بر مجروحان حوادث پس از انتخابات چه می گذرد: «زندگی، زخم ، عفونت و امیدواری»؛ با دیدن زندگی هر مجروح هزار بار در دل می گویم کشته شده ها خیال شان راحت شده؛ اما کسی که جانش گلوله خورده ، نخاعش قطع شده، زخم بستر گرفته و قدرت راه رفتن و حتی حرف زدن از او گرفته شده چگونه می خواهد زندگی کند؟ در این یک ساله بر کسانی که در جریان حوداث پس از انتخابات مجروح شده اند؛ تیر خورده اند، چه دردی را متحمل شده اند و بر خانواده هایشان چه گذشته است؟ ادامه مطلب...
انتشار متن کامل ویرايش دوم منشور جنبش سبز: «نسخه اولیه این منشور در بیانیه ۱۸ میرحسین موسوی آمده بود. آنزمان موسوی صاحبنظران را به نقد و بررسی این منشور و کمک به تقویت و تنقیح آن دعوت نمود. پس از آن بیش از یکصد نفر از کارشناسان و صاحبنظران حوزه‌ های مختلف پیرامون منشور نقدها و بررسی های خود را ارایه کردند. نسخه ویراسته شده به امضای امضای موسوی و کروبی رسیده شده بود و به امانت نزد شورای هماهنگی راه سبز امید قرار گرفته بود تا در موقع مقتضی منتشر شود.» ادامه مطلب...
روزی که پا در عرصه مبارزه با سیاه پرستان گذاشتم، به خوبی از سرنوشت احتمالی خود آگاه بودم. از سیاه پرستان، انتظاری جز قتل و اعدام و مرگ نداشته و ندارم. از سیاهی متنفر بودم. آنقدر متنفر بودم که برای دیدن لبخندهای سبز بر لبان هموطنم، از جان خود نیز گذشته بودم. من از مرگ نمی ترسم. از اعدام نمی ترسم. مرگ من آغاز رویش جوانه های سیاه ستیز و پراکنش قاصدکهای صلح سبز خواهد بود. ای هموطن! اگر روزی سیاه پرستان جان من را نیز ستاندند، بر من سیاه نپوش و اشک نریز، حقم را پس بگیر، همين.
درصورت فيل.تر شدن از اين آدرس استفاده كنيد: http://0mid.arasnava.tk يا http://myyahoo.arasdotcom.tk

دعوت شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد برای تجمع اول اسفند

6 نظرات
دعوت شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد برای تجمع اول اسفند:
۲۵ بهمن نشان داد جنبش آزادی‌خواهی و ضد استبدادی همچنان به پیش می‌تازد

ادامه راه سبز(ارس): شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد درباره تحولات اخیر منطقه و حرکت عظیم ملت ایران در ۲۵ بهمن بیانیه ای صادر کرد.

به گزارش کلمه، شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد، در این بیانیه، ضمن عرض تسلیت به خانواده های داغدار صانع ژاله و محمد مختاری و همه آزادیخواهان، از مردم شریف و عدالتجوی کردستان ، به ویژه جوانان سلحشور و آزادیخواه آن دعوت کرده است که همدل و همدوش با سایرمردم ایران تجمعات اعتراضی که در روز ۱ اسفند در میادین اصلی تمامی شهرهای ایران برگزار خواهد شد را همراهی نمایند.

این شورا همچنین آورده است: حرکت عظیم مردم در بیست وپنجم بهمن نشان داد جنبش آزادی خواهی و ضد استبدادی ملت همچنان پر نفس و پویا به پیش می تازد و برعکس ادعا و آرزوی حاکمان عقل گریز نه تنها از میان نرفته است بلکه با تدبیر و تعمیق بیشتر، مسیر درست تغییرات تدریجی ومسالمت آمیز را طی می کند.

متن کامل این بیانیه بدین شرح است:

ملت شریف ایران، مردم سرافراز کردستان

تحولات اخیر کشورهای عربی و خیزش ملت های تحت ستم در کشورهای تونس ، مصر ، یمن ، بحرین ، سوریه ، اردن ، مراکش و لیبی نشان دهنده ظهور روشن بینی ، آزادی خواهی و عدالت طلبی در میان ملت های سرزمین هایی است که چند دهه است تحت سلطه حاکمان مادام العمر اداره می شوند. نگاهی اجمالی به تاریخچه وسرنوشت این مردمان به خوبی نشان می دهد که : حاکمان مادام العمر، استبداد طولانی، بی کاری و سطح رفاه پائین علیرغم برخورداری از ذخایر و منابع قابل توجه، سلطه ایدئولوژیک ، سخت گیری در برابر تنوع فرهنگی و یا بازیچه قرار دادن آن توسط حکام و تحقیر ملت و تنزل دادن حرمت آن ملت ها در انظار جهانیان از جمله ویژگی های مشترک مناطقی است که خیزش نوین در آن ها آغاز شده است. البته بی گمان شاه بیت و علت العلل این اعتراضات را می توان اعتراض ملت ها به فقدان انتخابات آزاد در این کشورها دانست. رفتار حاکمانی چون قذافی، حسنی مبارک، علی عبدالله صالح و بن علی در انتخابات های اخیر را باید عامل اصلی آغاز اعتراضات ملت های لیبی، مصر، یمن و تونس دانست.

در حالی که انتظار می رفت در چنین شرایطی که موج روشنگری منطقه را در برگرفته است حاکمان ایران به خود آمده و پس از نارضایتی ها و اعتراضات سال گذشته در پی انتخابات دهم ریاست جمهوری به جبران فرصت های از دست رفته بپردازند ، مشاهده گردید در کمال ناباوری و در یک شبیه سازی ناشیانه ، دولت تا دندان مسلح خود را به مردمان تحت ستم مصر وتونس و یمن تشبیه و میلیون ها ناراضی ایرانی را در کنار دولت های مستبد آن کشورها قرار دادند. همان شبیه سازی ناشیانه ای که در عاشورای امسال انجام داده و خود را با امام حسین مظلوم فاقد قدرت حکمرانی شبیه دانسته و مردمان بی پناه و تحت ستم ایران را به حکومت اقتدارگرای یزید مشابه دانستند! ودر ادامه رفتارهای متکبرانه خود ، درخواست رهبران جنبش سبز برای راهپیمایی در حمایت از قیام مردم مصر وتونس را رد کرده و تظاهرات میلیونی مردم در شهرهای تهران ، اصفهان، مشهد، شیراز و کرمانشاه را به شدت سرکوب و اعتراض مدنی و مسالمت آمیز مردم به شیوه های غلط حکومت داری و مطالبه آزادی و دمکراسی در روز بیست و پنجم بهمن ماه را به خاک و خون کشیدند. در این رابطه متاسفانه تعداد زیادی از هموطنان بازداشت، زخمی و بر اساس اخبار موثق دستکم دو تن از جوانان طرفدار جنبش سبز به شهادت رسیدند.

این رفتارهای سرکوب گرانه و اقدامات خشن ، نشانه اوج استیصال کسانی است که برخلاف ادعاهای خود درمورد مردمان آزادی خواه کشورهای منطقه وعلیرغم تصریح قانون اساسی، هیچ گونه حق اعتراض، تجمع و راهپیمایی را برای شهروندان خود به رسمیت نمی شناسند. مشخص نیست چرا حق اعتراض را برای همه ملت های دنیا به رسمیت می شناسند اما این حق را از ملت خود دریغ می ورزند؟! بی شرمانه تر اینکه هراس و وحشت آنان از سرریز خشم ملت و شروع مجدد تظاهرات خیابانی باعث شده که به دروغگویی در مورد شهدای جنبش آزادیخواهی و دمکراسی مردم ایران که امروز در رنگ سبز تجلی یافته است، دست یازیده و در اوج وقاحت و بی شرمی با مصادره گرامیداشت و یاد شهدا، در پندار خود علاوه بر ایجاد جو ارعاب و وحشت، از انرژی زایی و موج آفرینی خون های به ناحق ریخته شده جوانان ، در رگ های تشنه اصلاحات و تغییر مسالمت آمیز ممانعت بعمل آورند غافل از اینکه سنت زمانه، تقدیر همه حاکمان مردم ناباور را با سرنوشت امثال حسنی مبارک و بن علی گره زده است.

اگرچه در طول سالیان گذشته ، همواره کردستان عزیز و مردمان شریف و وطن دوست آن به واسطه وجود نگاه امنیتی حکومت و تسلط نظامیان برهمه شئونات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این منطقه، هزینه های سنگینی پرداخته اند اما به نظر می رسد کینه ونفرت طراحان و سناریونویسان اقتدارگرا هنوز از آن همه اعدام و شکنجه و زندان و ترورهایی که توسط فرماندهان سابق و برکنار شده سپاه کردستان طراحی و اجرا شده بود، سیراب نشده است و همچنان به تحمیل هزینه های بیشتر بر مردم ستم دیده کرد می اندیشند. در تازه ترین مورد آن با طراحی ترور شهید صانع ژاله دانشجوی کرد پاوه ای دانشگاه هنرتهران و سپس تلاش مذبوحانه برای انتساب او به نهادهای غیر مردمی که امروز در یک دگردیسی آشکار، به ابزاری برای سرکوب هم میهنان مبدل گشته است، زمینه های گسترش نفاق و نفرت درجامعه را فراهم نمایند.

شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد در کمال افتخارازهشیاری مردم سرزمین بزرگ ایران و هم میهنان آگاه و فداکار کرد برخود بالیده و اذعان می دارد حرکت عظیم مردم در بیست وپنجم بهمن نشان داد جنبش آزادی خواهی و ضد استبدادی ملت همچنان پر نفس و پویا به پیش می تازد و برعکس ادعا و آرزوی حاکمان عقل گریز نه تنها از میان نرفته است بلکه با تدبیر و تعمیق بیشتر، مسیر درست تغییرات تدریجی ومسالمت آمیز را طی می کند.

شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد، ضمن عرض تسلیت به خانواده های داغدار صانع ژاله و محمد مختاری و همه آزادیخواهان، از مردم شریف و عدالتجوی کردستان ، به ویژه جوانان سلحشور و آزادیخواه آن دعوت می نماید که همدل و همدوش با سایرمردم ایران تجمعات اعتراضی که در روز ۱ اسفند در میادین اصلی تمامی شهرهای ایران برگزار خواهد شد را همراهی نمایند.

شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد
۲۹ بهمن ۱۳۸۹
ادامه مطلب ...

آنروز بازجو پرسید: نماز جمعه می روی؟

1 نظرات
آنروز در سلول انفرادي بازجو پرسيد:
به نماز جمعه جنتي می روی؟

ادامه راه سبز(ارس): مهدي خزعلي؛ «من به صراحت می گویم، ما پس از پیروزی - که دور نیست - همه جنایتکاران و خلافکاران را به محکمه عدل می سپاریم، از محاکمه علنی آنها بیم نداریم و همه حقوق متهم را از جمله داشتن وکیل و ملاقات را به رسمیت می شناسیم و تمام استانداردهای محبس را رعایت می کنیم، از شکنجه و انفرادی برای گرفتن اقرار و اعتراف خبری نخواهد بود، اجازه نخواهیم داد بیش از مجازات مصرح در قانون اعمال شود و حتی زندانبانی به متهم جنایتکار " تو " بگوید. باز هم برای طول عمر جنتی دعا می کنم، چون به کمتر از محاکمه او راضی نمی شوم.»
آن روز حاج سعید بازجو از من پرسید: " نماز جمعه می روی؟
گفتم: " اگر امام عادل پیدا کنم، حتماً می روم!
گفت: " نماز آقای جنتی می روی؟ "
گفتم: " مشکل من عدالت ایشان نیست، مشکل دیانت ایشان است!

امام جمعه ای که تریبون نماز جمعه را با محکمه اشتباه گرفته است و خود حکم صادر می کند و دستور می دهد کسانی را از حقوق اولیه شهروندی محروم نمایند، عادل است؟ مگر مملکت قانون ندارد؟! مگر قضا ندارد؟! عزیز من می خواهی چیزی هم بگویی اینطور در ملاء عام نگو! یواش در گوش قاضی القضات بگو! که ظاهر استقلال قاضی حفظ شود! درست است که شما هر چه می خواهی می گویند: سمعاً و طاعتاً ! اما این را علنی نفرمایید! ممکن است شما را به بی قانونی و بی دینی متهم کنند، چون دستور حبس توسط غیر مرجع قضایی خلاف قانون و دین است!

باز هم مصری ها که ثابت کردند از ما با فرهنگ ترند، آنها در نهایت تقاضای محاکمه مبارک را داشتند، در واقع تشخیص حکم با قاضی است! اما در نماز جمعه و فیضیه و مجلس حکم صادر می کنند و تقاضای اجرا دارند!

من به صراحت می گویم، ما پس از پیروزی - که دور نیست - همه جنایتکاران و خلافکاران را به محکمه عدل می سپاریم، از محاکمه علنی آنها بیم نداریم و همه حقوق متهم را از جمله داشتن وکیل و ملاقات را به رسمیت می شناسیم و تمام استانداردهای محبس را رعایت می کنیم، از شکنجه و انفرادی برای گرفتن اقرار و اعتراف خبری نخواهد بود، اجازه نخواهیم داد بیش از مجازات مصرح در قانون اعمال شود و حتی زندانبانی به متهم جنایتکار " تو " بگوید. باز هم برای طول عمر جنتی دعا می کنم، چون به کمتر از محاکمه او راضی نمی شوم.

مهدی خزعلی
29 بهمن 1389
***************************

خاطرات ۲۵ بهمن ۱۳۸۹

شهر خلوت تر از همیشه بود، صبح به منزل پدر رفتم، درخیابان ولیعصر و میدان تجریش و شریعتی و پاسداران حتی یک پلیس هم دیده نمی شد، خیلی عجیب بود، با خود گفتم لابد همه را برده اند خیابان انقلاب و آزادی!

ساعت 2 برگشتم، در مسیر از مقابل دانشگاه تهران و میدان انقلاب گذشتم، خبری نبود، سر گذر ها تعدادی نیروی انتظامی ایستاده بودند، از گارد و موتور سواران هم خبری نبود!

ساعت 3 گروههاو دستجات چند نفری از همه خیابان‌های منتهی به انقلاب و آزادی سرازیر بودند، از گام‌های محکم و استوارشان می شد فهمید که به کجا می روند. دوستی آمد و با موتور او تا فردوسی رفتیم، پیاده روی شمالی خیابان انقلاب مملو از جمعیت شده بود که با سرعت به سمت آزادی در حرکت بودند، با سکوت مطلق، گویی که پی کار خویش می روند، تمام میدان انقلاب و خیابان های انقلاب و آزادی و ... مملو از نیروهای ضد شورش و موتوری های بسیجی شده بود، صدای چق چق شوکر ها برای ایجاد رعب بلند بود، اما مردم آرام و بی صدا در پیاده روها در حرکت بودند!

به یکباره حمله چماق بدستان به مردم بی دفاع و آرام شروع شد، ساعت شلوغی میدان بود، در میان جمعیت رهگذران بی تقصیر و غیرسیاسی هم بودند، اما نیروهای ضد شورش قربة الی الله تر و خشک را با هم می سوزاندند! خودم را جای آنها گذاشتم، واقعاً کار دشواری است، تصور کنید، می خواهید به کسی حمله کنید که آرام و مظلومانه از کنار پیاده رو می گذرد، نه شعاری و نه حتی عکس العملی! خواهید دید که کار سختی است، پس قبل از حمله قدری دور برمی داشتند و عربده می کشیدند تا مردم بترسند و فرار کنند و قدری وجدانشان آسوده شود که اینها مخالفند و برای مقابله آمده اند، باز هم مردم مقابله نمی کردند!

دستور داشتند که این راهپیمایی را در تقاطع ها قطع و آن ها را به داخل فرعی ها بفرستند، نگران جمع شدن این افراد در میدان آزادی(التحریر) بودند، جمعیت به اجبار به داخل خیابان های فرعی کشیده می شد، عربده ها و باتوم ها از 30 خرداد ملایم تر بود! نیروهای گارد موتورسوار هم کمتر بودند، بیشتر بسیجی ها بودند. برایم جالب بود، بین موتور سوارها ماسک پخش می کردند، دیدم عجیب است، آنها که مستظهر به باتوم و شوکر و سلاح و گاز اشک آور و قوای مسلح و قوای قضائیه و مقننه و مجریه و ولایت هستند، از چه می ترسند؟ چرا رو می پوشانند؟ و در مقابل مردم بی دفاعی که در معرض اتهام محاربه و اعدام هستند با دست خالی و بدون روبند می آمدند!

در 30 خرداد و عاشورا رسم بر این بود که گاز اشک آور را در جلوی جمعیت می زدند تا به سمت عقب فرار کنند، اما امروز همزمان یک گاز در جلوی جمعیت می زدند و گازی در انتهای جمعیت، تا افرادی که فرار می کنند نیز بسوزند! وارد خیابان جمالزاده شدم، اینجا غلظت گاز اشک آور بالا بود، به دنبال آتشی می گشتم تا تسکین سوزش گاز باشد، وارد سوپری شدم و او فندکی اهداء کرد و هر چه کردم پول آن را نگرفت. دستمال کاغذی در جیب داشتم، آنرا آتش زده و در برابر چشمانم گرفتم، کمی بهتر شد، اما افاقه نکرد.

از خیابان نصرت وارد اسکندری شمالی شدیم و به سمت بیمارستان امام خمینی رفتیم، آنجا سطل زباله ای را آتش زده بودند، رفتم تا صورتم را در برابر آتش بگیرم تا قدری تسکین یابد، جمعیت که ظاهر مرا دید، به یکباره مشت ها را بسوی من تکان داده و شعار " مرگ بر دیکتاتور" سر دادند، نمی دانم چه شد، همراهم غیب شد، شاید ترسید یا سوخته بود - می گفت جانباز شیمیایی است و تحمل گاز ندارد - کمی به آقایان که مرا با دیکتاتور اشتباه گرفته بودند خندیدم، خنده مرا شناختند، و مرا در آغوش گرفتند و بوسیدند، عذر خواهی می‌کردند، از آنها خدا حافظی کردم ، رفیق موتوری هم که غیبش زده بود، پس پیاده به خیابان قریب رفتم. اینجا همیشه مرکز تظاهرات است، مقابل دفتر ما یکی از میدان های کارزار است، گاهی دست مردم است و گاهی دست بسیجی ها، پارسال شیشه ها و دوربین های دفتر را گاردی ها خرد کردند، یگان ویژه موتورسوار می‌رفت و با باتوم معظم آینه ماشین ها را خرد می کرد، ما هم از داخل دفتر این چوگان بازی با موتور را نظاره می کردیم، اما امسال دیگر بنا نداشتند به اموال مردم لطمه بزنند.

با حمله بسیجی ها، مردم یک چهارراه بالاتر رفتند و بسیاری هم به داخل خانه ها و شرکتها پناه بردند، حال ما از نزدیک نظاره گر بسیج شده بودیم، عربده می کشیدند، اما در رفتن سستی می کردند، یک بسیجی نوجوان - 14 یا 15 ساله - آمد و فکر کرد من با این ریش سر دسته چماقداران هستم، گفت: آقا بالا دارند شعار می دهند، به بچه ها بگید بیایند بالا! " قدری به قد و بالای او نگاه کردم، یاد دوران جنگ افتادم، من هم وقتی اولین بار جبهه رفتم، مثل او مو در صورت نداشتم! اما من با صدام می جنگیدم با کسی که به سرزمینم تجاوز کرده بود، من هم یک بسیجی بودم، اما هرگز بر مردم تیغ نکشیدم! در فکر خویش غوطه ور بودم که بسیجی نوجوان بخت برگشته، فهمید که خطا رفته و سراغ ابوالریش دیگری رفت و از او برای چهارراه بالا کمک خواست، کمی بعد بسیجی دیگری آمد و فریاد می زد که آقا دارند می زنند، کمک بفرستید، همه روی موتورها نشسته بودند و می ترسیدند جلو بروند، آنکه ریشش بلند تر بود - یک قبضه یا بیشتر - و سمت فرماندهی داشت، فریادی کشید و با مشت آنها را راهی چهارراه نصرت کرد! بگذریم این ماجرا تا پاسی از شب ادامه داشت و صادقیه و پونک زودتر شروع و دیرتر تمام شد. چندین بار صدای تیراندازی شنیده شد و مردم می گفتند: " دارند تیر اندازی می کنندو فرار می کردند.

من با موتور بسیاری از مناطق درگیری را بازدید کردم، از نزدیک با مردم و نیروهای ضد شورش صحبت کردم، خیلی گاز اشک آور نوش جان کردم ، فرزندم هم در مسیر دانشگاه تا خانه باتوم خورد، بیطرفانه به عنوان یک ناظر یا خبرنگار، یا کسی که دفتر کارش در قلب حادثه است، بگویم: " اگر برخورد نمی شد، جمعیتی مثل 25 خرداد 88 تشکیل می شد، اما با توجه به گستردگی خیابان‌های درگیر، می توان آنرا میلیونی برآورد کرد."

اما سایت های جناح حکم نظیر تابناک، ابتدا تیتر نوشتند: " راهپیمایی از پشت کامپیوتر " و اضافه فرمودند که: " حضرات به راهپیمایی از پشت کامپیوتر مشغولند و سطح شهر آرام است " کمی بعد گفتند 100 نفر آمدند و دیگری تا 10000 نفر را اقرار کرد و سومی تا دهها هزار نفر را اعلام کرد، اما همه بر قلیل و ناچیز بودن تعداد تظاهر کنندگان و غیر قانونی بودن آن اصرار داشتند.

یکی دیگر برای تحریک مردم نوشته بود که تظاهر کنندگان با ظاهری زننده و قبیح به عنوان روز ولنتاین( روز عشق) با ماشین های لوکس و گران قیمت آمده بودند! ولی آنچه ما دیدیم پیاده بود، عقل سلیم حکم می کند که ماشین - آنهم لوکس و گرانقیمت - را در میدان درگیری نیاوریم!

در جای دیگر آوردند که: " تعداد زیادی از عوامل فتنه در خیابانها توسط حرکت های خود جوش مردم، عقب رانده شده و مقابله با آنها ادامه دارد!" در این قسمت اولاً : اجتماع مردمی که درخواست راهپیمایی داده اند، غیر قانونی است و تجمع طرفداران جناح حاکم می شود " خود جوش و مردمی! " آنها که نیازی به مجوز ندارند! ثانیاً: این خبر بر کثرت دلالت دارد، تازه مقابله ادامه دارد. ثالثاً : من چیزی از خودجوش ندیدم، هر چه بود نیروی ضد شورش بود.

من یک فراخوان راهپیمایی ندیدم، یک حرکت خود جوش در اعتراض به عدم صدور مجوز راهپیمایی آرام بود، اگر یگان ویژه به مردم حمله نمی کرد، هیچ اتفاقی نمی افتاد.

این‌‌ها دیده های من از تهران و برگی از خاطرات من است!

مهدی خزعلی

ادامه مطلب ...

هوشيار باشيم، دام مشترك فرقه هاي حسين كيهان و مسعود نفاق براي سبزها

1 نظرات
هوشيار باشيم:
دام مشترك فرقه هاي "حسين كيهان" و "مسعود نفاق" براي سبزها

ادامه راه سبز(ارس): در روزهای اخیر خبرهای مشکوکی در شبکه های مجازی مطرح شده است که در آن سبزها به تهیه سلام گرم و حتی عملیات شهادت طلبانه ترغیب شوند. با توجه به آنکه مهمترین نقطه قوت سبزها تلاش برای پرهیز از خشونت و تظاهرات مسالمت آمیز است و رهبران سبزها از اجرای بدون تنازل قانون اساسی سخن می گویند به نظر می رسد تنها دو گروه از انتشار چنین پیام های سود می برند:

گروه اول خشونت طلبان داخلی، افرادی در حلقه روزنامه کیهان و بخشی از نیروهای بسیج و لباس شخصی و دستگاه تبلیغات کودتاست که سعی دارد به این وسیله اعتراضات مسالمت آمیز سبزها را تلاش برای خشونت و هرج و مرج جلوه دهد. نمونه ای از این تلاش در شهادت صانع ژاله و مراسم شهید دزدی حکومتی و بعد هم ادعاهای متناقض نماینده ولی فقیه در روزنامه کیهان و نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه ها مشخص شد. به طوریکه برای اولین بار در تاریخ، یک شهید و انسان مرده اینگونه به گروگان رفت و خانواده اش تهدید شد تا حتی صدای ضبط شده افراد خانواده را تکذیب کند. البته پروپاگاندای جناح کودتایی به قدری ناشیانه بود که داد خود دستگاه تبلیغاتی را هم درآورد و البته این ننگ شهید دزدی را با هیچ رنگی دیگر نمی توانند پاک کنند.

گروه دوم خشونت طلبان خارجی و آنهایی هستند که دستشان به خود جوانان وطن در 31 سال پس از انقلاب اعم از تحرکات تجزیه طلبانه و همچنین جنگ 8 ساله آلوده شده است. هرچند این گروه ها به خودی خود اعتباری ندارند، اما دستگاه تبلیغاتی کودتایی عملاً بعد از انتخابات و برای شکست جنبش سبز به هر تلاشی دست زد و به قیمت دوباره زنده کردن این گروه های مرده، نام آنها را وارد اخبار رسمی نمود. هرچند سبزها هیچ گاه در این بازی دوگانه حاکمیت کودتایی – منافقین خارجی وارد نشدند اما این همگامی آنان که البته سابقه تاریخ پس از اصلاحات هم دارد جالب توجه است. دوگانه حسین شریعتمداری – مسعود رجوی تمام توان اطلاع رسانی خود را بر این راستا قرار داده است. از این رو سبزها نباید در این بازی وارد شوند.

نمونه هایی از پیام هایی به شکل زیر در شبکه های اجتماعی پخش شده است و افرادی با شناسه هایی دروغین، سبزها را تحریک به خشونت می کنند. این کار دام هر کدام از این دوگروه باشد مورد نظر سبزها نیست و سبزها باید به محض اطلاع رسانی از موارد اینچنین سایرین را مطلع کنند و از این گونه جریان ها برائت بجویند.


ادامه مطلب ...

بعداز ۵ هزار سال تاريخ تكرار ميشود!

3 نظرات
بعداز ۵ هزار سال تاريخ تكرار ميشود!

ادامه راه سبز(ارس): فارس خبرگزاري كودتاچيان گزارش داد، «برخی كارشناسان موزه تاریخ طبیعی انگلیس مدعی شدند كه نزدیك به ۵ هزار سال پیش انسان‌ها از جمجمه همنوعان خود ظرف غذا می‌ساختند. بر اساس این بررسی آنان نتیجه گرفتند كه احتمالا این انسانها اول گوشت همنوع خود را خورده و سپس از جمجمه اش به عنوان ظرف غذا استفاده می‌كرده اند.»

اما بعد از گذشت ۵ هزار سال همين اتفاق در ايران بگونه ديگر در ايران تكرار ميشود! ، مزدوران و قداره بندان حكومت، جوانان سبز وطن را به خاك و خون ميكشند و بعد با مصادره پيكرهاي پاكشان، با كالبد آنها مانور ميدهند و بدنبال خونهاي تازه تري ميگردند و بدين وسيله ظرف غذاي بعدي خود را مهيا ميكنند!

ادامه مطلب ...

به یاد شهیدان و در حمایت از رهبران سبز، اول اسفند به خیابان‌ها می‌آییم

3 نظرات
فراخوان رسانه های سبز برای گرامیداشت شهدای ۲۵ بهمن

ادامه راه سبز(ارس): رسانه های جنبش سبز با صدور فراخوانی مشترک از مردم ایران دعوت کردند تا با شرکت در مراسم گرامیداشت شهدای ۲۵ بهمن شرکت کنند.

در گوشه ای از این فراخوان آمده است: «جنبش سبز ایران تا بهار راهی ندارد و اول اسفند میعاد دوباره ماست برای ماندن در کنار شهدا و رهبران سبز که این روزها در بند و حصر حاکمیت تا با حملات شبانه و عربده های روزانه همچنان مظهر مقاومت و سربلندی جنبش مانده اند.»

و در انتها اين بيانيه يادآور شده اند: «اول اسفند در هفتمین روز پر کشیدن یاران سبزمان و در حمایت از دو یاور همیشگی جنبش سبز در خیابانها و میادین اصلی گرد هم می آییم تا بار دیگر عظمت حضورمان را در مقابل چشمان کور ظالمان فریاد زنیم»

متن کامل فراخوان رسانه های سبز به دین شرح است:

خبر بزرگ حضور مردم ایران در راهپیمایی ۲۵ بهمن ماه آنچنان سبز بود که در زمستان بهار آورد و دستهای استبداد دینی را به رعشه انداخت. مردم آمدند با اینکه می دانستند ، درفش و گلوله همچنان پا برجاست و دل سنگین حاکمان به ناله مظلومان هنوز بی رحم مانده است.

شورای سایت های سبز حضور گسترده و پرشور مردم ایران در لبیک به فراخوان رهبران جنبش سبز را گرامی می دارد و ضمن تکریم پایداری و رشادت هم میهنان سبزمان در راه آزادی و دموکراسی ، سرکوب مردم و حامیان جنبش سبز در
راهپیمایی ۲۵ بهمن توسط ماموران حکومتی را محکوم میکنند.

جمعیت میلیونی در خیابان های تهران در روز ۲۵ بهمن ترس و دلهره ای بر جان تهی از شفقت اقتدارگریان انداخت که باز عنان از کف داد و آتش بر جوانان سبز سرزمین مان گشود. شهادت صانع ژاله و محمد مختاری داغ دیگری شد بر دل های سوخته ای مادران و پدرانی که به آرمان های انقلاب اسلامی امید بسته بودند. ، صانع ژاله و محمد مختاری ، خون بیدارگری بود که بر زمین ریخت و نشان داد که مردم در این زمانه ظلم و میان سه قوه زر و زور و تزویر همچنان ایستاده اند تا درخت آزادی را آبیاری کنند

آنان که نتوانستند روح سبز امید را از ملت ایران بگیرند، کفتار صفت آمدند و پیکر پاک هنرمندان شهادت را به تاراج بردند. مکر خدواند کارشان را ساخت و دست خداوند از دست علیل شان بالاتر بود.

پیکر شهیدانمان را بر دستان گناهکارانشان بالا کشیدند تا شاید سیاهی جامه شان سرخی خون آن را پنهان کند

در این لحظه ها که شب شکسته است از زمستان چیزی نمانده ، چندتن از رجاله هایی که به صندلی های قدرت چسبیده اند در مجلسی که خانه اشغال شده مردم است، در نبود مردم رجز خواندند و توشه تباهی اندوختند.

جنبش سبز ایران تا بهار راهی ندارد و اول اسفند میعاد دوباره ماست برای ماندن در کنار شهدا و رهبران سبز که این روزها در بند و حصر حاکمیت تا با حملات شبانه و عربده های روزانه همچنان مظهر مقاومت و سربلندی جنبش مانده اند.

اول اسفند در هفتمین روز پر کشیدن یاران سبزمان و در حمایت از دو یاور همیشگی جنبش سبز در خیابانها و میادین اصلی گرد هم می آییم تا بار دیگر عظمت حضورمان را در مقابل چشمان کور ظالمان فریاد زنیم

ادوار - امروز - تغییر - نوروز - رسا (شبکه تلویزیونی) - جـــــــرس
میزان خبر - ندای سبز آزادی - سحام نیوز - تحول سبز - دانشجو نیوز

ادامه مطلب ...

چرا حاکمیت برای برای برگزاری مراسم شهید صانع ژاله سنگ تمام گذاشت؟

0 نظرات
چرا حاکمیت برای برای برگزاری مراسم شهید صانع ژاله سنگ تمام گذاشت؟:
تیر به چشم اسفندیار اصابت کرده است

ادامه راه سبز(ارس): انتشار مستنداتی توسط دوستان صانع و افشاگری جسورانه ی برادر او در خصوص سرقت عکس صانع، سناریوی حکومتی را، یک روزه افشا کرده و مطابق معمول «آگاهیِ مردمی چشم اسفندیار اقتدارگرایان را نشانه رفته است.» این نخستین باری نیست که حاکمیت به دام سناریوسازی های خام و عجیب و غریب و پر هزینه ی نیروهای اطلاعاتی و شبه نظامی می افتد. دست کم در دو سال اخیر، نمونه های فراوانی از آن به چشم می خورد که سخنرانی مشهور سردار مشفق حاوی فهرست مفصل و مستندی از این دست خبط هاست....
«برگزاری متفاوتِ مراسم» تشییع جنازه ی شهید صانع ژاله با شهید محمد مختاری، نشان می دهد که این مراسم «توسط مردم» و به صورت خودجوش برگزار نشده است.

«حضور چهره های شناخته شده و تدارکات وسیع و پشتیبانی صوتی و تصویری صدا وسیما» تائید می کند که مراسم تشییع جنازه شهید ژاله دستِ کم در تهران توسط حاکمیت ساماندهی شده است. به این شواهد می توان «قرق شدن دانشکده هنر و برخورد شدید با دانشجویان و انجمن اسلامی این دانشکده» را افزود. در این حال کشف «انگیزه ی حاکمیت» برای تدارک این مراسم چندان دشوار نیست.

در حالت نخست، صانع ژاله یک دانشجوی بسیجی است که مخبر حسین شریعتمداری بوده و تصاویر او در کنار آیت الله منتظری و نوشته ی او در نشریه ای برانداز! نوعی فریب انجمن اسلامی توسط اقتدارگرایان بوده است و مصاحبه ی برادر او با رسانه های خارجی دروغ بوده و برادر دیگر او هم در مصاحبه با صداو سیما تحت فشار نبوده است. در این صورت، حاکمیت باید «تفاوت» این بسیجی را با بسیجیانی که ادعا می کند در جریان اعتراض های اخیر شهید شده اند، روشن کند و یا بپذیرد که در حال «بهره برداری استثنایی / سیاسی و غیر اخلاقی از شهادت یک انسان و تاخیر در دفن او»، برای فشار بر قوه ی قضائیه و افکار عمومی است.

در حالت دیگر، حاکمیت از «ترس» این که ماجرای شهادت صانع ژاله، به «شاهدی» برای رفتار خشونت طلبانه و تناقض در رفتار و گفتار حاکمیت و ماهیت غیر دموکراتیک آن ها تبدیل شود، دست پیش گرفته و با فرار رو به جلو برای «بسیجی سازی و شهید نامی» او سنگ تمام گذاشته است. «به خصوص» که این شهید به دو اقلیت قومی و مذهبی معترض و همراه با جنبش سبز تعلق داشته و در این صورت با شهید دیگر متفاوت بود! و در این حالت – زهی شرف، زهی اسلام، زهی اخلاق! – حاکمیت با «مصادره» شهید ژاله، در «موضعی واکنشی و تدافعی» گیج شده و ناخواسته به دام رفتار خود افتاده و بسیار زود هم مکافات دیده است. البته این کار به واکنش قوی سبزها در باز پس گیری این شهید بی ارتباط نیست.

حالت سومی هم وجود دارد. حاکمیت برای «فرار از آزمون ۲۵ بهمن»، «سناریویی برای مرگ این شهید طراحی کرده است. در این وضعیت، اقتدارگرایان قصد داشتند با اجرای این سناریو، نه تنها «ماجرای شهادت ندا آقا سلطان» را کم اثر و لوث کنند، بلکه از آن «دستاویزی برای برخورد با رهبران سبز» ساخته اند تا به وسیله ی آن به جنبش سبز و معترضان «انگ وابستگی و انحراف» بزنند تا آنها از «تداوم و تکرار» اعتراض بهراسند و محروم شوند. «ورود وحشتناک و وحشت زده‌ی» اقتدارگریان و همراهی نمایندگان مجلس، «هزینه های کلان و فراخوان سازمان تبلیغات اسلامی» در سراسر کشور، این فرضیه را تقویت می کند. با این حال «اطلاع رسانی وسیع سبزها» از یک طرف و «فراخوان راه سبز امید برای تجمع مجدد»، از طرف دیگر این سناریو را کم اثر و شاید نابوده ساخته و ظاهرا «بازهم تیر به چشم اسفندیار اصابت کرده است.»

«نکته مهمی» هم در این میان وجود دارد. رسانه های خبری از حضور فردی سپاهی – امنیتی به نام زین الدین انصاری خبر می دهند که پروژه ی جعل کردن کارت بسیج را برای حاکمیت (پیشنهاد و) اجرا کرده است. چه بسا «خوش بینی مفرط حاکمیت به عملکرد ماموان نظامی – امنیتیِ خود»، سبب شده است که به دام این تقلب آشکار بیفتد. در این حالت، انتشار مستنداتی توسط دوستان صانع و افشاگری جسورانه ی برادر او در خصوص سرقت عکس صانع، سناریوی حکومتی را، یک روزه افشا کرده و مطابق معمول «آگاهیِ مردمی چشم اسفندیار اقتدارگرایان را نشانه رفته است.» این نخستین باری نیست که حاکمیت به دام سناریوسازی های خام و عجیب و غریب و پر هزینه ی نیروهای اطلاعاتی و شبه نظامی می افتد.

دست کم در دو سال اخیر، نمونه های فراوانی از آن به چشم می خورد که سخنرانی مشهور سردار مشفق حاوی فهرست مفصل و مستندی از این دست خبط هاست.

ادامه مطلب ...

۲۵ بهمن آب در خوابگه مورچگان ریخت

0 نظرات
اعتراف ناخواسته و ندانسته‌ی کیهانی به شباهت با دیکتاتوری پهلوی:
۲۵ بهمن آب در خوابگه مورچگان ریخت

ادامه راه سبز(ارس): در ۲۴ ساعت پس از تجمع ۲۵ بهمن، واکنش های اقتدارگرایان دیدنی تر از همیشه بود. سراسیمه بودن این واکنش ها خبر می داد که تجمع ۲۵ بهمن، فراتر از انتظار آن ها بوده است و دستپاچگی آنها در مصادره ی نمادها و شهیدان جنبش نشان داد که به راستی دستشان ار همیشه خالی تر است.

همان شب، حسین شریعتمداری در سرمقاله کیهان از هول حلیم در دیگ افتاد و در مطلبی شکرین، شیرینی را از حد گذراند و در یک «گاف بزرگ» و یک «قیاس معنادار»، خودش را در مقام یکی از زندانبانان رژیم دیکتاتوری پهلوی قرار داد و به نقل از او خطاب به معترضان نوشت: اینا رو باش! بلد نیستند چند تا آشغال رو از دیگ بیرون بندازند، اون وقت می خواهند “اعلیحضرت همایونی” رو از تخت پایین بکشند!»

شاید هر کس دیگری به جز حسین شریعتمداری این خبط را مرتکب می شد و مناسبات و مقامات نظام را این گونه با دیکتاتوری پهلوی مقایسه می کرد و با این صراحت از «اعلیحضرت همایونی» می گفت، حسابش با کرام الکاتبین بود. به راستی چه شاهدی بهتر که این زندانی سابق با عقده گشایی در حال کامگیری از قدرت است و به نوعی انتقامش را از زندانیان امروزی می گیرد؟ و چه اعترافی صریح تر از این، که شریعتمداری ها از فرط دشمنی اعلیحضرت، رنگ و خلق و خوی او را به خود گرفته اند و از اقرار به آن هم ابایی ندارند؟

رسانه های اقتدارگرا که روز ۲۵ بهمن زبان به کام گرفته بودند، روز بعد در اقدامی هماهنگ چاره ای – و شاید هم تنها چاره ممکن را – اندیشیدند و در اقدامی غیر اخلاقی،‌ خبر شهادت «صانع ژاله» را مخابره کردند و برابر شیوه‌ی نخ نمای رایج، ترور او را به منافقین نسبت دادند. هنوز جنازه ی شهید دفن نشده، او را مصادره کردند که بسجی بوده است و مخابره کردند که حافظ کل قرآن بوده است و به خیال خود پیراهن عثمانی علیه تجمع ۲۵ بهمن و سبزها ساختند. سراغ عکس شهید رفتند و در تقلبی ناشیانه نسخه ای دستکاری شده را بر تارک تارنماهایشان گذاشتند. وقاحت را از حد گذراندند و یک مامور امنیتی و شناسنامه دار را به جای پدر شهید در برنامه بیست و سی به خلق الله قالب کردند. غافل از آن که خدای در جای حق نشسته است و در عصر رسانه، دروغگویان زودتر از همیشه رسوا می شوند. رسانه های مردمی و شبکه های اجتماعی به سرعت عکس ها و نوشته ها و خاطراتی را از شهید صانع ژاله منتشر کردند و معلوم شد که او عضوی از انجمن اسلامی دانشجویان بوده، در ستاد میرحسین فعالیت داشته و به ملاقات مرحوم آیت الله منتطری رفته و از نویسندگان نشریات جنگ نرم بوده است.

از طرفی دیگر، واکنش سراسیمه و خشونت زای نمایندگان هم در نوع خود تماشایی و خارق العاده بود. علی لاریجانی بی اختیار گزافه گفت و حداد عادل بنا به عادت مجیزه خواند و برکشیدگان مجلس، عربده ها کشیدند. رئیس مجلس برای آن که گوی سبقت را در نزدیکی به قدرت از رئیس دولت برباید، یک سخنرانی شعارزده را قرائت کرد تا نشان دهد صدایش از رسایی و حسینیان و کوچک زاده، بلندتر است و در صورت لزوم در اقتدارگرایی دست کمی از آنها ندارد. نمایندگان هم بی اختیار فریاد می کشیدند و شعار می دانند. ۲۵ بهمن به درستی آب را در خوابگه مورچگان ریخته بود و به خوبی مستی زدگان قدرت را رسوا کرد.

از آن طرف خبر آنلاین،رسانه ی لاریجانی ها هم از فرصت استفاده کرد و مصاحبه ی رئیس دولت را به تمسخر گرفت که چرا در پاسخ به مجری صدا و سیما طفره رفته است و به جای آن که تجمع ۲۵ بهمن را محکوم کند، از مشایی دفاع کرده است؛ تمسخری که ظاهراً کار خودش را کرد و رئیس دولت برای آن که از بقیه جا نماند و مبادا میدان قدرت به نفع لاریجانی ها واگذارد، در روز بعد بیانیه ای کوتاه در محکومیت تجمع ۲۵ بهمن نوشت تا رسانه رقیب دوباره تیتر بزند: اولین واکنش دفتر رئیس دولت پس از ۲۰ ماه عمر فتنه!

به تدریج، چهره های خشونت طلب به میدان آمدند و صدا و سیما، دست و دلبازانه میدان را برای خشونت ورزی آنان باز گذاشت تا خشونت و تهمت و توهین میدان داری کند. تلخی شکست در آزمون ۲۵ بهمن و حضور خارج از انتطار مردم، حلقه ی سخنرانان را باز هم به فحاشی واداشت و در غیبت قانون و دادستان بی محابا شعار مرگ سر دادند و تخم نفرت کاشتند. مرگ آفرینان از هراس قدرت خویش، موسوی و کروبی و خاتمی را به اعدام تهدید کردند و برایشان آرزوی مرگ کردند، غافل از آن میر و شیخ و سید را خدایی هست و دست خدا همیشه از آستین خلق بیرون خواهد آمد.

مهستی شیرازی
ادامه مطلب ...

فراخوان يكم اسفند براي مراسم هفتم شهدای ۲۵ بهمن

4 نظرات
اعلامیه شماره دو شورای هماهنگی راه سبز امید:
فراخوان يكم اسفند براي مراسم هفتم شهدای ۲۵ بهمن

ادامه راه سبز(ارس): شورای هماهنگی راه سبز امید باصدور بیانیه ای از مردم ایران دعوت کرد روز یکشنبه، اول اسفندماه، به منظور هفتمین روز شهادت دو شهید تظاهرات ۲۵ بهمن و همچنین بزرگداشت یاد و خاطره سایر شهدای جنبش سبز،در تجمع های تهران و شهرستان شرکت کنند.

متن کامل بیانیه،شورای هماهنگی راه سبز امید به این شرح است:
با عرض تسلیت به مناسبت شهادت دو تن از جوانان مظلوم این مرز و بوم درتظاهرات ۲۵ بهمن و با گرامیداشت خاطره دهها شهید جنبش سبز، از ملت بزرگوار ایران دعوت می شود تا در تجمعات بزرگداشت هفتمین روز شهادت این عزیزان که روز یکشنبه اول اسفندماه ۸۹، ساعت ۳ عصر در تهران و شهرستانهای سراسر کشور برگزار می شود، حضور به هم رسانند.

این حضور پرشکوه در آستانه میلاد مسعود پیامبر رحمت حضرت محمد بن عبدالله(ص) و امام جعفر صادق (ع)، علاوه بر حمایت قاطع از مواضع رهبران جنبش آقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی برای ادامه راه دشوار آزادی و کرامت انسان، نشانه اعلام همبستگی با هموطنان کرد در پاسداشت خون این دو عزیز ایرانی شیعه و سنی است که به پای مبارزه با استبداد دینی بر زمین ریخت.

شورای هماهنگی راه سبز امید
۲۸ بهمن ۱۳۸۹

با توجه به برنامه اعلام شده از سوی شورای هماهنگی راه سبز امید برای مراسم هفتم شهدای ۲۵ بهمن ماه در روز ۱ اسفند و استفاده از پتانسیل های شبکه های اجتماعی مجازی چون فیس بوک، صفحه راه سبز امید در شبکه اجتماعی فیس بوک جهت پیگیری آخرین اطلاعات مربوط به راهپیمایی ها و برنامه های آتی معرفی می‌گردد.

آدرس راه سبز امید: https://www.facebook.com/Greenpathofhope

ادامه مطلب ...

شهیدی که شاهد است را بر دوش می گیرند و شعار ” مرگ” بر ” زندگان” می دهند

0 نظرات
«ژاله» خون شد

ادامه راه سبز(ارس): بار دیگر تظاهرات مسالمت آمیز سبزها به خون رنگین شد. گویی سبز با سرخ عجین شده تا شاید پرچم سفید ” صلح ” را در این مرز و بوم برای همیشه به اهتزاز در آورد.

جوان بیست و شش ساله که با هزار امید و آرزو دیروز در خیابانهای شهری پر هیاهو و دود قدم می زد تا فردایی روشنتر از امروز را بسازد، امروز جان در بدن ندارد و فردا پیکرش راهی دیار باقی می شود تا کنار به خاک خفتگان دمی بیارامد.

“صانع ” می رود تا به دیگر یاران دانشجویش بپیوندد. آنان که روزی برای دفاع از خاک این کشور تن به گلوله سربی بیگانگان سپردند تا اسطوره ای شوند برای دفاع از وطن و آنان که همین آخرها در خاکی که همه جایش سبز شده بود با خون شهیدان وطن، برای پاسخ یک سوال به خیابان آمدند و دیگر هرگز برنگشتند و رفتند در کنار شهیدانی از جنس پاکی و منزلگاهشان گورستانی شد که روزی از کنارش رهبری وعده آزادی داده بود.

دیروز دگر بار یک “دانشجو” جان باخت. گویی این سرزمین سر آشتی با دانشجویان ندارد! روزی به خوابگاهش لشکر می کشند و کرور کرور می زنند و می برند و به بند می کشند. دگر روزبه جمع صمیمی شان در دانشگاه حمله می کنند و به زنجیر می کشند. آن شب تار پرستاره، محفل انس دعای کمیلشان را بر نمی تابند و مشت بر دهان “تکبیر گویشان ” می کوبند. یک روز به کهریزکشان می برند و دگر روز در اوین مهمان می کنند. در خیابان باشند و خوابگاه. کلاس باشند و باشگاه. فرقی ندارد. دانشجو است که آماج تیر کین است.

هیچ خاکی چون خاک شهید پرور ایران زمین چنین نکرد با جوینده دانش! صانع در زمانی که “ژاله” خون شد هنوز چشم بر این دنیا نگشوده بود. اما از روزی که خود را شناخت با ” ژاله ” همراه بود و امروز این ” ژاله ” خون شد.

چه فرقی می کند تیر را چه کسی زده باشد. مامور است یا مزدور. هر کس که باشد فرزند همین خاک است از مشتری و ثریا که نیامده! یکی است مثل همه. فقط او ” سلاح ” دارد نه ” صلاح”. اما ” صانع” سلاح نداشت. صلاح می خواست. مثل “سهراب” ، ” اشکان”، ” محسن” ، ” ندا”، ” مهدی”، “احمد” و صدها نام دیگر….. همه دانشجو. همه جوان. جویای علم. شیدای آزادی. سری پرشور. دلی پرعشق. با امیدی به مامنی بی خشونت. حال پیکر سرد “صانع” ابزاری می شود برای خشونتی دیگر. از ” خونخواهی” می گویند و ” خشم انقلابی” . ” انتقام جویی ” و ” کینه های سرشار”. زنجیره ای است این حلقه بسته خشونت که تمامی ندارد.

پیکر صانع را می خواهند بر دوش کشند و شعار کین دهند. فرق نمی کند که پیکر ” بسیجی ” باشد یا ” سبز”. اینها فقط با یک واژگان آشنایند. شهیدی که شاهد است را بر دوش می گیرند و شعار ” مرگ” بر ” زندگان” می دهند.

فردا مادری باز به عزای عزیزش می نشیند. کجایید مادران عزادار از ” لاله” به ” ژاله”. بیایید مادری باز سیاهپوش شد. بغض آسمان است که می شکفد.

فردا؛ باز هوای ایران ابری است. ابرها می گریند در سوگ این همه قربانی آزادی. ایران یکصدا فریاد می زند: ” شهادتت مبارک! “

بهار يكتا
ادامه مطلب ...

عاقبت، خواست خدا، وارونه نمایان را رسوا کرد

1 نظرات
عاقبت، خواست خدا، وارونه نمایان را رسوا کرد:
به ژاله ی در خون خفته …

ادامه راه سبز(ارس): می زنند، می درند، می بُرند، می کشند و می بَرند، و آن گاه بر کشته ی خویش اشک تمساح می ریزند. جنازه را از صاحبان اصلی اش می دزدند و آبروی ریخته و کار از دست شده را به خیال خود با شهید دزدیده تدبیر می کنند؛ چنان که پنداشتند مشروعیت و مقبولیت از دست رفته را می توان با رای دزدیده به خانه بازآورد. زر و زور و تزویر را در دست خود می بینند و می پندارند که قادر متعال و مطلق العنان روی زمین اند و هر چه بخواهند می توانند بکنند: می توانند اوباش و اراذل را به زر بخرند و به جان مردم بیندازند و عمله ی جور و زور را همچون وحوش بر سیل مردمان روانه کنند و بعد، در سیمای تزویر و بر منبر دروغ، نعل وارونه بزنند و جای ظالم و مظلوم و قاتل و مقتول و تروریست و شهید را عوض کنند. و از مکر خدا غافل اند، که بهترین ماکرین است و مکر مکرکنندگان را به آنها باز می گرداند.

و اگر مکر خدا نیست چگونه می شود چنین انتخابی کرد، که جامع تمام خطاهای حکومتی و انتقادها باشد؟ صانع ژاله، دانشجوی هنر، کرد و سنی، با سابقه فعالیت در انجمن اسلامی و ستاد انتخاباتی و حضور در تظاهرات پس از انتخابات؛ همان تجمع ها و تظاهرات اعتراضی که به جرم حضور در آن، هنوز بسیاری در زندان اند.

دانشجویی از خیل دانشجویانی که روز به روز بیشتر تحقیر و سرکوب می شوند، تا صدای رسای جامعه نباشند و اعتراض ها و انتقادهای مردم را فریاد نکنند و برای آرامش جان اقتدارگرایان، خفقان و سکوت پیشه کنند. دانشجوی هنر، یکی از خیل دانشجویان و هنرمندانی که، مانند باقی اهل فرهنگ و هنر، روزگار سخت سیاهی و عسرت را می گذرانند و تیغ سانسور و سنگینی تحمیل را بر جان خود و آثارشان – از نوشته ها و کتاب های شان تا فیلم ها و موسیقی ها و مجسمه هایشان – تحمل می کنند؛ مسلمانی سنی مذهب، از خیل سنیانی که رنج تبعیض و تحدید را هر روز بیش از پیش می بینند، در ام القرای اسلام اجازه تاسیس مسجد برای خود ندارند، در آموزش مذهبی استقلال ندارند و به خاطر مذهبشان، به طور سیستماتیک مشمول تبعیض در استخدام و اشتغال دولتی می شوند؛ و جوانی کرد، نمادی از قومیت های رنگارنگ کشور ایران، که اسیر نگاه امنیتی و نظامی عده ای خشک مغز بی تدبیر شده اند؛ اسیر تفکری متوهم و ناکارآمد و بی دانش، که به جای آن که به رفع مشکلات قومیت ها و توجه به مسائلشان بپردازند و راه حفظ امنیت و وحدت ملی را در جذب حداکثری و ایجاد رفاه عمومی و رفع تبعیض در تمام مناطق ایران بدانند، برخوردهای نظامی و امنیتی شان را برای پوشاندن ناکارآمدی تشدید می کنند و زجر و حبس و قتل را می افزایند و بدین شیوه، دور بسته و باطل ناکارآمدی و نارضایتی را تکرار می کنند؛ و دست آخر جوانی از خیل جوانان این سرزمین، که از تحمیل ها و تحقیرها به نام دین و اسلام به تنگ آمده اند، و آزادی و آزادگی، اراده و انتخاب و حق زیستن و برگزیدن را از دولت و حکومت خود طلب می کنند. حق انسانی زیستن را.

و باز چه طنز تلخ و تراژیکی است که تمام این مضامین در عکس ها و فیلم ها و نوشته هایی که از او منتشر می شود هم وجود دارد و به چشم می خورد. کارت بسیجی که از او ساخته اند و بنرهای بزرگی که از او در شهر زده اند تا از او نماد شهیدی همچون سهراب و ندا برای خود بسازند، که هیچ کدام آن قدر ماندگار نخواهد بود وقتی مردم عکس حضور او را در بیت مرجع سبز جنبش ببینند، وقتی فیلمی را ببینند که قسمتی از آن در میان مردم منتشر شده است و در آن تحمیل های دستگاه حاکم و ریاکاری دینداران تقلبی به سخره گرفته می شود، وقتی داستان کوتاه او را بخوانند و قلمش را و دغدغه های قلمش را بشناسند، … آن گاه خواهند فهمید میان صانع ژاله ای که نمونه ای است از جوانان امروز این کشور و نمونه ای است از دانشجویان این کشور و نمونه ای است از هنرمندان این کشور، چقدر فاصله است با آن تصویر وارونه ای که از بسیجی تقلبی حکومتی ساخته اند و بر کوی و برزن تبلیغ اش می کنند: بسیجی ای که ابزار سرکوب است و آلت فعل ایدئولوژی مستقر و از خود اجازه و قدرت انتخاب و بینایی ندارد و بصیرت را در اتباع بی چون و چرا حرف حق فرماندهان می بیند، تا به کار تثبیت پایه های قدرت طلبی و ثروت اندوزی و دنیاخواهی عده ای معدود به اسم دین و امام و انقلاب و جنگ و مبارزه با ظلم و تبعیض و استعمار بیاید.

و مکر الهی این است که تمام این رسواگویی ها و تناقض ها را خود به دست خود ساخته اند و خود به دست خود، با پول بیت المال، و با رسانه مردم، تبلیغ می کنند. با دست خود چیزی را امروز تبلیغ می کنند و می سازند، که فردا وقتی همین مردم مخاطب رسانه حکومتی و همین مردم مخاطب بنرهای بزرگ سطح شهر آگاه شوند و حقیقت امر را دریابند، به ضد خودشان بدل می شود؛ چنان که گویی هرچه در راه تثبیت خود و محو مخالفشان خرج کرده اند، علیه خودشان خرج شده است و عامل رسوایی و افتضاح خودشان خواهد شد. وقتی حقیقت امر با شبکه ی عظیم آگاهی بخشی ای که به یمن تثبیت شبکه ی سبز و نبود رسانه شکل گرفته است، دست به دست و سینه به سینه و زبان به زبان نقل کند، حقیقت آن چه را که درباره صانع ژاله خوانده است و دیده است و شنیده است و می داند، آن گاه تصویر بزرگ تبلیغاتی شهیدی که کوشیده اند جسم و جنازه و جان و شخصیت و سیما و سیرت اش را بدزدند، در ذهن و ضمیر مخاطبانی که آن را باور کرده بودند، به زنده ترین شاهد دروغ گویی و بی شرمی و وقاحت و رذالت – و البته حماقت – حکومتی تبدیل خواهد شد. آیا مکر الهی نیست که دشمنان ملت را این گونه از حمقاء قرار داده است، که به هر چیز دست می یازند و هر حربه ای برای نجات و بقای خود می جویند، فروترشان می برد و در چاه تباهی و ذلت و ضلالت فروترشان می کشد و راهی به رهایی پیش چشم شان نمی گذارد؟

آیا مکر الهی نیست که عزیزی از جوانان این ملت را به خاک و خون می کشند که همچون نامش صانع و آفریننده ی ژاله ای است خونین؟ ژاله ای که به خون می نشیند، تا یادآور ژاله های به خون نشسته ی تاریخ این خاک باشد، تا ادامه ی حماسه های بهمن این سرزمین باشد، تا زمستان بشکند و گل بشکفد و راه بهار را پیش روی لاله های فصل رهایی این ملت بگشاید …
شهاب خضرایی
ادامه مطلب ...

مهدی کروبی: جمهوری اسلامی توسط میراث‌خواران حکومتی، سرنگون شده است

0 نظرات
پيام مهدی کروبی به مسئولين نظام استبداد زده:
جمهوری اسلامی توسط میراث‌خواران حکومتی، سرنگون شده است

ادامه راه سبز(ارس): به گزارش ندای سبز آزادی؛ مهدی کروبی دقایقی پیش با سختی فراوان با یکی از نزدیکان خود صحبت کرد و از وی خواست تا پیام وی را منتشر کند:

آقای کروبی قبل از هرچیز از همسایگان و اهالی صبور محل که دیشب بار دیگر تا حدود ساعت نیمه شب، ناچار شدند شعارهای رکیکِ «لات»های حکومت را بشنوند، عذرخواهی کرد.

وی بار دیگر آمادگی خود را برای محاکمه در یک دادگاه علنی اعلام و خطاب به سران حکومت گفت : «اگر غیرت و شجاعت دارید لااقل مانند حکومت شاه رفتار کنید که اگر مبارزانی مانند طالقانی، گلسرخی، بخارایی و ده‌ها مبارز با اندیشه‌های متفاوت را به بند می‌کشید اجازه انتشار محاکمات آنها در رسانه‌ها را می‌داد.» کروبی گفت تکلیف صدا و سیمایِ دروغ پرداز مشخص است اما اگر حاکمیت، شجاعت و غیرت دارد فوراً دادگاه علنی برای من تشکیل دهد و به رسانه‌های مکتوب و مجازی در داخل کشور اجازه دهد دفاعیات و اسناد من را منتشر نمایند.

مهدی کروبی در پیامی به آقایان قالیباف، ناطق نوری و حسن روحانی با اشاره به اینکه شکستن همزمان سکوت این سه نفر و برخی ظرایف موجود در اظهار نظر آنها و نیز همزمانی آن با اطلاعیه دستوری هیئت رئیسه خبرگان هر نوع تردید در خصوص الزام آقایان به اظهار نظر را برطرف می‌کند، از این سه نفر خواست با صدور اطلاعیه‌ای، محاکمه علنی او و اجازه انتشار دفاعیاتش در رسانه‌ها را نیز خواستار شوند.

کروبی از برخی که آنها را شیرهای کاغذی حکومتی نامید خواست اگر شجاعت و غیرت دارند او را به صورت علنی محاکمه کنند تا او در یک دادگاه علنی نشان دهد براندازان اصلی چه کسانی هستند. به گفته کروبی، بر اندازی قبلا توسط بخش‌هایی از حاکمیت انجام شده و آنچه امروز در کشور حاکم است نه جمهوری است و نه اسلامی. وی افزود جمهوری اسلامی توسط میراث‌خواران حکومتی، سر نگون شده است.

ادامه مطلب ...

گزارشات ويدئومردمي(۲) از تظاهرات ۲۵ بهمن - شكستن شيشه خودروهاي عبوري توسط نيروي انتظامي

1 نظرات
گزارشات ويدئومردمي(۲) از اعتراضات مردمي ۲۵ بهمن

ادامه راه سبز(ارس): معترضان ۲۵ بهمن، شهروندانی بودند که بر حق حیات و حقوق طبیعی خود در برابر حاکمیت اصرار داشتند. این دسته از شهروندان نشان دادند که در صورت لزوم به وجدان خود مراجعه می کنند و از قانون اساسی، تفسیری ملی دارند. حکومت اقتدارگرایان بر این دسته از شهروندان ممکن نیست و به این معنا ۲۵ بهمن اعلان مقابله ی وجدان علیه تفسیر اقتدارگرایانه از قانون و اجرای سلیقه ای قانون بود. شهروندان حامی تجمع ۲۵ بهمن، حتی اگر نتوانند قدرت را در کوتاه مدت از اقتدارگریان وحشي پس بگیرند و به صاحبان اصلي آن "مردم" باز گردانند، اما آن را به شدت محدود می کنند. ۲۵ بهمن می گوید کام اقتدارگریان هتاك دیگر از قدرت شیرین نخواهد شد.

شكستن شيشه خودروهاي عبوري (راه رضاي خدا) در 25 بهمن توسط نيروهاي انتظامي


دانلود كمكي: "اينجا"
دانلود كمكي۲: "مديافاير"

همراهاني كه در كار با 4shareh راحت تر هستند ميتوانند كليه فيلمهاي سري 1 و 2 را در "اينجا" مشاهده و دريافت نمايند

ادامه مطلب ...

قانع ژاله برادر شهيد سبز صانع ژاله: صانع بسيجي نبود و جنازه اش را به ما تحويل نمي دهند

3 نظرات
گفتگوي صداي امريكا با برادر شهيد سبز صانع ژاله:
صانع بسيجي نبود ؛ جنازه اش را به ما تحويل نمي دهند

ادامه راه سبز(ارس): لازم به ذكر است قانع ژاله برادر شهيد صانع ژاله پس از اين اطلاع رساني بازداشت شد. قانع ژاله روز گذشته در مصاحبه تلویزيونی با صدای آمریکا مسائلی را برخلاف مدعاهای رسانه‌ی حکومتی عنوان کرده و بسیجی بودن برادرش را عنوان جعلی خوانده بود که به توسط نهادهای امنیتی عنوان شده بود.

این برادر شهید به طور مشخص به پنج نکته اشاره کرد: اینکه برادرش اصلا بسیجی نبوده؛ پسرخاله‌اش که به نهادهای امنیتی پاوه نزدیک است پیش از آنکه خانواده از شهادت صانع ژاله مطلع شوند، عکس او را از آنها گرفته و برای این شهید، کارت بسیج صادر شده است؛ خانواده شهید در صورتی که جنازه را به آنها تحویل ندهند، در ختم او شرکت نخواهد کرد؛ آرزوی صانع این بود مثل بهمن قبادی (کارگردان سینما) به مملکتش خدمت کند؛ و اینکه برادرش را دشمنان تشییع کردند.

به گزارش رهانا، سامانه «خبری خانه حقوق بشر ایران» قانع ژاله شب گذشته پس از این مصاحبه بازداشت شده و برای تکذیب آن تحت فشار قرار گرفته است. وی گفته بود که نهادهای امنیتی خانواده‌اش را تحت فشار قرار داده‌اند تا سکوت کنند.

مصاحبه فرمت شنيداري

دانلود mp3 "اينجا"
لينك "دانلود" كمكي


مصاحبه فرمت تصويري


لينك "دانلود" كمكي

رسانه‌های حامی دولت پس از انتشار خبر شهادت صانع ژاله، تلاش کردند وی را «بسیجی» و از حامیان دولت و حاکمیت معرفی کنند، اما انتشار برخی تصاویر و اسناد از این دانشجو و اظهارات قانع ژاله در رد این ادعاها، منجر به خشم آنها شد.

حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در واکنش به انتشار این تصاویر به خصوص تصویر دیدار برخی دانشجویان با آیت‌اله منتظری که صانع ژاله نیز در آن دیده می‌شود، ادعا کرد این دانشجو با روزنامه کیهان همکاری داشته است.

اما یک مسئول ديگر نهاد نمایندگی رهبری، در اظهاراتی متناقض با ادعای شریعتمداری، ادعا کرد که عکس مذکور از اساس جعلی بوده است. هرچند دوستان صانع ژاله، پس از طرح این ادعا، چندين عکس دیگر از دیدار مذکور با آیت‌الله منتظری را كه شهید ژاله را در زوایای دیگری در حضور آیت‌الله منتظری نشان می‌داد، در اینترنت منتشر کردند. (عكسهاي بيشتر از اين ملاقات را اينجا ببينيد)

ادعای سایت جوان آنلاین وابسته به سپاه پاسداران از همه جالب تر بود که ادعا کرد فردی که با او مصاحبه شده، برادر صانع ژاله نبوده، و نوشت: ادعای تماس تلفنی صدای آمریکا با برادر صانع ژاله در حالی است که وی و سایر برادران و اقوامش به همراه جمع زیادی از مقامات و بسیجیان استان کرمانشاه از عصر امروز در فرودگاه بین المللی کرمانشاه منتظر تحویل جنازه صانع ژاله بوده اند و مشخص نیست این تماس ادعایی چگونه گرفته شده است. البته این رسانه وابسته به نظامیان شخص نکرد که اگر فرد مصاحبه‌ شونده، قانع ژاله نبوده، پس چرا او بازداشت شده است؟!

امروز فقط خدا صدای دانشجویان مظلوم را شنید:
دانشگاه در اشغال نظامیان، شهید بر دوش قاتلان

اگرچه از دیروز پیش‌بینی می‌شد که تشییع پیکر پاک شهید صانع ژاله، با سازماندهی بسیج دانشجویی به یک برنامه نیمه‌رسمی و بی‌هویت تبدیل شود، اما هیچ‌یک از استادان و دانشجویانی که امروز در یکی از سالن‌های دانشگاه هنر محبوس شده بودند، تصور هم نمی‌کردند که دانشگاه اینگونه زیر چکمه نظامیان قرار گیرد و کوچکترین تحرک دانشجویان و دوستان شهید ژاله نیز با تهدید اسلحه و توهین و در مواردی ضرب و شتم از سوی لباس‌شخصی‌ها روبه‌رو شود.

در همین باره در سايت كلمه بخوانید:
روایت یک شاهد عینی از آنچه در دانشگاه هنر گذشت
بسیجیان سازماندهی شده، دانشگاه هنر را قرق کردند

به گزارش خبرنگار کلمه، شاید خیال دانشجویان این بود که دست‌کم حرمت تشییع جنازه‌ی شهید را نگه می‌دارند و در این روز، دست به حرمت‌شکنی دوباره از دانشگاه و دانشجو نمی‌زنند و از خشونت و کتک‌کاری و استفاده از گاز اشک‌آور دست برمی‌دارند.

اما این خیال وقتی کاملا نقش بر آب شد که آنها دیدند سردار علی فضلی و سردار همدانی، بی‌هیچ پرده‌پوشی و البته با اضطراب و نگرانی از واکنش احتمالی دانشجویان، در محوطه‌ی دانشگاه حضور یافته و در حال هدایت نیروهای خود هستند.

دانشجویان همچنین دیدند که بلندگو در اختیار حسین الله کرم، چهره شناخته شده و سابقه‌دار گروههای فشار، قرار گرفته تا به توهین و فحاشی و شعاردهی علیه موسوی، کروبی، هاشمی و خاتمی بپردازد.

گزارش خبرنگار کلمه از دانشگاه هنز حاکی است که از اولین ساعات صبح امروز – چهارشنبه ۲۷ بهمن – بیش از ۵۰۰ اتوبوس با آرمهای سپاه، وزارت دفاع، نیروی انتظامی و دانشگاه امام حسین، نظامیان لباس شخصی و نیروهای بسیجی را در اطراف چهارراه ولیعصر تهران پیاده کردند و این افراد به طور منظم و سازمان‌یافته در محوطه‌ی دانشگاه هنر و اطراف آن مستقر شدند.

حجم پوسترها و تراکت‌هایی که نیروهای شبه نظامی و بسیجی با مضمون‌های جهت‌دار و دروغین برای این برنامه تهیه کرده بود، به حدی زیاد بود که خبرنگار کلمه تعداد آنها را حدود ۵۰ هزار برگ تخمین زده و طبق مشاهدات او، بسیاری از بسته‌های این اقلام تبلیغاتی، باز نشده در کنار خیابان رها شده بود.

همچنین برای جلوگیری از حضور دانشجویان و اساتید دانشگاه هنر در تشییع جنازه دانشجوی شهید این دانشگاه، نیروهای شبه نظامی و بسیج تعداد قابل توجهی از آنها را در سالن کاربردی دانشگاه محبوس کرده بودند و گروهی از بسیجیان نیز در برابر آنها صف کشیده و شعار می‌دادند و در تلاش برای تحریک دانشجویان و ایجاد درگیری بودند.

تشییع جنازه‌ی شهید ژاله، در نهایت با تدارکات و تمهیدات گسترده‌ی نهادهای نظامی و امنیتی، از چهارراه ولیعصر به سمت دانشگاه تهران برگزار شد و هرگونه تحرک سبزها در این مسیر نیز با برخوردهای تند و خشن لباس‌شخصی‌ها و نیروهای امنیتی روبه‌رو شد.

این برخوردها به حدی بود که خبرگزاری فارس هم نتوانست وجود آن را پنهان کند. این خبرگزاری وابسته به نهادهای نظامی، با دروغ‌پردازی‌های متداول رسانه‌های اقتداگرا، نوشت: “چند تن از دختران منتسب به جریان فتنه نیز در حالی که موهای خود را سبزرنگ کرده بودند قصد اخلال در تشییع جنازه شهید ژاله را داشتند که با واکنش مردم و دانشجویان مواجه شده و محل تشییع را ترک کردند.”

تابناک هم به شیوه‌ی دیگر رسانه‌های اقتدارگرا، نوشت: “تعداد معدودی از هواداران جریان فتنه و خائن به آرمان های نظام و انقلاب، با دانشجویان شرکت کننده در تشییع جنازه شهید «صانع ژاله» درگیر شدند و از سوی دیگر دانشجویان شرکت کننده در این مراسم با شعار علیه موسوی و کروبی اغتشاشات روز دوشنبه را محکوم می‌کنند.”

آینده هم گزارش داد که “برخی دانشجویان دانشگاه هنر که ظاهر متفاوتی با میهمانان داشتند، با پرس و جوی انتظامات برنامه مواجه می شدند.”

بدین ترتیب برنامه‌ریزی نظامیان برای دزدیدن هویت این شهید و تشییع او با تدابیر شدید امنیتی، به انجام رسید. اما شاید تنها قسمت ماجرا که در این برنامه‌ریزی به آن توجه نشده بود، این بود که شهید صانع ژاله، اهل تسنن بوده است و تعیین ابوترابی برای نماز خواندن بر پیکر او، به همان اندازه بی‌تناسب است که بسیجی بودن او و ادعای ترورش توسط کسی غیر از نیروهای شبه نظامی.

اما ظاهرا نبود تناسب، چندان برای عوامل کودتا اثری ندارد، چرا که هدف آنها رجزخوانی‌های بعدی‌شان درباره برخورد با سران جنبش سبز و تهدید به تحصن و .. بود که تا ساعت نگارش این گزارش، همچنان ادامه دارد.

همچنین گزارش‌هایی از دستگیری تعدادی از دانشجویان و مردم نیز وجود دارد که هنوز تایید نشده است.

ادامه مطلب ...

دومین شهید ۲۵ بهمن را هم دزدیدند، شهيدان سبز بر دوش قاتلان

2 نظرات
ایستاده مردن نصیب او شد که از نشسته زیستن در ذلت خسته بود:
دومین شهید ۲۵ بهمن را هم دزدیدند، شهيدان سبز بر دوش قاتلان

ادامه راه سبز(ارس): عصر امروز رسانه‌های وابسته به دولت، خبر دادند که “مردم انقلابی” جنازه محمد مختاری را با شعار دادن علیه موسوی و کروبی، تشییع کرده‌اند. بدین ترتیب دومین شهید سبز ۲۵ بهمن نیز توسط لباس‌شخصی‌ها دزدیده شد، بدون اینکه آنها به روی خود هم بیاورند که محمد مختاری چرا در تظاهرات روز دوشنبه شرکت داشته است.

لباس شخصی‌هایی که هویت “مردم انقلابی” را به مانند پیکر پاک این دانشجوی شهید دزدیده بودند تا به بهانه این تشییع جنازه، نمایش صبح امروز را تکرار کنند و بار دیگر علیه رهبران جنبش سبز شعار دهند، حتی تلاش نکردند که یک کارت بسیج هم برای این شهید سبز جعل کنند تا لااقل حضورشان برای خودشان توجیه‌پذیر شود.

بر اساس گزارشهای رسیده به کلمه، پیکر این شهید سبز تا عصر امروز در اختیار نیروهای امنیتی بوده و خانواده‌ی مختاری که بنا داشتند صبح امروز پسرشان را تشییع کنند، به علت اینکه جنازه به آنها تحویل داده نشده، از این کار بازمانده‌اند.

دلیل اصلی را البته می‌توان اینگونه حدس زد که تشییع‌کنندگان سازماندهی‌شده، در ان ساعت مشغول ایفای نقش دیگری در خیابان انقلاب بوده‌اند: زندانی کردن دانشجویان در سالن آمفی‌تئاتر دانشگاه هنر، ضرب و شتم سبزهای حاضر و حضور اتوبوسی نیروهای بسیجی و شبه نظامی برای تبدیل تشییع جنازه‌ی شهید ۲۵ بهمن به پرده‌ی اول از فضاسازی نمایشی عوامل کودتا علیه جنبش سبز.

اما آنها نمی‌توانستند در آن واحد در هر دو جا حضور داشته باشند و لذا تشییع شهید محمد مختاری به بعدازظهر موکول شد. بر اساس گزارش‌های رسیده به کلمه، حتی در زمان تشییع پیکر شهید مختاری هم اجازه میانداری به خانواده داده نشده و لباس‌شخصی‌ها خود همه‌ی کار را برعهده گرفته‌اند و توجهی به نظرات خانواده‌ی این شهید نکرده‌اند.

خبرگزاری فارس گزارش داد که در این مراسم سازماندهی‌شده، شعارهایی همچون “کروبی موسوی مرگ به نیرنگتان، خون جوانان ما می‌چکد از چنگتان”، “لعن علی عدوک یاحسین، کروبی و خاتمی و میرحسین”، “مرگ بر موسوی”، “مرگ بر کروبی” و “مرگ بر منافق” سر داده شده است.

اما محمد مختاری را دیگر نتوانستند بسیجی معرفی کنند، چرا که نه تنها فرصتی برای این کار نداشتند، بلکه اولین عکس‌هایی که از او منتشر شد، نشان می‌داد که او در روز ۲۵ بهمن، مشخصا به عنوان یک فعال سبز به خیابان آمده و به همین خاطر هدف گلوله قرار گرفته است.

گزارش‌های موجود نشان می‌دهد که این جوان ۲۲ ساله، دانشجوی دانشگاه آزاد شاهرود بوده که در تظاهرات ۲۵ بهمن ۸۹ بر اثر شلیک مستقیم گلوله از سوی لباس شخصی های موتورسوار، از ناحیه کتف آسیب می‌بیند و به علت تاخیر در رسیدگی پزشکی و انتقال نیافتن به‌موقع به بیمارستان، فوت می‌کند.

در گزارش رسمی ادعا می‌شود که او ظهر روز سه شنبه بر اثر شدت جراحات در بیمارستان فوت می‌کند، اما برخی شاهدان عینی گفته‌اند که همان دوشنبه شب، خون زیادی از وی رفته بوده، به طوری که لباس‌های وی غرق در خون بوده است. این شاهدان معتقدند که محمد مختاری همان شب درگذشته است.

اما هویت سبز این دانشجوی شهید را هیچ‌کس نمی‌تواند انکار کند، و صفحه‌ی شخصی وی در سایت فیس‌بوک، بهترین گواه بر این است که او با انگیزه‌ی اعتراض به دیکتاتوری و به قصد حمایت از آرمان‌های سبز در راهپیمایی روز ۲۵ بهمن شرکت کرده است. او حتی برای عکس پروفایل خود در فیس‌بوک نیز تصویر سبز نوشته‌ی ۲۵ بهمن را انتخاب کرده بود و این تصویر همچنان به عنوان نشانه‌ای از هویت سبز این شهید، در صفحه‌اش باقی خواهد ماند.

او در این صفحه، دوستانش را به عضویت در صفحه ۲۵ بهمن در سایت فیس بوک دعوت کرده و نوشته است: “سبزیا بیان تو!! تو نه!! فقط اونایی که سبزن!! یا می خوان باشن!”

این دانشجوی شهید همچنین در آخرین فعالیت‌هایش در فیس‌بوک، چند پوستر تبلیغاتی برای راهپیمایی ۲۵ بهمن را نیز به اشتراک گذاشته و در کنار یکی از آنها نوشته است: “شاه خواهد رفت، اگر بخواهیم.”

او همچنین ویدیویی از صحنه‌ی تیر خوردن یک جوان مصری در مصر را به اشتراک گذاشته و زیر آن هم نوشته است: “البته به ما نمیرسنا” و البته درست پیش‌بینی کرده بود!

یکی از آخرین نوشته‌های محمد مختاری در فیس‌بوک هم این است که: “خدایا ایستاده مردن را نصیبم کن که از نشسته زیستن در ذلت خسته‌ام!

او از نشسته زیستن در ذلت خسته بود، و به همین خاطر ایستاده مردن را انتخاب کرد.


ادامه مطلب ...

آنها حق دارند عصبانی باشند…

13 نظرات
آنها حق دارند عصبانی باشند…

ادامه راه سبز(ارس): حمزه غالبی رییس کمیته جوانان و دانشجویان ستاد میرحسین در انتخابات در مطلب در وبلاگ خود نوشت: بیش از یک سال سرکوب کردند؛ زدند؛ بستند؛ خواهران و برادرانمان را به اسیری بردند. هیچ ارزش اخلاقی مانعشان نبود؛ هیچ آموزه دینی محدودشان نکرد؛ حرمتی برای کرامت انسانی قائل نشدند. کوچک‌ترین صدای معترضی را برنتافتند و از همه وقیحانه‌تر با سیاست معاویه گونه نعل وارونه زدند و با افترا و تهمت عزم مخدوش کردن چهره جنبش مان را کردند. جنبشی برای ساختن ایرانی آباد و آزاد، ایرانی که در آن تفاوت‌ها به رسمیت شناخته شود، ایرانی که جواب پرسش شهروندان از حاکمان گلوله نباشد، ایرانی که بیت المال مومنین با بی‌تدبیری و فساد زایل نشود.

اما آن‌ها غافل بودند از اینکه با هر تنی که به اسارت می‌گیرند آه مظلومی‌‌ رها می‌شود. هر باتومی که می‌زنند همچون تیشه‌ای است بر ریشه مشروعیتشان. غافل بودند از اینکه این سنت الهی است که خون مظلوم ر‌هایشان نمی‌کند و اگر می‌شد با دورغ و کتمان خون را پایمال کرد پیشنیان کرده بود. غافل بودند از اینکه لقمه‌ای که با زایل کردن بیت المال عمومی در جهت اغراض شخصیشان بدست می‌آورند لقمه حرامی است که در گلویشان گیر خواهد. غافل از اینکه بستن هر صدای متفاوت تنها مسیر رودخانه ملت را برای مدتی زیر پوست جامعه مخفی خواهد کرد؛ غافل از آنکه سد زدن جلو خواست ملت تنها سیل هایی را می‌آفریند که هر بار غافلگیر‌تر خواهند شد. غافل از اینکه کتمان خواست مردم و تحقیر آن‌ها حاصلی جز خواریشان ندارد. اما چرا؟ آیا در زمین نگشته‌اند تا سرنوشت پیشنیانشان را ببینند؟ این عذاب خداست برای استبداد که چشم داشته باشد اما نتواند بعد از یکسال سرکوب با تمام توان حضور و اعتراض مردم را ببیند. گوش داشته باشند اما آه بلند مظلومان را نشنوند. و نفهمند وقتی زیر شدید‌ترین فشار‌ها و در ناباورانه‌ترین شرایط ملت عزمش را برای ایستادن نشان می‌دهد یعنی چه.

استبدادطلبان حق دارند عصبانی باشد. عصبانی از اینکه ملت اجازه نداد که تظاهر به مخالفت با استبداد مبارک بکنند در حالی که گوی سبقت را از او ربوده‌اند. عصبانی از اینکه تشت رسوایی شباهتشان به مستبدین منطقه از بام افتاده و صدایش نه در کشورمان که در همه دنیا پیچیده است.

ما عزا داریم به خاطر شهادت دوستانمان به دست اقتدارگرایان. عزا داریم به خاطر اینکه نیروهای نظامی بجای اینکه ضامن امنیت مردم باشند بر مردم هستند. عزاداریم بخاطر اینکه همچنان حاکمان حق ما را برای برگزاری تجمع اعتراضی کتمان می‌کنند و از مسئولیتشان برای حفظ امنیت شهرندان شانه خالی می‌کنند. در عین حال ما خوشحالیم چون دوباره هم دیگر را دیدیم. خوشحالیم چون بار دیگردر کنار برادران و خواهران مصریمان به کسانی که جز تسلیم خلایق را نمی‌پسندند «نه» گفتیم. خوشحالیم از اینکه دوباره هم دیگر را دیدیم و عهدمان را برای سکوت نکردن در مقابل ظلم باهم مرور کردیم.

غمگین به خاطر گوشهایی که نمی‌شنوند و چشمهایی که نمی‌بینند. خوشحال به خاطر اینکه ناکارآمدی توسل به سرکوب به جای به رسمیت شناختن اعتراض را نشان دادیم و امیدوار‌تر بخاطر اینکه نشان دادیم راه مسالمت آمیز مردم برای تعیین سرنوشت خودشان توقف ناپذیر است.

ادامه مطلب ...

بیانیه مهدی کروبی خطاب به ملت پس از راهپیمایی ۲۵ بهمن

0 نظرات
بیانیه مهدی کروبی خطاب به ملت بعد از راهپیمایی ۲۵ بهمن

ادامه راه سبز(ارس): مهدی کروبی با صدور بیانه ای کوتاه ضمن تقدیر از حضور مسالمت آمیز مردم در راهپیمایی روز گذشته، خشونت های صورت گرفته که منجر به شهادت و جراحت عده ای از هموطنانمان شد را به شدت محکوم کرد.

در بخشي از اين بيانيه آمده است: «زندانیان سیاسی را آزاد و دستتان را از گلوی روزنامه ها و رسانه های مستقل بردارید، به عهد و میثاقی که با نام قانون اساسی با مردم بسته اید وفادار باشید..» كروبي بار ديگر بيان نموده: «به عهد و میثاق خود با مردم و خواسته های ملت و امام که در آرمان های انقلاب اسلامی ۵۷ تجلی یافت همچنان پایبند و اعلام می کنم که هراس از هیچ تهدیدی ندارم و همانگونه که از سال ۴۱ به عنوان سرباز کوچک ملت نیز نشان داده ام اماده پرداخت هرگونه هزینه ای در این راه پر فیض هستیم..»

به گزارش سحام نیوز متن اين بيانيه به شرح زير ميباشد:

همانگونه که ملت شریف ایران می دانند به دنبال قیام های آزادی خواهانه و ضد استبدادی ملت های خاورمیانه به ویژه پیروزی اخیر ملت های مسلمان تونس و مصرجهت اعلام همبستگی جنبش آزادی خواه سبز ایران با این جنبش ها، علی رغم عدم نیاز به درخواست مجوز و تنها برای نشان دادن حسن نیت خود از وزارت کشور تقاضای برگزاری راهپیمایی در روز ۲۵ بهمن کردیم.

اما متاسفانه از زمان ارائه این درخواست با سیلی از فحاشی ها و دریده گویی های روزنامه ها و رسانه های جیره خوار مواجه شدیم و از همان زمان به منظور جلوگیری از شرکت در راهپیمایی و پیوستن به مردم با قطع تلفن و ارتباطات و همچنین حصر و تخریب منزل مسکونی مان مواجه شدیم.

همچنین بنا به خبرهای که تاکنون به دست ما رسیده است متاسفانه بار دیگر راهپیمایی مسالمت آمیز مردم توسط افرادی که رفتار و نقش و وابستگی انها به نهادهای خاص بر همگان معلوم و مشخص است به خشونت کشیده شد و جمعی از مردم مجروح و تعداد کثیری نیز بازداشت شدند.

همچنین خبر دار شدیم که متاسفانه دانشجویی به نام “صانع ژاله” و “محمد مختاری” در جریان حوادث روز گذشته به شهادت رسیده اند که این شهادت را به خانواده های این دو عزیز و مردم بزرگوار ایران تسلیت و ضمن محکومیت شدید برخوردهای خشن و غیر انسانی و غیر اسلامی هشدار می دهیم که تا دیر نشده است پنبه ها را از گوش هایتان خارج کنید و صدای مردم را بشنوید. اعمال خشونت آمیز و مخالفت و عناد با خواست مردم تا زمانی و جایی می تواند به استمرار چنین وضعیتی کمک کند. از سرنوشت دوری حکومت ها از مردم عبرت بگیرید.

زندانیان سیاسی را آزاد و دستتان را از گلوی روزنامه ها و رسانه های مستقل بردارید، به عهد و میثاقی که با نام قانون اساسی با مردم بسته اید وفادار باشید..

به عهد و میثاق خود با مردم و خواسته های ملت و امام که در آرمان های انقلاب اسلامی ۵۷ تجلی یافت همچنان پایبند و اعلام می کنم که هراس از هیچ تهدیدی ندارم و همانگونه که از سال ۴۱ به عنوان سرباز کوچک ملت نیز نشان داده ام اماده پرداخت هرگونه هزینه ای در این راه پر فیض هستیم..

مهدی کروبی
بیست و ششم بهمن ۱۳۸۹
ادامه مطلب ...

پیام میرحسین موسوی خطاب به ملت پس از راهپیمایی ۲۵ بهمن

0 نظرات
پیام میرحسین موسوی خطاب به ملت بعد از راهپیمایی ۲۵ بهمن

ادامه راه سبز(ارس): میرحسین موسوی، با صدور پیامی ضمن تبریک راهپیمایی شکوهمند مردم در روز ۲۵ بهمن، شهادت فرزندان جنبش سبز را تسلیت گفته و تاکید کرده است که افتخار بزرگ جنبش سبز در استقلال و تکیه آن بر نیروی عظیم ملت است.

نخست وزیر هشت سال دفاع مقدس در این پیام کوتاه که یک روز پس از راهپیمایی بزرگ مردم در روز ۲۵ بهمن صادر کرده، نوشته است که این راهیپمایی شکوهمند از دو سو مورد تهاجم قرار گرفته است: اقتدارگرایانی که چشم به زر و زور در آینده دارند و همچنین بیگانگان و موج سواران بین المللی که به دنبال مطامع خود هستند.

به گزارش کلمه، متن کامل پیام میرحسین موسوی به شرح زیر است :

ملت شریف ایران


سلام و درود برشما. پس از راهپیمائی شکوهمند شما در روز ۲۵ بهمن، این دستاورد بزرگ ملت و جنبش سبز که با شرکت همه قشرهای مردم از مردان و زنان سلحشورجامعه، در مقابل ناباوری بسیاری از بدبینان و اقتدار گرایان شکل گرفت، جنبش شکوهمند شما ازدو سو مورد تهاجم قرار گرفته است: از یک سو مورد تهاجم اقتدار گرایانی که چشم به پست و مقام و زر و زور در آینده دارند و از سوی دیگر تلاش بیگانگان و موج سواران بین المللی برای پی گرفتن مطامع خود بوده است که هر دو تلاش کرده اند که جنبش را به صهیونیسم و امریکا و اذناب آنان منتسب کنند.

این در حالی است که افتخار بزرگ جنبش سبز در استقلال و تکیه آن بر نیروی عظیم ملت بوده است. جنبش سبز همواره با بیگانگان فاصله داشته و اهداف اصلی آن احیای ارزشهای انقلاب و آرمانهای امام راحل و مطالبات آزادی خواهانه و متکثر ملت شریف ایران بوده و همواره تلاش کرده است که از راههای مسالمت آمیز، اهداف خود را با تاکید براصل بنیادین کرامت ذاتی انسان و به رسمیت شناختن حق ملت برای حاکمیت بر سر نوشت خود و اجرای بدون تنازل قانون اساسی دنبال کند. این همراه کوچک شما ضمن تبریک به مناسبت پایداری خیره کننده مردم، شهادت فرزندان عزیز شما ملت سر فراز را تسلیت می گویم.

میرحسین موسوی
تهران-۲۶ بهمن ماه ۱۳۸۹

ادامه مطلب ...

ما نمی دانیم چه اتفاقی برای موسوی و رهنورد افتاده است + بازداشت فرزندان آيت الله بيات زنجاني

1 نظرات
نگرانی فرزندان موسوی از وضعت میرحسین موسوی و زهرا رهنورد:
ما نمی دانیم چه اتفاقی برای آقای موسوی و خانم رهنورد افتاده است

ادامه راه سبز(ارس): دختران میرحسین موسوی و زهرا رهنورد نسبت به بی خبری از وضعیت پدر و مادرشان ابراز نگرانی کردند.

دختران میرحسین موسوی در گفتگویی با خبرنگار جرس که دقایقی پیش صورت گرفت، با توجه به اخبار منتشره در رسانه های حکومتی، نسبت به بی خبری از وضعیت میرحسین موسوی و زهرا رهنورد ابراز نگرانی کردند.

در این گفتگو ضمن اشاره به این نکته که طی ۴۸ ساعت اخیر هیچگونه اطلاعی از وضعیت و سلامتی مهندس میرحسین موسوی و دکتر رهنورد وجود ندارد، تاکید شد: علاوه بر قطع هرگونه ارتباط و تماس تلفنی، کوچه منتهی به منزل موسوی توسط خودرو ون مسدود شده است.

همچنین از ورود فرزندان و تیم محافظت میرحسین موسوی به منزل ایشان جلوگیری به عمل آمده و تمام راههای ارتباطی به شکل ناگهانی و مشکوکی قطع شده است.

دختران میرحسین موسوی یاد آور شده اند: با توجه به شرایط موجود وضعیت سلامتی آنها برای خانواده در پرده ای از ابهام قرار گرفته است. محافظین تحت فشار هستند که هیچگونه مجرای ارتباطی با خانواده ایجاد نکنند.

به گفته خانواده آقای موسوی، در ون مسدود کننده افرادی وجود دارند که مدعی هستند حکم این اقدام را از دادستانی تهران در اختیار دارند.

گفته شده است؛ امکان مشاهده فضای داخل خودرویی که در مقابل منزل آقای موسوی پارک شده است، وجود ندارد و تعداد افراد درون ون نیز نامشخص است. همچنین نسبت به وضعیت مسلح بودن آنها نیز نمی شود از فضای بیرون از ماشین مطلع شد.

بنا به گفته خانواده آقای موسوی کسانی که در مقابل منزل آقای موسوی مانع از تردد فرزندان وی شده اند، از ارائه هرگونه حکم و یا کارت شناسایی امتناع کرده و تاکنون نیز هیچ مقام رسمی مسئولیت اقدامات اخیر را به عهده نگرفته است .

دختران آقای موسوی می گویند؛ نگرانی ما این است که اصلا نمی دانیم در پشت این درهای بسته و در پسِ سکوت و خاموشی و بی خبری ایجاد شده چه می گذرد وچه اقدامات غیرقابل تصوری علیه آنها صورت گرفته است. ما نمی دانیم چه اتفاقی برای آقای موسوی و خانم رهنورد افتاده است و آیا اصولا مسئولیت حفظ جان مهندس موسوی و خانم رهنورد به عهده چه کسی است؟ ما حتی نمی دانیم آیا پدر و مادر ما در این منزل مستقر هستند و یا به جای دیگر منتقل شده اند؟

‘گفتنی است : به دنبال برپایی تظاهرات روز ۲۵ بهمن در تهران، علی لاریجانی رئیس مجلس ایران دستور تشکیل کمیته “بررسی افراد ضد انقلاب” را صادر کرده است و نمایندگان مجلس نیز علیه رهبران اصلاح طلب شعار داده و خواستار اعدام آنان شده اند.


بازداشت فرزندان آیت الله بیات زنجاني:
محمدمصطفی و سوسن بیات زنجانی دوشنبه ۲۵ بهمن در مترو صادقیه تهران بازداشت شدند

به گزارش تحول سیز آیت الله بیات زنجانی بعد از دستگیری فرزندانش گفت: خون بچه های من از بقیه رنگین تر نیست. محمد مصطفی لیسانس هنر و سوسن دانشجوی فوق لیسانس معماری دانشگاه اصفهان هستند که روز گذشته همراه با شمار زیادی از هموطنانمان در متروی صادقیه تهران بازداشت و روانه زندان اوین شدند‬.

شواهد حاکی از آن است که فرزندان آیت الله بیات از قم تحت تعقیب نیروهای امنیتی بودند و در مترو به محض آغاز اعتراضات و شعارهای مردم توسط نیروهای اطلاعات بازداشت شدند.

آیت الله بیات زنجانی از مراجع تقلید سبز و به تازگی با رهبران جنبش سیز موسوی و کروبی ملاقات و گفتگو داشته است.

مسئولین دادستانی از لیست ۱۵۰۰ نفره از بازداشت شدگان ٢۵ بهمن ماه خبر دادند

با گذشت چند ساعت از تجمع خانواده‌های افراد دستگیر شده در جریان تجمع روز دوشنبه ٢۵ بهمن ماه، لیستی مرکب از ۱۵۰۰ نام از سوی مسئولان دادسرا خوانده و اعلام شد تمامی بازداشت‌شدگان به زندان اوین منتقل شده‌اند.

به گزارش کمیته گزارش گران حقوق بشر، صبح امروز، سه شنبه ۲۶ بهمن ماه، بازداشت‌شدگان تجمع روز گذشته در تهران، به دادگاه انقلاب واقع در خیابان معلم انتقال یافته و برای آنان پرونده تشکیل شده است. این در حالی است که ماموران یگان ویژه، صبح امروز با حمله به خانواده‌های بازداشت‌شدگان در مقابل دادگاه انقلاب، آنان را مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند.

شب گذشته نیز نیروهای یگان ویژه نیروی انتظامی به قصد متفرق ساختن خانواده‌های تجمع کننده مقابل کلانتری ۱۴۸ انقلاب به آنان حمله کردند. این در حالی است که مراجع انتظامی و امنیتی کماکان از هر گونه پاسخگویی به خانواده‌ی بازداشت‌شدگان امتناع می‌کنند.

اعلام نام ۱۵۰۰ تن بازداشتی در حالی است که کمی پیش سردار احمدرضا رادان، فرمانده نیروی انتظامی تهران در مصاحبه‌ای تعداد معترضان را يك گروه ۱۰۰ الي ٢۰۰ نفره خوانده بود! و نيز بازداشت‌شدگان را ۱۵۰ تن اعلام کرد!!! (خود حديث مفصل بخوان از مجمل)

گفتنی است در برخورد خشونت بار ماموران با تجمع کنندگان در وقایع روز گذشته در تهران، یک شهروند کشته و دست کم سه نفر نیز با شکلیک مستقیم گلوله زخمی شده اند. خبرگزاری دولتی فارس نیز، با تایید این خبر عوامل خشونت را وابسته به "منافقین" خوانده است.

ادامه مطلب ...

معترض را می‌کشند، جنازه‌اش را مصادره می‌کنند!

9 نظرات
خشم دانشجویان از دروغ‌پردازی اقتدارگرایان درباره‌ی علت حضور شهید صانع ژاله در تظاهرات ۲۵ بهمن:
معترض را می‌کشند، جنازه‌اش را مصادره می‌کنند

ادامه راه سبز(ارس): در حالی که رسانه‌های اقتدارگرایان از صبح امروز به شدت در تلاش‌اند تا شهید صانع ژاله را که در تظاهرات دیروز هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد، بسیجی و حامی حاکمیت معرفی کنند، بسیاری از دانشجویان و دوستان این شهید، این‌گونه تلاش‌ها را گستاخانه و بی‌شرمانه توصیف می‌کنند. برخی از آنها هم گفته‌اند که قصد دارند در تشییع جنازه‌ی فردا که از سوی بسیج دانشجویی برگزار می‌شود، شرکت کنند و اجازه‌ی مصادره‌ی هویت سبز این شهید را ندهند.

تاکنون چند عکس منتسب به این شهید از سوی رسانه‌های رسمی و دوستان این شهید در اینترنت منتشر شده که در این خبر مشاهده می‌کنید، اما با توجه به ابهامات موجود و نبود امکان تحقیق آزادانه و مستقل در این باره، کلمه نمی‌تواند با قطعیت، صحت انتساب همه‌ی آنها را به این شهید تایید کند.

همچنین از صبح امروز رسانه‌های وابسته به دولت، سعی کردند این دانشجو را بسیجی معرفی کنند و حضور اعتراضی او در خیابان را کمرنگ جلوه دهند.

تا آخرین ساعات دیشب، صحبتی از بسیجی بودن شهید صانع ژاله در میان نبود، اما در حدود ساعت ۱۰ صبح امروز خبرگزاری ایرنا او را “حافظ کل قرآن و از افراد مذهبی و از مدافعان نظام” معرفی کرد. پس از این ساعت، در خبرهای بعدی، از بسیجی بودن او و کارت بسیج وی نیز که گفته می‌شود از پرونده‌ی دانشجویی‌اش کپی شده، پرده‌برداری شد.

در ساعت ۱۲:۱۵ هم خبرگزاری مهر نوشت که ماموریت این دانشجوی بسیجی با شهادت به پایان رسیده و او قربانی مطامع فتنه‌گران شده است. البته در همین خبر، ادعا شده که صفحه ۲۵ بهمن در سایت فیسبوک را کاخ سفید ایجاد کرده است!

بسیج دانشجویی هم اعلام کرد که تصمیم دارد صبح فردا (چهارشنبه) برای این شهید، تشییع جنازه برگزار کند. ایرنا با فرماندار پاوه هم مصاحبه کرد که گفت: شهید صانع ژاله که روز گذشته با تیراندازی مستقیم منافقین به درجه رفیع شهادت در تهران نایل آمد، فرزند یکی از خانواده های متدین و مذهبی است.

خبرگزاری فارس هم در مصاحبه‌ای با کسی که پدر شهید صانع ژاله معرفی شد، نتوانست هیچ جمله‌ای از مصاحبه‌شونده درباره بسیجی یا موافق حاکمیت بودن این شهید نقل کند و تنها سخنان او را در کنار ادعاهای بی‌مدرک خود مبنی بر مرگ صانع ژاله به دست منافقان قرار داد و اعلام شکایت او از قاتلان پسرش را به مخالفت وی با تظاهرکنندگان سبز تفسیر کرد.

لازم به یادآوری است که پیش از این هم پدر شهید میثم عبادی در مصاحبه با کلمه فاش کرده بود که سخنانی که خبرگزاری فارس به نقل از او علیه آقایان موسوی و کروبی منتشر کرده بود، یکسره جعل و دروغ بوده و شکایت پدر شهید میثم عبادی هم به جایی نرسیده است. از این رو باید به مصاحبه منتسب به پدر شهید ژاله هم با تردید نگریست.

اما از سوی دیگر، دانشجویان دانشگاه هنر نیز عکسی از این شهید را به همراه اعضای انجمن اسلامی دانشگاه هنر در دیدار با مرحوم آیت‌الله منتظری منتشر کرده‌اند. در این عکس شهید صانع ژاله، نفر اول سمت چپ عکس با پیراهن قهوه ای و عینک است:

سحام نیوز این عکس را منتشر کرده و نوشته است: “جریان اقتدارگرا که در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری گذشته با اقدامات خشن خود نظیر شهادت جمعی از هموطنانمان و راه اندازی بازداشتگاه رسوایی چون “کهریزک” اندک آبرویی برای خود نگذاشته این بار نیز با این اقدام یکبار دیگر نشان داده است که در مرام این افراد ” اخلاق” کوچکترین جایگاه و اهمیتی را ندارد.این خبرگزاری سال گذشته نیز چند تن از شهدای جنبش سبز را با ترتیب دادن مصاحبه های دروغین بسیجی خواند که بعدها با مصاحبه های خانواده هایشان چیزی جز رسوایی سهم انها نشد.”

این سایت همچنین خواستار حضور دانشجویان سبز در مراسم تشییع جنازه‌ی این شهید شد و نوشت: “بسیج دانشجویی دانشگاه تهران قرار است در اقدامی “مزورانه” پیکر پاک این شهید را فردا ساعت ۹:۳۰ از جلوی دانشگاه هنر تشیع کند و از همین رو بر هواداران جنبش آزادی خواه سبز این فرض است که با حضور در این مراسم اجازه ندهند تا گروههای اقتدارگرا بار دیگر از شهدای این مرز و بوم استفاده ابزاری در جهت رسیدن به مقاصد خود کنند.”

تحول سبز هم با اشاره به تحرکات رسانه‌ای امروز اقتدارگرایان و انتساب قتل این شهید به فرقه رجوی، نوشت: “از آنجا که رسانه های حکومتی مدعی شدند ژاله توسط نیروهای منافقین به شهادت رسیده و با توجه به شواهد موجود ( گزارش ها و تصاویر ارسالی ) به نظر میرسد باید پیوند نیرهای لباس شخصی و ضد شورش سپاه را که طبق ادعای رسانه های حکومتی ” منافقین ” نام گرفتند را با فرقه فسیل شده و منفور رجوی تبریک گفت ، چرا که به نظر میرسد حیات هر دو طیف بهم وابسته است.

جرس هم با برخی از دانشجویان و دوستان این شهید مصاحبه کرد و از قول یکی از آنها نوشت: “فضای دانشگاه هنر بسیار ملتهب است و اخباری که خبرگزاری های حکومتی منتشر کرده اند، دانشجویان را به شدت آزرده خاطر کرده است. تا آنجا که حتی پس از انتشار کارت عضویت بسیج آقای ژاله در خبرگزاری فارس، یک نوع نزاع و درگیری لفظی در دانشگاه به وجود آمده است و خیلی ها از هم می پرسند آیا واقعا این دانشجو به عنوان بسیج در راهپیمایی شرکت کرده بود؟”

این دانشجو همچنین گفت: “تا آنجایی که من ایشان را از نزدیک می شناسم و دوستان و هم اتاقی های او در خوابگاه دانشجویی گواهی می دهند، آقای صانع ژاله یکی از هم وطنان کرد زبان نجیب این دانشگاه بود که اگر چه فعالیت سیاسی نداشت اما پس از انتخابات او هم مثل بسیاری از دانشجویان سبز بود و در راهپیمایی های اعتراضی هجده تیر، شانزده آذر و روز عاشورا خودم شاهد بوده ام که با نشان سبز شرکت کرده بود و حتی بارها تاکید می کرد که دفاع از موسوی و کروبی به کردها این امکان را می دهد که به حداقلی از خواسته های خودشان برسند.”

وی حتی به نام یکی از هم اتاقی های این دانشجویی که در راهپیمایی ۲۵ بهمن مورد هدف گلوله قرار گرفت اشاره کرد و یاد آور شد: “صانع ژاله به همراه این هم اتاقی خود سال گذشته در راهپیمایی روز عاشورا شرکت کرده بود که متاسفانه دوست او بازداشت و به مدت سه ماه در اوین به سر برد و چند تن دیگر از هم دانشگاهی های او در راهپیمایی هجده تیر دستگیر شده بودند که او همیشه از انتقال بچه های دانشگاه هنر به کهریزک ناراحت بود و می گفت چرا ما نمی توانیم هیچ کاری برایشان انجام دهیم.”

یکی دیگر از دانشجویان دانشگاه هنر هم به جرس گفت: “امروز در دانشگاه برخی از همکلاسی های صانع نمی توانستند باور کنند که دیروز آنها را در خیابان مورد ضرب و شتم قرار داده اند و امروز برای یکی از دوستان شان که در راهپیمایی شرکت کرده و کشته شده دل می سوزانند. آنها واقعا مرده ما را می خواهند و زنده ی ما برای آنها هیچ ارزشی انگار ندارد. چون اعتراض می کنیم.

یک دانشجوی دیگر هم به جرس گفت: “خیلی دردناک است وقتی شما کسی را می شناسی اما می بینی در خبرگزاری های دولتی هویت اصلی او انکار می شود و با انتشار یک کارت بسیج که معلوم است از پرونده دانشگاهی او بیرون کشیده اند، در صدد هستند تا حتی میان بچه های خود دانشگاه هم اختلاف بیاندازند… صانع ژاله به هیچ وجه سیاسی نبود اشاره می کند، برخی از بچه های کرد معمولا سعی می کنند خیلی وارد مباحثه های سیاسی در دانشگاه نشوند، صانع آدم ساکت و آرامی بود اما پس از انتخابات در راهپیمایی های اعتراضی بسیاری شرکت کرد و حتی یکی از هم اتاقی های او وقتی در راهپیمایی عاشورا دستگیر شده بود بچه ها می دیدند که او چقدر متاثر بود… ایشان در خوابگاه دانشجویی دانشگاه هنر تهران واقع در خیابان شهید بالاور ساکن بودند و دوستان نزدیک او در ایران می گویند او هم دیروز به همراه دانشجویان دیگر برای شرکت در راهپیمایی رفته بود… خبرگزاری های حامی دولت که عادت دارند به این کارها. اما با اطمینان می گویم باید این گزینه که او عضو بسیج بوده است را کاملا خط زد چون نه تنها من بلکه بسیاری از دوستان نزدیک صانع در سبز بودن او هیچ شکی ندارند. خبرگزاری فارس کاری کرده است که امروز یکی از بچه های دانشگاه از من می پرسید؛ صانع از ما بود یا از آنها؟ این واقعا «اعصاب خرد کن» است که می روند از پرونده یک دانشجو کارت بسیج پیدا می کنند تا ذهن همه را منحرف کنند. به خیلی از دانشجویان در دانشگاه های تهران خصوصا وقتی از شهرستان می آیند از همان روزهای نخست یک فرمی را می دهند که در آن به بخشی از امکانات نظیر رفتن به اردوهای دانشجویی اشاره می شود و برخی از دانشجویان هم آن فرم را امضا می کنند و بعد با همان کارت بسیج از امکانات دانشگاه بهره مند می شوند. اگر این کارت به معنی بسیجی بودن صانع محسوب می شود من او را بسیجی سبز دانشگاه می دانم.

یکی از دوستان این شهید نیز عکسی متفاوت از او را در فیس‌بوک منتشر کرده است:

او همچنین زیر این عکس نوشته است: “شهید “صانع ژاله” آزادهء کرد ایرانی که روز گذشته به شهادت رسید. او دانشجوی هنر تهران بود. حکومت قصد دارد نام او را مصادره کند. حضور مردم در مراسم تشییع جنازهء او میتواند این دسیسهء حاکمیت را خنثی کند. مراسم تشییع شهید صانع ژاله بامداد چهارشنبه از مقابل دانشگاه هنر تهران (چهارراه ولیعصر) به سمت دانشگاه تهران برگزار می‌شود.”

دانشجو نیوز نیز عکس زیر را از این دانشجوی هنر منتشر کرده است:

این سایت همچنین به مراسم تشییع جنازه‌ی فردا دعوت کرده و نوشته است: در پی به شهادت رسیدن صانع ژاله، دانشجوی دانشکده هنر تهران که توسط نیروهای حکومتی در تظاهرات اعتراضی دیروز به شهادت رسید، دانشجویان این دانشکده ضمن برگزاری تجمع اعتراضی خواهان محاکمه عوامل واقعی این جنایت شدند. در تجمع امروز دانشجویان دانشکده هنر، یکی از دوستان شهید صانع ژاله ضمن رد وابسته بودن این شهید به سازمان های حکومتی، اعلام داشته که وی به عنوان یکی از معترضین به حاکمیت در تجمعات دیروز شرکت داشته است… بسیج دانشجویی به همراه رسانه های وابسته به حاکمیت با تبلیغات فراوان با سرپوش گذاری به جنایت عوامل حکومتی خود سعی در القای این مطلب دارند که وی از اعضای فعال بسیج دانشجویی بوده که توسط نیروهای مخالف جمهوری اسلامی به قتل رسیده است… طبق گزارشات اولیه که به دانشجونیوز رسیده است شهید صانع ژاله از اعضای شورای عمومی انجمن اسلامی این دانشگاه بوده و به عنوان یکی از معترضین به حاکمیت در تجمع روز ٢۵ بهمن شرکت داشته است. همچنین خانواده وی برای انجام مصاحبه با رسانه های حکومت و بیان خواسته های آنان در صدا و سیما تحت فشار زیادی قرار گرفته اند. داستان” اتوبوس” نوشته صانع ژاله ، در شماره ٣۷ نشریه آزما به چاپ رسیده است که بنابر منابع خبری وابسته به سپاه پاسداران در گروه نشریاتی که در راستای اهداف جنگ نرم فعالیت میکنند قرار دارد. گروه های مختلف دانشجویی اعلام داشته اند که فردا در مراسم تشییع جنازه این شهید آزادی خواه شرکت خواهند کرد و اجازه برگزاری مراسم تشییع جنازه حکومتی و مصادره این شهید توسط قاتلان وی را نخواهند داد. این مراسم فردا از ساعت ٩ صبح از جلوی دانشگاه هنر بالاتر از چهار راه ولیعصر انجام خواهد شد.”

یک دانشجوی هنر نیز که این شهید را می‌شناخته، در وبلاگ خود نوشته است:

“کُرد بود.عینکی بود.ریش داشت.دانشجو بود.از بچه های سینما-تاتر.تازه گرایشش را انتخاب کرده بود.یکی از بی آزارترین ها.

تصویر سیاهش را می چسبانند به دیوار دانشگاه مرکزی،پردیس ولی عصر.

دانشجوها در حیاط تجمع کرده اند.هنرمندان جوان ماتم زده.اشک ها پایین می غلتند.

یادم می افتد که در جشنوارک عروسکی شرکت کرده بود.موقع نمره دادن نامش را پرسیده بودم.گفته بود “صانع ژاله”.و من گفته بودم “اسم عجیب و جالبی داری.”

صانع ژاله.نامش را با رنگ قرمز روی آگهی نوشته اند.

دانشجوها “یار دبستانی من” می خوانند.جعبه ی خرما دست به دست می شود.

من نمی توانم بخوانم.انگار تازه باور می کنم.که کشتند.جوان و دانشجوی مردم را.اشک هایم از پس عینک دودی فرو می چکد.

یک لحظه به خانواده اش فکر می کنم که با هزار امید و آرزو پسرشان را فرستاده اند تهران.حالا چه می کنند؟

فردا پیکر تیرخورده اش را تشییع می کنند از جلوی دانشگاه هنر. بعید نیست مزدوران بخواهند با تکیه بر قانون پول تیرشان را هم بگیرند.ای بر وجود بی وجودتان.

کف حیاط دانشگاه شعری نوشته اند به یادش.دانشجویان ماتم زده باز می خوانند.این بار من هم می خوانم “به راه ما…باشدا…راه تو…ای شهید…”

یک چیز فراموش نشود.صانع ژاله برخلاف دروغ هایی که در آگهی ترحیمش نوشته اند نه حافظ قرآن بود و نه بسیجی.حداقل تا جایی که ما هم دانشگاهیانش می شناختیم.دانشجوی نمایش بود،یک هنرمند جوان.به دست منافقین هم کشته نشد.خدایا ما می دانیم تو هستی.این بی وجدان های کریه المنظر نمی دانند.التماس داریم.خودت را نه به ما،که به این ها نشان بده.این جانوران را بنشان سر جایشان…”

ادامه مطلب ...

جديدترين ديدگاه خوانندگان