رهبر حكومت، اطاعت از خود را “واجب شرعی” اعلام کرد
. ادامه راه سبز(ارس): برای اولین بار و صراحتا، رهبر جمهوری اسلامی در پاسخ به استفتائی، خود را رسما یک "مجتهد جامعالشرایط"، "جانشین امام زمان در زمان غیبت" و همچنین "شعبهای از ولایت ائمه اطهار" و "ولایت رسول خدا" نامید و خاطرنشان ساخت اطاعت از دستورات حکومتی وی، نشانگر "التزام کامل به ولایت فقیه" است.به گزارش ایلنا، طرحکنندگان استفتاء از آقای خامنه ای پرسیده بودند "خواهشمند است در خصوص التزام به ولایت فقیه توضیح دهید. به عبارت دیگر چگونه باید عمل نمائیم تا بدانیم که به جانشین برحق آقا امام زمان اعتقاد و التزام کامل داریم."
آقای خامنه ای در پاسخ آنان گفته است "ولایت فقیه به معنای حاکمیت مجتهد جامعالشرایط در عصر غیبت است و شعبهای است از ولایت ائمه اطهار که همان ولایت رسول الله میباشد و همین که از دستورات حکومتی ولی امر مسلمین اطاعت کنید، نشانگر التزام کامل به آن است."
بدین ترتیب رهبر جمهوری اسلامی، در پاسخ به استفتاء فوق الذکر، ابتدائا و رسما خود را یک "مجتهد جامعالشرایط" و "جانشین امام زمان در عصر غیبت" نامید و حکومت خود را "شعبهای از ولایت ائمه اطهار" و "ولایت رسولالله" ذکر کرد و خاطرنشان ساخت اطاعت از دستورات حکومتی ولی فقیه، نشانگر التزام کامل به ولایت فقیه است.
دو دهه پیش و پس از انتخاب آقای خامنه ای به رهبری (پس از درگذشت رهبر فقید جمهوری اسلامی)، مرحوم آیتالله العظمی منتظری و برخی از روحانیون برجسته ، وی را "مجتهد جامعالشرایط" برای صلاحیت رهبری ندانستند و به همین دلیل سالها مورد آزار و حصر و بی احترامی قرار گرفتند.
به گزارش خبرنگار حیات، محمد علی رامین معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد دولت دهم، امروز پس از انتشار استفتاء آقای خامنه ای، در نشست خبری خود تاکید کرد: "اگر امروزه توجه دقیق داشته باشیم، تمام مبانی تحلیل های خود را از رهنمودهای امام خامنه ای استنتاج و انکشاف می کنیم."
استفتاء خداوند متعال از محضر مقام معظم رهبری:
مقام عظمای ولایت
حضرت امام پیغمبر خدا خامنه ای!
احتراما از آنجایی که فتوای اخیر حضرتعالی مبنی بر التزام و اطاعت محض کل نظام هستی از مقام شامخ ولایت موجب برخی از سوالات و ابهامات در درگاه احدیت گردیده بطوریکه موجب استهزاء و سواستفاده برخی از ملائک و فرشتگان ضدانقلاب مستقر درعرش گردیده است. لذا متمنی است در اسرع وقت تکلیف اینجانب را روشن کنید که آیا التزام مورد نظر حضرتعالی شامل حال ما هم میشود یا خیر؟
ارادتمند- خداوند متعال
متن پاسخ مقام معظم رهبری بدین شرح است:
جناب آقای خداوند
نماینده ولی فقیه در امور خلقت
صحنه را دیدم. لازم است جنابعالی هرچه زودتر بصیرت خود را افزایش داده و ضمن برائت از سران فتنه تلاش کنید تقوا و اخلاق اسلامی را رعایت نموده تا در خط ولایت و رهبری قرار گیرید و با پیروی از رهنمودهای داهیانه اینجانب التزام عملی داشته باشید وحجاب اسلامی را هم رعایت کنید درغیر اینصورت برخورد قانونی صورت خواهد گرفت.
ضمنا مگر قرار نبود بلاهای آسمانی و سیل و زلزله بفرستی برای استکبار جهانی و نظام استبدادی حاکم بر امریکای جهانخوار را ساقط کنی تا ما و محمود جهان را مدیریت کنیم؟ برعکس. شنیدم نشت چاه نفت خلیج مکزیک را هم برایشان درست کردی؟ واقعا تو کی میخواهی بازیگوشی را کناربگذاری؟
اگر نمیتوانی کارت را درست انجام بدهی بگو تا خودم فکری برای آن بکنم.
والسلام علیکم و رحمت خودت و برکات خودت بر ما
سید علی خامنه ای
رهبر فرزانه نظام مقدس
خدا
۳۱ تیر ۱۳۸۹ ساعت ۰:۲۴اندر باب خامنه اي (ص) و کوتوله دست آموزش آ سيد محمود سبورچيان
زمانی که برای اولين بار عکس خامنه اي در حال بوسه زدن بر آن چپق شکيل، در مجلات چاپ شد، شايد کمتر کسی فکر ميکرد که همانا او همان جانشين به حق امام زمان و نظر کرده خدا بر روی زمين باشد، که بعدها شورأی نگهبان او را کشف کند، و باز بعدترها هم پا از گليم خويش فرا تر کند و دعوی پيغمبری نمايد. چندی پيش در سايتی، بخش نظرات به مطلبی بر خوردم به اين مضمون که: آقا در سنين جوانی طبق گزارشات روحانيون به مقام مرجعيت رسيده بودند. ما هم هرچه افکار پريشان خود را جمع کرديم، ملتفت نشديم که اگر چنين بود؟ پس آيه شريفه << ملاک رهبری مرجعيت نيست >> را در مدح چه کسی نازل فرمودند؟ هر آينه اين حقير شک ندارم که اگر تا زمان طفوليت خامنه اي، دوربين عکاسی به دست نا مسلمانهای بی دين ساخته و به وسيله مسيو های فرنگی به ايران وارد نميشد، پس دوران طفوليت آقا هم افشا نميشد و همين دست آويزی ميشد برای دين فروشان کذاب که به مانند زندانی که بعد از مدتها قلم و دواتی به دستش داده اند، تکه کاغذی بردارند، و هر نه بدتری که بخواهند در آن بنويسند. چه بسا همين ولا يتمدران با طبل و دايره و نعره وووّزلا، در سر چهارراه ها عربده ميزدند که همانا آقا از بدو کودکی در گهواره با مريدان خويش گفتگو ميکرده، و از عوالم غيب بر آنها سخن ميرانده است. و از طرفی ديگر هم شک ندارم که ما عوام سا ده دل هم پای منبر آقايان مينشستيم و هی ذکر ميگفتيم و بلند بلند صلوات ميفرستاديم. اما خوب، که فکر کردم به اين نتيجه رسيدم که آقايان پر بيراه هم نميگويند، درهمان زمان اعراب تازه مسلمان هم به معاويه، مولا و اميرالمومنين ميگفتند،تازه باز جای شکرش باقيست که با نبودن مسيوهای فرنگی و اختراع دوربين اين فکرهم به ذهنشانخطور نکرد که در بلاد مسلمين چو بياندازند، که مولای ما در گهواره سخن ميگويد و حمد مر خدا را که جها ن در اين باب از لوث وجود افسانه های کذابان در امان ماند. حال دراين بلبشوی عقيدتی احمدی نژاد هم که حکم زالزالکی را دارد که حرز چند گاهی يک بار خود را قاطی مرکبات جا ميزند و با شال سبز و افتخار نائل شدن به درجه سيدی، در شهر و دهات مانند مارگيرها بساط معرکه بر پا ميکند، و بدين گونه از مردم ملک دلبری مينمايد. القصه اين حقير هم که در عين حال که دلم برای اطوارهای سد محمود لک زده و مترصد فرصتی بوده تا از شورت حکايت آقايان بيرقی بسزام و بر پشت بام ولا يت بيافرازم، هر چه به عقل ناقص خود رجوع کردم، که فی ما بين (شال سبز، سبورچيان، و اولاد پيغمبر ) وجه تشابهی بيابم، که هم خودم را به درک تقريبی مضمون کلام رهنمون نمايد، و هم از نظر شرعی بتوان اين ادعا را ثابت کرد، همان << صيغه >> اين بزرگترين لذت برای زن بود. بدين صورت که يحتمل والده ارشد ايشان چند صباحی در رکاب آن بزرگوار بوده است، و در زمانی که صيغه مخصوصاً در بين عالمين ما بعد الطبيعه مد روز بوده گذر ايام نموده اند. و ازين جهت که سيد محمود بعد از تغيير نام فاميل به دنبال ريشه و اصل و نصب خود ميگشته، اين موضوع را در سفر به مکه کشف نموده، و در فرصتی مناسب برای عوام الناس نطق نموده است. در اين ميان مادر ماهم که ميخواهد جايی در اين نوشته داشته باشد ميگويد: آخر پسر تو که نه سيدی، و نه اصولاً صابون اين جماعت به تنت ماليده شده. به تو چه مربوط که وجه اشتراک سيد را با خاندان سبورچيان
کشف نما يی؟ من ميگويم مادر اين اول کار است. اينجور که اين کودتاچی پايش را روی گاز گذاشته، و يکی يکی سکوهای افتخار را در مينوردد، همين امروز و فرداست که دعوی خدايی کند. آن وقت تکليف خود تو باخدايی که کودتاچی باشد و بمب اتم را همانند نان خمامه اي دوست ميدارد چيست؟
الغرض دروغ که استخوان ندارد گلوی آقايان را بگيرد. الحمد و له لله رب العالمين که ما هم صاحب مملکتی هستيم، که اگر چه برنج هندی و پاکستانی مسموم، چای و سير و زعفرا ن و آلات و ادوات شکنجه و تجاوز وارداتی تمامی اين ملک را گرفته است، اما از صدقه سر ولايت، در دروغ، ريا، سفسطه، مشاطه، و تشويش اذهان عمومی، گوی سبقت را از همه رباييديم، و بقول اقتصاددان ها به خود کفايی کامل رسيده ايم که هيچ بلکه اين صنعت را به ديگر بلاد اسلامی که از فقر نبود دروغ و ريا رنج ميبرند هم صادر ميکنيم....... و در پايان اين مضمون را بی تناسب با اين مرقومه نديدم ( و مکرو و مکر ا لله و ا لله خيرو الما کرين )
كافه نادري
۳۱ تیر ۱۳۸۹ ساعت ۱۳:۱۰