارش اقایان دکتر میردامادی ،محمدرضا خاتمي ، بهزاد نبوی ،محمد علی ابطحی، مزروعی،هادی قابل،دکتر هادی خانیکی ،دکتر جلایی پور، محسن آرمین ، جواد امام و تنی چند از دیگر چهره های سیاسی در این دیدار حضور داشتند.

فیض الله عرب سرخی که چندین روز پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری بازداشت شده بود پس از ۹ ماه ، امروز با قرار وثیقه ۷۰۰ ملیون تومان به مرخصی آمد.













ادامه مطلب ...

جديدترين ديدگاه خوانندگان