بر مجروحان حوادث پس از انتخابات چه می گذرد: «زندگی، زخم ، عفونت و امیدواری»؛ با دیدن زندگی هر مجروح هزار بار در دل می گویم کشته شده ها خیال شان راحت شده؛ اما کسی که جانش گلوله خورده ، نخاعش قطع شده، زخم بستر گرفته و قدرت راه رفتن و حتی حرف زدن از او گرفته شده چگونه می خواهد زندگی کند؟ در این یک ساله بر کسانی که در جریان حوداث پس از انتخابات مجروح شده اند؛ تیر خورده اند، چه دردی را متحمل شده اند و بر خانواده هایشان چه گذشته است؟ ادامه مطلب...
انتشار متن کامل ویرايش دوم منشور جنبش سبز: «نسخه اولیه این منشور در بیانیه ۱۸ میرحسین موسوی آمده بود. آنزمان موسوی صاحبنظران را به نقد و بررسی این منشور و کمک به تقویت و تنقیح آن دعوت نمود. پس از آن بیش از یکصد نفر از کارشناسان و صاحبنظران حوزه‌ های مختلف پیرامون منشور نقدها و بررسی های خود را ارایه کردند. نسخه ویراسته شده به امضای امضای موسوی و کروبی رسیده شده بود و به امانت نزد شورای هماهنگی راه سبز امید قرار گرفته بود تا در موقع مقتضی منتشر شود.» ادامه مطلب...
روزی که پا در عرصه مبارزه با سیاه پرستان گذاشتم، به خوبی از سرنوشت احتمالی خود آگاه بودم. از سیاه پرستان، انتظاری جز قتل و اعدام و مرگ نداشته و ندارم. از سیاهی متنفر بودم. آنقدر متنفر بودم که برای دیدن لبخندهای سبز بر لبان هموطنم، از جان خود نیز گذشته بودم. من از مرگ نمی ترسم. از اعدام نمی ترسم. مرگ من آغاز رویش جوانه های سیاه ستیز و پراکنش قاصدکهای صلح سبز خواهد بود. ای هموطن! اگر روزی سیاه پرستان جان من را نیز ستاندند، بر من سیاه نپوش و اشک نریز، حقم را پس بگیر، همين.
درصورت فيل.تر شدن از اين آدرس استفاده كنيد: http://0mid.arasnava.tk يا http://myyahoo.arasdotcom.tk

رضايت دولت از افزايش قيمت ارز!؛ ادامه اعتصاب طلافروشان؛ اعلام قيمت بنزين يك ساعت قبل از گران شدن!

4 نظرات
قیمت طلا و دلار باز هم افزایش یافت

. ادامه راه سبز(ارس): قیمت هر مثقال طلای 17 عیار در ایران 153 هزار و 900 تومان به فروش رسید که نسبت به دیروز با افزایش 2 درصدی مواجه بوده است. هر دلار امریکا نیز با افزایش قیمت مواجه شد و امروز یک هزار و 100 تومان به فروش رفت. این در حالی است که قیمت آن در بازارهای جهانی با کاهش 5 درصدی مواجه شده است.

بنا به گزارشها، به دنبال اعتراضات صورت گرفته به نحوه محاسبه قانون مالیات بر ارزش افزوده از سوی اصناف مختلف که با اعتصاب صنف طلافروش در روزهای اخیر به اوج رسیده، صنف ساعت فروشان هم امروز مغازه‌های خود را باز نکردند.

همچنين وزیر اقتصاد اعلام کرد که قیمت نهایی بنزین یک ساعت قبل از افزایش قیمت، اعلام خواهد شد!

قیمت طلا در بازارهای جهانی بار دیگر افزایش یافت و هر اونس طلا در بازارهای جهانی امروز به یک هزار و ۳۱۹ دلار و ۲ سنت رسید.

به گزارش ایلنا، قیمت هر مثقال طلای ۱۷ عیار در ایران ۱۵۳ هزار و ۹۰۰ تومان به فروش رسید که نسبت به دیروز با افزایش ۲ درصدی مواجه بوده است.

پیش‌بینی می‌شود قیمت هر مثقال طلای ۱۷ عیار تا ۱۵۴ هزار و ۹۰۰ تومان نیز افزایش یابد. قیمت هر مثقال طلای ۱۸ عیار نیز امروز به ۱۶۳ هزار و ۷۲۰ تومان رسید که باز نسبت به روز گذشته از روند روبه رشدی برخوردار بود.

پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که قیمت هر مثقال طلای ۱۸ عیار طی ساعات آینده بیش از یک هزار تومان دیگر هم افزایش یابد و به ۱۶۴ هزار و ۷۹۰ تومان برسد. امروز هر گرم طلای ۱۸ عیار نیز ۳۵ هزار و ۵۳۰ تومان معامله شد که پیش‌بینی می‌شود قیمت آن طی ساعات آینده به ۳۵ هزار و ۷۶۰ تومان برسد.

قیمت سکه همچنان رو به بالا

قیمت سکه نیز همچنان با افزایش مواجه است و پیش‌بینی‌ها حکایت از آن دارد که قیمت آن طی روزهای آینده با رشد قابل توجهی برخوردار شود.

البته گروه دیگری از کارشناسان و فعالان بازار عقیده دارند با عرضه سکه به بازار از سوی بانک کارگشایی روند رو به رشد قیمت سکه تا حدودی متوقف می‌شود. هر سکه تمام بهار آزادی در حال حاضر ۳۵۰ هزار تومان به فروش می‌رسد که پیش‌بینی می‌شود طی ساعات آینده با هزار تومان افزایش به ۳۵۱ هزار تومان برسد. قیمت هر نیم سکه نیز ۱۷۳ هزار تومان معامله شد. پیش‌بینی می‌شود که هر نیم سکه در ساعات آینده ۱۷۵ هزار تومان به فروش برسد. هر ربع سکه نیز امروز در بازار ۸۸ هزار تومان معامله شد. پیش‌بینی شده است افزایش ۲ هزار و ۲۰۰ تومانی قیمت این نوع سکه در ساعات آینده‏ قیمت آن را به ۹۰ هزار و ۲۰۰ تومان برساند.

قیمت دلار هم رو به بالا رفت

هر دلار امریکا نیز با افزایش قیمت مواجه شد و امروز یک هزار و ۱۰۰ تومان به فروش رفت. این در حالی است که قیمت آن در بازارهای جهانی با کاهش ۵ درصدی مواجه شده است.

امروز هر دلار کانادا نیز یک هزار و ۱۴۰ تومان و هر یورو نیز یک هزار و ۵۲۰ تومان در بازار ارز کشور معامله شد. هر پوند انگلیس نیز یک هزار و ۸۰۰ تومان به فروش رفت.

دولت از افزایش نرخ ارزهای خارجی بخاطر جبران ولخرجي هايش رضایت دارد:
سود 80 هزار میلیارد ریالی دولت از افزایش نرخ ارزهای خارجی

آفتاب: طی روز های گذشته افزیش بی‌سابقه در نرخ ارزهای خارجی خصوصا دلار، یورو و درهم امارات، بازارهای کشور را به هم ریخت و بحران عجیبی در قیمت طلا و کالاها ایجاد نمود.

در حالی‌که شایعات دلیل افزایش نرخ دلار و ارزهای خارجی را قطع همکاری‌های بانکی کشور امارات با بانک‌های ایرانی می‌دانند، واقعیت حاکی از افزایش بی‌سابقه هزینه‌ها دولت و تمایل دولت به افزایش نرخ ارزهای خارجی است؛ چرا که درآمدهای دولت به‌صورت دلاری و یورویی است اما مخارجش به‌صورت ریالی و با افزایش نرخ ارزهای خارجی دولت می‌تواند کسری بودجه خود را جبران نموده و هزینه‌هایش را پوشش دهد.

محاسبات نشان می‌دهد دولت از افزایش نرخ ارزهای خارجی بیش از 75 هزار میلیاردر یال سود برده و از افزایش این نرخ‌ها رضایت دارد و تمایلی به کاهش نرخ ارزهای خارجی نخواهد داشت.

درحالی‌که بر اساس قانون بودجه 1389 فروش دلار توسط دولت 985 تومان تعیین شده اما از ابتدای امسال نرخ دلار در شبکه بانکی 1050 تومان بوده و در حال حاضر به 1130 تومان رسیده که 15 درصد بیش از رقم تعیین شده در بودجه است.

به این ترتیب با احتساب درآمد 60 میلیارد دلاری دولت از صادرات نفت و میعانات گازی و پتروشیمی با فرض فروش به میانگین 1100 تومان تا پایان سال حداقل 65 هزار میلیارد ریال سود اضافه نصیب دولت خواهد شد.

از سوی دیگر دولت از کالاهای ورودی نیز تعرفه دریافت می‌کند و سالانه بیش از 10 هزار میلیارد ریال از کالاهای مالیاتی عوارض و مالیات می‌گیرد که با احتساب 10 درصد افزایش نرخ دلار؛ درآمد دولت از کالاهای وارداتی به دلیل افزایش نرخ دلار حداقل 10 هزار میلیارد ریال اضافه خواهد شد.

در اثر افزایش نرخ ازهای خارجی درآمد دولت از عوارض صادرات و سایر محل‌ها هم اضافه خواهد شد و در صورت محاسبات دقیق سود دولت بیش از 80 هزار میلیارد ریال افزایش یافته است.

به این ترتیب برنده اصلی افزایش نرخ ارزهای خارجی دولت بوده و سود خوبی از این تحولات به جیب زده است و ظاهرا افزایش هزینه‌ها و کسری بودجه دولت به قدری زیاد است که دیگر شاهد کاهش قابل ملاحظه نرخ ارزهای خارجی در شبکه بانکی و بازار آزاد کشور نخواهیم شد.

اعتصاب طلافروشان ادامه دارد؛ ساعت‌فروشان هم مغازه‌ها را بستند!

به دنبال اعتراضات صورت گرفته به نحوه محاسبه قانون مالیات بر ارزش افزوده از سوی اصناف مختلف که با اعتصاب صنف طلافروش در روزهای اخیر به اوج رسیده، صنف ساعت فروشان هم امروز مغازه‌های خود را باز نکردند.

پایگاه خبری سفیر در این باره گزارش داد که امروز بسیاری از مغازه‌های راسته بازار ساعت‌فروشان در بازار تهران تعطیل بود.

‏بر اساس این گزارش، اعتراض صنف طلافروشان نیز که از هفته گذشته با بستن مغازه‌هایشان آغاز شده، همچنان ادامه دارد.

جهان نیوز نیز در این باره به نقل از یک طلافروش باسابقه نوشت: ما هر روز به بازار می‌رویم اما وقتی می‌بینیم بازار بسته است برمی‌گردیم. این طلافروش همچنین با اشاره به شایعه حمله اوباش به طلافروشان در هفته گذشته، گفته است: اتحادیه طلا هم به مغازه داران می‌گوید بروید مغازه‌ها را باز کنید و ما هم می‌گوییم که اگر باز کنیم شما امنیت ما را برقرار کنید.

وزیر اقتصاد: قیمت بنزین را یک ساعت قبل از گران شدن اعلام می‌کنیم!


وزیر اقتصاد اعلام کرد که قیمت نهایی بنزین یک ساعت قبل از افزایش قیمت، اعلام خواهد شد!

به گزارش فارس، سخنگوی اقتصادی دولت در نشست خود با خبرنگاران درباره اظهارات رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس گفته بود که از اول آبان‌ماه قیمت بنزین ۴۰۰ تومان خواهد شد، گفت: بله صبر کنید آبان‌ماه ببینید قیمت چقدر می‌شود « حتماً شاید» بشود، اما زمان اجرای یارانه‌ها در مراحل مختلف اعلام خواهد شد و اصلاح قیمت حامل‌های انرژی در زمان اجرا اعلام می‌شود.

وزیر اقتصاد افزود: همان گونه که ۱۵ سال پیش در سازمان وقت برنامه و بودجه بودیم وقتی می‌خواستیم ۲۰ درصد قیمت بنزین را تغییر دهیم یک ساعت قبل از آن اعلام می‌کردیم در هدفمند‌ی یارانه‌ها هم همین گونه خواهد بود.

سخنگوی اقتصادی دولت در مورد خودکفایی در تولید بنزین گفت: آنچه مسلم است کشور اسلامی به یک ادعا جامه عمل پوشانده و ظرفیت مهندسی کشور نشان داد خیلی سریع به خودکفایی بنزین دست پیدا کردیم،علی رغم آنچه در خارج از مرزها به عنوان تنگنا و تحریم مطرح بود امروز خودکفایی در بنزین حاصل شده که جا دارد از مهندسان و متخصصان صنعت نفت تشکر شود.

حسینی در مورد تشکیل ستادی برای خدشه وارد کردن به قانون هدفمندی یارانه‌ها نیز گفت: یک نکته باید مورد توجه قرار گیرد که اگر بخش عمده‌ای از منابع کشور به صورت قاچاق وارد یا از کشور خارج می‌شود پس تعدادی ذی‌نفع دارد که گرچه دولت دنبال حفظ منافع کشور است اما گروه‌های ذی‌نفع نیز دنبال منافع خود هستند تا توفیق دولت در اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها در عمل کاسته شود و از این موضوع نباید غافل بود. بنابراین ستادی با مسئولیت وزیر کشور این تحرکات را زیر نظر دارد و کمیته مربوطه در راستای مقابله با ستاد خدشه به هدفمندی یارانه‌ها خواهد بود.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه ۶۰ میلیون و ۶۰۰هزار نفر در طرح هدفمندی یارانه‌ها ثبت نام کرده‌اند، در پاسخ به سؤال خبرنگاری که دقیقا از چه زمانی هدفمندی یارانه‌ها شروع می‌شود گفت: هدفمندی یارانه‌ها آغاز شده و امروز در تمام استان‌های کشور حساب خانوارهای متقاضی دریافت یارانه گشایش یافته، ۹۰ درصد خانوارها فرم پر کردند و ۸۶ درصد از آنها اعلام حساب برای دریافت یارانه‌ها کرده‌اند که در مجموع ۸۰درصد افراد کشور متقاضی دریافت یارانه نقدی هستند.

سخنگوی اقتصادی دولت تصریح کرد: از نیمه دوم مهر ماه به تدریج حساب خانوارها در استان‌ها شارژ می‌شود و وقتی در نیمه دوم مردم به حساب های خود مراجعه کنند پاسخ این را دریافت می‌کنند که به هر خانوار چقدر یارانه‌ تعلق گرفته است.

وی تأکید کرد: البته حساب‌های یارانه‌ها قابل برداشت نیست تا زمانی که اصلاح قیمت‌ها انجام شود که آن هم موقعی خواهد بود که در همان زمان اعلام خواهد شد.
ادامه مطلب ...

پیش شماره پنجم کلــــمـــــــه؛ دوستان نزدیکتان منتظر این روزنامه اند

0 نظرات
پیش شماره پنجم کلــــمـــــــه؛ دوستان نزدیکتان منتظر این روزنامه اند

. ادامه راه سبز(ارس): كلمه؛ هر چه جلوتر می رویم نکات و نظرات شما را برای پیشبرد کار مفید تر می بینیم. با راهنمایی های شما بیشتر می آموزیم و آرام آرام آنها را به کار می گیریم. نظرات و ایمیل های زیادی داشتیم در مورد تشکیل صندوقی از ایمیل ها و ارسال روزنامه به متقاضیان که انشالله از شماره بعدی این امکان فراهم خواهد شد. برای ایجاد صفحه مجزا برای روزنامه نیز فکرهایی شده است که خیلی زود نتایج آن را خواهیم دید.

در زمینه توزیع روزنامه نیز مخاطبان و یاران سبز نظرات و ابتکارات بدیعی داشتند. برخی عکسهایی نیز از شیوه های توزیع ارسال کرده اند که به مرور به نظر مخاطبان خواهد رسید.

اگر چه راه زیادی باقی مانده اما بسیاری از همراهان گمنام جنبش سبز با گذاشتن زمان برای تکثیر و توزیع روزنامه کمک شایانی در شناخته شدن آن به مردم کرده اند. اگر امکان توزیع گسترده تر و فرصتی برای نشر آن را ندارید نزدیکترین افراد به خود را مخاطب این روزنامه خواهید یافت. کسانی که به این نشریه نیاز دارند درست در کنار شما و در همین نزدیکی ها هستند. حتی با چاپ یک برگه و دست به دست شدن آن.

براي دریافت فايل pdf روي تصوير زير كليك كنيد
پی دی اف (343 کیلو بایت)

لينك كمكي دانلود مستقيم pdf: "اينجا"
لينك دانلود مستقيم فايل تصويري jpg: "اينجا" حجم 400 كيلوبايت
لينك دانلود مستقيم فايل تصويري كيفيت بالا jpg: "اينجا" حجم 1 مگ

ادامه مطلب ...

پخش فیلم حمله لباس شخصی ها به منزل شهید باکری امشب(شنبه) از شبكه رسا

0 نظرات
شنبه شب بين ساعت 21 الي 22:
پخش فیلم حمله لباس شخصی ها به منزل شهید باکری امشب(شنبه) از شبكه رسا

. ادامه راه سبز(ارس): ندای سبز آزادی اطلاع داد، شنبه شب فیلم حمله به منزل شهید باکری از طریق تلويزيون رسا منتشر میشود.

رسا ، رسانه سبز ایران شنبه شب در ساعت پخش رسا ما بین ساعت بیست و یک تا بیست و دو شب فیلم حمله به منزل شهید باکری را منتشر میکند ، این فیلم در حالی منتشر میشود که مسئولین امنیتی منکر حضور نیروهای لباس شخصی در مقابل منزل شهید باکری شده بودند.

گفتنیست چهارم مهر ماه تعدادی از لباس شخصی ها با حضور در درب منزل شهید باکری مانع حضور میهمانان این خانه شهید باکری شدند.

قابل ذكر است ارس سعي خواهد نمود تا در اولين فرصت پس از بخش فيلم از شبكه رسا، آنرا جهت دانلود با كيفيت هاي مختلف بر روي سايت در دسترس عموم قرار دهد
ادامه مطلب ...

توهین كننده به امام در ضیافت شام احمدی‌نژاد در نیویورك و تبلیغ او در صدا و سیما!

0 نظرات
در پي پخش گزارش صدا و سيما از ضیافت شام احمدی‌نژاد در نیویورك:
توهین كننده به امام در ضیافت شام احمدی‌نژاد در نیویورك و تبلیغ او در صدا و سیما!
. ادامه راه سبز(ارس): در ضیافت شام احمدی‌نژاد در نیویورك، زن جوانی با صدای لرزان به خبرنگار صداوسیما می‌گوید: «شما نمی‌دونید چی دارید… اگه قدرشو داشتید… من خاك ایرانو ببینم خاكشو می‌بوسم…» این خانم دركتابش ایران به رهبری امام خمینی را به جهنم تشبیه كرده است

بعد از آن كه رسانه های اصولگرا از حضور یكی از حامیان جرج بوش، رئیس جمهور سابق آمریكا خبر داده و تصاویر او با همسر بوش را منتشر كردند، اكنون افشای هویت و پیشینه یكی از ایرانیان مقیم آمریكا كه صداوسیما او را فردی عاشق وطن و دوستدار احمدی نژاد معرفی كرد، اطلاعات جالبی را به دست داده است.

در پی ضیافت شام احمدی‌نژاد به شماری از ایرانیان مقیم آمریكا، صداوسیما در گزارشی به مصاحبه با برخی میهمانان این جشن پرداخت و در این میان زن جوانی با صدای لرزان به خبرنگار صداوسیما می‌گوید: «شما نمی‌دونید چی دارید… اگه قدرشو داشتید… من خاك ایرانو ببینم خاكشو می‌بوسم…»

تا اینجای كار هیچ اشكالی ندارد. نه طرفداری از احمدی‌نژاد چیز غریبی‌ست نه از دست ندادن شام مفت وزارت امور خارجه ایران در آمریكا با مزایای جانبی، بی سابقه بوده . پرسش از این هم نیست كه چرا اگر كسی تا این حد از اینكه مردم ایران “قدرشو نمی‌داشتن” حسرت زده و متاثر است، خود در دورترین نقطه سیاسی-جغرافیایی از ایران كنونی جا خوش كرده است.

ماجرا از آنجا بامزه می‌شود كه بدانیم خانم قدرداشت، نویسنده كتابی‌ است به نام زندگی در جهنم، كه البته منظور از جهنم هم نه آمریكای جنایت‌كار و شیطان بزرگ كه همین نظام مقدس جمهوری اسلامی است. آنقدر هم اصرار بوده كه در سایت ویژه‌ی این كتاب عكسی از امام خمینی(ره) چسبانده شده تا مبادا جهنم مورد نظر خانم امید با سایر جهنم‌ها اشتباه گرفته شود.


خانم امید البته به چسباندن عكس‌های شیرفهم‌كننده در بالای سایت‌هایی كه مربوط به ایشان است علاقه دارد و مثلا عكسی با پرچم اسرائیل -كه احتمالا مربوط به یكی از سخنرانی‌های ایشان در مقام اپوزیسیون جمهوری اسلامی است- در بالای وب‌سایت شخصی ایشان به چشم می‌خورد. لابد برای مخاطب انگلیسی‌ زبان تا بداند با شیرزنی آزاده و روشنفكر! طرف است كه پنجه در پنجه حكومتی انداخته است كه به زعم او ایران را تبدیل به جهنم كرده است و فاكس‌نیوز هم بدون علت یك نفر را برای نظر دادن در مورد ایران به میزگردها و مصاحبه‌های متعددش دعوت نمی‌كند.


آينده
ادامه مطلب ...

بازداشت دبیر کل و اعضای شورای مرکزی نهضت آزادی ایران

0 نظرات
بازداشت دبیر کل و اعضای شورای مرکزی نهضت آزادی ایران:
ابراهیم یزدی ،صباغیان و غروی بازداشت شدند

. ادامه راه سبز(ارس): دبیرکل و چند تن از اعضای شورای مرکزی نهضت آزادی ایران در حالی که برای شرکت در مراسم ختمی به شهر اصفهان سفر کرده بودند، بعد از ظهر امروز در این شهر بازداشت شدند.

به گزارش خبرنگار «میزان خبر» دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل و مهندس هاشم صباغیان، دکتر غفار فرزدی احد رضایی از اعضای شورای مرکزی نهضت آزادی ایران که برای شرکت در مراسم ختمی مربوط به یکی از اعضاء نهضت آزادی در شهر اصفهان به این شهر سفر کرده بودند، بعد از ظهر امروز به اتفاق دکتر سید علی اصغر غروی مسئول شاخه اصفهان این حزب دستگیر شدند.

دستگیری این اعضای بلند پایه نهضت آزادی ایران در پی آن رخ داد که تعدادی از اعضاء و علاقمندان نهضت آزادی پس از شرکت در مراسم ختمی در این شهر برای اقامه نماز گردهم آمده بودند. در این حادثه ماموران لباس شخصی بدون ارایه هیچگونه حکم قضایی و با استفاده از زور و ضرب و شتم وارد منزل شخصی محل اقامه نماز شده و دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل، مهندس هاشم صباغیان عضو شورای مرکزی، دکتر سیدعلی اصغر غروی، مسئول شاخه اصفهان، دکتر غفار فرزدی، مسئول شاخه آذربایجان، احد رضایی، مسئول شاخه زنجان نهضت آزادی ایران را به همراه تعدادی از حاضران از جمله مصلحی و ورپایی را دستگیر کردند.

ماموران لباس شخصی که بدون ارایه حکم قضایی وارد محل شده و خود را نیروهای امنیتی و اعضاء بسیج معرفی می نمودند با این توجیه که دکتر سید علی اصغر غروی در این محل بصورت غیر قانونی نماز جمعه اقامه نموده است، پس از بازداشت این چند تن نسبت به ارعاب و تهدید سایر حاضرین و فیلمبرداری و ثبت مشخصات آنها اقدام نموده و سپس محل حادثه را ترک کردند.
ادامه مطلب ...

دیدار خانواده شهید بهشتی با همسران تاجزاده، میردامادی و شهید باکری

1 نظرات
دیدار خانواده شهید بهشتی و همسران تاجزاده و ميردامادي با خانواده شهید باکری:
امروز سکوت ، بی تفاوتی و عافیت طلبی گناه بزرگی است

. ادامه راه سبز(ارس): خانواده سید شهدای 7 تیر و خانم ها محتشمی پور و مجردی به اتفاق به دیدار خانواده شهید باکری رفتند تا بار دیگر ضمن دلجویی از اسائه ادب به پیشگاه این خانواده معظم و دیگر خانواده های شهدای راه آزادی و استقلال کشور، با ایشان و آرمان های شهدا تجدید میثاق کنند. در این دیدار که در خانه شهید باکری صورت گرفت همسر شهید ضمن بیان خاطراتی از باکری بزرگ زنده و شاهد بودن او را در لحظه لحظه زندگی خود مورد تأکید قرار داد و گفت من حضور رضایتمندانه او را این روزها بیش از هر زمان دیگری در میان خانواده حس می کنم و از خدا و روح پاک خودش برای زندگی عزتمندانه مدد می گیرم.

صبح امروز(جمعه) خانواده شهید بهشتی با همسران تاجزاده و میردامادی دو شاکی از دخالت نظامی در انتخابات در منزل سید مصطفی تاجزاده دیدار کردند. در این دیدار که برای دومین بار پس از دستگیری مجدد تاجزاده توسط یادگاران شهید بهشتی اولین رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت، نسبت به دربند بودن خدمتگزاران متعهد و دلسوز نظام اظهار تأسف شد.

همسران دو شاکی مظلوم که به جای رسیدگی به شکایتشان، خود در اسارت نظامیان به سر می برند، ضمن تشکر از میهمانان گرانقدرشان، پایداری همسرانشان را در جهت احقاق حق خود و مردم افتخاری بزرگ و قدرشناسی مردم را نسبت به آنان بزرگترین سرمایه و پشتوانه برای ادامه این مسیر دانستند وتأکید کردند که همه ما و شما میراث داران ارزش های انقلاب اسلامی و نیز خانواده های معظم شهدا در قبال حفظ این ارزش های والا مسئولیم و امروز زمان روشنگری است و سکوت و بی تفاوتی و عافیت طلبی گناه بزرگی است که عقوبت سختی برای خود ما و کشور و جامعه مان خواهد داشت.

لازم به ذکر است پس از این ملاقات، خانواده سید شهدای ۷ تیر و خانم ها محتشمی پور و مجردی به اتفاق به دیدار خانواده شهید باکری رفتند تا بار دیگر ضمن دلجویی از اسائه ادب به پیشگاه این خانواده معظم و دیگر خانواده های شهدای راه آزادی و استقلال کشور، با ایشان و آرمان های شهدا تجدید میثاق کنند. در این دیدار که در خانه شهید باکری صورت گرفت همسر شهید ضمن بیان خاطراتی از باکری بزرگ زنده و شاهد بودن او را در لحظه لحظه زندگی خود مورد تأکید قرار داد و گفت من حضور رضایتمندانه او را این روزها بیش از هر زمان دیگری در میان خانواده حس می کنم و از خدا و روح پاک خودش برای زندگی عزتمندانه مدد می گیرم.

وی هم چنین ناگفته هایی را از زندگی خود و همسر شهید همت پس شهادت عزیزانشان به زبان آورد که موجبات تأثر شدید میهمانان دردآشنایش شد و اظهار امیدواری کرد که به زودی بتواند بخشی از آن ها را به اطلاع مردم جویای حقیقت که متأسفانه بسیاری از برداشت هایشان مبتنی بر مطالب تحریف شده و کذب است، برساند.

در پایان همگی بر ضرورت نوشتن و بیان خاطرات خانواده های شهدا به ویژه همسران آنان و نیز دیگر خدمتگزاران انقلاب برای پاسداری از تاریخ انقلاب و دفاع مقدس تاکید کردند و خانم امیرانی جسارت کسانی را که برای آنان ونوع ارتباطات و معاشرت ها و نحوه زندگی شان تعیین کلیف می کنند، نشانگر عدم شناخت درست، ضعف ایمان و خودبزرگ بینی شان دانست.

لازم به ذکر است سید مصطفی تاجزاده در ملاقات با همسرش ضمن تقبیح این گونه اسائه ادب ها و جسارت ها از ناحیه حزب پادگانی پیشنهاد کرده بود که یکی از سربازان این حزب را از این پس به مناسبت شرایط و جایگاهش ملاحسین بخوانند.

ادامه مطلب ...

اعلام آمادگی رئیس پلیس کشور برای اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها!!!

0 نظرات
اعلام آمادگی رئیس پلیس کشور برای اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها!!!

. ادامه راه سبز(ارس): رئیس پلیس کشور ادعا کرد که محبوبیت پلیس در یک سال اخیر افزایش یافته و در عین حال از آمادگی نیروی انتظامی برای قرار گرفتن در کنار دولت در زمان اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها خبر داد.

به گزارش ایسنا، سردار احمدی‌مقدم در خطبه‌های پیش از نماز جمعه، با تاکید بر این‌که نیروی انتظامی در اوج آمادگی قرار داد و هیچ زمانی تا این حد در آمادگی و اقتدار قرار نداشته است، تاکید کرد: نیروی انتظامی قطعا در هنگام اجرای طرح تحول اقتصادی و دیگر قوانین در کنار دولت خواهد ماند و مردم را در برابر خطرات محافظت خواهد کرد!!!. (چه همخواني اي دارد اقتصاد! با نظامي گري؟!)

احمدی مقدم با تکرار این ادعا که “ماموران نیروی انتظامی در مهار فتنه سال گذشته مظلومانه آسیب دیده‌اند”، به تخلفات گسترده برخی ماموران انتظامی در بازداشتگاه کهریزک و دیگر بازداشتگاهها اشاره نکرد و در عوض گفت: بصیرت و آگاهی ماموران نیروی انتظامی در فتنه بزرگ سال گذشته سبب شد هیچ یک از نیروی انتظامی راه را گم نکرده و در کناری تنها نظاره‌گر جریان نباشند و با عزم و اراده در دفاع از امنیت کشور گام بردارند.

وی همچنین بدون اشاره به مرگ دست‌کم چهار نفر در بازداشتگاه نیروی انتظامی، ادعا کرد که ماموران نیروی انتظامی تلاش ‌کرده‌اند که با کاربرد حداقل زور و خشونت از موج فتنه عبور کنند! تا جایی که به گفته وی بر اساس نظرسنجی‌های صورت گرفته در پایان سال گذشته میزان محبوبیت و اعتماد مردم به نیروی انتظامی افزایش یافته است.

فرمانده نیروی انتظامی با اعلام این‌که ماموران نیروی انتظامی با بصیرت و هوشمندی و اشراف اطلاعاتی به کانون‌های فتنه اجازه فعالیت به بقایای فتنه‌گران را نمی‌دهند، اظهار کرد: کسانی که می‌خواهند با تکیه بر تحریم‌های اقتصادی حلقه مکمل دشمن در داخل کشور باشند و با به راه‌اندازی فتنه‌های اقتصادی و اعتصابات موجب بی‌نظمی در داخل کشور شوند، برخورد می‌شود.

وی همچنین بدون اشاره به ناکامی‌ها و بدقولی‌های مکرر دولت، احتمال ایجاد اغتشاش در زمینه مسائل اقتصادی را مطرح کرد و افزود: دشمنان سعی دارند با تهدیدات اقتصادی جامعه را به نقطه‌ای برساند که آنان را به نافرمانی و اغتشاشات مدنی سوق دهند.

وی حمایت از جریانات براندازانه و مقابله با اجرای احکام اسلامی، تخریب چهره‌های نظام، اختلاف افکنی، آشوب و حمایت از جریان فتنه را از نشانه‌های از فشارهای سیاسی بر جامعه دانست و در عین حال ادعا کرد: در فتنه سال گذشته، دشمنان خارجی چندین ماه در حال آماده‌سازی تدارکات این فتنه بودند و در نهایت در شب عملیات تمام رسانه‌های آنان به صورت اتاق جنگ شروع به هدایت اغتشاشات در داخل کشور کردند.

احمدی مقدم افزود: فتنه سال گذشته دارای پشتوانه طولانی بوده است و در ساعتی معین و با صادر شدن رمز عملیات بروز پیدا کرد که به لطف خدا و همچنین به یومن حضور مقام معظم رهبری و وجود نیروی انتظامی آماده، بصیر و مردم آگاه، ناکام ماند.

وی در عین حال ناکارآمدی مجموعه تحت مدیریت خود در کنترل مجرمان و انجام وظایف خود را نیز به گردن معترضان انداخت و گفت: فتنه سال گذشته ماموران نیروی انتظامی را هشت ماه درگیر کرد، فتنه سال گذشته منجر به افزایش جرایم، تجری و آزادی عمل مجرمان شد، چرا که ماموران نیروی انتظامی برای مقابله با اغتشاشات به خیابان‌ها آمده بودند و نمی‌توانستند به مقابله با مجرمان و سارقان بپردازند. در این مدت هشت ماه مجرمان تا حدی آزادی عمل پیدا کردند و ما شاهد افزایش جرایم بوده‌ایم!
ادامه مطلب ...

آرام ‌نژاد در دادگاه: نگرانی من از قضاوت شماست! بازجوهایم قاطعانه گفتند که شما مهره آنها هستید

1 نظرات
متن دفاعیه آریا آرام ‌نژاد در دادگاه:
آیا وزارت اطلاعات تبدیل به وکیل مدافع یزید و معاویه گردیده است؟

. ادامه راه سبز(ارس): روز گذشته در جلسه رسیدگی به اتهامات آریا آرام‌نژاد، وی با قرائت متن دفاعیات خود به شرح آنچه در دوران بازداشت در زندان بر وی گذشته اشاره کرد و بخشی از شکنجه‌های روحی و جسمی که از سوی بازجویان و ماموران زندان بر او وارد شده را عنوان کرد.

به گزارش تحول سبز، تهدید به اعدام، دو ماه بازداشت انفرادی در سلول سه متری، اجبار به عبور پابرهنه از روی خون یک مبتلا به ایدز در سول مجاور، اخبار دروغ درباره همسر، فحاشی و درآوردن لباس‌ها بخشی از برخوردهای ماموران اطلاعات و زندان متی‌کلای مازندران در مورد او بوده است.

وي در همين رابطه در وبلاگ شخصي خود آورده است: باید خدمت دوستانی که با تماس و ایمیل و کامنتهایشان ابراز محبت و لطف کرده اند عرض کنم که دادگاه هنوز حکمی درباره بنده و همفکران عزیزم صادر نکرده است و همگی منتظریم که اجرای عدالت را با صدور حکم برائت برای همه دوستان از سوی قاضی شاهد باشیم . هر چند بنا به اخبار کاملا موثق فشارهای زیادی بر روی قاضی باقریان وجود دارد٬ اما ایشان در آخرین جلسه دادگاه ضمن شنیدن کامل همه دفاعیات قول استقلال کامل در صدور رای را داده اند . . . سایر متهمین این دادگاه عبارتند از: علیرضا شهیری طبرستانی (استاد دانشگاه و رئیس ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی در بابل) - علی اکبر سروش (ستاد دانشگاه و رئیس اسبق آموزش و پرورش بابل) - احمد میری (فرماندار سابق رامسر و بابلسر و جانباز جنگ تحمیلی) - محمد رضا کربلایی آقا ملکی (دانشجوی مهندسی برق) - علیرضا فلاحتی (رئیس ستاد ۸۸) - محمد معصومیان (دانشجوی دوره فوق لیسانس روانشناسی) - مصطفی ابراهیم تبار (دانشجوی دوره فوق لیسانس حقوق)

آريا آرام ‌نژاد آهنگ‌ساز جوان بابلی 26 بهمن‌ماه سال گذشته و پس از خواندن آهنگ "علی برخیز" در شهرستان بابل دستگیر شد. او دو ماه از دوران بازداشت خود را در سلول انفرادی بوده است.

متن کامل دفاعیه آریا آرام نژاد به شرح زیر است:

بنام داور بر حق

ریاست محترم دادگاه !

امروز در این دادگاه حضور یافته ام تا خداوند بزرگ شاهد و ناظر باشد میان ما و شما . شاهد و ناظر باشد به آنچه امروز بر ایران نازنین و فرزندان دلاورش می گذرد تا در روز موعود آنگاه که ما و شما در پیشگاهش به پاسخگویی اعمالمان حاضر می شویم ٬ سربلند و سرشکسته مان بیاد داشته باشد که این است عاقبت ! جزا و پاداش همیشگی فقط از جانب خداست . . . اگر امروز ملاک بر خوردهایتان فرامین حق می بود به جای ما می بایست آنانی در این دادگاه حضور می یافتند که آبروی ایران و اسلام را به حراج گذاشته اند . همانانی که ایران را برای سرمایه هایش و اسلام را برای سرپوش نهادن بر چپاولگری و خودکامگی شان می خواهند .

ریاست محترم دادگاه !

بنده در ۲۶ بهمن ماه با حجوم ماموران اداره اطلاعات به خانه ام دستگیر شدم . ایجاد رعب و وحشت و برهم زدن اسباب و اثاثیه خانه را چاشنی کارشان کردند و حتی بر اتاق خوابمان نیز رحم نکردند . اینها به خاطر اجرای آهنگی بود که گویا به عقیده آقایان امنیت ملی را به خطر انداخته است! پس از آن مدت ۴۴ روز را در سلول افرادی زیر شکنجه روحی و روانی و جسمی گذرانده ام که شرح اندکی از آن را برای قضاوت در مورد انسانی بودن اعمال ماموران به عرض می رسانم :

۱- توهین و خرد کردن شخصیت به وسیله فحش و ناسزا و حتی مسخره کردن چهره و ظاهرم .
۲- ایجاد هراس و تهدید در مورد بازداشت همسرم که هیچ گونه فعالیت سیاسی و دخالتی در فعالیت های من نداشته است .
۳- توهین به برادر جانبازم و تهدید به بازداشتش در صورت همکاری نکردن من .
۴- تهدید به مرگ توسط نگهبان اداره اطلاعات (ایشان می گفت : من مامور اطلاعاتم بیرون از اینجا براحتی با یک گلوله ترا می کشم٬ کسی هم نمی تواند مرا باز خواست کند.)
۵- تهدید به اعدام از سوی مقامات بازداشتگاه متی کلا .
۶- نگهداری در سلول ۵/۱ در ۲ متر بدون کوچکترین امکانات بهداشتی به شکلی که پس از مدتی سراسر بدنم آکنده از جوشهای عفونی شده بود .
۷- سهل انگاری عمدی در دادن دارو های مربوط به بیماری قلبی ام .
۸- همجواری در کنار سلول کسی که مبتلا به بیماری ایدز بود و وادار نمودن برای عبور پا برهنه از روی خونهای که به واسطه خود زنی آن شخص در کف سلول ریخته بود .
۹- دادن اطلاعات توهین آمیز و غلط و انحرافی و القایی درباره همسرم .
۱۰- عریان کردن بدن به بهانه بازرسی در حالی که ماموری در دستش دوربین عکاسی بود ٬ وی در جواب اعتراض مکرر و امتنای من وقیحانه و با خنده می گفت: میترسی !
۱۱- ضرب و شتم بسیار شدید و غیر انسانی توسط مامور زندان متی کلا در جواب درخواست ملاقاتم با پزشک ٬ بگونه ای که تا مدتها آثارش روی بدنم قابل مشاهده بود .
۱۲- بستن دست و پایم با زنجیر به هم برای مدت طولانی در زندان متی کلا .

اینها نمونه های کوچکی بود از آنچه که در مدت بازداشت بر من گذشت .

و اما بنده پس از حوادث عاشورا که منجر به کشته شدن تعدادی از هموطنان عزیزمان گردید و پس از دیدن تصاویر تکان دهنده و جانسوزش ٬ احساس وظیفه کردم که ضمن محکوم کردن این عمل غیر انسانی ـ رسالت هنری ام را به بجای آورم ٬ لذا دست به انتشار ترانه و آهنگی زدم که به "علی برخیز" معروف گردید . محتوای این آهنگ اشاره دارد به سو استفاده عده ای دغل باز از نام خدا و قرآن و ائمه برای رسیدن به مقاصدی شیطانی و استمداد خواستم از ائمه برای برچیدن و خشکاندن ریشه های دروغ و نیرنگ و ریا . عجبا که امروز گوبا توسل به دین و ایمان نیز در کشور ما جرم محسوب می شود ! امام حسین ع برای احیای امر به معروف و نهی از منکر شهید شد انگاه توقع از ما شیعیان و پیروانش چیست ؟ اینکه بیاییم و فقط بر سر و سینه بزنیم ؟! و یا در برابر ظلم و ستم اعلام انزجار کنیم ! من رئیس جمهور را به رسمیت نمی سناسم ! آیا مسلمان نیستم ؟ بنده در روز عاشورا فریاد الله اکبر سر دادم و به خاطر فریاد زدن نام خدا بزرگ به خود می بالم . قطعا کافر و لا مذهب خواهد بود کسی که مرا به جرم فریاد زدن نام خدا به زندان بیاندازد !

آنانی که امروز دم از مسلمانی می زنند خود ساده ترین دستورات دین را زیر پا می گذارند و به سادگی به یک جامعه هفتاد میلیونی دروغ می گویند و هر روز با وعده های دورغین و پوشالیشان – با حرکتهای مزورانه و سرشار از ریا در خیال خامشان به اسلام و ایران عظمت می دهند ! در اینجا باید اعلام کنم که اسلام و ایران بسیار عظیم تر از آنند که نیاز به مدافعان اینچنینی داشته باشد !

باید روشن شود که نقش قانون اساسی ما چیست ؟ قانون به من اجازه انتقاد می دهد . قانون به من اجازه تجمع بدون حمل سلاح میدهد . قانون به من آزادی بیان و عقیده می دهد و من به بواسطه همین قانون که پدران ما به آن رای داده اند آزادم که نسبت به سرنوشت کشورم و ملتم بی تفاوت نباشم . جالب است که امروز به جای آنکه مدال شجاعت و افتخار بگیرم باید در دادگاه حاضر شوم !

ریاست محترم دادگاه !

متاسفانه در گزارش اداره اطلاعات به جنابعالی آمده است که شعری بسیار توهین آمیز خطاب به معاویه در وبلاگ قرار داده ام ! آیا وزارت اطلاعات تبدیل به وکیل مدافع یزید و معاویه گردیده است ؟ در بخش دیگری آمده است : بنده این آهنگ را در تقابل با نظام و ولی فقیه ساخته ام که البته مضحک ترین بخش این گزارش نیز بوده است ! خطاب آهنگ کاملا روشن است ! خطاب آن به کسانی است که به هتک حرمت برادران مسلمان پرداخته اند ! اما گویا اداره اطلاعات سعی وافری دارد که همه اعتراضات را به مفام دیگری حواله دهد ! که این جز پاک کردن صورت مسئله نیست . . .

این توهم خود بزرگ بینی که مانند افیون به جان صاحبان دو روزه قدرت افتاده است ٬ این سیاست های سرکوب فله ای و ایجاد رعب از کدام اقتدار ابدی صادر می شود که سکوت را رضایت تابیر می کند و در کنار سهمیه بندی خیابان و اکسیژن ٬ وقیحانه ـ نه ـ حتی بی اجازه به حریم خانه ـ نه – بلکه به زور به خلوت باورها تجاوز می کنند و هیچ گونه اظهار نظر انتقادی را بر نمی تابند . این دایگان منفعت طلب مهربان تر از مادر ! که خود را نه تنها حافظ بلکه صاحب این خاک و این نظام می دانند ٬ هرگونه تفاوت را دشمنی دانسته و به خواست خود زیر پا گذاشتن قانون و حقوق شهروندان را مجاز می شمارند ! کسانی که با سنجاق کردن بی هویتی خود به جمهوری اسلامی و اعمال خفت بارشان تیشه های زهر آگین که ریشه های این نظام می زنند . کمی به خود آمدن کمی چشم بصیرت داشتن و غره نشدن به میزها را برادرانه توصیه میکنم که فرداها برای جبران اشتباهات امروزها بسیار دیر است !

ریاست محترم دادگاه!

نگرانی بنده امروز از قضاوت شماست ! زیرا بازجوهایم قاطعانه گفتند که شما مهره آنها می باشید و هر آنچه آنها بخواهند شما اجرا می کنید ! امیدوارم که خداوند به شما حقیقت را آشکار نماید تا خدایی ناکرده در دنیای دیگر مجبور به پاسخگویی آنچه دیگران از شما خواسته اند نباشید!

در پایان ضمن رد تمامی اتهامات وارده و غیر قابل قبول دانستن آنها از دادگاه محترم تقاضای اعلام حکم برائت دارم .
ادامه مطلب ...

پدر يك شهید خطاب به سردار جعفری: چرا پاسخ نامه همسر شهید باکری را نمیدهید؟

0 نظرات
پدر یک شهید در مراسم یادمان دفاع مقدس خطاب به سردار جعفری:
چرا پاسخ نامه همسر شهید باکری را نمیدهید؟

. ادامه راه سبز(ارس): در پی اعتراض پدر یک شهید به سخنان سردار جعفری در مراسم یادواره دفاع مقدس، محافضان فرمانده سپاه پاسدارن به این پدر شهید حمله کرده و با توهین و بی حرمتی وی را از سالن خارج نمودند.

به گزارش خبرنگار تحول سبز از کرج ، امروز درکرج مراسم یادواره دفاع مقدس که با حضور صدها نفر از خانواده‌های شهدا و سرداران جنگ تحمیلی برگذار گردید.

بنا به این گزارش، سردار جعفری ، فرمانده سپاه پاسداران که در حال سخنرانی و دفاع از احمدی نژاد ، عمل‌کرد دولت و حمایت از رهبری بود و اینکه وضعیت کشور در بهترین شرایط است، در این هنگام پدر یکی از شهدای جنگ تحمیلی از میان جمعیت برخواسته و به نشانه اعتراض به سخنان وی خطاب به سردار جعفری میگوید : این اراجیف چیست که میگوئید ؟ شما ها پا روی خون شهدا گذاشته اید! جواب نامه همسر شهید باکری را بدهید اگر راست میگوئید ! شما ها اگر راست میگوئید اجازه دهید همین افراد نیز در همین جلسه از مشکلات خود و خواسته‌های خود صحبت کنند .

پس از صحبت‌های اعتراضی این پدر شهید و ملتهب شدن فضای این مراسم ، محافضان سردار جعفری به سوی این پدر شهید حمله کرده و ایشان را از مراسم بیرون نمودند.

لازم به ذکر است بعد از این حادثه و سخنان اعتراضی این پدر شهید ، وضعیت مراسم ملتهب گشته و بر خلاف برنامه پیش‌بینی شده برای این مراسم ، به اتمام رسید.

همسر شهید باکری دو هفته پیش در نامه‌ای سرگشاده به فرمانده سپاه پاسداران، با یادآوری سابقه روابط او با شهید باکری و آشنایی و رفت و آمد دو خانواده، به سردار جعفری هشدار داد که رویه فعلی، خیانت در امانت و از دست دادن سرمایه‌های نظام است.

فاطمه امیرانی، در این نامه نوشته بود: شهیدان باکری خونشان را برای ایجاد تفکری دادند که پیامبرش رحمه للعالمین و هدف بعثتش اکمال اخلاقیات بود. سردار! آیا خیانت در امانت نیست که فرزند شهیدی را چند ساعت دستگیر کنند و به بدترین صورت توهین و فحاشی و شکنجه و در نهایت تهدید به….. کنند؟ همان که سران نظام همواره منکر انجام آن بوده اند! وقتی فرزند شهید به این مزخرفات تهدید شود، بر سر دیگر جوانان چه آمده است؟!

وی در بخش دیگری از این نامه، با انتقاد از سرکوب خشن اعتراضات مردمی پس از انتخابات، خاطرنشان کرده بود: از اولین ساعات پس از اعلام نتایج با روشی غیرمنطقی و غیرانسانی با مردم برخورد کردید. واقعا پاسخ سوال خانواده های باکری و همت در مورد ابهامات برگزاری انتخابات باید باتوم فرود آمده بر فرق مصطفی همت می بود یا شوکری که به نا حق بر گردن احسان باکری نشست؟ و یا باتومی که به کمر جراحی شده خانم همت در ۲۳ خرداد خورد؟

ادامه مطلب ...

شریعتمداری نمادِ ماکیاولیسم وطنی است، در آئین او! اخلاق و دین و سیاست حمال قدرت اند

2 نظرات
به بهانه توهین شریعتمداری به خانواده سرداران شهید:
پرده برداری از ماکیاولیسم وطنی یکبار برای همیشه
. ادامه راه سبز(ارس): داریوش محمدی: شریعتمداری نمادِ ماکیاولیسم وطنی است. او پیشینه ی مبهمی دارد و پیشه ی او دفاع از قدرت است. در آئین او، اخلاق و دین و سیاست حمال قدرت اند و تحریف و تبدیل مفاهیم و ریزش و رویش مصادیق طبیعی است. شامه ی او قدرت را به خوبی بو می کشد و صاحب قدرت را به هر قیمتی پاس می دارد. او قلم ها را به پای قدرت می شکند و پای ناقدان را قلم می کند. می توان از قربانی های او « رکوردی عظیم» ساخت و در رکوردهای جهانی ثبت کرد. او یک رکورد دار است. رکورددار شایعه هایی که ساخته است، رکوردار تهمت هایی که زده است، رکوردار توهین هایی که کرده است، رکورد دار حریم هایی که دریده است، رکوردار حرمت هایی که شکسته است و رکورد دار تکذیبیه هایی است که چاپ نکرده است . شریعتمداری یک رکورد دار است.

تقدیم به :
همه روشنفکرانی که از وطن رانده شدند
همه ی اساتیدی که از حضور در دانشگاه محروم ماندند
همه روزنامه نگارانی که قلم هایشان شکست و
همه هنرمندانی که آوازشان نشنیده ماند و هنرشان ندیده رفت
و تقدیم به همه ی آدمیزاده های آزاده

درآمـد:

حسین شریعتمداری، نیاز به معرفی ندارد. همه او را می شناسند و همه می دانند که پیشینه ی مبهمی دارد و پیشه ی اصلی او دفاع از قدرت و مدیحه گویی اصحاب قدرت است. او اگرچه در پوشش مدیر مسئولی یک روزنامه معروف است، اما از آنجا که منصوب والیان قدرت است و به ارکان قدرت منتسب است، سابقه ای در رکن چهارم ندارد و تا کنون خدمتی به روزنامه نگاری و اهل قلم نکرده است. خدمتی به اصحاب قلم نکرده است که هیچ، چه قلم ها که به پای او نشکسته و چه پاها که به اشاره ی او قلم نشده اند.

قبای مجیزه گوی او بر «قامت قدرت» تمام است و زبان ستیزه جوی او بر ناقدان قدرت هیچگاه در کام نیست. بسیاری از سیاسیون و گروه های فشار ازنوشته های ِ او «خط» می گیرند و بسیاری از رفتار های حکومت به خط ِ او توجیه می شوند. «تک خال» هایی که گاه رو می کند و کدهایی که در نوشته های او، می آیند خواندن آنها را قابل تحمل می کند. گره هایی که از «زلف قدرت» می گشاید، شاهد اند که با اولیاء قدرت میانه ای دارد و گواه اند که او در حلقه ی قدرت غریبه نیست و از دور دستی بر آتش دارد. همت مضاعفی که به نام دین و به کام قدرت مصروف می دارد، «عارضه ای» است که دین و شریعت را به آئین شریعتمداری مبتلا کرده است و مهم تر از همه؛ منطق قدرت که در آئینه ی ادبیات و منش او به تمامی «رخ» می نمایاند، همه و همه نشان می دهند که حضور روزانه ی حسین شریعتمداری در زندگی روزانه ی ایرانیان به روزنامه ی کیهان محدود نمی شود و آفت فتنه گری و فتنه جویی او، بیشتر از یک مدیر مسئول روزنامه است. یعنی به هر زبانی که بخواهی از قدرت بگویی و از هر سو که بخواهی به قدرت بتازی از حسین شریعتمداری گریزی نیست. به قول حافظ:

فریاد که از شش جهتم راه ببستند …….. آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت

با این اوصاف، پرداختن به شریعتمداری و آئین او، نوعی توفیق اجباری است! و من به نوبه ی خود شرمسارِ قلمی هستم که برای او به سر می دوانم و سرش را به نام «جلادِ آل قلم» می بُرم و شرمنده ی معنایی هستم که در پیشگاه او «عریان» می کنم و عذرخواه واژگانی ام که در کنارِ نامِ حسین شریعتمداری «می رقصانم».

باری، در مروری اجباری که بر نوشته های حسین شریعتمداری داشتم، دریافتم که با زبان منطق و منطق کلاسیک بیگانه نیست و همین امیدوارم می کند که او نیز مخاطبی بر همین نوشته باشد و اندکی امیدم می دهد که او نیز «منظور» نوشته ام را بفهمد و بداند در زبان دانشجویان سیاست و در منطق سیاسیون ایران، به چه زبانی خوانده می شود و تاریخ سیاسی نامش را چگونه می آورد.

تاکید می کنم، حسین شریعتمداری در این نوشته، «برادر حسینِ باز جو» نیست، بلکه نماد کسانی است که «شامه» ی آنها «بوی قدرت» را به خوبی تشخیص می دهد و نماینده ی کسانی است که قدرت را به درستی «پاس» می دارند.

به این منظور، ابتدا ساختار و اجزای منطق قدرت را معرفی می کرده و وصف زبان اش را می گویم و به ذکر یک نمونه اکتفا می کنم و سرانجام آئین و روش حسین شریعتمداری را به یاری آن می کاوم.

منطق قدرت یا زبانِ آتش

منظور از «منطق قدرت»، پشتوانه ای است که قدرت برای اعمال خود از آن بهره می گیرد. یعنی نوعی مشروعیت که قابل انکار نباشد.

در این منطق؛ اصل موضوع این است: قدرت باید خود را نگه دارد. صاحب قدرت باید قدرت خود را حفظ کند، اگرنه از دست می دهد و بی قدرتی از راه می رسد. ساختار درست، ساختاری است که منجر به نگهداری قدرت شود. «استنتاج»، وظیفه دارد که نتیجه را به قدرت تسلیم کند و به «برهان قاطع»، مقدمات را قربانی کند. یک واژه اصالت دارد، قدرت ! لازم نیست این واژه حتماً به زبان آید، اما روح آن باید در معنی تمام جمله ها حضور یابد و هیچ گزاره ای در فقدان این واژه معنادار نیست.

«صدق» همان امر واقع است و صادق بودن گزاره ها، به وضعیت امور بستگی دارد. اما «امرِ واقع ، واقعیت اشیاء نیست !!! ، وضعیتی است که متولیان امور می پسندند » . زنجیره ها ی منطقی باید به زنجیر قدرت به هم دوخته شوند. «مفاهیم » را هر لحظه می توان از نو تعریف کرد تا با معنای قدرت در تناقض قرار نگیرند و مصادیقی که با این مفهوم در ستیز باشند، باید «اخراج» شوند. تحریف و تبدیل مفاهیم و « ریزش و رویش مصادیق» طبیعی ! است .

در این زبان، «درستیِ استنتاج » و «صدقِ گزاره » ، « تابع » قدرت اند . هر گزاره ای ، که به این زبان درآید یک پیش شرط ِ ناگزیر دارد که نمی تواند از آن بگریزد . این پیش شرط «وفا به قدرت» است. یعنی برهانی که به نتیجه ی مطلوب ختم نشود، نادرست است و پیمانی که با شهریار، درست نیافتد، باطل است.

«قاعده ی حذف» در منطق قدرت همواره جاری است. چه حذف مفاهیم، چه حذف مصادیق وحتی حذف فیزیکی. تا جایی که، برای حفظ زنجیره های این زبان، قتل های زنجیره ای هم مجاز است.

هر گزاره ای که جواز ورود به این زبان را بگیرد، اگر «حامل قدرت» نباشد، باید «حمال قدرت» شود. مهم نیست که این گزاره یک «اصل اخلاقی» است، یک «حکم دینی » است یا یک «امر بدیهی». مهم این است که به نتیجه ی مطلوب منجر شود .

«فرادستان» یا صاحبان قدرت، این زبان را به منطق ِ خویش به کار می گیرند و با استفاده از آن رفتار و کردار خود را با فرودستان موجه می سازند. در این معنا، حق با صاحبانِ قدرت است که در منطق قدرت، اصلِ موضوع قدرت است و لاجرم مشروعیت هم اعتبار از قدرت می گیرد و کارآمدی هم عین ِ اعمال قدرت است . «فرو دستان» هم از همین منطق برای پایین کشیدن قدرت استفاده می کنند؛ که رفتار و کردار فرادستان را با قدرت خویش ناسازگار می بینند .

و جالب آن که، در منطق قدرت، حق با کسی نیست. نه با فرودستان و نه با فرادستان. «حق با قدرت است». این قدرت است که بر گزاره ها سوار می شود و جمله ها را به کار می گیرد و انسان ها را سرِکار می گذارد.

در میان فیلسوفان ِ سیاست کمتر کسی چون «نیکولو ماکیاوللی» حقیقتِ قدرت را شناخته است و در تاریخ فلسفه ی سیاسی، کمتر کتابی به اندازه ی « شهریار» توانسته است «منطقِ قدرت» را به درستی معرفی کند.

ماکیاوللی به اهمیت و تفاوت کار خود، در نگاه به قدرت آگاه بوده و می دانسته است که منطق واقعی ِ قدرت، غیر از منطقِ شناخته شده و ایده آل انسانی است و در کتاب ِ مشهور خود بر این تفاوت مهم، این گونه تاکید کرده است «بر آن ام که به جای خیال پردازی، به واقعیت روی باید کرد. بسیاری در باب جمهوری ها و پادشاهی هایی خیال پردازی کرده اند که هرگز نه کسی دیده است و نه شنیده .»

نیکولو، برای معرفی قواعد حاکم این منطق، در ادامه می نویسد: «شهریاری که بخواهد شهریاری را از کف ندهد، می باید شیوه های ناپرهیزگاری را بیاموزد و هر گاه که نیاز باشد، به کار بندد».

این «شیوه های ناپرهیزگاری» که ماکیاوللی از آن نام برده است ، همان « ساختار درست » در منطق قدرت است . ساختاری که برای حفظ قدرت لازم است و شهریاری که بخواهد شهریاری را از کف ندهد ، می باید آن را بیاموزد و در « صورت نیاز » بکار گیرد .

آئین حسین شریعتمداری در آئینه ی منطق قدرت

حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه ی کیهان به آئین قدرت و منطق قدرت به خوبی پای بند است و در این باره به نیکی مشهور است.

نخستین و محکم ترین گواه، بر این ادعا، این است که «انسان ها» هر اندازه که از قدرت دور شوند، زبانِ شریعتمداری نسبت به آنها تندتر می شود و هر اندازه به کانون ِ قدرت نزدیکتر باشند، شریعتمداری با آنها مهربان تر می شود. تا جایی که کانونِ اصلی قدرت هیچ گاه مورد انتقادِ او قرار نمی گیرد و به جرات می توان گفت در بیست سال اخیر کمترین انتقادی بر کانون اصلی قدرت بر زبان شریعتمداری نیامده است و در روزنامه ی کیهان چاپ نشده است. گیرم، کانون قدرت و کانون های قدرت در این بیست سال اشتباهی نداشته و انتقادی بر آنان وارد نیست، حسین شریعتمداری و نویسندگان کیهان، چرا یک بار به اشتباه بر کانون قدرت خرده نمی گیرند؟ گیرم کانون قدرت، معصوم هم باشد، نویسندگان کیهان از «چه نوع قدرتی» برخوردارند که یک بار اشتباه نمی کنند؟ نعوذ بالله مگر آنان هم معصوم اند؟

گواه دیگر، نحوه مواجهه ی شریعتمداری با منتقدان قدرت است. می دانیم که در منطقِ محض، «نقدِ گزاره» جایی ندارد. گزاره ها یا موافق اند یا مخالف، یا درست اند یا نادرست. در منطق قدرت ماکیاولیستی هم چنین است، «نقد » معادل «دشمنی» است و منتقدانِ قدرت ، «براندازان» محسوب می شوند . حسین شریعتمداری، چون بر مدار قدرت می اندیشد، بی محابا منتقدان را به چوب ِ دشمنی می راند و حتی در دشمنی هم جانب انصاف نگه نمی دارد، که « انصاف » هم در منطقِ قدرت، بی معنی است.

شاهد سومی هم بر این امر وجود دارد. کمتر روزی است که حسین شریعتمداری و هم کیشان او، از فرودستان و منتقدانِ قدرت نخواهند که علیه دشمنان شناخته شده! موضع بگیرند و روزی را نمی توان یافت که شریعتمداران به مخالفان خود خرده نگیرند که «چرا چیزی می گوئید که دشمنان از آن سوء استفاده کنند ؟».

مخاطبانِ حسین شریعتمداری با این استدلال مشهور کاملاً آشنایی دارند و حتی گاهی هم به دام این استدلال منطقی و مشهور می افتند و از این در با او وارد می شوند و به حق در می مانند! می گویم در می مانند، چون این استدلال، استدلالی محکم در منطق قدرت است که از فرودستان می خواهند تا به منطق فرادستان پای بند شوند و به عبارتی از همان اول به قدرت آنها تن در دهند و در زمین آنها بازی کنند و بازنده باشند. واضح است که این استدلال از آنِ صاحبان قدرت است، زیرا مخالفِ قدرت و «دشمن» و «دشمن نظام» در اصل مخالف و دشمن آنهاست، نه الزاماً دشمنِ حقیقت. این «فرمولِ مشهورِ استالینی !» هر روز رایج تر می شود و روزی نیست که از گوشه ای یکی از خادمانِ قدرت و متولیان امور! از آن بهره نگیرد و فرودستان را فرا نخواند که مبادا در این شرایط چیزی بگوئید و کاری کنید که دشمنان سوء استفاده کنند و بهانه نجوید که چرا فلان موضع را شما را از زبان فلان دشمن می شنویم و فلان دشمن چرا از فلان موضع شما حمایت کرد!

این سه دلیل، روشن تر و محکم تر از آن اند که بخواهیم بر آنها بیافزائیم. از این ها گذشته، می توان بر آداب و آئین حسین شریعتمداری، هزاران هزار، مصداق یافت که حسین شریعتمداری همه چیز را به نفع قدرت می خواهد و بر مدار قدرت می چرخاند و بر محور قدرت می گرداند.

ما را که می شناسی ؟

اما، کسب و کارِ برادر حسین بازجو در مدح قدرت و وصف مراد، تنها در این « انحراف حرفه ای از روزنامه نگاری » خلاصه نمی شود. بلکه تند رویی ها و گزافه گویی ها و زیاده خوایی هایی است که از اندازه گذشته است و به اندازه ای قربانی گرفته است که اگر روزگاری چرخ بر مدار قدرت نگردد و تنها روزی چرخ بر مراد او نچرخد، می توان از قربانی های او « رکوردی عظیم» ساخت و در کتاب رکوردهای جهانی ثبت کرد. می شود گفت، او یک رکورد دار است. رکورد دار تکذیبیه هایی است که چاپ نکرده . رکورددار شایعه هایی که ساخته است. رکوردار تهمت هایی که زده است. رکوردار توهین هایی که کرده است. رکورد داری حریم هایی که دریده است. رکوردار حرمت هایی که شکسته است.

در مذمت آئین شریعتمداری همین بس، که کم نیستند صاحب نظران و روشنفکرانی که سهم او را در دین گریزی ها و شریعت ستیزی ها بیشترین می دانند و اگر بیشترین هم نباشد، او را یکی از سهام داران اصلی « فرقه های دین سوزی » می دانند. و می دانند که رسم دروغ گویی و آئین تهمت زنی را او نهادینه کرد و سوغاتی تهمت را او به این دیار آورد و نوبرانه ی تقلب در کیهانِ او به بار نشست .

جالب آن که تنها یک بار در رسانه ی ملی که یکی از نمایندگان مجلس، به صورت زنده و حضوری او را به هدایت لباس شخصی ها و نظریه پردازی «تئوری توطئه و توهم انقلاب مخملی » متهم کرد، نتوانست آن را انکار کند و تلویحاً تائید کرد که هادی و راهنمای اصلی گروههای فشار و لباس شخصی ها اوست .

برادر حسین در خواب است. او باید بیدار شود و ببیند مردم بیدار شده اند. باید بدانند وقتی او در صدا و سیما می گوید « متاسفانه از ثواب بازجویی در جمهوری اسلامی برخوردار نشده ام » تا «هم بازجوهای منحرف را تطهیر کند» و هم «خود را فدایی جمهوری اسلامی بخواند» و «هم بازجو بودن خود را انکار کند» و به خیال خود «قدرت را بزک کند» و اصحاب قدرت را مصون دارد، همه می دانند چه می گوید و چه می خواهد که فرزند دبستانی ام همان دَم پرسید «با این همه حسرت و با این همه زندانی چرا نمی رود بازجو بشود ؟» .

برادر حسین باید بداند طشت رسوایی او از بام افتاده و باز جو بودن او و به خطا رفتن بازجوها و فدایی بودنش ، نه تنها یک دروغ را انکار نمی کند که یک گناه را به سه دروغ و هر دروغ را به صد بزه می آلاید.

برادر حسین بیدار نمی شود که خود را به خواب زده است . او در واقعیت قدرت غرق شده است و از واقعیت جامعه غافل مانده است. مدت های مدیدی است که نوشته های او به وهم می ماند و کسی را به سپهر خیال او راه نیست. برادر حسین بازجو که در یک غفلت چشم بند زندانی اش باز شد و بازجو بودنش آشکار شد، لختی نمی اندیشد که «به این چشم بندی ها تا کی می خواهد ادامه دهد ؟» مگر نمی بیند که چشم ها باز شده اند ؟ …

با این همه ! حسین شریعتمداری هم چنان بر آئین خویش به قدرت وفادار است و در دفاع از قدرت، به هیچ چیز رحم نمی کند. کسانی که کمترین تردیدی در این باره دارند، یاد داشت او را با عنوانِ با مسمای « ما را که می شناسی ؟ » در روزنامه ی کیهان مورخ پنجم مهر ۸۹ بخوانند تا او را بهتر بشناسند و ببینند، خادم و مخدوم ِ قدرت! چگونه بر خادمانِ اسلام و ایران تاخته است و چگونه شهیدان دفاع مقدس را به سخره گرفته است و به هوای آبروی آنان، از مرز شرف گذشته است و ریا را از مرز جنون گذرانده است و با توسلِ به قرآن ، برِ ایمان خویش کافر شده است ….

آبی بر آتش؛ نحوه ی مواجهه با منطق قدرت

با منطق قدرت نمی توان با صاحبان قدرت درافتاد. یعنی با زبانِ قدرت نمی شود با صاحبان قدرت محاجه کرد و توقع پیروزی داشت.

برای مواجهه با منطق قدرت ، باید به زبان یا فرازبانی پناه برد که به آسانی مقهور منطق قدرت نشود و به دام آن نیافتد . فرازبانی که مفاهیم و تعاریف آن به اسارت منطق قدرت در نیایند.

از این دست مفاهیم می توان به «ایثار » ، « شهادت » و « کرامت انسان » و « حقوق بشر » اشاره کرد که معنای آن ها می تواند بر زبان قدرت موثر افتد . همان گزاره ی مشهور «ملتی که شهادت دارد ، اسارت ندارد » گواهی بر عظمت ِ مفهوم شهادت است و پیروزی انقلاب اسلامی و موفقیت در دفاع مقدس از ثمراتی است که بر این واژه نشسته اند. همین که کیهان نتوانسته تا کنون به این مفاهیم دست یازد و حسین شریعتمداری نتوانسته است آن ها را تحریف کند، یعنی این مفاهیم به آسانی – و شاید هیچ گاه – به تسخیر قدرت در نخواهند آمد.

از همین نمونه ها می توان پی برد که، زبان دینی، فرازبانی است که به اشکال مختلف می تواند بر زبان قدرت فائق آید و آن را تعدیل کند و توقعات آن را پایین بیاورد و زبانه های آتش آن را کمتر کند. اگر چه در روزگار فعلی منطق قدرت هم به زبان دینی نفوذ کرده و مثلاً خود را به « حجت دینی » آراسته و فرق های قدرت طلبی را پرورش داده است، اما بسط و شرح اسلام رحمانی و روشنفکری دینی و دینداری روشنفکرانه ، می تواند هنوز هم فرازبانی و در مهار این زبان آتشین باشد .

تاریخ ایران و جهان هم در این خصوص بسیار عبرت آموز است و نمونه های حکیمانه ی را می توان برای انحلال منطق قدرت یافت . حکمت سیاسی علی (ع) در مواجهه با معاویه ؛ دفاع عقلانی و قرآنی امام محمد غزالی از امر به معروف و نهی از منکر در مقابل ارباب قدرت ، نمونه هایی از رفتار امام خمینی در دورانی که قدرت در اختیارِ خاندان پهلوی بود و حتی نحوه مواجهه ی آیت الله جوادی آملی با هاله های قدرت و شیوه کنار گیری او از منبر نماز جمعه نمونه هایی از برخورد حکیمانه و روش های توصیه شده توسط اندیشمندان و علمای اسلامی با حکومت هایی است که فراتر از حد معقول ! به آفتِ منطقِ قدرت مبتلا شده اند .

حسن ختام هم ، همان توصیه ی حکیمانه ای است که قرآن در مواجهه با آئین شریعتمداران و کسانی چون حسین شریعتمداری توصیه می کند . پیشنهادی پیامبرانه در مواجهه با منطقِ قدرت :

وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا

ادامه مطلب ...

دست تطاول بر آرمانهای نسل سوخته!

1 نظرات
دست تطاول بر آرمانهای نسل سوخته!

. ادامه راه سبز(ارس): کودکانی که در سالهای پایانی دهه پنجاه و اوایل دهه شصت چشم بر جهان گشودند به نسل سومی ها معروف شده اند؛ اینان از شمار نحله های جمعیتی هستند که واژه نسل سوخته را می توان بر آنها اطلاق نمود.

سالهای آغازین رشد و نمو این نسل با خاطرات بمب آرانها و آژیر قرمزها عجین گشته است، همکلاسی های به خون آغشته و صحنه های مهیب آوار شدن خانه و کاشانه، پدران و برادرانی که خاطراتی محو از آنها به جای مانده و روزی به فرمان وجدان و اخلاق رفتند و دیگر بازنگشتند و سالها حسرت یک آغوش گرم آنان رویای نیمه شب های یک نسل شد،شماری هم آمدند و سرفه های خشک شان و بدنهای پر ترکش شان سفره روز و شب خانواده های مظلوم شد،مارش عملیات و هر وجب از خاکی که باز پس گیری می شد تمامی غرور و بغض فرو خورده یک ملت را فریاد میزد،اینها تمامی داشته های تلخ و شیرین پا گرفتن یک نسل است که در طول این سالیان و از میان آنچه باید بود و می شد و نشد مانده است و رجوع به آنها مرهمی است بر تلخ کامی مرارت ها و اجحاف ها که این روزها بر مردمان روا داشته می شود و نقطه روشنی در میان تاریکی های مداوم و انحراف هائی که بر خواست ها و باورهای مردم رفته است.

جنگ هشت ساله و طنین توپ ها رو به خاموشی گذاشت،اما دوباره تاریخ تکرار شد عده ای بر خوان نعمت مجاهدت مردمان نشستند و انقلاب و جنگ و هر آنچه بود یکسره به نام خود سند زدند،نسلی که آهسته آهسته بزرگ می شود و به جوانی پای می گذاشت افرادی را با تن پوش و هیبت رزمندگان می دید که اینبار نه رفیق راه و همگام در برابر خصم دون که چون سدی بودند بر خواست های مدنی و شهروندی آنان،اینان جز خود و تفکر واپس گرای مد نظرشان که تفسیری صعب و سخت از انقلاب و دفاع مقدس ارائه میداد تفکری را بر نمی تافتند،خاطره نزدیک نسل ما بجای آنهم رشادت ها و مردم نوازی ها برخورد سخت و خشن باتوم ها را خوب در ذهنش دارد و چه ظلمی از این بالاتر؟ چه بد کردند با آنهمه مضامین بلند آزادی و آزادگی که با کوته فکری و منفعت جوئی از مردمان دریغش داشتند.

اما گمانمان این بود که تابلوی ترسیمی آقایان از دلاوران عرصه دفاع از کشور را که در پناه آن ماوا گرفته و بر منویات خود می روند را حداقل در عیان و ظاهر پاس بدارند،اما آنچه این روزها به عینه شاهدیم سخن از روایتی تازه دارد!خانواده شهیدان سرافراز جنگ تحمیلی آخرین قربانی تمامیت خواهی گروهی سوء استفاده گر شده تا فاش بگویند بر مدار قدرت محوری ما هیچ کس و هیچ آرمانی جای تامل و حرمت ندارد.

نسل ما تمامی محدودیت ها را با گوشت و پوست خود در تمامی این سالها حس کرده است مدعای ارزش مداری از نوع آقایان هم ندارد اما بخوبی و بدور از تبلیغات حکومتی با تکیه بر اندیشه ورزی و حرمت شناسی برای مردمانی که از جان و مال و ناموس خود گذشتند تا از مام میهن و ارزشهای آن بدفاع برخیزند احترام قائل است ، تبلور این شناخت و باور مردمی را در شعارهائی چون "بسیجی واقعی همت بود و باکری" که بصورت گسترده و در پاسخ به سوء استفاده از نهادهای انقلابی که به مقابله با مردم و خواست های قانونی و منطقی آنان بر خواسته بودند را شاهد بودیم،

اینان مقام و منزلت سیاسی و نظامی خود را در سایه سار مجاهدت این شهیدان کسب نکرده بودند اما وجدان و اخلاق و حس وطن دوستی اقتضا می کرد که پاکی و صداقت آنان را پاس بدارند و بر سوء استفاده گران متذکر شوند،این نسل سالها طعم چوب و چماق شما را که پوستین وارونه ای از ارزشهای دوران جنگ را به عاریت گرفته بودید لمس کرده است اما قدرشناسی و باورعمیق به سرمایه های آزادی و آزادگی و یادگاران گرانقدر آنان که در کنار و همراه مردم هستند ایجاب می کند که در برابر زیاده خواهی شما بایستند و بر اینهمه نا مردمی و هتک حرمت ها معترض باشند که چنین هم بوده و خواهد بود،اما شما چه کردید؟

سخن آخرین با فرماندهان سپاه پاسداران است ،بسیاری از شما همرزمان این دو شهید بوده اید هنوز باید نشست و برخواست ها و طنین صدای ایشان در گوشهایتان باشد،اگر فردای قیامت در مقابل این دوشهید قرار بگیرید و آنان از شما بپرسند که بعد از آنان با یادگاران و امانت هائی که از خود بر جای گذاشتند چه کردید؛ پاسخی دارید؟جدای از اینکه امروز خط فکری و سیاسی شما درست و یا غلط با این عزیزان هم راستا نیست ،آیا این دلیل می شود که بر فرزندان شهید و همسران ایشان هجمه و حمله بیاورند و آرامش از آنان بگیرند و آنگاه شما سکوت اختیار کنید؟این با کدام مرتبه از انصاف و رسم مسلمانی همخوانی دارد؟

جواب مردمان را چه می دهید آنگاه که بپرسند اینان که یادگاران فرماندهان دفاع مقدس هستند و هم رزم ایشان اینچنین مورد اسائه ادب قرار می گیرند پس تکلیف ما مردمان چه می شود؟آیا سکوت توام با رضایت شما هجمه بر تمامی باورهائی نیست که مدعای دفاع از آن را دارید؟ حسین شریعمتداری و اعوان و انصارش در کجای این انقلاب و دفاع مقدس نقش آفرینی داشته اند و کارنامه روشنی دارند که از سکوت شما بهره می جویند و بجای محکومیت این اقدام شنیع گستاخانه مهمل بافی می کنند! در پایان این آیه الهی را برای انذار گوشزد می کنم که «ان ربک لبالمرصاد»!
رضا رئیسی
ادامه مطلب ...

گرانی و رکود بی‌سابقه در بازار کامپیوتر و موبایل

0 نظرات
گرانی و رکود بی‌سابقه در بازار کامپیوتر و موبایل

. ادامه راه سبز(ارس): فعالا‌ن بازار‌ تلفن‌ همراه ‌از افزایش قیمت 25 تا 50 درصدی این کالا‌ی پر متقاضی ‌و 12 درصدی لپ‌تاپ خبر می‌دهند، خبری که از سوی اتحادیه صوت و تصویر و تلفن‌همراه و حتی سازمان حمایت از مصرف کننده تایید می‌شود تا موج دوم گرانی در سال‌جاری باز هم مصرف‌کنندگان را شوکه کند.

آخرین گزارش‌ها از بازار کامپیوتر، تلفن همراه، خودرو و محصولات صوتی و تصویری نشان می‌دهد که تحریم‌های خارجی و نیز بحران گرانی ارز و طلا، اثر خود را بر بازارهای پیرامونی هم گذاشته و به خصوص در دو بازار موبایل و کامپیوتر شاهد افزایش قیمت‌ها و رکودی بی‌سابقه هستیم.

بنا به گزارش رسانه‌ها، بازار خودرو هم تحت تاثیر افزایش قیمت طلا و ارز، در رکودی کم‌سابقه فرو رفته است. روزنامه دنیای اقتصاد در این باره می‌نویسد: در روزهایی که گران شدن طلا و افزایش نرخ ارز بازار کسب و کار عده‌‌ای را در تهران تعطیل و یا نیمه تعطیل کرده است، بازار خودرو نیز از این «تعطیلی طلایی» بی‌نصیب نمانده و بیش از پیش به رکود آن افزوده شده است. آن‌طور که نمایشگاه‌داران خودرو پایتخت عنوان می‌کنند، ظاهرا جو روانی حاصل از شرایط موجود در بازار ارز و سکه تهران هرچند اندک، اما به هر حال بر بازار خودرو نیز تاثیر گذاشته است.

افزایش ۲۵ تا ۵۰ درصدی قیمت تلفن همراه

روزنامه جهان صنعت روز پنجشنبه گزارش داد: فعالا‌ن بازار‌ تلفن‌همراه ‌از افزایش قیمت ۲۵ تا ۵۰ درصدی این کالا‌ی پر متقاضی ‌و ۱۲ درصدی لپ‌تاپ خبر می‌دهند، خبری که از سوی اتحادیه صوت و تصویر و تلفن‌همراه و حتی سازمان حمایت از مصرف کننده تایید می‌شود تا موج دوم گرانی در سال‌جاری باز هم مصرف‌کنندگان را شوکه کند.

بر اساس این گزارش، درست زمانی که اعتصاب زرگرها در صدر اخبار اقتصادی قرار گرفت و طلا‌، دلا‌ر و درهم گران شد ورق بازار تلفن‌همراه و لپ‌تاپ نیز با تاثیر از این وقایع برگشت به طوری که فعالا‌ن بازار تلفن‌همراه و لپ‌تاپ از نایاب شدن برخی گوشی‌ها و حتی لپ‌تاپ خبر می‌دهند. هرچند شنیدن این خبر در نگاه اول تعجب بر‌انگیز و حتی خنده‌دار است ولی واقعیت تلخی است که اشک بسیاری از مصرف‌کنند‌گان را در می‌آورد.

به گفته فعالا‌ن بازار تلفن‌همراه، بسیاری از گوشی‌ها با برندهای مختلف در بازار نایاب شده است و وارد‌کنند‌گان رسمی و غیر‌رسمی نیز با سوء‌استفاده از این وضعیت اقتصادی با احتکار کردن گوشی‌ها علا‌وه بر بالا‌ بردن افزایش تقاضا در بازار‌، قیمت‌ها را نیز به صورت کاذب بالا‌ برده‌اند تا از این آب گل آلود به جای ماهی‌، کره بگیرند.

در این خصوص فرهاد تقی‌زاده از واردکنند‌گان رسمی تلفن‌همرا‌ه به خبر‌نگار جهان صنعت گفت‌: هم‌اکنون نه تنها قیمت گوشی در بازار افزایش پیدا کرده بلکه برخی از گوشی‌ها نایاب شده است.وی تصریح کرد‌: بسیاری از وارد‌کنند‌گان منتظرند قیمت دلا‌ر و درهم به بالا‌ترین حد ممکن برسد و بعد اقدام به عرضه گوشی کنند و همین مساله منجر به نایاب شدن برخی گوشی‌ها شده است.

تقی‌زاده در ادامه به افزایش تقاضا برای برخی برند‌ها اشاره کرد و گفت‌: این افزایش تقاضا در بازار باعث شده است تا برخی سوء‌استفادکنند‌گان نرخ‌ها را به صورت کاذب افزایش دهند. وی با اشاره به اینکه به نظر می‌رسد موج گرانی در بازار تلفن‌همراه با ثابت شدن قیمت دلا‌ر و درهم تا حدودی کاهش پیدا کند‌، افزود‌: بسیاری از وارد‌کنند‌گان رسمی تلفن‌همراه با آرام شدن بازار اقدام به عرضه می‌کنند.

وی خاطر نشان کرد:هم اکنون قیمت گوشی تلفن همراه ۲۵ تا ۵۰ درصد افزایش پیدا کرده است .وضعیت در بازار لپ‌تاپ نیز نه تنها کم از بازار تلفن‌همراه ندارد بلکه بسیار آشفته‌تر هم‌ است ‌چرا‌که برخی لپ‌تاپ‌ها در کل کشور که متقاضی نیز دارد به گفته نمایندگی‌های رسمی اصلا‌ وجود ندارد‌!

در این خصوص نمایندگی رسمی یکی از برند‌های معروف لپ‌تاپ به خبرنگار جهان صنعت گفت‌: از مهم‌ترین دلا‌یل نایاب شدن برخی لپ‌تاپ‌ها می‌توان به افزایش قیمت دلا‌ر و درهم در بازارهای جهان‌تحریم علیه ایران اشاره کرد. وی افزود: از سویی دیگر بسیاری از واردکنندگان لپ‌تاپ در انتظار ثابت شدن قیمت دلا‌ر در بازار‌های جهانی هستند، تا در صورت گران‌تر شدن قیمت دلا‌ر لپ‌تاپ‌ها را با قیمت بالا‌تر عرضه کنند.

وی معتقد است: این افزایش قیمت کاذب در بازار لپ‌تاپ و حتی تلفن‌همراه را صرافان و سرمایه‌داران در بازار رقم زده‌اند و در این بین تنها این مصرف‌کنند‌گان هستند که متضرر می‌شوند‌‌چرا‌که تاجر و وارد‌کنند‌ه از این وقایع تنها و تنها سود می‌کنند.

اما در حالی که بازار تلفن‌همراه و لپ‌تاپ روزهای پرتنش و البته سود‌آوری را تجربه می‌کند و مصرف‌کننده متضرر می‌شود‌، مسوولا‌ن با آرامش خاطر هرچه تمام‌تر تنها نظاره‌گر این بازار آشفته هستند و بر آشفتگی آن نیز با برخی تصمیم‌های عجولا‌نه می‌افزایند.

پیامد تحریم‌ها؛ رکود در بازار کامپیوتر

روزنامه دنیای اقتصاد نیز از رکود در بازار کامپیوتر گزارش داد و نوشت: بر اساس اعلام فعالان بازار، عکس‌العمل بازار نسبت به چنین موضوعی بسیار سریع بوده و طی روزهای اخیر بازار با رشد ۶ تا ۱۰ درصدی قیمت محصولات مواجه شده است. از طرفی بسیاری از شرکت‌های بزرگ که در زمینه عرضه و توزیع کالاهای این حوزه فعالیت می‌کردند از میزان عرضه کالا به بازار خودداری کرده و حجم معاملات در بازار نسبت به روزهای قبل در حد قابل توجهی کاهش یافته است.

بر اساس اعلام بهنامی یکی از فعالان بازار، از روز شنبه گذشته شرکت‌های بزرگ و فعالان بازار، بازار را نیمه تعطیل اعلام کرده و از عرضه کالا به بازار خودداری کردند.

به گفته وی، طی روزهای اخیر قیمت دلار درحواله‌ها از یک هزار و ۵۰ تومان به یک هزار و ۱۵۰ و حتی یک هزار و ۱۷۰ هزار تومان رسیده است، ولی با این وجود صرافی‌ها حاضر به پذیرش این حواله‌ها با این قیمت‌ها نیستند. نتیجه این امر بروز شوک به بازار بوده است.

بهنامی پیش‌بینی کرد: در صورت ادامه این روند بازار با کاهش موجودی و رشد شدیدتر قیمت‌ها مواجه خواهد شد. وحید زرگران، یکی دیگر از فعالان بازار نیز با تایید این خبر گفت: طی روز گذشته در نتیجه این اقدام صرافی‌ها، بازار با رشد ۶ درصدی قیمت‌ها در زمینه کالاهای کامپیوتری مواجه شد، ولی با ادامه این روند، شاهد رشد بیشتر قیمت‌ها خواهیم بود. به گفته وی نیز طی روزهای گذشته میزان معامله در بازار در حد قابل‌توجهی کاهش یافته است. یکی دیگر از فعالان نیز به کاهش عرضه کالا توسط شرکت‌های مطرحی چون، آواژنگ، سازگار ارقام و… اشاره داشت.

به گفته وی، بسیاری از عرضه‌کنندگان کالا تنها به عرضه موجودی‌های سابق خود با قیمت بالاتر از عرف بازار می‌پردازند و با توجه به شرایط فعلی به نظر می‌رسد روند ورود کالاهای جدید به بازار در حد قابل‌توجهی کاهش یابد.

‌نریمان خالصی، مدیر ارشد قطعه شرکت سازگار در این زمینه گفت: بازار از روز شنبه با یک شوک شدید روبه‌رو شده است و دلار نیز در بازار به شدت کمیاب شده است. به همین دلیل میزان عرضه در بازار به شدت کاهش یافته و اکثر شرکت‌ها قیمت‌ها را افزایش داده‌اند. سازگار ارقام نیز قیمت کالاهای خود را حدود ده درصد افزایش داده است.

وی افزود: با توجه به شرایط فعلی، بسیاری از فعالان بازار از عرضه کالا به بازار خودداری می‌کنند و منتظر هستند تا ببینند وضعیت بازار چگونه می‌شود، ولی پیش‌بینی می‌شود طی هفته آینده بازار با رشد بیشتر قیمت‌ها مواجه شود. در عین حال برخی معتقدند: این مشکل موقتی است و به زودی حل می‌شود.

ملکی، مدیر روابط عمومی شرکت امرتات نیز با تایید این خبر گفت: با توجه به تغییرات مدیریتی که ما در شرکت خود داشتیم، میزان عرضه کالای ما طی مدت اخیر کاهش یافته است. ولی ما تغییری در روند قیمت‌هایمان نداشتیم.

وی افزود: طی روزهای اخیر با توجه به اتفاقات اخیر، بسیاری از فعالان بازار کج دار و مریز این روزها را طی می‌کنند و منتظر اتفاقات جدید در بازار هستند. وی پیش‌بینی کرد، طی روزهای آینده بازار با رشد بیشتر قیمت‌ها مواجه خواهد بود.
ادامه مطلب ...

تاکید آیت‌الله دستغیب بر تفاوت رهبری قانونی با ولایت مطلقه

1 نظرات
تاکید آیت‌الله دستغیب بر تفاوت رهبری قانونی با ولایت مطلقه:
خبرگان فعلی از ماهیت خود بیرون رفته است
. ادامه راه سبز(ارس): آیت‌الله سید علی‌محمد دستغیب در پاسخ به سؤالی در خصوص نظریه ولایت مطلقه فقیه و نسبت آن با قانون اساسی، تصریح کرد که بنا به نظر فقهی وی، “ولایت مطلقه فقیه و ولیّ فقیه معیّن شده از طرف خبرگان، دو مقوله جداگانه است که گاهی هم اتّفاق می‌افتد در یک نفر تجلّی می‌کند، همانند امام امّت(ره).”

وی با توضیح این دیدگاه فقهی، مفهوم ولایت مطلقه را چیزی جدا از ولی فقیه منتخب خبرگان توصیف کرد و در ادامه نوشت: “رأی خبرگان فقط برای استمرار نظام جمهوری اسلامی و تنظیم سه قوّه می‌باشد. پس این که گفته شود ولیّ فقیه قانون اساسی می‌تواند بر جان و اموال مردم حکومت کند، سخن بی‌مدرکی است.”

آیت‌الله دستغیب لازمه ولایت مطلقه را فقیه به عنوان یک مفهوم الهی را “استقبال مردم و اتّفاق مسلمین و اعتنای قلبی مردم” دانست و افزود: “پس از فوت مرحوم امام امّت(رحمه الله)، اعتقاد اکثر مردم و مراجع تقلید به حضرت آیت الله شیخ محمّدعلی اراکی(قدّس سرّه) تحقّق پیدا کرد و مسأله ولایت مطلقه فقیه متعهّد مسئول به این بزرگوار ارجاع شد؛ در صورتی که رهبر همان بود که خبرگان تعیین کردند.”

این مرجع تقلید مقیم شیراز پس از آنکه در ابتدای پاسخ مشروح خود تصریح کرده که به عنوان یک عضو مجلس خبرگان اظهارنظر می‌کند، خاطرنشان کرده است که اعضای خبرگان، “تکلیفشان تنها تعیین رهبر یا تأیید رهبر نیست، بلکه لازم است هر کدام ملجأ و مرجع مردم در حلّ مشکلاتشان باشند؛ مشکلات دینی و دنیایی، طرفدار مظلوم بوده و در برابر تجاوز ظالمین بایستند؛ وظیفه و تکلیف آنها است که ناظر بر اعمال و رفتار زیرمجموعه رهبری که انتخاب کرده‌اند باشند و به آنها توصیه کنند و عمل به احکام شرع را یادآوری نمایند و خدای ناکرده چنین نباشد که اجیر زیرمجموعه بوده و یا مقلّد آنها باشند و یا مجری دستورات بدون توجّه به صحّت و سقم آن باشند.”

وی تصریح می‌کند: “این طور نیست که فکر کنند ما رهبر انتخاب کردیم و باید مطیع باشیم که بر این معنا هیچ مدرکی ندارند و برعکس در نزد خداوند و مردم مسئول خواهند بود. خبرگان باید تخلّفات از قانون اساسی و قوانین و احکام اسلامی که به وسیله‌ی شورای نگهبان و قوای نظامی و انتظامی و صدا و سیما ایجاد می‌شود، تذکّر دهند و در غیر این صورت عدالتشان مستصحبه خواهد بود. مردم مسلمان ایران نیز مسئولند که تخلّفات زیرمجموعه را به منتخبین خود بگویند تا آنها منتقل نمایند، در غیر این صورت خودشان موظّف به تذکّر می‌باشند.”

این عضو مجلس خبرگان در ادامه می‌نویسد: “خبرگان فعلی از ماهیّت خود بیرون رفته، زیرا اوّلاً: شورای نگهبان که منتخب رهبری است، آنها را تعیین می‌کنند و بارها گفته‌ام که این دور مسلّم و باطل است. ثانیاً: لازم است اجتهاد ایشان از طرف مراجع عظام که دارای مخالفت با نفس و مهذّب هستند تأیید شود که نشده.”

آیت‌الله دستغیب این دیدگاهها را در پاسخ به سؤالی با این مضمون، ابراز کرد: “بسمه تعالی. محضر مبارک حضرت آیت الله حاج سیّد علی محمّد دستغیب(دامت افاضاته) سلام علیکم. با احترام، تقاضا می‌شود بفرمایید نظر حضرتعالی راجع به ولایت مطلقه فقیه و ولیّ فقیه تصویب شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی که امام امّت، حضرت آیت الله العظمی حاج سیّد روح الله خمینی(ره) در آن، امر مرجعیّت را برداشته و فقط به صرف احراز اجتهاد نظر داده‌اند چیست؟ آیا باز همان ولایت مطلقه فقیه با ولیّ فقیه یکی است؟”

متن پاسخ این مرجع تقلید به نقل از وب‌سایت رسمی دفتر ایشان در ادامه آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم

اینجانب سیّد علی محمّد دستغیب، فرزند سیّد علی اکبر، از شاگردان حضرت امام خمینی(ره) در قم و حضرت آیت الله خویی در نجف اشرف و در رأس از شاگردان درسی و تربیتی فقیه اهل بیت عصمت و طهارت(ع) عالم عامل متّقی، مجاهد مبارز، عارف کامل، فیلسوف و حکیم الهی، حضرت آیت الله حاج شیخ حسنعلی نجابت شیرازی(ره) و از خانواده علم و تقوی و مبارز در مقابل ظلم، یعنی خانواده جلیل دستغیب می‌باشم، به خصوص پرورش یافته در دامن مرد علم و عمل و تقوی و محبوب ملّت عزیز ایران، فقیه مجاهد حضرت آیت الله شهید سیّد عبدالحسین دستغیب شیرازی(ره) که از برکات این بزرگوار بهره‌مند شده‌ام، به عنوان شخصی که بیش از پنجاه سال در حوزه علمیّه به تدریس فقه و اصول و تربیت شاگردان زیادی مشغول بوده و تألیفاتی در تمام ابعاد فقه، اصول، رجال، تفسیر و نهج البلاغه داشته و در قبل و بعد از انقلاب از افرادی بوده که در تمام صحنه‌ها حضور داشته و اکنون به عنوان یکی از اعضای مجلس خبرگان اظهار نظر می‌نمایم؛ در حقیقت اظهار معلوم می‌کنم و حسب تکلیف باید معلوم گفته شود که خلاف معلوم، همان اعمال جهّال است که انحراف است. در ابتدا باید عرض شود که ماهیّت انقلاب اسلامی در ایران که به دست حضرت امام خمینی(ره) صورت گرفت از چه ناحیه‌ای و برای چه هدفی و قرار چه منظوری حاصل شد.

در زمان قبل از انقلاب ۱۳۵۷، در کشور ایران می‌رفت که آثار اسلام به کلّی از جهت ظاهر از بین برود؛ از ناحیه‌ی اقتصاد هم به طور کلّی وابسته و افراد نظامی مأمور حفظ امنیّت بیگانگان بوده و نظام شاهنشاهی در تمام امور دخالت داشتند؛ لذا مردم بر آن شدند تا از این وضع خلاصی پیدا کنند. بحمدالله توسّط علمای عامل و متدیّن و دانشگاهیان و فرهنگیان و بازاریان متعهّد، این حرکت انحرافی متوقّف و به دست حضرت امام خمینی(ره) جمهوری اسلامی تشکیل شد که بحمدالله آنچه مورد نظر مردم بود حاصل گردید. مردم و علماء و مجتهدین و مراجع تقلید، همه متّفقاً رهبری حضرت آیت الله العظمی امام خمینی(ره) را پذیرفتند که بعد از رسول خدا(ص) کم‌نظیر بود. این استقبال مردم و اتّفاق علماء و مراجع بر حضرت امام خمینی(ره) از ناحیه ربّ الارباب بود که می‌توانست در سال ۱۳۴۲ انجام شود، امّا خداوند نخواست و این است ولایت مطلقه فقیه که مستفاد آیات و روایات است؛ که در این فقیه متعهّد مسئول در سال ۱۳۵۷ تحقّق پیدا کرد. این از ناحیه‌ی عنایت و اراده خداوند بود که پس از اجماع مردم از هر طبقه و با هر سلیقه و تأیید افراد صالح و تهذیب نفس شده، حاصل شد.

باید دانست که چنین نبوده و نمی‌تواند باشد که تعیین مرحوم حضرت امام خمینی(ره) برای ملّت ایران به وسیله عدّه‌ای بازاری یا عدّه‌ای فرهنگی یا چند مبارز قبل از انقلاب بوده؛ چون تحقّق این معنا مربوط به قلوب و افکار و اندیشه‌ی مردم می‌باشد و نه به قلم و سخنرانی و تبلیغ مبلّغین. قلوب به دست خدا است، قلب شکسته و اشک ریخته به دست انسان نیست، بلکه از ناحیه‌ی رحمان است و آن چه از ناحیه‌ی دست و زبان باشد، از ناحیه‌ی شیطان است. قال رسول الله(ص): «مهما یکن من العین و القلب فمن الله و من الرحمة و مهما یکن من الید و اللسان فمن الشیطان». (مستدرک الوسائل، ج ۲، باب ۷۴ من ابواب الدفن، حدیث ۲۱)

وعده‌های مرحوم امام امّت(ره) در ابتدای پیروزی انقلاب، ریشه‌کن کردن بی‌سوادی به طور رایگان، رسیدگی به وضع مستمندان و بیچارگان و بیرون آوردن آنها از فقر و در رأس، بیدار کردن مردم از بی‌تفاوتی و بی‌اعتقادی و آگاه کردن بیش‌تر مردم به اسلام و فقه امام ششم، جعفر بن محمّد الصادق(ع) بود و این معنا بر دوش علمای عامل حسب وظیفه‌ی الهی و تکلیف واقعی قرار گرفت. چون بنا بر این شد که تمام ابعاد یک حکومت، اسلامی شود که تجلّی آن در سه قوّه شد، یعنی دادگاه اسلامی، مجلس اسلامی و دولت اسلامی و قوانین مادر برای هر کدام توسّط فقهای جان بر کف و تهذیب نفس شده، تحت عنوان «قانون اساسی» ترسیم شد و به آرای عمومی گذاشتند و مورد پسند همه اهل اندیشه و آزاداندیش قرار گرفت؛ و در رأس آن، مسأله استمرار این جمهوری اسلامی زیر نظر ولیّ فقیه صورت گرفت و قرار شد که عدّه‌ای از فقها که عمری را در تهذیب نفس گذرانده و دارای مدارج علمی از جهت فقه و اصول و قدرت استنباط احکام الهی از قرآن و سنّت باشند، یک نفر از خودشان که اهل علم و مجتهد و تهذیب نفس شده و دارای شرایط مورد قبول مردم و مراجع تقلید باشد به عنوان ولیّ فقیه انتخاب کنند؛ که البته این مرتبه برای ولیّ فقیه منتخب باید برای خبرگان به اثبات برسد، یعنی آثار وجودی به معنای سابقه‌ی تدریس و تربیت و مشهور به تقوی و علمیّت و حسن سابقه باشد، چون تمام قوانین ما، چه دولتی، چه قضایی و چه فرهنگی و تربیتی، همه اسلامی هستند.

پایه و اساس تمام قوانین ما بر مبنای قرآن و سنّت می‌باشد؛ لذا رؤسای سه قوّه و زیرمجموعه آنها نمی‌توانند خلاف قرآن و سنّت عمل کنند، چون خبرگان رهبری شخصی را تعیین کرده‌اند که بتواند با سابقه قبلی و درایت و تقوای الهی، تنظیم کننده‌ی سه قوّه بر مبنای قوانین باشد؛ چون این سه قوّه نباید با یکدیگر تضادّ داشته باشند؛ هماهنگ کردن آنها وظیفه ولیّ فقیهی است که از طرف خبرگان معیّن شده و چون به وسیله مجتهدین عادل و مهذّب تعیین شده، تفوّقی بر آنها ندارد، چون خبرگان تشخیص دادند که فلان شخص قدرت آن را دارد که سه قوّه را از نظر اسلامی و مذهب جعفری اداره کند؛ دیگر هیچ حقّی ندارد نه بر مردم و نه بر ملّت‌های دیگر. این شخص می‌شود ولیّ فقیه جهت اداره مملکت و هیچ حقّ دخالت در امور مردم، چه در حوزه دانشگاهی و چه در حوزه علمی و فرهنگی مردم ندارد؛ چون تمام افراد از منافع سه قوّه به خوبی برخوردارند، این شخص تأمین کننده حقوق شهروندان می‌باشد، یعنی نمی‌گذارد که حقّ یک شهروند از ناحیه‌ی سه قوّه تضییع شود. باید گفته شود که تعیین این خبرگان حتماً لازم است از ناحیه‌ی اشخاصی باشد که تسلّط نسبت به این بزرگواران دارند و آن علمای عظام و مراجع تقلید می‌باشند؛ در غیر این صورت ماهیّت افراد خبرگان مبهم و رأی آنها بی‌فایده و وجود آنها موجب تضییع حقوق دیگران می‌گردد.

امّا راجع به ولایت مطلقه فقیه متعهّد مسئول باید عرض شود که این مقوله از ولیّ فقیه گفته شده در قانون اساسی به فرموده‌ی حضرت امام امّت(ره) خارج شد(که باید مجتهد مطلق و مرجع تقلید در تمام ابواب فقهی باشد) لذا این شخص تعیین شده از طرف خبرگان، هیچ ربطی با آن شخص تعیین شده از طرف ربّ الارباب ندارد، چون شما ملاحظه فرمودید امام امّت(ره) این معنا را از رهبری که باید مرجع و ملجأ باشد ساقط کردند. پس ولایت مطلقه فقیه یک معنای الهی است که لازم است حتماً از طرف مردم یعنی استقبال مردم و اتّفاق مسلمین و اعتنای قلبی مردم باشد، و الّا به صرف تعیین شخص، اعتقاد مردم حاصل نمی‌شود.

شما ملاحظه کردید که پس از فوت مرحوم امام امّت(رحمه الله)، اعتقاد اکثر مردم و مراجع تقلید به حضرت آیت الله شیخ محمّدعلی اراکی(قدّس سرّه) تحقّق پیدا کرد و مسأله ولایت مطلقه فقیه متعهّد مسئول به این بزرگوار ارجاع شد؛ در صورتی که رهبر همان بود که خبرگان تعیین کردند؛ یعنی تشخیص آنها برای تعیین رهبر بر طبق قانون اساسی صورت گرفت، و الّا مسأله ولایت مطلقه فقیه را خبرگان نمی‌توانند تعیین کنند؛ چون تأیید خبرگان باید توسّط مراجع و آیات عظام باشد؛ یعنی خبرگان به تأیید مراجع و علمای بزرگ می‌باشند؛ اگر مراجع تأییدشان را از خبرگان بردارند، دیگر آنها هیچ اثری در کارشان نیست و شرایط سابق را ندارند. آنها به تأیید مراجع، مورد اعتنا هستند که اگر از آنها سلب شود، محلّی برای افراد خبرگان نیست. بزرگان بر این معنا به خوبی صحّه می‌گذارند که اصل خبرگان بر این است؛ لذا می‌گوییم خبرگان، بازوی رهبر می‌باشند، نه رهبر تسلّط بی چون و چرا نسبت به خبرگان دارد.

اختیارات رهبری زمانی بود که ولایت مطلقه فقیه و ولّی فقیه یکی بود که این مسأله در زمان امام امّت(رحمه الله) به عنوان کلّی منحصر در فرد تحقّق گردید؛ و ولایت حضرت امام همانطور که گذشت از ناحیه حضرت ربّ الارباب با نشانه‌هایی که عرض شد ظاهر گردید؛ که بطور خلاصه تکرار می‌کنم که ولایت مطلقه فقیه متعهّد مسئول، یک امر الهی است و با آرای بشری نمی‌تواند صورت پذیرد؛ بلکه امر تکوینی است که باید علاقه مردم دنبال آن باشد. اگر مروری به تاریخ مرجعیّت شیعه در زمان غیبت مولانا صاحب العصر و الزمان(عج) کنیم، خواهیم دید که این معنا بارها و لو به نحو ایجاب جزئی اتّفاق افتاد؛ همانند شیخنا الاعظم مرتضی انصاری، میرزای شیرازی صاحب فتوای تحریم تنباکو، میرزای نایینی، ملّا محمّد کاظم آخوند خراسانی و …(قدّس الله اسرارهم) در این زمان همگی شاهد ولایت مطلقه فقیه متعهّد مسئول، حضرت آیت الله العظمی امام خمینی(ره) بوده‌ایم که ابداً از ناحیه بازاریان یا مردم یا مراجع نبود؛ بلکه خداوند قلوب را آماده کرد و در نتیجه خود مردم انتخاب کردند؛ نه اینکه کسی بگوید و یا امر کند. لذا حکومت حضرت امام(ره) حکومت الهی بود و بر جان مردم حکومت داشت و این مسأله مرز نمی‌شناسد؛ این از ناحیه‌ی تبلیغ و پول نیست؛ بلکه از ناحیه علاقه و اندیشه و جذبه الهی است و عوامل مادّی و هوایی دخالتی ندارند و مؤثّر نمی‌باشند؛ خود مردم متوجّه می‌شوند که ولایت مطلقه فقیه یعنی چه.

با روشن شدن مطلب فوق، متوجّه می‌شویم که به طور کلّی ولایت مطلقه فقیه و ولیّ فقیه معیّن شده از طرف خبرگان، دو مقوله جداگانه است که گاهی هم اتّفاق می‌افتد در یک نفر تجلّی می‌کند، همانند امام امّت(ره). خداوند برای هدایت مردم و تقاضای آنها و جهت ارتباط با خودش در زمان غیبت امام دوازدهم(عج) شخص یا اشخاصی را از میان فقهای عظام و مجتهدین والامقام معیّن می‌کند و برمی‌گزیند تا مردم گمراه نشوند، آن فرد یا افراد، ولایت مطلقه دارند؛ چه خبرگان بخواهد چه نخواهد. رأی خبرگان فقط برای استمرار نظام جمهوری اسلامی و تنظیم سه قوّه می‌باشد. پس این که گفته شود ولیّ فقیه قانون اساسی می‌تواند بر جان و اموال مردم حکومت کند، سخن بی‌مدرکی است؛ این از عنایات ربّ الارباب است که در هر زمان حسب اراده خود و طلب اشخاص، شخصی را تجلّی می‌دهد که مردم را هدایت کند؛ که افعال این بزرگوار بر طبق قرآن و سنّت حضرت ختمی مرتبت(ص) می‌باشد.

افراد خبرگان رهبری که در قانون اساسی گفته شده، باید آثار وجودی داشته باشند، یعنی این آقایان تکلیفشان تنها تعیین رهبر یا تأیید رهبر نیست، بلکه لازم است هر کدام ملجأ و مرجع مردم در حلّ مشکلاتشان باشند؛ مشکلات دینی و دنیایی، طرفدار مظلوم بوده و در برابر تجاوز ظالمین بایستند؛ وظیفه و تکلیف آنها است که ناظر بر اعمال و رفتار زیرمجموعه رهبری که انتخاب کرده‌اند باشند و به آنها توصیه کنند و عمل به احکام شرع را یادآوری نمایند و خدای ناکرده چنین نباشد که اجیر زیرمجموعه بوده و یا مقلّد آنها باشند و یا مجری دستورات بدون توجّه به صحّت و سقم آن باشند. این طور نیست که فکر کنند ما رهبر انتخاب کردیم و باید مطیع باشیم که بر این معنا هیچ مدرکی ندارند و برعکس در نزد خداوند و مردم مسئول خواهند بود.

خبرگان باید تخلّفات از قانون اساسی و قوانین و احکام اسلامی که به وسیله‌ی شورای نگهبان و قوای نظامی و انتظامی و صدا و سیما ایجاد می‌شود، تذکّر دهند و در غیر این صورت عدالتشان مستصحبه خواهد بود. مردم مسلمان ایران نیز مسئولند که تخلّفات زیرمجموعه را به منتخبین خود بگویند تا آنها منتقل نمایند، در غیر این صورت خودشان موظّف به تذکّر می‌باشند.

امّا خبرگان فعلی از ماهیّت خود بیرون رفته، زیرا اوّلاً: شورای نگهبان که منتخب رهبری است، آنها را تعیین می‌کنند و بارها گفته‌ام که این دور مسلّم و باطل است. ثانیاً: لازم است اجتهاد ایشان از طرف مراجع عظام که دارای مخالفت با نفس و مهذّب هستند تأیید شود که نشده.

در هر صورت اگر امور مملکت بر طبق قانون اساسی بدون توجیه و تحریف با آن چه در مجلس خبرگان قانون اساسی تصویب شده انجام شود، خواهیم دید که کشور جمهوری اسلامی ایران برترین و بهترین در دنیا خواهد بود و الگویی برای تمام کشورها بدون جنگ و دعوا می‌شود.

والسلام
سیّد علی محمّد دستغیب
۷ / ۷ / ۱۳۸۹
مصادف با ۲۰ شوّال المکرّم ۱۴۳۱
ادامه مطلب ...

تهدید هفت زندانی بند ۳۵۰ به تبعید به خاطر برگزاری کلاسهای آموزشی

0 نظرات
تهدید هفت زندانی بند ۳۵۰ به تبعید به خاطر برگزاری کلاسهای آموزشی

. ادامه راه سبز(ارس): احتمال انتقال تعدادی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ به بندهای عادی زندان اوین به دلیل برگزاری کلاسهای آموزشی در این بند افزایش یافته است .

توقف برگزاری کلاسهای آموزشی در این بند در حالی صورت می گیرد که بند 350 فاقد هر گونه امکانات رفاهی همچون ورزشگاه یا کتابخانه است . خانواده های زندانیان این بند از مسولان به ویژه دادستان تهران می پرسند: «پس فرزندان و همسران ما چگونه باید وقت خود را در این بند که در زیرزمینی تاریک و نمور واقع شده سپری کنند.»

طبق ایین نامه داخلی سازمان زندانها در تمامی زندان های کشور و برای تمامی زندانیان برگزاری کلاسهای آموزشی آزاد است اما زندانیان سیاسی برخلاف این قوانین از این امکان محروم شده اند.
براساس گزارش های رسیده از زندان اوین به کلمه، محسن امین زاده ، محسن میردامادی و محسن صفایی فراهانی از زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات که سابقه تدریس در دانشگاه را نیز دارند، هر یک برخی از واحدهایی را که در دانشگاه تدریس می کرده اند برای پر کردن اوقات زندانیان و همچنین ارتقای سطح دانش آنها در بند ۳۵۰ برای جمع های چند نفره زندانیان ارائه داده اند. درس هایی از قبیل اقتصاد ایران ، زبان انگلیسی ،تاریخ و سیاست ایران .اما این کار که هیچ ضرری برای کسی ندارد و فقط کمک می کند وقت زندانیان راحت تر سپری شود از سوی مسوولان زندان و به خصوص رییس زندان اوین «صداقت » که به داشتن سابقه طولانی درآزار و اذیت زندانیان معروف است ،متوقف شد و زندانیانی که این د روس را ارائه کرده اند تهدید به انتقال به زندانهای عادی و با استانداردهای پایین شده اند.

این در حالی است که به گفته زندانیان سیاسی رژیم شاه، حتی در دوران زندانهای ستم شاهی نیز برگزاری این دوره ها و کلاسها امری عادی و طبیعی بوده است و همواره زندانیان هر چه می دانستند به یکدیگر می آموختند تا این گونه زمان محکومیت نیز برای شان راحت تر سپری شود.

ساواک شاه در زندان های خود هرگز از برگزاری چنین کلاسهایی ممانعت نمی کرد و اسناد آن در کتابهای مختلف خاطرات خودنوشت زندانیان آن دوره که در این سالها بارها چاپ شده ، موجود است . اما اکنون صداقت ،رییس زندان اوین نه تنها سعی می کند هر گونه کلاس آموزشی را تعطیل کند که برگزار کنندگان این دوره ها را نیز تهدید به انتقال به بندهای عمومی می کند. در حالی که طبق اصل تفکیک جرایم او جایز نیست زندانیان سیاسی را در کنار زندانیان عادی همچون فروشندگان مواد مخدر یا قاتلان قرار دهد .

حسین مرعشی ،کیوان صمیمی ،بهمن احمدی امویی و عبدالله مومنی نیز از دیگر زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین هستند که از سوی صدافت دچار محدودیت های زیاد و تحمل فشارهای بیشتر شده اند .اتهام این چهار زندانی برقراری حلقه های دوستانه در زندان برای پر کردن اوقاغت فراغت زندانیان بویژه برای زندانیان جوانتر بوده است .این افراد موفق شده اند که زندانیان را مجاب کنندغذای خود را در سفره های بزرگ و دسته جمعی بخورند و برنامه های جمعی فرهنگی از قبیل مراسم دعا و نیایش ، کتابخوانی و شعرخوانی داشته باشند. برگرازی این برنامه ها و ارتباط مثبت زندانیان کمتر شناخته شده با مومنی ،صمیمی ،احمدی امویی و مرعشی موجب شده که مسوولان زندان فشارها را بر آنها بیشتر کنند و هر روز آنها را به تبعید در زندان های عادی و غیر سیاسی تهدید کنند.

صداقت همچنین به بهانه های مختلف زندانیان این بند را آزار می دهد و حتی از کنار هم ایستادن آنها در حیاط کوچک بند به هنگام هواخوری جلوگیری می کند و مدام زندانیان سیاسی این بند را که تعداد زیادی از آنها از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات هستند مورد آزار و اذیت قرار می دهد .

توقف برگزاری کلاسهای آموزشی در این بند در حالی صورت می گیرد که بند ۳۵۰ فاقد هر گونه امکانات رفاهی همچون ورزشگاه یا کتابخانه است . خانواده های زندانیان این بند از مسولان به ویژه دادستان تهران می پرسند:«پس فرزندان و همسران ما چگونه باید وقت خود را در این بند که در زیرزمینی تاریک و نمور واقع شده سپری کنند .آیا یاد گرفتن هم جرم است مگر این نیست که پیامبر اسلام فرموده است به دنبال علم باشید حتی در چین یعنی مسولان زندان با مبانی دین نیز ضدیت دارند .»

طبق ایین نامه داخلی سازمان زندانها در تمامی زندان های کشور و برای تمامی زندانیان برگزاری کلاسهای آموزشی آزاد است اما زندانیان سیاسی برخلاف این قوانین از این امکان محروم شده اند.

در این بند بیش از یکصد و پنجاه زندانی سیاسی از جمله علی تاجرنیا ، میلاد اسدی ،علیرضا بهشتی شیرازی ، علی ملیحی ، حسن اسدی زید آبادی ، کوهیار گودرزی ، کیاش کامرانی ،نظام حسن پور،علی جمالی ،حسن اسدی زید آبادی ،علی داشاب ,علی پرویز ،حمید رضا محمدی ،غلامحسین عرشی ،نادر بابایی ، مجید دری و تعداد دیگری ازبازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات نگهداری می شوند.
ادامه مطلب ...

مهدي كروبي: بعد از رحلت امام، سرنوشت خبرگان زیر ساطور شورای نگهبان قرار گرفت

0 نظرات
مهدي كروبي در گفتگو با سايت تغيير:
امام می فرمود«بالاترین انحراف، انحراف رهبری است»

. ادامه راه سبز(ارس): «تغییر»: چندی پیش مهدی کروبی، دبیرکل حزب اعتماد ملی طی نامه ای به اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان، خواهان اعمال نظارت بر نهادهای زیر مجموعه ی رهبری انقلاب شد. در این نامه که یکروز قبل از تشکیل مجلس خبرگان به تاریخ ٢٢ شهریور ماه ۸۹ نوشته شده است، از عدم استقلال قوه قضائیه، فرمایشی بودن احکام دادگاه های سیاسی و مطبوعاتی، دخالت سپاه در مسائل سیاسی و اقتصادی یاد شده است. هنوز لحظاتی از انتشار این نامه نگذشته بود که جراید و رسانه های مختلف داخلی و خارجی ضمن پوشش گسترده خبری این نامه، هر یک به نسبت نگرش سیاسی خود آنرا تحلیل نموده و بعضا تحلیل های افراطی و متضادی مشاهده شد که در برخی از تحلیل های خبری مربوط به جراید داخلی و اصول گرا همراه با فحاشی و توهین به مهدی کروبی همراه بود. لذا بر آن شدیم تا در گفتگویی با مهدی کروبی علل این عکس العمل های مختلف و افراطی را جویا شویم.

آقای کروبی در گفتگو با سایت تغییر اظهار داشت این چنین واکنش هایی در جوامع استبدادی بوجود می آید. آیا مسئولیت بدون پرسش معنا دارد؟ مجلس خبرگان برای تعیین، نظارت و همچنین عزل رهبری شکل گرفته است. اما اینها می گویند صراحت قانون اساسی را بیان نکنید، حتی تلفظ هم نکن! در حالی که امام به فقهای مجلس خبرگان فرمود: «مسئولیت تان در راس همه مسئولیت ها است. زیرا بالاترین انحراف که منجر به انحراف تمام ارگان ها می شود، انحراف رهبری است»

متن كامل اين گفتگو را در ادامه مي خوانيد:

تغییر: پس از ارسال و انتشار نامه حضرتعالی به رئیس محترم مجلس خبرگان، آیت الله هاشمی رفسنجانی، واکنش های متعدد و بعضا افراطی در موافقت و مخالفت با جنابعالی صورت گرفت. و این واکنش ها در برخی از جراید اصول گرا حتی با توهین و ناسزاگویی همراه بود. به نظر جنابعالی چرا چنین واکنش هایی له یا علیه شما به دلیل نگارش نامه شما شکل گرفته است؟

کروبی: “معتقدم سوال بسیار خوب و به جایی نمودید اما توضیحاتی در حد مصلحت و مقدوراتی که وجود دارد، بیان می نمایم.

نامه ای مستند به قانون اساسی و بر طبق سیره نظام جمهوری اسلامی برای رئیس یک نهاد مردمی و نظارتی نوشته شده است که در آن خواستار عمل نمودن به وظایف قانونی مجلس خبرگان گردیدم .

نامه ای طبیعی که متوجه نظارت بر نهادهای زیرمجموعه ی رهبری است. از جمله ارتکاب اعمال خلاف قانون و برخورد غیرقانونی و غیر شرعی با مردم مظلوم و یا دخالت سپاه پاسداران در سیاست و اقتصاد کشور.

آیا نباید چنین مواردی، مورد سوال و تحقیق و تفحص و نظارت قرار گیرند.

اما همانطور که شما نیز اشاره کردید، شاهد واکنش های افراطی متعدد و متضاد بودیم.

اینکه چرا اینچنین واکنش هایی نسبت به یک نامه ی کاملا قانونی و طبیعی، شکل می گیرد را باید در وضعیت آشفته ی حال حاضر کشور ریشه یابی نمود. اگر کشور از ثبات لازم برخوردار بود، هر کسی به فراخور تخصص و تعهد در جای حقیقی خود قرار داشته و به مسوولیت خود عمل می نمود، این همه فشارهای گزاف سیاسی و اقتصادی بر مردم تحمیل نمی گردید، حاشیه سازی ها بر واقعیت ها پیشی نمی گرفت، بحران سازی در عرصه ی بین المللی جایگزین روابط حرفه ای دیپلماتیک نمی شد و دهها دلیل دیگر که جامعه ی ما را غیرعادی نموده است، نبود، آنوقت این همه واکنش های شتاب زده و بعضا افراطی و متضاد نسبت به یک نامه ی طبیعی که کاملا در چارچوب قانون نوشته شده است، شکل نمی گرفت.

می خواهم بگویم اینچنین واکنش هایی در جوامع غیرعادی، استبدادی و در فضای خفقان و خودسانسوری و انحصارطلبی بوجود می آید نه در یک جامعه ی پایدار و باثبات.

جمهوری اسلامی دارای نهادهای مختلفی همچون مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان، قوه اجرایی و مجلس خبرگان و دیگر نهادهای نظام که با رای مستقیم یا غیر مستقیم مردم شکل می گیرند، می باشد.

سوال اینجاست که آیا اصلا می توان این نهادها را مورد پرسش قرار داد؟!

آیا مسوولیت بدون پرسش و پاسخگویی معنا و مفهوم دارد؟!

مجلسی که به تشکیل کابینه ی دولت رای اعتماد داده است، آیا حق سوال از دولت و وزرا را دارد؟!

آیا می تواند (به هر دلیلی) از وزراء سوال یا آنان را استیضاح کند؟!

آیا مجلس که منتخب ملت است و نقش قانون گذاری و نظارتی دارد، می تواند عدم کفایت سیاسی رئیس جمهوری را مطرح سازد؟!

همه ی این موارد در نص صریح قانون اساسی جمهوری اسلامی وجود دارد. ولی متاسفانه کار را به جایی رسانده اند که اگر نماینده ای سوالی بکند با بدترین هجمه های سیاسی مواجه می شود که چرا سوال کردی!

اگر مجلس در مساله ای مستقل وارد شود و بخواهد کند و کاوی کند چنان پتکی بر سر مجلس می کوبند که اصلا مجلس در راس امور نیست و امام هم در زمان خود یک حرفی زده !!

در باب مجلس خبرگان هم که شما پرسیدید، اوضاع همین است.

ببینید!

مجلس خبرگان برای تعیین رهبری و نظارت بر عملکرد وی شکل گرفته است. در قانون صراحتا آمده است که مجلس خبرگان در مواردی حق عزل رهبری را دارد. مثلا اگر رهبری فاقد شرایط لازم باشد، یا به دلیل عارضه ی کهولت سنی، مثل دچار شدن به فراموشی، شرایط رهبری را از دست بدهد، و یا فقهای شورای خبرگان متوجه بشوند که از ابتدا انتخابشان اشتباه بوده است، در چنین مواردی، فقهای خبرگان حق برکناری و عزل رهبری را دارند. تمام این مواردی که عرض کردم نص صریح قانون اساسی است.

اما اینها می گویند اصلا صراحت قانون اساسی را بیان نکن، اشاره نکن! حتی تلفظ هم نکن!

اگر اینچنین است! پس اصلا چرا قانون اساسی نوشته شده است؟!!

نکته ی مهم اینستکه این قوانین زمانی تهیه و تدوین شده اند که انقلاب به پیروزی رسیده و عالی ترین و بارزترین چهره های جمهوری اسلامی اعم از روحانی و غیر روحانی در مجلس خبرگان رهبری (نیمه اول سال ۵۸) حضور داشتند و با وجود اینکه بنیانگذار نظام در قید حیات و در سلامت کامل هستند، قوانین را تهیه و تدوین و مصوب می کنند.

دقت کنید!

حال همین فقهای شاخص و برجسته، می خواهند برای آینده کشور، رهبری تعیین کنند و بر عملکرد وی نظارت دائمی داشته باشند. فقهایی که در سطح مرجعیت بودند از جمله آیات عظام موسوی اردبیلی، صانعی، فاضل لنکرانی، طباطبایی، شیخ جلال طاهری گلپایگانی، خادمی، آذری، میانه جی، روحانی، مشکینی، خاتمی، نجفی خوانساری، راستی، مومن، امینی، شیخ عباس ایزدی و بسیاری دیگر که از چهره های برجسته و بارز روحانیت بودند.

این اشخاص می خواهند در زمان امام که خود حی و حاضر و زنده است، بنیانگذار انقلاب است، دوست و دشمن بر رهبری و مدیریت قوی وی، اذعان دارند، مرجع تقلید است و در جهان به عنوان یک کاریزمای سیاسی، مذهبی مطرح است، مجلس خبرگان تشکیل دهند.

به قدری ایشان جایگاه مقدسی داشتند و از نفوذ رهبری معنوی و سیاسی برخوردار بودند که برخی حتی حاضر نبودند مجلس خبرگان شکل بگیرد چرا که آنرا بی حرمتی نسبت به امام می دانستند و اصلا زیر بار شکل گیری خبرگان رهبری نمی رفتند.

حال شما شخصیت والای امام را بنگرید. امام به محض متوجه شدن از این موضوع، شخصا وارد عمل شده و می فرمایند: ” الان یک دسته … دور افتاده اند که این مجلس خبرگان نباید باشد. برای اینکه تضعیف رهبری است. مجلس خبرگان تقویت رهبری است… این یک تکلیف است … مجلسی که برای ادامه نظام جمهوری اسلامی و مشروعیت بخشیدن به آن نقش اساسی دارد، مجلسی که علاقه مندان به اسلام وجمهوری اسلامی دل بدان بسته و مخالفان و دشمنان چشم به آن دوخته اند “

پس از تاکید و اصرار امام، حجت السلام والمسلمین ناطق نوری که آن زمان وزیر کشور بودند طی نامه ای به امام برای اجرای قانون انتخابات مجلس خبرکان کسب تکلیف می کنند و امام در جواب می گوید:”موافقت می شود. ان شاء الله مبارک باشد“

بالاخره با پیگیری و حمایت و تاکید حضرت امام مبنی بر ضرورت تشکیل خبرگان، انتخابات باشکوهی برای خبرگان برگزار و بیش از ۷۵درصد مردم در این انتخابات شرکت نموده و بدین ترتیب مجلس خبرگان تشکیل شد که از جمله اسامی فوق ذکر شده همه عضو خبرگان بودند. اما حتی بعد از انتخابات نیز بیش از ۸ماه طول کشید تا مجلس خبرگان تشکیل جلسه بدهد، یعنی در سال ۶۱ انتخابات خبرگان انجام شد اما اولین جلسه ی این مجلس در مردادماه سال ۶۲ تشکیل گردید. (مساله ای که به هیچ وجه در سایر انتخابات مسبوق به سابقه نبود و تمام انتخابات ها به فاصله حداکثر یکماه تا ۴۰ روز تشکیل جلسه می دادند)

ولی در نهایت با اصرار و تاکید و پیکیری امام، خبرگان افتتاح گردید و امام جهت تقویت و حمایت بیش از پیش از خبرگان، پیامی را برای این مجلس صادر نمودند، اما در بخشی از این پیام فرمودند: “اکنون شما ای فقهای شورای خبرگان و ای برگزیدگان ملت ستمدیده در طول تاریخ شاهنشاهی و ستمشاهی، مسئولیتی را قبول فرمودید که در راس همه مسئولیتها است … بالاترین انحراف که منجر به انحراف تمام ارگانها می شود انحراف رهبری است،که امروز شما نقش اول آن را دارید.”

در نگاه و اندیشه امام، خبرگان رهبری نقش مهم تعیین رهبری و مسوولیت سنگین مراقبت بر حفظ شرایط رهبری را دارد. امام چنان عمل نمود که خبرگانی با جرات و آزادی عمل تشکیل گردد. چنانچه اشخاص برجسته مجلس خبرگان بر نظارت همه جانبه و دقیق بر عملکرد رهبری نطق می کنند و تاکید می ورزند.

آیت الله مشکینی در ضرورت تصویب قانون قوی نظارت بر رهبری در اجرای اصل ۱۱۱ فرمودند: “اگر می خواهید قانون وضع کنید شهامت دارید قانونی وضع کنید که همیشه بدرد می خورد و با هر رهبری و هر خبرگانی بسازد و اگر واقعا دوستان، این شهامت را ندارند چیزی وضع نکنند بگذارید برای آینده بماند که خبرگان دیگر وضع کنند.”

آیت الله خامنه ای که آن زمان عضو خبرگان رهبری بودند می فرمایند : ” آن امری که تشخیص آن را اصل۱۱۱بعهده خبرگان گذاشته امری نیست که بدون مراقبت و نظارت و تحقیق فهمیده بشود… این قابل قبول نیست که خبرگان امت که با آن همه رأی انتخاب شده اند بنشینند منتظر، در افواه مردم یک چیزی شایع بشود بعد این ها بروند تحقیق بکنند ببینند راست است یا دورغ! این را کسی از شما قبول نمی کند؛ خودتان باید نظارت کنید…”

آیت الله جوادی آملی نیز در این همین باب، فرمود: “خبرگان باید همیشه ناظر بر شئون کشور که در تحت رهبری، رهبر اداره می شود باشد…”

می بینید که امام با آینده نگری، پیگیری و حمایت، فضایی را بوجود آوردند که مشارکت حداکثری و بی نظیری در مجلس اول خبرگان رقم می خورد و در چنین فضایی است که آزادی اندیشه و عمل برای فقهای خبرگان و دیگر اشخاص و نهاد ها فراهم آمد.

تغییر: آقای کروبی! پس چرا اکنون ما شاهد مجلس خبرگانی که شما آنرا توصیف می کنید، نیستیم؟ چه اتفاقاتی رخ داده که امروز شاهد تضعیف این نهاد مهم و اساسی هستیم؟

كروبي: بله. متاسفانه همینطور است که می گویید.

ببینید! متاسفانه در تمام بخش ها چنین فضایی پیش آمده است. البته در خبرگان رهبری این مساله بسیار شدیدتر است.

متاسفانه گویا مفاهیم و ارزشها تغییر کرده اند.

جرم شده شجاعت؛ شجاعت شده جرم !

صداقت شده دروغگویی؛ دروغگویی شده صداقت!

امروز عملا کار به جایی رسیده است که دیگر انتخابات واقعی نداریم. بلکه شبهه انتخابات داریم که در فرصتی مغتنم به این مقوله مهم خواهم پرداخت.

البته در مورد حوادث خبرگان فعلا مصلحت نیست من وارد بحث تفضیلی شوم. همین قدر بگویم که در سال ۶۹ و پس از رحلت امام در ماه های آخر عمر دوره اول مجلس خبرگان ، یک دو فوریتی تشکیل دادند تا هر چه سریع تر و با شتاب بیشتری جلسه را تشکیل دهند. اینکه در چه فصلی از سال و در چه مکانی این جلسه تشکیل شد و چه مباحثی شکل گرفت و چه اشخاصی از رفتن به جلسه خودداری کردند، مورد بحث جدی است که بنده توضیح و تفضیل آنرا در صورت نیاز بازگو خواهم نمود.

طبق اصل ۱۰۸ قانون اساسی، شورای نگهبان موظف بود با همکاری وزارت کشور، فقط و فقط برای اولین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری همکاری نموده تا انتخابات برگزار و مجلس تشکیل گردد. اشخاص کاندیدا هم باید برای ورود به انتخابات خبرگان، از حوزه های علمیه قم، گواهی اجتهاد آورده و یا از سوی مدرسین نسبتا معروف گواهی قریب الاجتهادی می آوردند.

اما در همین ایام (سال ۶۹)، در حالی که طبق قانون، شورای نگهبان ماهیت اجرایی و نظارتی خود را بر نهاد خبرگان از دست داده بود و لذا حتی برگزاری و چگونگی برگزاری و کم و کیف آن به عهده ی خود خبرگان بود، اولین انحراف در همین جا رقم خورد. پس از تشکیل دوفوریتی جلسه در ماه های انتهایی عمر خبرگان که امام نیز در قید حیات نیستند، مصوب کردند که اختیارات را از حوزه های علمیه گرفته و به شورای نگهبان واگذار کنند، مساله ای که کاملا خلاف قانون بود و اولین انحراف را رقم زد!

اینچنین بود که سرنوشت خبرگان را زیر ساطور شورای نگهبان و برخوردهای سلیقه ای آنان قرار دادند. مساله ای که همان زمان نیز مورد نزاع و درگیری قرار گرفت.

شورای نگهبان نیز با گذاشتن شرط امتحان دادن برای احراز اجتهاد اشخاص، توانست بصورت سلیقه ای بسیاری را حذف و بر مجلس خبرگان مسلط شود.

به نحوی که بسیاری از آیات و فقهای برجسته از جمله احسان بخش، سیدمحمد علی و سید علی اصغر دستغیب و جمی که عضو منتخب مردم در خبرگان اول بودند، حذف شدند و برخی از فقها و آیات عظام با توجه به اینکه متوجه اتفاقات بودند، به این روند اعتراض نموده و آنرا در شان فقها ندانستند و کنار کشیدند و برخی نیز برای اثبات این رویه ی غلط، اعضای شورای نگهبان را به دادن امتحان مشترک در حوزه علمیه قم فراخواندند تا سطح معلومات اشخاص مشخص گردد.

بدین ترتیب و با ساطور شورای نگهبان خبرگان دوم شکل گرفت.

فلذا ما شاهدیم که سبک ترین و مبتذلترین انتخابات انجام شد به طوری که حضور مردم نیز بسیار کم رنگ بود ولی مدافعان این انتخابات مدعی بودند: “انتخابات مجلس خبرگان به دلیل عدم تاثیرگذاری مستقیم در امور جاری و روزمره مردم، با استقبال زیادی مواجه نشده است”

در حیات بنیانگذار جمهوری اسلامی با اصرار و تاکید ایشان، مجلس خبرگان قدرتمند و آزادانه ای تشکیل گردید چنانچه در نحوه اجرای اصل ۱۱۱ که یک اصل حساس و نظارتی است در اوج آزادی اندیشه و عمل، بررسی و تصویب نمودند. یکی از مواد آن این بود که در کمیته های نظارتی مجلس خبرگان بر رهبری دو گروه نمی توانند عضویت داشته باشند یکی بستگان اعم از نسبی و سببی رهبری و دوم، کسانی که از ناحیه رهبری حکم، سمت و مسولیت دارند.

اما در ادامه همان انحرافی که عرض کردم، همین ماده در سال ۷۱ یعنی در اولین سال دوره دوم خبرگان رهبری که بعد از رحلت امام با آن کم و کیفی که توضیح دادم تشکیل گردید و شرط نداشتن سمت و مسئولیت از جانب رهبری که اساسی ترین و موثرترین شرط نظارتی است، حذف گردید! و مابقی شروط باقی ماند.

لذا، متاسفانه نتیجه اش همین می شود که امروز می بینیم. تشکیل جلسه می دهند و نطق های بی خاصیت انجام می دهند. اگر در این میان کسی هم باشد تا حرفی بزند، فوری وی را بایکوت و تخطئه می کنند و حتی می گویند هر کسی که حرفی بزند، اخراجش می کنیم!! جمعیتهای فرمایشی راه می اندازند تا به جان یک عده عالم محترم و موجه در مناطق خویش، بیافتند و البته همزمان توپخانه های تهمت و افترا از طریق جراید اصول گرا برای جریان سازی علیه کسی که بخواهد نقدی بکند یا سوالی بپرسد، براه می افتد تا او را حذف و یا از صحنه خارج کنند!

تاکید همیشه بنده به قانون در همین موضوع نهفته است. به گفته امیرالمونین(ع)، زمانیکه لشکر معاویه قرآن ها را بر سرنیزه ها کردند، فرمودند : “قرآن کاغذ است و مرکب، قرآن ناطق منم” لذا قانون در حد کاغذ و مرکب تا به مرحله ی اجرایی و عملی نرسد که اهمیت نمی یابد.

نتیجه ی چنین سیاستهایی همین می شود که یک نامه مستدل، حقوقی و مبتنی بر سیره انقلاب و قانون اساسی که از سر دلسوزی و نگرانی برای انقلاب و آینده کشور نوشته شده است، با این همه هجمه های مختلف سیاسی مواجه می گردد. بطوری که بعضی از جراید در پناه بی قانونی فحاشی می کنند و برخی از آقایان هم می گویند، اتاق جنایتکار لندن فلانی را هدایت کرده تا نامه بنویسد. والسلام

تغيير: با تشکر از جنابعالی نسبت به وقتی که در اختیار سایت تغییر قرار دادید.
ادامه مطلب ...

جديدترين ديدگاه خوانندگان