دست تطاول بر آرمانهای نسل سوخته!
. ادامه راه سبز(ارس): کودکانی که در سالهای پایانی دهه پنجاه و اوایل دهه شصت چشم بر جهان گشودند به نسل سومی ها معروف شده اند؛ اینان از شمار نحله های جمعیتی هستند که واژه نسل سوخته را می توان بر آنها اطلاق نمود.
سالهای آغازین رشد و نمو این نسل با خاطرات بمب آرانها و آژیر قرمزها عجین گشته است، همکلاسی های به خون آغشته و صحنه های مهیب آوار شدن خانه و کاشانه، پدران و برادرانی که خاطراتی محو از آنها به جای مانده و روزی به فرمان وجدان و اخلاق رفتند و دیگر بازنگشتند و سالها حسرت یک آغوش گرم آنان رویای نیمه شب های یک نسل شد،شماری هم آمدند و سرفه های خشک شان و بدنهای پر ترکش شان سفره روز و شب خانواده های مظلوم شد،مارش عملیات و هر وجب از خاکی که باز پس گیری می شد تمامی غرور و بغض فرو خورده یک ملت را فریاد میزد،اینها تمامی داشته های تلخ و شیرین پا گرفتن یک نسل است که در طول این سالیان و از میان آنچه باید بود و می شد و نشد مانده است و رجوع به آنها مرهمی است بر تلخ کامی مرارت ها و اجحاف ها که این روزها بر مردمان روا داشته می شود و نقطه روشنی در میان تاریکی های مداوم و انحراف هائی که بر خواست ها و باورهای مردم رفته است.
جنگ هشت ساله و طنین توپ ها رو به خاموشی گذاشت،اما دوباره تاریخ تکرار شد عده ای بر خوان نعمت مجاهدت مردمان نشستند و انقلاب و جنگ و هر آنچه بود یکسره به نام خود سند زدند،نسلی که آهسته آهسته بزرگ می شود و به جوانی پای می گذاشت افرادی را با تن پوش و هیبت رزمندگان می دید که اینبار نه رفیق راه و همگام در برابر خصم دون که چون سدی بودند بر خواست های مدنی و شهروندی آنان،اینان جز خود و تفکر واپس گرای مد نظرشان که تفسیری صعب و سخت از انقلاب و دفاع مقدس ارائه میداد تفکری را بر نمی تافتند،خاطره نزدیک نسل ما بجای آنهم رشادت ها و مردم نوازی ها برخورد سخت و خشن باتوم ها را خوب در ذهنش دارد و چه ظلمی از این بالاتر؟ چه بد کردند با آنهمه مضامین بلند آزادی و آزادگی که با کوته فکری و منفعت جوئی از مردمان دریغش داشتند.
اما گمانمان این بود که تابلوی ترسیمی آقایان از دلاوران عرصه دفاع از کشور را که در پناه آن ماوا گرفته و بر منویات خود می روند را حداقل در عیان و ظاهر پاس بدارند،اما آنچه این روزها به عینه شاهدیم سخن از روایتی تازه دارد!خانواده شهیدان سرافراز جنگ تحمیلی آخرین قربانی تمامیت خواهی گروهی سوء استفاده گر شده تا فاش بگویند بر مدار قدرت محوری ما هیچ کس و هیچ آرمانی جای تامل و حرمت ندارد.
نسل ما تمامی محدودیت ها را با گوشت و پوست خود در تمامی این سالها حس کرده است مدعای ارزش مداری از نوع آقایان هم ندارد اما بخوبی و بدور از تبلیغات حکومتی با تکیه بر اندیشه ورزی و حرمت شناسی برای مردمانی که از جان و مال و ناموس خود گذشتند تا از مام میهن و ارزشهای آن بدفاع برخیزند احترام قائل است ، تبلور این شناخت و باور مردمی را در شعارهائی چون "بسیجی واقعی همت بود و باکری" که بصورت گسترده و در پاسخ به سوء استفاده از نهادهای انقلابی که به مقابله با مردم و خواست های قانونی و منطقی آنان بر خواسته بودند را شاهد بودیم،
اینان مقام و منزلت سیاسی و نظامی خود را در سایه سار مجاهدت این شهیدان کسب نکرده بودند اما وجدان و اخلاق و حس وطن دوستی اقتضا می کرد که پاکی و صداقت آنان را پاس بدارند و بر سوء استفاده گران متذکر شوند،این نسل سالها طعم چوب و چماق شما را که پوستین وارونه ای از ارزشهای دوران جنگ را به عاریت گرفته بودید لمس کرده است اما قدرشناسی و باورعمیق به سرمایه های آزادی و آزادگی و یادگاران گرانقدر آنان که در کنار و همراه مردم هستند ایجاب می کند که در برابر زیاده خواهی شما بایستند و بر اینهمه نا مردمی و هتک حرمت ها معترض باشند که چنین هم بوده و خواهد بود،اما شما چه کردید؟
سخن آخرین با فرماندهان سپاه پاسداران است ،بسیاری از شما همرزمان این دو شهید بوده اید هنوز باید نشست و برخواست ها و طنین صدای ایشان در گوشهایتان باشد،اگر فردای قیامت در مقابل این دوشهید قرار بگیرید و آنان از شما بپرسند که بعد از آنان با یادگاران و امانت هائی که از خود بر جای گذاشتند چه کردید؛ پاسخی دارید؟جدای از اینکه امروز خط فکری و سیاسی شما درست و یا غلط با این عزیزان هم راستا نیست ،آیا این دلیل می شود که بر فرزندان شهید و همسران ایشان هجمه و حمله بیاورند و آرامش از آنان بگیرند و آنگاه شما سکوت اختیار کنید؟این با کدام مرتبه از انصاف و رسم مسلمانی همخوانی دارد؟
جواب مردمان را چه می دهید آنگاه که بپرسند اینان که یادگاران فرماندهان دفاع مقدس هستند و هم رزم ایشان اینچنین مورد اسائه ادب قرار می گیرند پس تکلیف ما مردمان چه می شود؟آیا سکوت توام با رضایت شما هجمه بر تمامی باورهائی نیست که مدعای دفاع از آن را دارید؟ حسین شریعمتداری و اعوان و انصارش در کجای این انقلاب و دفاع مقدس نقش آفرینی داشته اند و کارنامه روشنی دارند که از سکوت شما بهره می جویند و بجای محکومیت این اقدام شنیع گستاخانه مهمل بافی می کنند! در پایان این آیه الهی را برای انذار گوشزد می کنم که «ان ربک لبالمرصاد»!
سالهای آغازین رشد و نمو این نسل با خاطرات بمب آرانها و آژیر قرمزها عجین گشته است، همکلاسی های به خون آغشته و صحنه های مهیب آوار شدن خانه و کاشانه، پدران و برادرانی که خاطراتی محو از آنها به جای مانده و روزی به فرمان وجدان و اخلاق رفتند و دیگر بازنگشتند و سالها حسرت یک آغوش گرم آنان رویای نیمه شب های یک نسل شد،شماری هم آمدند و سرفه های خشک شان و بدنهای پر ترکش شان سفره روز و شب خانواده های مظلوم شد،مارش عملیات و هر وجب از خاکی که باز پس گیری می شد تمامی غرور و بغض فرو خورده یک ملت را فریاد میزد،اینها تمامی داشته های تلخ و شیرین پا گرفتن یک نسل است که در طول این سالیان و از میان آنچه باید بود و می شد و نشد مانده است و رجوع به آنها مرهمی است بر تلخ کامی مرارت ها و اجحاف ها که این روزها بر مردمان روا داشته می شود و نقطه روشنی در میان تاریکی های مداوم و انحراف هائی که بر خواست ها و باورهای مردم رفته است.
جنگ هشت ساله و طنین توپ ها رو به خاموشی گذاشت،اما دوباره تاریخ تکرار شد عده ای بر خوان نعمت مجاهدت مردمان نشستند و انقلاب و جنگ و هر آنچه بود یکسره به نام خود سند زدند،نسلی که آهسته آهسته بزرگ می شود و به جوانی پای می گذاشت افرادی را با تن پوش و هیبت رزمندگان می دید که اینبار نه رفیق راه و همگام در برابر خصم دون که چون سدی بودند بر خواست های مدنی و شهروندی آنان،اینان جز خود و تفکر واپس گرای مد نظرشان که تفسیری صعب و سخت از انقلاب و دفاع مقدس ارائه میداد تفکری را بر نمی تافتند،خاطره نزدیک نسل ما بجای آنهم رشادت ها و مردم نوازی ها برخورد سخت و خشن باتوم ها را خوب در ذهنش دارد و چه ظلمی از این بالاتر؟ چه بد کردند با آنهمه مضامین بلند آزادی و آزادگی که با کوته فکری و منفعت جوئی از مردمان دریغش داشتند.
اما گمانمان این بود که تابلوی ترسیمی آقایان از دلاوران عرصه دفاع از کشور را که در پناه آن ماوا گرفته و بر منویات خود می روند را حداقل در عیان و ظاهر پاس بدارند،اما آنچه این روزها به عینه شاهدیم سخن از روایتی تازه دارد!خانواده شهیدان سرافراز جنگ تحمیلی آخرین قربانی تمامیت خواهی گروهی سوء استفاده گر شده تا فاش بگویند بر مدار قدرت محوری ما هیچ کس و هیچ آرمانی جای تامل و حرمت ندارد.
نسل ما تمامی محدودیت ها را با گوشت و پوست خود در تمامی این سالها حس کرده است مدعای ارزش مداری از نوع آقایان هم ندارد اما بخوبی و بدور از تبلیغات حکومتی با تکیه بر اندیشه ورزی و حرمت شناسی برای مردمانی که از جان و مال و ناموس خود گذشتند تا از مام میهن و ارزشهای آن بدفاع برخیزند احترام قائل است ، تبلور این شناخت و باور مردمی را در شعارهائی چون "بسیجی واقعی همت بود و باکری" که بصورت گسترده و در پاسخ به سوء استفاده از نهادهای انقلابی که به مقابله با مردم و خواست های قانونی و منطقی آنان بر خواسته بودند را شاهد بودیم،
اینان مقام و منزلت سیاسی و نظامی خود را در سایه سار مجاهدت این شهیدان کسب نکرده بودند اما وجدان و اخلاق و حس وطن دوستی اقتضا می کرد که پاکی و صداقت آنان را پاس بدارند و بر سوء استفاده گران متذکر شوند،این نسل سالها طعم چوب و چماق شما را که پوستین وارونه ای از ارزشهای دوران جنگ را به عاریت گرفته بودید لمس کرده است اما قدرشناسی و باورعمیق به سرمایه های آزادی و آزادگی و یادگاران گرانقدر آنان که در کنار و همراه مردم هستند ایجاب می کند که در برابر زیاده خواهی شما بایستند و بر اینهمه نا مردمی و هتک حرمت ها معترض باشند که چنین هم بوده و خواهد بود،اما شما چه کردید؟
سخن آخرین با فرماندهان سپاه پاسداران است ،بسیاری از شما همرزمان این دو شهید بوده اید هنوز باید نشست و برخواست ها و طنین صدای ایشان در گوشهایتان باشد،اگر فردای قیامت در مقابل این دوشهید قرار بگیرید و آنان از شما بپرسند که بعد از آنان با یادگاران و امانت هائی که از خود بر جای گذاشتند چه کردید؛ پاسخی دارید؟جدای از اینکه امروز خط فکری و سیاسی شما درست و یا غلط با این عزیزان هم راستا نیست ،آیا این دلیل می شود که بر فرزندان شهید و همسران ایشان هجمه و حمله بیاورند و آرامش از آنان بگیرند و آنگاه شما سکوت اختیار کنید؟این با کدام مرتبه از انصاف و رسم مسلمانی همخوانی دارد؟
جواب مردمان را چه می دهید آنگاه که بپرسند اینان که یادگاران فرماندهان دفاع مقدس هستند و هم رزم ایشان اینچنین مورد اسائه ادب قرار می گیرند پس تکلیف ما مردمان چه می شود؟آیا سکوت توام با رضایت شما هجمه بر تمامی باورهائی نیست که مدعای دفاع از آن را دارید؟ حسین شریعمتداری و اعوان و انصارش در کجای این انقلاب و دفاع مقدس نقش آفرینی داشته اند و کارنامه روشنی دارند که از سکوت شما بهره می جویند و بجای محکومیت این اقدام شنیع گستاخانه مهمل بافی می کنند! در پایان این آیه الهی را برای انذار گوشزد می کنم که «ان ربک لبالمرصاد»!
رضا رئیسی
حمایت تاجزاده از خانواده همت و باکری: جسارت به خانواده شهدا از سرباز حزب پادگانی بعید نیست
سید مصطفی تاجزاده که به دلیل شکایت از دخالت نظامی در انتخابات یک ماه و نیم است که به زندان بازگشته است، با اطلاع از تهاجمات اخیر نیروهای امنیتی به خانواده های معظم شهدا، همت و باکری، با اظهار تأسف شدید از این نوع برخوردها آن هم در هفته دفاع مقدس گفت: همه این اقدامات از حمله به بیت آقای کروبی در شب های قدر و حمله به مسجد قبا و هتک حرمت خاندان دستغیب، شهید محراب و اخیرا حملات هتاکانه به بیوت شهدا و خانواده های آنان از یک سو نشانگر به بن بست رسیدن اقتدارگرایان کودتاچی و بی رنگ شدن و بی اثر شدن تبلیغات آنان و از سوی دیگر پیوند عمیق جنبش سبز با ارزش های وافعی و آرمان های بزرگی است که از بدو پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون پاسداران و حافظانی صادق و راست نهاد داشته و به همین دلیل علیرغم تلاش حزب پادگانی برای مصادره کردن تمامی آن ارزش ها، منزه و پاک باقی مانده و امروز جوانان ایران اسلامی بهتر از هر زمان دیگری می توانند ارزیابی روشنی از دفاع مقدس و شناخت عمیق تری از قهرمانان ملی داشته باشند که برای حفظ مرزهای میهن اسلامی و برای حفظ امنیت کشور برای فرزندان خود و از همه مهمتر پاسداری از دو میراث ارجمند انقلاب اسلامی، استقلال و آزادی، جان باختند.
وی در ملاقات کابینی روز گذشته از همسرش خواست که پیام هم بستگی او را نیز خدمت همسران و فرزندان شهید همت وشهید باکری اعلام دارد و از طرف او به ایشان بگوید: ما در برابر همه ایثارها و ازخودگذشتگی های همسران، فرزندان و خانواده های شهدای گرانقدرمان سر تعظیم فرود می آوریم و قدر مجاهدت های شما را برای جلوگیری از هدررفتن خون شهیدتان می دانیم و از این که به میراث خواران نااهل انقلاب و امام و شهیدان رخصت بهره برداری و سوء استفاده از نام شهیدانتان را ندادید، برای همیشه وام دار شما خواهیم بود و بی شک نقش شما که زینب وار در پیام رسانی خون شهیدتان تلاش کردید، در تاریخ انقلاب و دفاع مقدس ثبت خواهد شد و آیندگان به همچون شما شیرزنان و استوار جوانانی افتخار خواهند کرد.
تاجزاده هم چنین جسارت حسین شریعتمدار را نسبت به ساحت خانواده شهدا و همسران شهید همت و شهید باکری به شدت تقبیح کرد و این عمل را از این سرباز حزب پادگانی چندان غریب ندانست و از این خانواده و مردم حق شناس ایران خواست از این به بعد برای قدرشناسی از میزان علم و دانش و شناخت وبصیرت عمیق شریعتمدار که بی شباهت به همتایش در کشور همسایه مان نیست، وی را ملاحسین بخوانند.
ناشناس
۸ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱۷:۰۵