بر مجروحان حوادث پس از انتخابات چه می گذرد: «زندگی، زخم ، عفونت و امیدواری»؛ با دیدن زندگی هر مجروح هزار بار در دل می گویم کشته شده ها خیال شان راحت شده؛ اما کسی که جانش گلوله خورده ، نخاعش قطع شده، زخم بستر گرفته و قدرت راه رفتن و حتی حرف زدن از او گرفته شده چگونه می خواهد زندگی کند؟ در این یک ساله بر کسانی که در جریان حوداث پس از انتخابات مجروح شده اند؛ تیر خورده اند، چه دردی را متحمل شده اند و بر خانواده هایشان چه گذشته است؟ ادامه مطلب...
انتشار متن کامل ویرايش دوم منشور جنبش سبز: «نسخه اولیه این منشور در بیانیه ۱۸ میرحسین موسوی آمده بود. آنزمان موسوی صاحبنظران را به نقد و بررسی این منشور و کمک به تقویت و تنقیح آن دعوت نمود. پس از آن بیش از یکصد نفر از کارشناسان و صاحبنظران حوزه‌ های مختلف پیرامون منشور نقدها و بررسی های خود را ارایه کردند. نسخه ویراسته شده به امضای امضای موسوی و کروبی رسیده شده بود و به امانت نزد شورای هماهنگی راه سبز امید قرار گرفته بود تا در موقع مقتضی منتشر شود.» ادامه مطلب...
روزی که پا در عرصه مبارزه با سیاه پرستان گذاشتم، به خوبی از سرنوشت احتمالی خود آگاه بودم. از سیاه پرستان، انتظاری جز قتل و اعدام و مرگ نداشته و ندارم. از سیاهی متنفر بودم. آنقدر متنفر بودم که برای دیدن لبخندهای سبز بر لبان هموطنم، از جان خود نیز گذشته بودم. من از مرگ نمی ترسم. از اعدام نمی ترسم. مرگ من آغاز رویش جوانه های سیاه ستیز و پراکنش قاصدکهای صلح سبز خواهد بود. ای هموطن! اگر روزی سیاه پرستان جان من را نیز ستاندند، بر من سیاه نپوش و اشک نریز، حقم را پس بگیر، همين.
درصورت فيل.تر شدن از اين آدرس استفاده كنيد: http://0mid.arasnava.tk يا http://myyahoo.arasdotcom.tk

نامه مهدی محمودیان به خاتمی، موسوی و کروبی، از زندان رجایی شهر

2 نظرات
نامه مهدی محمودیان خطاب به آقايان خاتمی، موسوی و کروبی:
خواسته‌های فرعی مثل آزادی ما اسرای دربند، شما را از خواسته‌های اصلی باز ندارد

ادامه راه سبز(ارس): مهدی محمودیان، روزنامه‌نگار زندانی که در حال حاضر در زندان رجایی شهر کرج به سر می‌برد، در نامه‌ای خطاب به آقایان خاتمی، موسوی و کروبی، ضمن حمایت از رهبران جنبش سبز و انتقاد از حملات اخیر اقتدارگرایان علیه ایشان، از این سه چهره سیاسی همانطور که تاکنون از اهداف و آرمانهای آزادیخواهانه و عدالت جویانه مردم خداجوی ایران پاسداری کرده اند، به هیچ قیمتی از مواضع به حق و اصولی خود دست برندارند.

محمودیان خطاب به سید محمد خاتمی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی نوشت: مبادا هیچگونه فشاری از هر سو سبب گردد تا دستیابی به خواسته های فرعی همچون آزادی ما اسرای دربند شما را از تاکید و پافشاری برخواسته های اصلی باز دارد؛ زیرا در چنین حالتی حتی در صورت دستیابی به این خواسته تان تمامی زحمات ما و سایر کسانی که در این مدت متحمل انواع هزینه ها شده اند از بین خواهد رفت.

این روزنامه‌نگار زندانی همچنین تاکید کرده است: « به حرمت شکنجه دیدگان کهریزک،بند 209 و 2-الف و سایر زندانها و بازداشتگاههای پیدا و پنهان دیگر همانطور که تاکنون از اهداف و آرمانهای آزادیخواهانه و عدالت جویانه مردم خداجوی ایران پاسداری کرده اید کماکان ادامه داده و به هیچ قیمیتی از مواضع به حق و اصولی خود دست برندارید. عزیزان همانطور که ما از گذشتگان خود پرسیدیم که برای تحقق آزادی، عدالت و مردم سالاری دینی چه کرده اند فرزندان ما نیز چنین پرسشهایی را از ما خواهند پرسید پس کاری کنید که هم شما و هم ما بتوانیم در برابر پرسش آیندگان و وجدان بیدار بشری پاسخگو و سرفراز باشیم.»

متن کامل نامه مهدی محمودیان که نسخه‌ای از آن در اختیار کلمه قرار گرفته، به شرح زیر است:

با سلام خدمت آقایان سید محمد خاتمی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی

روزها و ماه ها از جفایی که در خرداد ۸۸ بر مردم، قانون اساسی و جمهوریت نظام ما رفته است می گذرد و اینک یاران و فرزندان معنوی این ملت توسط کسانی آماج تهمت وابستگی به ضد انقلاب و صهیونیزم و آمریکا و هم سو بودن با آنها قرار می گیرند که پیش از انقلاب و در اوج مبارزات نه تنها در کنار ملت نبودند بلکه به زعم خود دامنشان را از ننگ سیاسی بودن پاک نگه میداشتند یعنی همان به اصطلاح ولایتی ها که خون به دل ملت و امام کردند.

در جریانات بعد از انتخابات صدها نفر از فرزندان این مرز و بوم کشته یا زخمی شدند و به دلایلی که میدانیم و میدانید عده ای تظاهرات اعتراضی و آرام مردم را به خشونت کشیدند و در این میان کسانی هم که با انقلاب و اسلام میانه ای نداشتند هیزم کش معرکه شدند تا جریان اصلاح طلبانه مردم را دچار انحراف و بد نامی کنند.جالبترین نکته در این بین همصدایی هر دو جریان خشونت طلب و ضدمردمی داخلی و خارج نشین بر هتاکی و تخطئه و تکفیر شما فرزندان راستین انقلاب است که هر روز در رسانه هایشان فزونی میگیرد.در این جریانات هزاران نفر در زندانهای قانونی و غیر قانونی و بازداشتگاههای پیدا و نهان از کهریزک و اوین و رجایی شهر تا زندانها و بازداشتگاههای سایر شهرستانها مورد انواع آزار و اذیت از شکنجه های روحی و روانی تا ضرب و شتم و هتاکی های بیشمار قرار گرفتند.همه اینها هزینه ی درخواست پاسداشت حقوق ملت و پای فشاری بر سر آن است.

همه این دردها، فشارها و شکنجه ها را به همراه میلیونها ایرانی که به خیابانها آمده بودند تحمل کردیم تا در ایران و نظام جمهوری اسلامی انتخابات آزاد با اعمال قدرت و هدایت نهادهای آشکار و پنهان به انتصابات تبدیل نگردد و جمهوری اسلامی به معنای واقعی با جمع بین جمهوریت و اسلامیت آن پاس داشته شود.

این روزها ملت شاهدند که مخالفین جمهوریت و اسلامیت در واکنش به حقارتها و شکست هایشان در برابر اراده ملت آزادیخواه ایران از طریق تریبونهای رسمی و غیر رسمی که غصب کرده اند چگونه پایگاهی برای هتاکی به فرزندان راستین ملت و انقلاب و آرمانهای آزادیخواهانه ی آنها ایجاد کرده اند.این روزها به جای شنیدن تمامی سخنان برحق اصلاح طلبان در خصوص برگزاری انتخابات قانونی و آزادی احزاب و تشکل های سیاسی و اجتماعی به راحتی به فرزاندان این ملت به خصوص شما سه عزیز تهمت و افترا میزنند و برخلاف تمام موازین عقلی،شرعی و قانونی در رسانه های عمومی که از طریق بیت المال اداره می شود مردم آزادیخواه ایران و در راس آنها شما فرزندان معنوی ملت،انقلاب و امام را مورد آماج شدیدترین تهمتها و هتاکی ها قرار میدهند تا شما عزیزان را به سکوت و تسلیم در برابر ظلم و جدایی از ملت وادار سازند.

عزیزان گرامی من به عنوان یک ایرانی مسلمان که چندی است در دستان ناقضین جمهوریت و اسلامیت نظام اسیرم از شما تقاضا دارم به حرمت خون شهدای انقلاب از آغاز تا امروز و به حرمت گریه ها و دلتنگی های مادران، پدران،همسران و فرزندان شهدا و اسرای جنبش سبز و به حرمت شکنجه دیدگان کهریزک،بند ۲۰۹ و ۲-الف و سایر زندانها و بازداشتگاههای پیدا و پنهان دیگر همانطور که تاکنون از اهداف و آرمانهای آزادیخواهانه و عدالت جویانه مردم خداجوی ایران پاسداری کرده اید کماکان ادامه داده و به هیچ قیمتی از مواضع به حق و اصولی خود دست برندارید و مبادا هیچگونه فشاری از هر سو سبب گردد تا دستیابی به خواسته های فرعی همچون آزادی ما اسرای دربند شما را از تاکید و پافشاری برخواسته های اصلی باز دارد؛ زیرا در چنین حالتی حتی در صورت دستیابی به این خواسته تان تمامی زحمات ما و سایر کسانی که در این مدت متحمل انواع هزینه ها شده اند از بین خواهد رفت.

عزیزان! همانطور که ما از گذشتگان خود پرسیدیم که برای تحقق آزادی،عدالت و مردم سالاری دینی چه کرده اند فرزندان ما نیز چنین پرسشهایی را از ما خواهند پرسید پس کاری کنید که هم شما و هم ما بتوانیم در برابر پرسش آیندگان و وجدان بیدار بشری پاسخگو و سرفراز باشیم.

نصر من الله و فتح قریب

مهدی محمودیان
دی ماه هشتاد و نه
زندان رجایی شهر کرج
ادامه مطلب ...

نشريات سبز: «كلمه» شماره ويژه || «قلم سبز» شماره 26 || «گـــذر» شماره 03

2 نظرات
آخرين شماره نشريات سبز اينترنتي:
گذر 03«ايجاد تنش سياسي،عبور از بحران اقتصادي» ؛ كلمه ويژه‌ «مصاحبه با ميرحسين» ؛ قلم سبز 26 «قربانيان حذف يارانه»

ادامه راه سبز(ارس): آخرين شماره نشريات سبز اينترنتي مورخه چهارشنبه 22 دي ماه 89 جهت چاپ و تكثير بر روي پيشخوان سايت ارس قرار گرفت. دانستن حق مردم است و آگاهي چشم اسفنديار خودكامگان، لذا همت يكايك ما براي رساندن حتي يك نسخه به دست مشتاقان را طلب ميكند:

هفته‌نامه «گـــــــــــــذر» شماره 03
ايجاد تنش سياسي»عبور از بحران اقتصادي!


روزنــامــه «كــلـــمــــــه» ويــــــــژه
ويژه نامه مصاحبه با ميرحسين موسوي


روزنــامــه «قلــم سبـــز» شماره 26
سرمقاله امروز قلم سبز، ضمن اشاره به طرح هدفمندی یارانه ها و تبعات آن، خاطرنشان شده است "مقامات دولتی از روز اول اجرای طرح، نتوانستند خوشحالی خود را درباره عدم وقوع اعتراض جدی نسبت به اجرای آن پنهان نکنند. آنان در موارد مکرر و روز به روز، شادمانی زاید الوصفشان را از اینکه گروههای کم درامد و جمعیت هایی که با اجرای طرح، زندگی سخت تری در انتظارشان است، سکوت کرده و صبورانه منتظرند تا صحت و سقم آنچه مقامات دولتی مدعی آن هستند را با چشمان خود ببینند و در زندگی خود لمس کنند، اظهار کردند..."

همچنین آمده است "نتایج حاصله از اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها، چشم انداز نگران کننده ای از زندگی در آینده نزدیک و پیشِ روی فقرای ایران می گشاید و دولت با خوش خیالی تمام و حتی بی خیالی، به امید آن نشسته تا دستی از آسمان همه این نتایج زشت و پلید را کنار زند. دولت حتی سکوت آنها را علامت رضا گرفته و تصور می کند آنها ادعاهای بی بنیاد رییس دولت، دایر بر زندگی بهتر پس از اجرای طرح را باور کرده اند..."

در ستون دیگر شماره امروز قلم سبز، بخش چهارم از سلسله مباحث "دموکراتیزاسیون، هم استراتژی و هم تاکتیک"، با عنوان "رویکردهای نظری دموکراسی خواهی" منتشر شده است.

در م ستون های دیگر روزنامه تک برگیِ قلم سبزِ ٢٢ دی ماه، همزمان با مهمترین اخبار کارگری و معیشتی، اظهارات اخیر هاشمی و مصاحبۀ میرحسین موسوی با کلمه مورد مرور و بازخوانی قرار گرفته است.

روزنامه قلم سبز، از شنبه تا چهارشنبۀ هر هفته (به جز روزهای تعطیل) منتشر و در اختیار مخاطبان و علاقمندان قرار ميگيرد.


جهت دريافت، بر روي تصاوير هر يك كليك نماييد
ادامه مطلب ...

سيد محمد خاتمی: کسانی که مردم را قبول ندارند، حق ندارند از زبان مردم صحبت کنند

1 نظرات
سیدمحمد خاتمی در دیدار با جمعی از اساتید دانشگاهی و اعضاء جامعه پزشکی:
کسانی که مردم را قبول ندارند، حق ندارند از زبان مردم صحبت کنند

ادامه راه سبز(ارس): رئیس‌جمهور سابق کشورمان گفت: باید "شخصیت‌های باسابقه ولو معترض" سرمایه‌ای به حساب بیایند که پیرامون آنان بخش عظیمی از نیروهای جوان جامعه که به هر حال اعتراضی هم دارند جمع شوند و در کنار اصل نظام و انقاب و راه امام بمانند. محدود کردن‌ها و تهمت‌زدن‌ها و نسبت دادن‌ها سبب خواهد شد بخش جوان و نخبه جامعه اگر از این طرف مایوس شود به دامن کسانی بیفتند که می‌گوید اصل نظام نباید باشد.

وي همچنين بيان داشت: «سیاری از خیرخواهانی که واقعا به این اصول معتقدند و دل‌شان می‌خواهد؛ این انقلاب و نظام که بسیار پرهزینه برای ما تمام شده و برای‌مان مقدس و عزیز است برقرار بماند حال کسانی‌که سابقه و لاحقه ‌شان روشن است و چنین مواضعی دارند از دو طرف مورد حمله قرار می‌گیرند. از درون متاسفانه با امواج اتهام و دروغ و بداخلاقی از سوی کسانی که روح انقلاب و قانون اساسی را عملا قبول ندارند و از آن طرف توسط کسانی که می‌گویند باید نظام جمهوری اسلامی نباشد چرا هنوز داریم از اسلام و قانون اساسی دفاع می‌کنیم

حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی در دیدار با جمعی از اساتید دانشگاهی و اعضاء جامعه پزشکی به تبیین راه‌کارهایی برای برون‌رفت از وضعیت فعلی و دمیده شدن روح امید و نشاط در جامعه پرداخت.

وی در بخشی از اظهارات خود تاکید کرد: «نگرانی‌ام از این است ما در این موقعیتی که هستیم، خدای نکرده به‌خاطر رفتارهای نادرستی که هست خیزش بعدی که بروز و ظهور پیدا می‌کند دیگر به طرف اسلام و نظام اسلامی نباشد.»

رئیس بنیاد باران با بیان اینکه «تدبیر حکم می‌کند منتقدان و معترضان معتقد به اصل نظام تقویت شوند»، گفت:« باید شخصیت‌های با سابقه ولو معترض؛ سرمایه‌ای به حساب بیایند که پیرامون آنان بخش عظیمی از نیروهای جوان جامعه که به هر حال اعتراضی هم دارند جمع شوند و در کنار اصل نظام و انقلاب و راه امام بمانند.»

رئیس دولت اصلاحات با اشاره به مباحث مطرح شده از سوی او، تصریح کرد: «اگر حرف و حدیثی هست دعوا بر سر قدرت نیست ما خودمان مطرح نیستیم و اگر نگرانی هست این نیست که بنده در عرصه نیستم و کس دیگری در عرصه مسئولیت است؛ نگرانی از این است که خدایی نکرده این نظام و انقلاب لطمه بخورد.»

وی ادامه داد: «اینکه ما اینقدر به انتخابات و اهمیت آن تاکید می‌کنیم و می‌گوییم راه برون‌رفت از بحران این است که ما بتوانیم به یک اجماعی برسیم که انتخابات به‌گونه‌ای برگزار شود که مردم احساس کنند رای‌شان موثر است و آزادانه می‌توانند رای بدهند و هر کسی را خواستند می‌توانند انتخاب کنند در چارچوب همین قانون اساسی، چیزی علاوه بر این گفته نشده.»

سید محمد خاتمی همچنین اظهار داشت: «اینکه این روزها گفته می‌شود مردم چه کسی را بخواهند و چه کسی را نخواهند باید گفت که کسانی‌که مردم را قبول ندارند حق ندارند درباره مردم و از زبان مردم صحبت کنند.»

وی خاطر نشان کرد: «اگر فضا آزاد باشد و محدودیت‌ها رفع شود حرف و گرایش مردم معلوم می‌شود؛ اصلا این محدودیت‌ها خود نشانه این است که مردم را قبول ندارند.»

متن کامل سخنان سیدمحمدخاتمی در ادامه می‌آید:

تسلیت به بازماندگان حادثه تلخ پرواز تهران-ارومیه

اظهار تاسف و تاثر خودم را برای حادثه تلخی که برای پرواز تهران ارومیه پیش آمد بیان می‌کنم، عده زیادی جان خودشان را از دست دادند تعدادی زخمی شدند به هر حال حادثه تلخی بود؛ خدمت همه خانواده‌های داغدار تسلیت می‌گویم و برای بازماندگان آن ارزوی سلامت و تندرستی دارم.

انتظار داریم با دقت و کارشناسی بیشتری به مسائل توجه شود که ان‌شالله در آینده کمتر این حوادث را پیش‌رو داشته باشیم.

دیروز ۱۹ دی بود دلم می‌خواهد کمی به عقب برگردیم ببینیم این جریان چه بود؛ چه شد و چه باید بشود؟!

دشمنانی در لباس دوست، آن هم در داخل کشور!

البته قبل از آن ذکر خیری بکنم از برادر عزیز؛ مومن، دلسوز و علاقمند جناب دکتر شکوری‌راد که امروز خیلی جای او در میان ما خالی است و دستگیری همین افراد نظیر دکتر شکوری نشان‌دهنده آن است که چه اشتباهی صورت می‌گیرد و چه کسانی دارند به‌عنوان دشمن تلقی می‌شوند درحالی‌که معتقدم دشمنان خیلی با دست بازعمل می‌کنند و احیانا در لباس دوست در داخل کشور و از بیرون کشور هم که معلوم است.

در این مدت موجی از دستگیری‌ها به‌خصوص جوان‌ها به بهانه‌های مختلف بوده است که بعضی‌ها با وثیقه آزاد شدند بعضی‌ها هنوز گرفتارند؛ دلهره و اضطراب برای خانواده‌ها زیاد است.

آنهایی را هم که می‌شناسیم بچه‌های خوب و سالم هستند حالا ممکن است گاهی اعتراضی هم داشته‌اند ولی واقعا درخور این نیست که با جوانان ما این‌طور رفتار شود.

امیدوارم دیدگاه‌ها نسبت به مسائل عوض شود و ما بتوانبم از این فضا به فضای امن و آرام‌تری حرکت کنیم که نفع همه در آن است.

همه شما داستان ۱۹ دی را شنیده‌اید در این روز حادثه بزرگی رخ داد؛ از این جهت که نهضت و انقلاب را وارد مرحله جدیدی کرد البته این حوادث نیستند که تعیین کننده در حرکت‌ها و جنبش‌های اجتماعی و به‌خصوص انقلاب‌ها هستند ولی حوادث می‌تواند تشدید‌کننده یا جهت‌دهنده به تحولات عظیمی نظیر انقلاب‌ها باشند.

وقتی انقلاب پیش می‌آید که اولا هدف مشخصی در جامعه وجود داشته باشد؛ ثانیا آگاهی نسبت به آن هدف وجود داشته باشد، ثالثا احساس شود وضع موجود مانع رسیدن به آن هدف است؛ رابعا خواستی برای رسیدن به آن هدف پیدا شود و بالاخره اراده و انسجامی در جامعه به‌وجود بیاید و آن حرکت رخ دهد برای تحول اساسی از یک نظام به نظام دیگر.

هنر رهبران بزرگ درک زمان خود است

تحولات اساسی، عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سیاسی خاص خود را دارد، جنبش‌ها و حرکت‌ها را نمی‌توانیم تک‌عاملی بدانیم البته نقش مهمی در بیدار کردن جامعه و تقویت اراده جامعه و انسجام جامعه به سوی جریان انقلابی دارد؛ ولی اگر شرایط انقلابی فراهم نباشد یک شخصیت بزرگ حتی فرهمند هم نمی‌تواند کار بزرگی را انجام دهد.

هنر رهبران بزرگ این است که زمان خود را درک می‌کنند؛ مقتضیات را می‌فهمند و جهات اصلی را تشخیص می‌دهند وآن را به جامعه را تشجیع و بیدار می‌کنند و آن را به حرکت در می‌آورند و حرکت سریع‌تر به سرانجام می‌رسد.

به هر حال جنبش وسیعی بعد از رحلت حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی قدس سره پیدا شد گرچه در کل جامعه، دانشگاه‌ها و اصناف و جاهای دیگر این حرکت‌ها و خواست‌ها وجود داشت ولی به‌طور خاص بعد از رحلت ایشان و رفتارهایی که رژیم داشت و بعد نقشی که خود امام داشتند این جنبش کانون و رهبری دینی پیدا کرد که اوج آن در خرداد ۴۲ بود که خیزش عظیم مردمی و در مقابلش کشتار عظیمی که صورت گرفت و به دنبال آن دستگیری و بعد از مدتی تبعید امام و سرکوب شدیدی که صورت گرفت که در واقع آن جنبش از خیابان‌ها جمع شد و بروز و ظهورش کم شد و به کمون رفت ولی وجود داشت و آثارش را بعد از ۱۰-۱۵ سال دیدیم که چگونه شد و به چه نتیجه‌ای رسید.

امام حتی بعد از تبعید هم در حوزه‌های علمیه غریب بودند

امام هم بعد از تبعیدشان حتی در حوزه‌های علمیه غریب بودند از یک طرف تمام کسانی که با امام همراه بودند یا زندان بودند یا تحت تعقیب و در محدودیت یا سرکوب می‌شدند.

بعضی شخصیت‌ها هنوز هم هستند؛ مقام رهبری، آیت‌الله هاشمی و دیگرانی که هستند، بعضی‌ها هم از دنیا رفته‌اند این‌ها تعداد زیادی نبوده‌اند دائما هم بعد از دستگیری امام محدود بودند.

متاسفانه خیلی از کسانی که سال‌های اول نهضت همراه بودند بعد از دستگیری امام توبه و عقب‌نشینی کردند و حتی فعالیت‌هایی انجام دادند که کاملا گاهی علنی یا در خفا از امام انتقاد هم می‌کردند که این روش‌های غلط سبب سو‌ءاستفاده دیگران می‌شود و راه‌شان را جدا کردند و ابایی هم نداشتند از اینکه بگویند انقلاب فایده‌ای ندارد و امام راه غلط می‌روند.

اگر یادتان باشد در سال ۵۷ وقتی نیمه شعبان شد امام فرمودند ما جشن نداریم بعضی از کسانی که سابقه همراهی امام داشتند ولی کنار کشیده بودند از روش امام انتقاد و کار خودشان را کردند.

امام کاملا غریب بود و راه امام غریب بود. پیروان مخلص امام تحت فشار و شکنجه بودند. زندان بودند و یا شهید می‌شدند و همه این مسائل وجود داشت و دوران کمون انقلاب بود تا سال ۵۶ که فضای دیگری پیدا شد امام هم ایستاده بودند و راهنمایی می‌کردند، عقده‌ها هم در سینه‌ها جمع شده بود.

روش مدنی امام، مردم را بیدار کرد

بعضی جریانات تند چریکی برای مردم جذابیتی نداشت، ولی امام همان روش مدنی که داشتند که خون در مقابل شمشیر و کلام در مقابل گلوله و همیشه اتکا به مردم این روش را ادامه دادند مردم بیدار شدند و رشد پیدا کردند تا آن انقلاب رخ داد و حوادثی نظیر ۱۹ دی در این فضا و جریانات هست که رخ می‌دهد، یعنی زمینه‌های انقلاب فراهم است رهبری در جای خود مستقر هست و بغض‌ها و عقده‌های ناشی از بیداد و سرکوب جمع شده و آماده یک جرقه است.

بعد از رحلت آیت‌الله حاج آقا مصطفی حرکتی رخ داد، متاسفانه در قم حتی برای هفتم حاج‌آقا مصطفی خیلی محافظه‌کارانه عمل شد و مسائلی پیش نیامد بعد از آن هفته اطلاعیه و بیانیه تحلیلی خوب و جهت‌دهنده‌ای در قم منتشر کردیم و به‌اصطلاح جهت جامعه مشخص شد و برای چهلم حاج‌آقا مصطفی، جلسه فوق‌العاده جالبی در مسجد اعظم گذاشته شد که جمعیت خوبی آمد و صبح و عصر سخنرانان خیلی خوب صحبت کردند و نوعا هم دستگیر و تبعید شدند.

جنبش‌ها با سرکوب از بین نمی‌روند

خیال نکنیم وقتی جنبش هایی در جامعه به‌وجود می‌آید به‌وسیله سرکوب از بین می‌رود بلکه زمینه هست تا چگونه بروز و ظهور پیدا کند.

از خیزش بعدی که به طرف نظام اسلامی نباشد نگرانم

نگرانی‌ام از این است ما در این موقعیتی که هستیم خدای نکرده به‌خاطر رفتارهای نادرستی که هست خیزش بعدی که بروز و ظهور پیدا می‌کند دیگر به طرف اسلام و نظام اسلامی نباشد.

اگر اعتراض و انتقادی هست این است که بعضی روش‌ها و شیوه‌هایی که اعمال می‌شود به زیان اسلام و نظام است.

خطر مشکل درست کردن برای کسانی که به اصل نظام معتقدند

این نظام سرمایه بزرگی است؛ هزینه زیادی برای آن داده شده است. انقلاب ما بزرگ بوده ما همین را می‌خواهیم ولی این رفتارها ممکن است سبب شود که خدای ناکرده جهت آینده به خارج از نظام متوجه شود.

ممکن است با این محدود کردن‌ها و مشکل درست کردن‌ها کسانی از دوروبرو اطراف کسانی‌که به اصل نظام اعتقاد دارند از اصل نظام دفاع می‌کنند ولی نسبت به مسائل انتقاد دارند پراکنده و مایوس بشوند، اما به دامن حکومت نخواهند افتاد بلکه به دامن کسانی می‌افتند که اصل را قبول ندارند.

تدبیر حکم می‌کند منتقدان و معترضان معتقد به اصل نظام تقویت شوند

اگر تدبیر وجود داشت باید این گروه تقویت می‌شد تا نیروهایی که به هر حال اعتراض و انتقادی دارند دور این‌ها جمع شوند به عنوان کسانی که از اصل نظام و انقلاب و اسلام دفاع می‌کنند.

باید “شخصیت‌های باسابقه ولو معترض” سرمایه‌ای به حساب بیایند که پیرامون آنان بخش عظیمی از نیروهای جوان جامعه که به هر حال اعتراضی هم دارند جمع شوند و در کنار اصل نظام و انقاب و راه امام بمانند. محدود کردن‌ها و تهمت‌زدن‌ها و نسبت دادن‌ها سبب خواهد شد بخش جوان و نخبه جامعه اگر از این طرف مایوس شود به دامن کسانی بیفتند که می‌گوید اصل نظام نباید باشد.

انفجار وقتی رخ داد که وزیر اطلاعات وقت با اسم مستعار به امام اهانت کرد

به هر حال گرچه برای مدتی نهضت در حالت کمون بود ولی لحظه‌به‌لحظه اعتراض جامعه به نفرت بدل می‌شد تا اینکه دوباره چون آتشفشانی بروز کرد و جامعه هیچ راهی را جز سرنگونی ر‍‍‍ژیم در برابر خود ندید. اینها اشتباه بزرگ‌تری کردند یعنی بغض و کینه خود را از مردم به‌صورت مقاله‌ای علیه امام در یکی از روزنامه‌ها منتشر کردند ظاهرا وزیر اطلاعات رژیم آن وقت با اسم مستعار به امام اهانت کرد و آن وقت بود که انفجار رخ داد و مردم (طلبه و دانشجو؛ اصناف) به پا خواستند و همه رژیم هم مقابله کرد و کشتار شد و به‌دنبال آن تحت عنوان “چهلم‌ها” پی‌درپی حرکت ادامه یافت.

امام هم رهبری نهضت را بر عهده داشتند؛ روزبه‌روز رژیم ضعیف‌تر شد و کشتارهای بزررگ‌تر هم سبب شدآتش انقلاب شعله‌ورتر شود تا در ۲۲ بهمن دیدیم انقلاب اسلامی پیروز شد.

یادمان نرود که این مردم چه می‌خواستند

این انقلاب هدف مشخص و معینی داشت. یادمان نرود که ماهیت این نظام چیست؟ و مردم و امام چه می‌خواستند اگر اشکال و انحرافی در عمل وجود دارد یا مطرح می‌شود باید برای تداوم آن اصلاح شود و راهی جز این نیست.

اگر خدای نکرده چیزهایی وجود دارد یا مطرح می شود که در اهداف یا مقتضای انقلاب نبوده اصلاح شود یا دست کم به نام نظام و انقلاب نباشد تامردم به اصل انقلاب و نظام بدبین نشوند.

امام به شکسته شدن قلم‌ها و دربند بودن آزادیخواهان معترض بود

همه شخصیت امام راحل دینی بود و همواره از دین و ارزش های دینی دفاع می‌کردند و البته همه رهبران دینی هم چنین هستند و چنین می‌گویند ولی آنچه سبب نهضت شد این بود که امام به نیازهای واقعی انسان و مقتضای زمان توجه داشتند و ایشان اعتراض داشتند که در آن رژیم زندان‌ها پر از آزادی‌خواهان است، قلم‌ها شکسته می‌شود، کشور ما وابسته به بیگانه است، اقتصاد کشور وضعش خراب است، عدالت در جامعه نیست، فساد و فحشا هست، مردم باید حاکم باشند و حکومت ندارند، از اینکه دیکتاتوری در جامعه است و اینها باید تغییر کند و این همه را از موضع دین می‌فرمودند؛ دینی که امام می‌گفت دینی بود که با آزادی و حاکمیت مردم بر سرنوشت‌شان سازگار بود و جانشین نظام موجود را جمهوری اسلامی می‌دانستند.

جمهوری اسلامی یعنی ملاک مردمند

جمهوری اسلامی یعنی ملاک مردمند؛ حکومت و قدرت برآمده از مردم و در مقابل آنها مسئول است به‌علاوه که ارزش‌های اسلامی هم حاکم است.

از لوازم مهم جمهوریت آزادی اندیشه و بیان است، اینکه عالمان ما در جامعه ارج داشته باشند، حوزه‌های علمیه ما با آزادی کامل بیاندیشند و حرف‌شان را بزنند و پشتوانه‌های نظری حاکمیت دین را با رعایت زمان و مکان و جهت حل مشکلات مردم فراهم آورند؛ نه تنها مراجع بلکه همه علما و طلاب و محققان محترم باشند.

اینکه دانشگاه ما، استاد و دانشجوی ما در کمال آزادی بتواند کار کند حرف بزند و اعتراض کند و نیز این مراکز نیروهایی تربیت کند که بتواند کشور را اداره و آن را از دیگران بی‌نیاز کنند؛ وعده‌ها این چنین بود.

امروز هم همه ما از اصل انقلاب دفاع می‌کنیم

ما نباید وابسته به بیگانه باشیم؛ نباید اینجا جزیره امن برای آمریکا باشد و نباید رژیم ایران هم پیمان رژیم فاسد صیهونیستی باشد و در کنار کسانی قرار بگیرد که سرکوب‌گر مظلومان هستند. ما باید آزاد و مستقل باشیم.

باید از عقب‌افتادگی نجات پیدا کنیم اینها روح انقلاب بود که در چهره جمهوری اسلامی تجلی می‌کرد و امروز هم همه ما از اصل انقلاب دفاع می‌کنیم.

اکثریت جامعه ما دینی است و طبیعی است نظام پایدار حتی دموکراتیکش اگر متناسب با وضعیت دینی جامعه نباشد و با دین جامعه سازگار نباشد نمی‌تواند استقرار و دوام پیدا کند.

جمهوری اسلامی که امام مطرح کردند و مردم به آن رای دادند طوری بود که غیرمسلمان هم احساس می‌کرد در درون نظام جمهوری اسلامی حرمت دارد حقش رعایت می‌شود با عدالت با او رفتار می‌شود به همین جهت در انقلاب ما فقط مسلمان و شیعه نبودند که در صحنه آمدند همه مردم آمدند و گفتند جمهوری اسلامی می‌خواهیم. این هدف انقلاب ما بود و بحمدالله این جمهوریت مستقر شد و همه باید از آن دفاع کنیم.

دعوا بر سر قدرت نیست، از اینکه نظام لطمه بخورد نگرانیم

اگر حرف و حدیثی هست دعوا بر سر قدرت نیست ما خودمان مطرح نیستیم و اگر نگرانی هست این نیست که بنده در عرصه نیستم و کس دیگری در عرصه مسدولیت است؛ نگرانی از این است که خدایی نکرده این نظام و انقلاب لطمه بخورد.

بعد از امام راحل، جریانی که مناسبتی با فکر امام و انقلاب نداشت و با معیارهایی که در انقلاب مطرح شد به خصوص آنچه را که امام خمینی(ره) در آستانه انقلاب عرضه داشتند و مردم به آن رای دادند جمهوری اسلامی، آزادی، مسئول بودن حکومت هزینه نداشتن انتقاد و اعتراض آزاد بودن گروهها مردم هم به اینها رای داده بودند و البته استقلال عدالت پیشرفت و اخلاق همه اینها مطرح شده بود.

بزرگترین حق‌الناس، حاکمیت مردم بر سرنوشت‌شان است

کسانی که اینها را قبول نداشتند راه امام را تخطئه می‌کردند حرفی ندارند که به‌صراحت بگویند اینکه امام اعتقاد واقعی به میزان بودن رای مردم نداشتند و العیاذ بالله برای ساکت کردن افکارعمومی چنین گفتند. یعنی دین را در مقابل مردم قرار دادن؛ حق‌الله را در مقابل حق‌الناس قرار دادن؛ حق‌الناس را به کلی نادیده گرفتن که بزرگ‌ترین حق‌الناس، حاکمیت مردم بر سرنوشت‌شان است بلکه کسانی با چنین دیدگاه و سابقه‌ای می‌کوشند خود را نظریه‌پرداز منحصربه‌فرد انقلاب و اسلام معرفی کنند و دیگران؛ حتی یاران واقعی امام را حذف و طرد کنند.

راه برون‌رفت از بحران، رسیدن به اجماع برای برگزاری انتخابات در چارچوب همین قانون اساسی است

اینکه ما اینقدر به انتخابات و اهمیت آن تاکید می‌کنیم و می‌گوییم راه برون رفت از بحران این است که ما بتوانیم به یک اجماعی برسیم که انتخابات به‌گونه‌ای برگزار شود که مردم احساس کنند رای‌شان موثر است و آزادانه می‌توانند رای بدهند و هر کسی را خواستند می‌توانند انتخاب کنند در چارچوب همین قانون اساسی، چیزی علاوه بر این گفته نشده.برای اینکه معتقدم دست آورد مهم انقلاب ما حاکمیت مردم بر سرنوشت بود و این امر در انتخابات صحیح و آزاد تحقق می‌یابد.

نه اینکه راه‌ها بسته شود و فقط یک جریان و تفکر و سلیقه امکان داشته باشد در عرصه باشد و دیگران همه محدود و یا حذف شوند؛ مسأله این است.

مردم باید بتوانند عادلانه زندگی کنند، عدالت فقط عدالت اقتصادی نیست. گرچه بسیار مهم است؛ وجه مهم عدالت این است که حق حاکمیت مردم بر سرنوشت که خدا آن را به رسمیت شناخته، در قانون اساسی آمده به‌رسمیت شناخته شود و زمینه‌های آن فراهم بشود.

کسانی‌که حرمت مردم را قبول دارند، استقلال مملکت را قبول دارند، دخالت نیروهای بیگانه را نفی می‌کنند در مقابله توطئه‌های بیگانه هوشیارند ولی در مقابل می‌گویند باید از امکانات دنیا استفاده کرد. مخالفت با بیگانگان معنی‌اش دشمن‌تراشی نیست گرچه باید در مقابل دشمنی‌ها هوشیار بود، کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند محدود می‌شوند و متهم به انواع اتهامات می‌شوند و کسانی به‌عنوان نظریه‌پرداز می‌آیند و در کنار جریان بسیار اندک خشونت‌مدار و انعطاف‌نا‌پذیری قرار می‌گیرند.

کسانی که این توهم را دارند که هرچه و هرکس خلاف سلیقه آنان است باید حذف شود و برای این کار هر دروغ و فریب و تهمتی را جایز می‌شمرند اینجاست که جامعه با مشکل مواجه می‌شود.

امروز صحبت تقابل اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی نیست

‌امروز صحبت از تقابل اصول‌گرایی و اصلاح طلبی نیست؛ صحبت این است که جریانی می‌خواهد همه امکانات را در کشور به دست بگیرد؛ دروغ می‌گوید تهمت می‌زند تحریف می‌کند حتی برای نهادهای جمهوری اسلامی ایران تعیین تکلیف می‌کند که کی باید بیاید کی باید نیاید! و می‌گوید آن جریانی که ما نمی‌پسندیم باید حذف شود؛ دیگر محدود به اصلاح‌طلبان هم نیست بلکه بسیاری از کسانی‌که در مملکت هستند و مشهور به اصول گرایی هستند ولی چون خردمندند و انصاف دارند آنها هم باید حذف شوند! این امر نباید به نام نظام تمام شود.

کسانی که دفاع از حقوق مردم، از آزادی و از اخلاق و حق انتخاب مردم و اینکه به مردم ظلم نشود می‌کنند، متهم به انواع اتهامات عجیب و غریب و دروغ‌پردازی می‌شوند و کسانی‌که این کار را می‌کنند امنیت کامل و مصونیت دارند و این طرف حتی نمی‌تواند از خود دفاع کند و حتی ممنوع می‌شود از اینکه اسم و حرف آنها در جاهایی که خیلی هم محدود است برده شود.

ما گفته‌ایم و می‌گوییم روی حق مردم، حق انتخاب آنها آزادی مردم و عدالت برای مردم و این همه توام با دین‌داری و البته همه باید برخوردار از حق و حرمت باشند چون قانون اساسی برای همه است، اخلاق باید در جامعه برای همه باشد به خصوص کسانیکه قدرت را در دست دارند باید بیشتر رعایت کنند مسأله اینهاست و الا دعوا برسر قدرت نیست.

کسانی که مردم را قبول ندارند، حق ندارند از زبان مردم صحبت کنند

اینکه این روزها گفته می‌شود مردم چه کسی را بخواهند و چه کسی را نخواهند باید گفت که کسانی‌که مردم را قبول ندارند حق ندارند درباره مردم و از زبان مردم صحبت کنند.

اگر فضا آزاد باشد و محدودیت‌ها رفع شود حرف و گرایش مردم معلوم می‌شود؛ اصلا این محدودیت‌ها خود نشانه این است که مردم را قبول ندارند.

در جریان انتخابات آزاد است که معلوم می‌شود مردم چه کسی را می‌خواهند

در جریان انتخابات آزاد است که معلوم خواهد شد مردم چه کسی را می‌خواهد و چه کسی را نمی‌خواهند.

ما از حق مردم دفاع می‌کنیم، می‌گوییم محدودیت‌های بی‌جا نباشند؛ آزادی در چارچوب قانون باشد، مردم بتوانند انتخاب کنند، حرف‌شان را بزنند؛ هرکس می‌خواهد بیاید. صحبت از حق فردی و خواست فردی نیست.

آنها چه کاره‌اند که بگویند مردم کی را می‌خواهند و کی را نمی‌خواهند! آن هم کسانی که ولو با حسن‌نیت بیشترین مقابله را با حق مردم کرده‌اند و محدودیت‌ها را ایجاد کرده‌اند و می‌کنند.

اگر صحبت از این می‌شود که به آینده نگاه شود فضا باز و آزاد گردد زمینه‌ای فراهم شود که انتخاباتی پرشور با حضور آزاد همه جریان‌ها و گرایش‌ها و البته همه در چارچوب قانون اساسی و مردم هم حضور داشته باشند و اعتماد کنند که حضورشان موثر است این ها در جهت مصلحت کشور و مردم و انقلاب است.

باید در یک فضای آزاد و در مناظره، اشتباه‌کنندگان این طرف و آن طرف به اشتباه خود اعتراف کنند

البته ممکن است همه اشتباه کنند ولی چگونه می‌توان گفت یک طرف که قصد خدمت به نظام و مردم داشته و کار کرده، گفته شود منحرف و خطاکاراست ولی آن طرفی که خیلی کارهای بدی کرده معصوم و مصون تلقی شود این منصفانه نیست.

بیایید فضای آزاد، مناظره و بحث بگذارید و اینها منتشر شود انتقاد شود و اگر اشتباهی هم بوده در یک فضای باز همه هم به آن اعتراف کنند اگر کسانی از این طرف و آن طرف اشتباهی داشته‌اند بیان شود.

آیا حمله به کوی دانشگاه درست بود؟! آیا آنچه در کهریزک رخ داد درست بود؟ آیا برخوردهای کنونی با افراد و شخصیت‌ها درست است؟ فضا آزاد باشد جامعه قضاوت خوهد کرد چه کسانی اشتباه کرده‌اند و چه کسانی اشتباه نکرده‌اند ولی قضایا یک‌طرفه نباشد.

به هر حال اصول و راه‌ها مشخص است و با کمال تاسف می‌بینیم بسیاری از خیرخواهانی که واقعا به این اصول معتقدند و دل‌شان می‌خواهد؛ این انقلاب و نظام که بسیار پرهزینه برای ما تمام شده و برای‌مان مقدس و عزیز است برقرار بماند حال کسانی‌که سابقه و لاحقه ‌شان روشن است و چنین مواضعی دارند از دو طرف مورد حمله قرار می‌گیرند.

از درون متاسفانه با امواج اتهام و دروغ و بداخلاقی از سوی کسانی که روح انقلاب و قانون اساسی را عملا قبول ندارند و از آن طرف توسط کسانی که می‌گویند باید نظام جمهوری اسلامی نباشد چرا هنوز داریم از اسلام و قانون اساسی دفاع می‌کنیم!

آیا وقتی گفته می‌شود که در نظام سازگار با اسلام، آزادی انسان نیز هست، مسئولیت حاکمان در مقابل مردم هم هست، انتخابات آزاد هم هست. هر انسانی که در این نظام زندگی می‌کند و مستلزم است که در این چارچوب حرکت کند از حقوق و احترام برخورداراست؛ این بهترین دفاع از اصل نظام نیست؟

معتقدم راه‌کار حل مشکلات معلوم است. ادامه فضای تنگ امنیتی و تهمت و فشار غلط است.

آزادی زندانیان زمینه بسیار مساعدی را برای همدلی در جامعه ایجاد می‌کند

انسان‌ها باید احساس امنیت و آزادی کنند و بتوانند حرف‌شان را بزنند؛ باز شدن فضا سبب می‌شود بهتر و بیشتر کسانی‌که می‌خواهند به ایران و اسلام و انقلاب دفاع کنند و در چارچوب قانون حرکت کنند هم حرف‌شان را بزنند و هم خدمت به مردم و کشور کنند. واقعا آزادی زندانیان زمینه بسیار مساعدی را برای همدلی بیشتر در جامعه و آینده ایجاد می‌کند.

باید برای انتخابات در چارچوب قوانین سازوکاری تعیین شود که هر کسی نامزد خود را در صحنه داشته باشد، بتواند رای بدهد و مطمئن باشد رایش تعیین‌کننده است انتخابات آزاد و سالم یعنی همین.

این مردمند که باید تعیین کنند چه کسی قدرت داشته باشد و چه کسی نه!

اینها برای برون‌رفت از بحران و به‌نفع نظام و مردم و کشور گفته می‌شود و الا کی دنبال این است که قدرت را بدست بگیرد؟ تازه مگر ما چه کاره‌ایم که بگوییم فلانی قدرت به‌دست بگیرد یا نگیرد؟ مردمند که باید تعیین کنند چه کسی قدرت داشته باشد و چه کسی نداشته باشد.

اگر فضا باز و آزاد باشد همه نسبت به نظر مردم تمکین می‌کنند.

مردم متولی نمی‌خواهند، بگذارید خود مردم در فضای امن و آزاد تصمیم بگیرند و هر کس را که خواستند انتخاب کنند.

در ابتدای این دیدار حاضرین در جلسه به بیان دیدگاه‌ها و نظرات خود پیرامون مسائل روز کشور پرداختند.

در این دیدار اساتید حاضر ضمن تشکر و حمایت از مواضع اصولی آقای خاتمی در مورد حداقل خواسته‌های مردم و اصلاح‌طلبان جهت حضور در انتخابات آینده؛ از رفتار و هجوم تبلیغاتی طراحی شده و ضداخلاقی انحصارطلبان و زورمداران در مقابل این مواضع شفاف انتقاد کرده و اینگونه تبلیغات توهین‌آمیز و تهمت‌های ناروا را که از تریبون‌های رسمی و غیررسمی و رسانه ملی مطرح می‌شود مورد انتقاد قرار داده و اعتراض قرار دادند.

همچنین در این جلسه عدم تاثیر این‌گونه تبلیغات منفی در محیط دانشگاهی و افزایش محبوبیت روزافزون چهره‌های شاخص اصلاحات مورد تاکید قرار گرفت و نمونه واضح این روند مراسم بزرگداشت آذرماه در دانشکده فنی دانشگاه تهران عنوان شد که در این مراسم دانشجویان یکصدا و همدل به تکریم و حمایت از این چهره‌ها پرداختند.

در این جلسه که خانواده دکتر شکوری‌راد هم حضور داشتند؛ اساتید دانشگاه و اعضاء جامعه پزشکی ضمن اعتراض به بازداشت این استاد ارزشمند دانشگاه از داخل بیمارستان دانشگاهی و در هنگام خدمت به بیماران خواستار آزادی هر چه سریع‌تر وی و همه زندانیان سیاسی شدند.

ادامه مطلب ...

میرحسین: دروغها و تهمتها نشان داد که اسلام آقایان چگونه اسلامی است

0 نظرات
مصاحبه ميرحسين موسوي با كلمه:

دروغها و تهمتها نشان داد که اسلام آقایان چگونه اسلامی است
ادامه راه سبز(ارس): اقتدارگرایان در ده روز نخست دی ماه، با لحنی عصبی و تهاجمی تر از قبل به تخریب شخصیت های جنبش سبز پرداختند. آن‌ها در این روزها با موجی از شعار و توهین در قالب سخنرانی، مصاحبه، یادداشت و … علیه هواداران جنبش سبز و همچنین میرحسین موسوی، کروبی و خاتمی به میدان آمدند. تا جایی که صدا و سیما در بخش‌های مختلف خبری خود شعار مرگ بر خاتمی، موسوی و کروبی را به وضوح پخش کرد. هواداران دولت حتی خود را به جای خدا و ائمه معصوم نیز نشاندند و عنوان کردند که موسوی و خاتمی و کروبی توسط خدا هم بخشوده نخواهند شد. آن‌ها در مقام داوری تا جایی پیش رفتند که مدعی شدند میرحسین موسوی، نخست وزیر هشت سال دفاع مقدس، روز قیامت و اسلام را باور ندارد. میرحسین موسوی اما در برابر این همه توهین و ناسزا فقط سکوت کرد. بسیاری از هواداران جنبش سبز در این مدت پرسیده اند که چرا موسوی در برابر این تهاجم وسیع موضعی نگرفته است؟خبرنگار کلمه به همین مناسبت در گفت و گویی کوتاه پرسش هایی را در این مورد با وی مطرح کرده است.

موسوی در پاسخ به سوالات کلمه، راه و روش تبلیغاتی اقتدارگرایان را متعلق به دوران قدیم دانسته و گفته است «آنها از شگردهایی استفاده می کنند که در رژیم های توتالیتر، شبیه شوروی دوران استالین و یا رومانی زمان چائوشسکو، استفاده می شد.» وی ضمن بی اثر خواندن این تبلیغات گفته است «این ده روز فرصت خوبی برای شناخت ملت ما از ماهیت این آقایان بود. این همه دروغ و تهمت نشان داد که اسلام حضرات چگونه اسلامی است.»

موسوی در این مصاحبه یک بار دیگر بر مطالبات بیانیه هفدهم خود تاکید کرده و خطاب به اقتدارگرایان اعلام کرده است: «شما امثال بنده را ندیده بگیرید و خودتان بی اعتنا به ما زندانیها را آزاد و اعلام کنید که پایبند به همه اصول قانون اساسی هستید و رسانه ها را آزاد کنید، انتخابات آزاد غیر گزینشی داشته باشید. خواهید دید افق روشن خواهد شد… اگرنه سرکوب، سطح مطالبات را بالا خواهد برد.»

متن مصاحبه خبرنگار کلمه را با میرحسین موسوی می خوانید:

در هفته های اخیر، اقتدارگرایان هجمه تبلیغاتی بی سابقه ای را علیه شما و جنبش سبز انجام دادند، اما شما در برابر این هجوم سکوت کردید و موضعی نگرفتید. دلیل این سکوت چیست؟ انتظار خیلی از طرفداران جنبش سبز این بود که شما در برابر این همه تهاجم چیزی بگویید.

بنده قصد پاسخ داشتم اما انتشار نامه برادر عزیزم آقای کروبی مرا منصرف کرد. نگاه ایشان دلیل بسیاری از این بداخلاقی ها را روشن می کند. دلیل دوم سکوتم آن بود که تبلیغاتی از این قبیل متعلق به دوران قدیم است و از شگردهایی استفاده می کند که در رژیم های توتالیتر شبیه شوروی دوران استالین و یا رومانی زمان چائوشسکو استفاده می شد. کسانی که این تبلیغات را سازمان دادند نه جامعه خودمان را می شناسند و نه درکی از فضای متحول بین المللی دارند. آنها در فضای قبل از گسترش تکنولوژی ارتباطات زندگی می کنند.

ارزیابی شما از ده روز تهاجم که علیه شما و دیگر شخصیت های جنبش سبز صورت گرفت، چیست؟ چقدر تبلیغات اقتدارگرایان را اثربخش می دانید؟

به دلایلی که در پاسخ به سوال قبلی گفتم این تبلیغات نه تنها کم اثر بود بلکه بدلیل محتویات غیرمنصفانه خود اثر عکس داشت. این ده روز فرصت خوبی برای شناخت ملت ما از ماهیت این آقایان بود. این همه دروغ و تهمت نشان داد که اسلام حضرات چگونه اسلامی است. تعجب آور هم نبود ما همه پیشنمازی را می شناسیم که گفت امریکا از طریق عربستان یک میلیارد دلار به ما کمک کرده و قول پنجاه میلیارد دیگر را بعد از پیروزی داده است و هنوز این آقا علیرغم این بهتان و دروغ، موقعیت رسمی خود را حفظ کرده است. به همین دلیل، اثرات این تبلیغات خارج از عرف توام با فحاشی های سخیف و تهدید، بیشتر از آنکه به جنبش رو به گسترش سبز لطمه بزند، حقانیت و سرزندگی جنبش سبز را نشان داد.

اینها نمی توانند درک کنند وقتی کسی که به خاطر یک کبک یک انسان محترم را به قتل رسانده ادعا کند شخص عالمی مثل آقای خاتمی قرآن را نمی فهمد و یا در سایتهای خود، دادستان انقلابی و مورد اعتماد امام را جاسوس شوروی و قرآن پژوه مبارزی چون خانم رهنورد را با تهمت های مضحک، همکار خانواده مطرود رژیم پهلوی، و بنده و ایشان را به نقل از یک نویسنده درگذشته، که از ترس مردم به اروپا گریخت و در آنجا فوت کرد، فراماسون می نامند، مردم چگونه با این ادعاها روبرو می شوند. اینها روی گوبلز را در جعل و دروغگوئی سفید کرده اند و تهمت و دروغ را جزئی از دیانت متحجرانه و توام با خرافات خود قرار داده اند. البته یک نکته ظریف دیگر نیز وجود دارد که دستپخت این چنین شور از آب در می آید و آن اعتقاد ریشه ای بخشی از حاکمیت به خس و خاشاک و بزغاله و گوساله بودن میلیونها نفر از مردم این کشور است. یکی از دلایل دلیری اینان برای گفتن دروغهای بزرگ همین نگاه به ملت است. آنها هنوز باور به شعور ملت ندارند و متاسفانه در خلوت خود حتی از تصور حقوق شهروندی برای همه مردم و کرامت ذاتی برای همه انسانها وحشت می کنند.

در مهدیه تهران و برخی تریبون های دیگر خطاب به شما و آقای کروبی و دیگر شخصیت های جنبش سبز گفتند که شماها عددی نیستید. شما چه نظری درباره چنین اظهار نظری دارید؟

اتفاقا این سخن کاملا درست است. نه بنده و نه کروبی نگفته ایم عددی هستیم. در احوالات شیخ ابوسعید ابوالخیر آمده است عالمی که با شیخ احساس رقابتی داشته کسی را پیش او می فرستد که من مثل یک فیل هستم و شما مثل یک پشه و شیخ جواب می دهد که به او بگوئید «ما هیچ نیستیم و آن پشه هم تو هستی». البته ما در مرتبه شیخ نیستیم ولی با تاسی به او می گوییم ماها عددی نیستیم. ولی این دلیل نمی شود که شما حقوق مردم را ضایع کنید و میثاق ملی را تا این اندازه خوار کنید.

شما شبیه این مضمون را در بیانیه هفده، که پس از وقایع عاشورای تهران صادر کردید، نیز یادآور شده اید. آیا همچنان بر همان خواست ها تاکید می کنید؟

بله. بنده در اطلاعیه ۱۷ گفتم شما امثال بنده را ندیده بگیرید و خودتان بی اعتنا به ما زندانیها را آزاد و اعلام کنید که پایبند به همه اصول قانون اساسی هستید و رسانه ها را آزاد کنید، انتخابات آزاد غیر گزینشی داشته باشید. خواهید دید افق روشن خواهد شد. اگرنه سرکوب، سطح مطالبات را بالا خواهد برد. این نوع تبلیغات دروغ و ناشیانه که همزمان با ادامه سرکوب و دستگیریها انجام می گیرد جز آنکه مردم را روز به روز بیشتر از اصلاح در چهارچوب قانون اساسی مایوس سازد فایده ای نخواهد داشت.

دبیر کل موتلفه گفته است که شما یعد از انتخابات، در ملاقات با هیئتی با شمارش بخشی از آرا موافقت کردید و بعدا با ملاقاتهائی که با اعضای مشارکت و مجاهدین انقلاب داشته اید آنها شما را از این توافق قبلی منصرف کرده اند. آیا درست است؟

متاسفانه دبیر کل جدید موتلفه پختگی لازم را ندارد. درمورد این ادعا بنده آن را تکذیب می کنم. در آن جلسه، آخرین حرفی که زدم «قبول حکمیت» بود و اگر شرکت کنندگان در آن جلسه به حافظه خود رجوع کنند، بنده حتی چند نام را به طور مثال برای چنین هیئت حقیقت یابی مطرح کردم. بدترین بخش ادعای ایشان تهمتی است که به دو گروه سیاسی معتبر کشور زده اند، در حالی که اعضای اصلی آنها در بند هستند.

البته علاوه بر ایشان برای چندمین بار یکی از وزرای زمان دفاع مقدس با استناد به یک نشریه غربی به صورت ترجیع بند نقل قولی از بنده می کند که با توجه به خدمات ایشان به بهداشت کشور تا کنون صبر کردم که چیزی نگویم. بنده تعجب می کنم ایشان که ادعای مسلمانی دارد، علیرغم این همه مدرک و سند و سخنرانی و اطلاعیه های بنده و بحثی که یک بار با ایشان کردم به قول یک نشریه آمریکائی تکیه می کند و از آن فراتر می رود و برخلاف گفته ها و کردار قدیم خود در مورد گذشته سیاسی اینجانب به قضاوت می نشیند. مگر انکه بگوئیم در آن موقع تظاهر می کرده است.

با توجه به اینکه فشار و تبلیغات علیه جنبش سبز در ماههای اخیر افزایش یافته است. وضعیت جامعه و جنبش سبز را در این شرایط چگونه ارزبابی میکنید؟

بله. حجم تحریف و دروغ و تهدید بالارفته است. اعدام های فله ای و محکومیتهای عجیب و غریب ظالمانه هم برای کمک به مرعوب کردن بکار گرفته می شود. مهمتر، گسترش فرهنگ اعتراف گیری و تواب سازی است که از درون زندانها به فضای سیاسی بیرون منتقل شده است. بر اساس این فرهنگ، شما اگر می خواهید پست خود را حفظ کنید و یا انتخاب شوید و یا در معاملات بزرگ و کوچک سهیم شوید و یا با آرامش از دست و زبان بد اخلاقان زندگی کنید، باید فهم و بصیرت لازم را برای محکومیت منتقدان و معترضان جنبش سبزداشته باشید. آنها حتی از حوزه ها و مراجع عظام نگذشته اند و ما شاهد فشارها و جسارتها و اهانتهای گوناگون علیه روحانیت و مرجعیت هستیم. غافل از آنکه داخل همین خانواده های دست اندر کاران، توجه به خواستهای مطرح شده درجنبش سبز در حال گسترش است. چرا که این مطالبات مطابق با حقوق مردم و میثاق ملی ماست.

مردم ما خاطرات خوشی از اعتراف گیری و تواب سازی و مداهنه و تهمت و دروغ ندارند. این ترفندها در ماه دی به ضد خود تبدیل شد. تمام این تمهیدات و اقدامات به خوبی نشان می دهد که جنبش سبز در حال پیشرفت است و انشالله با شرکت همگان این روند تا رسیدن به اهداف مطرح شده در جنبش سبز ادامه خواهد یافت. ما اعتقاد داریم که: «فاما الزبد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض»، کف ها به کناری رفته و محو میشوند، ولی آنچه برای مردم سودمند است باقی می ماند.

گر چه این حجم تهمتها و افتراها و دروغ زنی و وارونه نمایی در نهایت برملا خواهد شد اما به هر حال نمی توان حجم تبلیغات رسانه های حکومتی با بودجه های نجومی را، که به قبضه جناح خاصی در آمده، نادیده گرفت. به نظر شما چه طور می توان بر این تفرقه افکنی ها در جامعه و در میان خانواده ها فائق آمد؟ جنبش سبز چه طور می تواند در جهت پوشاندن و کم کردن شکاف های مختلفی که ممکن است روزبه روز در اثر سوء تدبیر و سوء نیت اقتدارگرایان بیشتر و بیشتر شود گام بردارد و وحدت ملی را در برابر تفرقه افکنی های دولتی حفظ کند؟

به نظرم استراتژی اصلی باید همان آگاهی بخشی و راهکار اصلی همان هر شهروند یک رسانه باشد. کارهای به ظاهر ساده ای مثل تکثیر روزنامه ها و نامه ها و بیانیه ها، تکثیر سی دی از عکس ها و فیلم های وقایع پس از انتخابات و … امروزه عمق نفوذ خوبی پیدا کرده اند و به دورترین نقاط هم رسیده اند. لشگر پرشمار آگاهی بخشی و اطلاع رسانی از دل وسایل ساده ای که عصر اطلاعات در اختیار آنها گذاشته است موثرترین شیوه ها را با خلاقیت خود برای رساندن پیام حقیقت پیدا کرده و می کند.

اما در کنار تلاش برای گسترش آگاهی ها و مبارزه با انتشار دروغ و قلب حقایق، نباید خاطره بحثها و گفتگوهای صمیمانه روزهای انتخابات را از یاد برد. نباید از یاد ببریم که چه طور پیش از آن که مداخله های به اصطلاح امنیتی فضای گفتگوی مدنی را به آشوب بکشد و صدای بحث و گفتگو را خاموش کند، شنیدن صدای همدیگر را در گفتگوهای انتخاباتی تجربه و تمرین می کردیم. نباید زنجیره سبزی که تمام اختلافات و تفاوت ها را از جنوب تا شمال شهر و کشور به هم پیوند می داد و زیستن در کنار هم را به ما می آموخت فراموش کنیم. این خاطرات گرانبها درس ها و الگوهای ارزشمندی برای امروز ما نیز می توانند باشند. امروز هم باید تا آنجا که می توانیم با زنده نگاه داشتن فضای بحث و گفتگوی ملی، تحمل و مدارای یکدیگر را تمرین کنیم و نظرات و آراء همدیگر را بشنویم تا بر شکافهای تحمیل شده از سوی رسانه های رسمی غالب شویم. سبز بودن ما به این معنا نیست که می خواهیم همه را به رنگ خود در آوریم و یک رنگ کنیم، آن طور که انحصارطلبان و اقتدارگرایان برای همه رنگ و رای خویش را تجویز می کنند. سبز بودن زیستن در کنار یکدیگر با درک تفاوت ها و اختلاف آراء و نظرات و سلایق یکدیگر است. اگر اقتدارگرایان و رسانه های شان می کوشند ترک های ایجاد شده در خانواده ها و جامعه را پررنگ کنند، ما باید بکوشیم با پذیرفتن این اختلاف ها نسخه ای برای زیستن مسالمت آمیز در کنار یکدیگر ارائه کنیم. آگاهی بخشی در عین مسالمت، موثرترین سلاح علیه خشونت و پراکندن بذر های تفرقه و جهل است.

ادامه مطلب ...

نشريات سبز: شماره 38 «كلمه» || شماره 24 «قلم سبز» || شماره 18 «اعتمادملي»

0 نظرات
آخرين شماره نشريات سبز اينترنتي:
سي هشتمين شماره "كلمه" ؛ بيست چهارمين شماره "قلم سبز" ؛ هجدهمين شماره "اعتمادملي"

ادامه راه سبز(ارس): آخرين شماره نشريات سبز اينترنتي مورخه دوشنبه 20 دي ماه 89 جهت چاپ و تكثير بر روي پيشخوان سايت ارس قرار گرفت. دانستن حق مردم است و آگاهي چشم اسفنديار خودكامگان، لذا همت يكايك ما براي رساندن حتي يك نسخه به دست مشتاقان را طلب ميكند:

روزنــامــه «اعتمادملـي» شماره 18
در اين شماره ميخوانيم: «پزشک وضعیت محمد نوری زاد را وخیم اعلام کرده است»، «مادر شهيد مصطفی کریم بیگی: از سنگ قبر فرزندان ما هم می ترسند» ، «حکم ۱۰ سال حبس تعزیری عماد بهاور تایید شد» ، «محکومیت نسرین ستوده به ۱۱ سال حبس و ۲۰ سال محرومیت از حرفه وکالت» ، «آيت الله صانعي: اينها از آگاهي مردم ميترسند»...


روزنــامــه «قلــم سبـــز» شماره 24
در اين شماره ميخوانيم: «سياست چيني ، اقتصاد ايراني» ، «مسئول عراقي: ايران تحريم است و نمي توانيم پول برق را بدهيم»، «نهادينه شدن فساد در سيستم بانكي»، «افزايش نزديك به دوبرابري قيمت آجر»، «افزايش 30 درصدي قيمت كاغذ»، «بودجه هديده يك ميليوني به نوزادان تامين نشد»، «تداوم بحران در روابط مالي ايران و هند»...


روزنــامــه «كــلـــمــــــه» شماره 38
در اين شماره ميخوانيم: «در خواست دوباره زهرا رهنورد برای آزادی همه زندانیان سیاسی» ، «جدي شدن جيره بندي آب و برق در سال آينده» ، «پروژه اعتراف گيري بي وقفه پيش ميرور» ، «هاشمي: توهین و تهمت، شیوه کسانی است که پایه‌های قدرت خویش را بر تارهای عنکبوتی بنا نهاده‌اند» ، «سیدمحمد صدر: در اوج جنگ تحمیلی به این اندازه در دنیا تنها نبودیم»...



جهت مشاهده و چاپ فايلهاي pdf ، نيازمند نصب برنامه اكروبات ريدر در كامپيوتر خود مي‌باشيد
دانلود اكروبات ريدر ورژن 10x حجم 35 مگ: Acrobat-Reader-1000Xen.exe
دانلود اكروبات ريدر ورژن 5.5 حجم 8.6 مگ: Acrobat-Reader-505en.exe

ادامه مطلب ...

محاکمه اي ديگر براي نویسندگان بيانيه ۱۴ زندانی سیاسی اوین

0 نظرات
محاکمه مجدد نویسندگان بيانيه پیشنهادي ۱۴ زندانی سیاسی اوین
«چهارده زندانی سیاسی: گروه حقیقت‌یاب ملی تشکیل شود»

ادامه راه سبز(ارس):همه چهارده زندانی سیاسی که نامه معروف به چهارده نفر را امضا کرده بودند، به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق نوشتن بیانیه، به دادگاه فراخوانده و محاکمه خواهند شد .این محاکمه، شامل همه این چهارده زندانی می شود.

براساس گزارش های رسیده به کلمه، مسوولان زندان اوین با تاکید براین نکته به زندانیان یادآور شده اند که تک تک این زندانیان را به جرم امضای بیانیه و انتشار آن محاکمه خواهند کرد، حتی اگر این زندانیان اکنون آزاد شده باشند.

همچنین بازپرس شعبه پنج دادسرای اوین در جلسه بازپرسی یکی از زندانیان امضا کننده این بیانیه به او یاد آور شده است که حتی زندانیان تبعید شده یا آزاد شده نیز از این محاکمه در امان نخواهند بود . او به کیوان صمیمی گفته است که برای همه امضا کنندگان بیانیه حکم زندان صادر می کند.

گفته می شود افزایش فشارها بر زندانیانی که بیانیه و یا نامه می نویسند به این دلیل است که از این پس کسی از درون زندان بیانیه و یا نامه به بیرون نفرستد.

چندماه پیش چهارده زندانی بند ۳۵۰ زندان اوین با نوشتن بیانیه ای خواهان تشکیل کمیته حقیقت یاب ملی برای بررسی حوادث پس از انتخابات شده بودند. این بیانیه پس از سخنان محمود احمدی نژاد، رییس دولت دهم در سازمان ملل منتشر شد زمانی که او در سخنرانی اش خواسته بود که کمیته ای حقیقت یاب برای بررسی حوادث ۱۱ سپتامبر تشکیل شود .

کیوان صمیمی ، روزنامه نگار به همین دلیل چند روز پیش از زندان رجایی شهر به دادسرای اوین فراخوانده شد . علت احضار و تشکیل پرونده مجدد برای وی امضای بیانیه از درون زندان و انتشار آن اعلام شده است .

چندی پس از انتشار این بیانیه کوهیار گودرزی، علی پرویز و علی تاجر نیا با اتمام زمان محکومیت شان از زندان آزاد شدند و مجید دری و ضیا نبوی، دانشجویان ستاره دار نیز به ترتیب به زندان های شهر بهبهان و اهواز تبعید شدند تا دوران حبس شان را در تبعید بگذرانند .اما با این همه مسوولان تهدید می کنند که همه امضا کنندگان این بیانیه را محاکمه می کنند .این در حالی است که پیش از این نیز این زندانیان را ساعتها به دلیل امضای این بیانیه مورد بازجویی قرارداده بودند . آنها در این بازجویی ها هر بار از زندانیان سیاسی می خواستند تا امضای شان را تکذیب کنند.

مسوولان زندان اوین از مدتها پیش تماسهای تلفنی بند ۳۵۰ زندان اوین که اکنون بیشترین تعداد زندانیان سیاسی را در خود جای داده است قطع کرده اند . همچنین آنها مدتهاست اجازه ملاقات حضوری زندانیان با خانواده هایشان را نمی دهند . برخی از تحلیلگران سیاسی می گویند که قطع این تماسها تنها به دلیل قطع ارتباط زندانیان با دنیای خارج و انتقال اخبار و اطلاعات بوده است ، اما هنگامی که این راه ها نیز برای قطع این ارتباط به نتیجه ای نرسید و باز هم بیانیه های زندانیان سیاسی به خارج از زندان راه یافت، آنها به فکر محاکمه و پرونده سازی جدید برای زندانیانی افتاده اند که اکنون در زندان محبوس و در حال گذراندن احکام سنگین شان هستند .

این محاکمه ها با تشکیل پرونده جدید برای کیوان صمیمی آغاز شده و در روزهای آینده طبق گفته مسوولان زندان و دادسرای اوین با احضار و محاکمه دیگر امضا کنندگان بیانیه از جمله میلاد اسدی، عبدالله مومنی، بهمن احمدی امویی ،محسن میردامادی، محسن امین زاده ،محمد داوری، امیر خسرو دلیر ثانی، محمد فرید طاهری قزوینی و علی ملیحی نیز ادامه پیدا خواهد کرد .

مسوولان زندان و دادسرای اوین در باره زمان دقیق احضار زندانیان تبعید شده و یا آزاد شده که این بیانیه را امضا کرده بودند، چیزی نگفته اند.

در بخشی از این بیانیه آمده بود : «ما به عنوان بخشی از قربانیان بی گناه و در بند این حوادث که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ به همان شیوه مورد اشاره آقای احمدی نژاد متهم، دستگیر و با احکام ناعادلانه زندانی شده ایم، پیشنهاد می کنیم یک گروه حقیقت یاب مستقل ملی، متشکل از افرادی معتبر و مورد اعتماد جامعه برای کشف حقایق مربوط به این انتخابات و حوادث پس از آن تشکیل شود.»

ادامه مطلب ...

خبرنامه يكشنبه 19 ديماه 89» پیام امید و مقاومت و سرفرازی را به زندان اوین می برم

0 نظرات
خبرنامه موج سبز 19 ديماه ؛ روزنامه قلم سبز شماره 23

ادامه راه سبز(ارس): خبرنامه يكشنبه، نوزدهم ديماه 1389، وقايع 24 ساعت گذشته را به صورت یک فایل پی دی اف (pdf) در اختیار مخاطبان قرار می دهد. عناوین خبر ها به همراه خلاصه متن آنها در زير آورده شده است و برای مشاهده و چاپ متن کامل اخبار، فایل پی دی اف (pdf) انتهاي همين پست را دانلود و مطالعه نماييد. ضمنا روزنامه قلم سبز شماره 23 نيز با لينك دانلود مجزا، در خلاصه اخبارمنظور شده است:

آیت الله صانعی: انقلاب زمانی از اهدافش فاصله می گیرد که انسان های آزاده امنیت ابراز سخن نداشته باشند
در گفتگو با روزنامه ماینیچی ژاپن
آیت الله صانعی در گفتگو با روزنامه ماینیچی ژاپن گفت: اسلام خواستار عدالت ورفاه در تمام ابعاد زندگی است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی این مرجع تقلید،آیت الله صانعی در گفتگو با روزنامه ماینیچی ژاپن اظهار داشت: «در مکتب حیات بخش اسلام همانگونه که مردم از نظر اقتصادی و معیشتی باید در رفاه باشند و نباید دچار فقر، نابسامانی و بیکاری گردند، در مسائل روحی و روانی نیز عموم مردم باید در آرامش فکر زندگی کنند و محروم نمودن آنها از این حقوق که با عقل و نقل ثابت شده است، ظلم و جور وستم میباشد اما متأسفانه امروز یک عده ای نمی خواهند این آسایش و آرامش از هر جهت تأمین گردد.»


قدیانی: جنبش سبز سرکوب نشده بلکه گسترده و عمیق تر شده است
ابوالفضل قدیانی در آستانه بازگشت به زندان و در پاسخ به این سوال که چه پیامی را از سوی طرفداران جنبش به افراد دربند منتقل می کند ، می گوید:" من پیام امیدواری برایشان می برم که حتما آنها امیدوار هستند و می دانند که جنبش سبز همچنان زنده و مقاوم و پویا ست و به آینده قطعا باید امیدوار باشند که آینده روشن است . من پیامی که براشان می برم پیام امیدواری، مقاومت و سرافرازی است . همه شان روزی با سرفرازی آزاد خواهند شد."

وی با بیان اینکه جنبش سبز سرکوب نشده بلکه گسترده و عمیق تر هم شده است. می گوید:" این جنبش چون آتش زیر خاکستر است . به هبچ وجه این کارها نمی تواند موفقیتی برای حاکمیت به وجود بیاورد جز اینکه در نگاه مردم این نظام منفور تر می شود . این حکومت با تناقضی مواجه است که حلش برایش مشکل است . به هیچ .وجه با این کارها نمی تواند جنبش را سرکوب کند."


دلجویی خانواده آیت الله منتظری از خانواده باقی
هفته گذشته طاهره منتظری به همراه تعدادی از بانوان در منزل عمادالدین باقی حضور یافته و ضمن اشاره به دستگیری علی مقامی داماد جدید این خانواده از تداوم بازداشت او ابراز تاسف کرده و برای آزادی عمادالدین باقی نیز دعا کردند.


دعوت ایران از وزیرخارجه آلمان برای حل پرونده دو روزنامه نگار آلمانی
در حالیکه پیش از این مقامات قضایی جمهوری اسلامی دو آلمانیِ بازداشتی در ایران را بعنوان خبرنگار معرفی نمی کردند، روز شنبه سرپرست وزارت خارجه ایران طی گفتگو با نشریه آلمانی اشپیگل اعلام کرد "اگر سردبیر دو خبرنگار آلمانی بازداشت شده در تبریزاز ایران معذرت بخواهد، این امر می‌تواند به حل پرونده این دو شهروند آلمانی کمک کند."

اذعان به روزنامه نگار بودنِ این دو آلمانی که ماههاست به اتهام تهیه گزارش پیرامون سکینه محمدی در زندان تبریز به سر می برند، در حالیست که پیش از این مالک اژدر شریفی رئیس کل دادگستری استان آذربایجان شرقی، در جمع خبرنگاران گفته بود "جرم جاسوسی دو تبعه آلمانی که با هدف جو‌سازی و جاسوسی در ایران حاضر شده بودند محرز و ثابت شده است .


فخرالسادات محتشمی پور: خدا نبخشد هر متجاوز زورگویی را که در برابر مظلومان عرض اندام می کند
فخرالسادات محتشمی پور، همسر مصطفی تاج زاده، در پنجاه و نهمین نامه (عریضه) خود به دادستان تهران، که روز ۱٨ دی ماه ٨٩ آنرا منتشر ساخته، با اعتراض به تداوم ممنوع الملاقاتیِ همسرش، خطاب به وی هشدار داد "اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، برنامه هایی که برای اطلاع رسانی و افشای اعمال سوء شما دارم با شدت بیشتری دنبال خواهم کرد و صدایم را بلندتر خواهم کرد. به نحوی که دیگر هیچ صاحب وجدانی نشنیدن را بهانه عدم پیگیری قرار ندهد."

به گزارش نوروز، همسر این فعال سیاسیِ زندانی، در نامه خود به عباس جعفری دولت آبادی، همچنین با اشاره به ضرب و شتم های وارده به یکی از فعالان دانشجوییِ زندانی – که منجر به شکستگی اعضای بدنش شده - خاطرنشان می کند " آقای دادستان من مادر آرش صادقی هستم و همین جا اعلام می کنم اگر این خبر صحت ندارد رسما تکذیبش کنید و ادله را بیان کنید و اگر صحت دارد فوراً قانونی را که اجازه ضرب و شتم به یتیمان بی مادر در زندان های کشور ما می دهد را بیان کنید تا ما قانونمداران به شما عمل کنندگان به مرّقانون احسنت و مرحبا بگوییم."


امضای طومار حمایت از “احمدی نژاد بدون مشایی” در قم
بدنبال افزایش مخالفتها با حضور مشایی در دولت دهم، برخی طلاب و فضلای حوزه علمیه قم در امضای طومار حمایت از قانون هدفمندی یارانه ها خواستار احمدی نژاد، بدون مشایی شدند.


پناهیان نمایندگان مجلس را تهدید کرد: ازدیدار کنندگان با سران فتنه نمی گذریم
پناهیان در ادامه واکنش اصولگرایان به ملاقات نمایندگان با سید محمد خاتمی مدعی شد: نمایندگانی كه با سران فتنه ملاقات كرده اند می خواهند افراد مرده را نبش قبر كنند و نباید در مقابل آنها سكوت كرد.

به گزارش فارس ، علیرضا پناهیان در همایش بصیرت كه در سالن همایش های دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار شد، در سخنانی اظهار داشت: یكی از وظایف مهم ما شناخت اقتضائات زمان است، درباره فتنه ما نگرانی عمیقی نداریم، ما دل شیر داشته و از فتنه ها هراسی نداریم، خیالمان راحت است چون جامعه مسیر خود را در برابر فتنه ها پیدا كرده است.


کمیسیون ماده 10 احزاب: استفاده احزاب از شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی غیر قانونی است‌
رییس کمیسیون ماده ۱۰ احزاب با اشاره به موارد اصلاح شده در پیش‌نویس قانون احزاب گفت: با توجه به شرایط جنگ نرم، استفاده احزاب از شبکه‌های اجتماعی برای فعالیت‌های خود تخلف محسوب می‌شود.

به گزارش فارس، حمیدرضا فولادگر، رییس کمیسیون ماده ۱۰ احزاب گفت: تخلفاتی که با توجه به شرایط جدید کشور بر قانون سال ۶۰ افزوده شده، استفاده از شبکه‌های مجازی و اجتماعی غیرقانونی نظیر فیس‌بوک و توئیتر است که با توجه به شرایط جنگ نرم، احزاب نمی‌توانند از این شبکه‌ها برای فعالیت‌های خود و یا هرگونه عضوگیری در این فضاها استفاده کنند و بنابراین هرگونه استفاده از این شبکه‌ها برای احزاب دارای مجوز، تحلف به حساب می‌آید.


هاشمی رفسنجانی: بقایای دین ستیزی با اهانت به روحانیون، خاکریز به خاکریز پیش می روند
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با انتقاد از بداخلاقي هاي سياسي كه به علماي قم هم رسيده، اظهار داشت: اينك 30 سال از پيروزي انقلاب اسلامي مي‌گذرد و بقاياي فكري دين‌زدايي و روحانيت‌ستيزي كه در بهار هوشياري مردم ايران، چون مارهاي افسرده سر در خاك انتقام فرو برده بودند، در پاييز بداخلاقي‌هاي سياسي و اختلافات سليقه‌اي، پوست‌اندازي كرده و سر برآورده‌اند و خاكريز به خاكريز جلو مي‌آيند و شاهديم كه پس از توهين و تهمت به سران روحاني عرصه سياست در 30 سال گذشته، به فضلا، علما و مراجع قم رسيده‌اند.


انتقاد دو نماینده حامی دولت از دخالتهای رحیم مشایی در عرصه سیاست خارجی
در ادامه انتقاد به دخالتهای رحیم مشایی در امور سیاست خارجی، دو نماینده حامی دولت خواستار تمرکز امور مربوط به سیاست خارجی در در وزارت خارجه کشور شدند.
به گزارش مهر، روح‌الله حسینیان، نماینده تهران در مجلس گفت: باید تمام امور مربوط به سیاست خارجی کشور در وزارت امور خارجه متمرکز باشد.


روزنامه قلم سبز شماره 23 » زنان زنداني، نماد مقاومت و آفرينش
بيست و سومين شماره روزنامه "قلـــم ‌سبـــز"(زنان) مورخه يك شنبه 19 دي ماه 89 جهت چاپ و تكثير بر روي پيشخوان سايت ارس قرار گرفت. دانستن حق مردم و آگاهي چشم اسفنديار خودكامگان است، لذا همت يكايك ما براي رساندن حتي يك نسخه به دست مشتاقان را طلب ميكند: جهت دانلود اين روزنامه "ايـنــجـــــا" كليك كنيد.


جزییات اختلاس 150 میلیارد تومانی در تعاونی مسکن
مدیرعامل شرکت تعاونی مسکن کارگران برق تهران، جزئیات تازه‌ای از کلاهبرداری و اختلاس 150 میلیارد تومانی اعضای سابق هیأت مدیره این شرکت را تشریح کرد.

به گزارش آفتاب، حسن روزگاری به روزنامه ایران گفت: «در این پرونده مدیرعامل و اعضای هیأت مدیره وقت شرکت تعاونی مسکن به عنوان متهمان اصلی پرونده تحت پیگرد قانونی قرار دارند. تاکنون در حسابرسی‌های به عمل آمده نیز مشخص شده، آنها برای اجرای پروژه‌های شهرک آبعلی، شهرک نور رودهن، مجموعه 567 واحدی مالک اشتر بزرگراه آهنگ، مجموعه 66 واحدی پونک، شهرک حکیمیه تهرانپارس، مجموعه 100 واحدی محله جشنواره در تهرانپارس، برج تجاری مسکونی زیتون در خیابان آزادی، مجموعه هشتگرد و خرید زمین 6 هزار متری کامرانیه ـ که عمدتاً برخلاف اساسنامه شرکت تعاونی و بدون اجازه مجمع صورت گرفته - بیش از 150 میلیارد تومان اختلاس و کلاهبرداری کرده‌اند.

جهت دانلود و مشاهده متن كامل اخبار خبرنامه، روي تصوير زير كليك نماييد

حجم فايل 261 كيلوبايت
ادامه مطلب ...

آنها میـرحسیـــــن را اینگونه می خواهنــــــــد…

0 نظرات
آنها میرحسین را اینگونه می خواهند…

ادامه راه سبز(ارس): براندازی، مخرج مشترک دشمنانِ واقعی نظام جمهوری اسلامی است و بر این اساس «براندازان» صاحب گفتمانی شده‌اند که بر ستونِ دشمنی با نظام ایستاده است و بر محور براندازی می‌گردد و رویای براندازی در سر دارد. گفتمانِ براندازی، درصددِ حذف و تحریف خواسته‌های انقلاب اسلامی و آرمان‌های مردمی آن است. این گفتمان، عملکرد و پیشینهٔ جمهوری اسلامی را انکار می‌کند. «امروز» را مجالی برای انتقام از «دیـروز» می‌داند و در این راه از خشونت ابایی ندارد. با دروغ و غوغا میانه‌ای دارد و در هر فرصتی حاملانِ گفتمان انقلاب اسلامی را ترور می‌کند.

برای شناسایی حاملان و عاملان این گفتمان، لازم نیست حتما به آن سوی مرز‌ها رفت و الزاماً آن‌ها را در میان دشمنان بیرونی نظام جستجو کرد. اگر روزگاری صدام حسین نماد ِاین گفتمانِ جنگ افروز و انسان سوز بود و اگر زمانی سازمان خشونت طلب و تروریست پروری چون مجاهدین خلق منادی این گفتمان بود تا عزیز‌ترین وشریف‌ترین فرزندان ملت را به آتش نفرت بسوزاند و بهشتی کند، امروز حاملانِِ این گفتمان، اغلب دولتمردان و دولت یاران و دولت پرورانی هستند که به نام نظام و حکومت و حاکمیت، هر روز به آتش تهمت، دروغی می‌پزند و در دروغی بزرگ به نامِ ملت، فتنه‌ای می‌سازند و به فتنه‌ای، فرزندان انقلاب را ترور شخصیت می‌کنند و در جنگی موهوم سرداری می‌کنند و روی سردار قادسیه را سفید می‌کنند، که صدام، دستِ کم در جنگ افروزی دروغزن نبود!

شباهت‌های براندازان و عاملان خشونت و یارانِ غوغا و بانیانِ دروغ، وقتی به مواجههٔ با میر حسین موسوی می‌رسد تماشایی است. او، نخست وزیری است که مورد حمایت بنیان گذار انقلاب اسلامی است؛ اصول گرایی است که به آرمان‌های انقلاب اسلامی وفادار است و گفته است که اصول خویش را گم نمی‌کند و نشان داده است که بر اصول خویش پایمردانه ایستاده است. او نخست وزیر سال‌های دفاع مقدس است و در سخت‌ترین سالهای جنگ و تحریم، دولت جمهوری اسلامی را پیش برده است و نگاه داشته است. میرحسین، کاندیدای دهمین انتخابات ریاست جمهوری و چهرهٔ تمام نمای اعتراض به نتایجِ انتخابات و سیاست‌های همه چیزخواهان است. میرحسین رهبر نمادین جنبش سبز است و نمادی زنده برای پایمردی بر آرمان‌های انقلاب اسلامی است. با این همه، برای حمله به آرمان‌های انقلاب، چه کسی بهتر از او؟ و برای شناخت گفتمان براندازی چه شاخصی بهتر از این؟

مير حسین موسوی، مخرج مشترکِ «سه جنبش مردمی» است؛ «انقلاب اسلامی، اصلاحات و جنبش سبز». جنبش سبز، بازخوانی و بازخواهیِ آرمان‌های انقلاب اسلامی است و تداوم و تعمیق «جنبش اصلاحات» است. بی‌دلیل نیست که «براندازان» هنگامی که از میرحسین می‌گویند، به هم دلی و همزبانی و شباهتی عجیب می‌رسند. شباهتی عجیب و تامل برانگیز میان ِ دشمنان شناسنامه دار نظام و دولتمردان و یاران و یاورانِ دولت؛ گویی «براندازی جنبش سبز» و «براندازی انقلاب اسلامی» و «براندازی اصلاحات» مخرج مشترکی جز براندازی ندارد. به نمونه‌هایی از هم نوایی و هم زبانیِ این «دو کهنه رقیب!» دقت کنید:

هر دو از گذشتهٔ میر حسین گریزانند! و این گونه دل خوش‌اند: این میر حسین همانی نیست که بود. او تغییر کرده است. ملاک حال آدم هاست!

هر دو، میر حسین را مصلحت گرا و متظاهر می‌خوانند! این گونه می‌گویند: به قانون اساسی اعتقادی ندارد. بنا به محدودیت‌هایی که دارد، شعار قانون و اجرای قانون اساسی سر می‌دهد.

هر دو، میر حسین را بی‌ریشه می‌خواهند؛ این گونه امر می‌کنند: لازم است، نخست وزیر امام نباشی. از این مقام، خلع شوی بهتر است.

هر دو، میر حسین را سکولار می‌پسندند! تفسیر می‌ورزند، این گونه: دینی که به درد دنیا نخورد، باید محو شود؛ این است میر حسین!

هر دو، میر حسین را، به قدرِ نیاز می‌خواهند. حساب می‌کنند، این سان: میر حسین منهای قانون اساسی، میر حسین واقعی است. میر حسین منهای نخست وزیری امام، میر حسین کنـونـــی است.

هر دو میر حسین را معترف می‌خواهند؛ معترف به دوستی! هر دو میر حسین را منحرف می‌خوانند؛ منحرف از اصول! هر دو میر حسین را می‌نوازند؛ به یک منشور و هر دو میر حسین را می‌رانند به یک میثاق: «قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران».

و … شبیه‌تر از همه؛ هر دو جنبش سبز را «تمام» می‌خواهند.

جنبش سبز می‌داند، کاش آن‌ها هم بدانند: میر حسین،‌‌ همان است که «می‌گوید»؛ صمیمانه. میر حسین‌‌ همان است که «می‌نویسد»؛ عاقلانه. میر حسین‌‌ همان است که «می‌کِشد»؛ صبورانه. میرحسین‌‌ همان است که «هست».

این یادداشت بازنویسی شده یادداشت پیشین نگارنده است. سارا زرتشت
ادامه مطلب ...

جديدترين ديدگاه خوانندگان