این روزها در آستانه بازگشایی دانشگاهها همه چشمها به دانشجویان دوخته شده است . دانشگاه همواره موتور محرکه تمامی حرکتها و جنبشهای مردمی تحول خواه بوده است. در سه ماه گذشته دانشجویان فعالیتهای سیاسی خود را در قالب حرکتهای مردمی خودجوش پیگیری می کردند اما بازگشایی دانشگاهها و حضور دانشجویان در محیطهای دانشگاهی زمینه ساز فضایی متفاوت از ماههای گذشته خواهد بود. موضوعی که این روزها دغدغه بسیاری از دانشجویان است اینکه از دانشگاه چه انتظاری می توان داشت. برای پاسخ به این سوال در ابتدا شایسته است به بخشی از بیانیه شماره 11 میرحسین نگاهی بیفکنیم:
"واقعیت موجود در کشور ما نسبت به آنچه که در گذشته بود تغییرات شگرفی کرده است. آنچه اینک در جامعه ما نقشآفرینی میکند شبکه اجتماعی خودجوش و توانمندی است که در میان بخش وسیعی از مردم شکل گرفته و نسبت به پایمال شدن حقوق خود معترض است. آنچه اينجانب در پاسخ به سوال چه بايد كرد پيشنهاد ميكنم تقويت و تحكيم اين شبكه اجتماعي است. حرکات جمعی مردم ما تنها در دوران باروری، حیات و سرزندگی این هستهها به نتیجه میرسند. آن چیزی که از آن به عنوان جامعهای زنده و فعال نام میبریم، جامعهای که به صورت موثر، آگاهانه و خلاق نسبت به حوادث واکنش نشان میدهد و امكان استبداد و تخطي ساختارهاي قدرت از خواست خود را از ميان ميبرد ترکیبی تشکیل یافته از چنین شبكه قدرتمندي است.
وظيفهاي كه امروز بر عهده همه ما قرار دارد و به صورتي فطري از جمعهاي كوچك و بزرگ و حتي احزاب و تشكلهاي سياسي ما سر ميزند آن است كه به صورت هستههاي معين براي چنين شبكهاي عمل كنيم. این واحدها عبارت از گروههایی کوچک اما بسیار متکثر از همفکرانی است که در قالب روابط سابقهدار دوستی یا خویشاوندی یا همکاری نسبت به هم آشنایی و اعتماد پیدا کردهاند، به صورتی که انحلال آنها امکانپذیر نیست.
اولین قدم در راهحل پیشنهادی اینجانب آن است که ما ایرانیان، در هر کجای جهان که هستیم، باید این هستههای اجتماعی را در میان خود تقویت کنیم. واحدهاي اجتماعي اگر محوری برای فعالیتهای ثمربخش قرار نگیرند بهمانند درختانی که میوههایشان چیده نشود بازدهی خود را از دست میدهند، لذا باید آنها را موضوع تلاشهای اثرگذار اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، علمی، فرهنگی، هنری، ورزشی، عامالمنفعه و دیگر فعالیتهای مدنی مشابه قرار داد . تجربیات اخیر نشان داد خردهرسانههایی که از این روابط زاده میشوند میتوانند سریعتر و موثرتر از هر رسانه عمومی دیگر عمل کنند، مشروط بر آن که ظرفیتهای این شبکه از طریق توافق بر روی یک آرمان بزرگ به فعلیت برسد. ما زمانی موفق به برقراری ارتباط موثر با یکدیگر خواهیم شد که در شعاری مشترک همصدا شویم؛ شعاری دقیق و عمیق که قادر به تأمین خواستههای ما باشد. بخش مهمی از توانمندیهایی که اینک در شبکههای اجتماعی ما ایجاد شده است مرهون آن است که شعار و آرمانی مشترک پیدا کرده ایم."
چه می توان کرد؟
به نظر می رسد میر حسین موسوی بهترین پاسخ را در جواب چه باید کرد ارائه نموده است. تشکیل هسته ها و حلقه های اجتماعی می تواند بهتر از هر جایی در دانشگاه نمود پیدا کند. تعلق به گروههای سنی نزدیک به هم , نزدیکی فکری, دغدغه های سیاسی اجتماعی و محیط مناسب دانشگاه همچنین آزادی نسبی فعالیت در محیط دانشگاهی , دانشگاه را عملا به بهترین فضا برای تشکیل چنین هسته هایی تبدیل می کند.
پیش از این نیز انجمن های اسلامی در دانشگاه عملا نقش چنین هسته هایی را ایفا می کردند. اما اینک می توان با تشکیل حلقه ها و هسته های کوچک تر که می تواند در هر کلاس و متناسب با رشته تحصیلی شکل بگیرد زنجیره ای از این تشکلات را سازمان دهی کرد . البته باید به این نکته اساسی توجه نمود که همواره در میان دانشجویان هستند افرادی که تمایل به فعالیتهایی خارج از چارچوب قانونی دارند. بر این اساس مهمترین نکته در این میان رفتار در چارچوب قانون و تاکید بر خواسته های قانونی است. اگرچه با محدودیتهای ایجاد شده بر سر راه فعالین دانشجویی موانع زیادی در این مسیر به وجود خواهد آمد اما تکثر این هسته ها و هم پوشانی یکدیگر و تاکید بر مطالبات مشترک قانونی سختیهای راه را هموار خواهد کرد.
دو نکته: اول اینکه چنین هسته های دانشجویی می توانند به مهمترین و موثرترین ابزار رسانه ای جنبش راه سبز بدل شوند. دوم اینکه لازمه موفقیت هم صدایی در شعارهای مشترک است .
بر اساس آنچه در بیانیه میرحسین آمده است در صورتیکه شاهد تشکیل هسته های دانشجویی راه سبز باشیم شاید اولین ثمرات آن را بتوان در راهپیمایی روز مبارزه با "استکبار" در 13 آبان به نمایش گذاشت.
حسن یونسی - وبلاگ حقوق مردم
0 نظرات :: » راه سبز و جنبش دانشجویی
ارسال یک نظر