سند فوق محرمانه: استفاده از اوباش برای سركوب قیام مردم مصر
• ادامه راه سبز(ارس): این سند بر این مسئله تاكید كرده است كه در زمانی كه این اراذل و اوباش به سركوب مردم مصر در تظاهرات مشغول هستند نباید هرگز نیروی امنیتی و یا پلیس در خیابانها و معابر حضور داشته باشد.یك روزنامه عربی امروز با افشای یك سند محرمانه كه از وزارت كشور مصر خارج شده است، تاكید كرد: وزارت كشور مصر در روزهای اخیر از نیروهای پلیس تحت فرمان خود تقاضا كرده از اراذل و اوباش برای سركوب قیام ملت استفاده كنند.
به گزارش مهر به نقل از روزنامه الاخبار لبنان، سند شماره "60/ب/م ی" كه از دفتر "حبیب العادلی" وزیر كشور سابق مصر به بیرون درز كرده است، نشان می دهد مقامات مصری به صورت سازمان یافته از اراذل و اوباش برای سركوب قیام ملت خود استفاده می كنند.
بر روی این سند كه نسخه ای از به روزنامه الاخبار رسیده است "مُهر فوق محرمانه" درج شده است و در آن تاكید شده است كه برای مراكز مربوطه ارسال شود.
در متن این سند كه با عنوان "طرح مبارزه با تظاهرات مردمی و راهبردهای موردنظر" تهیه شده، آمده است: باید تعدادی از اراذل و اوباش با پرداخت هزینه های لازم و مكفی استخدام شده و آنها را در مراكز تجمعات و اعتراضات مستقر كرد. باید به این افراد توضیح داده شود كه چگونه در این مناطق ناآرام فعالیت كنند.
در ادامه این سند آمده است: این افراد باید لباس شخصی بر تن داشته باشند و به آنها چماق و یا باتومهای آهنی كوچك داده شود تا بتوانند معترضین و تظاهركنندگان را دستگیر كنند.
این سند بر این مسئله تاكید كرده است كه در زمانی كه این اراذل و اوباش به سركوب مردم مصر در تظاهرات مشغول هستند نباید هرگز نیروی امنیتی و یا پلیس در خیابانها و معابر حضور داشته باشد. بر این اساس، این نیروهای پلیس باید لباس نظامی بر تن نداشته باشند و با لباس شخصی در بین تظاهركنندگان حضور داشته باشند.
به گزارش مهر، وزارت كشور مصر در ادامه تاكید كرده است: این نیروهای امنیتی تا زمانی كه اوامر بعدی را بگیرند باید به همین صورت در بین معترضین حضور داشته باشند. آنان باید در كنار خیابانها، معابر، درختان، پاركینگ و در نزدیكی معترضین حضور داشته باشند و هرگز هویت واقعی خود را فاش نكنند.
در بخش دیگر از این سند به این مسئله اشاره شده است كه باید اخبار غیر واقعی درباره غارتگری نقاط و مراكز حساس كشور توسط معترضین در اختیار شبكه های داخلی و خارجی تلویزیونی قرار گیرد.
همچنین باید كمیته های مردمی كه در جهت جلوگیری از اعمال غارتگری تشكیل شده اند مردم معترض و تظاهر كننده را به خاتمه دان به اعتراضاتشان دعوت كرده و با توجه به وضعیت ناامن و ناآرام كشور آنان را به سوی خانه هایشان روانه كنند.
به گزارش مهر، به نظر می رسد افشای این سند در بین مردم مصر سبب شدت گرفتن تظاهرات آنان و تسلیم نشدن آنها در برابر ارعاب مقامات رژیم مبارك شوند كه در نظر دارند با هر ترفندی از سقوط این رژیم جلوگیری كنند.
ارس: عجب شباهتهايي با....... تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل!
توي مصر هم مگه حسين كيهان مداري (ملقب به بازجو) دارند؟!!! اونوقت آيا پسر حسين شان عضو ارازل و اوباش مصر است؟!
ناشناس
۱۱ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۶:۲۷نه بابا!، اينها همون دار و دسته حسين كيهاني و پسران خودمان هستند كه در مصر شعبه زده اند
ناشناس
۱۱ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۶:۳۲اگر به اين سردارهاي كاسب سپاه ما باشه الان همشون توي اين فكر رفتند كه بهترين موقعيته تا يه چند هزارتايي بسيجي چماقدار صادر كنند به مصر تا بدينوسيله كمكي كرده باشد به صادرات ايران و درآمدهاي ارزي شان!
ناشناس
۱۱ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۶:۳۷این روشی كه در همه جای دنیا حكومت های استبدادی در این مواقع استفاده می كنند و خلاقیت ویژه ای نیست مگر در حكومت شاه از آنها برای ایجاد رعب و وحشت و ایجاد نامنی و سركوب بارها استفاده نشد و همينطور بعداز انقلاب عده ای سردار بي سر مجددا از آن الگوبرداری نكردند؟!
ميراث علوي
۱۱ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۸:۲۲آقا بعضيها را ولشان كني از فردا لابد ميخواهند بگويند تظاهركنندگان مصري و اردني و تونسي پلاكاردهايي مزين به تمثال مبارك رييس دولت ايران و رهبر(مع) در دست دارند!
ناشناس
۱۱ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۹:۰۴بسيجي اينجا بسيجي اونجا بسيجي همه جا
ناشناس
۱۱ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۹:۰۸سانديس هاي مصري چه مزه اي است؟!
سردار نقدي رييس سانديس خواران ايران
ناشناس
۱۱ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۹:۱۲دو ماه پیش از این هرگز به ذهن دیکتاتورهای شاخ آفریقا هم خطور نمی کرد که خود سوزی سبزی فروشی گمنام، هست و نیست شان را بر باد فنا خواهد داد. و این عاقبت تمام دیکتاتورهاست که در اوج غرور و سرمستی از قدرت، فرو می پاشند و راز تاریخ همین جاست که در لحظه فرو ریختن دژهای نفوذناپذیر آنان نصیبی جز بهت و حیرت برایشان باقی نمی ماند.
خودسوزی دانشجویی بیکار و گمنام در تونس اینک چاه ویلی شده است که تمام خودکامگان جهان را به حیرت واداشته. موج اعتراضات و انقلابهای تونس و مصر و یمن و حتی عربستان درست در زمانی اوج گرفت که اعتراضات خیابانی مردم ایران علیه دولت کودتایی محمود احمدی نژاد که از پشتیبانی عالی ترین مقام کشور نیز برخوردار است، با تمسک به بی رحمانه ترین و خشن ترین وجوه ممکن فروکش کرده بود و اینک ترس، که به جان خودکامگان وطنی بازگشته است و تلاش های کورکورانه شان برای موج سواری از انقلابهای اخیر در کشورهای عربی هم بی فایده بوده است.
واکنشهای مضحک کودتاگران حاکم در ایران است که تلاش دارند ضمن مصادره به مطلوب کردن قیام مردم کشورهای عربی منطقه نظیر تونس و مصر، این اعتراضات را ادامه حکومتمداری به شیوه خودشان قلمداد کنند. چنانکه خطیب این هفته نماز جمعه تهران این اعتراضات را ادامه انقلاب بهمن 57 در ایران دانسته است و محمود احمدی نژاد اخیراً آمریکایی ها را از دخالت در انقلاب مردم تونس برحذر داشته است و از همه بامزه تر درخواست دولت کودتایی ایران از عدم برخورد خشونت آمیز دولت مصر با مردم این کشور است.
بسیاری از کارشناسان سیاسی و اجتماعی منطقه معتقدند که نقطه آغاز جنبشهای مردمی در کشورهای عربی شاخ آفریقا و خاورمیانه، جنبش سبز مردم ایران طی 19 ماه گذشته بوده است. چنانکه سال گذشته و در اوج اعتراضات مردم ایران نسبت به کودتای انتخاباتی و دزدیده شدن آرای میلیونها ایرانی طرفدار میرحسین موسوی، « راويخولی » از روشنفکران فلسطينی که این روزها در لبنان بسر می برد، این پرسش را با روشنفکران عرب مطرح ساخت که " چرا در عرض سی سال مردم ايران دو بار برخاستند وعليه استبداد و خودکامگی حاکمان خود به ميدان آمدند، در حالی که جهان عرب ساکت و صامت است و در مقابل روسای جمهور مادام العمر و انتخابات قلابی چيزی نمی گويند؟ "
از سوی دیگر بسیاری از کارشناسان مشابهتهای تاکتیکی متعددی را میان مبارزات مردم ایران و مردم تونس و مصر رصد می کنند و معتقدند که نوع مواجهه معترضان در این کشورها با پدیده هایی نظیر رسانه ها، الگو گرفته شده از روشهای اطلاع رسانی و خبردهی جنبش سبز در ایران بوده است و در این باره کارکرد محوری توئیتر، فیس بوک و شبکه های دیگر اینترنتی، کارکردی مشابه در نهضتهای فوق الذکر با نهضت ایران داشته است.
شاید بیش از همه بتوان به واکنش دولت مصر در قطع شبکه SMS اشاره کرد که آدمی را به یاد ایام پس از انتخابات در ایران می اندازد.
البته فراموش نباید کرد که شباهتهای متعددی میان دولتهای مورد اعتراض در این کشورها و دولت کودتایی ایران وجود دارد. از این منظر می توان به عنوان مثال به عوام فریبی های مفرط و دروغگویی های متعدد سران دولتهای مذکور، فقدان آزادی بیان و آزادی برگزاری تجمعات قانونی، سرکوب هرگونه فعالیت یا صدای اعتراضی از سوی حاکمیت، فساد اداری و اقتصادی سران دولتهای فوق الذکر و ... اشاره کرد که شباهتهای فراوانی را میان دولت محمود احمدی نژاد و دولت مبارک در مصر و بن علی در تونس بوجود می آورد.
همچنین فراموش نباید کرد که در ایران اعتراض ها بيشتر بر تخلفات انتخاباتی و اصلاحات بود نه برای تغيير رژيم. گرچه شعارهای دیگری هم در جریان جنبش سبز مردم ایران مطرح شده بوده.اما نگاهی مرور گر بر محور حرکتهای اعتراضی در ایران انتخابات بود و تقلبات انتخاباتی. ضمن آنکه درگيری هايی که به دنبال انتخابات در ایران اتفاق افتاد کاملاً با جنس درگيری های و مخالفت های مردم این کشورها متفاوت بود.
با این همه فراموش نباید کرد که جنبش سبز مردم ایران به رغم ادعاهای باسمه ای و نخ نما شده کودتاچیان نه تنها آرام نشده بلکه با تغییر فاز از شکل خیابانی آن به بدنه های اجتماعی تزریق شده است و بهترین گواه برای این مدعا، ترس روزافزون سران کودتا از مردم و شدت گرفتن دستگیریها و اعدامها در روزهای اخیر است که بهترین گواه برای زنده بودن جنبش سبز است، جنبشی که بدون شک فردا از آن هواداران بیشمار سبزاندیشش خواهد بود.
ناشناس
۱۲ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۵۹انبار باروت ایران دیر یا زود منفجر میشود همانطور که انبار باروت تونس و مصر … در حال انفجار است. با دروغ بیشتر با جنایت بیشتر با آدمکشی بیشتر و با شکنجه و زندانی کردن بیشتر مخالفان تنها دارند این باروت را فشرده تر و فشرده تر و قابلیت انفجار آن را بیشتر و بیشتر میکنند. حماقتهایی هم که در عرصه سیاست داخلی و خارجی بطور روزانه مرتکب میشوند فقط کبریت بازی در کنار این این انبار باروت بزرگ است.
سبزعلي
۱۲ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۱۰بنام خدای راستی ها…
راستی هم فراعنه ایران و لشکریان امنیتی و نظامیشان از دیکتاتوری بن علی و مبارک مخوف تر و غیر اخلاقی ترند.
مثلا مبارک اگر وقاحت یک دیکتاتوری دینی را داشت در صداوسیمایش فیلم چند مزدور ناشناسش را در خیابانی ناشناس در حال آتش زدن عکس جمال عبدالناصر نشان میدادند و چند تا شعار ضد مبارک هم چاشنی اش میکردند و اینگونه احساسات ملی گرایانه مصریها را در خدمت دیکتاتوری اش می آورد!
کار دیگری که میتوانست بکند فیلم چند مزدورش را در حال اهانت به عمر و عثمان و…(باتوجه به سنی بودن مصریها!) در صداوسیمایش پخش میکرد! و آنها را اجیر شده بیگانگان و مثلا شیعیان معرفی میکرد!(میبینید که این فکرها فقط به ذهن ضرغامیها و دیکتاتوران وطنی میرسد!)هرچند معترضین خودشان میگفتند ما که شعارمون الله و اکبر و یا حسین میرحسین است!چگونه در عاشورای حسینی که خونمان را میریزند با گلوله و زیر چرخهای ماشین نیروی انتظامی به شهید عاشورا اهانت کنیم!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خیلی کارهای دیگری هم هست که فرعون مصر میتواند از فراعنه ایران بیاموزد…خلاصه اش این است که وقاحت بیاموزد..با اسم شهیدان فرزندان و خانواده همان شهدا را بزند و زندان ببرد!جمعیت صدهزارنفری را صدنفر نشان دهد و جمعیت ده هزارنفری را ده میلیون!!!!شیعه را معرفی کند در اباهه گری و پررو گری و زرنگی و دروغ و تقیه و تملق و لات بازی و لمپن و دلقک بازی و دزدی و…و اینها را بعنوان جنگ نرم به خورد ذهن های بسته مشتی شست شوی مغزی شده دهد!مبارک بیست و سی هم ندارد! مبارک مثلا دیکتاتور بیرحم سکولار است.. اگر مبارک دیکتاتوری مثل جنتی و احمد خاتمی بود میدانست چگونه با میلیونها معترض رفتار کند که در نهایت دارها را برپا کند! اونوقت میدانست چگونه در لباس شیعه کمونیست ترین و خدانشناس ترین باشد!جنبش مصریان با همه شباهتهایی که با جنبش سبز ایرانیان دارد و ملهم از آن است مقابلش استبدادی است با تفاوتهای بسیار با استبدادی که مقابل جنبش سبز است،هرچند مبارک نیز درسهای زیادی از دیکتاتور ایران و سرکوب جنبش سبز آموخته است و دانش آموز کلاس درس فراعنه ایران است…
سبز حسيني
۱۲ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۱۴اينكه ميگوييم خدا با ماست همين است. چنان مردم را عليه حكومتهاي ديكتاتوريشان بر انگيخت و ديكتاتورها را بر آن داشت كه عينا كارهاي ديكتاتور ايران را بر سر مردمشان دربياورند تا حقانيت ملت سبز ايران حتي براي ديكتاتور ما و مليجكهاي دربارش روشن شود . اين نشانه هاي خداوند است تا آنان كه هنوز به ديكتاتور ايران وفادارند را بيدار كند و آخرين هشدارهايش را براي آنان نمايان سازد. آري اين اتمام حجت خداوند است با كساني كه در مقابل ملت سبز و آزاده ايران قرار گرفته اند
ناشناس
۱۲ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۲۲