نوشتاري از اسماعیل گرامی مقدم عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی:
دروغهای نیویورکی و آینده نظام!
دروغهای نیویورکی و آینده نظام!
. ادامه راه سبز(ارس): چکیده : «آقای احمدی نژاد در پاسخ به پرونده سکینه آشتیانی در مقابل دیدگان ملت ایران و جهانیان منکر صدور حکم سنگ سار، شدن ! و این دروغ بزرگ چنان به فرهنگ مردم ایران خدشه وارد کرد که برای ترمیم آن باید به انتظار زمانی طولانی و پرداخت هزینه های گزاف باشیم.» | «فرزندان امام و انقلاب هنگامی که به طور عملی به این نتیجه برسند که دیگر راهی برای زدودن خط انجمن حجتیه در بخشهایی از ارکان نظام وجود ندارد بی تردید از جمهوری اسلامی که آغشته به این تفکر آلوده باشد عبور خواهند کرد.»هفتمین سفر رئیس دولت دهم به کنفرانس بین المللی در ایلات متحده به پایان رسید و خوب است از زوایای مختلف به آن پرداخته شود هر چند که ابعاد بررسی همه جانبه آن در محدوده یادداشت یا مقاله نمی گنجد و نا گزیریم به طور اجمالی به توشه ی حاصل از کمیت و کیفیت آن بپردازیم .
از نظر کمی سفر آقای احمدی نژاد در سال ششم ریاست او در میان رئیس جمهورهای قبلی رکورد دار است و حال سوالی که پیش می آید این است که بالا بودن کمیت سفر های رئیس دولت در نظام دیپلماسی دنیا به چه معناست آیا نشان دیپلماسی فعال به شمار می رود؟ و یا کارایی آن بالا خواهد بود ؟ که در این صورت باید پرسش شود چرا در دیپلماسی کشورهای توسعه یافته چنین رویکردی کم رنگ تر است .
در حقیقت تعدد سفرهای روسای دولت ها کمتر، بازدهی وکارآمدی آن بیشتراست واین نشان دهنده وجود قائده منطقی در رفت وآمدهای سطوح مختلف دولتیان در دیپلماسی خارجی است . بنابراین برخورداری از یک دیپلماسی منظم بدیهی است چراکه انسان ها امروزه حتی برای رفت وآمدهای دوستانه و خانوادگی برای خود معیاری دارند تاجایی که رفت و آمدها ی تکراری منزلت فرد و یا خانواده را با مخاطره روبرو نکند ،ادامه می یابد .
چگونه باید پذیرفته شود که دستگاه دیپلماسی خارجی کشور بزرگی مثل ایران از برخورداری مناسبات عادی در روابط بین الملل به دور باشد. هنوز خاطر مان نرفته است که در کنفراس بین المللی سال گذشته تنها دوکشور در سطح رئیس جمهور حضور یافته بودند که یکی از آنها آقای احمدی نژاد بود ، از این رو تعدد سفرهای بی حساب و کتاب در سطح رئیس جمهور لطمات جبران ناپذیری به جایگاه ریاست جمهوری وارد کرده که قطعا بر دست آوردهای کیفی این سفرها نیز بی تاثیر نبوده است .
اما از جهت کیفیت نتایج به دست آمده برای ملت ایران فاجعه بار بوده است به ویژه وقتی که به آثار مخرب این سه نکته که دراین ذیل می آید توجه عمیق تری شود :
نخست: اینکه در کنفرانسی که برای بررسی راه های موفقیت آمیز در کاهش فقر ترتیب داده شده بود رئیس دولت دهم هیچ اشاره ای به موضوع های مختلف فقراز قبیل :عوامل اقتصادی فقر، آثار اجتماعی آن ،طبقات تشکیل دهنده فقیر جامعه ، مدل محاسبه خط فقر و روش های به کار گرفته شده برای رفع موانع فقر نداشت ،
انعکاس این انکار محتوای جلسه در نزد مخاطبان دو برداشت ، قطعی است :
الف – اگر در ایران مسئله ای به نام فقر وجود نداشته است ؟! پس چرا رئیس دولت ایران شیوه های موفقیت آمیززدودن فقردر کشور خود را به کنفرانس ارائه نکرده است ؟
ب – جامعه ایران آنقدرگرفتار این پدیده شوم شده است که هیچ راه حل مشخصی برای خروج از آن ندارد و از جهت دیگر مسئله فقر نیز برایش اساسا بی اهمیت است که حتی یک کلمه ازآن روایت ،رو نشد ؟!
دوم: اینکه آقای احمدی نژاد در پاسخ به پرونده سکینه آشتیانی در مقابل دیدگان ملت ایران و جهانیان منکر صدور حکم سنگ سار، شدن ! و این دروغ بزرگ چنان به فرهنگ مردم ایران خدشه وارد کرد که برای ترمیم آن باید به انتظار زمانی طولانی و پرداخت هزینه های گزاف باشیم .
سوم: اینکه اساسا مرسوم نیست شخصیت های برجسته ی یک دولت در داخل کشور که به ماند ، چه رسد به کنفرانس های بین المللی ، به مسائلی بپردازند که قطعی و اثبات نشده و یا احتمال اثبات آن اندک است ، در حالی که رئیس دولت دهم عادت کرده است که اتفاقا برای مطرح شدن بیشتر و ایجاد جنجال به این قبیل مسائل بپردازد .وبه همین منظور مسئله ی تروریستی ۱۱ سپتامبر را به بخش های از دولت آمریکا نسبت دادند .
این سه سوگلی های به بار آمده برای ملت ایران بسیار پرهزینه خواهد بود چه انتظاری است ! که وقتی رئیس یک دولتی به موضوع جلسه نمی پردازد آشکارا هاشا میکند وبه مسائل غیر اثبات شده می پردازد ، گمان نکنند که تمام سیاست گذاری ها و رفتار و فرهنگ یک ملت به همین منوال است ! و با کدام اعتماد با کشور ما وارد مذاکره ، همکاری بین المللی و عقد قراردادهای دو جانبه و چند جانبه بپردازند.
دو تصویر از پژواک سخنان پر آوازه ی رئیس دولت دهم متصور است. یا ندانسته بر این مراد سوار است که خدا می داند این سواره ملت ایران را به کدام نا کجا آباد می برد و اگر دانسته داد این سخنان ناروا را می زند و می داند این ویرانی ها که بر جا می ماند به واژ گونی ارزشهای یک ملت می انجامد بر چه مرام و مسلکی متعهد است !
در اثناء این کنفرانس وزیر محترم اطلاعات بر خطر جدی خطوط فکری انجمن حجتیه تاکید نموده اند اما متذکر شدن که فعالیت شبکه ای این جریان درایران وجود ندارد و یا به آن نرسیده ایم ، که این ابراز نظر با روابط حاکم بر پدیده های فیزیکی و استد لاهای فلسفی در مغایرت است . انسان از اثر پدیده های فیزیکی پی به مؤثر بودن پدیده دیگری که حتی ممکن است نامرئی باشد با روابط فلسفی به اثبات آن می پردازد ،و این اصل در آثار به جامانده از عملکرد های سیاسی نیز صادق است و به سهولت می توان از اثر رفتارها ی سیاسی به مسیر مسلک های عقیدتی که در پس پرده پنهان شده اند پی برد.
چگونه می شود باورکرد روشهای غیر عقلایی و عمل کرد منفی بخشهایی از دولت آنچنان لطمه ای بر پیکره کشور و انقلاب واردکرده و می کند وآن وقت قادر نبوده باشیم کشف کنیم که چه جریانی از این همه تخریب ها ،تضادها ،تهاجم ها علیه نظام سود می برد !
کیست که نداند انحلال سازمان برنامه ریزی کشور که هرج و مرج نظام پولی را در کشور رقم زده کاهش نرخ رشد اقتصادی با در آمدهای بی سابقه ی نفتی به زیر ۶% ،کاهش سرمایه گذاری خارجی ، افزایش نرخ بیکاری ، توسعه ی فقر به طبقات متوسط ، تخریب وجهه جمهوری اسلامی در خارج ، آثار تحریم ها ، رکودبازار ، تورم قیمت ها همه وهمه آیا خواست مرام انجمن حجتیه نیست ؟ آیا اثری مهمتر از اینها وجود دارد که دلالت نکند بر وجود اندیشه ای مؤثربر این ناهنجاری ها ؟
به خوبی روشن است که اثبات عدم توانایی، لیاقت و شایستگی در جمهوری اسلامی قبل از ظهور منجی عالم بشریت به ثبوت رساندن صفحه هایی از اندیشه ی حجتیه است که امام (ره) همواره ملت و مسئولان را از بیم این فرقه مرموز بیم می داد . آری ممکن است شبکه ای مرئی وجود نداشته باشد اما عملکرد هایی که ممکن است در دراز مدت به نهادینه شدن تفکر انجمن حجتیه بی انجامد و سرانجام پایه های جمهوری اسلامی را ویران کند رگه هایی از آن دربخشهایی ازعملکرد ها سیاسی و اجرایی مشاهده می شود.
امروزه علاوه بر نابسامانی های اقتصادی بر آشفتگی های سیاسی پر رنگ تر خطر نشانه های خط حجتیه حادث شده چه کسی است که نداند خانه نشین شدن یاران امام از اصلاح طلب گرفته تا اصول گرا و مستقل ،از خانواده شهدا ، ایثار گران گرفته تا به زندانی و سرکوب شدن خانواده فرماندهان دوران جنگ ،از زندانی شدن مسئولان جمهوری اسلامی ،و یکسره سیاه نمودن عملکرد های دولتهای گذشته ودر یک کلام ناتوان جلوه دادن ، بی ظرفیت انگاشتن جمهوری اسلامی خواستگاه نهایی فرقه حجتیه است .
سخن آخر اینکه فرزندان امام و انقلاب هنگامی که به طور عملی به این نتیجه برسند که دیگر راهی برای زدودن خط انجمن حجتیه در بخشهایی از ارکان نظام وجود ندارد بی تردید از جمهوری اسلامی که آغشته به این تفکر آلوده باشد عبور خواهند کرد.
اسماعیل گرامی مقدم
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی
آمریکا هشت مسئول ایرانی را به دلیل سرکوب اعتراضات تحریم کرد
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا فرمانی را امضا کرده است که بر اساس آن نام هشت مقام نظامی، انتظامی و دولتی ایران در فهرست تحریم های دولت آمریکا قرار می گیرد.
این هشت نفر که به دست داشتن در “نقض جدی حقوق بشر و آزار مردم ایران” در جریان حوادث پس از انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری متهم شده اند، عبارتند از:
محمدعلی جعفری (فرمانده کل سپاه پاسداران)، صادق محصولی (وزیر رفاه فعلی و وزیر سابق کشور)، غلامحسین محسنی اژه ای (دادستان کل کشور و وزیر سابق اطلاعات)، سعید مرتضوی (دادستان سابق عمومی و انقلاب تهران)، حیدر مصلحی (وزیر اطلاعات)، مصطفی محمد نجار (وزیر کشور و جانشین فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی)، احمدرضا رادان (جانشین فرمانده کل نیروی انتظامی) و حسین طائب (معاون اطلاعات سپاه پاسداران و فرمانده سابق نیروی بسیج).
این نخستین بار است که دولت آمریکا به دلیل نقض حقوق بشر، تحریم هایی را علیه کسی اعمال می کند.
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا و تیموتی گایتنر، وزیر دارایی آمریکا امروز چهارشنبه ۷ مهر (۲۹ سپتامبر) در یک کنفرانس مطبوعاتی در مورد تصمیم جدید دولت آمریکا توضیح دادند.
خانم کلینتون گفت: “شهروندان ایرانی تحت نظارت یا فرماندهی این افراد بی جهت بازداشت شدند، کتک خوردند، مورد شکنجه و تجاوز قرار گرفتند، تهدید و حتی کشته شدند”.
وزیر امور خارجه آمریکا گفت که این اعمال با “ادعاهایی که اخیرا در سازمان ملل مطرح شده مبنی بر اینکه ایرانی ها از آزادی بیان برخوردارند و هیچ کس در ایران به دلایل سیاسی در زندان نیست” تناقض دارد.
به نظر می رسد اشاره خانم کلینتون به سخنان محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران در سفر اخیرش به نیویورک باشد.
ناشناس
۸ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱:۰۸