ما: سلام استاد، لطفا خودتان را معرفی و مسوولیت اجرایی تان را بفرمائید.
رحیمی: من محمدرضا رحیمی هستم، کاشف و معاون اول دکتر احمدی نژاد و برادرشان دکتر داوود احمدی نژاد و مادرشان دکتر فاطمه بگم احمدی نژاد و سایر نخبگان کشور.
ما: آیا همه کسانی که فرمودید دکتر هستند؟
رحیمی: در این مورد توضیحی لازم نیست بدهم، ما در مورد انرژی هسته ای هیچ بحثی نداریم، من هم هیج پرونده ای ندارم، دکترای دکتر احمدی نژاد و خانواده هم به تائید شهرداری ارادان رسیده و محلی از اعراب سوریه ندارد.
ما: بفرمائید موضع تان در مورد تحریم های آمریکا و کشورهای غربی چیست؟
رحیمی: تحریم ها هیچ اثری نداشته و حتی در همین چند روز که غربی ها اعلام کردند ما را تحریم کرده اند، ما اصلا متوجه نشدیم، همین که من در پاسخ به شما لبخند زیبایی بر لب دارم، معلوم است که اثری نداشت. فقط این نکته را بگویم که اگر آنها بخواهند ما را تحریم کنند، خودشان زمین می خورند.
ما: چطور زمین می خورند.
رحیمی: یک دفعه ممکن است چیزی منفجر بشود در جایی و شما می دانید که در هنگام انفجار خیلی ها زمین می خورند، البته وزیر دفاع در این مورد توضیحاتی می تواند بدهد که فعلا نمی دهد، شما هم برو کنار، سووال بعدی.
ما: حضرتعالی فرمودید، ما اگر اخم کنیم اقتصاد فرانسه فرو می ریزد. الآن چند سال است که مسوولان کشور دائم دارند اخم می کنند، چرا در این مدت اقتصاد فرانسه فرو نریخته است؟
رحیمی: البته متاسفانه چند سالی آقای خاتمی و هاشمی و بخصوص صادق خرازی سفیر سابق ملعون ایران در فرانسه، لبخندهایی می زدند که مورد تائید رهبری هم نبود و بخاطر همین اقتصاد فرانسه مورد حمایت عوامل مشکوک قرار گرفت....
ما: ولی دولت نهم و دهم که همیشه اخم می کرد؟
رحیمی: بله، تا حدی، گاهی اوقات ریاست جمهوری به آمریکا اخم می کرد که دیدید چطور صدها میلیون کارخانه اتومبیل سازی آنها از میان رفت، و در یک مورد هم به آلمان اخم کردیم که میزان بیکاری در آن کشور به 85 درصد رسید.
ما: حالا کی قرار است به فرانسه اخم کنند؟
رحیمی: فعلا رئیس جمهور قرار است برود لبنان، بعد که برگردد باید دو تا سرفه بکند که اقتصاد کویت از بین برود، بعد بناست یک لبخندی مقام معظم رهبری بزنند که تورم در زیمبابوه از 42هزار درصد به زیر ده درصد برسد، بعد نوبت فرانسه است که احتمالا در اواسط آذر ما به فرانسه اخم خواهیم کرد.
ما: شما فرموده اید که رشد بيكاري در اروپا آنها را وادار كرد مثلا در فرانسه سن بازنشستگي را بالا ببرند كه اين درست برخلاف ايران است در حالي كه ما پذيرفتيم كارمندان 5 سال زودتر از موعد مقرر خود را بازنشسته كنند و دولت پذيرفت هزينه بازنشستگي را پرداخت كند و اين موضوع در اين كشور اروپايي بيكاري به وجود آورد ودر ايران يك ميليون و 100 هزار شغل اضافه شد. آیا منظورتان این است که میزان بیکاری در ایران کمتر از اروپاست؟
رحیمی: بله، این خیلی واضح است. فرض کنید ما در ایران شاغلین را بازنشسته کنیم، مثلا پنج میلیون نفر بازنشسته شوند، در نتیجه پنج میلیون فرصت شغلی ایجاد می شود. و ما پنج میلیون نفر را استخدام می کنیم.
ما: ولی شما به بازنشسته ها حقوق پرداخت می کنید، یعنی باید به پنج میلیون نفر جدید حقوق بدهید، این پول را از کجا می آورید؟
رحیمی: ببینید، ممکن است ما پول نداشته باشیم که حقوق شاغلین جدید را بپردازیم، این یک مساله جداگانه است، یعنی ما از یک طرف مشکل بیکاران را حل می کنیم و آنها دیگر بیکار نیستند، از طرف دیگر ممکن است حقوق نداشته باشیم بدهیم. بالاخره همه مشکلات را که دولت نمی تواند یک شبه یا یک ماهه یا یک ساله یا در یک قرن حل کند. ولی مشکل بیکاری را حل می کنیم. ولی فرانسوی ها با بیکاری نمی توانند کاری بکنند.
ما: شاید بخاطر اینکه اگر در فرانسه کسی سرکار برود، حقوق هم باید بگیرد، آیا فکر نمی کنید این موضوع با جدیت مطرح است؟
رحیمی: ببینید، این یکی از مشکلات بسیار جدی در غرب است که آنها مجبورند هر کسی را که به کار می گیرند، حقوق بدهند، ولی فرهنگ غنی شرق و بخصوص دیدگاه مقام معظم رهبری بشکلی است که ما می توانیم حقوق ندهیم و بسیاری از مردم اعتراض نمی کنند.
ما: ما شاهد اعتراضاتی علیه مسائل اقتصادی در فرانسه، آمریکا و ایران بودیم، در غرب این اعتراضات به دولت فشار می آورد، در ایران با این اعتراضات باید چه کرد؟
رحیمی: بستگی دارد، باید ببینیم حق با چه کسی است. مثلا در ایران حق با ماست. این موضوع بارها مورد تاکید مقام معظم رهبری قرار گرفته و خود من هم یک بار در سفری که به سوریه کرده بودم، خرما فروشی که نگاه عجیبی داشت به من گفت حق با شماست. ولی آیا در فرانسه و آمریکا هم همین طور است، طبیعتا این طور نیست. در ایران اکثر کسانی که به هر چیزی اعتراض می کنند، بعدا اعتراف می کنند که جاسوس آمریکا و فرانسه هستند، ولی آیا در فرانسه هم چنین چیزی است؟ پاسخ من منفی است.
ما: یعنی اگر کارگران حقوق نگیرند، با اعتراض شان چگونه برخورد می شود؟
رحیمی: خیلی از کسانی که به نگرفتن اعتراض دارند، مشکل امنیتی دارند، در فرانسه چنین افرادی را اعدام می کنند، ولی ما فقط ممکن است آنها را ببریم کهریزک که بعدا هم متخلفین را مجازات می کنیم، ولی آیا آنها گوانتانامو را حاضرند تعطیل کنند؟
ما: گوانتانامو مدتها قبل تعطیل شده، آیا خبری در این مورد شنیده اید؟
رحیمی: ما اطلاعات دقیقی داریم که در حال حاضر صدها هزار استاد دانشگاه مثل من در زندانهای آمریکا شکنجه می شوند، ممکن است اسمش را بگذارند زندان ویرجینیا، ولی در اصل ماهیت استکبار تغییری رخ نمی دهد. مگر اسم رئیس جمهور آمریکا بوش نبود، الآن شده اوباما، آیا ما باید این تغییر را بپذیریم؟
ما: ولی اوباما با بوش تفاوت دارد، رئیس جمهور ایران خودش تبریک ریاست جمهوری اوباما را گفت.
رحیمی: در مورد آقای احمدی نژاد رسانه ها خیلی چیزها می نویسند، ایشان تبریک به خانم مرکل گفته بود که تازه آن پیام تبریک هم بخاطر انتخاب آقای چاوز بود. ایشان انتخاب اوباما را تبریک نگفت و ما اصولا معتقدیم که در انتخابات اوباما تقلب شده است.
ما: شما فرمودید که يكي از كشورهاي كوچكي كه از سايه رشد ايران به جايي رسيده در صدد اخلال در كشور ما بود. اگر قرار باشد او را مورد بيمهري قرار دهيم این کشور به صدسال قبل برمی گردد. دولت ایران چگونه آن کشور را به صد سال قبل برمی گرداند؟
رحیمی: این جور مسائل برای ما کاری ندارد، ممکن است به آیت الله جنتی بگوئیم یک مسافرت به آن کشور بکند، یا آقای احمدی نژاد سه بار به آنجا سفر کند، یا آیت الله مصباح در آنجا یک مسجد احداث کند، طبیعتا آن کشور به صد سال قبل برخواهد گشت، ولی ما فعلا فقط تهدید داریم می کنیم.
ما: روش تصمیم گیری در مورد اینکه اقتصاد یک کشور دچار فروپاشی بشود، یا از روی نقشه جهان محو شود، یا به صد سال قبل برگردد، در دولت دهم چیست؟
رحیمی: خیلی اوقات یک دولت در دادن مدرک تحصیلی یکی از نخبگان ایرانی، مثلا خود من اخلال ایجاد می کند، در این حالت ما ممکن است او را بیست سال به عقب برگردانیم، یا مثلا یک کشور دیگر موشک های ما را ندهد، در آن حالت ما می توانیم کاری کنیم که در آنجا زلزله خفیفی بیاید، اما وقتی کشوری تصمیم به تحریم ما می گیرد، ما مجبوریم اخم کنیم. حتی یک بار یک کشور حاشیه خلیج فارس علیه مسوولان ما اهانت زشتی کرده بود، والده رییس جمهور خودشان نیم ساعت گریه کردند، آن کشور زیر آب رفت. الآن شما آن کشور را نمی بینید. طبیعی است ما از ابزارهای خودمان استفاده می کنیم.
ما: شما فرمودید که اگر کشوری از آمریکا تبعیت کند، درجا تنبیه می شود. اولا می خواستیم ببینیم منظورتان درجای آنهاست یا درجای خودتان، و ثانیا لطفا پاسخ دهید شما که کشورهای تابع آمریکا را درجا تنبیه می کنید، چرا خود آمریکا را تنبیه نمی کنید و دائم قصد دارید که با آمریکا رابطه برقرار کنید؟
رحیمی: منظورمان درجای خودمان است، خیلی اوقات مسوولان کشور در یک لحظه تصمیم می گیرند اتریش یا سوئیس را تنبیه کنند، در همان لحظه این کار را می کنند، این طور نیست که برویم سازمان ملل یا جنگ کنیم، یا موشک بزنیم. درجا تنبیه می کنیم. مثلا وقتی دانمارک کاریکاتور اهانت آمیز کشید ما درجا تنبیهش کردیم و سفارتخانه اش را در تهران مورد هجوم قرار دادند، البته پلیس جلوی آنها را که خودمان بودیم گرفت، ولی آرم سفارتخانه را کندیم و انداختند دور. البته ما خسارت پرداخت کردیم، ولی تنبیه جای خودش. خیلی اوقات ما یک کشور را تنبیه شدیدی می کنیم، ممکن است خود آن کشور تا بیست سال هم متوجه نشود. از طرف دیگر، ما در مورد آمریکا مقاصد خودمان را داریم، آمریکا در ایران سفارتخانه دارد، ما هزینه این سفارتخانه را سالهاست داریم می دهیم، هرچه پارچه راهراه بود مصرف کردیم و آتش زدیم، دیگر از نظر اقتصادی درگیری با آمریکا به صرفه نیست. به همین دلیل ما با حامیان آمریکا دعوا داریم، ولی با خود آمریکا مشکلی نداریم.
ما: شما فرموده اید که " ايران كشوري است كه همه مواهب الهي در آن تعبيه شده است." منظورتان از این جمله چیست؟
رحیمی: ببینید، این موضوع بسیار مهم است. ما در ایران یک دولت قدرتمند داریم که رئیس جمهورش می تواند دو ساعت برای صندلی های خالی سازمان ملل سخنرانی کند، و خم به ابرو نیاورد، هر کسی دیگر بود یک روز بعد خودکشی می کرد. ما نعمتی مانند ولی فقیه داریم. دهها امام زمان داریم، حتی پیامبری هم که اگر بناباشد بیاید از ایران می آید. ما می توانیم در ایران انواع مدارک تحصیلی همه دانشگاهها جهان را تولید کنیم و می توانیم معاون رئیس جمهور شویم. من خودم الآن اگر در هر جای دنیا بودم، سرایدار دبستان هم نمی شدم ولی بخاطر همین مواهب معاون رئیس جمهور هستم.
ما: خیلی ممنون.
رحیمی: ضمنا مدرک تحصیلی اصلا مهم نیست. خداحافظ.
سيد ابراهيم نبوي
0 نظرات :: با اخم به اقتصاد فرانسه بنگر!
ارسال یک نظر