بر مجروحان حوادث پس از انتخابات چه می گذرد: «زندگی، زخم ، عفونت و امیدواری»؛ با دیدن زندگی هر مجروح هزار بار در دل می گویم کشته شده ها خیال شان راحت شده؛ اما کسی که جانش گلوله خورده ، نخاعش قطع شده، زخم بستر گرفته و قدرت راه رفتن و حتی حرف زدن از او گرفته شده چگونه می خواهد زندگی کند؟ در این یک ساله بر کسانی که در جریان حوداث پس از انتخابات مجروح شده اند؛ تیر خورده اند، چه دردی را متحمل شده اند و بر خانواده هایشان چه گذشته است؟ ادامه مطلب...
انتشار متن کامل ویرايش دوم منشور جنبش سبز: «نسخه اولیه این منشور در بیانیه ۱۸ میرحسین موسوی آمده بود. آنزمان موسوی صاحبنظران را به نقد و بررسی این منشور و کمک به تقویت و تنقیح آن دعوت نمود. پس از آن بیش از یکصد نفر از کارشناسان و صاحبنظران حوزه‌ های مختلف پیرامون منشور نقدها و بررسی های خود را ارایه کردند. نسخه ویراسته شده به امضای امضای موسوی و کروبی رسیده شده بود و به امانت نزد شورای هماهنگی راه سبز امید قرار گرفته بود تا در موقع مقتضی منتشر شود.» ادامه مطلب...
روزی که پا در عرصه مبارزه با سیاه پرستان گذاشتم، به خوبی از سرنوشت احتمالی خود آگاه بودم. از سیاه پرستان، انتظاری جز قتل و اعدام و مرگ نداشته و ندارم. از سیاهی متنفر بودم. آنقدر متنفر بودم که برای دیدن لبخندهای سبز بر لبان هموطنم، از جان خود نیز گذشته بودم. من از مرگ نمی ترسم. از اعدام نمی ترسم. مرگ من آغاز رویش جوانه های سیاه ستیز و پراکنش قاصدکهای صلح سبز خواهد بود. ای هموطن! اگر روزی سیاه پرستان جان من را نیز ستاندند، بر من سیاه نپوش و اشک نریز، حقم را پس بگیر، همين.
درصورت فيل.تر شدن از اين آدرس استفاده كنيد: http://0mid.arasnava.tk يا http://myyahoo.arasdotcom.tk

رقابت بی فایده متملقان دستگاه ولایت برای جلب وجاهت!

2 نظرات
رقابت بی فایده متملقان دستگاه ولایت برای جلب وجاهت:
با یک یا علی باورهای مردم را به باد ندهید!

ادامه راه سبز(ارس): می گویند دزد نگون بختی به خانه روضه خوانی رفت، شیخ حاصل عمری روضه خوانی را برای دوران پیری در صندوقی نهاده بود، دزد هرچه ارزشی بود و صندوق را در انبان خویش نهاد و خواست بر دوش کشد، به رسم عادت، هنگام بر دوش کشیدن بار گران انبان، گفت :" یا علی "

شیخ از خواب بیدار شد و گفت: " مردک این حاصل عمری " یا حسین" گفتن من است، تو با یک " یاعلی " می خواهی همه را ببری!

حال حکایت ماست و امام جمعه قم، ائمه هدی و نواب اربعه، علماء اعلام، حضرات آیات، حجج اسلام و مراجع عظام با مدد همۀ حواریون و انصار، شاعران و واعظان و مداحان با ذکر مصیبت و ذبح سر اولیاء و اوصیاء، دین مردم را به این جا رسانده اند و اینک جناب تولیت آستانه مقدسه حضرت معصومه سلام الله علیها و امام جمعه قم حاصل 14 قرن " یاحسین" گفتن را با یک " یاعلی " به باد داده است!

نمی خواهم بگویم این حکایت را رندان از حکایتی نظیر عبید اقتباس کرده اند و شرم دارم از باز گویی آن حکایت، که هجو است و هتک مقدسات و شایسته نیست ذکر آن، در آن حکایت هم بخت برگشته ای به توسل می گوید: " یاعلی" و دیگری در جوابش به تمسخر می گوید: " علی یارت " و کار خویش می کند!، این حکایت مجعول را رنود ساخته و پرداخته اند تا خاطره آن طنز را تداعی کنند و شیخ ساده دل ما در دام افتاده است!

از سویی دیگر، این حکایت بدیع در این 72 سال کجا بود، من که با فرزند ارشد رهبری در یک کلاس می نشستم و طبق حروف الفبا جایمان تعریف می شد و نام من همیشه بعد از خامنه ای در لیست بود، چرا این معجزه بزرگ را نشنیدم، چرا مادر و خواهران من که سابقه آشنایی 50 ساله با این خاندان دارند چیزی از این معجزه عیسوی نمی دانند، این نقل ها، همۀ باورهای دینی را زیر سئوال می برد، دیگر مردم به سخن گفتن عیسی ( علی نبینا و آله و علیه السلام) در گهواره هم که معجزه و دلیلی بر حقانیت او بود شک می کنند. دوهزار سال از میلاد مسیح می گذرد و همه از سخن گفتن او در مهد می گویند، چگونه است که هفتاد و دو سال از تکرار این معجزه بزرگ می گذرد و کسی دم بر نیاورد!

راستی آن قابله کجاست، حتماً صبر کرده اند که او هم به رحمت ایزدی بپیوندد و سپس این خبر واحد و روایت عجیب را از قول قابله نقل فرمایند، نمی دانم چه دستی در کار است، اما بهتر از این نمی شد به رهبری ضربه زد، اینها دوستان نادان نیستند، بسیار هوشمندانه در تخریب رهبری کار کرده اند، جملات جناب سعیدی به گونه ای با توصیف لحظه ولادت رهبری و خروج معظم له از بدن مادری و فریاد " یا علی " و پاسخ قابله به نوزاد تازه از کانال زایمان خارج شده که " علی یارت" ، موجب شده است که هر کس این عبارت را در محاوره روز مره بکار می برد و آن را عبادت می دانست ( ذکر علی عباده)، اینک با گفتن این ذکر به یاد لحظه زایمان و حال و هوای آن می افتد!

90/1/30 مهدی خزعلی
معجزاتی که برای رهبری مشروعیت نمی آورد!

درست در اوج بالا گرفتن کشمکش ها میان دو طیف حامی دولت و رهبری بر سر توزیع گسترده سی دی فیلم موسوم به " ظهور بسیار نزدیک است و افزایش انتقادات حامیان آیت الله خامنه ای نسبت به انتشار این فیلم، " انتشار یک فیلم چند دقیقه ای در سایت اینترنتی یوتیوب در چند روز گذشته، بار دیگر اهالی فارسی زبان سرزمین مجازی اینترنت را متوجه خود کرده است. تکه فیلمی که از سخنرانی سعیدی یکی از وعاظ تولیت قم است که در آن مدعی معجزتی مشابه لحظه تولد امام اول شیعیان می شود.



فيلم صحبت (سعیدی) امام جمعه قم و تولیت آستانه حضرت معصومه:
اقای خامنه ای هنگام تولد، زمان خروج از بدن مادر یا علی گفت و قابله در جواب او گفت علی یارت


این اتفاقات در حالی در دنیای رسانه های فارسی زبان داخل کشور رخ می دهد که به زعم اغلب کارشناسان مستقل و بی طرف سیاسی، نظام جمهوری اسلامی این روزها با یکی از بزرگترین بحرانهای پیش روی خود مواجه شده است. بحرانی که به نظر می رسد مشروعیت و جایگاه شخص اول نظام سیاسی ایران را به چالش می کشد. بحران مشروعیت رهبری.

نخستین معجزه

در فیلم مذکور یکی از وعاظ تولیت قم به نام سعیدی پرده از نخستین معجزه آیت الله خامنه ای در بدو تولد بر می دارد و به نقل از شوهر خواهر ناتنی او می گوید: " پدر آیت الله خامنه ای پس از درگذشت همسر اولش، مادر وی را به همسری اختیار کردند و وقتی مادر آیت الله خامنه ای به ایشان حامله شدند و وقت زایمان رسید .... قابله داشت زمینه تولد این فرزند ( سید علی خامنه ای ) را فراهم می کرد، ناگهان فریاد زد: « علی نگهدارت باشد! » وقتی ما ( خواهر ناتنی آیت الله خامنه ای و اطرافیان ) پرسیدیم چه شده است، قابله گفت: نوزاد شما ( سید علی خامنه ای ) در بدو تولد گفت : « یا علی ! »

برخی از کارشناسان سیاسی معتقدند که انتشار این تکه فیلم که با دوربینی کاملن حرفه ای تصویربرداری شده است در فضای مجازی اینترنت، احتمالن پاتکی است که هواداران محمود احمدی نژاد، برای دفع کردن حملات وسعت گرفته حامیان رهبری در خصوص انتشار گسترده سی دی " ظهور بسیار نزدیک است " ترتیب داده اند.

در این باره می توان به آخرین واکنشها نسبت به انتشار این سی دی از سوی مصباح یزدی اشاره کرد که درباره این فیلم گفته است: " اعتقادی که من به مقام معظم رهبری دارم خیلی بالا‌تر از آن سید خراسانی است که در روایات آمده است."

در «مستند ظهور» ادعا شده که آیت الله خامنه‌ای و محمود احمدی‌نژاد به ترتیب سید خراسانی و شعیب‌ابن صالح دو تن از یاران امام دوازدهم شیعیان در زمان ظهور هستند.

مصباح یزدی در ادامه اظهار داشته " لزومی ندارد ما برویم دنبال آن روایات تا تاییدی بر معظم له بگیریم. به مراتب بسیار بالا‌تر از آن سید خراسانی که در روایات آمده است، ما به مقام معظم رهبری اعتقاد داریم."

اوهمچنین درباره انگیزه عوامل سازنده این مستند هم گفته است " فکر نکنم تولیدکنندگان قصد خاصی داشته باشند. ممکن است قصدشان هم خیر باشد امّا پرداختن به این مسائل درست نیست. "

به دنبال این سخنان امروز خبرها حاکی از آن بود که مسئولان امنیتی تصمیم گرفته اند تا از توزیع و پخش " مستند ظهور"جلوگیری کنند. آنهم در شرایطی که ماهها از انتشار گسترده این فیلم در شبکه های اینترنتی و به صورت سی دی گذشته است.

ریزشها ادامه دارد

این همه در حالی اتفاق می افتد که ریزش نیروهای هوادار کودتاگران همچنان ادامه دارد و در آخرین تحول از این دست، برجسته‌ترین وبلاگ‌نویس محافظه‌کاران با اعلام برائت از محمود احمدی‌نژاد اعلام کرده است که در حال حاضر «احمدی‌نژادی» واقعی به همه «بدگمان» است٬ همه را «منحرف» می‌داند و به مراجع تقلید احترام نمی‌گذارد.

امید حسینی دارنده وبلاگ «آهستان» که سال گذشته (۱۳۸۹) به عنوان برترین وبلاگ‌نویس محافظه‌کاران انتخاب شد و محافظه کاران وبلاگ وی را ششمین وبلاگ برتر جهان می‌دانند٬ نوشته که «من دیگر خودم را احمدی‌نژادی نمی‌دانم، اما دشمن او هم نیستم.»

او در ادامه تصمیمی گرفته است که واقعیاتی از حامیان دیکتاتور کوچک را بر ملا کند. حسینی می نویسد: «من از خودم مایه می‌گذارم و به دیگران کاری ندارم. خوشبختانه آرشیو وبلاگ من، همه نشانه‌های یک نیروی احمدی‌نژادی متعصب را دارد. متهم کردن همه، ناحق پنداشتن همه، بدگمانی به همه. از نگاه من ِ احمدی‌نژادی، همیشه و در همه حال، حق با احمدی‌نژاد بود.»

این وبلاگ‌نویس در ادامه با انتقاد از برخورد احمدی‌نژادی‌ها با سایر محافظه‌کاران نوشته است: «از نگاه احمدی‌نژادی‌ها حق همیشه با احمدی‌نژاد بود و احمدی‌نژاد هم همیشه با حق. دیگران اگر با او همکاری می‌کردند قابل ترحم بودند وگرنه حتما ریگی به کفش داشتند.»

وی اضافه کرده است: «البته ماجرا به همین‌جا ختم نشد. کم‌کم این نگاه شک آلود و اهانت‌آمیز، دامن علما و مراجع را هم گرفت و باز هم معیار قضاوت درباره مراجع، حمایت و یا عدم حمایت آنها از دولت و احمدی‌نژاد شد.... و اگر مرجعی کمترین انتقادی به دولت و یا رییس جمهور بکند، از طرف احمدی‌نژادی‌ها متهم به بی‌بصیرتی می‌شود.»

به نوشته وبلاگ «آهستان» احمدی‌نژاد به جای کم کردن حاشیه‌ها و راضی کردن مراجع، «حاشیه‌ها را بیشتر کرد. جالب اینکه نظرات رهبری را هم بهانه می‌کرد: یعنی فاصله قائل شدن بین نظرات رهبری و مراجع.»

حسینی نوشته که بعد‌ از سال‌ها حمایت متعصبانه از احمدی‌نژاد به این نتیجه رسیده‌ که دیگر به کسی اطمینان مطلق نداشته باشد، به خصوص کسانی که در عرصه سیاست فعالیت می‌کنند.

جنگ ادامه دارد

مرور این نوشته و نوشته های از این دست که در حال گسترش در فضای رسانه های اینترنتی در ایران است نشان دهنده عمیق تر شدن شکافها میان حامیان دیکتاتور کوچک از یک سو و دیکتاتور بزرگ از سوی دیگر است. جنگی که بیشتر از پیش موجب فروپاشی مشروعیت آیت الله خامنه ای می گردد. رهبری که جایگاهش به شدت در میان هواداران جنبش سبز در داخل کشور آسیب دیده و حالا با جنگ قدرتی که میان هواداران او و احمدی نژاد آغاز شده است، روند این فروپاشی به صفوف هواداران اصولگرا و افراطی اش هم کشیده شده و در آینده شاهد ریزش بیشتر این نیروها خواهیم بود.

شاید کسانی همچون مصباح یزدی ها، پناهیانها، طائبها، مهدی احدیها، سعیدیها این خطر را به خوبی درک کرده اند که حالا از دیدار آیت الله خامنه ای با امام زمان خبر می دهند و برایش معجزه " یاعلی " می سازند و او را از سید خراسانی هم بالاتر می دانند. کافی است به یاد بیاوریم گفته های مهدی احدی را که اخیراً گفته است که از قول کاظم صدیقی امام جمعه تهران شنیده که رهبر ایران با امام زمان دیدار داشته است! نسخه دیداری و شنیداری این گفته ها مهم در اینترنت موجود است و بازدید کننده فراوان دارد.

با این همه بسیاری از کارشناسان سیاسی معتقدند آبروی رفته از عالی ترین مقام حکومتی ایران در پی نادرایتی های وی در حوادث پس از کودتای 22 خرداد 1388، و گسترده و عمیق تر شدن ترَکهای وجاهت سیاسی وی بویژه پس از حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی و همسرانشان، با این وصله پینه های خرافی، نزد اکثریت مردم ایران و به تبع آن مراجع عالی رتبه حوزه های علمیه و هوادارانشان، ترمیم نمی شود.

طرفه اینکه بی کفایتی ها و زیاده طلبیهای احمدی نژاد و یارانش، در این ماجرا مزید بر علت شده است. پس جای تعجبی ندارد اگر مسابقه بادمجان دور قاب پیان " ولایت " برای بالاتر بردن شیوه تملق و چاپلوسی را رقابتی برای هیچ ارزیابی کنیم. رقابتی که نتیجه ای معکوس برای اعتبار مخدوش و مشروعیت منفور شده وی در پی دارد. این موضوع را تنها با جستجویی کوچک در فضای اینترنتی این روزهای ایران زمین می توان به راحتی مشاهده کرد.

وقتی مصباح یزدی گذشته خود را فراموش می کند:
اشتباهات مکرر رهبری که خودش را برگزیده خدا می داند


بازنده اصلی آیت الله خامنه ای است، حتی اگر مصلحی به وزارتخانه اطلاعاتش بازگردد. حتی اگر احمدی نژاد به مخالفت رهبر جمهوری اسلامی، تمکین کند. بازنده اصلی آیت الله خامنه ای است و نظریه پردازانش که او را " نماینده خدا بر روی زمین دانستند و تقلب در انتخابات را جایز. "

هنوز دو سال از سخنرانی رهبر نظام سیاسی ایران در 29 خرداد سال 1388 و نزدیکتر دانستن محمود احمدی نژاد به عقاید و نظرات خودش در نمازجمعه، نگذشته است که جنگی تمام عیار میان این دو در گرفته است. جنگی که بر سر قدرت است و باقی ماندن بر اریکه حکومت به هر قیمتی!

نظریه پردازان خشونت

21 مرداد ماه سال 1388 را کمتر کسی به خاطر دارد. آن روز که احمدی نژاد توسط مصباح یزدی ( که رهبر ایران را " بالاتر از سید خراسانی " می داند) " خدا " شد. در آن روز گرم و داغ که داغی آسفالت خیابانهای تهران بوی خون می داد، مصباح یزدی در جمع گروهی از هنرمندان بسیجی در موسسه آموزشی امام خمینی در قم این‌گونه استدلال کرد که " وقتی رییس‌جمهوری از جانب رهبری نصب و تایید می‌شود به عامل او تبدیل شده و از این پرتو نور بر او نیز تابیده می‌شود و لذا وقتی ریاست جمهوری حکم ولی فقیه را دریافت کرد اطاعت از او نیز چون اطاعت از خداست. "

حالا اما ظاهرن عمر اطاعت از این " خدا " به پایان رسیده است که نظریه پردازان خشونت اینک در بلندگوهای خود فریاد وااسلاما سرداده اند و بی پروا تمام آن قدسی نمائیها را از خاطر برده اند و بر سر منابر می گویند: " اوضاع بدتر از این هم خواهد شد! "

و همانها که " اطاعت از احمدی نژاد را اطاعت از خدا " می دانستند، حالا که فهمیده اند این مار در آستین پرورش یافته، قصد مصادره مصدر آنان را هم کرده به تقلا افتاده اند که " خطری که من احساس می‌کنم شدید‌ترین خطری است که تاکنون اسلام را تهدید کرده است!"

پدر معنوی کودتاگران و چکمه پوشان استبداد حالا زبان به گلایه گشوده که : " امروزه در درون جامعه ما تشکیلاتی فراماسونری در حال شکل گرفتن است، و همان‌طور که در دوران مشروطه، فراماسونری با شعار قرآن و اسلام پیش آمد، امروز نیز فراماسونری با شعارهای انقلاب و اسلام جلوه می‌کند. "

مصباح یزدی آیت الله خامنه ای را نماینده خداوند بر روی زمین خاکی می داند و درباره اش می گوید: " اعتقادی که من به مقام معظم رهبری دارم خیلی بالا‌تر از آن سید خراسانی است که در روایات آمده است. " این روحانی 77 ساله که بارها برای رهبر جمهوری اسلامی، شأنی بالاتر از مردم و حق رای و انتخاب آنها قائل بوده است، در حالی این روزها دم از فتنه بزرگتر می زند که خود از حامیان و بانیان به قدرت رسیدن محمود احمدی نژاد و تقلب گسترده انتخاباتی در سال 1388 بوده است.

او البته یادش رفته است که چطور با به میان کشیدن پای امام زمان ( عج ) و بازی با اعتقادات مردم، زمینه را برای پیروزی محمود احمدی نژاد در خرداد ماه سال 1384 و سپس کودتای انتخاباتی 1388 فراهم کردند. کسی هم نیست که از او بپرسد: مگر شما نبودید که درباره انتصاب رئیس دولت کودتا گفته اید: " [این] انتخابات مشحون به کرامات و معجزات بود… عنایت حضرت ولی‌عصر(عج) یار ملت ایران بود که چنین موفقیتی دست یافت و تلقی ما این است که این نفحه الهی که در این زمان در جامعه ما دمیده شد و آثارش در علاقه بیشتر مردم به دین و اندیشه‌های اسلامی ظهور یافته، مرتبه‌ای از مراتب چیزی است که در زمان پیامبر اسلام(ص) تحقق پیدا کرد و انشاءالله اثر کاملش در زمان ظهور حضرت ولی‌عصر (عج) تحقق خواهد یافت…" ؟

و این مصباح یزدی که اینک احمدی نژاد و یارانش را فتنه بزرگتر می داند، همان کسی است که در سال 1384 برای فریفتن مردم در وصف احمدی نژاد و ضرورت رای دادن به او گفته بود: " خانمی را سراغ دارم که برای پیروزی آقای احمدی‌نژاد نذر کرده 40 زیارت عاشورا، 40 زیارت جامه کبیره، 40 زیارت آل‌یاسین و 14 ختم قرآن کریم بخواند. چند نفر از خانم‌ها 140 هزار صلوات نذر کردند و چقدر تضرعات، گریه‌ها، زاری‌ها و توسلات عجیب و غریب تا اینکه یک کسی پیروز شود… دیشب یکی از دوستان حاضر در جلسه نقل کرد؛ قبل از برگزاری مرحله اول انتخابات به محضر یکی از علمای اهواز رسیدم. ایشان گفت: نگران نباشید، احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور می‌شود. ایشان گفته بود که شخصی شب بیست‌وسوم ماه رمضان در حال احیا، پیش از نیمه شب به خواب می‌رود. در خواب به او ندا می‌شود که بلند شو برای احمدی‌نژاد دعا کن، وجود مقدس ولی‌عصر(عج) دارند برای احمدی‌نژاد دعا می‌کنند. می‌گویند من حتی اسم احمدی‌نژاد را نشنیده بودم و اصلا او را نمی‌شناختم. خود ایشان [محمود احمدی‌نژاد] نیز در تاریخ دهم دی ماه قاطعانه گفته بود که من رئیس‌جمهور خواهم شد.» (گفتمان مصباح- ص 883 – 882)

نماینده خدا و اشتباهات مکرر

در دهمین روز از فروردین ماه سال جاری آیت‌الله عبد‌النبی نمازی امام جمعه موقت کاشان گفته است: " امروز در دنیا تنها رهبری که شایستگی رهبری بر جامعه بشری را دارد، ولی فقیه است و نمونه آن در هیچ جا وجود ندارد." او سپس ادامه داده است: " در زمان غیبت که بشریت دسترسی مستقیم به وجود مبارک امام عصر (عج) ندارد تنها رهبری شایسته ولایت مطلقه فقیه است! "

اینگونه تملق گویی ها که به نظر بسیاری از کارشناسان سیاسی از نشانه های فروپاشی و اضمحلال اعتبار و مشروعیت رهبر جمهوری اسلامی در نزد مردم و هواداران اوست، البته باعث شده تا دست کم خود وی به این حرفها باور بیاورد.

چنانکه در بیست و هفتمین روز از بهمن ماه سال گذشته در دیداری که در منزل مصباح یزدی با وی داشته است به او می گوید: " این را الحمد‌لله من می‌دانم و خداوند متعال نگذاشته من اشتباه کنم."

او که در واکنش به «بلند شدن گریه زنان و اهل خانه» مصباح یزدی به هنگام ورودش به خانه این استاد حوزه علمیه قم، این اظهارات را بیان کرده و افزوده که «محبت‌ها» به وی، «لطف الهی» در حقش زیاد است و " توقع ما از این مجموعه محترم و عزیز این است که دعا کنند تا منشا این محبت‌ها که توجه به خدا و پیمودن راه خداست در ما استمرار پیدا کند و باقی بماند."

رهبر نظام جمهوری اسلامی اگرچه در این روزها که " جهاد اقتصادی " اش خوانده است، سخنی از اشتباهات مکررش در ایام 22 سال رهبری اش بر نظام سیاسی ایران سخن نخواهد گفت، اما مطمئنن ماجرای حیدر مصلحی و جشن نوروز و دعوت از پادشاه اردن توسط احمدی نژاد او را بیشتر از هر کس دیگری متوجه اشتباه کلیدی اش در غائله خرداد 1388 و آن کودتای بزرگ خواهد کرد. اشتباه گزافی که قتل و کشتار جوانان بی گناه این سرزمین تنها نمونه کوچکی از عظمت و بزرگی آن است. اشتباه گزافی که مستقیمن در اثر اشتباهات مکرر وی بر مردم ایران تحمیل شده است و مسئولیت همه هزینه های آن بر گردن او و چاکران آستانش همچون مصباح یزدی است.
نداي سبز آزادي
ادامه مطلب ...

۳۲ سال گذشت و هنوز به آزادی نرسیده‌ایم

2 نظرات
يادداشتي از هنرمند سبز حسین زمان در وبلاگ شخصی خود:
آزادی ، آی آزادی

ادامه راه سبز(ارس): یادم می آید اوایل دهه پنجاه بود من تازه وارد دبیرستان شده بودم و کم کم نظرم به اطراف خودم و شرایط اجتماعی بیشتر جلب میشد . رو آورده بودم به مطالعه کتاب و گاهی هم بحث با دوستان . بعضی اوقات که در مدرسه و یا منزل حرفها رنگ و بوی خاصی میگرفت خیلی با دلهره و نگرانی توأم بود چرا که به شدت این ترس در دل مردم افتاده بود که ساواک حتی در منازل دستگاه شنود کار گذاشته و در هر محله ای تعدادی از افراد خودش را ساکن کرده تا مردم محله را تحت نظر داشته باشه . یکی میگفت این بقال محل یا خواربار فروش ( آن زمان کمتر سوپر مارکت گفته میشد و سوپر مارکتها متعلق به شمال شهر بود ) خیلی مشکوکه باید مواظبش بود ، گاهی حتی رفتگر محله هم مورد سوء ظن قرار میگرفت . طوری جا افتاده بود که بعضا افراد به خویشان و نزدیکانشان هم شک میکردند ، خلاصه بد جوری ترس و وحشت تو دل مردم لونه کرده بود . البته حاصل و نتیجه این جوسازی ها و این اختناق را بهمن سال ۵۷ دیدیم و ثابت شد که وقتی ظلم و جور و جنایت ، بی عدالتی و تحدید آزادی مردم ، زندان و شکنجه کارد را به استخوان برساند ، ترس و وحشت دیگر کارساز نخواهد بود .

همیشه این باور را داشتم که نظام سلطه بر جبر و سلب آزادی و فشار بر مردم سوار است و اساس و بنیان آن بر زور و قلدری است و طبیعی است نظامی که از مشی و مرام خود نتواند با منطق دفاع کند دست به چماق و اسلحه میبرد و زندان و شکنجه را همچون شبحی وحشتناک برای خاموش کردن مخالفین بر فضای قلمرو خود به نمایش میگذارد .

شاید بتوان گفت اصلی ترین شعار مردم در انقلاب ۵۷ آزادی بود و آزادی بود و آزادی. در ابتدا شعار اکثریت مردم بدون تعارف و با نگاهی واقع بینانه این بود : استقلال ، آزادی ، حکومت اسلامی که کمی بعد شد جمهوری اسلامی اما اگر خوب به عمق این شعار توجه کنیم میبینیم که باز هم همه چیز در طلب آزادی خلاصه میشد . استقلال یعنی آزاد شدن از سلطه بیگانگان و متکی شدن به خود ، آزادی یعنی داشتن حق انتخاب و رهایی از قید و بند های نظام سلطه یعنی اینکه من بعنوان یک انسان بتوانم حرفم را بزنم و عقیده ام را بیان کنم و از حاکمیت انتقاد کنم و هر گاه حقوقم داده نشد ، در چارچوب قانون اعتراض کنم . حکومت و یا جمهوری اسلامی را طلب کردیم چون اکثریت مردم مسلمان ایران بر این باور بودند که این دین کامل الهی میتواند ضمانت کند حکومتی را که از آزادی ما حمایت میکند و از آزادی ما پشتیبانی میکند و بر آزادی ما اصرار میورزد . پس خواسته اصلی همه ما آزادی بود و آزادی بود و آزادی .

نمیتوانستیم تحمل کنیم تعداد زیادی انسان بخاطر داشتن نظر مخالف و اعتراض به شرایط حاکم در زندان باشند . نویسنده بخاطر نوشتن کتاب ، روزنامه نگار بخاطر نوشتن مقاله ، دانشجو بخاطر مخالفت با پاره ای قوانین و مقررات مغایر با حقوق شهروندی، فعالین اجتماعی بخاطر ایجاد تشکل هایی که گاهی زبان به اعتراض میگشودند و دلسوزانی که گاهی به طرق مختلف بخاطر رفتارهای ناشایست مسئولین مثل رانت خواری و ثروت اندوزی به ناحق ایشان ،لب به شکایت میگشودند . بسیاری از این افراد و باید گفت اکثریت قریب به اتفاق ایشان نه وابسته به بیگانه بودند و نه خرابکار و نه فتنه گر بلکه تنها جرمشان فهمیدن بود و اعتراض ،آن هم نه به نفع بیگانه که از روی دلسوزی برای ایران و ایرانی و به حکم وظیفه انسانی .

من همه این خاطرات را برای فرزندانم بارها تعریف کرده ام و هر بار با این سؤال مواجه شده ام که آیا پس از سی و دو سال که از انقلاب سال ۵۷ گذشته رسیده ای به آن آزادی که در طلبش بودی ؟ و من هیچ چیز جز سکوتی تلخ ندارم تا پاسخشان دهم .

ادامه مطلب ...

ذوالنور روحاني تندروي نظامي: در 25 بهمن، نیروی انتظامی مرعوب بزرگی جمعیت شد

0 نظرات
اعتراف ذوالنور به ناتوانی جریان اقتدارگرا از سازماندهی جمعیت هوادار

ادامه راه سبز(ارس): یک چهره تندرو نظامی- روحانی با اعتراف به اینکه جنبش سبز با همه سرکوب‌های انجام شده، در صورتی که اجازه تجمعی داده شود، هنوز هم قدرت سازماندهی جمعیت را دارد، از ناتوانی جریان اقتدارگرا در گردآوری جمعیت برای مراسم‌ها و تجمعات تشریفاتی ابراز نگرانی کرد.

به گزارش کلمه، مجتبی ذوالنور، جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه، هفته گذشته در یک محفل خصوصی که تعدادی از طلاب حوزه علمیه قم و روحانیون مورد وثوق وی در آن حضور داشتند، به تشریح دیدگاه های خود درباره مسایل روز پرداخت و در پاسخ به سوالی درباره علت دستگیری و ضرب و شتم حجت‌الاسلام نوراللهیان، از اعضای سابق بیت رهبری و مسئول سابق حوزه های علمیه خارج از کشور، در مراسم تشییع جنازه پدر مهندس موسوی گفت: آقای نوراللهیان که شما می شناسید، خیلی تغییر کرده است. او یکی از مصادیق خواص بی بصیرت است که در سالهای اخیر رفته رفته از آقا فاصله گرفته است و متاسفانه هنگام دستگیری هم شدیدا علیه آقا در حال شعار دادن بوده و به ایشان هتاکی کرده است. لذا دوستان مجبور به دستگیری او شده اند.

حجت‌الاسلام نوراللهیان که ذوالنور به بازداشت او اشاره کرده و به دروغ اتهام هتاکی را به او نسبت داده، از اعضای خانواده شهدا و نیز از روحانیون فعال در ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در انتخابات دهم ریاست جمهوری است که روز یازدهم فروردین‌ماه امسال در حاشیه مراسم تشییع پیکر مرحوم حاج میر اسماعیل موسوی، پس از ضرب و شتم شدید، دستگیر شد و برای چند روز در زندان اوین بازداشت بود. او که برادر دو شهید است، سابقه حضور در جبهه‌های دفاع مقدس، معاونت وزارت اطلاعات و نیز فعالیت در بیت رهبری تا پیش از انتخابات دهم ریاست‌جمهوری را در کارنامه خود دارد و جالب است که این شخصیت مورد احترام اصولگرایان و اصلاح طلبان، اکنون از سوی یک چهره تندرو، به عنوان خواص بی بصیرت متهم می‌شود.

ذوالنور درباره علت ممانعت از برگزاری آرام و مسالمت آمیز مراسم تشییع جنازه مرحوم میر اسماعیل موسوی نیز گفت: راستش را بخواهید ما نمی توانیم اجازه هیچ گونه تجمع و راهپیمایی را به اینها بدهیم. چون به محض اینکه فرصتی پیدا می کنند، جمعیت انبوهی را جمع می کنند. نمونه آن همین ۲۵ بهمن بود که پرسنل نیروی انتظامی در همان اوایل کار مرعوب بزرگی جمعیت شدند و اگر بچه های سپاه و بسیج به موقع عمل نمی کردند، معلوم نبود چه اتفاقی بیفتد.

این روحانی شاغل در نیروهای نظامی افزود: ما با همه امکاناتی که در اختیار دوستان می گذاریم، اما هنوز نمی توانند جمعیت مناسبی را برای سفرهای رهبری به صحنه بیاورند؛ نمونه آن در همین سفر اخیر به قم بود، به گونه ای که جمعیت برخی جلسات تکراری شد.

ذالنور در بخش دیگری از سخنان خود ضمن گلایه به حضار گفت: در جلسات و تجمعات حتی همان افراد ثابت و همیشگی هم دیگر به طور مرتب شرکت نمی کنند.

وی با اشاره به تعداد کم شرکت کنندگان در نماز جمعه قم گفت: اگر نماز جمعه قم در حرم حضرت معصومه برگزار نشود که همواره زوار شهرستانی در حرم حضور دارند، شاید جمعیت آن کمتر از نصف میزان جمعیت فعلی باشد.

این روحانی تندرو به جای اینکه به آسیب شناسی علت حضور نیافتن مردم در نمازجمعه بپردازد، در ادامه اظهار داشت: در گذشته بسیاری از فضلا و مدرسین حوزه در نماز شرکت می کردند و تلویزیون تصویر آن ها را نشان می داد، اما الان با وجود توصیه هایی که به آن ها شده است، باز حضور معنی داری ندارند. البته ممکن است این عدم حضور ناشی از نوعی تنبلی و کاهلی باشد!

وی در ادامه با انتقاد شدید از عدم تحرک و انفعال نیرو های به زعم وی هوادار نظام گفت: با وجود حمایت ها و پشتیبانی های گسترده و مختلفی که صورت گرفته، هنوز دوستان ما نتوانسته اند فضای اینترنت را تحت تاثیر حضور خود قرار دهند و متاسفانه به گفته ایشان جریان فتنه حضور پر رنگ و قوی دارد. البته بسیج و سپاه کارهایی را در خصوص تسخیر فضای مجازی در دستور کار خود دارد.

این روحانی حامی دولت به تجربه نیروهای سرکوبگر در دو سال گذشته اشاره کرد و گفت: در اوایل کار، بخشی از نیروها دچار رعب و وحشت شده بودند و برخی ناهماهنگی هایی هم وجود داشت؛ اما به تدریج با تدبیر مقام رهبری و هماهنگی های صورت گرفته، بحران مهار شد و اخیرا نیز با تدبیر ایشان موسوی و کروبی به حصر کشیده شدند و مدیریت فتنه به خارج از کشور منتقل شد، که در خارج هم به دلیل اختلافات گسترده بین خودشان و عدم ارتباط با داخل کشور، دیگر توان چندانی در هدایت جریان فتنه ندارند.

پیش از این هم علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه، در همایش بصیرت افزایی، بهداشت و سلامت خانواده های سپاهیان و بسیجیان در مشهد، گفته بود: امروز فضا برای برخورد با سران فتنه فراهم نیست؛ مشکل عمده در این راه برخورد و حمایت افرادی است که پس از برخورد مانند مجمع مدرسین قم و دیگران بیانیه می‌دهند؛ برخورد با سران فتنه باید هوشمندانه باشد؛ چراکه نباید مشکل را چند برابر کنیم و باید به فضای جامعه هم توجه کنیم.

ادامه مطلب ...

جديدترين ديدگاه خوانندگان