بر مجروحان حوادث پس از انتخابات چه می گذرد: «زندگی، زخم ، عفونت و امیدواری»؛ با دیدن زندگی هر مجروح هزار بار در دل می گویم کشته شده ها خیال شان راحت شده؛ اما کسی که جانش گلوله خورده ، نخاعش قطع شده، زخم بستر گرفته و قدرت راه رفتن و حتی حرف زدن از او گرفته شده چگونه می خواهد زندگی کند؟ در این یک ساله بر کسانی که در جریان حوداث پس از انتخابات مجروح شده اند؛ تیر خورده اند، چه دردی را متحمل شده اند و بر خانواده هایشان چه گذشته است؟ ادامه مطلب...
انتشار متن کامل ویرايش دوم منشور جنبش سبز: «نسخه اولیه این منشور در بیانیه ۱۸ میرحسین موسوی آمده بود. آنزمان موسوی صاحبنظران را به نقد و بررسی این منشور و کمک به تقویت و تنقیح آن دعوت نمود. پس از آن بیش از یکصد نفر از کارشناسان و صاحبنظران حوزه‌ های مختلف پیرامون منشور نقدها و بررسی های خود را ارایه کردند. نسخه ویراسته شده به امضای امضای موسوی و کروبی رسیده شده بود و به امانت نزد شورای هماهنگی راه سبز امید قرار گرفته بود تا در موقع مقتضی منتشر شود.» ادامه مطلب...
روزی که پا در عرصه مبارزه با سیاه پرستان گذاشتم، به خوبی از سرنوشت احتمالی خود آگاه بودم. از سیاه پرستان، انتظاری جز قتل و اعدام و مرگ نداشته و ندارم. از سیاهی متنفر بودم. آنقدر متنفر بودم که برای دیدن لبخندهای سبز بر لبان هموطنم، از جان خود نیز گذشته بودم. من از مرگ نمی ترسم. از اعدام نمی ترسم. مرگ من آغاز رویش جوانه های سیاه ستیز و پراکنش قاصدکهای صلح سبز خواهد بود. ای هموطن! اگر روزی سیاه پرستان جان من را نیز ستاندند، بر من سیاه نپوش و اشک نریز، حقم را پس بگیر، همين.
درصورت فيل.تر شدن از اين آدرس استفاده كنيد: http://0mid.arasnava.tk يا http://myyahoo.arasdotcom.tk

نشريات سبز: «كلمـه» شماره ۴۴ ؛ «اعتمادملي» شماره ۲۶ ؛ «قلم‌سبز» شماره ۴۰ ؛ «دانشجو» شماره ۱۶

1 نظرات
آخرين شماره نشريات سبز اينترنتي:
«كـلـمـــه» شماره ۴۴ ؛ «اعتماد ملـّي» شماره ۲۶ ؛ «قلـم‌سبـز» شماره ۴۰ ؛ «دانشجو» شماره ۱۶

ادامه راه سبز(ارس): آخرين شماره نشريات سبز اينترنتي مورخه شنبه شانزدهم بهمن ماه ۱۳۸۹ جهت چاپ و تكثير بر روي پيشخوان سايت ارس قرار گرفت. دانستن حق مردم است و آگاهي چشم اسفنديار خودكامگان، لذا همت يكايك ما براي رساندن حتي يك نسخه به دست مشتاقان را طلب ميكند:

ادامه مطلب ...

زندانی گمنام سیاسی، قربانی جنایتی دیگر در زندان اوین

2 نظرات
زندانی گمنام سیاسی، قربانی جنایتی دیگر در زندان اوین:
آرش ارکان در چنگال دژخيمان حكومت به شهادت رسيد

ادامه راه سبز(ارس): آرش ارکان روز 9 بهمن‌، حدود ساعت دو بعد از ظهر، پس از یک سال و سه ماه زندان در بیمارستان بقیه‌الله تهران درگذشت.

براساس گزارشات رسیده پس از حاد شدن بیماری کلیوی‌اش در یک سال و سه ماه زندان به وی چند روز مرخصی برای مداوا داده شده است. اما به گفته خانواده وی زمان مرخصی با زمان لازم برای درمان همخوانی نداشت و او را قبل از پایان مدت درمان به زندان اوین بازگرداندند و بی‌توجهی زندان‌بانان و پزشک زندان وضعیت او را وخیم‌تر کرد. تا جایی که سه روز پیش از شهادت به بیمارستان بقیه الله منتقل شده است.

گفتنی است آرش ارکان در 13 آبان ‌ماه 1388 به دلیل کمک به فردی که در حال فیلم‌برداری از اعتراضات مردم بود، دستگیر شده بود و تا سه ماه پس از دستگیری اطلاعی از وی در دست نبود. وی پس از یک سال بلاتکلیفی در زندان به 8 ماه دیگر زندان محکوم شده بود.

ادامه مطلب ...

اخوان المسلمین خطاب به خامنه اي: انقلاب مردم مصر، انقلاب اسلامی نیست

7 نظرات
پاسخ اخوان المسلمین مصر به رهبر جمهوری اسلامی:
این قیام، انقلاب تمام مردم مصر است نه یک انقلاب اسلامی

ادامه راه سبز(ارس): در اطلاعیه کوتاهی که ساعتی قبل در وبسایت اخوان‌المسلمین منتشر شده، خطاب به رهبر جمهوری اسلامی آمده است که آنچه در مصر رخ می‌دهد نه یک «انقلاب اسلامی» که «انقلاب همه‌ی مردم مصر اعم از مسلمان، مسیحی از همه‌ی احزاب و گروه‌های سیاسی» می‌باشد.

اخوان‌المسلمین همچنین در یازدهمین روز اعتراضات در مصر و هم‌زمان با تجمع بزرگ مخالفان مبارک در «میدان رهایی» قاهره، اعلام کرد که سران این گروه «قصد نامزدی در انتخابات ریاست‌جمهوری» را ندارند و این گروه حاضر است پس از کناره‌گیری حسنی مبارک از قدرت، در مورد دوران گذار سیاسی مصر با دیگر جناح‌ها به گفت‌وگو بنشیند.

همچنين همزمان با تاکید مخالفان بر کناره گیری حسنی مبارک از قدرت، و تداوم فریاد معترضان در خیابان‌های مصر که در دومین جمعۀ اعتراضات همچنان فریاد می‌زنند "فرار مبارک"، و در حالیکه وی اعلام کرده است که از قدرت کناره‌گیری نخواهد کرد، منابع خبری غرب اعلام کردند که "متحدین غربی حکومت مصر نیز سقوط وی را پذیرفته اند و "دولت آمریکا در حال مذاکره با عمر سلیمان، معاون رئیس‌جمهور، برای برکناری فوری حسنی مبارک است."

بر اساس گزارش منابع خبری غربی، آمریکا پیشنهاد کرده است که مبارک باید فورا برکنار شود و پس از وی، عمر سلیمان مسئولیت دولت موقت را بر عهده گیرد و در ترکیب این دولت موقت نیز، سهمی برای گروه اخوان‌المسلمین در نظر گرفته شود.

امروز جمعه چهارم فوریه- ۱۵ بهمن ماه، رهبر جمهوری اسلامی نیز در خطبه های نماز جمعه تهران گفت: "پس از سالها مجاهدت، مشاهده می کنیم که انعکاس صدای انقلاب اسلامی امروز در مناطق دیگری از جهان اسلام با قدرت و قوت شنیده می شود و حوادث شمال آفریقا، مصر، تونس و کشورهای دیگر، برای ما معنای خاصی دارد. تحولات اخیر در منطقه همان بیداری اسلامی تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران است."

بلافاصله بعد از سخنان رهبر جمهوری اسلامی، جمعیت اخوان المسلمین مصر، در وبسایت رسمی خودش پاسخی سریع و صریح به این سخنان ابراز داشت و نوشت "جمعیت اخوان المسلمین، این قیام را انقلاب تمام مردم مصر می داند، نه صرفا یک انقلاب اسلامی"، و تاکید کرد که "انقلاب مصر، انقلاب همه مسلمانان و مسیحیان با تمام گرایشها و تمایلات سیاسی مختلف و متفاوت است."

این گروه که از قدرتمندترین شاخه های اپوزیسیون مصر است، امروز همچنین اعلام کرد که سران این گروه قصد نامزدی در انتخابات ریاست‌جمهوری را ندارند و این گروه حاضر است پس از کناره‌گیری حسنی مبارک از قدرت، در مورد دوران گذار سیاسی مصر با دیگر جناح‌ها به گفت‌وگو بنشیند.

همزمان یک عضو كمیته موسوم به «انقلاب ملی مصر» اعلام كرد كه این كمیته پس از رایزنی‌های طولانی و با هدف حمایت از جوانان مصری و اقدامات قانونی آنها برای مقابله با حامیان حکومت مبارك تشكیل شده است.

به گزارش منابع خبری عربی و غربی، روز جمعه چهارم فوریه، در یازدهمین روز از اعتراضات و دومین جمعۀ تحصن معترضان مصری، این روز "رفتن مبارک" نام گذاری شده است.

طی روزهای اخیر محمد البرادعی، از رهبران جنبش مسالمت آمیز علیه حکومت مصر، به رئیس جمهور حسنی مبارک اولتیماتوم داده بود که روز جمعه (امروز) آخرین فرصت وی برای کناره گیری از قدرت است.

اما حسنی مبارک در مصاحبه ای اختصاصی با کریستین امانپور، خبرنگار شبکه تلویزیونی ای بی سی آمریکا، مدعی شده بود که اگر استعفا دهد، در مصر "هرج و مرج حکمفرما خواهد شد." وی در واکنش به تاکید اوباما بر آغاز هر چه سریع تر انتقال قدرت، خطاب به مقامات آمریکا و کسانی که خواستار کناره گیری او از قدرت شده اند گفت: "شما مصر و فرهنگ آن را نمی شناسید و نمی دانید در پی کناره گیری من چه رخ خواهد داد."

  • دیگر باید برود
درحالیکه مقامات آمریکایی طی روزهای قبل خواستار خویشتنداری هر دو طرف در مصر و پرهیز حکومت از رفتار خشن با معترضین شده بود، طی دو روز گذشته و در پیِ حملات خشونت بار و مرگبارِ لباس شخصی های حامی حکومت به مردم، غرب و آمریکا تغییر موضع داده و خواستار کناره گیری فوری حسنی مبارک از قدرت شده اند و به گزارش روزنامه نیویورک تایمز، دولت آمریکا در حال مذاکره با عمر سلیمان، معاون رئیس‌جمهور مصر، برای برکناری حسنی مبارک است.

بر اساس طرح آمریکا، عمر سلیمان سپس بایستی تغییرات سیاسی را در این کشور آغاز و کنترل کند. روزنامه "نیویورک تایمز" منابع اطلاعاتی خود را در مورد این طرح، دیپلما‌ت‌های عربی و نمایندگان دولت آمریکا عنوان کرده است. در گزارش این روزنامه آمده است: "نکته مهم برای عملی کردن طرح آمریکا، جلب نظر موافق ارتش مصر است."

از سوی دیگر خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز گزارش می‌دهد که هیئتی از نمایندگان بلندپایه آمریکایی در حال مذاکره با دولت مصر برای برکناری فوری حسنی مبارک است. آنها تاکید کرده اند دولت موقتی که پس از مبارک تشکیل خواهد شد، بایستی راه را برای برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه فراهم کند.

نیویورک تایمز در ادامه گزارش خود از موافقت رئیس‌ارتش مصر، ژنرال حافظ عنان، و وزیر دفاع این کشور، محمد حسین طنطاوی، برای حمایت از دولت موقت آتی خبر داده است.

  • روز وداع و عزیمت
معترضان مصری که روز جمعه چهارم فوریه را "روز وداع" و خداحافظی حسنی مبارک از قدرت نام نهاده اند، مجددا به میدان تحریر (آزادی) قاهره آمده و از حضور و حملات مجدد لباس شخصی های حامی حکومت خبری نیست، اما ارتش حضوری قوی در میدان دارد و کارت شناسایی برخی تظاهرکنندگان را کنترل کرده و بر اوضاع مسلط است.

گزارش خبرگزاری فرانسه حاکیست سربازان با کلاهخود و پوشش ضد گلوله در محل مستقرند و حضور آنها در همه جا بیشتر شده است. همچنین نیروهای ارتشی با سیم خاردار میدان تحریر را، که به محل اصلی تجمعات تبدیل شده است، محصور کرده اند و مانع نزدیک شدن و حملۀ مجدد حامیان حکومت به معترضانِ متحصن می شوند.

به گزارش این سامانه خبری، صدها هزار معترض مصری امروز در چارچوب آن چه "روز عزیمت" یا وداع نام گرفته، بار دیگر با تجمع در میدان تحریر (رهایی) قاهره خواستار برکناری و عزیمت حسنی مبارک، رئیس جمهور این کشور، شدند.

این معترضان به طور جمعی در این میدان نماز خوانده و برای برکناری حسنی مبارک از ریاست‌جمهوری دعا کردند.

طی دو روز گذشته (چهارشنبه و پنجشنبه -دوم و سوم فوریه)، میدان تحریر (آزادی) قاهر صحنه جنگ میان هواداران مبارک و معترضان ضد حکومتیِ خواهانِ برکناریِ وی بود، که تعدادی زیادی کشته و زخمی از معترضین بر جای ماند.

  • موج بازداشت ها ادامه دارد
شبکه تلویزیونی الجزیره همچنین ظهر جمعه اعلام کرد که نیروهای گارد امنیتی مصر، با حمله به دفتر سازمان حقوق بشر مصر، ۳۰ نفر از جمله ۲تن از اعضای سازمان عفو بین الملل را دستگیر کرده اند.

این شبکه اعلام کرد که نیروهای اطلاعاتی، به دفتر شورای حقوق بشر مردم مصر حمله و ۳۰ نفر از اعضای این شورا را دستگیر کردند. بر اساس این گزارش، ۲ تن نفر از اعضای سازمان عفو بین الملل نیز در این حمله دستگیر شده اند.

همچنین نیروهای امنیتی مصر، گروهی از مردم را در اطراف میدان تحریر (آزادی) درحالیکه قصد داشتند به تظاهرات و تحصن میدان بپیوندند، به زور سوار اتومبیل کرده و به محلی نامعلوم انتقال داده اند.

  • تسلیم نمی شویم
فعالان اعتراضات می گویند در برابر اقدامات خرابکارانۀ ماموران امنیتی و لباس شخصیِ حامی حکومت تسلیم نخواهند شد و تا برکناری یا کناره گیری وی از قدرت، به اعتراض و تلاش خود ادامه خواهند داد.

همچنین اخوان‌المسلمین، گروه اسلام‌گرای مخالف حسنی مبارک و قدرتمندترین شاخه از اپوزیسیون مصر، روز جمعه اعلام کرد که سران این گروه قصد نامزدی در انتخابات ریاست‌جمهوری را ندارند و این گروه حاضر است پس از کناره‌گیری حسنی مبارک از قدرت، در مورد دوران گذار سیاسی مصر با دیگر جناح‌ها به گفت‌وگو بنشیند.

گفتنی است روز گذشته (پنجشنبه) در پی اوج گرفتن اعتراضات در مصر، روز گذشته (پنجشنبه) دادستان کل آن کشور، تعدادی از وزرا و مسئولان سابق دولتی و حکومتی را ممنوع الخروج اعلام کرد و خاطرنشان ساخت که حساب های بانکی آنها نیز مسدود شده است.

احمد شفیق، نخست وزیر جدید مصر نیز غروب پنجشنبه در تلویزیون دولتی مصر حاضر شده و اعلام کرده بود که با وضعیت فعلی، "اوضاع از کنترل خارج شده است" و حسنی مبارک، رئیس جمهوری مصر نیز ادعا کرد که اگر استعفا دهد، در کشورش "هرج و مرج حکمفرما خواهد شد."

طی روزهای اخیر، خبرنگاران پوشش دهندۀ حوادث و رویدادهای مصر، مورد ضرب و شتم و بازداشت ماموران لباس شخصی و امنیتی آن کشور قرار گرفته و بسیاری از وسائلشان از بین رفته یا تجهیزات آنها ضبط شده است.

بنا به گزارش خبرگزاری ها، در بین تجمع‌کنندگان امروز در میدان تحریر، زنان و کودکان نیز حضور جدی و فعال داشته و افرادی از قشرهای مختلف به چشم می‌خورند.

سرویس خبری بی بی سی گزارش داد که اصلی‌ترین خواسته تجمع‌کنندگان برکناری مبارک است و شعار می‌دهند که "او را به عربستان بفرستید". "او را به اسرائیل بفرستید."

این گزارش افزود "بعد از خشونت‌های اخیر علیه معترضان، در شرایط کنونی، حکومت مصر در بین تجمع‌کنندگان در اسکندریه طرفداری ندارد و مخالفان دولت می‌گویند مبارک هر جا که می‌خواهد برود و فقط مصر را ترک کند."

بنا به گزارش شبکه های عربی و غربی، ظهر جمعه چهارم فرویه، اوضاع شهرهای اسکندریه، سوئز، پورت سعید، اسماعیلیه، دمیاط، دمنهور، المنیا، الزقازیق، کفر الشیخ، الفیوم، أسیوط، ملوی، القوصیه، دیروط و کوم امبو بحرانی است و مخالفان خواستار برکناری مبارک بوده و معتقدند وی رفتنی است.

حمیدرضا ظریفی نیا
ادامه مطلب ...

آقا يك هفته زودتر آمد!

5 نظرات
آقا يك هفته زودتر آمد!

ادامه راه سبز(ارس): جمعه ي آينده 22 بهمن بود و آقا مي توانست «نوستالژي در كنار مردم بودن» را براي لحظاتي مرور كند و دمي از هراس «ديكتاتور بودن » بگريزد. اما آقا يك هفته زودتر آمد، تا بگويد پيام انقلاب 57 چه دير توسط جنبش هاي عربي شنيده شده است. زودتر آمد، تا مبادا كسي نشانه هاي فتنه ي 88 را در ميان جنبش هاي 89 بجويد و مبادا يارانش هم به شباهت هاي ميان ديكتاتورها بيانديشند. مبادا …

كسي چه مي داند، شايد هم آقا ترجيح مي داد هفته ي آينده سخنراني كند و خطبه هايش را روز 22 بهمن را بخواند كه هم پرشورتر مي نمود وهم جمعيتش به سامان تر و هم تداركاتش بيشتر بود. شايد او هم ترجيح مي داد در سالروز پيروزي انقلاب اسلامي، «اسلامي بودن و انقلابي بودن» خود را به ملت هاي عرب ثابت كند و دم به دم از «مردم سالاري» بگويد! 22 بهمن برايش فرصت بهتري بود براي آنكه ساعتي از سايه ي ديكتاتور مصر بگريزد و به اعتبار انقلاب 57 براي لحظاتي در كنار اغتشاشگران مصري قرار بگيرد و مزه ي فتنه بودن را بچشد. شايد تا جمعه آينده ، آقا مي توانست بر كسالت و افسردگي آشكاري كه از نگاه دوربين ها پنهان نمي ماند اندكي غالب شود و ساعاتي پنهانش كند.

اما ؛ در ايران سخنراني 22 بهمن سهم رئيس دولت است و اين رسم سالهاست كه پابرجاست . و كيست كه جرات كند كه از احمدي نژاد بخواهد كه نوبتش را براي حضور در ميان جمعيتي تهراني به ديگري بدهد ، حتي اگر اين فرد ولي نعمتش باشد ؟ مگر احمدي نژاد چنين فرصت نابي را به كس ديگري خواهد سپرد ؟ مگر او به غير از اين نوبت ، فرصتي و جراتي براي ابراز وجود دربرابر مردماني از تهران سراغ دارد ؟ چه معلوم ، شايد هم از او خواسته اند و نپذيرفته است .

به هر حال و به هر زحمتي كه بود ، آقا خطبه ي اولش را بالا رفت و پايين آمد تا نسبت ميان انقلاب ها و جنبش ها را وارونه كند و فتنه ها و توطئه ها را پوستين وارونه بپوشاند . از هراس ايرانيان و فارسي زبانان ، بخشي از خطبه ي‌دومش را به زبان عربي و ظاهراً براي كشورهاي عربي برخواند . مقام عظماي ولايت ، از هراس « يك شباهت نامبارك » با حسني مبارك ، فراموش كرده بود كه زيبنده ي ولي امر مسلمين جهان نيست كه چند خط عربي را از رو بخواند . مصباح يزدي اين يكي را راست گفته بود …

البته اخوان المسلمين هم سنگ تمام گذاشت و بلافاصله بعد از « اين خطبه ي نيمه عربي »، در پاسخی سریع و صریح نوشت « جمعیت اخوان المسلمین، این قیام را انقلاب تمام مردم مصر می داند، نه صرفا یک انقلاب اسلامی » . حالا آقا هم مي داند كه هم نوايي نامبارك او با مبارك لو رفته است و نه تنها در ايران كه در ميان اعراب هم هيچكس حاضر نيست به « هيچ بهانه اي » ديكتاتورها را تحمل كند . حتي اگر اين بهانه پروژه ي مشترك « هراس از بنياد گرايي » باشد .

البته آقا آن بالا بود و لابد فرصت نداشت مواجهه احمدي نژاد و لاريجاني را ببيند . حال و احوال آن بالا به او اجازه نمي داد تا تيك هاي عصبي احمدي نژاد را در مواجهه با لاريجاني ببيند و بيند كار از ديگران گذشته است و حال و روز بركشيدگانش هم تعريفي ندارد و بي مشروعيتي نظام و ناكارآمدي قوا ، قرار را از كف آنان هم گرفته است و در تنگناي قدرت طاقتشان از هم طاق شده است .

صدا و سيما ، كاملاً با احمدي نژاد است ، اين را امروز مي شد فهميد . آن گاه كه آقا «همه و خودش» را به تقوا سفارش مي كرد ، دوربين صدا و سيما « فقط » لاريجاني را نشان مي داد ، گويي تنها اوست كه مخاطب آقاست و اين اوست كه مدتي است از دايره تقوا بيرون شده‌است . دوربين هاي صدا و سيما حتي هنگام مواجهه ي بركشيده گان رهبري هم به نفع احمدي نژاد آمد و به نفع او كنار رفت و اين رفت و آمد دوربين ها در طول پخش زنده ي سيما حتي المقدور رعايت مي شد . تدوين گر هم در بد وضعيتي گرفتار آمده بود . از طرفي لازم بود تصوير دو قوه را در كنار هم مخابره كند تا چند روزي ديگر اختلاف ها و ناتواني ها را براي عوام الناس پنهان كند و از طرفي ديگر تيك هاي عصبي و حالات چهره‌ي احمدي نژاد بي قراري هاي او را تصوير مي كرد و حديث دل مي گفت و راز نهان آشكار مي كرد . دوربين صدا و سيما هيچگاه در نشان دادن نيمي از حقيقت و دروغ گويي تا اين اندازه به سختي گرفتار نشده بود ….

سارا زرتشت
ادامه مطلب ...

دغدغه های دختر ده ساله ای که پدرش در نوبتِ اعدام است

2 نظرات
دغدغه های دختر ده ساله ای که پدرش در نوبتِ اعدام است

ادامه راه سبز(ارس): موج اعدام ها در ایران همچنان ادامه دارد. بر اساس آنچه کمپین بین المللی حقوق بشر در اطلاعیه ای اعلام کرده است تنها در طول یک ماه نود و هفت حکم اعدام در شهرهای مختلف ایران به اجرا در آمده است و شماری از شهروندان ایرانی همچنان در نوبت اعدام هستند.

افزایش شدید شمار اعدام ها در هفته های اخیر اتحادیه اروپا و همچنین سران جنبش معترضان داخل ایران را به واکنش وا داشت. .

سایت رسمی دادسرای عمومی تقریبا به ویترینِ مشخصی از گزارش آمار اعدام ها بدل شده است و در یک ماهه اخیر تقریبا هیچ خبری در این سایت به جز اخبار مربوط به اعدام شهروندان منتشر نمی شود.

بسیاری از معترضان و سران جنبش معتقدند افزایش شدید آمار اعدام در ایران و شتاب دولت جمهوری اسلامی برای به اجرا در آوردن این احکام ، برای ایجاد رعب و وحشت در میان مردمِ معترض است.

معلمِ شاعری که به اعدام محکوم شد

عبدالرضا قنبری یکی دیگر از دستگیرشدگان عاشورا است از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام محاربه از طریق ارتباط با گروه‌های معاند که از مصادیق این موضوع داشتن ایمیل‌های مشکوک و ارتباط با یکی از رسانه‌های تلویزیونی خارج از کشور عنوان شده به اعدام محکوم شده است. خانواده سه نفره این معلمِ محکوم به اعدام نیز این روزها در اضطراب و نگرانی به سر می برند.

صبح های دوشنبه روز ملاقات با زندانیان، تپه های مقابل اوین ، میزبان سفره ی کوچک نهارِ این خانواده است. "مادر" ، "ساحل" و "احسان" و در نگاه این خانواده ، "ضلع چهارم" سفره عبدالرضا قنبری پدرِ این خانواده است است که روبروی این تپه ها ، پشت درهای بسته نشسته است و آن ها دلشان نیامده که پس از پایان ساعت ملاقات اوین را ترک کنند. به گفته برخی از خانواده های زندانیان، در برخی از روزها ساعت ملاقات که تمام می شود، این خانواده تپه های اوین را ترک نمی کنند، در آخرین فاصله ی ممکن ، قبل از دیوار ها و سیم خاردارها گاهی می نشینند و ناهار را در مقابل اوین به یاد و در کنارِ پدر می خورند.

اما این قصه ی تنها یک روز در هفته نیست ، همسر این معلم ، که خود معلمی دیگر است، بسیاری از روزها راهی دور را پشت سر می گذارد، قبل از ایستگاه ترمینال جنوب، در سه مرحله سوار تاکسی می شود تا از پاکدشت ورامین به اوین برسد ، می گوید : می آیم این جا می نشینم، آرام می شوم و بعد به خانه بر می گردم

اما عبدالرضا قنبری کیست؟ همسر او پیش از این از او به عنوان یک معلم گمنام که عضو هیچ حزب و گروهی نیست یاد کرده بود. هیچ عکسی از او در رسانه ها و سایت های خبری نیست. خانواده اش تنها یک یا دوبار با رسانه ها مصاحبه کرده اند اما نگران هستند که مصاحبه هایشان، احتمالِ نجاتِ این معلم را ببندد.

این شهروند ایرانیِ محکوم به اعدام مردی است که 17 سال دبیر ادبیات در مدرسه های مناطقِ محروم بوده است. برخی از شاگردانِ او می گویند او کسی است که "با محرومیت بچه ها گریسته است".

در مورد عبدالرضا قنبری یکی از شاگردانش می گوید: او معلمی شاعر مسلک است و اتهامِ ارتباط با گروه های سیاسی در موردش سازگار نیست چرا که او در همین نظام آموزشی و با عبور از سیستم سخت گیر گزینش و تحقیق در مورد سوابق کار، سالها در شهر گرمسار و به تازگی در پاکدشت سابقه ی تدریس داشت.

عبدالرضا قنبری معلم ادبیات است و بسیاری دیده اند که او در ملاقات ها با همسر و فرزندانش "شعر" میخواند ، برایشان هر بار شعری تازه می سراید. دختر ده ساله اش "ساحل" هم برای پدر در ملاقات های کابینی شعر می خواند. خانواده ای که واژه ی "اعدام" را نیز به نا همگونی با خویش حمل می کنند. همسر این معلمِ محکوم به اعدام می گوید: دخترم هنوز مفهوم اعدام را نمی داند اما پدرش سعی کرد در یکی از همین ملاقات های کابینی ماجرای صدور حکم اعدام را برای دو فرزندم توضیح دهد که اگر خدای نکرده این حکم اجرا شد به بچه های من شوک وارد نشود.

معلمانی که همدلی کردند، دستگیر شدند

عاشورای 88 عبدالرضا قنبری به همراه دخترش ساحل به خیابان آمده بودند. کسی خارج از مرز ایران به پدر زنگ می زند، آقای قنبری به گفته خانواده اش تلفن را قطع می کند تا بار دیگر زنگ نزند اما همین سندی می شود برای دستگیری او در محل تدریس.

جای عبدالرضا قنبری که در مدرسه خالی می شود ، تا مدت ها هیچ معلمی در آن شهر حاضر نمی شود صندلی این معلم را پر کند ! ، این جای خالی... تا آنکه بالاخره معلمی مهاجر را به عنوان جایگزین به مدرسه می آورند اما در روز اولی که این معلم جانشین به مدرسه می رود، بچه های مدرسه چوب از درخت کنده اند و با تصورات کودکانه شان معلم جانشین را کتک زده اند.

همکاران او نیز ساکت ننشسته اند ، همکاری با نام "..." در خانه ی خود اعلام اعتصاب غذا می کند اما او هم در امان نمی ماند ، و به خاطر همراهی با همکارش دستگیر می شود. ، معلمی دیگر اعلام می کند "اگر حکم اعدام قنبری شکسته نشود ، همهء معلم ها در روز معلم تجمع خواهیم کرد" اما ریاست صنف معلمان نیز دستگیر می شود

اکنون معلمانی که با این معلمِ محکوم به اعدام همراهی و با خانواده اش همدلی کرده اند ، در اوین هستند ، و فرزندان عبدالرضا قنبری نیز در شرایط روحیِ خوبی به سر نمی برند. همسر این معلم، همسر یک "شاعر" است و سهم او از زندگی، شعر های عاشقانه همسرش در تنهایی و یک مسیر طولانی است که گاهی به همراه فرزندانش می رود تا پشت در های اوین و کمی نزدیک تر به عضو دربند خانواده ی خود آرام بگیرد.

آرزوهای دختر خردسالی که پدرش محکوم به اعدام است

دختر عبدالرضا قنبری، معلمِ محکوم به اعدم این روزها به دلیل درس و مدرسه قادر به ملاقات همیشگی با پدر نیست و برادرش «احسان» نوجوانی است که مادر را همراهی می کند. ساحل در یکی از نامه هایش با قلمی کودکانه می نویسد: امروز یکی از آن روزهایی است که تو کنار من نیستی. هر وقت دلم برایت تنگ می شود نامه می نویسم و یا به ساعت آبی رنگی که برای تولدم خریدی نگاه می کنم تا ببینم زمان چقدر سریع می گذرد و تو کنارم نیستی و من روز به روز بزرگتر می شوم و قد می کشم.... تلویزیون به مناسبت روز پدر برنامه های شادِ زیادی داشت و من نتوانستم نگاه کنم چون همش، بچه هایی را نشان می داد که به پدرشان گل می دادند و یا تبریک می گفتند و شاد و خوشحال بودند. اصلا به فکر ما بچه هایی که پدرمان کنارمان نیست نبود، برای همین من خیلی ناراحت شدم و تلویزیون را خاموش کردم...من فقط یک آرزو دارم و آن این که تو بیایی و برای همیشه کنارم باشی....


در یکی از روزهای ملاقات خانواده های زندانیان سیاسی به شدت متاثر شدند وقتی دیدند که ساحل بعد از مدت ها با لباسی زیبا به ملاقات پدر آمده بود و پاهایش را با زحمت بالا آورده بود تا کفش های نویی که خریده بود را به پدر نشان دهد و بعد برایش شعری تازه بخواند.

پیش از این نیز وقتی خانواده جعفر کاظمی در اتاق ملاقات متوجه شده بودند که این زندانی را اعدام کرده اند، فضای اتاق ملاقات به شدت متاثر شده بود و خیلی ها می گفتند عمادالدین باقی قادر به ادامه صحبت های تلفنی اش از پشت کابین نبود، گوشیِ تلفن را زمین گذشته بود و همراه با خانواده های دیگر در این سوی شیشه ها گریه می کرد.

اعدام ها در ایران همچنان ادامه دارد و خانواده ها نگران هستند که چوبه ی دار بعدی نوبتِ کیست
مسیح علی نژاد
ادامه مطلب ...

اعتراض ما، اعتراض آنها

6 نظرات
اعتراض ما، اعتراض آنها

ادامه راه سبز(ارس): همزمانی روزهای حماسه ساز انقلاب اسلامی با اعتراضات مردمی در مصر، صفحات روزنامه ها و رسانه های داخلی را بار دیگر مزین کرده به واژگان انقلابی و عکسهای پرخاطره. این بار عکسهای جوانان سه دهه پیش با پلاکاردهای در دستشان در کنار جوانان پرشور مصری که میدان " آزادی" شان را چون میدان " آزادی" تهران خبرساز کرده اند.

گویی رسانه های داخلی با همه وجود تلاش دارند تا کم کاری خود در جریان جنبش اعتراضی مردم، این بار با حمایت از جنبش اعتراضی مردم مصر جبران کنند.رقابت بی وقفه آنان در پوشش خبری گسترده تظاهرات و ناآرامی های مصر چنان است که کوچکترین حرکتی از نگاه تیز بین حتی رسانه های حامی دولت نیز جا نمی ماند.

در حالی که جوانان سبز پوش و سبز اندیش ایران زمین، هدف گلوله های آتشین دشمنان آزادی قرار می گرفتند و بی محابا شورشی و اجنبی واراذل و اوباش و ... خوانده می شدند، جوانان مصری غیور، انقلابی، پرشور و .... خوانده می شوند و از حماسه سازی آنان تجلیل و تقدیر می شود.

نمی دانم حال مادران عزادار و داغدار را که حتی از اشک ریختن بر مزار فرزندانش نیز منع شده بودند در این زمان که سیمای حکومت، تصاویر جوانانی را به خانه های مردم می برد که بی شباهت به ندا و اشکان و سهراب و شبنم و ..... نیستند چگونه است. جوانانی که با همان شور و با همان امید که سهرابها در راهپیمایی سکوتشان، رای سبز خود را طلب می کردند، محکم و با صلابت صدای ملت را فریاد می کنند " الشعب یرید اسقاط الرئیس" .

همه از خود می پرسند چگونه است که مردم مصر حق دارند سقوط و سرنگونی رئیس جمهور خود را طلب کنند و همه علما و سیاستمداران ایرانی سراسیمه به حمایتشان شتافته اند ولی سکوت پرفریاد مردم ایران و جوانان در گلو خفه شد و هیچ کس به یاریشان برنخاست.

علما و مراجعی که الازهر را خطاب خود قرار داده اند و می خواهند که آتش گشودن به سوی مردم را تحریم کنند و به یاری مردم بشتابند، کجا بودند آن زمان که سینه جوانان در خیابانهای حکومت اسلامی آماج سربازان ولایت بود و قلبهای پر امید آنان برای همیشه از حرکت باز ایستاد تا اسلام زنده بماند در این سرزمین.

علمای قم که از هم سبقت می گیرند برای توصیه به علمای الازهر، سکوتشان در برابر ظلمی که به جوانان و مردم بنام اسلام و ولایت می شود چیست؟ آنان که بر نمی تابند مردم مصر در خیابانها آماج حمله اراذل و اوباش و نیروهای حکومتی قرار گیرند، چگونه راضی شدند که مردم ایران زیر تازیانه کین ولایتمداران کمر خم کنند و فرزندانش را دسته دسته به حبس برند و برای حفظ اسلام خودساخته، در کهریزک مهمان کنند تا درس عبرتی شود برای هر آن کس که می خواهد لبی به اعتراض بگشاید.

آنان که تاب نمی آورند بی عدالتی و ظلم به نیل نشینان را چگونه نظاره کردند که با نام علی، دانشجویان را از پنجره خوابگاه به بیرون پرتاب کنند و دهانشان را پرخون.

چگونه است که علماى الازهر باید با ملت غيور و انقلابى مصر همگامى بيشتر و پر رنگ‌ترى داشته باشند در حالی حتی خانواده های زندانیان از بیان درد دلهایشان با علمای قم محرومند و در بیوت برخی علما که همیشه کانون امید مردم بوده به روی آنان بسته شده است.

برای تظاهرات یک میلیونی مصری ها از روزها قبل همه رسانه های داخلی و خارجی بسیج شده بودند تا " خشم " ملتی را که از ظلم نامبارک " مبارک" به ستوه آمده به تصویر بکشند. همان رسانه هایی که در سکوت سبز 25 خرداد غایب بودند. کسی تبلیغ نکرده بود. رسانه ای نبود. موبایلها پوشش نداشت. اینترنت در پایین ترین سطح خود بود. هنوز کسی نمی داند که چگونه اراده مردم در یک زمان به هم گره خورد و هویت ملی دریک روز به صحنه آمد و از" انقلاب تا آزادی " همه سبز شد.

مردم ایران روزها و هفته ها صدر نشین اخبار رسانه های بین المللی شدند بی هیچ رسانه ای. در زمانی که هر شهروند بی هیچ امکاناتی شده بود "رسانه ملی جنبش سبز". و حماسه ساکنان این دیار دیربازی در حافظه ملتها می ماند و کتابهای تاریخ پر می شود از حماسه آفرینی هایی که این شهروندان بی مدعا آفریدند. در این بهمن سرد که یاد آور بهاران 57 است، زندانهایی که دیوارهایش فرو ریخته بود باز پر شده از قهرمانان بی نام و گمنامی که فقط یک پرسش دارند:" رای من کجاست؟!" و هنوز آتش کین قدرتمداران شعله هایش دامن فرزندان این ملت را رها نکرده است.

در زمانی که هنوز عضویت در شبکه اجتماعی فیس بوک جرم محسوب می شود و دسته دسته جوانان با اتهام عضویت در شبکه های جاسوسی بیگانه راهی اوین می شوند و به بند کشیده می شوند، انقلاب جوانان مصر توسط حاکمان ایران ستوده می شود و به خلاقیت و نو آوری آنان در استفاده بهینه از تکنولوژی در به زیر کشیدن طاغوت احسنت گفته می شود.

دنیای وارونه ای است. واژگان را به بازی گرفته اند از همه سو. مردم ایران این روزها در تب و تاب سالگرد انقلابی شکوهمند که با نام "خدا"، نهال جمهوریت را در سرزمینشان به ثمر نشاند، نظاره گر انقلابی متفاوت در سرزمین فرعونیان هستند. سرزمینی که جمهوریتش را موروثی کرده اند و مبارکی که هیچ برکتی بر مردمش نداشت جز نامبارکی تبعیض و ظلم و بی عدالتی. مردم مصر می روند تا با نام " مردم" این بار جمهوریت را از یوغ فرعون بیرون کشند در حالی که مردم ماهنوز تکبیر گویان به استقبال سالگرد انقلابی می روند که انقلابیون و مردانش همه در بندند.
بهار يكتا
ادامه مطلب ...

همسر نوری زاد: این شیوه ها تولید نفرت و کینه خواهد کرد

0 نظرات
گفتگو با خانم ملكي همسر محمد نوری زاد:
بازنده کسانی اند که حق دیگران را نادیده می گیرند و به انصاف رفتار نمی کنند!

ادامه راه سبز(ارس): محمد نوری‌زاد، نویسنده، کارگردان و راوی روایت فتح که به خاطر نگارش نامه‌های انتقادی به رهبری، به اتهام تبلیغ و توهین علیه نظام، به سه سال ونیم زندان و تحمل پنجاه ضربه شلاق محکوم شد، هم اکنون در بند دو الف زندان سپاه بسر می برد.

وی روز شنبه بیستم آذر در اعتراض به عدم رسیدگی به شکایت خود از ماموران وزارت اطلاعات و محکومیت خود او به خاطر این شکایت، آن هم در یک دادگاه سه‌دقیقه‌ای پر از توهین و تهدید، دست به اعتصاب غذای خشک زد. بعد از اعتصاب غذا به علت وخامت شدید جسمانی در بیمارستان بستری و از آنجا به بند دو الف سپاه منتقل شد. محمد نوری زاد از آن زمان تاکنون در انتظار پاسخ به شکایات خود بوده تا مسئولین به وعده های خود عمل نمایند.

خانم ملکی در این خصوص می گوید: " متاسفانه آقای نوری زاد تنها در سلول نگهداری می شوند و هنوز شکایات و کار های ایشان پیگیری نشده است و این شرایط خوبی نیست. نزدیک به پنجاه روز از مسائلی که در روز عاشورا برایمان پیش آمد می گذرد اما به شکایات ایشان ترتیب اثر داده نشده است. این در حالی است که وزارت اطلاعات قول پیگیری را داده اند اما تاکنون هیچ خبری به دست ما نرسیده که پیگیری به چه نتیجه ای رسیده است."

لازم به ذکر است همسر آقای نوری زاد در روز عاشورا به دلیل هجوم و برخوردهای غیرقانونی نیروهای امنیتی و انتظامی از ماشین پرت شده و بر اثر شوک عصبی و آسیب های شدید جسمانی مدتی در بخش سی سی یوی بیمارستان بستری بود.

به همین مناسبت "جرس" باخانم فاطمه ملکی همسر محمد نوری زاد در خصوص آخرین وضعیت و نتیجه پیگیری شکایات آقای نوری زاد به گفتگو پرداخته که متن آن در پی می آید:


خانم نوری زاد لطفا در خصوص آخرین وضعیت آقای نوری زاد صحبت بفرمایید و اینکه ایشان در کجا نگهداری می شوند؟

آقای نوری زاد همچنان در بند دو الف سپاه به صورت انفرادی نگهداری می شوند. چندین بار برای گرفتن عکس از دندان و دهان، ایشان را به دندانپزشکی برده اند اما تاکنون نتیجه ای حاصل نشده است. متاسفانه تنها در سلول نگهداری می شوند و هنوز شکایات و کار های ایشان پیگیری نشده است و این شرایط خوبی نیست. نزدیک به پنجاه روز از مسائلی که در روز عاشورا برایمان پیش آمد می گذرد اما به شکایات ایشان ترتیب اثر داده نشده است. این در حالی است که وزارت اطلاعات قول پیگیری را داده اند اما تاکنون هیچ خبری به دست ما نرسیده که پیگیری به چه نتیجه ای رسیده است.

ملاقات های شما با آقای نوری زاد به شکل منظم است؟

نخیر، از آنجا با ما تماس می گیرند و تاکنون دو ملاقات حضوری با ایشان داشتیم و هفته پیش اصلا ملاقاتی نداشتیم.
خود آقای نوری زاد در خصوص این شرایط چه می گویند؟

آقای نوری زاد همچنان در انتظار پاسخ هستند تا آنها به وعده های خود عمل کنند.

با توجه به مشکلات فک و دهان آقای نوری زاد که پزشکان جراحی فک و صورت ایشان را تجویز کرده بودند الان شرایط جسمی اشان چگونه است؟

ایشان همچنان مشکل عفونت دندان و لثه دارند که آنها پیگیری می کنند منتهی نمی دانم به چه علت خیلی زمان برده است.

این اتلاف وقت برای وضعیت ایشان چه پیامدهایی را می تواند در بر داشته باشد؟

شما فکر کنید ایشان از سال گذشته این مشکل را داشتند در ماههای اخیرهم به علت فشارها و اعتصاب غذا و روزه هایی که گرفته اند این مسئله شدت پیدا کرده و طبیعتا اینها آسیب را جدی تر می سازد اما نمی دانم مسئولین نه تنها با آقای نوری زاد بلکه با دوستان ایشان و سایر زندانیانی که احکام حبس طولانی مدت داده اند می خواهند چکار کنند؟ در حالیکه همه بی گناه هستند.

آقای نوری زاد الان در بند دو سپاه تحت چه شرایطی هستند؟

تنها هستند و هیچ ارتباطی با کسی ندارند. خوب این مشکلات جسمی را هم اگر کنار بگذاریم آقای نوری زاد که حتی یکروز نمی توانستند در خانه بمانند و فعال و پرکار بودند اما الان در زندان بسر می برند. تمام نگرانی ما هم این است که این نیروهایی که می توانند در جهت مثبت و خیر و رشد جامعه استفاده شوند در جایی نگهداری می شوند که هرز می روند. اینها نخبگان کشور ما هستند و کسانی هستند که در این سی سال زحمت کشیدند و خدمت کردند و انصاف نیست با آنها اینگونه برخورد شود.
خانم نوری زاد با توجه به اینکه آخرین بار به خاطر فشارهای وارده بر شما و آقای نوری زاد، خود شما در بیمارستان بستری شدید، از وضعیت خودتان و روحیه بچه ها بگویید؟

الحمدالله به لحاظ روحی ما مشکلی نداریم چون می دانیم که کار خلافی انجام نداده ایم بنابراین باکی هم از چیزی نداریم که به لحاظ روحی و وجدانمان دچار ناراحتی شویم. اما به لحاظ جسمی من خیلی آسیب دیدم زیرا در آن روز با آن شدتی که من پرتاب شدم باید ضربه مغزی می شدم اما خداوند به ماعنایت داشت و الان هم با گذشت زمان هنوز به حالت اولیه برنگشتم اما رو به بهبود هستم.

در پایان هر اعتراضی را که به این شرایط دارید با مسئولین مطرح کنید؟

من اعتراضم به کل شرایط ایجاد شده برای جوانان و افرادی همچون آقای نوری زاد است و اصلا شایسته کشور ما نیست که با اینها اینگونه برخورد شود. من واقعا نمی دانم نهایت کار به کجا ختم خواهد شد. آیا غیر از این است که این شیوه تولید نفرت و کینه خواهد کرد؟ به نظر من که اینطور است. این در حالی است که دین ما دین رحمت، بخشش، عزتمندی و کرامت انسانهاست نه اینگونه که الان دارد عمل می شود. ما انتظارمان این است که به آن اسلام راستینی که مدعی اش هستیم بازگردیم تا ببینیم چه می خواهد و چه می گوید؟ پیامبر و بزرگان دین ما چگونه عمل می کردند؟ اندکی تامل و تعقل کنیم. سی سال خون ریخته شده وبا این همه شهید و جانباز و تلاش در راه حق قرار نبوده که به این جا برسیم که با افراد فرهیخته ای که برای این انقلاب زحمت کشیده اند اینگونه برخورد شود. مسئولین و کسانیکه قدرت را در دست دارند بدانند که قدرت ماندنی نیست و همه ما از کوچکترین عمل تا بزرگترین آن، به سزای اعمال خود در این دنیا خواهیم رسید.

به نظرم ما بازنده نیستیم و کسی که پایبند درستی و حق است، برنده خواهد بود و کسانی ضرر خواهند کرد که ظلم می کنند و حق دیگران را نادیده می گیرند و به انصاف رفتار نمی کنند.

با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
ادامه مطلب ...

دروغ‌ها و بی‌تدبیری‌های دولت در جریان هدفمندسازی یارانه‌ها

0 نظرات
پیش‌بینی بحران‌های در پیش رو، بر پایه آمار و اطلاعات رسمی:
دروغ‌ها و بی‌تدبیری‌های دولت در جریان هدفمندسازی یارانه‌ها

ادامه راه سبز(ارس): داستان هدفمندسازی یارانه‌ها، همانند بقیه سیاست‌های دولت احمدی نژاد، از زمان تهیه و تنظیم لایحه تا طی مراحل بررسی و تصویب آن، در مجلس همراه با جوسازی و فشار رسانه‌ای و سیاسی بوده و اکنون اجرای آن نیز با آمارسازی‌های دروغ و تبلیغات فریبکارانه از سوی دولت و تهدید و ارعاب از سوی نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی همراه شده است.

واقعیت‌هایی که در ادامه می‌خوانید، تماما مستند به آمار و اطلاعات رسمی کشور است و نشان می دهد که مانع اصلی ناکامی‌های برنامه‌های اقتصادی دولت از جمله طرح هدفمندی یارانه‌ها، بی‌تدبیری، بی‌صداقتی و بی‌کفایتی خود دولت است؛ نه آنطور که احمدی نژاد در سفر اخیرش به استان گیلان ادعا کرده بود تلاش‌های “برخی بدخواهان ملت ایران عمدتاً در بیرون مرزها و برخی کوته‌فکرها در داخل کشور که از اینکه ملت موفق شده است قله بزرگ هدفمند کردن یارانه‌ها را با افتخار فتح کند ناراحت و نگران هستند و سعی می‌کنند در گوشه و کنار مزاحمت ایجاد کنند… و در جلسات فراموشخانه و در دخمه‌های خود نشسته‌اند و به خیال خود به دنبال ایجاد مشکل برای دولت هستند تا دولت نتواند به مردم خدمت برساند.»

الف، دروغگویی دولت

دولت دهم، هدفمند کردن یارانه‌ها را پس از تصویب مجلس، با ۹ ماه تأخیر و به صورت زیر آغاز کرد:

ابتدا مبلغ ۸۱ هزار تومان برای دو ماه برای حدود ۶۰ میلیون نفر به عنوان یارانه انرژی و سپس مبلغ ۸ هزار تومان دیگر بابت یارانه نان به حساب بانکی مردم واریز نمود:

۵،۳۴۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ = ۶۰،۰۰۰،۰۰۰ (لیتر) × ۸۹،۰۰۰ (تومان)

که با این احتساب دولت در مجموع مبلغی حدود ۵۳۴۰ میلیارد تومان به حساب مردم واریز نموده است.

با توجه به اینکه در قانون مصوب مجلس مقرر شده است که «هزینه یارانه نقدی پرداختی به مردم باید از محل درآمدهای حاصل از حذف یارانه‌ها تأمین و پرداخت گردد»، حال سؤال مهم از دولت این است در زمانی که به واسطه عدم اجرای قانون حذف یارانه‌ها دولت هیچ درآمد جدیدی کسب ننموده است مبلغ ۵۳۴۰ میلیارد تومان را از چه محلی برداشت نموده است؟

آقای فرزین سخنگوی کارگروه هدفمند سازی یارانه‌ها در پاسخ به این سؤال گفته‌اند: «مبلغ ۳ هزار میلیارد تومان آن از محل فروش بنزین لیتری ۴۰۰ تومان از اول سال تأمین شده است» چون این دولت همواره در جهت توجیه عملکردهای خودسرانه و خلاف قانون خود به مردم دروغ گفته است ما به کمک آمارهای اعلامی دولت به بررسی این ادعا می‌پردازیم.

براساس اعلام خبرگزاری مهر که «میزان مصرف بنزین ۴۰۰ تومان در مهرماه سال ۸۹ حدود ۸ میلیون لیتر در روز بوده است.» در آمد حاصل از فروش بنزین ۴۰۰ تومانی دولت در ۷ ماهه سال ۸۹ به ترتیب زیر برآورد می‌شود:

میزان مصرف بنزین ۴۰۰ تومانی در ۷ ماهه سال ۸۹ با فرض اینکه از فروردین تا مهر به طور متوسط روزانه ۷ میلیون لیتر بنزین ۴۰۰ تومانی مصرف شده باشد برابر است با:

جمع بنزین مصرفی ۴۰۰ تومانی ۱،۴۷۰،۰۰۰،۰۰۰ (لیتر) = ۷،۰۰۰،۰۰۰ (لیتر) × ۳۰ (روز) × ۷ (ماه)

برای محاسبه اضافه درآمد دولت از محل فروش یک میلیارد و چهارصد و هفتاد میلیون لیتر بنزین ۴۰۰ تومانی جمع مصرف ۷ ماهه را در مبلغ ۳۰۰ تومان (ما به التفاوت بنزین لیتری ۴۰۰ تومان از لیتری ۱۰۰ تومان) ضرب می‌کنیم:

۴۴۱،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ (تومان) = ۳۰۰ (تومان) × ۱،۴۷۰،۰۰۰،۰۰۰ (لیتر)

با این احتساب در خوش‌بینانه‌ترین فرض، جمع اضافه درآمد دولت از فروش بنزین ۴۰۰ تومانی در ۷ ماهه سال ۸۹ مبلغ ۴۴۱ میلیارد تومان برآورد می‌گردد. در فرض واقع‌بینانه قطعاً مصرف بنزین ۴۰۰ تومان در ماه‌های قبل از مهر تا فروردین ۸۹ (با توجه به بالاتر بودن سهمیه‌های ماهانه بنزین ۱۰۰ تومانی) به مراتب کمتر از مهرماه بوده است و به تبع آن میزان درآمد دولت بسیار کمتر از ۴۴۱ میلیارد تومان از محل فروش بنزین ۴۰۰ تومانی برآورد می‌شود. به هر حال، اگر اضافه درآمد ۴۴۱ میلیارد تومانی محاسبه شده را از مبلغ ۳ هزار میلیارد تومانی ادعایی دولت کسر کنیم:

میلیارد تومان ۲۵۵۹ = ۴۴۱ – ۳۰۰۰

دولت در این بخش از مبلغ ۳ هزار میلیارد تومان مبلغ ۲۵۵۹ میلیارد تومان آن را (بیش از ۸۵ درصد) دروغ گفته است. حال اگر با این معیار به کل ادعاهای دولت نگاه کنیم، لقب «دولت دروغ» به دولت نهم و دهم کاملاً منصفانه است.
ب، بی‌تدبیری دولت

در این بخش سعی داریم نشان دهیم که دولت نه تنها دولت دروغ است بلکه دولتی بی‌تدبیر و بی‌صلاحیت است و ترفندها و شگردهای عوام‌فریبانه‌ای که دولت از ابتدای حاکمیتش تاکنون در زمینه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به کار بسته است، بنا به فرمایش مولای متقیان حضرت علی‌بن ابیطالب(ع) نوعی «شیطنت» معاویه‌ای است، نه تدبیر اداره سالم جامعه است.

دولت در اواخر آذرماه سال ۸۹ به مردم اجازه برداشت یارانه‌های نقدی را از حساب‌های بانک داد و ظرف چند روز بسیاری از مردم یارانه‌های خود را برداشت و مصرف کردند و این رفتار مردم کاملاً طبیعی و عقلایی است؛ زیرا براساس آمار اعلامی مرکز آمار ایران، در سال گذشته (سال ۸۸) و قبل از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها، متوسط هزینه‌های مردم حدود ۶۰۰ هزار تومان بیش از درآمدهایشان بوده است؛ یعنی جامعه دارای پس‌انداز منفی بوده است و با کسب اولین درآمد جدید، پس‌انداز منفی را جبران نموده و آن را خرج می‌کنند.

در این شرایط و قبل از حذف یارانه‌ها، دولت مبلغ ۵۳۴۰ میلیارد تومان به اقتصاد کشور نقدینگی تزریق کرده است. حال با عنایت به مراتب فوق رفتارهای احتمالی جامعه چه خواهد بود؟

۱) مردم یارانه‌های نقدی دریافتی را جهت جبران کمبود درآمدها نسبت به هزینه‌هایشان به کار گرفته و به صورت تقاضایی جدید وارد بازار نموده و افزایش تقاضا باعث افزایش نرخ رشد تورم خواهد شد.

۲) براساس یک محاسبه ساده، دولت از تاریخ ۲۸ آذر (روز آغاز حذف یارانه‌های انرژی و نان) تاکنون حداکثر حدود هزار میلیارد تومان از محل فروش بنزین (روزی ۶۰ میلیون لیتر به قیمت لیتری ۴۰۰ و ۷۰۰ تومان) و گازوئیل (روزی ۹۰ میلیون لیتر به قیمت ۱۵۰ تومان) درآمد جدید (در یک ماه) کسب نموده است:

با این محاسبه، دولت در یک ماهه اول اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها حداکثر حدود یکهزار میلیارد تومان نقدینگی از جامعه جمع‌آوری و مبلغ ۵۳۴۰ هزار میلیارد تومان به جامعه پول تزریق کرده است. این میزان افزایش نقدینگی، قطعاً‌ دارای اثرات تورمی خواهد بود.

۳) براساس ادعای دولت جمع یارانه‌هایی که دولت تاکنون (قبل از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها) در بخش‌های انرژی و نان و سایر کالاهای اساسی پرداخت می‌کرده است، (طبق گفته احمدی نژاد در مصاحبه تلویزیونی‌اش در آستانه اجرای هدفمندسازی یارانه‌ها) حدود ۱۲۰ هزار میلیارد تومان در سال و یا به عبارت دیگر مبلغ ۱۰ هزار میلیارد تومان در یک ماه بوده است. حال دولت با دریافت حدود هزار میلیارد تومان در یک ماه اول اجرای هدفمندسازی یارانه‌ها از بابت افزایش قیمت بنزین و گازوئیل، باید ۹ هزار میلیارد تومان باقی مانده را از طریق افزایش قیمت‌های آب و برق و گاز در قبض‌های مردم وصول کند. به این ترتیب فشار تورمی که در زمان پرداخت قبض‌های مذکور بر مردم وارد خواهد نمود، ۹ برابر فشار تورمی است که در یک ماهه اخیر وارد شده است و این در شرایطی است که مردم مبلغ یارانه‌های نقدی دریافت شده را قبلاً هزینه نموده‌اند. پس قله اول کوه مرتفع حذف یارانه‌ها در مقطعی توسط دولت فتح خواهد شد که قبض‌های برق و آب و گاز به دست مردم برسد و مهلت پرداخت قبوض تمام شود و مجریان این قانون باید بتوانند قله‌های مرتفع‌تری را حداقل در یک سال آینده فتح کند تا حرف از موفقیت آن بزنند. به عبارت دیگر قضاوت در مورد موفقیت یا عدم موفقیت اجرای قانون مذکور در شرایط فعلی بسیار عجولانه و زود است و سرخوش شدن از انجام فضاسازی ها و تبلیغات و دیگر اقدامات و تمهیدات، بیهوده است؛ اقداماتی همچون:

- تهدید و ارعاب سازمان‌های امنیتی و نظامی و انتظامی و قضایی و … از ماه‌ها قبل از اجرای قانون.

- ممنوعیت و سانسور مطبوعات و رسانه‌های جمعی کشور درخصوص تجزیه و تحلیل اثرات و پیامدهای اجرای قانون

- تبلیغات گسترده مسئولین و کارشناسان دولتی در همه شبکه‌های صدا و سیما پیرامون اجرای قانون

- تبلیغات گسترده ائمه جمعه و جماعات در تریبون‌های نمازهای جمعه و مساجد و اعزام مبلغین حوزه‌های علیمه به شهر و روستاها جهت توجیه مردم نسبت به قانون

- ساختن دشمنان خیالی و فتنه‌گران فرضی در سخنرانی‌های مقامات دولتی، امنیتی و نظامی و انتظامی برای هدفمندسازی یارانه‌ها

- استخدام و بکارگیری حدود ۱،۲۰۰،۰۰۰ بازرس جهت نظارت بر اصناف و مشاغل بخش خصوصی با هدف جلوگیری از افزایش قیمت‌ها

- انجام گفتگو و مصاحبه‌های عجولانه توسط رئیس جمهور و وزرای اقتصادی و غیراقتصادی دولت مبنی بر موفقیت اجرای قانون

و …

مجموعه موارد فوق، نشان دهنده بی‌تدبیری و عدم شناخت دولت و مسئولین عالی رتبه کشور از واقعیت‌های اجتماعی و اقتصادی کشور است؛ زیرا مردم با توجه به تجربه‌ای که از سرکوب و کشتار بی‌رحمانه مردم در خیابان‌ها در یک سال و نیم گذشته دارند، برای انجام اعتراضات خود قطعاً شیوه‌های مؤثرتری را جایگزین تظاهرات خیابانی خواهند نمود. مثلاً اگر مردم به صورت گسترده و هم‌زمان از پرداخت قبوض آب و برق و گاز خودداری کنند، کدام نیروی امنیتی و پلیسی می‌تواند با این پدیده برخورد کند؟

معصوم (ع) فرموده است: «اگر از دروازه‌ای فقر وارد شود از دروازه دیگر دین خارج خواهد شد.» زمانی که با اجرای قانون هدفمند سازی یارانه‌ها، به واسطه گسترش تورم و بیکاری که از تبعات و عوارض حتمی آن است، اکثریت جامعه متوسط و فقیر گرفتار فلاکت و تنگدستی شوند، دیگر وعظ و توجیه کدام مبلغ دینی در باور و دل‌های مردم مؤثر واقع خواهد شد؟ و شورش‌های احتمالی مردم که به واسطه گسترش فقر و گرسنگی اتفاق خواهد افتاد، توسط کدام نیروی نظامی و انتظامی کنترل خواهد شد؟

دولت‌ها (حکومت‌ها) برای حفظ بقا و دوام خود معمولاً:

- یا به قدرت‌های خارجی متکی و پشت گرم هستند که اینان حکومت‌های وابسته به اجانب هستند.

- و یا به اعتماد ملت و مردم جامعه خویش متکی و دلبسته هستند که اینان حکومت مشروع و مقبول مردم‌اند.

اما دولت (حکومت) در کشور ما که ادعا و افتخار می کند که پشتوانه خارجی ندارد و در دنیا تک و تنهاست و مدعی است که تا به حال به پشتوانه ملت و مردم بر این کشور حکومت کرده است، چنانچه به واسطه ادامه سیاست‌های غلط، پشتیبانی و حمایت اکثریت جامعه خود را از دست بدهد (اگر تاکنون از دست نداده باشد) چه سرنوشتی خواهد داشت؟ آیا جایی از تاریخ دیده ایم که توسل به نیروهای سرکوبگر امنیتی، نظامی و انتظامی، برای درازمدت مشکل حکومت های ناکارآمد را حل کرده باشد؟

کاش اگر مسئولان حکومتی به فکر نیستند، مراجع و علمای دینی، نمایندگان مردم، انسان‌های آزاده کشور، نیروهای متدین نظامی و انتظامی و … در این شرایط خطیر به وجدان خویش رجوع کنند و برای رضای خدا، اعتلای دین او، عاقبت‌اندیشی خویش و خیرخواهی کشور و ملت مظلوم و رنج کشیده ایران، دست از حمایت از کسانی که در مصادر دولتی و غیردولتی از طریق بی‌تدبیری، دروغ، فریب و تطمیع کمر به نابودی کشور، دین و مردم بسته‌اند، بردارند و تا دیر نشده و فرصت جبران وجود دارد، امور کشور را از طریق انتخاب و انتصاب افراد صالح و کاردان بر مصادر امور اصلاح و در مسیر صحیح قرار دهند.

والسلام علی من التبع الهدی
گروه اقتصاد سايت كلمه
ادامه مطلب ...

اگر مجلس در راس امور بود

2 نظرات
اگر مجلس در راس امور بود

ادامه راه سبز(ارس): از زمانی که بشر نیاز به زندگی گروهی پیدا کرد و جوامع بشری از قبیل روستا، قبیله، شهر و کشور تشکیل گردید، مهمترین دغدغه ی این اجتماعات بشری وجود بی قانونی و رواج هرج و مرج بود، که تداوم زندگی اجتماعی را با مخاطره روبرو می کرد. از همین جهت ضرورت وجود معیار و یا ملاک های مشترک برای تنظیم روابط انسانها در همه ی شئون نهایتا منجر به تن دادن تمامی افراد جامعه به قوانین و مقرراتی شد که از این ملاک ها و معیار ها استخراج می گردید. مسئولیت تعیین مقررات و قوانین با ریش سفید ها، رؤسای قبایل، کدخدا ها، خوانین، والی ها و سرانجام پادشاهان بود.

و رفته رفته بشریت از جامعه ی سنتی به جامعه ی مدرن گذر کرد، برای جلوگیری از خودکامگی و تصویب یکسویه قوانین و مقررات، رای مردم جایگزین رای یک فرد برای تعیین معیارها و ملاک های نظام های اجتماعی گردید. پارلمان ها و مجالس شکل گرفت تا اراده ی رای ملت حاکم بر صدور قوانین و نحوه ی اجرای آنها باشد. این مجلسی که باید عصاره ی فضایل ملت باشد دو وظیفه ی اساسی بیشتر ندارد: قانون گذاری و نظارت. و این روزها سخن این است که ، چرا ! رئیس دولت دهم پا بر روی قوانین نهاده و تن به اجرای قوانین مصوبه ی مجلس نمی دهد.

اما به نظر می رسد که به جای آنکه انگشت اتهام به سوی آقای احمدی نژاد نشانه رود! خوب است که از مجلس این سوال شود که چرا در سایه ی عدم انجام وظایف قانونی مجلس ، یک رئیس جمهور به خود اجازه می دهد که بانی و باعث رواج بی قانونی در کشور شود ؟ از آغاز رفتارهای غیر قانونی رئیس دولت نهم و دهم نمایندگان مجلس صرفا” به بر شمردن تعداد تخلف ها اکتفا می کنند و انگار وظیفه ی ذاتی آنها همین بیان مسئله است! در حالی که تصویب قوانین و اجرای آیین نامه ی داخلی مجلس که تمامی شئون نظارت را تعیین نموده می بایستی مورد عنایت نمایندگان ملت قرار گیرد.

هر قانونی که مجلس تصویب می کند و دولت شانه از ابلاغ آن خالی می کند به خودی خود برای کشور خسارت بار است و شاید بتوان گفت برخی از این زیانها به راحتی جبران پذیر نخواهد بود. در لیست بلند بالای تخلف های مکرر رئیس جمهور که توسط نمایندگان به چاپ رسیده مهمترین آنها که عبارتند از: اعلام نکردن موجودی صندوق ذخیره ارزی، واریز نشدن دوازده میلیارد دلار به خزانه ی دولت، عدم پاسخ دهی به دیوان محاسبات، جلوگیری از ابلاغ بودجه ی دو میلیارد دلاری به مترو تهران از جهات مختلف قابل ملاحظه و خسارات آن ملموس تر و مشهود تر است.

به عنوان مثال همین واریز نکردن اعتبارات مترو ی تهران حداقل این زیان ها را در پی داشته است: ۱٫ به اعتقاد کارشناسان شهرداری تهران پایان پروژه ی تکمیل مترو تهران دست کم تا ده سال به تعویق خواهد افتاد. ۲٫ می دانیم هر روزی که یک پروژه ای زمان اتمامش طولانی تر می شود قیمت تمام شده آن نیز افزایش پیدا می کند و در نتیجه ی این بی قانونی دولت قطعا ” اگر می شد با اعتبار دو میلیارد دلار پروژه را به اتمام رساند بایستی در ده سال آینده از جیب ملت چندین برابر آن برای تکمیل آن پرداخته شود. ۳٫ آثار ناشی از عدم کاهش آلودگی هوای تهران که شهروندان تهرانی بایستی هزینه ی آن را به قیمت از دست دادن سلامتی جانشان باید پرداخت کنند اصلا ” قابل جبران نخواهد بود دهها عارضه ی دیگر از عوارض ناشی از این بی قانونی های دولت دهم را می شود بر تک تک این موارد بر شمرد.

نمایندگان مجلس هشتم تا کنون به هربهانه ای به وظیفه ی خود عمل نکردند، و از انجام وظیفه ی قانونی خود شانه خالی کردند با آخرین اقدام آقای احمدی نژاد که مانع از حضور وزیر ش برای پاسخ گویی در جلسه ی استیضاح شد که در حقیقت این یک دهن کجی آشکار به خانه ملت بود را نمایندگان مجلس چگونه می خواهند پاسخ دهند. او به زبان ساده اما روشن و صریح می گوید من این جلسه استیضاح را قبول ندارم و تن به قانون مجلس نمی دهم!

از بدو تشکیل مجلس از دوره ی مشروطیت تا کنون آیا رئیس دولتی را می توان پیدا کرد که به این صراحت بگوید من قوانین مجلس را اجرا نمیکنم!؟ اگر به آرشیو آخرین مصاحبه ی ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهور ایران مراجعه کنیم او در مقابل این سوال که نامه ی امام برای شما چه بود؟ گفت: امام از من خواسته است که احترام مجلس، نخست وزیر و قوه ی قضایی را رعایت کنم. در این صورت هم رئیس جمهور هستم و هم جانشین فرمانده ی کل قوا. و بعد ادامه می دهد که من در پاسخ به امام نوشتم: من این مجلس را قبول ندارم و این قبول نداشتن مجلس از سوی بنی صدر علنی نشده بود که مجلس او را استیضاح و سپس عزل کرد.

آیا می شود این مجلس به یک سوال روشن پاسخ دهد! آقای احمدی نژاد دیگر چه تخلف قانونی را که باید بالاتر از عدم اجرای قوانین باشد مرتکب شود تا مجلس دست روی دست نگذارد و او را به مجلس فراخواند! اگر آن روزی که او به صراحت سخن امام را در باب مجلس، که مجلس در راس امور است زیر سوال برد مجلس به وظیفه ی قانونی خود عمل می کرد حداقل به استناد ماده ی ۲۳ آیین نامه داخلی مجلس مبنی بر رعایت حفظ شأن و جایگاه مجلس از او در خصوص دلایل در راس امور نبودن مجلس پرسش می شد، امروز شاهد بی حرمتی به مجلس و مردم نبودیم!

پر واضح است که اعمال خلاف قانون رئیس دولت نهم معلول است و علت بیرونی آن مجلس شورای اسلامی است که به وظیفه ی خود که حق نظارت است عمل نکرده و نمی کند. اما این معلول در درون خود یک علتی دارد، اینکه علیرغم تاکید مقام رهبری در خصوص وحدت قوا با یکدیگر او بی سابقه ترین رفتار ها از جمله عزل وزیر امور خارجه در حین ماموریت، جلوگیری از عدم حضور وزیر در جلسه ی استیضاح، نامه ی توهین آمیز به نمایندگان مجلس که آنها را، دستگاه قضایی و مجمع تشخیص مصلحت نظام را متهم به توطئه برای دولت کرده است همه و همه نشان از علتی در نهان خود دارد. و آن این است که قوام و دوام این دولت وابسته ی ماجراجویی در داخل و خارج است.

آقای احمدی نژاد در صدد است با هر اقدام بی سابقه ای که انجام می دهد که در حقیقت کبریت کشیدن بر آتش تشنج در درون نهادهای نظام است تا آنجایی پیش برود که در سایه ی حمایت حاکمیت از او نمایندگان مجلس را در مقابل مصلحت های حاکمیت قرار دهد و تیغ رد صلاحیت شورای نگهبان را در مجلس آینده به سمت و سوی نمایندگان اصول گرایی امتداد مسیر دهد که با او مخالفت جدی دارند.

اگر او در این سیاست بتواند گامهای بعدی را با موفقیت بردارد، به زعم خود! اصول گرایانی که در آینده متهم به رد صلاحیت شوند جایی در مجلس نخواهند داشت و نامزدهای احتمالی جریان اقتدارگرا در جهت حمایت از دولت به مجلس آینده راه پیدا خواهند کرد. از این رو اصرار آقای احمدی نژاد بر دامن زدن بر اختلافات در درون نهاد های حاکمیتی که همگی از جنس اصول گرایی است برای یکدست کردن ترکیب مجلس نهم است، سپس با در اختیار داشتن دو قوه ی مجریه و مقننه بسیار سهل خواهد بود که نامزد مورد علاقه ی آقای احمدی نژاد در انتخابات آتی ریاست جمهوری از شورای نگهبان به سلامت عبور کند و بدین ترتیب استمرار تفکر دولت نهم و دهم در باب حکومت اسلامی تحقق یابد.

اسماعیل گرامی مقدم
سخنگوی حزب اعتماد ملی و نماینده سابق مجلس
ادامه مطلب ...

نشريات سبز: «نــداي‌سبــز» شماره ۳۹ ؛ «اعتماد ملـّي» شماره ۲۵ ؛ «قلـم‌سبـز» شماره ۳۹

1 نظرات
آخرين شماره نشريات سبز اينترنتي:
روزنامه "نــداي سبــز" شماره ۳۹ ؛ روزنامه "اعتماد ملـّي" شماره ۲۵ ؛ روزنامه "قلــم سبــز" شماره ۳۹

ادامه راه سبز(ارس): آخرين شماره نشريات سبز اينترنتي مورخه چهارشنبه سيزدهم بهمن ماه ۱۳۸۹ جهت چاپ و تكثير بر روي پيشخوان سايت ارس قرار گرفت. دانستن حق مردم است و آگاهي چشم اسفنديار خودكامگان، لذا همت يكايك ما براي رساندن حتي يك نسخه به دست مشتاقان را طلب ميكند:

روزنــامــه «نــداي سبـز» شماره ۳۹
در روزهای پر تب و تاب سال هشتاد و هشت، روزهایی که مردم سبزمان برای گرفتن حقشان جانانه مبارزه می کردند، دولت کودتا تلاش داشت تا کوچکترین روزنه های اطلاع رسانی را به روی مردم ببندد. اما جوانان باهوش و خوشفکر، دست به ابتکاری زدند تا دریچه های واقیعت را به روی هموطنان خود همچنان گشوده نگه دارند. خبر رسانی کاغذی به سرعت در تمامی کشور گسترش یافت و هرکس در هر جایی که بود، بیانیه ها، خبرها، و قرارهای تظاهرات را روی کاغذها منتشر می کردند.

این حرکت ادامه داشت تا اولین روزنامه های تک برگی منتشر شدند. روزنامه هایی که با شکلی مدون در اندازۀ کاغذ های آ.چهار برای استفادۀ سریع هموطنانمان طراحی و آماده شد. «ندای سبز» از نخستین روزنامه هایی بود که در این قالب و با هجم وسیع منتشر شد و به سرعت مورد استقبال هموطنان سبزمان قرار گرفت. انتشار «ندای سبز» تا فروردین ماه سال جاری در 38 شماره ادامه داشت. در این مدت روزنامه های تک برگی دیگری متولد شدند و این نوید را دادند که تحولی در روند اطلاع رسانی کشور شکل گرفته است.

اکنون دور جدید انتشار «ندای سبز» با همت جوانان هوشیار و پر انگیزۀ «جنبش سبز» پیش روی شماست. وجود بیش از هشتصد هزار پرینتر خانگی در کشور و صدها هزار دستگاه کپی، این نوید را به ما می دهد که همچنانکه در روزهای منتهی به انقلاب بهمن ماه 1357، نهضت نوارهای صوتی توانست دستگاه اطلاع رسانی حکومت پهلوی را به زانو در بیاورد، جنبش سبز می تواند با نهضت روزنامه های تک برگی، طلسم دستگاه دروغ پراکنی را باطل کند و در پرتو انتشار واقعیتهایی که در کشور عزیزمان می گذرد، هر روز دست امپراتوری دروغ را برای مردم رسوا نماید و بر صفوف مستحکم جنبش اخلاقی «سبز» بیافزاید.

انتشار مجدد روزنامۀ «ندای سبز»
برگی دیگر در «نهضت روزنامه های تک برگی»


روزنــامــه «اعتمادملـي» شماره ۲۵
ديدار كروبي و موسوي


روزنــامــه «قلــم سبـــز» شماره ۳۹
مسرورم كه دانشجوي اين دانشگاهها نيستم



ادامه مطلب ...

رهنورد: همه ما در مبارزه علیه دیکتاتوری در یک صف قرار داریم

2 نظرات
پیام زهرا رهنورد به زنان مبارز در مصر و تونس:
همه ما در مبارزه علیه دیکتاتوری در یک صف قرار داریم

ادامه راه سبز(ارس): زهرا رهنورد، نویسنده و استاد دانشگاه در پیامی خطاب به زنان مبارز مصری و تونسی، ضمن ستایش از مبارزه آنها بر ضد دیکتاتوری،گفته است : «امروز زنان ایرانی در مبارزه علیه استبداد در کنار آنها قرار دارند و همه اقشار ملت از زنان و مردان قهرمان در سرزمینهای تحت سلطه دیکتاتوری چون مصر و تونس و… در یک صف قرار گرفته ایم تا هر چه زودتر همگی شاهد تحقق آزادی و دموکراسی باشیم.»

به گزارش کلمه، متن کامل پیام زهرا رهنورد به شرح زیر است:
انقلابها، جنبش ها و مبارزات ملتهای تحت ستم، امروز بیش از پیش علیه دیکتاتوری و فاصله های طبقاتی و دروغ و فساد و ناکارآمدی حکومتهاست و طبیعی است که در این میان اهداف کانونی ملتها کسب آزادی و دموکراسی، حاکمیت مردم بر سرنوشت خود، حذف سیستم امنیتی و نظامهای توتالیتر و عدم دخالت حکومت در زندگی شخصی مردم باشد.

شما زنان سلحشور مصر و تونس و سایر کشورهای تحت ستم در کنار ملت خود با جانفشانی و مقاومت در برابر ظلم و استبداد و سرکوب صفحات جدیدی در تاریخ مبارزات مردمی گشوده اید.

جنبش سبز ایران نیز که با شعار کلیدی “رای من کجاست” در یک انتخابات کودتائی آغاز شد به دلیل خشونت و سرکوب به سرعت در قالب خواست آزادی ودموکراسی و انتخابات آزاد کانون خواسته ها و مطالبات متنوع مردم شد .

در این نبرد نابرابر، زنان در کنارصفوف ملت وگاه درصف مقدم مال و جان و فرزند و همسر خود را تقدیم این راه مقدس کردند.

جوانان عزیزی چون نداها، سهراب ها، اشکانها ، شبنم ها، علی ها و روح الامینی ها و بسیاری دیگر جوانهای به خون خفته نمونه هایی از شهدای راه آزادی و پشتیبانی از حقوق مردمند و در این راه زندانهای ایران لبریز از جوانان آزادی خواه شد.زندان هایی که نسبت به آنها شکنجه جسمی و روحی روا کرده است. و در این میان بدون مراعات ضوابط و قوانین و رعایت حقوق دستگیر شدگان احکام سنگین از اعدام و حبس و تبعید صادر شد، با این تصور واهی که ملت را از پیگیری حقوق حقه خود باز دارد.

اینک ما زنان ایران سرافرازانه بر خود می بالیم که با خواهرانمان از ملتهای سلحشور مبارز در کنارهمه اقشار ملت از زنان و مردان قهرمان در سرزمینهای تحت سلطه دیکتاتوری چون مصر و تونس و… در یک صف قرار گرفته ایم تا هر چه زودتر همگی شاهد تحقق ازادی و دموکراسی باشیم.

ادامه مطلب ...

مجمع روحانیون مبارز خواستار آزادی بیان، پایبندی به قانون و آزادی زندانیان سیاسی شد

0 نظرات
مجمع روحانیون مبارز خواستار آزادی بیان، پایبندی به قانون و آزادی زندانیان سیاسی شد

ادامه راه سبز(ارس): مجمع روحانیون مبارز با صدور بیانیه ای به مناسبت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، از ناکاردانی و عدم پایبندی به قانون در اداره کشور، بسته شدن فضای سیاسی و فکری و گسترده شدن بدبینی، تهمت و دروغ و بازتر شدن میدان برای هتاکان، نفرت پراکنی، ایجاد تفرقه و مرز بندی های کاذب در جامعه و متهم شدن کسانی که اعتراض و انتقادی دارند به هر اتهام ناروا و تلاش برای قطبی کردن جامعه انتقاد کرد و خواستار آزادی زندانیان سیاسی، امن شدن و گسترش فضای تبادل آراء و اندیشه و آزادی بیان و نقد در جامعه شد.

مجمع روحانیون مبارز در این بیانیه، با اشاره به اینکه انقلاب پیروز شد تا به هزاران سال استبداد و دهها سال وابستگی خاتمه دهد و راه رهایی و پیشرفت و سربلندی را به روی ملت ایران و همه مسلمانان و آزادگان بگشاید، تصریح کرد: انقلاب پیروز شد تا خرد به جای خرافه، عرفان بجای نادانی، ژرف نگاری و حقیقت نگری بجای ظاهر پرستی و عادت زدگی، اخلاق بجای بی ادبی، راستی بجای دروغ و فریب و حرمت نهادن به انسان بجای تباه کردن حقوق او بنشیند.

متن کامل این بیانیه به نقل از پايگاه اينترنتي مجمع روحانیون بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

در بامداد ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ که نسیم پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، بهار ایمان، آگاهی، آزادی، عزت و آبادانی را ملت بزرگوار ایران نوید داد، ۳۲ سال می گذرد و همه ساله این واقعه بزرگ، با شور و شکوه از سوی مردم گرامی داشته می شود.

در این دوران، در ایران و جهان حوادث تلخ و شیرین فراوان رخ نموده است ولی ملت شریف ایران راه پر فراز و نشیب را به سوی هدف والائی که بیش از یک سده داشته است همچنان با طمأنینه و وقار ادامه می دهد.

انقلاب اسلامی از حیث مبدء، روش و هدف پدیده ای ممتاز در میان حوادث و وقایع و انقلاب های تاریخی است.

ملت رشید ایران که پیشینه بلند تاریخی دارد، نقش ممتازی در آفرینش و بسط تمدن و فرهنگ بشری ایفاء کرده است و درخشش آفتاب اسلام جان او را نورانی تر و راه او را به سوی صلاح و فلاح هموارتر کرده است. ملت ما، اسلام معرفت، هدایت و آزادی را از مکتب مولی امیر المؤمنین امام علی(ع) و خاندان پاک پیامبر اکرم(ص) آموخت و سرسپرده و دلباخته پیامبر و علی و آل بیت نبی شد و مگر نه این که ایرانیان اعم از شیعه و سنی و حتی پیروان آیین های دیگر به عشق و دلبستگی خود به امام یگانه پرستان و سرور باورمندان امام علی و خاندان پاکیزه پیامبر(ص) افتخار می کنند و آثار این دلباختگی را از جمله در ادای احترام به یاد روزهایی چون عاشورا از سوی همه بخش های جامعه ایرانی می بینیم.

ایرانی، با چنین سابقه و با چنین شور و شعوری در دوران جدید تاریخ نیز پیشتاز معنویت، آزادی خواهی، استقلال طلبی و عدالت جویی بوده است که نمونه بارز آن را در یک قرن اخیر در نهضت مشروطیت می نگریم که فرمان ورود ملت به مرحله جدید تاریخ را برجسته ترین فقیهان و عالمان دینی صادر کردند و طرحه این که اولین منشور جامعه مدنی ایران از سوی فقیهی والا قدر و روشن بین حضرت آیت الله نائینی نگاشته شد.

انقلاب اسلامی با چنین خاستگاه و توسط مردمی با این سابقه درخشان رخ داد و پیروز شد.

انقلاب که بر بستر حضور آگاهانه و مصمم مردم جریان یافت، برخوردار از رهبری بود بزرگوار، عارف، حکیم، فقیه، سیاستمدار و مرجعی والا قدر که هم مظهر ایمان و همت مردم بود و هم نماد عزت و آزادی؛ که مردم، همواره خواسته بودند و از آنان دریغ شده بود.

گرچه امام همه هویت و شخصیت خود را از دیانت ناب محمدی(ص) و از ایمان و دانائی و سلوک بر آمده از تشیع علوی گرفته بود و به همین جهت بیشترین اهتمام و توصیه او به دینداری و پرهیزگاری و پای بندی به آموزه ها و ارزش های اسلامی بود ولی در همین حال مردم امام را می دیدند که آنان را علیه وضع سراسر بیداد و تبعیض و خودکامگی و تحقیر و وابستگی می شوراند و به آزادی و پیشرفت و عدالت و حق و حرمت مردم و حاکمیت آنان بر سرنوشت خویش فرا می خواند.

امام را می دیدند، از این که رژیمی فاسد، آزادی را به مسلخ برده و زندان ها را پر کرده و خیر خواهان را دربدر یا در بند یا شهید کرده است فریاد بر می آورد:

از این که مقدرات کشور در دست اجانب باشد و حاکمان بجای شناخت و تأمین مصالح و منافع ملی در خدمت سلطه طلبان باشند.

از این که حکومت بجای این که به نمایندگی از ملت ظلم ستیز در کنار مظلومان و محرومان باشد، وابسته به قدرت های سلطه گر و زورگو است دست در دست حکومت اشغالگری نهاده است که نه تنها فلسطینیان را در بدر کرده یا تحت فشار قرار داده بلکه کانون فساد در منطقه است.

از این که بجای پیشرفت علمی، فنی، اقتصادی و سیاسی، فساد در همه جا ریشه دوانده و گسترده شده است.

از این که کشور سرشار از سرمایه انسانی و طبیعی دچار عقب افتادگی است و نه آزادی سیاسی وجود دارد و نه برخورداری اقتصادی و از این که عدالت، مظلوم بزرگ در ایران زمان شاه است!

از این که نظام فاسد حاکم، سنگها را بسته و سگها را رها کرده است و اراذل و اوباش و دروغ پردازان بجای مردم و نمایندگان راستین آنان و مدافعان حقوق و حرمت جامعه در همه عرصه ها جولان دهند و صدها مورد دیگر از این دست؛

می دیدند که امام دلیرانه علیه همه این امور اعتراض کرده و مردم را به دگرگون کردن این وضع فلاکت بار و حرکت در جهت تغییر این نظام و جایگزین کردن نظامی با سامان اسلامی و انسانی فرا می خواند. ملت نیز با همه وجود رهبری او را پذیرفت و به صحنه آمد که حاصل آن پیروزی شگفت انگیز انقلاب اسلامی بود؛ انقلابی مردمی و ناب و با هدفی روشن و روشی ممتاز.

این انقلاب شکوهمند، نقطه عطف تاریخی در زندگی نه تنها ایرانیان که همه مسلمانان و حتی منطقه و جهان بود و آنان که نمی توانند عظمت آن را ببینند منکر درخشش آفتابند.

انقلاب پیروز شد تا به هزاران سال استبداد و دهها سال وابستگی خاتمه دهد و راه رهایی و پیشرفت و سربلندی را به روی ملت ایران و همه مسلمانان و آزادگان بگشاید. انقلاب پیروز شد تا حق الهی حاکمیت بر سرنوشت را که از ملتی بزرگ دریغ شده بود به او باز گرداند و بجای حکومت های فاسد، وابسته و جبار، حکومتی را بر قرار کند، برآمده از اراده و اختیار مردم و مسؤول در برابر آنان.

انقلاب پیروز شد تا خرد به جای خرافه، عرفان بجای نادانی، ژرف نگاری و حقیقت نگری بجای ظاهر پرستی و عادت زدگی، اخلاق بجای بی ادبی، راستی بجای دروغ و فریب و حرمت نهادن به انسان بجای تباه کردن حقوق او بنشیند.

انقلاب شد تا صدای بلند آزادی خواهی و استقلال طلبی و عدالت جویی بجای غریو استبداد و تملق و دروغ و سیمای روشن یگانه پرستی، آزادگی، امنیت و حرمت نهادن به همه ارزش های الهی و انسانی بجای چهره شوم تهمت پراکنی و گزافه گویی و فریب قرار گیرد.

انقلاب شد تا خردمندان مؤمن و درست کردار بجای بی خردان ریا کار و دروغ پرداز و ناکاردان به نمایندگی از مردم زمام امور را در عین پذیرش مسؤولیت در برابر خدا و مردم بر عهده بگیرند.

انقلاب شد تا بر دوران خفت بار عقب ماندگی خط بطلان کشیده شود و مسیر پیشرفت همه جانبه توأم با عدالت در عرصه های علمی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هموار گردد.

انقلاب شد تا تعیین کننده سرنوشت، خود مردم و “میزان رأی ملت” باشد و نمایندگان واقعی ایمان و اراده مردم و مدافعان مصالح و منافع ملی سر کار آیند، نه قدرت های چپاولگری که ایران را جزیره امن بسط اقتدار ظالمانه خود در منطقه می خواهند انقلاب شد تا عرفان، آزادی، اخلاق و مسؤولیت پذیری، همکاری و امنیت و برخورداری و درد آشنایی در کنار هم ایران را به نمونه ای از آنچه شایسته انسان بخصوص انسان مسلمان است مبدّل کند.

انقلاب شد تا حوزه های علمیه مستقل، مراجع در اوج امنیت و احترام و عالمان و فرهیختگان دینی آزاد و رها از عوام زدگی از یکسو و تحمیل حکومت از سوی دیگر رسالت بزرگ پاسداری از دین و بسط و نشر معارف اسلامی راه جویی برای راهبردن جامعه با رعایت زمان و مکان و اقتضاءات روز کار را به انجام برسانند و حکومت از نتیجه تلاش آن بزرگواران بهره بگیرد و مسؤولیت خود را در خدمت به مردم و نشان دادن چهره رحمانی دین خدا و تأمین عدالت و آزادی و پیشرفت به انجام برساند.

انقلاب شد تا دانشگاه های ما با تأمین آزادی و حرمت استاد و دانشجو و ایجاد فضای امن مراکز عالی و آموزشی و ایجاد فضای امن، کانون جوشش علمی و ابتکار و نظریه پردازی آزادنه و حتی نقد و اعتراض مشفقانه باشد و راهبردهای مدیریت و خدمت نیروهای شایسته را فراهم آورد.

نظام جایگزین که به خصوص در آستانه پیروزی این انقلاب مطرح شد نیز “جمهوری اسلامی” بود. جمهوری به همان معنی که در جهان امروز هست و اسلامی یعنی حاکمیت ارزش های اسلامی بخصوص اخلاق و عدالت و بالاخص برای حاکمان. ارزشها و احکامی که با رعایت زمان و مکان که دو عنصر تعیین کننده در اجتهاد اسلامی است، باید بتواند جوابگوی پرسش ها و نیازهای انسان روزگار ما باشد و مصداق حکومت مطلوب و الگوی مورد نظر نیز همان است که در حکومت کوتاه ولی پر افتخار مولی امیر المؤمنین(ع) تجربه شده است.

جمهوری اسلامی حاصل آن انقلاب شکوهمند و خون بهای ملت انقلابی است و قانون اساسی که مورد بررسی نمایندگان خبره مردم قرار گرفت و بعد به همه پرسی گذارده شد میثاق وحدت ملی و پایه نظم مورد نظر است.

امام، هر گونه اعمال قدرت و دخالت در امور کشور را بدون رأی و رضایت مردم فاقد مشروعیت می دانستند. و این در حالی است که دیگر انقلاب ها، یا شبه انقلاب ها تا دهها سال بعد هیچ مبنایی برای اداره جامعه جز رأی انقلابیان (و احیاناً یک نفر) یا صلاحدید کودتاگران نداشتند اما در انقلاب اسلامی قانون اساسی فصل الخطاب در تعیین رابطه میان حکومتگران و مردم و ساز و کار تدبیر جامعه است و سندیّت و اعتبار آن هم ناشی از رأی مستقیم مردم و در واقع پیمانی است معتبر هم برای حکومت و هم مردم و لازم الرعایه از هر دو سو.

امروز از آن انقلاب عظیم و تأسیس جمهوری اسلامی دهها سال گذشته است و ملت و قدرت های بعد از انقلاب دست آوردهای ارزنده ای در زمینه های مختلف داشته اند ولی کاستی ها و اشکالات نیز کم نبوده است و طبیعی است که نمی توان انتظار داشت که در این مدت همه مشکلات حل شده باشد و ملت به همه هدف هایی که انقلاب داشت رسیده باشد.

۳۰ سال در تاریخ بلند یک ملت زمان زیادی نیست ولی آنچه مهم است و در ارزیابی باید مورد اهتمام قرار گیرد حرکت جامعه به سوی هدف های والا است که اگر چنین باشد پیروزی بدست آمده است و اگر خدای ناخواسته در جهاتی از آنها انحرافی رخ داده است باید در صدد اصلاح امور برآییم و انقلابیان راستین کسانی هستند که همواره آن هدف ها را مورد نظر دارند و خواستار اصلاح روش ها و سیاست ها و برنامه برای رسیدن به آنها هستند.

و اینک در سی و دومین سالروز پیروزی انقلاب، جا دارد که با چنین معیارهایی حرکت جامعه انقلابی به خصوص کارنامه مدیریت های مختلف و بالاخص وضیعت کنونی را مورد ارزیابی قرار دهیم تا دریابیم که تا چه حد در سیر به جانب هدف های انقلاب موفق بوده ایم و اگر احیاناً نه، چه عواملی باعث بازماندن و خدای ناخواسته انحراف از مسیر بوده است و در ورای ادعاهایی که غالباً نیز یک جانبه پراکنده می شود، بصیرت واقعی را بدست آوریم و بکار گیریم.

در سالی که گذشت ملت و کشور با پدیده ها و مسائل گوناگونی مواجه بود:

۱- فشارهای خارجی، تحریم، تهدید، کارشکنی بین المللی و عزم قدرت های بزرگ به ویژه آمریکا برای محروم کردن ایران از حقوق مسلم خویش بخصوص در زمینه علمی و فن آوری های نوین طبعاً منشأ مشکلاتی برای دولت و ملت ایران بود. افزون بر این گسترش فعالیت های تخریبی و تروریستی که دست بیگانگان کینه توز را نمی توان در آنها ندید یا دست کم مورد علاقه و بهره برداری دشمنان بیرونی بود، از جمله ترور دانشمندان شریف ایرانی که یاد و نامشان را گرامی می داریم و حوادث مصیبت باری چون آنچه در چابهار رخ داد و به شهادت و زخمی شدن عده زیادی از هم وطنان انجامید از حوادث تلخ بود و انتظار می رفت و می رود تا نیروهایی که مسؤولیت نظم و امنیت را بر عهده دارند و در جای خود تلاش و حتی فداکاری می کنند بجای دشمن سازی و برخورد گسترده با نیروهای داخلی که نوعاً نیز از سرمایه های انقلاب و کشورند همه همت خود را به جلوگیری از این جنایات و شناسایی و برخورد با دشمنان واقعی و عوامل جنایتکار آنان مصروف کنند.

۲- فعال شدن مجدد تروریست های باسابقه که دستشان به خون پاک ترین فرزندان این مرز و بوم آلوده است و سابقه همکاری و ایفای نقش ستون پنجم دشمنان قسم خورده انقلاب و مردم از جمله صدام را در کارنامه سیاه خود دارند؛ حمایت و سازماندهی پاره ای از کشورها چون انگلستان و فرانسه و شخصیت های غربی نیز حکایت از توطئه سنگین می کند تا در کنار تحریم ها و تهدید های دیگر از این عامل نیز برای ضربه زدن به کشور و ملت بهره بگیرند. بیرون آوردن آنان از لیست تروریست ها در بعضی از کشورهای اروپایی و فشار به آمریکا برای انجام چنین کاری در کنار حمایت های مال، لجستیک و تبلیغاتی از این گروههای تروریستی، امری نیست که در خاطره ملت ما که بزرگترین لطمه را از این آدمکشان یاغی خورده است برود. بدیهی است که حامیان آنان را نیز مشمول حکم و نفرتی می دانیم که نسبت به آدمکشان تروریست داریم.

۳- در مدیریت کشور نیز هر چند سخت کوشی و تلاش برای اداره کشور کم نبوده است ولی عدم پای بندی به قانون در بسیاری از موارد، ناکاردانی و احیاناً مواضع و بیاناتی که کمکی به حل مسائل نمی کند بلکه بهانه برای فشار بیشتر به کشور و ملت از بیرون فراهم می آورد؛ عدم بهره گیری از نیروهای کاردان و حتی حذف و محدود کردن بسیاری از آنان، کم اهمیتی به نقش و جایگاه مجلس و نهادهای نظارتی و بی اعتنایی به کارشناسی های دقیق سبب شده است که در برابر هزینه هایی که می شود فایده لازم نصیب کشور و مردم نشود و حتی گاه سبب هدر رفتن سرمایه ها و زیان های غیر قابل جبران گردد و در نتیجه سالها ملت و کشور را از رسیدن به اهداف چشم انداز ۲۰ ساله دورتر و حتی آن را ناممکن کند.

۴- علاوه بر بسته تر شدن فضای سیاسی و فکری، آنچه رواج یافته و گسترده تر می شود عبارت است از بدبینی، تهمت، دروغ و بازتر شدن میدان حضور هتاکان پر مدعا تا با امنیت و مصونیت، به شخصیت ها و حتی مراجع بزرگوار اهانت کنند و این فضا فرسنگ ها با آنچه مورد نظر انقلاب و امام و ستونهای انقلاب بوده و هست فاصله دارد و تأسف بیشتر این که چه بسا همسویی بسیاری از سیاست ها و رفتارهای نهادهایی که باید پاسدار امنیت و عدالت برای همگان باشند با آنرا مشاهده می کنیم و قوه محترم قضایی نیز بجای برخورد با چنین جریان هایی که سر منشأ بسیاری از فتنه ها هستند فشار خود را متوجه مظلومان می کند چناچه انبوهی از نیروهای دینی، سیاسی، دانشگاهی و صنوف مختلف دربند بسر می برند و کسی به داد آنان نمی رسد و در بسیاری از موارد دیگر تناسبی مناسب میان جرم و مجازات مشاهده نمی شود.

نفرت پراکنی، ایجاد تفرقه و مرز بندی های کاذب در جامعه و متهم شدن کسانی که اعتراض و انتقادی دارند به هر اتهام ناروا و تلاش برای قطبی کردن جامعه در بخش های خاص و ایجاد بی تفاوتی و حتی دوری روز افزون بخش های بیشتر جامعه از نظام مشکل دیگر است که وجود دارد. در حالی که سیاسیت کلی و روشن و راهبردی اعلام شده از سوی رهبری نظام برای جذب حداکثری و دفع حداقلی و پرهیز دادن از دروغ و تهمت و نکوهش از آن در عمل از سوی غوغاسالاران دروغ پرداز به صورت دفع اکثریت و عین انقلاب و نظام معرفی می شود، اقلیتی که می کوشد امکانات مالی، تبلیغاتی، مدیریتی و حتی تسلیحاتی و امنیتی را نیز به انحصار خود در آورد و در آمده است. و بدتر این که گاه می بینیم این شیوه و رفتار ناپسند مبنای عمل سیاسی، امنیتی و حتی قضایی نیز قرار می گیرد.

۵- برنامه هدفمند کردن یارانه ها بالاخره اعلام و عملیات اجرایی آن آغاز شد، کار بزرگی که اگر بدرستی انجام گیرد می تواند بسیاری از گره ها و مشکلات کشور را بگشاید و باید از اصل قضیه و همت اجرایی کردن آن تقدیر کرد.

هدفمند کردن یارانه ها از دیر باز مورد توجه بوده است و حتی تصمیمات جدی برای انجام آن نیز از سوی دولت های قبلی گرفته شده است که متأسفانه به علت همراه نبودن دستگاه های دیگر معوق مانده بود ولی بالاخره با شیوه سنجیده در برنامه چهارم لحاظ شد که البته در کنار آن تقویت مدیریت، کار آفرینی، سرمایه گذاری (اعم از خارجی و داخلی)، تقویت تأمین اجتماعی و پیش بینی رشد اقتصادی مطلوب که تأمین کنند. نیازهای رسیدن به اهداف چشم انداز ۲۰ ساله نیز مورد نظر بود و همچنین تمهیداتی اندیشیده شده بود که نه تنها به تولید و کار آفرینی لطمه وارد نیاید بلکه تقویت شود و حتی الامکان فشارهای ناشی از این برنامه را بر جامعه بخصوص گروههای کم درآمد کم کند. و باید پرسید که چرا آن برنامه عملی نشد؟ ولی به هر حال کار خود را هر وقت انجام دهند باید مورد تقدیر قرار گیرند و همه دستگاهها و آحاد ملت نیز باید همراهی و همکاری کنند ولی هوشیاری و نظارت دقیق برای این که درآمدهای ناشی از این عملیات بهیچ وجه نباید صرف کاستی های بودجه دولت بخصوص مصرف بودجه جاری شود و نیز نباید به تولید لطمه وارد آید و باید همه تلاش ها برای کم تر شدن آسیب به جامعه بخصوص قشرهای کم درآمد بکار گرفته شود لازم است در این امر نظارت دقیق، بخصوص از سوی مجلس شورای اسلامی اعمال گردد.

۶- دهه فجر انقلاب اسلامی دهه عزت، آزادی، استقلال و پاکی و راستی است و باید از سوی همه قشرهای ملت، بزرگ داشته شود و نیز لازم است برنامه ریزی ها بصورتی باشد که به هیچ وجه سوء استفاده جناحی و سیاسی از حضور مردم به عمل نیاید تا شکوه بزرگداشت دهه فجر سال روز ۲۲ بهمن به تناسب عظمت انقلاب، متعلق به همه مردم باشد. چرا که بزرگداشت این واقعه عظیم، تجلیل از انقلاب اسلامی و پاس داشت آرمان های والائی است که ملت ما از دیر باز داشته است و در انقلاب اسلامی خود را به آن نزدیکتر دیده است.

مجمع روحانیون مبارز ضمن گرامی داشت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی از همگان می خواهد که به فراخور توان و امکان خویش در بزرگداشت این واقعه عظیم کوتاهی نکنند.

۷- امروز کشور نیازمند همدلی و همراهی است و همه کسانی که به انقلاب و امام و خواستهای تاریخی ملت ایران احترام می گذارند باید بتوانند در همه عرصه ها، دین خود را اداء کنند. اگر فضای امنیتی و رعب انگیز موجود به فضای امن و آزاد مبدل شود و آزادی های اساسی که در قانون اساسی آمده است رعایت گردد و تشکل ها و نهاد ها و احزاب و گروهها و افراد بتوانند با التزام عملی به قانون اساسی در صحنه حضور داشته باشند مطمئناً مردم انقلابی ما زودتر و کم هزینه تر به مقصد می رسند بخصوص اگر با نگاه به آینده شاهد تدبیر و تمهیدی باشیم که در آن انتخابات آزاد و مطلوب و سازگار با روح قانون اساسی و مردم سالاری انجام گیرد به گونه ای که همه اقشار ملت احساس کنند که نامزدهای مورد نظر خود را در صحنه دارند و ناظران و مجریان با بیطرفی کامل فقط به صیانت از آراء مردم می پردازند و محدودیت هایی که مغایر با ابتدایی ترین مواضع مردم سالاری و نیز لبّ قانون اساسی است مرتفع شود، بدون تردید دلها به هم نزدیک تر و فاصله میان ملت و آرمانهای انقلاب و شوق دفاع از نظامی که در آن همه ارزشهای الهی جایگاه والا دارد و هم حق و حرمت و آزادی مردم محترم است و هم عدالت به معنی واقعی در آن رعایت می شود و راه سوء استفاده و احیاناً ضربه زدن جریانهایی که نه اسلام را می خواهند و نه ایران را بسته خواهد شد.

آزادی زندانیان سیاسی، امن شدن و گسترش فضای تبادل آراء و اندیشه و آزادی بیان و نقد در جامعه می تواند دروازه ای باشد به آینده ای که همگان و بیش و پیش از همه اصل نظام از آن بهره خواهد برد و چنین باد!

مجمع روحانیون مبارز
۱۲ بهمن ماه ۱۳۸۹
ادامه مطلب ...

ديدار موسوي و كروبي: عده‌ای با سوء‌استفاده از جایگاه خود، انقلاب را به انحراف کشانده‌اند + ويدئو

0 نظرات
دیدار میرحسین موسوی و مهدی کروبی در آستانه سالروز پیروزی انقلاب:
ارتش مصر نشان داد که برخلاف حاکمیت مستبد و دیکتاتور، صدای انقلاب مردم را شنیده است

ادامه راه سبز(ارس): میرحسین موسوی و مهدی کروبی در آستانه سالروز ورود امام خمینی (س) به ایران و پیروزی انقلاب اسلامی با یکدیگر دیدار کردند. در این دیدار که صبح دیروز با حضور آیت‌الله بیات زنجانی انجام شد، این سه چهره شاخص درباره مسائل مختلف از جمله تحولات کشورهای عربی و رخدادهای اخیر در ایران بحث و تبادل نظر کردند.

به گزارش تغییر، در ابتدای این دیدار میرحسین موسوی و مهدی کروبی ضمن تبریک فرا رسیدن ایام پیروزی انقلاب، بزرگترین دستاورد انقلاب را تحقق «جمهوری اسلامی» برشمردند که برخواسته از خواست و اراده مردم و ماحصل رهبری آیت الله خمینی و ایثارگری ها و جانبازی های ملت بزرگ ایران بوده است.

ایشان «جمهوری اسلامی» را نظامی مبتنی و استوار بر آراء مردمی دانسته و اعلام کردند متاسفانه برخی با سوءاستفاده از قدرت و جایگاهشان نه تنها ارزشی برای مردم قائل نیستند بلکه برای حفظ موقعیت و قدرت چند صباح خود، مردم را به ستوه آوردند و انقلاب را به انحراف کشیدند. همچنین ایشان رحلت جانگداز پیامبر رحمت و مهربانی و شهادت امام حسن مجتبی (ع) را به حضور حضرت ولی عصر و مسلمانان و شیعیان جهان تسلیت گفتند.

اعدام‌های بی‌حساب و کتاب را متوقف کنید

مهدی کروبی و میرحسین موسوی نسبت به تعداد زیاد اعدام ها و تعجیل در اجرای احکام اعدام، بدون طی کامل مراحل دادرسی و قانونی در کشور اعتراض کرده و آنرا ناشی از بی تدبیری حاکمان و ایجاد رعب و وحشت در جامعه قلمداد کردند. آن دو ابراز کردند: فارغ از چند و چون اتهامات افراد و درستی یا نادرستی این اتهامات، حق قانونی و شرعی هر انسانی است که با طی کامل مراحل دادرسی و قانونی بتواند از حقوق خود بهره مند شود.

کروبی و موسوی متذکر شدند: اعدام قریب به ۳۰۰ تن طی یک سال گذشته، آیا جز ایجاد رعب و وحشت در جامعه دستاوردی برای اذهان عمومی کشور دارد و نتیجه ای جز انزوای بیشتر ایران در مجامع بین المللی را به همراه نخواهد داشت. آیا اعدام بدون طی شدن مراحل دادرسی و بدون اطلاع خانواده متهم اقدامی انسانی و اسلامی است؟ خودداری از تحویل جسد به خانواده و بستگان دیگر چه صیغه ای است که به تازگی آنرا باب کرده اند! لذا ما به عنوان شهروندان این کشور و عضوی از اعضای ملت آزاده ایران، خواستار توقف این شیوه هستیم و امیدواریم دستگاه قضایی کشور بتواند بطور مستقل و با رعایت حفظ اصل بی طرفی و برخوردار کردن متهمین از حقوق قانونی و شرعی خود و با عنایت به رافت و رحمت اسلامی تدبیری اتخاذ کند تا دیگر شاهد چنین روند ناصوابی در کشور نباشیم.

دیکتاتورهای منطقه و جهان عبرت بگیرند

آخرین نخست وزیر ایران و رئیس مجالس سوم و ششم شورای اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود، حوادث اخیر کشورهای عربی را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دادند. آنها ضمن ابراز خوشحالی از قیام مردم آزادیخواه مصر تاکید کردند: امروز حتی در کشورهای عربی هم شاهد بالندگی سیاسی و رشد مردم سالاری هستیم. هیچ قدرتی نمی تواند بر خواست و اراده مردم مسلط شود. دیر یا زود قدرتهای دیکتاتوری و مستبد محکوم به فنا هستند.

آنها تاکید کردند: امروز دیگر ملتها آگاه شده اند و یکی پس از دیگری بر سرنوشت خویش مسلط می گردند و این اراده ملتهاست که لرزه را به تن مستبدین انداخته است.

به عقیده موسوی و کروبی، هر چند در مصر شاهدیم حسنی مبارک به جای تمکین بر خواست و اراده ملت خود سالهاست تلاش می کند تا با برگزاری انتخابات های مهندسی شده و تشکیل مجالس فرمایشی و استفاده از نیروهای اراذل و اوباش مردم را سرکوب کند اما ره به جایی نخواهد برد چنانچه امروز نیز نتوانسته است با سرکوب و ارعاب بر اوضاع مسلط گردد. البته اقدام ارتش مصر در اعلام بی طرفی و مشروع دانستن خواسته های مردمی جای بسی تشکر و قدردانی دارد و گویی ارتش به درستی صدای انقلاب مردم را برخلاف حاکمیت مستبد و دیکتاتور مصر، شنیده است.

آنها افزودند: امیدواریم صدای انقلاب آزادیخواهانه مردم مصر و تونس و یمن به گوش مستبدین و دیکتاتورهای منطقه و جهان برسد تا شاید عبرتی باشد برای بازنگری و بازبینی در اعمال و رفتارشان. امروز در مصر با وجود تنش ها و درگیری ها اجازه راهپیمایی به معترضین داده می شود تا مشخص شود کفه اقبال اجتماعی کدامین جریان سنگین تر است. لذا ما معتقدیم اگر در ایران نیز به معترضین پس از انتخابات اجازه راهپیمایی داده شود مشخص خواهد شد کدام جریان از پایگاه اجتماعی و مردمی برخوردار است.

تعطیل کارخانه‌ها و بیکاری کارگران، دلیل بی‌کفایتی دولت

مهندس موسوی و حجت السلام کروبی در بخش پایانی صحبت خود به وضعیت تاسف بار اقتصادی در کشوراشاره کردند و از آسیب رسیدن بیش از حد به اقشار محروم جامعه ابراز نگرانی کردند و گفتند: این روزها ساده ترین فعالیت های اقتصادی مانند نقل وانتقال پول برای فعالین اقتصادی همچون کابوس درآمده است. اکثر بانکهای جهانی برای فعالیت های تجاری در ایران ارزشی قائل نیستند و دولت به جای تصحیح امور، به فرافکنی و سانسور و مماشات روی آورده است. طبق گزارش منابع معتبر خبری هم اکنون تا سقف ۴۰ درصد هزینه های تولید به دلیل تحریم های بین المللی، افزایش پیدا کرده و تبعات مختلف ناشی از آنها نیز باعث به تعطیلی کشیده شدن بسیاری از کارخانه های کوچک و متوسط در کشور شده است. آنچنان که طبق گفته دبیر خانه کارگر بیش از ۶۰۰ واحد تولیدی تعطیل شده و باعث اخراج و بی کار شدن هزاران نفر نیروی انسانی شده است.

آنها تصریح کردند: ما دلیل تحمیل چنین شرایطی بر مردم و کشور را تنها در بی کفایتی دولتمردان و اتخاذ سیاست ماجراجویی و جنجال آفرینی در عرصه بین المللی توسط آنان می دانیم. این درحالی است که همصدا با فعالین اقتصادی کشور، کارشناسان اقتصادی جهانی نیز اقتصاد ایران را در شرایطی بسیار ضعیف و در آستانه هشدار ارزیابی می کنند.

میرحسین موسوی و مهدی کروبی در پایان این دیدار ابراز امیدواری کردند که به یاری خداوند و با هوشیاری ملت بزرگ همیشه در صحنه، از این بحران نیز با سرافرازی و پیروزی عبور خواهیم کرد.




ادامه مطلب ...

نماهنگ «سبز شد ز خون و فرياد، ايران جاويدان»

3 نظرات
سبزهای هنرمند همچنان در صحنه:
نماهنگ و سرود "سبز شد ز خون و فرياد، ايران جاويدان"

ادامه راه سبز(ارس): سبزهای هنرمند با تقدیم آثار هنری خود به جنبش سبز مقاومت و عدالتخواهی ایران، همچنان در صحنه حاضرند. نماهنگ و سرودی که در پی می‌آید، یکی از همین آثار شنیدنی و زیبای هنریست که توسط عده‌ای هنرمند سبزاندیش گمنام به جنبش سبز ملت ایران تقدیم گرديد:




دانلود نماهنگ از اينجا



دانلود سرود از اینجا

آواز دلنواز آزادي

سبز شد ز خون و فریاد، ایران جاویدان ،

دژخیم بدنهاد دیوسرشت، کاخت شود ویران ،

سبز شد ز خون و فریاد، ایران جاویدان ،
آفتاب دلنواز آزادی، فردا شود تابان .

در سیاهی سکوت سرزمین سبز ،
یک طنین سبز، برشد و به روح و جان خستگان نشست ،

خنده‌ها ز گرمی صدای او شکفت ،
یک جهان ترانه امیدمان شنفت ،

از هراس ظالمان، گلوله‌های بیم ،
بر تن وطن نشست و قلب عاشقان شکست و ،

سبز شد ز خون و فریاد، ایران جاویدان ،
دژخیم بدنهاد دیوسرشت، کاخت شود ویران .

سبز شد ز خون و فریاد، ایران جاویدان ،
آفتاب دلنواز آزادی، فردا شود تابان ،

سپیده دم نزدیک است ای همرهان ،
ز خشممان برپا شد آتشفشان ،

سکوتمان گیرد آخر کام خصم ،
که در جهان پیچیده‌ست فریادمان ،

به سر رسد خزان ما، که جانمان تن تبر شکست و ،

سبز شد ز خون و فریاد ایران جاویدان ،
دژخیم بدنهاد دیوسرشت، کاخت شود ویران .

سبز شد ز خون و فریاد، ایران جاویدان ،
آفتاب دلنواز آزادی، فردا شود تابان

ادامه مطلب ...

با رای اکثریت مجلس، بهبهانی از وزارت راه برکنار شد

7 نظرات
نمایندگان مجلس هشتم به استیضاح وزیر راه رای مثبت دادند و او را از وزارت برکنار کردند

ادامه راه سبز(ارس): به گزارش کلمه، بر اساس اعلام لاریجانی رئیس مجلس، از مجموع ۲۴۲ نماینده حاضر در جلسه، ۲۳۴ نماینده در رای گیری شرکت کردند که ۱۴۷ نفر به استیضاح بهبهاني رای مثبت دادند. تعداد مخالفان ۷۸ نفر بود و ۹ نفر نیز رای ممتنع دادند.

بدین ترتیب مجلس اولین وزیری را که در جلسه استیضاح خود حاضر نشد، از سمتش برکنار کرد.

توکلی در جریان بررسی این استیضاح، فاش کرد که احمدی نژاد به وزیر راه دستور داده در مجلس حاضر نشود. رئیس مجلس هم این رفتار را تخلف از قانون خواند.








در جریان استیضاح بهبهانی وزیر راه در جلسه علنی امروز مجلس، لاریجانی به صراحت حضور نیافتن وزیر راه در جلسه استیضاح خود را تخلف از قانون دانست و توکلی هم فاش کرد که او به دستور احمدی نژاد از حضور در این جلسه خودداری کرده است. وی همچنین این دستور احمدی نژاد را زمینه ساز استبداد خواند. بهبهانی اولین وزیری است که در تاریخ جمهوری اسلامی در جلسه استیضاح خود حضور نیافته است.

آینده گزارش داد: در پی جملات پایانی دکتر احمد توکلی در نطق خود علیه وزیر کنونی راه، وی با بیان این که شنیده ام به وزیر خود دستور داده اند در جلسه حضور نیابد، این موضوع را بی حرمتی به مجلس و زمینه ساز استبداد خواند که احسنتهای مکرر نمایندگان را به دنبال داشت.

عصر ایران هم نوشت: برخلاف رویه معمول، هیچ یک از شبکه های تلویزیونی صداوسیما اقدام به پخش زنده استیضاح وزیر راه در مجلس نکردند. این در حالی است که در گذشته همیشه یکی از شبکه ها و معمولا شبکه خبر به طور زنده و مستقیم به پخش اتفاقات صحنه علنی مجلس و استیضاح وزیران می پرداخت.

خانه ملت هم گزارش داد که رییس مجلس در پاسخ به تذکر محسن نریمان، نماینده بابل، تصریح کرد: حضور نیافتن وزیر راه و ترابری در جلسه استیضاح الزامی است و حضور نیافتن وی تخلف محسوب می‌شود.

حمیدرضا بهبهانی، وزیر راه و ترابری، اولین وزیری است که برای دفاع از خود در جلسه استیضاح در صحن علنی مجلس حضور نیافته است.

محسن نریمان درباره این اقدام وزیر دولت احمدی نژاد تذکر داده و گفته بود: وزیر یا هیات وزیران موظفند ظرف ۱۰ روز پس از اعلام استیضاح در مجلس حاضر شوند و توضیحات لازم را بدهند اما امروز شاهد هستیم که نه وزیر راه و نه هیچکدام از هیات وزیران در جلسه استیضاح شرکت نکردند.

لاریجانی هم این تذکر را وارد دانست و رفتار دولت را تخلف از قانون خواند.

خبر آنلاین هم نطق توکلی در مخالفت با بهبهانی را اینگونه گزارش داد: احمد توکلی نماینده تهران از فشارهای احمدی‌نژاد خبر داد که باعث ۱۹ سال تعهد در آینده شده ولی وزیر نباید زیر آن می​رفت.

به گزارش خبرآنلاین، احمد توکلی با بررسی حجم پروژه​های عمرانی دولت از تاخیرهای پیاپی و هزینه​های تحمیلی زیاد آن سخن گفت که منجر با گسترش نارضایتی عمومی شده است.بویژه از آن جهت که به دلیل وعده​های انتخاباتی بوده است.

رئیس مرکز پژوهش​ها ۱۲ مورد از اثرات منفی این رویکرد را برشمرد که یکی از آنها بی اعتمادی به نظام سیاسی و تضعیف مشروعیت و اقتدار نظام بود.

وی با بیان اینکه عمده​ترین سند سالانه، بودجه سنواتی است، ادامه داد: متاسفانه بررسی اعتبارات راه و ترابری نشان از تخصیص​های نادرست این اعتبارات دارد که البته ریشه در دوره​های گذشته نیز دارد. طرح حرم تا حرم وخط آهن سریع تهران مشهد در هیچ جای بودجه ۸۹ نیامده و هیچ یک از مراحل عملیاتی خود را پشت سر نگذاشته در حالی که باید تا پایان سال ۹۱ به بهره برداری برسد

توکلی از بودجه​های ملیاردی برآورد شده برای این پروژه​ها یاد کرد که با سرعت عمل دولت تا ۱۱ سال آینده به طول خواهد انجامید و معلوم نیست که چرا دولت سقف ۳ ساله​ای را تا پایان سال ۹۱ اعلام کرده که سطح توقعات از دولت را بالا برده است.

نماینده تهران از وعده​های لاف و گزاف وزیر راه یاد کرد که به متوقف شدن راه تهران شمال انجامید و این بزرگراه همچنان در رکود به سر می​برد. ۱۳ فقره قراداد برای ۸ هزار کیلومتر راه در کشور نیز به جایی نرسیده است! پروژه​های در دست اجرای راه​سازی نیز ناتمام مانده و سرعت لازم را ندارد. این در حالی است که دولت برای ۱۹ سال آینده تعهد ایجاد کرده ولی برای تحقق آن گامی بر نداشته است.

وی افزود: باید به روشنی اذعان کنیم که فشار برخی مقامات همچون رئیس‌‌جمهور در ایجاد این تعهدات بی تاثیر نبوده است. اما وزیر نباید زیر بار این کارها برود که زیان آن به مردم برود. آیا عقوبت اخروی بدتر از ادامه وضعیت موجود نیست؟ چطور در چنین شرایطی تازه وزیر تلاش می​کند که استیضاحش را لغو کند؟

توکلی ادامه داد: علاوه بر دلایل غیرشرعی و غیرعلمی و مورادی از این دست برای استیضاح وزیر راه، عزل و نصب​های پیاپی که برخی سوء استفاده​های مالی و فساد را ایجاد کرده نیز دلیل این استیضاح است؟ شما که پدر راه خوانده شده‌اید چطور نمی​توانید مدیران کارکشته​ای را سر کار بگذارید که هر شش ماه یک مدیر عوض نشود؟ در سی ماه چهار مدیر عامل عوض شده​اند که نتیجه آن تفاوت مدیریت​ها، هزینه نابجای منابع و زمین​گیر شدن پروژه​هاست که دود آن به چشم مردم می​رود.

به گفته این نماینده تهران، وزیر با برکناری برخی مدیران باتجربه افرادی را با لیسانس حسابداری و فوق لیسانس زبان و الهیات جایگزین آنها کرده است. او از این افراد نیز نام می​برد و می گفت که فردی را با لیسانس الهیات جانشین ریاست صنایع هوایی با ۶۰ سال سابقه کرده است! با این انتصاب​ها چگونه می​توان کشور را مدیریت کرد؟

توکلی در واکنش به نامه امروز میرتاج​الدینی خطاب به هیات رئیسه مجلس در راستای لغو استیضاح وزیر راه گفت: تشخیص قانونی بودن کار در مجلس بر عهده هیات رئیسه و خود نمایندگان است و دولت چنین جایگاهی ندارد.

وی ادامه داد: شنیده​ام که رئیس‌جمهور به وزیر دستور داده که به مجلس نیاید اما حفظ حرمت مجلس وجلوگیری از استیضاح این اقتضا را می​کند که نمایندگان به این استیضاح رای دهند.

و دست آخر، بر اساس اعلام لاریجانی رئیس مجلس، از مجموع ۲۴۲ نماینده حاضر در جلسه، ۲۳۴ نماینده در رای گیری شرکت کردند که ۱۴۷ نفر به استیضاح بهبهاني رای مثبت دادند. تعداد مخالفان ۷۸ نفر بود و ۹ نفر نیز رای ممتنع دادند. بدین ترتیب مجلس اولین وزیری را که در جلسه استیضاح خود حاضر نشد، از سمتش برکنار کرد.

ادامه مطلب ...

جديدترين ديدگاه خوانندگان